#روضه_حضرت_زهراسلام_الله
حالا که دلت آماده شد. بذار امروز روضه را از زبان امام حسن علیه السلام بخونم. میگه تو کوچه های مدینه، دستم به دست مادرم زهرا سلام الله علیها بود. داریم برمی گردیم به سمت خانه... دیدم ....نانجیب دومی آمد جلو .....صدا زد زهرا(سلام الله علیها) بده بمن قباله فدک را.... میگه مادرم امتناع کرد ..... قباله فدک را نداد.... یا صاحب الزمان!...... ای کاش مادرم از آن اول قباله را می داد......دیدم دستهای نامردش رفت بالا .....ای خدا .....این نامرد می خواد چه کارکنه؟!!.... دیدم آنچان سیلی به صورت مادرم زهرا(سلام الله علیها) زد ....مادرم نقش زمین شد...... ای وای ای وای... الهی کسی نبینه ..... به مادرش جسارت می کنند.....میگه فقط همینو بگم مردم...... مادرم راه خانه را گم کرده بود..
#نقطه_گریز_روضه_به_روضه
عرضه بداریم ...... یا صاحب الزمان (علیه السلام)..... اگر اینجا به مادر شما جسارت نمی کردند ..... کربلا کسی جرأت نداشت ...... به بچهای حسین تازیانه بزنه..... امان امان.!! ...... لحظه ای که آمد کنار بابا نشست .... دختر حسینه..... طاقت نداره ببینه .... بدن بابا غرقه به خونه... .. بابا سر در بدن نداره .... شروع کرد به درد دل کردن با پدر...... یک دفعه دیدند چند نفر مرد عرب .... با تازیانه.... دارند میان.... آمدند کنار بدن بابا.... آنقدر دختر رو کنار بدن بابا زدند!!!! ....ای شمر بد منش..... تو مزن تازیانه ام .... من از کنار پیکر بابا. ... نمی روم.🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
قدو قامت رعنا یعنی هیبت عباس
¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸
♪♩♬خوشگل و مه سیما یعنی صورت عباس
یک تنه در میدون لشکری رو حریفه
نیروی بی همتا یعنی قدرت عباس♪♩♬
¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸
♪♩♬قدرت الله پسر شاه
تو بنی هاشم شهره به ماه♪♩♬
♪♩♬ساقی و سقا تو نبرد غوغا
به درک واصل میکنه اعداء♪♩♬
¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸
♪♩♬ابوفاضل یل دریا دل
ابوفاضل قمر کامل
پهلونا به درش هستن♪♩♬
همشون تا به ابد سائل
¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸
یابالفضل یاابوفاضل
♫♪.ılılıll|̲̅̅●̲̅̅|̲̅̅=̲̅̅|̲̅̅●̲̅̅|llılılı.♫♪
♪♩♬همچو سرو تنومند با اُبوهت عباس
مثل فاتح خیبر با شهامت عباس
داد فراری عدو را برق چشم ابالفضل♪♩♬
شیر آل علی با صلابت عباس
¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸
با رگ و ریشه شیر درویشه
♪♩♬فاتحه هر رزم مثل همیشه
اصل اعجازه صاعقه سازه♪♩♬
بعد صفین او شده پر آوازه
¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸
ابوفاضل یل بی همتا
♪♩♬ابوفاضل ثانی مولا
توی هر جنگی به پا کرده♪♩♬
ابوفاضل محشر کبری
¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸
♪♩♬یابالفضل یاابوفاضل♪♩
💥سبک: #شور
🎤مداح: #سید_رضا_نریمانی
🏴 #امام_رضا(ع)
دل و جونمه رضا ایمونمه رضا
همه کاره ی دل دیونمه رضا
من هنوز نیومده مجنون تو شدم
عشقت از همون ازل تو خونمه رضا
تو غریب الغربایی معین الضعفایی
آقا خیلی آقایی عشق مایی
واسه کرب و بلایی
مکه و سامرایی
حج ما فقرایی
عشق مایی
من بنده تو سلطانی
من مرده تو جانانی
کس وکارمه رضا دلدارمه رضا
شفا واسه سینه ی بیمارمه رضا
صاحب اختیارم و سلطان دلمه
راه چاره ی دل بیچارمه رضا
همیشه هوامو داشته رضا
تنهام نگذاشته رضا عشقه رضا
حلال مشکل منه پناه دل منه
تو آب و گل منه عشقه رضا
تو شاه خراسانی من مرده تو جانانی
#روضه_حضرت_زهراسلام_الله
حالا که دلت آماده شد. بذار امروز روضه را از زبان امام حسن علیه السلام بخونم. میگه تو کوچه های مدینه، دستم به دست مادرم زهرا سلام الله علیها بود. داریم برمی گردیم به سمت خانه... دیدم ....نانجیب دومی آمد جلو .....صدا زد زهرا(سلام الله علیها) بده بمن قباله فدک را.... میگه مادرم امتناع کرد ..... قباله فدک را نداد.... یا صاحب الزمان!...... ای کاش مادرم از آن اول قباله را می داد......دیدم دستهای نامردش رفت بالا .....ای خدا .....این نامرد می خواد چه کارکنه؟!!.... دیدم آنچان سیلی به صورت مادرم زهرا(سلام الله علیها) زد ....مادرم نقش زمین شد...... ای وای ای وای... الهی کسی نبینه ..... به مادرش جسارت می کنند.....میگه فقط همینو بگم مردم...... مادرم راه خانه را گم کرده بود..
