بخش اول متن استندآپ کمدی با موضوع ازدواج ::::::::
هر موقع با بابام در مورد ازدواج صحبت می کنم میگه دهنت بوی شیر میده عمدا یکبار سیر خوردم کنارش نشستم بهم گفت اه چقدر دهنت بو سیر میده منم گفتم پس میتونم ازدواج کنم گفت نه تو هنوز دهنت بو شیر میده گفتم بابا تکلیف منو روشن کن بلاخره دهن ما بو سیر میده یا شیر 😂
بابام توقع داره منم سنتی ازدواج کنم همیشه میگه تو با هرکی که دوست داری میتونی ازدواج کنی میگم دمت گرم بابا ولی هرکی که ما انتخاب می کنیم ، میگم خوب باز شده حرف شما بعد جواب میده نه تو آزادی با هرکی که دوست داری ازدواج کنی ولی کسی که ما میگیم رو میگیری آخه خودش موقع ازدواج دختر کوچیکه رو میخواست گفتند تا بزرگه هست نمیتونی دختر کوچیک رو بگیری اونم مجبور شد بامامانم ازدواج کنه یعنی قرار بود مامان من خالم باشه که الان خاله من شده مامانم در واقع مامانی که میتونست خاله بشه و اون مامان الان خاله است😂😂😂
و این استندآپ ادامه دارد .....
#متن_نمایشی
#طنز
نشر با لینک مجاز 🌹
@matnarosaki
دوستان عزیزی که پیام میدید برای نمایشنامه و متن های طنز و کمدی بویژه که ایام شادی هست به موارد زیر دقت کنید :
برای سفارش متن استندآپ 4 روز زودتر از برنامه تون
برای سفارش متن نمایشنامه ی کمدی دو نفره و سه نفره بزرگسال یک هفته زودتر
برای سفارش متن نمایشنامه ی کودک و نوجوان 5 روز زودتر از اجرای برنامه
تماس بگیرید و پیام بدید تشکر
درخدمتتون هستم 🌹🌹
سلام به همگی 👋👋
صبح تو بخیر
بخش اول دیالوگ های طنز مدرسه :::
آقا اجازه
معلم :: بله
دم زرافه درازه
آقا اجازه
بله
غذای مامانم پر سیر و پیازه
آقا اجازه
بله
خالم برام کاردستی می‌سازه
🤣
ان شاءالله بخش های بعدی هم تو راهه 🌹🌹
نشر با لینک مجاز🌷
#طنز
#متن_طنز
@matnarosaki
نکته ::
جایگاه تکرار در طنز 🎭
بهتر است کاراکتر برای جذابیت و طنز از تکنیک تکرار استفاده بکند البته تکرار اگر بیش از دو الی سه بار انجام شود دیگر حرکت و دیالوگ شما برای مخاطب خوشایند نخواهد بود
نشر با لینک مجاز 🌹
#نکته_آموزشی
#نمایش
@matnarosaki
دیالوگ های طنز مدرسه بخش دوم :
عروسک پسر بچه :: خانم معلم چندتا خواهش ازتون داشتم
معلم :: بفرمایید
بی زحمت وقتی من خوابم یواش درس بدید خوابم نپره 🤣
م:دیگه چی
بی زحمت مشق های من بگید پیمان برام می نویسه
م:حتما دیگه چی
بی زحمت ناهارم یک چیزی بیارید دورهم نزدیک ظهر گشنه نمونیم
م:بله حتما دیگه امری ندارید
وای چه معلم مهربونی میشه الان زنگ آخر بخوره بریم 🤣🤣
معلم : بله زنگ آخر رو برای شما فقط می زنیم تشریف ببرید
نشر با لینک مجاز🌹
#نمایشنامه_کوتاه
#نمایشنامه_طنز
@matnarosaki
سلام صبح بخیر 👋👋🌷🌷
نمایشنامه عروسکی آموزش سوره فیل
بخش اول
عروسک ها : توپولو(فیل) ، گل گوش(فیل)
توپولو : ای بابا انقدر راه اومدیم گشنمون شد
گل گوش : چقدر تو شکمویی چند دقیقه پیش چهار کیلو میوه خوردی بیا منم بخور 🤣
توپولو: آره سس بهت بزنیم خوشمزه میشی 🤣
گل گوش : من استرس دارم تو هم هی به فکر شکمت باش
توپولو : استرس واسه چی؟!!
گل گوش : این سربازها رو نمی بینی با ما میان و سوارمون شدن
توپولو : آره چقدرم زشتو عصبانی هستند
گل گوش : اونی که جلوتر میره از همه زشتتره اسمش چی بود اهدره؟؟
توپولو: نه بابا ابرهه خیلی هم میگن آدم بدیه
گل گوش : بلاخره ما داریم کجا میریم ؟؟!
توپولو : تو که انقدر خنگ نبودی داریم میریم بجنگیم
گل گوش : با کی بجنگیم ؟؟؟!!!!
