eitaa logo
متن مداحی
328 دنبال‌کننده
17 عکس
5 ویدیو
3 فایل
.
مشاهده در ایتا
دانلود
رباعیات اول مجلسی شب هشتم پیغمبر اسلام که جاویدان است فرموده نجات عترت و قرآن است فرموده به پاکیزگی دقت کن یک اصل نظافة و من الایمان است تطهیر کند حسین دل را ز گناه خوش عطر و سفید می‌کند جُونِ* سیاه هر کس که رسیده دعوتی زهرا ست زهرا به دل شکسته‌اش کرده نگاه با ذکر و خلوص و پرتوان روضه بیا تا پیر نگشته‌ای جوان روضه بیا جز محفل ارباب نباشد خبری در زیر تمام آسمان روضه بیا درباره حسین صاحبش مادر اوست رحمت به کسی که خادم محضر اوست لیلای دروغین هم جا هست جوان لیلا به خدا فقط علی‌اکبر اوست اکبر که جوان‌ها به فدای مویش لیلا شده مجنون خمِ گیسویش افتاد پدر حزین و جسم خود را بر نعش علی کشید با زانویش دوبیتی شهادت علی‌اکبر علیه‌السلام قد و بالات به‌هم‌ریخته عزیزم عزیز قدبلند ریز ریزم سر نعش تو محکومم به مردن دارم با مرگ پیشت می‌ستیزم سرم رو رو سر خونیت می‌زارم به‌جز مردن دیگه راهی ندارم بازم بابا صدام کن از تو حلقت خودم لخته خونا رو در میارم پاشو ای سرو خورده تیغ و تیشه می‌مونه رو دلم داغت همیشه تنت تا دور دورا پخشه پخشه تنت هیچ جوری جمع‌وجور نمی‌شه نمی‌شد باورم ای نازنینم تو رو یک روز اینجوری ببینم باید جسم تو رو توی عبایی شبیه جورچینی من بچینم به موهای سفیدم خنده کردند باداغت قلبم و آکنده کردند با قیچی افتادن انگار به جونت تن پاکت رو رَنده رَنده کردند *حضرت جُون غلام سیاه امام حسین علیه السلام
✅واحد حضرت رقیه (سلام الله علیها) 🔻حامد بهبود 1️⃣بند اول خرابه شد غرق بوی یاس بابام اومد بی عمو عباس خدا میدونه تو دلم غوغاست ای عمه / ای عمه / ای عمه / معجرم کجاست؟ (2) پاهام دیگه تووُن نداره رقیه دیگه جون نداره ولی بازم الحمدلله / دیدم تو رو اگرچه خونی یا که منم ببر به همرات / یا قول بده پیشم بمونی بابا حسین بابا حسین جان 2️⃣بند دوم هواخواتم یک تنه خودم نمیشه برم حتی یک قدم روی لبهام این حرفه دم به دم ای عمه / ای عمه / ای عمه / زحمتت شدم شدم از این جدایی خسته بابایی دندونام شکسته ولی بازم الحمدلله / عمه میگه هنوز عزیزی اما برام سئواله بابا / چی میشه معنی کنیزی بابا حسین بابا حسین جان 3️⃣بند سوم سرت یک روز از رو نی افتاد کنار نیزه رباب جون داد سرت رو بغل کردم ای بیداد لگد زد / چه بد زد / همش زد / بر سرم فریاد چشام دیگه سویی نداره دخترکت مویی نداره ولی بازم الحمدلله نبودی تو شهر یهودی ایشالا چشمام بد میبینن ایشالا توو تنور نبودی بابا حسین بابا حسین جان سلام الله علیها
شیراز ی: 2 🔸آقا سلام ماه محرم شروع شد 🔸باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد یا بن الحسن... ممنونتم آقا... محرم امسال... بازم منو دعوتم کردید... بازم بهم آبرو دادید... الحمدلله بعد یک سال... بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید... الحمدلله... نمردم و... دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید امام زمان... آقا... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد آقا... شما این روزها... برا جد غریبتون خون گریه میکنید... میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید... 