میلیاردها سلول
صدها عضو
کیلومترها رشته عصبی
هزاران عضله
مثل ساعت و به صورت هدفمند
و هماهنگ در بدن تو
در حال کار کردن هستند🌸
پس به احترامشون هدفمند زندگی کن و خدا رو شاکر باش.
سلام؛ روز پربرکتی در انتظارتون باشه❤️
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
تنہا کسیکه بیشترین، درجه بدبختیرا تجربه کرده
میتونه بالاتریندرجه خوشبخت بودنُ در
زندگیخود درک کنه، انسان باید در حال مرگ باشه
که بدونه زنده بودن چقدر خوب است، "زندگی که"
یک رواله همیشه خوب نداره، تجربه واجبه
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
✍یک سیارهی کوتولهی سبز پیدا خواهمکرد و کسی که دوستش دارم را با خودم خواهم برد. آنجا گل خواهیمکاشت و کلبههای چوبی خواهیمساخت و از عشق و خوشبختی حرف خواهیمزد. آنجا مهربانی را معنا خواهیمکرد و هر شب زیر نور خیالانگیز ستارهها خواهیمخوابید.
آنجا آرام خواهیمبود و روزهای شاد زیادی خواهیمداشت.
یک سیارهی کوتولهی سبز پیدا خواهمکرد که زادگاه پریها باشد و میعادگاه پروانهها، که آنجا آرام باشیم و کسی آرامشمان را بههم نزند، که خوشبخت باشیم و کسی خوشبختیمان را خراب نکند.
یک سیارهی کوتولهی سبز پیداخواهمکرد که در آن هیچ ردی از بیماری و اندوه و مرگ نباشد و من، عشقم را تا ابدیت کنار خودم داشتهباشم، که هر روز در آغوشش بگیرم و آرام شوم، که هرشب با او حرف بزنم و آرامتر شوم.
یک سیارهی کوتولهی سبز پیدا خواهمکرد که زمستان نداشتهباشد و دائما بهار باشد، درختانش سبز و پرشکوفه، گلهایش خندان، آسمانش صاف، زمینش بِکر، هوایش پاک و خورشیدش همیشه تابنده...
که آنجا خبری از اندوه و ناامیدی نباشد، که حرفی از "صبر کن همه چیز درست میشود" نباشد، که همه چیز درست باشد!!!
یک سیارهی کوتولهی سبز پیدا خواهمکرد و آنجا به اندازهی تمام ثانیههای زندگیام خوشبخت خواهمبود،
به اندازهی تک تک ثانیههایی که ایمان داشتم این سیارهی زخمی و خسته دیگر جای ماندن نیست...
به اندازهی تمام ثانیههایی که چشمانم را بستم و برای آرامش خاطرم، خیال بافتم...
یک سیارهی کوتولهی سبز پیدا خواهمکرد... در آن گل خواهمکاشت، به آن رنگ خواهمپاشید و #عشقم را با خودم به آنجا خواهمبرد...
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞
📚#داستان
مردی در صحرا به دنبال شترش می گشت تا اینكه به پسر با هوشی برخورد . سراغ شتر را از او گرفت . پسر گفت : شترت یك چشمش كور بود؟ مرد گفت: بله . پسر پرسید : آیا یك طرف بار شیرین و طرف دیگرش ترش بود ؟ مرد گفت : بله . حالا بگو شتر كجاست ؟پسر گفت من شتری ندیدم .
مرد ناراحت شد و فكر كرد كه شاید این پسر بلائی سر شتر او آورده و پسرك را نزد قاضی برد و ماجرا را برای قاضی تعریف كرد .
قاضی از پسر پرسید . اگر تو شتر را ندیدی چطور مشخصات او را درست داده ای؟
پسرك گفت : در راه ، روی خاك اثر پای شتری دیدم كه فقط سبزه های یك طرف را خورده بود . فهمیدم كه شاید شتر یك چشمش كور بود .