کامل نمایشنامه پی وی
نشر با لینک مجاز🌷
#نمایشنامه
#قصه_قرآنی
@matnarosaki
نکته :::
در نمایش خلاق ، ما می خواهیم خلاقیت و تفکر کودکان رشد کند پس در نمایش تا جایی که می توانید از دادن دیالوگ و ابزار به ایشان پرهیز کنید و اجازه دهید با خلاقیت ذهنی خود دیالوگ ها را بسازند و اجرا کنند
#نکته
#آموزشی
#مربی_کودک
@matnarosaki
نکته :::
گریم برای نمایش کودکان باید جذاب و فانتزی باشد و همچنین لباسی که استفاده می شود می تواند در ارتباط گیری شما با مخاطبین خودتان موثر باشد 🎭
#کودک
#نمایش_کودک
#نمایش_عروسکی
@matnarosaki
سلام صبح بخیر 👋🌹🌹
نمایش عروسکی آموزش قصه سوره فیل
بخش دوم
شخصیت های عروسکی :
توپولو( فیل)
گل گوش(فیل)
گل گوش : داریم میریم بجنگیم باکی ؟!
توپولو : همین آقای زشت و بد اخلاق
گل گوش : اهدره رو میگی
توپولو : ابرهه ، میگه من خیلی زور دارم
گل گوش : نگفتی با کی بجنگیم ؟
توپولو : نمیدونم ولی از گوش کپلی شنیدم مثل اینکه میخواد با مردم مکه و خونه خدا بجنگه
گل گوش : خدا که ما رو آفریده
توپولو : بله
گل گوش : همون خدایی که مارو بزرگ و نیرومند کرده
توپولو: آره من خدا جوون رو دوست دارم نمیخوام به خونه خدا حمله کنیم
گل گوش : الهی این ابرهه سوسک بشه ، چرا با خونه خدا در افتاده
توپولو : فکر می کنه زورش خیلی زیاده
گل گوش : پیش خدا زورش کمتر از پشه هم نیست
توپولو : ای کاش سرش به سنگ میخورد
گل گوش: یا یک سنگی به کله اش میخورد
پایان بخش دوم
نشر با لینک مجاز 🌹
#نمایشنامه_کوتاه
#نمایش_عروسکی
#قصه_قرآنی
@matnarosaki
سلام صبحتون بخیر 🌺🌺
نکته :::
بداهه گویی و داشتن ذهن خلاق در چیدن کلمات متضاد در کار کمدی و طنز بسیار می تواند جذابیت برنامه شما را ارتقاء ببخشد ولی چطور می توان این ویژگی مهم را در خودمان تقویت کنیم همیشه سعی داشته باشیم در برنامه جمله ای را بگوییم که بقیه انتظار شنیدنش را ندارند ، کتاب بخوانیم و با افراد در شغل های و جایگاه های اجتماعی گوناگون ارتباط برقرار کنیم و هم صحبت شویم تا دایره لغات ما گسترش پیدا کند.
نشر با لینک مجاز 🌹
#نکته_آموزشی
#نمایش
#کمدی
@matnarosaki
نمایش عروسکی
آموزش سوره فیل بخش سوم و آخر
شخصیت های عروسکی : توپولو ، گل گوش
(موسیقی پخش می شود صدای حرکت سربازان به گوش می رسد )
توپولو : خدا رحم کنه بهمون
گل گوش : چه گرد وخاکی بلند شده چه محکم راه میرن
توپولو : معلومه خونه خدا خیلی ابرهه رو عصبانی کرده
گل گوش : ببینم تو هم اون چیزی که من میبینم رو میبینی
توپولو : مگه تو چی می بینی که من باید ببینم
گل گوش : ای بابا توکه خنگ نبودی توپولو اون ابرهای سیاه که از دور داره نزدیک میشه
توپولو: دیدی خودتون حواستون پرته اونا که ابر نیستند
گل گوش : پس چی هستند ؟!
توپولو : اونا یک دسته بزرگ از پرنده ها هستند که دارند گروهی پرواز می کنند
گل گوش : وای چقدر زیادن
توپولو : خیلی خیلی زیادن
گل گوش : اونا چیه داره میاد پایین
توپولو : مراقب باش انگار داره از آسمون بارون میاد
گل گوش : بارون چیه بابا سنگه سنگ
توپولو : ای وای کجا قایم شم زیر خرطومم برم خوبه
گل گوش : تو آخه زیر خرطومت جا میشی
توپولو : آخ ملاجم
گل گوش : آخ دنده شماره پنجم
توپواو : آخ مهره کمرم خدا لعنتت کنه ابرهه
گل گوش : حقمونه نباید به جنگ کعبه می رفتیم
صدای روای : بله بچه های مهربون ، خدا اینطوری و با لشگر پرنده های ابابیل حساب ابرهه و سپاهش رو رسید ، تا بدونه هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست.
نشر با لینک مجاز 🌹
پایان ...
#نمایشنامه_عروسکی
#نمایش_عروسکی
@matnarosaki