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد پیغمبر فرمودند: كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة فاطمه جان... دخترم... قیامت، همه ی چشم ها گریانند... إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين... (بحار الانوار، ج 44، ص .293) غیر از اون چشمی که... در عزای حسین تو گریه کنه... امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم... 🔸آقا سلام نیت گریه نموده ام 🔸شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد (شاعر: رحمان نوازنی) دلت آماده شد حالا از همین شب اول... امام زمانت رو دعوت کن... با امام زمان هم ناله بشیم... 🔸یا بن الحسن کجایی ... 🔸ای وای از این جدایی... .@roze_daftari ببخشید مداح این متن چه کسی هست؟
باز دیدار پدر شد نصیبم عمه دختری خون جیگرو مو سپیدم عمه کعبه من سر اوست دل به او میگردد من با دستای کبود موهاتو شونه کردم به لبای خشک او چشامو میدوزم اگر سوخته صورتت من جگر میدوزم خار صحرا بابا جون کف پامو بریده زجر نانجیب بابا معجرم رو کشیده از لبام برات بگم چند روزه نخورده آب داداش اصغرم کجاس داره میمیره رباب بابا عمه چادرش همه خاک آلوده دو تا گوشامو ببین شده خون آلوده باز دل تنگ پدر تو برام قصه بگو از نگاه بابا بر سر نیزه بگو همه نامردای بد ماهارو میدیدند از ما با سنگای تیز پذیرایی کردن راستی بابا یکی سنگ اونجا بر سر تو خورد چیزی که نشد بگم اینجا دختر تو ام یادته شبا بابا قصه میگفتی برام توی این خرابه هم از تو لالایی میخوام عمه میگفت که بابا با عمو رفته سفر حالا که تو اومدی بابا جون منم ببر من که رو دامن تو بوده ام ناز و عزیز بابا بعد تو منو بی حیا خونده کنیز چند روزه گرسنمه تشنگی یار منه عمه گفت روزه بگیر لگد افطار منه شده همچون گل سر لخته خون بر مویم بس که چنگش زده اند کم شده گیسویم ادخیل یا رقیه ادخیل رقیه جان ادخیل رقیه جان ادخیل رقیه جان
4_5994470448979525125.mp3
1.22M
زمینه شب دوم علم تو دست یل لشکر/می گرده دور خیمه اکبر چه کاروانی چه سپاهی کنار زینب محرماشه/نگاه خواهر به داداشه عجب شکوهی چه پناهی بی قراره خواهر وای از دل وای از دل از غم‌برادر وای از دل وای از دل پیش ما به پیشواز وای از دل وای از دل اومدن یه لشکر وای از دل وای از دل آرومه قلبش اگه حالا/کنار اکبر پیش سقا دلخوشه به شیرهای زهرا خدا نخواد که بی قرار شه/خدادنخواد که غصه دار شه نمونه اینجا تک و تنها تشویشه تو قلبش وای زینب وای زینب آتیشه تو قلبش وای زینب وای زینب بی تو بی قراری وای زینب وای زینب پر میشه تو قلبش وای زینب وای زینب شنیده گفتی میشه پرپر/میون خاکا تن اکبر قربونی میشه علی اصغر شتیده گفتی تو یه گودال/تشنه و خونی می ری ازحال جلوی خواهر میشی بی سر روی خاکا عریون واویلا واویلا پیکری پر از خون واویلا واویلا موی تو می پیچه واویلا واویلا بین دستی ملعون واویلا واویلا ؛مهدی رحماندوست اجرای سبک؛رضا مختاری @babollharam
AUD-20220713-WA0064.mp3
4.63M
مداحی حرف قلبمو میگم بدونی فکریم به حال این گدا کن از حالا برای برات کربلای اربعینمونو دست و پا کن نگیر ازم نگاتو نه جونمو میدم ولی روضه هاتو نه زندگیمو بگیر ازم زیارت ضریح کربلاتو نه جوونیمو میدم ولی زجه میون کنج قتلگاهو نه ما ازون موقع که یادمونه همیشه عاشق کربلاتیم شب جمعه یا پای ثابت میون محفل روضه هاتیم من نمیمرم از در تو بهت قسم مسدم اقا مادرتو وقتی بهت رو میزنم دیگه زمین نزن روی نوکرتو قسمت اگه بشه میخوام بیام بگردم اونجا دور سر تو حسن عطایی حرف قلبمو میگم بدونی