بعد دیدم در یك طرف راه مگس بیشتر است و یك طرف دیگر پشه بیشتر است . و چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی را نتیجه گرفتم كه شاید یك لنگه بار شتر شیرینی و یك لنگه دیگر ترشی بوده است.
قاضی از هوش پسرك خوشش آمد و گفت : درست است كه تو بی گناهی ولی زبانت باعث دردسرت شد . پس از این به بعد شتر دیدی ، ندیدی !!
این مثل هنگامی كاربرد دارد كه پرحرفی باعث
دردسر می شود، آسودگی در كم گفتن است.
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
وقتی تنهاییم ...
دنبال دوست می گردیم ...
پیدایش که کردیم، دنبال عیب هایش میگردیم !
وقتی که از دستش دادیم،
در تنهایی دنبال خاطراتش می کردیم ...!
مراقب قلب ها باشیم ...
هیچ چیز آسان تر از قلب نمی شکند.
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
اولين تلفن بی سيم
توسط خدا اختراع شد و خداوند
نام "دعا" رو براش انتخاب کرد
هيچ وقت سيگنالش نميره
و لازم نيست دوباره شارژش کنيد
هر جا هستيد ازش استفاده کنيد..
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
📘#حکایت_آموزنده
در بسطام یک مسیحی بود که مسلمان نمی شد. مردم هر چه اصرار کردند مسلمان شود تا شهر شان مسیحی نداشته باشد، قبول نمی کرد.
او را پیش بایزید آوردند، در پاسخ به بایزید گفت: من دوست دارم چون بایزید مسلمان شوم و گناه نکنم، لیک خود می دانم نمی توانم از شراب دست بردارم. ای بایزید،من بسیار آرزو داشتم که می توانستم چون تو مسلمان واقعی شوم، ولی می دانم نمی توانم. و نمی خواهم مانند بقیه مردم شهر مسلمان شوم و دروغ بگویم و آبروی تو را ببرم.
حیف نیست به تو هم مسلمان گویند به من هم؟!!
بایزید را اشک در چشم جمع شد و گفت: برو مسلمان واقعی تو هستی که احترام دین مرا نگه می داری.
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
هیچ وقت فکر نمیکردم روزی برسه
که از کسانی که در دوره ای از زندگی
بهم حس های خوبی ندادن تشکر کنم
اما اون روز رسید!
حالا میفهمم اینکه میگن
هر آدمی به یه دلیلی وارد زندگیت میشه یعنی چی
اون زمان عذاب میکشیدم و حرص میخوردم و به خودم
فشار میاوردم چون تحمل شرایط موجود برام سخت بود
اما امروزی هم رسید
که قدر تمام اون سختی هایی که کشیدم
و رنج هایی که تحمل کردم رو هم بدونم
چون حالا میفهمم که من باید تمام این مراحل رو طی میکردم
تا به آدمی که واقعا باید باشم تبدیل بشم
پس
امروز نه از کسی ناراحتم نه دلخور
نه احساس خشمی دارم و نه کینه و نفرتی
چون حالا میدونم که همه اینها
بخشی از مسیر رشد من بودن
مسیری که باید ازش عبور میکردم
تا خودم رو بسازم
پس از همتون ممنونم که باعث شدید
من آدمی رو بسازم که قلبا دوستش دارم و بهش افتخار میکنم.
.
