eitaa logo
متن| قصه قهرمان ها
1.8هزار دنبال‌کننده
69 عکس
2 ویدیو
498 فایل
سلام🙋‍♂️ ✔️این یک کانال مستقل نیست.✔️ بلکه اینجا قراره متن قصه های کانال اصلی مون @ghese_ghahremanha را بارگزاری کنیم. ☑️جهت ارتباط با ادمین @Mi_Akbari313 @N_bahrami68
مشاهده در ایتا
دانلود
قصه زندگی حضرت زهرا قسمت یازدهم.pdf
598.9K
🔰داستان زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) ✅قسمتی از داستان: پیامبر(ص) تصمیم گرفتند برای آخرین بار با مسلمانها به سفر حج بروند.🕋 طی چند روز اعمال حج رو کاملِ کامل به مسلمانها یاد دادند. در راه برگشت از مکه، پیامبر(ص) دستور دادند همه در برکه ای به نام غدیر جمع بشن تا خبر خیلی مهمی رو بهشون بده....🤩 جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان شهید ابراهیم هادی قسمت یازدهم.pdf
1.85M
🔰 داستان شهید ابراهیم هادی، قسمت یازدهم، عشق ابراهیم به حضرت زهرا ✅قسمتی از داستان: ابراهیم هادی شروع کرد روضه حضرت زهرا خوندن، اما انقدر که تو اون روزها روضه خونده بود، صداش گرفته بود. 😢 بعد از این که روضه خوانی ابراهیم تموم شد، چند تا از بچه های رزمنده رفتن با ابراهیم شوخی کردن و صداشو مسخره کردند.😒 جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان امام علی ، قسمت یازدهم.pdf
972K
🔰 داستان امام علی، قسمت یازدهم، وفات حضرت ابوطالب ✅قسمتی از داستان: مسلمونا از شعب ابی طالب بیرون رفتن، ولی حالشون خیلی بد بود.😢 اونایی که سن بالاتری داشتن مریض شده بودن، خیلی هاشون فقیر شده بودن☹️ همین مریضی ها، فقر ها و نداری ها باعث شد به فاصله ی سه روز دو تا از بهترین یارها و مدافع های پیامبر که پشتوانه ی پیامبر بودن از دنیا برن.😞 جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان شهادت حضرت رقیه.pdf
876.9K
🔰 داستان حضرت زینب، قسمت یازدهم، شهادت حضرت رقیه ✅قسمتی از داستان: حضرت رقیه وقتی سر باباش رو دید، یاد اون روزهایی افتاد که توی شهر مدینه با باباش بازی میکرد. 🥺 اون روزهایی که سرش رو می‌ذاشت روی پا و شونه های باباش و می‌خوابید. 🥲 اون روزهایی که باباش براش قصه تعریف میکرد.😭💔 جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان پیامبر، قسمت یازدهم، بعثت پیامبر.pdf
844.6K
🔰 داستان پیامبر، قسمت یازدهم، بعثت پیامبر ✅قسمتی از داستان: پیامبر خدا تو اون غار مینشستن و به آسمونها فکر میکردند. شما شده تا حالا به آسمونها فکر کنید؟🌌 تا حالا شده با خودتون فکر کنید کی این آسمونها رو خلق کرده؟🌄 کی اینقدر قشنگ نقاشی کشیده؟؟🎨 (ص) جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان حضرت موسی، قسمت یازدهم، گم شدن چهل ساله.pdf
600K
🔰 داستان حضرت موسی، قسمت یازدهم، گم شدن چهل ساله ✅ قسمتی از داستان: ۴۰ سال قوم حضرت موسی میرفتن🚶 به طرف سرزمین مقدس صبح بلند میشدن 👀 میدیدن وسط بیابون هستن🤯😳 جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
اولین مبارزه امام خمینی(ره) با شاه ظالم.pdf
358K
🔰 داستان زندگی امام خمینی، قسمت یازدهم، اولین مبارزه با شاه ✅ قسمتی از داستان: امام خمینی(ره) به علمای 👳‍♂ شهرهای دیگر نامه📃 نوشتند که اگر این قانون تصویب شود، اثری از اسلام باقی نمی‌ماند...😨😱 جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
مبارزه با فساد.pdf
438.4K
🔰 داستان شهید رئیسی، قسمت یازدهم، مبارزه با فساد ✅ قسمتی از داستان: وقتی آقای رئیسی شبانه روزی کار می‌کرد یک عده که وظیفه‌شون بود کارخانه ها🏦 رو راه اندازی کنن به ایشون تیکه و کنایه مینداختن😔 و میگفتن.... جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
سخنرانی امام حسن(ع) (11).pdf
174.7K
🔰 داستان امام حسن، قسمت یازدهم، سخنرانی امام حسن ✅ قسمتی از داستان: امام حسن مجتبی(ع) فرمودند: ای مردم کوفه، من آماده ام تا شما را به سوی کسی دعوت کنم که در علم و عدالت و خوبی مانند ندارد... جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
قسمت یازدهم - جهاد تبیین.pdf
1.16M
🔰 داستان امام سجاد (ع)، قسمت یازدهم ، جهاد تبیین ✅ قسمتی از داستان : تا مؤذن گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام سجاد(ع) رو کردن به یزید و پرسیدن: یزید این حضرت محمد پدر بزرگ من هست یا تو🤔😠 🔹جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
قسمت یازدهم-پیش بینی رهبر.pdf
667.2K
🔰داستان سید حسن نصرالله ،قسمت یازدهم ،پیش بینی رهبر ✅قسمتی از داستان : بعد از سخنرانی رهبر ؛ حاج قاسم یه جوری شد، تو دلش گفت: " کاش آقا این حرفارو نمیزدن...😔😥 " 🔹جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
قسمت یازدهم-شهادت عماد مغنیه.pdf
487.4K
🔰داستان شهید عماد مغنیه،قسمت یازدهم،شهادت عماد ✅ قسمتی از داستان : حاج عماد از جلسه ای بیرون آمد و رفت به طرف ماشینش که سوار بشه و برگرده لبنان که ناگهان....😱😱😱 🔹جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
قسمت یازدهم-یاور مظلومان.pdf
757.5K
🔰داستان شهید حاج قاسم سلیمانی،قسمت یازدهم،یاور مظلومان ✅ قسمتی از داستان: حاج قاسم هر شب گوشی اش📱 رو برمی‌داشت و با پدر👴🏻 و مادرش تماس میگرفت و حالشون رو می‌پرسید. 🔹جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha