# ختم مادر
بنال ای دل که بی مادر شدم من
اخ بنال ای دل که بی یاور شدم من
اخ بسوز ای دل که بال و پر شکسته
خدایا بی کسم پشتم شکسته
آی مادر دارا قدر مادر بدونید ، مادر مهربونه ، خودشو فدای اولادش میکنه
دخترای داغدیده این عزیز مادر ، میدونم دلی غمدیده دارید ، نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم ، میدونم گوشه قلبتون از داغ مادر اتیش گرفته ، اما چکنم که باید بگم
خانه ای که مادر نباشه از در و دیوارش غم میریزه
نمیدونم اون لحظات اخر کنار مادر بودید یا نه
اشکاتونو امیخته کنید با اشکای خانوم حضرت زینب س ، بریم کنار بستر بیماری خانوم فاطمه زهرا س
(در اینجا روضه حضرت زهرا س را بخوانید )
#روضه_ختم_مادر
وای از جدایی از غم سرایی
تنها شدم من مادر کجایی
یک دل پر غم / یک خانه ماتم/مونده برا من
بعد از تو مادر / ماندم چه تنها/ تنهاتر از پیش / در بین مردم
بعد از تو مادر با ناله هر شب / گیرم سراغت/ مادر خوبم
⏪ کیا مادر ندارن / کیا صورت مادر اشونو بخاک گذاشتن / اونی که طعم بی مادری کشیده / صورت مادر رو روخاک گذاشته/ امروز بیا ناله بزن / اشک چشتو هدیه کن به روح مادر / بخدا تو عالم هیچ کسی جای مادر رو برات نمیگیره/ مادر سنگ صبوره دختره / هر وقت دختر غم ها رو دلش سنگینی میکنه کنار مادر میشینه با مادر درد دل میکنه
✅ آخ گل گلخونه ام بودی تو مادر
✅ چراغ خونه ام بودی تو مادر
✅ زنم بوسه به عکس دلربایت
✅ آی بریزم اشک و اشکم از برایت
✅ کجا رفتی عزیزم ای جون مادر
✅ آی چقدر خون جگر باید بریزم
ای مادر ....
⬅️ عزیرم جاتو خالی جاتو خالی
⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی
⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم
⬅️آی به دل داغ گلی درخاک دارم
⏪⏪ هر مادری از دنیا بره دوستان فایلا آشناها جمع میشن / نازنین بدن مادر رو غسل میدن / کفن میکنند/این بدن رو احترام میکنند/ تشییع میکنند
اما میخوای ناله بزنی بگو یا زهرا.....
من یه مادر غریبی میشناسم تو مدینه /تو دل شب علی داره بدن زهراشو غریبانه غسل میده
◼️اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته
◼️ آخ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
◼️ بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
الی آخر......
☑️زهرا رو غسل داد / یکی یکی بندای کفن رو می بنده / آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده /آی اونایی که مادر از دست دادید/ نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه / نمی دونم لحظه ی آخر چطور با مادر خداحافظی کردی
علی یه طرف کفنو رو هم می آورد / هی برمیگشت یه نگاهی به صورت زهرا //میدونی چی میگفت//
💟 آخ شب دامادیم کی باورم بود
💟 که من روزی عزادار تو باشم
⏪⏪کی باورم میشد خودم غسلت بدم / خودم کفنت کنم /خودم بدنتو تشییع کنم
⚫️کجا خاکش کنم امشب خدایا
⚫️ چگونه من بشویم جسم زهرا
⚫️ رمق دیگر ندارم که گذارم
⚫️ به روی دوش خود تابوت زهرا
آی اونایی که مادر از دست دادید//یادت میاد// اون لحظه ای که میخوان بدن مادر رو بردارند یکی جلو جنازه صدا میزد // بلند بگو لااله الا الله // آی مریض دارا / گرفتارا / اون دل شب تو مدینه کسی نبود بلند بگه لا اله الا الله / بدن زهرا رو غریبانه می بردن/ قربون آون دختری که دنبال جنازه مادر میدوید......
⏪⏪ بدن زهرا رو درون خانه ی قبر گذاشت / سنگای لحد چید/ خاکارو ریخت/ علی نشست کنار مزار زهرا / علی ناله زد / دیدن دلش قرار نمیگیره / علی گریه کرد / دیدن دلش آروم نشد / یه وقت دیدن امیرالمومنین خم شد صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت /هی میگه فاطمه غریبم / فاطمه مظلومم//دلت اینجاست // دلتو ببرم کربلا....
هر گریزی خواستید بزنید
اگه اون شب تو مدینه امیرالمومنین صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت / ناله زد....آی حسینیا آی کربلاییا ابی عبدالله تو کربلا صورت به صورت علی اکبر گذاشت / هی از سوز جگر صدا میزد //ولدی علی//........
#روضه_حضرت_ام_البنین_س
🌹بر مادر با وفــای ســقا صلوات
🌹رخسارِ مه و ستاره ها راصلوات
🌹آن چار شهید و مادرپاک سرشت
🌹بر گلشــــن و باغبانِ والاصلوات
السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ، رَسَولِ الله
السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ، عَلَیهَا السَّلام
السَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین
▪️من مادر سالار غیرت در زمینم
▪️من غصهدار فاطمه، امّالبنینم
▪️من قلب مجروحُ پراحساس دارم
▪️شادم در این دنیا که یک عباس دارم
(میخوای بدونی عباس کیه؟)
▪️عباس من مشکلگشای عالمین است
(اگه گره به زندگیته همین الان نیت کن)
▪️عباس من مشکلگشای عالمین است
به من نگومریض داری..
به من نگو جوون گرفتار دارم...
دم خونه آقایی که خودش ناامید شد ، کسی رو ناامید نمیکنه....
▪️عباس من مشکلگشای عالمین است
(بگم)
▪️عبّاس من خاک کف پای حسین است
▪️من مادری کردم برایش از وجودم
▪️او را نمک پروردۀ زهرا نمودم
(اینو بخونمو التماس دعا...جوونا رو مد نظر بیار... مادرا برا جووناشون دعا کنند.... )
▪️وقتی که افتاد از فرس بر خاک صحرا
▪️در علقمه پیچید عطر و بوی زهرا
▪️او را ارادتمند زینب پروریدم
▪️شکر خدا در پیش زهرا روسفیدم
⬅️قربان ام البنین...
وقتی آقا ابالفضل العباس به دنیا اومد......
ام البنین با چه ذوقی قنداقه ابالفضلُ داد دست امیرالمومنین.....
علی جان ببین چشای عباسم چقدر قشنگه.......
علی جان ببین عباسم چقدر رشیده.....
اما بمیرم ...
امیرالمومنین وقتی قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت...
آستینای دستای ابالفضل رو زد بالا.......
دست ها رو میبوسه به رو چشم می ذاره......
( مادره دیگه یه لحظه دلش لرزید.. ...)
◀️ علی جان مگه دستای عباسم عیبی داره؟....
نه ام البنین بهترین دستهایی که خلق شده.....
آقا پس چرا داری میبوسی به چشم میذاری و گریه می کنی....
⬅️ صدا زد ام البنین دو دست ابالفضل به یاری حسینم از بدن جدا میشه .....
قریان ادب ام البنین......
قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت......
دپرزسر حسین میگردونه......
آخ حسین جان عباسم به قربانت حسین جان.....
(دشتی)
🔘الا مادر به قربون جمالت
🔘 رُخ چون بَدرُ ابروی هلالت
آخ، مادر شنیدم کام عطشان جان سپردی
🔘 گل ام البنین شیرُم حلالت
⬅️وقتی آقا ابالفضل بزرگتر شد خانم ام البنین صدا زد عباسم بیا مادر......
آقا ادب کرد، نشست مقابل مادر
(چیه مادر)
مادرجان ... عزیز دلم... ابالفضل اگه مادر چیزی ازت بخواد قبول میکن یا نه.....
(چیه مادر)
مادر... عباسم... نکنه حسینو برادر صدا بزنی...
( چرا مادر مگه حسین برادر من نیست)
همیشه بگو آقای من... مولای من... یابن رسول اللّه.....
( چرا مادر)
مادر من کنیز فاطمه ام تو هم غلام حسین باش....
لذا ابالفضل همیشه صدا میزد سیدی، آقای من، مولای من،این آرزو تو دل حسین موند چرا ابالفضل برادر صداش نمیزنه....