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
💠چند پند آموزنده
🔴سه چیز برادر را از برادر جدا میکند
🔺 زن 🔺 زر 🔺 زمین
🌺سه چیز در زندگی یکبار به تو داده میشود
🔹 والدین 🔹 جوانی 🔹 شانس
💐سه چیز را همیشه بخور
🔹 سیب 🔹 سیر 🔹 سرکه
🔴سه چیز را هرگز نخور
🔺حق 🔺مال حرام 🔺غصه
🌹با سه چیز همیشه دوستی کن
🔹 عشق 🔹 عدالت 🔹 عبادت
🌹سه چیز را از دست نده
🔹 برادر 🔹 رفیق 🔹امید
🔴سه چيز انسان را تباه ميکند
🔺 حرص 🔺 حسد 🔺حماقت
🔵سه چيز را بايد افزايش داد
🔹 دانش 🔹 دارایی 🔹درخت
🔴سه چيز باعث سقوط انسان است
🔺غرور 🔺دشمنی 🔺جهل
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
🌹
چیزی که سرنوشت انسان را می سازد "استعدادهایش" نیست، "انتخابهایش" است.
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می کنیم!
هنگامی که کسی آگاهانه تو را نمی فهمد خودت را برای توجیه او خسته نکن...
تحمل کردن آدمهایی که ادعای منطقی بودن دارند سخت تر از تحمل آدمهای بی منطق است...
اگر میخواهی دروغی نشنوی، اصراری برای شنیدن حقیقت مکن...
و مهم تر از همه، اگر ميخواهی احساس آرامش داشته باشيد: هرگز با یک آدم نادان و حسود مجادله نکنید.
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
✨کـلید آرامش
جایی در پس افکار توست.
هر شب که چراغ ها
را خاموش میکنی
با اندیشیدن به رویاهایت
کلید آرامش را روشن کن.
✨شبتون طلائی🌙✨
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
دلخوشی های کوچک🌻
یعنی یک لبخند در جواب نگاهت
یعنی
ذوق کودک از توصیف کفش جدیدش
دلخوشی های کوچک یعنی
در عین همه نداشتنها
یک شاخه گل را بگذاری
در میان کتابهایت برای یادگاری🌻
دلخوشی های کوچک یعنی جمع دوستانت
یعنی امروز باز تو زنده هستی
یعنی باز عقربه ساعت زندگی ات
برای ۲۴ ساعت دیگر به راه افتاده
سـلام صبحتون به شادی🌸
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
آنچه نیکی میکنی، پیش کسی اظهارش مکن
گر خدا داند بس است، کالای بازارش مکن
سخن زیبا همیشه بوی باران می دهد
بسپار در دفتر دل، خط دیوارش مکن
وعده گر دادی، همیشه بر سر قولت بمان
چونکه نتوانی، بگو، دیگر امیدوارش مکن
ای که از روی لجاجت زود قضاوت میکنی
بیگناه را همچو منصور بر سر دارش مکن
روح پاک و جسم سالم بهر ما یک نعمتیست
پس بیا با کینه و حسرت بیمارش مکن
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞
#سوادزندگی
من زندگی کردن را یاد گرفته ام ...
برای یک زندگیِ خوب ،
نباید به هیچ چیز و هیچ کس وابسته شد ...
وابستگی فقط درد دارد !
آدمِ وابسته ،
جایگاه و ارزش و شخصیتش یادش میرود ...
آدمِ وابسته ، با دستانِ خودش تحقیر میشود ...
وابسته که باشی ؛
محدود میشوی ،
از قطارِ موفقیت جا میمانی ...
زندگی یعنی بپذیری بعضیها شعار نمیدهند
و واقعا بخاطرِ خودت میروند ...
بپذیری بعضی از دست دادن ها به نفعِ توست ...
در این دایرهٔ سرگردان ،
"عشق" به کارِ آدم نمی آید ...
دنبالِ واقعیتها باش ...
گامهایِ موفقیتت را محکمتر بردار ...
حس میکنم از دور بهتر میشود
هوایِ کسی را داشت !
حس میکنم ، بعضی نداشتنها ؛
با ارزشترین داشتههایِ آدم است ... !
@ matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
زندگی مثل بازی شطرنجه؛
اگه بلد نباشی
همه میخوان یادت بدن
وقتی هم یاد گرفتی
همه میخوان شکستت بدن..