#نقطه_گریز_روضه_به_روضه
عرضه بداریم ...... یا صاحب الزمان (علیه السلام)..... اگر اینجا به مادر شما جسارت نمی کردند ..... کربلا کسی جرأت نداشت ...... به بچهای حسین تازیانه بزنه..... امان امان.!! ...... لحظه ای که آمد کنار بابا نشست .... دختر حسینه..... طاقت نداره ببینه .... بدن بابا غرقه به خونه... .. بابا سر در بدن نداره .... شروع کرد به درد دل کردن با پدر...... یک دفعه دیدند چند نفر مرد عرب .... با تازیانه.... دارند میان.... آمدند کنار بدن بابا.... آنقدر دختر رو کنار بدن بابا زدند!!!! ....ای شمر بد منش..... تو مزن تازیانه ام .... من از کنار پیکر بابا. ... نمی روم.🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐🌷💐
📖 #متن_روضه
🔊 توسل به #امام_زمان_عج و دلتنگی کربلا
🔘 ایام فاطمیه 🔻
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵
رو بگَردانی زما دنیا جهنم میشود
روزیِ ما روزُ شب اندوهُ ماتم میشود
پِلک هایت باز کن،درهای رحمت را نبند
*آقا ... آگه رو پا موندم ، دلم گرمِ توِ ... با مایی ... اگه می بینی تو عزا مادرِت دق نکردم" .... آقا دلم خوشِ زیر سایه ت دارم نفس می کشم ....راستی ... ازم راضی بودی ؟؟؟....دیدی برا مادرت چی کار کردم ... دیدی چقد روضه رفتم ... هی اینور اونور کردم به چِشِت بیام .... ما عوضِ اونایی ام که حُرمت نگه نداشتن اومدیم ... هی از این روضه به اون روضه رفتیم .... چی میخواید مگه ؟؟.... ان شاالله داغِ مادر نبینید ... آقا...شنیدم مدینه برا مادرِت ختم نگرفتن .... اگه قابل می دونی ، یه سر به روضه ما بزن ... آخِ صاحبِ ختم تویی ... آخه رسم ما اینه اول میزاریم خانواده ختم ها رو بگیره ، بعد هیئتی ها جمع می شن .... میگن اگه اجازه بدید یه شب هیئتی ها میخواییم یه ختم برا عزیزتون بگیرن ... بعد خانواده اون متوفی میان احترام ... دم درِ ... صاحب عزا دم ِ در وایمیسته ... هرکی میاد میگه منت سرم گذاشتید" ...ما که از تو این چیزا رو نمی خوایم ... یه دوقیقه دم در ... جلو مردُم آبرو داریم ....اگر نیای حرف برامون در میارن ... راستی آقا ... حسن چطورِ؟؟؟؟شنیدم هر شب کابووس میبینه ...*
نزن .... مادرُ جلو پسر ....
