eitaa logo
متن مداحی
328 دنبال‌کننده
17 عکس
5 ویدیو
3 فایل
.
مشاهده در ایتا
دانلود
-ختم - مادر السلام علیک یا فاطمه زهرا(( س )) در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه ، دست حاجت میبرم ، سوی خدای فاطمه گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی ، رایگان درمان کند ، دارو شفای فاطمه بمیرم اون لحظه ای که بچهای فاطمه از دفن مادر برگشتند چه حالی داشتند آقا امیرالمومنین دست بچها رو گرفت جلوی در رسیدن اما چطور بچها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره زبون حالشون رو میخونم تو هم دلت شکست التماس دعا دارم به یاد همه ی اموات و گذشتگان اونهای که بودن اما جاشون خالیه مریض داری گرفتاری درد داری اجالت اولاد داری خونه و زندگی نداری بگو یا فاطمه بچه ها اومدن کنار هم نشستن ، سر در گریبان فرو بردند. ای خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم /دید از دیدار رخسارش منور داشتیم، مادر مادر / هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی / ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم کدام شبو میگن ،همون شبی که بچهای فاطمه مظلومانه بدن مادر تشیح کردن طبق روایات میگن هشت نفر زیر تابوت فاطمه رو گرفتن زینب تو کوچها میدوه ،مادر مادر اما زبون حالش رو بگم تو هم التماس دعا الا ای مادر پهلو شکسته / فلک دیدی چه خاکی بر سروم کرد /به طفلی رخت ماتم در برم کرد /الهی بشکند دست مغیره میان کوچها بی مادرم کرد / اما زبان حال امیرالمومنین رو بگم گوش کنو اشک بریز الا ای چاه و یارم را گرفتن /گلم عشقم بهارم را گرفتن /میان کوچه ها با ضرب سیلی /همه دارو ندارم را گرفتن صلی الله علیک یا مظلوم یا فاطمه الزهرا (( س )) تایپ - ناشناس - التماس دعا 🙏 ## حضرت زهرا (س) با صدای مداح اهلبیت کربلایی ابوالفضل مسعودی از اقلید فارس @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
ترحیم نامه |اشعار در مقام مادر چهارم برای روضه مادر -( آرام گریه کردن فرزندان علی در تشییع جنازه مادر ) اهای مردم همه ی شما شاهد بودید که توی تشییع جنازه مادرشون این فرزندان مادر از دست داده چطور با صدای بلند ناله و ضجه می زدند مادر مادر می گفتند، دوستان این فرزندان هر کدام از بچه های مادر از دست داده رو مراقبت می کردند، همه سرسلامتی می دادند، ولی مدینه توی تشییع جنازه مادر سادات امیر المؤمنین به فرزندان خودش می گفت: فرزندان من؛ مبادا بلند بلند گریه کنید که این مردم مدینه از خواب بیدار شوند و از تشییع جنازه مادرتون خبردار شوند. چقدر سخته کسی مادر از دست بده و نتونه بلند بلند گریه کنه، ای نانجیب مردم مدینه چکار کرده بودید که زهرا به علی وصیت کرد که یا علی: مرا شبانه غسل بده و کفن کن و به خاک بسپار... من نمی دونم دیگه فاطمه اذیتی برای مردم مدینه نداشت آی نانجیب مردم مدینه مگه چه هیزم تری فاطمه یا باباش رسول خدا به شما فروخته بودند که حتی نذاشتید توی عزای باباش هم گریه کنه؛ که رفتید به امیر المؤمنین گفتید : به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز، خدا لعنتتون کنه آی نانجیب مردم... فضه کنیز حضرت زهرا می گوید: پس از چند روزی که رسول خدا از دنیا رفته بود، حضرت زهرا شبانه روز گریه می کردند، بزرگان و پیرمردان مدینه نزد امیرالمؤمنین آمدند و گفتند: یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه می کند، هیچ یک از ما نمی تواند شب ها راحت بخوابد و روزها نیز آسایش در کسب و کار و درآد نداریم، از تو می خواهیم از فاطمه درواست کنی که یا شب گریه کند یا روز. حضرت فرمودند: ‌بسیار خوب اقدام خواهم کرد، امیر المؤمنین نزد فاطمه آمدند ،حضرت با دیدن امیرالمؤمنین کمی آرام گرفتند، امیر المؤمنین فرمودند: مردم مدینه از من خواسته-اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز؛ حضرت فاطمه فرمودند: یا علی؛ من مدت زیادی در بین آن ها نخواهم ماند و به همین زودی از بین آن ها خواهم رفت به خدا سوگند که نه شب آرام می گیرم و نه روز تا به پدرم رسول الله ملحق شوم.    سپس امیر المؤمنین برای فاطمه به دور از شهر مدینه اتاقی به نام بیت الاحزان را بنا کردند و حضرت زهرا همراه با حسن و حسین روز به آن جا می رفتند و به گریه و عزاداری می-پرداختند.   آری این جا در مدینه امیر المؤمنین برای فاطمه سرپناهی بنا کرد تا بتواند برای پدرش رسول الله گریه کند اما کربلا بدن بی سر و قطعه قطعه و غرق به خون حسین سه روز و سه شب روی خاک گرم کربلاروی زمین بود بدون حتی یک سر پناه و هر کس که می خواست بالای سر او گریه و زاری کند با تازیانه از او دلجویی می شد... ترجمه فاطمه الزهرا من المهد الی اللحد ، ص ۵۶۹ ترجمه بیت الاحزان، ص ۲۲۴ @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
نویسنده : ، تشییع جنازه از فاطمه گفتن آ برو می خواهد یا فاطمه گفتن هم وضو می خواهد زهرا که ملیکۂ زمین تا عرش است در حشر خدا نظر از او می خواهد وای از جدایی از غم سرایی تنها شدم من مادر کجایی یک دل پر غم / یک خانه ماتم/مونده برا من بعد از تو مادر / ماندم چه تنها/ تنهاتر از پیش / در بین مردم بعد از تو مادر با ناله هر شب / گیرم سراغت/ مادر خوبم کیا مادر ندارن / کیا صورت مادر اشونو بخاک گذاشتن / اونی که طعم بی مادری کشیده / صورت مادر رو روخاک گذاشته/ امروز بیا ناله بزن / اشک چشتو هدیه کن به روح مادر / بخدا تو عالم هیچ کسی جای مادر رو برات نمیگیره/ مادر سنگ صبوره دختره / هر وقت دختر غم ها رو دلش سنگینی میکنه کنار مادر میشینه با مادر درد دل میکنه آخ گل گلخونه ام بودی تو مادر چراغ خونه ام بودی تو مادر زنم بوسه به عکس دلربایت آی بریزم اشک و اشکم از برایت کجا رفتی عزیزم ای جون مادر آی چقدر خون جگر باید بریزم ای مادر .... ⬅️ عزیرم جاتو خالی جاتو خالی ⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی ⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم ⬅️آی به دل داغ گلی درخاک دارم هر مادری از دنیا بره دوستان فایلا آشناها جمع میشن / نازنین بدن مادر رو غسل میدن / کفن میکنند/این بدن رو احترام میکنند/ تشییع میکنند اما میخوای ناله بزنی بگو یا زهرا..... من یه مادر غریبی میشناسم تو مدینه /تو دل شب علی داره بدن زهراشو غریبانه غسل میده ◼️اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ◼️ آخ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ◼️ بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته الی آخر...... زهرا رو غسل داد / یکی یکی بندای کفن رو می بنده / آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده /آی اونایی که مادر از دست دادید/ نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه / نمی دونم لحظه ی آخر چطور با مادر خداحافظی کردی علی یه طرف کفنو رو هم می آورد / هی برمیگشت یه نگاهی به صورت زهرا //میدونی چی میگفت// آخ شب دامادیم کی باورم بود که من روزی عزادار تو باشم کی باورم میشد خودم غسلت بدم / خودم کفنت کنم /خودم بدنتو تشییع کنم ⚫️کجا خاکش کنم امشب خدایا ⚫️ چگونه من بشویم جسم زهرا ⚫️ رمق دیگر ندارم که گذارم ⚫️ به روی دوش خود تابوت زهرا آی اونایی که مادر از دست دادید//یادت میاد// اون لحظه ای که میخوان بدن مادر رو بردارند یکی جلو جنازه صدا میزد // بلند بگو لااله الا الله // آی مریض دارا / گرفتارا / اون دل شب تو مدینه کسی نبود بلند بگه لا اله الا الله / بدن زهرا رو غریبانه می بردن/ قربون آون دختری که دنبال جنازه مادر میدوید...... بدن زهرا رو درون خانه ی قبر گذاشت / سنگای لحد چید/ خاکارو ریخت/ علی نشست کنار مزار زهرا / علی ناله زد / دیدن دلش قرار نمیگیره / علی گریه کرد / دیدن دلش آروم نشد / یه وقت دیدن امیرالمومنین خم شد صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت /هی میگه فاطمه غریبم / فاطمه مظلومم//دلت اینجاست // دلتو ببرم کربلا.... هر گریزی خواستید بزنید اگه اون شب تو مدینه امیرالمومنین صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت / ناله زد....آی حسینیا آی کربلاییا ابی عبدالله تو کربلا صورت به صورت علی اکبر گذاشت / هی از سوز جگر صدا میزد //ولدی علی//........ . @khatmkhanimajma ترحیم خوانی مجمع الذاکرین
. بِدَم الحُسین .. به نفس حاج امیر ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بِدَم الحُسین ، راهیم کن حرم حسین یا الله قسمت میدم ، به پرایِ علم حسین .. تا روز قیامت میگم ، تو نبودی من میمردم فقط و فقط عشقت بود ، چیزی که تو قبرم بردم روزِ محشر ما چشم به راه حسینیم شکر خدا را که در پناه حسینیم .. هیجان من ، هستی در دل و جان من اربابی کیه مثل تو ، ای نبضِ ضربان من به جز هوسِ شش گوشه ت ، پی هوسی نیستم من به خدا که جز تو آقا ، آدم کسی نیستم من ما همیشه پی نگاه حسینیم شکر خدا را که در پناه حسینیم بخرم حسین ، ای آقایِ کرم حسین امسالم منو اربعین کربلا ببرم حسین دلشوره گرفتم آقا ، شبا رو تا صبح بیدارم چایی عراقی میخوام ، هوس زیارت دارم اربعین ما هم از سپاه حسینیم شکر خدا را که در پناه حسینیم 👇
باز هم اربعین رسیده بیا باز هم از تو بی‌خبر ماندم عاشقانت زیارتت کردند من ولی باز پشت در ماندم روز و شب غبطه می‌خورم آقا به کسانی که با تو مأنوسند عاشق و بی‌قرار و بی‌تابند دست و پای تو را که می‌بوسند دیدن تو به من نمی‌آید تو کجا و نگاه هر جایی من اگر آن‌چه خواستی باشم تو سراغم به خواب می‌آیی؟ نکند عاق کرده‌ای من را نکند صبرتان سر آمده است گر عتابم کنید حق دارید هر گناهی ز من بر آمده است خواستم تا ببینمت در خواب به نگاهم اجازه داده نشد خواستم تا به کربلا بروم با رفیقان خود پیاده، نشد! بین آن کاروان و جمعیت چه کسی با تو هم‌قدم شده است؟ خوش به حال کسی که با گریه با شما راهی حرم شده است در حرم روضه‌خوان خودت هستی روضه‌ی کاروان جان بر لب بین روضه بلند می‌گویی: به فدای تو عمه‌جان زینب... تا رسیدند در دو راهی عشق ساربان گفت که کجا برویم؟ پاسخی آمد از حریم حسین همه گفتند کربلا برویم تا رسیدند لحظه‌ای ماندند در سکوتی که چهره‌ها شد مات زد به سینه غریب بی‌کفنم باز شد بغض عمه‌ی سادات به زمین خورد از سر محمل تیر غم‌ها به قلب بانو رفت با ادب نیت زیارت کرد سوی یارش به روی زانو رفت خواست تا درد دل کند اما مگر این گریه‌ها امان می‌داد یک نگاهی به دور خود انداخت سر خود را فقط تکان می‌داد السلام علیک یا مظلوم السلام علیک یا عطشان السلام علیک یا بن علی السلام علیک یا عریان ای برادر نمی‌برم از یاد که چگونه به خاک افتادی زیر گرمای آفتاب آن روز با لب تشنه، خسته، جان دادی ای برادر نرفته از نظرم اکبرت را که ارباً اربا شد بعد عباس میر لشکر تو پای دشمن به خیمه‌ها وا شد به خدا ای عزیز لب‌تشنه داغ یک قطره آب کشته مرا بین این گریه‌های اهل حرم گریه‌های رباب کشته مرا غرق گریه رباب می‌گوید که دل پاره پاره را بردند با سه‌شعبه به روی دست پدر طفلک شیرخواره را بردند پسرم با خیال تو هر شب دست بر سینه می‌فشارم من گرچه ماندم خجالتت آن‌روز ولی امروز شیر دارم من گریه را کم کنید دخترها کمی آرام اصغرم خواب است گل نازم علی علی لا لا مادرت چهل شب است بی‌تاب است مجتبی شکریان
کرونا قراره یک سوم مردم جهان را از بین ببره، مرگ سفید در آخرالزمان . یه نظری دارم دوست دارم همه همکاری کنید. کربلا اجرتون🌸 تا اربعین دو تا پنجشنبه مونده. نهج البلاغه در مورد کرونا گفته وقتی مردم دسته جمعی گناه بزرگی انجام بدن خدای بلایی نازل میکنه بهشون(مثل کرونا) اگه مردم می‌خواهند این بلا را دفع کنند باید با دل بنشینند با خلوص نیت به درگاه خدا دعا کند کنند تا خدا اون بلا رو ریشه کن کنه. قصد داریم تو این دوتا پنج شنبه ها که مونده،هر شب ساعت ۸ تا ۱۰ باهم قرار بزاریم تو خونه هامون نفری یک آیت الکرسی و یک دعای الهی عظم البلا و ۱۴ مرتبه اَستَغفِرُاَللهُ رَبّي وَ اَتوُبُ اِلَیةً بخوانیم.(بعد نماز عشا باشه بهتره)🌸 که پنجشنبه آخر هم دقیق میشه روز اربعین و شاید خدا تو اربعین به اشکهای چهل روزه ما دلش بسوزه و دعامون و مستجاب کنه🤲 دو‌تا‌پنجشنبه‌است🌸 خواهشا در هر گروهی هستید
امسال نبردی ما رو حرم .. زمینه تقدیم به دلهایِ جامانده از کنگره عظیم پیاده روی اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ باشه آقا امسال نبردی ما رو حرم چی میشد نگاهی کنی به چشم ترم مونسِ شبام گریه ها و هق هقمِ عکسِ زائرایِ تو آینه ی دِقمِ مثه رقیه منم ، جاموندم آقا کشته منو این دل ، وامونده آقا نیام کربلا عشقِ ، نبردیم آقا عشقِ کربلا که روزیم نیست ، مشهد الرضا عشقِ « حسین ... جانم .... » پاشو زینب از شام پر بلا اومده باز دوباره تو خاکِ کربلا اومده میبینی چی اومد به روزِ خواهرِ تو اینجا جدا کردن از بدن سرتو یادم‌نمیره حسین ، افتادی بی حال موندی زیرِ مرکبا ، رو خاکِ گودال تا از خیمگاه رفتی ، بینِ قتلگاه رفتی تا رفتم اسارت من ، رویِ نیزه ها رفتی « حسین ... جانم .... » دیگه جونی واسم نمونده تو بدنم یادگارِ قوم یهوده رو تنم توی کوفه شاگردام انقدر زدنم باورت میشه اون که سیلی خورده منم خیلی کشیدم حسین از تو خجالت اینجا چقد خالیِ جایِ رقیه ت تویِ کوچه ها مُردم‌ ، با هر ناسزا مُردم توی بزمی که بودم ، بین نامحرما مُردم « حسین ... جانم .... @majmaozakerine
اشک است همدم دلِ هجران‌کشیده‌ها آخر سپید شد به رهِ تو چه دیده‌ها روزی اشک ما همه در چشم‌های توست ای ناله‌دارِ تنگِ غروب و سپیده‌ها تو ناز کن لیلی خیمه‌نشینِ عشق نازِ تو می‌کشند گریبان‌دریده‌ها می‌گفت عاشقی که تو را در بغل گرفت مائیم و اشک حسرتی و این شنیده‌ها آرامِ جانِ فاطمه برگرد از سفر چشم‌انتظار تو همه قامت‌خمیده‌ها ای کاش امشبی که رویِ سویِ کربلا ما را دعا کنی وسط برگزیده‌ها تا می‌شویم لحظه‌ای دلتنگ کربلا دل را حرم کنیم به این اشک دیده‌ها ره وا کنید قافله‌سالار می‌رسد زینب برای دیدن دلدار می‌رسد قاسم نعمتی
دوباره روضه گرفته دلم برای سرت دمی نشد که نباشد به دل هوای سرت چهل شبست که من قصه گوی مهتابم چهل شبست که گفتم ز ماجرای سرت شروع قصه من تل خاکی و وقتی که بوسه زد لب آن دشنه برقفای سرت وناگهان شب تاریک ما چراغان شد دمی که لب به لب نی گذاشت نای سرت تو راهی سفر کوچه های کوفه شدی و من چقدر دعا خوانده ام برای سرت اگرچه یاس کبودم فدای روی مهت اگر شکسته سرزینبت فدای سرت بخوان دوباره بر این قوم خواب،مُزّمِّل بخوان که قول ثقیلاست آیه های سرت شکست نافله ام در قنوت وقت سحر شنیدم از سر نی تاکه ربنای سرت شبی به دیر مسیحی شبی به کنج تنور چه حاجتی که روا گشت با دعای سرت الا که دُرّ یتیمی و آشنای یتیم روا نبود شود سنگ آشنای سرت در ازدحام سرت زیر دست و پا گم شد دویدم و نرسیدم به گرد پای سرت هنوز خاطره ای مایه عذاب من است نهیب چوب به لب خورده و صدای سرت چه کرد با سرتو آنقدر بگویم که رقیه گفت ببوسم من از کجای سرت نیامدم که زیارت کنم مزار تورا دوباره آمده ام جان دهم به پای سرت توای که خون خدایی تو ای که ذبح عظیم خدا نوشته برای تو و منای سرت
دل عاشق حسین که شد ،جان عوض شده در چشم دل ،تجلی جانان عوض شده وقتی نشسته روی لبت ذکر یاحسین احساس می کنی که دل و جان عوض شده در دفتر شهادت و فرهنگ نینوا مفهوم جود و معنی احسان عوض شده ازتربت حسین شفا می‌برد مسیح باور کنید شیوه درمان عوض شده هفتاد و دو شقایق پرپر شکفته اند صحرا و کوه و دشت و بیابان عوض شده از عصر روز واقعه در حسرت بهار حتی صدای گریه باران عوض شده اسلام رنگ باخته در سرزمین وحی سلمان عزا گرفته مسلمان عوض شده با آن که از شمیم شهیدان کربلا آب و هوای عالم امکان عوض شده لب تشنه می کشندش بین دو نهر آب در این قبیله حرمت مهمان عوض شده از لحظه‌ای که آینه پامال اسب شد پرپر شده است عاطفه وجدان عوض شده آتش زدند خیمه گل را به جای شمع انگار رسم شام غریبان عوض شده جایی که دیو و دد همه در حال غارتند معنای هل اتی علی الانسان عوض شده انگشتری به همره انگشت می دهند یا للعجب مرام سلیمان عوض شده خون می چکد ز تیغه گلگون خارها ؟ یا رنگ روی خار مغیلان عوض شده ؟ از اوج نی تلاوت قرآن شنیدنی است چندی است رحل قاری قرآن عوض شده ای دل به خود بیا ! به خدا سرنوشت( حر) از لحظه‌ای که گشت پشیمان عوض شده پیروز تا همیشه شد این کشتی نجات کشتی شکست خورده طوفان عوض شده یک ذره آب و رنگ به شعر "شفق "نبود از فیض آفتاب خراسان عوض شده
‍ ⇦🕊 روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام اربعین _ سید مهدی میرداماد ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ چهل شبِ چشم انتظارم چهل شبِ که خواب ندارم (چهل شبِ میخوام برادر رو خاکِ قبرت سَر بزارم )۲ آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو اومَدم ، دورِت بگردم .. *ای کاش زانو هام رمق داشت، داداش .. ای کاش بدنم یه ذره جون داشت .. میدونید اینکه میگن ، از رویِ ناقه ها خودشونو انداختن نرسیده به قبر ... شاید دیده باشید زائرای اربعین ،۱۴۰۰تا عمود ... می آمدن ، می آمدن ... دیگه از عمود ۱۲۰۰ به بعد اونهایی پیاده رفتن میدونن، دیگه پاهات مالِ خودت نیست .. دیگه این ۱۰۰ تا عمودِ آخر پاهاتُ میکِشی رویِ زمین ... هی به رفیقت میگی : صبر کن ، بِشین یه ذرّه استراحت کن ، میگه دیگه طاقت ندارم ، بزار برسیم .. بهش میگی : ده دقیقه ..