eitaa logo
متن| قصه قهرمان ها
1.9هزار دنبال‌کننده
70 عکس
2 ویدیو
522 فایل
سلام🙋‍♂️ ✔️این یک کانال مستقل نیست.✔️ بلکه اینجا قراره متن قصه های کانال اصلی مون @ghese_ghahremanha را بارگزاری کنیم. ☑️جهت ارتباط با ادمین @Mi_Akbari313
مشاهده در ایتا
دانلود
قابل توجه تمامی اعضای محترم کانال 《قصه قهرمان ها》 🔰این کانال جهت راحتی کار شما... پدر و مادر های عزیز 👩‍❤️‍👨 معلم های گرامی👨🏻‍🏫 مربی های تربیتی🧕 💯در امر قصه گویی(تربیت) بچه های عزیزتون تاسیس شده است. 👈پس اینجا صرفا بارگزاری متن قصه ها انجام می‌گیرد.👉 ❇️متن این قصه هارو هم خود شما برای ما می‌نویسید، چراکه ما یک تیم دغدغه مند، خودجوش و مردمی هستیم... و به هیچ ارگان، نهاد و صنفی وابسته نیستیم. ☑️پس خوشحال می‌شویم در این کار خیر و سراسر نور و برکت ما را یاری کنید. ♨️و متن قصه ها را پیاده کنید و برای ما بفرستید. ✅جهت هماهنگی کار با آیدی(@N_bahrami68) هماهنگ نمایید. (ع) 🔹قصه قهرمان ها(متن) 🔸 @matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت اول.pdf
حجم: 920.8K
🔰 داستان یاران امام حسین، قسمت اول، مسلم ابن عقیل ✅قسمتی از داستان: امام حسین (ع) منتظر بودن ببینن مسلم بن عقیل چی میگه؟🤔 اگه مسلم بگه مردم پای کارن، امام حسین(ع) با خانواده و یارانشون راه بیفتن برن به طرف شهر کوفه.🐪🏜 اما اگه مسلم بگه مردم پای کار نیستن، امام حسین (ع) از شهر مکه تکون نخورن و هیچ جا نرن. (ع) جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت دوم.pdf
حجم: 885.4K
🔰 داستان یاران امام حسین، قسمت دوم، حر بن یزید ریاحی ✅قسمتی از داستان: امام حسین ناراحت شدن، رو کردن به حُر و فرمودند: مادرت به عزات بشینه!» یعنی چی؟ یعنی بمیری، مادرت عزادار بشه برات. حُر که اینو شنید یه مرتبه عصبانی شد و...🤭 (ع) جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت سوم.pdf
حجم: 893.8K
🔰 داستان یاران امام حسین، قسمت سوم، وهب نصرانی ✅قسمتی از داستان: اون روز یک روز کاملا متفاوتی بود؛ وهب قرار بود توی اون روز بین بهشت و جهنم انتخاب کنه. 😢 وهب قرار بود اون روز بین خوشبختی ابدی و بدبختی انتخاب کنه. 🥲 چرا؟ چون کاروان امام حسین (ع) داشت از سرزمین ثعلبیه عبور میکرد.💔 (ع) جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت چهارم.pdf
حجم: 1.12M
🔰 داستان یاران امام حسین، سمت چهارم، حبیب بن مظاهر اسدی ✅قسمتی از داستان: حبیب نامه رو گرفت، فورا رفت داخل خونه.🙃 یک گوشه ای مخفی شد و نامه رو باز کرد که بخونه.💌 توی نامه، امام حسین (ع) یک خط بیشتر ننوشته بودن.🤔 نوشته بودن من الغریب الی الحبیب.😭امام حسین نوشته بودن از منِ امام حسینِ غریبِ تنها، به حبیب ابن مظاهر.😔 (ع) جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت پنجم.pdf
حجم: 707.6K
🔰 داستان یاران امام حسین، قسمت پنجم، عابس ✅قسمتی از داستان: اما عابس با بقیه یه فرق خیلی مهم داشت. 😉 اون بعد از اینکه صحبتهای حضرت مسلم بن عقیل به پایان رسید از جاش بلند شد و شروع کرد به صحبت کردن و گفت: من همراه شما اهل بیت هستم😍 (ع) جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت ششم.pdf
حجم: 756.4K
🔰 داستان یاران امام حسین، قسمت ششم، قاسم و عبدالله ابن حسن ✅قسمتی از داستان: حضرت قاسم پرسید: «عمو، فردا که همه شهید میشن، منم شهید میشم؟»🥲 امام حسین (ع)که اینو شنیدن، یه نگاهی از سر عشق به قاسم کردن و پرسیدن: «قاسم جان، مرگ پیش تو چجوریه؟ نظرت راجع به مرگ چیه؟»😇 جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت هفتم.pdf
حجم: 833.3K
🔰 داستان یاران امام حسین، قسمت هفتم، زهیر بن قین ✅قسمتی از داستان: زهیر اصلا دوست نداشت امام حسین رو ببینه😒 بعد از اینکه یار امام حسین رفت، همسر زهیر، با ناراحتی و جدیت به زهیر گفت: «زهیر خجالت نمیکشی؟!😒 پسر رسول خدا از تو دعوت کرده است به دیدارش بروی و تو میگویی نمی آیم؟»🤭😏 جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت هشتم.pdf
حجم: 911.9K
🔰 داستان یاران امام حسین، قسمت هشتم، سعید بن عبدالله حنفی ✅قسمتی از داستان: سعید هم فورا گفت: «آقا جان! نامه های اهل کوفه رو براتون آوردم.📜 اهل کوفه، همه آماده ی یاری شما هستن.😃 من هم اومدم این نامه‌ها رو به شما برسونم و تا روزی که شما برین به طرف شهر کوفه، کنارتون باشم.»☺️ (ع) جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت نهم.pdf
حجم: 1.01M
🔰داستان یاران امام حسین، قسمت نهم، عباس ابن علی ✅قسمتی از داستان: حضرت عباس فرمودند: «ای انسانهای نادان بدانید که پدران شما روزی میخواستند پیامبر خدا را به شهادت برسانند اما تا زمانی که پدر من علی بن ابیطالب زنده بود، دست کسی به رسول خدا نرسید😏😎 و بدانید تا زمانی که عباس زنده است دست احدی به حسین نمیرسد..»✌️ جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha
داستان یاران امام حسین، قسمت دهم.pdf
حجم: 1.09M
🔰 داستان یاران امام حسین، قسمت دهم، شب عاشورا ✅قسمتی از داستان: حضرت زینب از امام حسین پرسیدن: «برادر جان یارانت رو امتحان کردی؟! نکنه اینا مثل یارای بابامون امام علی(ع) شما رو تنها بزارن.😞 نکنه اینا مثل یاران داداشمون امام حسن شما رو هم تنها بزارن!😔 نکنه فرداش شما رو تحویل دشمن بدن؟!💔 نکنه که...» (ع) جهت مطالعه متن قصه ها📖: ❥@matn_ghese_ghahremanha