*اما زدن ....اما زدن *
در سَرُ رویم شدِ پیدا دگر موی سپید
*نگاه کنید خودتونو ، یه وقتایی بد نیست تو آیینه ... دیگه یواش یواش بچه ها ، با هم شروع کردیم ... دیگه یواش یواش ما هم داریم سابقه دار میشیم تو این دستگاه ... ) او سی سالِشِ میگه بیست و پنج سالِ نوکرم ... هر جا رفته بودیم الان بازنشسته شده بودیم .... من یه بار ازت چیزی خواستم مگه ؟!! اخه خواسته ما مگه چیه ؟!! اوج خواستم یه حرمِ....نوکری که با یه حرم آروم می شه نمی خوای ؟!! ....مگه من برا تو زحمتی داشتم ...خُب بدِ ... آدم احساسِ زیاد بودن می کنه...چه کار کردی برام ... پیر شدم ... من به رفیقام قول دادم با هم میاییم حرمت ....من آرزومِ روضۀ مادرتو کربلا بگیرم ...
بچه ها بجنبید ، حرم نرید تو دِلت می مونه....گفت بابا هر هفته من میومدم دم درِ هیئت میشستم ... اگه بچه ها سراغمُ گرفتن .... آقا ... اگه یه هفته نیام سراغمُ می گیری یا نه؟؟اصلا بیا یه هفته امتحانی نیا ببین نگرانت میشه یا نه ؟؟؟
رحمت خدا بر این ناله ها و ضجه ها ... میخوام روضه بگم ... الله اکبر ... سادات امشب منُ حلال کنید بزارید برا این رفیقام روضه بخونم ... امشب میخوام شستشو بخونم ... غسل بخونم ... *غسلنی باللیل ... كفنی فی اللیل ....* (خانم می گفت بچه ها می افتادن) زینب بغضِش ترکید ، گفت چرا شب ...." کِسی نمیاد ...."*
#مناجات_امام_زمان_عج
#روضه_حضرت_زهرا
🎤 حاج حيدر خمسه
@majmaozakerine
|⇦•سرود زیبا ویژۀ ایام ولادتِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها تقدیم به همۀ شهدا مخصوصاً شهدایِ مدافعِ حرم به نفسِ حاج محمد رضا طاهری _
@ewwmajmamolodi
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅
صدایِ کی به گوش میرسه
کیه که عطر و بوش میرسه
کیه که با یه بار دیدنش
حسین به آرزوش میرسه
نماز شکری که علی داره می خونه
یعنی با دختر برکت اومد به خونه
بارونِ کوثرِ زینب
تمثالِ حیدرِ زینب
« علیا مخدره زینب .. »
نگینِ هشت و چار اومده
صلابت و وقار اومده
بنی اُمیه لرزید تنش
دوباره ذوالفقار اومده
حضرت زهرا رو بگیم «اُم ابیها»
زینب کبری رو بگیم «اُم اخیها»
قند مکررِ زینب
تاج برادرِ زینب
« علیا مخدره زینب .. »
صدایِ کی به گوش میرسه
کیه که عطر و بوش میرسه
کیه که با یه بار دیدنش
حسین به آرزوش میرسه
نماز شکری که علی داره می خونه
یعنی با دختر برکت اومد به خونه
بارونِ کوثرِ زینب
تمثالِ حیدرِ زینب
« علیا مخدره زینب .. »
یه لحظه که عبور می کنه
جهانُ غرق نور می کنه
اگه قسم به زینب بدیم
دیگه آقا ظهور می کنه
احمد و زهرا و علی و حسنینِ
خلاصۀ آل عبا عاشق حسینِ
پاک و مطهره زینب
خاتونِ محشره زینب
« علیا مخدره زینب .. »
صدایِ کی به گوش میرسه
کیه که عطر و بوش میرسه
کیه که با یه بار دیدنش
حسین به آرزوش میرسه
نماز شکری که علی داره می خونه
یعنی با دختر برکت اومد به خونه
بارونِ کوثرِ زینب
تمثالِ حیدرِ زینب
« علیا مخدره زینب .. »
*عقيلة العرب زينب مدد*
#حاج_محمد_طاهری
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
•┄┅══○◉↭◉○══┅┄•
متن روضه و گریز در زیارت عاشورا ( سید مهدی میرداماد)
دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا تمتعه فیها طویلا
دوست دارم تا جون دارم،اسم تو رو صدا کنم
درد عمری دوری رو ،با دیدنت دوا کنم
اگه ساکت باشی منو از حال می بری،بگو زمزمه و
عمریه
می گه پدرو مادرم عازم کربلان،حسین جان چرا منو اینقدر داری می سوزونی،دیگه بسه،دیگه بسه،آقا عاشقی که گناه نیست،
عمریه
می بینم گوشه کنار،کوچولوهاو نوجوونها دارن زار زار گریه می کنند،اخه شما چی می دونید کربلا کجاست،حسین کیه.