4_5809818908592442175.m4a
690.4K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور ( زمزمه ) سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام الله علیها سبک به سمت گودال از.... قدم بذار رویِ....   چشمِ تَرم بابا اومدی و ویران  شده حرم بابا تو اومدی باشی بال و پرم بابا آخه شکسته هر دوتا پرم بابا باباحسین بابا /۴/ چه سنگینه روضهَ‌ت لبِت شده پاره چه سنگینه روضه‌َم شکسته گوشواره چه سنگینه روضه‌َت رویِ موهات خونه چه سنگینه روضه‌َم موهام پریشونه بابا... چه سنگینه روضه‌َت تنِ تو شد ریز ریز چه سنگینه روضه‌َم گفتن بهم کنیز چه سنگینه روضه‌َت سرِ تو بر نیزه چه سنگینه روضه‌َم بدنم می‌لرزه چه سنگینه روضه‌َت تنور و بویِ دود چه سنگینه روضه‌َم محلّه‌یِ یهود چه سنگینه روضه‌َت ضربه‌هایِ خنجر چه سنگینه روضه‌َم آتیش گرفت معجر چه سنگینه روضه‌َت عمّه برام خونده حرفایِ عمّه جون تویِ گوشام مونده.... به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدم من دیر رسیدم من....... @babollharam
6799232_710.mp3
7.64M
‍ متن شعر سلام آقا: تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه همین گریه به لبخند تو می‌ارزه حسین جانم بذار سایه ت. همیشه رو سرم باشه قرار ما شب جمعه حرم باشه حسین جانم حرم گفتم هوای کربلا کردم هواییشم فقط دور تو میگردم حسین جانم پناهم باش به جز روضه ت. پناهی نیست به غیر از تو برا من تکیه گاهی نیست حسین جانم به قربونت نگاه اطلسی داری واسم آقا همش دلواپسی داری حسین جانم غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست چی کم دارم تو رو دارم حواسم نیست حسین جانم سبک بالم تو ایوون تو جا دارم از این دنیا یه قطعه کربلا دارم حسین جانم دوست دارم همه داراییم اینه دلم میره ضریحت رو که میبینه حسین جانم سلام آقا که الآن رو به روتونم من اینجامو زیارت نامه میخونم حسین جانم @majmaozakerine
‍ 🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها و دو طفلانِ حضرت_حاج مهدی سماواتی🍁🍂 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ ____ "اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، اَلسَّلٰامُ عَلی قَلبِ زِینَبِ الصَّبور " ای مِهین دخت مرتضی زینب اُسوه ی عفت و حیا زینب اوّلین دُخت حیدر و زهرا دومین عصمت خدا زینب شش برادر جدا شد از تو، ولی صبر از تو نشد جدا زینب زورق صبر را تو راندی تو ز ابتدا تا به انتها زینب شرحِ صبرِ تو در کتاب خداست کاف ، ها ، یا ،عین ،صاد ،گو است ای گُلِ ناز پرور زهرا وی بهشتِ مُعطّر زهرا نخل سرسبز آرزوی علی باغ گل های پر پرِ زهرا بتو زیبد بتو، امامت صبر که تو هستی تو دختر زهرا فاطمه کوثر محمد و تو تا صف حشر کوثر زهرا همچو زهرا برای پیغمبر بایدت خواند مادرِ زهرا کس نداند که این توئی یا او چون نشینی برابر زهرا وصف تو مدح تو فضائل تو کلماتِ مکرّر زهرا خیمه و قتلگاه سنگرِ توست مسجد و کوچه سنگر زهراست شرحِ صبرِ تو در کتاب خداست کاف ، ها ، یا ،عین ،صاد ،گو است *تا دید برا برادرش دیگه یاور نمونده، اومد خیمه،آقازاده هاش رو فرمود برید امام زمانتون رو یاری کنید،گفتند:اگه به ما اجازه بده برا ما بهتر از این چیه مادر...