⬅️ ای گریه کنای ابالفضل...آی حاجت دارا ...جوون دارا..... هیچ وقت امام حسینُ برادر صدا نزد...
آی کربلائیا فقط یه جا برادر صدا زد...
(کجا بود)
اونم اون لحظه ای بود که کنار نهر علقمه، لحظه ای که امیدشو ناامید کردن....
اون موقعی که تیر به مشک زدند...
تیر به چشم زدند ...
دو دست از بدن جدا شد...
مثل فرق باباش علی فرقشو شکافتن...
بمیرم همچین که از رو اسب با صورت به زمین افتاد، صدا زد:
اخا ادرک اخا......
برادر... برادرت رو دریاب
امام حسین اومد کنار بدن ابالفضل...
فرمود..
الان انکسر ظهری و قَلَت حیلتی...
عباسم کمرم شکست
💔کمتر بزن بازوی خود را بر زمین (ابالفضل)3
💔شرمنده ام کردی گل ام البنین (ابالفضل)3
⚫️اي مادر چار آفتاب ادرکني
🔴زهراي سراي بوتراب ادرکني
⚫️ما دست به دامان توأيم اي بانو
🔴يا فاطمه ي بني کلاب ادرکني
هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت به اشک و سوز جگر ام البنین صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین......
🔴هدیه به خانم فاطمه ام البنین سلام الله علیهاصلوات.
متن روضه وفات حضرت ام البنین (س)
یا امّ بنین حال گرفتار ندیدی
دستان قلم، اشک علمدار ندیدی
بر پیکر بی دست علمدار رشیدت
آشفتگیِ سیّد و سالار ندیدی
مادر به خدا بس که وفا داشت اباالفضل
غوغای مُواسات سپهدار ندیدی
گر آب نیاورد نگو آبرویش رفت
خون بارش آن دیده و رخسار ندیدی
شق القمر کوفه که در علقمه رخ داد
تکرار رخ حیدر کرار ندیدی
آنقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد
سجاده ی خون بر بدن یار ندیدی
پس داد هر آن درس که در نزد تو آموخت
بالندگی مکتب ایثار ندیدی
مادر که شود امّ بنین هیچ غمی نیست
در عهد و وفای پسرش هیچ کمی نیست
▪️شنیدید وقتی می اومد تو قبرستان بقیع چهار صورت قبر درست می کرد، شروع می کرد گریه کردن، طوری گریه می کرد که دشمنُ به گریه می انداخت، بعضی ها تو تاریخ نوشتند مروان می اومد گریه می کرد، همه می گفتند عجب مادری! می گفت مادر بمیرم برات شنیدم عمود به سرت زدند، کی جرأت کرده به پسر ام البنین ضربه بزنه؟! بعد می گفت راستی شنیدم اول دستا ت و جدا کردند🌺🌷🌺🌷🌺🌷
*#وفات_ام البنین*
مردی میان خاک و خون، مشکی پراز خالی
این خواب تکراری دمادم کرده بی تابت
وقتی تمام کربلا را دیدهای بانو
در بوسههای آسمان بر دست مهتابت
وقت زبان واکردن عباس در گوشش
گفتی حسین فاطمه آنجاست میبینی؟
مولا صدایش کن همیشه... (نه –برادر-نه)
آخر کنارش حضرت زهراست میبینی؟
زیبا نشانش دادهای از خود گذشتن را
عشق وادب میبارد از طرز قدم هایش
در کوچهی تاریخ هم پیداست تا آخر
بوده همیشه رَدّ پایش بعد مولایش
گاهی تأمل کن کمی در گردش دستاس
تاحس کنی امداد یک دست خدایی را
عطری شبیه عطر زهرا دارد این خانه
آری تماشا کن حضوری ماورایی را
من شک ندارم روزگاری تازه میفهمی
میآمده در هرقدم او پا به پای تو
تو مادری کردی برای بچّههای او
او مادری کرده برای بچّههای تو
با فاطمه هم نامی و این حکمتی دارد
هرچند از روی ادب ام البنین باشی
در کوفه مسمار و در و دیوار بسیار است
باید برای مرتضی زهراترین باشی
این آسمان بیکران مهتاب میخواهد
باید بسازی پهلوان کربلایت را
روزی تمام کهکشان بوی تو میگیرد
از بس حسینی کردهای عباس هایت را...
#محسن_کاویانی
نوحه حضرت ام البنین سلام الله علیها
ام البنین
تو همنشین حیدری بانو
تو در کرامت محشری بانو
تو بر شهیدان مادری بانو
جان امیر المومنین تویی
رهرو راه شاه دین تویی
بانوی خانه ی ولایتی
مام عباس مه جبین تویی
صلی الله علیک ،ام البنین(۴)
امالبنین
تو بوده ای به اهل بیت حساس
خدا به تو داده مهی عباس
دسته گلی با عطر و بوی یاس
عباس علمدار کرببلاست
در شجاعت همچون شیر خداست
با اذن حی کبریایی خود
از کار عالمی گره گشاست
صلی الله علیک ،ام بنین
ام البنین
سوز غم کرب و بلا داری
داغ شهیدان خدا داری
فرزند دست از تن جدا داری
بانوی با کرامتی و پاک
در بقیع می نشستی روی خاک
دیده گریان بودی به صبح و شام
یاد پیکرهای پاره و چاک
صلی الله علیک ،ام البنین
ام البنین
ندیدهای توکه گل لیلا
به پیش دیده ی تر بابا
صدپاره شد ز کینه ی اعدا
بابا آمده در کنار او
با چشم گریان بی قرار او
بیند با دیدگان تر حسین
بر خاک افتاده جان نثار او
صلی الله علیک ام بنین
ام البنین
ندیده ای غنچه شده پرپر
جان داده بر دست پدر اصغر
بر سینه ی پدر شده زیور
ندیدی حسین خون جگر شده
نخل باغ او بی ثمر شده
چشمش بر خیمه و مادر او
دیده گریان بهر پسر شده
صلی الله علیک ام بنین
ام البنین
ندیدهای نقش زمین عباس
به دست دشمن لعین عباس
گردیده بشکسته جبین عباس
ندیدی جان اوفدا شده
فرق سرش از کین دوتا شده
خورده بر چشم اوتیرستم
دستانش از پیکر جدا شده
صلی الله علیک ام بنین
ام البنین
ندیدهای به روز عاشورا
حسین فاطمه شده تنها
گشته اسیر ظلم دشمنان ها
ندیدی حرمتش دریده شد
ناله ی غربتش شنیده شد
با دستان شمر لعین و پست
راس او از قفا بریده شد
صلی الله علیک ام بنین
نوحه_رحلت_حضرت_ام_البنین
#سلام_الله_علیها
#مشهد_مقدس
#رضا_یعقوبیان
🍂🍂🍂🍂
#نوحه وفات حضرت ام البنین
می رود از دار فانی،مادری با قلب خسته
با غم داغ عزیزان،دلشکسته،دلشکسته
درمدینه مانده تنها،درمیان بحر غمها درمیان بحر غمها
وامصیبت،وامصیبت،وامصیبت وامصیبت، وامصیبت وامصیبت2
______________
شهره بر ام البنین است،لیک حالا بی بنین است
در فراق آن شهیدان،او حزین است،او حزین است
نوحه می خواند به احساس،درفراق و سوگ عباس،در فراق وسوگ عباس
وامصیبت...
_________
یاد آرد در مدینه،خاطرات با حسینش
قد وبالای رشید، نور عینش،نورعینش
یاد آرد کربلا را،آنهمه رنج وبلا را،آنهمه رنج وبلا را
وامصیبت.....
____________
یاد آرد زینبش را،بی حسین آمد مدینه
گریه ها وناله های،آن حزینه،آن حزینه
یاد دارد زینبش گفت، شد جدا دستان عباس،شد جدا دستان عباس
وامصیبت...
____________
دفتر عمرش به پایان، آمد ودر احتضار است
بهر وصل با شهیدان،بیقرارست،بیقرارست
می رود ام شجاعت،می شود از غصه راحت، می شود از غصه راحت
وامصیبت...
شعر:اسماعیل تقوایی
نوحه حضرت ام البنین سلام الله علیها
ام البنین
تو همنشین حیدری بانو
تو در کرامت محشری بانو
تو بر شهیدان مادری بانو
جان امیر المومنین تویی
رهرو راه شاه دین تویی
بانوی خانه ی ولایتی
مام عباس مه جبین تویی
صلی الله علیک ،ام البنین(۴)
امالبنین
تو بوده ای به اهل بیت حساس
خدا به تو داده مهی عباس
دسته گلی با عطر و بوی یاس
عباس علمدار کرببلاست
در شجاعت همچون شیر خداست
با اذن حی کبریایی خود
از کار عالمی گره گشاست
صلی الله علیک ،ام بنین
ام البنین
سوز غم کرب و بلا داری
داغ شهیدان خدا داری
فرزند دست از تن جدا داری
بانوی با کرامتی و پاک
در بقیع می نشستی روی خاک
دیده گریان بودی به صبح و شام
یاد پیکرهای پاره و چاک
صلی الله علیک ،ام البنین
ام البنین
ندیدهای توکه گل لیلا
به پیش دیده ی تر بابا
صدپاره شد ز کینه ی اعدا
بابا آمده در کنار او
با چشم گریان بی قرار او
بیند با دیدگان تر حسین
بر خاک افتاده جان نثار او
صلی الله علیک ام بنین
ام البنین
ندیده ای غنچه شده پرپر
جان داده بر دست پدر اصغر
بر سینه ی پدر شده زیور
ندیدی حسین خون جگر شده
نخل باغ او بی ثمر شده
چشمش بر خیمه و مادر او
دیده گریان بهر پسر شده
صلی الله علیک ام بنین
ام البنین
ندیدهای نقش زمین عباس
به دست دشمن لعین عباس
گردیده بشکسته جبین عباس
ندیدی جان اوفدا شده
فرق سرش از کین دوتا شده
خورده بر چشم اوتیرستم
دستانش از پیکر جدا شده
صلی الله علیک ام بنین
ام البنین
ندیدهای به روز عاشورا
حسین فاطمه شده تنها
گشته اسیر ظلم دشمنان ها
ندیدی حرمتش دریده شد
ناله ی غربتش شنیده شد
با دستان شمر لعین و پست
راس او از قفا بریده شد
صلی الله علیک ام بنین
نوحه_رحلت_حضرت_ام_البنین
#سلام_الله_علیها
#مشهد_مقدس
#رضا_یعقوبیان
شعر حدیث کسا
این شِنیدَستَم ز سُلطان رُسُل
مَنبع عِلم لَدُنِّی عَقل کُل
ضعف قلبی دروجودش شد پدید
چاره ای جزخانه ی زهرا ندید
گفت زهراناگهان بابم ز در
گشت وارد با رُخی همچون قَمر
گفت هان ای زهره ی زهرای من
فاطمه ای پاره ی اعضای من
ای شفای درد قلب بابَ زار
آن کسا بُردِ یمانی را بیار
بر سَرم اَفکن اَیا عضوِ جگر
تا بیاسایَم دَمی جانِ پدر
بُردم آن نیکو کسا را دربَرَش
بَر فِکنَدم برسرِ گُل پیکرش
کرد درتحتِ کسا بابَم مَقَرّ
گویی در ابری نهان گشتی قمر
ناگهان نوردل وچشمان من
آمدند ازدر حسین و هم حسن
گفتن اِی فَرخنده مامِ نیکنام
بویِ جدِّ اَطهر آید برمَشام
خاصه بعد از اذنِ ختمُ الانبیاء
هردوشان داخل شدند زیرِکساء
لحظه ای نگذشتُ وآمد ازقضا
والیِ مُلک ولایت مرتضی
گفت هان ای اَختر بُرجِ عِفاف
افتخار دوده ی عبدِمَناف
بر مشامم نِکحَت جان می رسد
بویی از ختم رسولان می رسد
گفتمش آری رسول دادگر
خُفته در زیرکسا با دوپسر
خاصه بعد از اذن،شاه لافتی
رفت و آرامید در تحتِ کسا
اِذن بِگرِفتم شدم داخل چومَن
گَشت اَکمل آن کسا ازپنج تن
پس خطاب آمد زِخَلاق جهان
برهمه مخلوق و خلق ماسَوی
خَلق نَنمودَم زمین وآسمان
از یُری تا لایُری در لامَکان
آنچه باشد در یدِ فرمانمن
خلق کردم از برای پنج تن
گفت جبریل امین ای خالقا
کیستند این پنج تن زیرکسا؟
پس خطاب آمد ز خلاق جَلیل
ای امینِ وحی ما ای جبرئیل
فاطمه باشد نبی بابُ الحسن
فاطمه باشد حسین باشدحسن
برطرف ضَعفِ رسول الله شد
خانه ی زهراش درمانگاه شد
یعنی ای بیچاره ی غم مبتلا
خانه ی زهرا بُوَد دارُالشَّفا
دافعِ غم نامِ زهرای من است
خانه ی او عِین طور ایمن است
چاره ی دَردت بِجو بی واهِمه
گر غمی داری بگو یا فاطمه.