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
#آرامبخش
عادت همیشگی ام بود...
از همان کودکی به این سوال فکر می کردم...🤔
چه کسی از همه خوشبخت تر است؟!
در کودکی فکر می کردم آن مردی که سر خیابان اسباب بازی فروشی دارد حتما خوشبخت ترین انسان دنیاست...
اما چند سال بعد که از خواب بیدار شدم بروم به مدرسه نظرم عوض شد و فکر کردم پسر شش ساله ی همسایه مان از همه خوشبخت تر است چون مدرسه نمی رود و می تواند چند ساعت بیشتر بخوابد...
نوجوان که بودم فکر می کردم حتما خوشبخت ترین انسان دنیا یکی از سوپر استارهای سینماست یا یک ورزشکار معروف...
آن روزها خوشبختی را در شهرت می دیدم...
مدت ها گذشت و معنی خوشبختی هر روز برایم عوض می شد...
بستگی به شرایط داشت گاهی خوشبختی را در ثروت می دیدم و وقتی که بیمار می شدم در سلامتی...
سال ها گذشت و زندگی به من ثابت کرد خوشبختی برای هر انسانی یک تعریف دارد...
گاهی ما در زندگی به اتفاقی که آن را خوشبختی می دانیم می رسیم ولی باز احساس خوشبختی نمی کنیم...
چون گذر زمان و تغییر شرایط تعریف ما از خوشبختی را عوض کرده...
کاش بدانیم خوشبختی واقعی داشتن #آرامش است.
خوشبختی ای که نه گذر زمان و نه تغییر شرایط نمی تواند آن را از ما بگیرد و تنها آن را در #آغوش_خداوند میتوان یافت
دنیا پر است از انسان هایی که همه چیز دارند به جز #آرامش ...
کسانی که هرگز خوشبخت نمی شوند..
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
🍁
باید یکی را در زندگی داشت.
حتما که نباید
عشق یا معشوقت باشد
میتواند یک دوست یا یک رفیقِ خیلی صمیمی باشد.🌺
که حالت کنارش خوبه خوب باشد.
که شریکِ غم و شادی هایَت باشد.
که تـفریح و شوخی و خنده هایت
کنار او باشد ...
که روز هایت چه خوب و چه بد
کنار او بگذرد
باید "یکی" را در زندگی داشت.
یکی از جنسِ رفیقی بی ریا.
یکی درست مثلِ "تــو" 🌸❤️
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
زیباتر کردن دنیا
کار سختی نیست،
کافیه یه کم دلگرمی تو جیبت بذاری؛
یه کم عشق تو دستات داشته باشی؛
یه کم مهربونی هم تو نگاهت!
يكم صداقت تو حرفات ؛
يكم وجدان در درونت
فقط يكم انسان باشيم انسان گونه زندگى كنيم
همين يكم ها اگه باشه دنيا گلستان ميشه
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
هرازگاهی
باورهایتان را ورق بزنید،
و کمی ویرایشش کنید،
شاید صفحه ای
باید اضافه یا حذف شود...
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
داشتم كتلت درست ميكردم، اولين كتلت را خوابوندم كف ماهيتابه كه زنگ به صدا در اومد. پدرم بود با چندتا نون تازه
اخه من و همسرم حوصله
صف نونوایی نداشتيم.
بابام می گفت:
نون خوب خیلی مهمه ! من که بازنشسته ام، کاری ندارم ، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم. در می زد و نون رو همون دم در می داد و می رفت. هیچ وقت هم بالا نمی اومد. هیچ وقت.
دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله.
پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند ، این البته زیاد شامل مادرم نمی شود .
صدای شوهرم از توی راه پله می اومد که به اصرار تعارف می کرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت می کرد بالا.
برای یک لحظه خشکم زد.
ما خانواده ی سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمی بوسیم، بغل نمی کنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهم تر سرزده و بدون دعوت جایی نمیریم.