* هر دو گفتند كه اي مام غمين گر پذيرد چه بود بهتر از اين مادر اين نكته ز طفلان چو شنيد در بر زاده ی زهرا دويد. *داداش اجازه بده بچه های منم برن میدان،فرمود:خواهر! این قدر داغ دیدی دیگه بسه زینب....* بهر تو داغ علمدار بس است داغ یاران وفادار بس است *گفت به حق مادرمون اجازه بده....بالاخره اجازه گرفت،روانه ی میدانشون کرد،اهل حرم بیرون اومدن،میدان رفتن این دو تا آقازاده رو دارن تماشا میکنن...* آن یکی بر روی دستش قرآن آن یکی آینه با آه و فغان که ای خدا این دو پسر باز آیند می روند لیک سر افراز آیند *وارد میدان شدن،رجز میخونن،شیر بچه های زینب،"امیری حسینٌ وَ نِعم الامیر..." امان از اون لحظه ای که صدای نالشون بلند شد،ابی عبدالله اومد،بدن ها رو رساند خیمه،اهل حرم اومدن،دور این دو تا بدن رو گرفتن،ناله میزدن،گریه می کردن، اما یه نفر از خیمه بیرون نیامد، اونم زینب بود،آخه مادرِ دو تا عزیز از دست داده غمگینِ،نمیخواد چهره ی غمگینش رو حسین ببینه یه غم دیگه به غم های حسین اضافه بشه... اینجا از خیمه بیرون نیومد،اما تا صدای علی اکبر رو شنید،سراسیمه اومد، یه طرف علی می گفت:بابا! یه طرف بابا می گفت:"وَلَدی!..." یه طرف بی بی صدا می زد: "وا اُخَیّا ! وَ ابْنَ اُخَیّا"...تو هم ناله بزن:حسین........... ┅═══✿✧❃✧✿═══┅ ┅═══✿✧❃✧✿═══┅ @majmaozakerine
بو ددی کرب و بلا قهرمانی زینبیدی این گفت: قهرمان کربلا زینب است ددی دینمور نیه پیچیده ی چادر شب دی ددی داور دی او حق سوزلره امضا وراجاخ سن اوشاخ سان خانم عمم آتاوی سندیراجاخ تو بچه ای و عمم خانومه و همه چیز را می شکند او ددی صاحب شامم ، بو ددی فاتح شام او گفت: من صاحب شامم ، این گفت: من فاتح شامم او ددی دخت یزیدم ، بو ددی بنت الامام او گفت: من دختر یزیدم، او گفت من دختر امامم ددی گل منله گداخ قصری ده اول نایل کام ددی حاشا قاریشا بردیه آزاده قیزی من حسینین قیزیام سن طلقا زاده قیزی من دختر حسینم، تو دختر حرام زاده ای او ددی قدرت بین المللی بیزدن دی او گفت قدرت از آن ماست بو ددی چوخ اوزوی یورما علی بیزدن دی این گفت: به خودت نناز که علی از ماست او ددی کیم دور علی هر بطلی بیزدن دی قهرمانلار ددی یاخچی تانیر حیدر قاپیسین شیر یزدان دی او که قوزادی خیبر قاپیسین شیر یزدان استکسی که در خیبر را بلند کرد او ددی من اموی دولتیمه فخر إلرم او گفت: من به دولت اموی مباهات می ورزم بو ددی من علوی شوکتیمه فخر إلرم این گفت: من به شوکت علوی مباهات می ورزم او ددی سلطنت و قدرتیمه فخر إلرم او گفت: من به سلطنت و قدرتم مباهات می کنم بو ددی سلطنت اولسا فقط آللّهین دی این گفت: سلطنت فقط از آن خداست آللّهین هر نیی وار یال یداللهین دی او ددی من بابامین ثروتینه ناز إلرم او گفت من به ثروت بابام مباهات می ورزم بو ددی من عمومون غیرتینه ناز إلرم این گفت من به غیرت عموم مباهات می ورزم او ددی قصریمین امنیتینه ناز إلرم او گفت: من به قصر امن یمن مباهات می ورزم بو ددی ناز إلمه یاوه دیمه اوز باشیوا این گفت: مباهات نورز و یاوه حرف نزن قصر خضرانی من آهیمله چوورُم باشیوا او ددی شعر ظفر با لب خندان اوخورام او گفت: من با لب خندان شعر ظفر می خوانم بو ددی من داریخان وقتی ده قرآن اوخورام او گفت: من وقتی دلتنگ می شوم، قرآن می خوانم او ددی دردیوی حالین إدیب اعلان اوخورام بو ددی ضعفه سبب بیلمه آخان گوز یاشیمی سیلی آلتدا اُلرم دشمنه اگمم باشیمی الغرض شامی رقیه اولارا شوم إلدی دختر بی خرد حاکمی محکوم إلدی دختر بی خرد حاکم محکوم شد حقینی عالمه جان ورماقی معلوم إلدی به عالم حقیقت را معلوم کرد غملی ویرانه د هی توکدی یوزه گوز یاشینی او قدر آغلادی تا تاپدی حسینین باشینی آنقدر گریه کرد که بالا سر امام حسین جان داد