دوست دارم تا جون دارم،اسم تو رو صدا کنم
درد عمری دوری رو ،با دیدنت دوا کنم
قربونت برم ارباب بی کفن
عمریه
این و از زبون شماها می گم
عمریه منتظرم یه روزی کربلا باشم
با سراپای وجودم قبرتو نگاه کنم
آقاجانم،قربون حرم قشنگت،بگم؟وصف العیشه دیگه،قربون بین الحرمینت،شما که ندیدید هی گریه کنید،شاید امروز کربلایی بشید ،قربون پرچم سرخ حرمت،آخ بگم؟ قربون گودال قتلگاه،بگم؟قربون تل زینبیت،قربون کف العباست،قربون نهر علقمه ات، می ری کربلا،تو این کوچه پس کوچه های کربلا،توی بازار،از این کوچه به اون کوچه،می بینیم، گوشه ی یه کوچه یه پنجره ی کوچلو گذاشتن،با عربی یه چیزهایی نوشتن،یه مهتابی سبز روشنه،می پرسیم این چیه؟می گن اینجا همون جایی است که علی اصغر رو تیر زدن،آخ ارباب ارباب،آقام آقام، حسین جان ببین هی داریم میگیم،قربون حرم قشنگت.
دوست دارم تلافیه یه عمر محبت تو رو
برا تعجیل فرج تو حرمت دعا کنم
یه بیت رو بگم،یاد پدر مادرا،اونهایی که زیر خاک رفتن.
من سر سفره ی تو بزرگ شدم خوب میدونی
یاد بچه گی بخیر،هیئت کوچلو هامون،لخت میشدیم میرفتیم وسط کوچه دعوا می کردیم،سینه میزدیم،میگفتیم، سینه من قرمز شده،اون میگفت:سینه ی من،میگفتم من بیشتر سینه زدم اون میگفت من،دعوا میکردیم با گریه میرفتیم خونه،به مادرمون میگفتیم مادر،این جوری شده،می گفت:چرا گریه می کنید،مارو بغل میکرد،میگفت:قربونت برم،همه تون برا حسین سینه زدید،می گفت:شما حسین رو میشناسید،می گفتیم نه،می گفت:این آقا خیلی مهربونه،این آقا هرکی هرجوری سینه بزنه قبول میکنه،میگفتیم:اگه اینجوریه ما دیگه دعوا نمی کنیم،جاشه این بیت رو بخونم:
اولین خیمه ای که برات زدم
با چادر نماز مادرم بوده
چادرهای مادرامون رو از تو خونه می آوردیم،به هم وصل میکردیم،یه حسینیه ی کوچیک درست می کردیم.
من سر سفره ی تو بزرگ شدم خوب میدونی
تا دم مرگ محاله دامنت رو رها کنم
آخ من بدون حسین میمیرم،من اگه یه روز نگم حسین دیوونه میشم.
بریم رفقا توی صحرای کربلا،ببینیم چی برامون نوشتن.
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ به خدا اسمی قشنگ تر از اسمت ندیدم،گفت:بغل امیرالمؤمنین علیه السلام نشسته بود،اهلبیت با هم مفاخره می کردند،امام حسین علیه السلام بچه است،عشق باباست،تو بغل بابا نشست گفت:بابا. جون بابا،بابا من از تو برترام،گفت:چه طور بابا؟ گفت(امام حسین): بابای تو کیه؟ امیرالمونین گفت:بابای من ابی طالب،امام حسین گفت: ولی بابای من تویی،امیرالمؤمنین گریه کرد،گفت:مادر تو کیه؟گفت:خوب فاطمه بنت اسد،گفت:بابا مادر من زهراست،گفت:بابا داداش تو کیه؟ گفت:خوب عقیل ،جعفر،.. گفت:بابا من یه داداش حسن دارم،دنیا دیگه مثل اون نداره،تو خواهرت کیه؟ من یه خواهر دارم اسمش زینب ِ بابا،امیرالمؤمنین گفت:آره بابا بخدا تو ازمن برتری،
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ.امام کاظم فرمود:به شیعیان ما بگید،هر وقت می خواستن مارو صدا بزنن،از همه ی القاب و کُنیه ها ،از همه ی چیزها بهتر،اونی که دل مارو شاد میکنه،فقط به ما بگن،یابن فاطمه. چقدر مادرشون رو دوست داشتن. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ،سلام به حبیبت،سلام به زهیرت،سلام به عون و جعفر و عبدالله و قاسمت،سلام به علی اکبر و عباست،سلام به علی اصغرت،سلام به رقیه ات،سلام به زینبت،سلام به ربابت،حسین جان عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ با همه ی وجودت،می خوای آروم بگی بلند بگی،هرجوری میگی،ولی با یه دل لرزون بگو، یا اَباعَبْدِاللَّهِ
این دل تنگم عقده ها دارد
گوئیا میل کربلا دارد
ای خدا مارا کربلایی کن
بعد از آن مارا هرچه خواهی کن
میروم بینم در کجا زینب
ناله از شمر بی حیا دارد.