اما خانواده ی شوهرم اینجوری نبودن، در می زدند ومیامدند تو،روزی هفده بار با هم تلفنی حرف می زدند؛ قربون صدقه هم می رفتند و قبیله ای بودند.
برای همین هم شوهرم نمی فهمید که کاری که داشت می کرد مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار می کرد، اصرار می کرد.
آخر سر در باز شد و پدر مادرم وارد شدند.
من اصلا خوشحال نشدم. خونه نا مرتب بود؛ خسته بودم.تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم...
چیزهایی که الان وقتی فکرش را می کنم خنده دار به نظر میاد اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر می رسید!
شوهرم توی آشپزخونه اومد تا برای مهمان ها چای بریزد و اخم های درهم رفته ی من رو دید.
پرسیدم:
برای چی این قدر اصرار کردی؟
گفت:
خوب دیدم کتلت داریم گفتم با هم بخوریم.
گفتم:
ولی من این کتلت ها رو برای فردا هم درست می کردم.
گفت:
حالا مگه چی شده؟
گفتم:
چیزی نیست ؟؟؟ !!!
در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت:
دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟
تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم !
پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو روی مبل کز کرده بودند.
وقتی شام آماده شد،
پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت.
مادرم به بهانه ی گیاه خواری چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد.
خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت.
پدر و مادرم هردو فوت کردند.
چند روز پیش برای خودم کتلت درست می کردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت:
نکنه وقتی با شوهرم حرف می زدم پدرم صحبت های ما را شنیده بود؟
نکنه برای همین شام نخورد؟
از تصورش مهره های پشتم تیر می کشد و دردی مثل دشنه در دلم می نشیند.
راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگک ها ازش تشکر نکردم؟
آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر می دارم. یک قطره روغن می چکد توی ظرف و جلز محزونی می کند.
واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟!
حقیقت مثل یک تکه آجر توی صورتم می خورد:
"من آدم زمختی هستم"
زمختی یعنی:
ندانستن قدر لحظه ها،
یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها،
یعنی توجه به جزییات احمقانه و ندیدن مهم ترین ها.
حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانه ی خالی، چنگال به دست کنار ماهیتابه ای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟
آخ. لعنتی، چقدر دلم تنگ شده براشون؛
فقط… فقط اگر الان پدر و مادرم از در تو می آمدند، دیگه چه اهمیتی داشت خونه تمیز بود یا نه...
میوه داشتیم یا نه...
همه چیز کافی بود:
من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک .
پدرم راست می گفت که:
نون خوب خیلی مهمه.
من این روزها هر قدر بخوام می تونم کتلت درست کنم،
اما کسی زنگ این در را نخواهد زد،
کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بی منتی بود که بوی مهربونی می داد.
اما دیگه چه اهمیتی دارد؟
چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی اهمیتشو می فهمی...!
زمخت نباشیم.......
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀
❣جملات اشتباه هنگام دعا کردن و نحوه صحیح آنها ؛
❌ پروردگارا دست نیاز به سوی تو دراز میکنم
✅ پروردگارا دستهای قدرتمند تو را برای هدایت الهی میطلبم
❌ پروردگارا مرا لحظه ای به حال خود وامگذار
✅ پروردگارا در هر لحظه مرا در احاطه نیروی الهی خود قرار بده
❌ پروردگارا مرا دست خالی از در خانه ات برنگردان
✅ پروردگارا دستهایم هر لحظه از نور و رحمت الهی سرشار است
❌ پروردگارا مرا به غیر از خود وا مگذار
✅ پروردگارا مرا در مسیر مستقیم هدایت و رحمتت قرار بده
صحبت کردن با خداوندی که منشاء تمام خوبیها و برکت و خیر و رحمت است، به کدام زبان زیباتر است؟؟🍃🍃🍃
@matnhaiadabi
💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀💞🍀