حرم پاک رقیه حرم فاطمه دی حرم پاک رقیه حرم پاک فاطمه است او علم کی اسیر اُردا علم فاطمه دی اون پرچمی که آنجا اسیر است پرچم فاطمه است چون بو قیز جلوه نور کرم فاطمه دی چون این دختر جلوه ی نور کرم حضرت فاطمه است گر بقیع ده آنانون قبرِ قارانلیخ دا قالوب گرچه قبر مادرم در بقیع مخفی است شامیده بو بالانین پرچمی عرشه اوجالوب در شام پرچم دخترش تا به عرش بالا رفته است نه فلاکت نه هلاکت دایان ای اهل عقول نه ذلت و نه هلاکت، ای عقلا لحظه ای درنگ کنید ما رایت الا جمیلا بویوروب دخت بتول دختر حضرت زهرا فرموده که جز زیبایی ندیدم هرگز اولاد علی ذلتی ایمزلر قبول هرگز فرزندان حضرت زهرا ذلت را قبول نمی کنند آق دا ورسیدیلر زینب اونا اتمزدی کفن کنایه از این که اهل بیت از مرگ و کفن هیچ هراسی ندارند یعنی تسلیم یزید اولماز او اللرده اولن یعنی تسلیم یزید نمی شود اون کسانی که به شهادت رسیدند بیرگونی سالدی یزیدین قیزی ویرانیه یول یک روزی راه دختر یزید راهش به ویرانه ها افتاد ددی من شه قیزیام خلقه آتام والی کل گفت من دختر شاه هستم و پدرم حاکم کل مردم است گوردو بیر قیز قاباقا چیخدی ددی با ادب اول دید یک دخترجلو آمد و گفت با ادب باش ددی کیم دور دی ویرانه د پنهان دی بو قیز گفت این دختر کیه که در این ویرانه پنهان شده است ددیلر دختر سلطان شهیدان دی بو قیز گفتند این دختر شاه شهیدان است باخ عفیفه بالادا فطرت مادر زاده نگاه کن این دختر عفیف است گوردی مغرور تجمل دی او کافر زاده دید آن (دختر) مغرور تجمل است آن کافر زاده ددی یا فاطمه غیرت لی پیمبر زاده عمه سی تز اسرانی چاقیریب دوزدو صفه عمه اش سریع اسرا را صدا کرد و در دو صف کرد ددی قورخما بالا منطق اوخونو ور هدفه گفت نترس فرزندم با منطق به هدف بزن او ددی کیم سنه استاد ره مکتبیدی او گفت: کی به تو راه مکتبی را آموخته بو ددی کرب و بلا قهرمانی زینبیدی این گفت: قهرمان کربلا زینب است
. بند1⃣ دست توئه کلید کرب و بلا ای دختر شهید کرب و بلا پیدا نمیشه هیچ کسی شبیهت مثل تو رو ندیده کرب و بلا ای ستاره ی شبای حسین ای مدافع ولای حسین آخر سرم فدایی شدی برای حسین برای حسین تو علمدار حسین،بودی با عمر کمت وایستادی جلوی ظلم،با همون قد خمت یا رقیه مددی بند2⃣ حیرونه عالم از تصوّر تو هیچ واژه‌ای نبوده در خور تو ای عصمت خدا ندیده کسی از رو سرت بیفته چادر تو از تو کربلا تا شام بلا جنگیدی واسه حجاب و حیا روشن از چراغ اشک تو شد مسیر خدا مسیر خدا پایه‌‌ی کاخ یزید،لرزیده با قدمت وایستادی جلوی ظلم،با همون قد خمت یا رقیه مددی بند3⃣ توی رگات میجوشه خون حسین تو خطبه خوندی با زبون حسین اشک تو کاری کرد که تا همیشه تو خاطر همه بمونه حسین موندی پای حق مث مادرت هرچی که بلا آوردن سرت دست دشمنت نیفتاده یک نخ معجرت نخ معجرت برپا شد قیامتی،توی شام با علمت وایستادی جلوی ظلم،با همون قد خمت یا رقیه مددی شعر و سبک:محمدجواد ابوتراب زاده انجمن نوکری مشهد