او
⭕️ متن دعای هفتم صحیفه سجادیه که امروز رهبر انقلاب خواندن آن را به مردم توصیه کردند:
🔹و كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ :
يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.
🔹ترجمه دعای هفتم:
اي آنكه گرهِ كارهاي فرو بسته به سر انگشت تو گشوده ميشود، و اي آن كه سختيِ دشواريها با تو آسان ميگردد، و اي آن كه راه گريز به سوي رهايي و آسودگي را از تو بايد خواست.
سختيها به قدرت تو به نرمي گرايند و به لطف تو اسباب كارها فراهم آيند. فرمانِ الاهي به نيروي تو به انجام رسد، و چيزها، به ارادهي تو موجود شوند،
و خواستِ تو را، بي آن كه بگويي، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نيست، بي آن كه بگويي، رو بگردانند.
تويي آن كه در كارهاي مهم بخوانندش، و در ناگواريها بدو پناه برند. هيچ بلايي از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگرداني، و هيچ اندوهي بر طرف نشود مگر تو آن را از دل براني.
اي پروردگار من، اينك بلايي بر سرم فرود آمده كه سنگينياش مرا به زانو درآورده است، و به دردي گرفتار آمدهام كه با آن مدارا نتوانم كرد.
اين همه را تو به نيروي خويش بر من وارد آوردهاي و به سوي من روان كردهاي.
آنچه تو بر من وارد آوردهاي، هيچ كس باز نَبَرد، و آنچه تو به سوي من روان كردهاي، هيچ كس برنگرداند. دري را كه تو بسته باشي. كَس نگشايد، و دري را كه تو گشوده باشي، كَس نتواند بست. آن كار را كه تو دشوار كني، هيچ كس آسان نكند، و آن كس را كه تو خوار گرداني، كسي مدد نرساند.
پس بر محمد و خاندانش درود فرست. اي پروردگار من، به احسانِ خويش دَرِ آسايش به روي من بگشا، و به نيروي خود، سختيِ اندوهم را درهم شكن، و در آنچه زبان شكايت بدان گشودهام، به نيكي بنگر، و مرا در آنچه از تو خواستهام، شيرينيِ استجابت بچشان، و از پيشِ خود، رحمت و گشايشي دلخواه به من ده، و راه بيرون شدن از اين گرفتاري را پيش پايم نِه.
و مرا به سبب گرفتاري، از انجام دادنِ واجبات و پيروي آيين خود بازمدار.
اي پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بيطاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است؛ و اين در حالي است كه تنها تو ميتواني آن اندوه را از ميان برداري و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايستهي آن نباشم، اي صاحب عرش بزرگ.