، یه ذرّه آب بخور ، یه ذرّه جون بگیر ... میگه نه ... تا نِگام به حرم نیوفته نمیشینم .. این هزار و چهارصد .. همچین که نگاهش به حرم میافته (شاید دیده باشی ) تا میرسیدن از دور ، گنبد و گلدسته را میدیدن ، همه با صورت می افتادن .. همه داد میزدن .. حسین .. حسین .. هنوز صدایِ خواهرش میآد ... ای تشنه لب ... جانِ زینب ... حسین .. * چِلّه نشینِ دردم این همه راه رو اومدم ،دورِت بِگردَم آه .. چِلّه نشینِ داغَم .. چِلِّه نشینِ دردَم .. این همه راه رو اومَدم ، که برنگردم .. *کاشکی همینجا سَرمو بزارم رو خاکِ تربتت، دیگه سَرَمو بلند نَکُنم.. داداش ، مدینه اَزَم بپرسهِ حسینتُ چرا نیاوردی ..؟ چی جواب بِدَم ..* (افتادم از نَفَس اگر چه با نامِ تو نَفَس گرفتم )۲ هر جوری بود از دستِ نیزهِ سَرِت رو آخر پس گرفتم ... آه .. از سَفرِ اسارت .. از سَفرِ جِسارت.. سوغات آوردم پیرهَنِ رفته به غارت .. (با اینکه هر چی بود تو خیمه .. دشمنِ ما از کینه برده ..)۲ راحت بخواب ، عزیزِ زینب معجرِ خواهر ، دست نخورده آه .. خواهرتُ توانِ گفتَنِشُ نداره خودت بِخون، حرفهامُو از چادرِ پاره ۲ *اینم داداش .. هرجا اومدن بچه ها تُ بزنن خودم یک نفری ، سِپَر شدم .. چادرم زیرِ دست و پا ، پاره شد .. امّا نگذاشتم لباسِ بچه هاتُ پاره کُنَن ..* ( از داغِ تو اگر خمیدم ..۲ از داغِ دخترت شِکستم ..)۲ سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... *داداش خیلی بهم سخت گذشت ، تو تجربه اش رو داری حسین ... تو برای علی اصغرت قبر کَندی ، امّا با غلافِ شمشیر قبرِ بچه تُ کَندی .. من تنهایی تو خرابه .. با دستهای زخمیم هی خاکها رو کَندَم ... حسین ... حسین ...* آه .. سَر پنجه هام اگر که زخمِ .. قبرِشو کَندَم با دو دستم .... آه .. از وقتی که اسیر شد .. سه سالۀ تو پیر شد ... از تازیانه ها تَنِش مثلِ کویر شد .. فقط همینو بگم ... یه جای سالم تو بدن ِدخترت نموند ... اِی ... حسین... ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
12562.mp3
1.01M
یه اربعینه داداش بی توسفر کردم من روزامو سرکردم من چشامو ترکردم من یه اربعینه داداش ببین که خواهر اومد باحال مضطر اومد بی بال و بی پر اومد امان از دل زینب (س) چه خون شد دله زینب (س) === یه اربعینه داداش سنگ رو سرم پاشیدن به اشک من خندیدن دورو برم رقصیدن یه اربعینه داداش همسفر من شمربود تو گذر من شمر بود دور و بر من شمر بود یه اربعینه داداش کابوس من گوداله قتگاه و جنجاله ربودن خلخاله امون از دل زینب س چه خون شد دله زینب (س) == یه اربعینه داداش ردّ دقایق کردم بی صدا هق هق کردم هزاردفه دق کردم یه اربعینه داداش هزاردفه من مُردم تا اسم تو می بردم لگد باسیلی خوردم یه اربعینه داداش شام بلا رو دیدم تشت طلا رو دیدم رو نیزه ها رو دیدم امان از دل زینب (س) چه خون شد دله زینب (س) === یه اربعینه داداش هرکسی که مارو دید به اشک ما می خندید جلوی ما می رقصید امان ازدل زینب (س) یادم نمیره داداش که دیدم از روی تل شد بدنه تو مُختل میون خاک مقتل یادم نمی ره داداش قیامتی بر پا شد تو قتگاه غوغا شد تنت به زیر پا شد یادم نمی ره داداش خنجر رو حنجر دیدم تن تو بی سر دیدم پاشیده پیکر دیدم امان از دل زینب س چه خون شد دله زینب (س)