🔴خدایابه حق حضرت رقیه فرج امام زمانمان برسان
باز باران…
با ترانه
دارد از مادر نشانه
بوی باران…
بوی اشک مادرانه
پر ز ناله
کودکی با مادری پهلو شکسته
میبرد او را به خانه
کوچهها و تازیانه…
گریههای کودکانه
حملهی نامردِ پَستی وحشیانه
تازیانه، تازیانه…
پس چرا مادر ،
چرا گم کرده راه آشیانه؟
باز باران…
دانه دانه
حیدرانه…
بیصدا و مخفیانه
آه از غسلِ شبانه
زینبانه…
لرزه افتاده به شانه
پشت تابوتی روانه
باز باران…
چهارشنبه های امام رضایی........💕
💞خودم این جا و دلم مسافر مشهد تو
آقا جون دلم شده کبوتر گنبد تو
تو دلم آرزوی صحن عتیقه آقا جون
دل من به این خوشه با تو رفیقه آقا جون
دل من مثل کبوترای تو هواییه
دل من یه پارچه مجنون و امام رضاییه
دل من با این دلا که هر کدوم یه کفتره
به هوای حرمت از تو محله می پره
دفه ی آخری که پابوست آقا اومدم
به امانتداریات دله دیوونمو دادم
بی تو یا امام رضا زندگی لذت نداره
اگه از تو دور بشم چیزی حلاوت نداره
اونقده در می زنم تا که تو خادمم کنی
بکشی دست رو سرم تا آخر آدمم کنی
آقا جون اسم تو رو همیشه فریاد می زنم
دلمو گره به اون پنجره فولاد می زنم
از تردد ملائک حرمت پر از صفاست
از نوای زائرات هر صحن تو یه نی نواست
من اگه پابوس تو نیام آقا کجا برم
اگه من حاجتمو به تو نگم به کی بگم
با تو یا امام رضا دلم پر از صفا میشه
آخرش بهم می دی برات قبر شیش گوشه💞
علمدار علمدار چه شد دست علمگیر بلندت
برادر برادر چی اومد سر ابروی کمندت
پاشو پشت و پناه حرم من پاشو تنها سپاه حرم من
پاشو دشمنا هستن توی راه حرم من
کنارت برادر زمین خوردم جلو چشم لشکر زمین خوردم
شده علقمه مثل پشت در درست مثل مادر زمین خوردم
****
نه دستی نه مشکی نه چشمی که بیای به سوی خیمه
چه کرده با فرقت عمود بی حیا عموی خیمه
غمی مثل غم تو غم نمیشه یه جور زدن سر تو جمع نمیشه
برو اما بدون بدون تو حرم حرم نمیشه
بمیرم برادر زمین خوردی درست مثل مادر زمین خوردی
مگه تیر تو چشمت نبود آخه چجوری تو با سر زمین خوردی
****
پاشو غیرت الله پاشو تا که برادرت نمرده
پاشو تا که دستی روی صورت دخترم نخرده
پاشو صدای خنده ها بلنده پاشو که حرمله بهم میخنده
پاشو که دست خواهر منو الان میبنده
پاشو خواهر من زمین خورده پاشو دختر من زمین خورده
پاشو تا نبینی که از نیزه سر اصغر من زمین خورده
sharare-sineha-az-ahe-sarde.mp3
17.07M
یازهرا ، یازهرا ، یازهرا
شراره سینه ها از آه سرد
نفس تو سینه ام درگیر درد
خدا زیر بغل هامو گرفته
ببین داغ تو با حیدر چه کرد
حیدر حیرونه ، عالم گریونه
تنها شدم زهرا ، جونم قربونت
بساط گریه هامون جوره جوره
از امشب خونه بی تو سوت وکور
خودت جای علی پیش یتیما
چه جوری این همه خونُ بشوره
چشمام میسوزه دستام میلرزه
پیش تو تا بود پاهام میلرزه
حیدر حیرونه ، عالم گریونه
تنها شدم زهرا ، جونم قربونت
بباره بارون که بی زهرا ببارم
عصام میشه از امشب ذوالفقارم
برا مُهره نماز زینبمون
یه مشت از خاک قبرت رو میارم
چشمامون خونِ روضه میخونه
رو شونه ی سلمان میام تا خونه
حیدر حیرونه ، عالم گریونه
تنها شدم زهرا ، جونم قربونت
حسینت چشم بی تاب آورده
سر خاک تو سیلاب آورده
به امیدی که پاشی آب بیاری
یه ظرف خالیه آب آورده
بدجوره بی حاله تا صبح میناله
خاک مزار تو یا که گوداله
تو رفتی حاله قلب من خرابه
خوشی بعد ازتو واسه من سرابه
حسین دیگه رمق تو پاش نداره
دلم واسه حسین تو کبابه
رفتی از پیشم دارم آب میشم
چادر نمازه تو ، زده آتیشم
روزا گریون شبا هم بی قراره
ببین زینب دیگه آروم نداره
حسین آروم نمیشه بعد غسلت
نمیدونی چه حال و روزی داره
یک روز تو گودال وقتی رفت از حال
جسمش رو میبینی داره میشه پامال