التماس دعا
📋واسه این دل بخت بیدار اومده
#سرود_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واسه این دل بخت بیدار اومده
خیلی حال خوشی دارم
دل بیا دلدل نکن یار اومده
رونق میگیره بازارم
توو این همه دلواپسی
توو گیر و دار بیکسی
ماه شب تار اومده
امشب از غصه بیزارم
شده شب مکه روشن
به نورِ جمال زهرا
ملائکه دسته دسته
اومدن از آسمونا
آرامش قلب بیتابه مادر
دل میبره با خندهش از پیمبر
اُمّ اَبیها کوثر رسیده، دلبر رسیده
اومد برا احمد هم مادر و دختر
«یا فاطمه جانم، یا فاطمه جانم، یا فاطمه جانم»
آسمون فرش قدمهای توئه مادر
ای مهربون مادر
نوکرت تا آخرش پای توئه مادر
آروم جون مادر
دستم به دامان تو و
چشتم پریشان تو و
گوشم به حرفای تو و
مادر، دردت به جون مادر
میرسه با یه نگاهت
برکت ماه و سالم
مادری بکن برا من
مادر تموم عالم
تفسیر أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَری تو
آئینهی قدی پیغمبری تو
گوشه نگاهی، من مبتلاتم
من خاک پاتم من ذرهام، اماخیل کثیری تو
«یا فاطمه جانم، یا فاطمه جانم، یا فاطمه جانم»
هرکی یک شب باشه مهمون نجف
میشه وابستهی حیدر
رو سرم میباره بارون نجف
هستم دلبستهی حیدر
با این که من ناقابلم
پر میکشه مرغ دلم
میره تا ایوون نجف
پای گلدستهی حیدر
به خدا که از دعاته
اگه آبرویی دارم
گدایی خونهی تو
شده همه اعتبارم
ایوون طلای تو شد آشیونهم
جلدت شدم تا دادی آب و دونم
آروم جونِ زهرا علیه، حق با علیه
تا یا علی میگم، زهرا میگه جونم
«یا فاطمه جانم، یا فاطمه جانم، یا فاطمه جانم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلام و درود بر حضرت ام البنین ع
داغ ها دیده چو زینب حضرت ام البنین
قتل مولای مسلمانان امیر المو منین
بر حسن گریان شده چون زینب از راه وفا
تابدیده خون دل از مجتبای دلغمین
تیرباران جنازه دیده و نالان شدی
مثل مادر بر حسن داری عزا ای نازنین
قاسم واصغر علی اکبر ان شبه نبی
روی دشت کربلا افتاده ای ام البنین
مادر عباس و عبدالله وعون وجعفری
تو ندیدی لاله های پرپرت روی زمین
یک طرف عباس با دست بریده خفته است
ساقی لب تشنگان شد قطعه قطعه بهر دین
در کنار قتلگه بی سر فتاده روی خاک
نور چشم فاطمه یعنی حسین بی قرین
گفت ای ام البنین حلوائی از مهر و وفا
خواهم از عباس تو خواند مرا از ذاکرین
#پندیات
پند
➖➖➖➖➖➖➖➖➖✔️✔️✔️✔️✔️✔️
جز ذکر آل مصطفی لب آشنا نمیشود
هر شعر بی ثمر یقین دلِ تو جا نمیشود
به درد بی دوای ما زان همه نسخه و دوا
جز مهر و همدلی دگر مرحم ِ ما نمیشود
چو صدکتاب دیده و. شنیده وصف عاشقی
یکی ازان چو یوسف و آن قصه ها نمیشود
هرکه دلش بدان خوش است کبوتر حرم شود
صد بام وصد فضا چنان کرببلا نمیشود
در آزمون زندگی فراز و هم نشیب هست
که سربلند ز آزمون جز به بلا نمیشود
به کار خیر حاجت درنگ و استخاره نیست
مده تو رایگان زکف چرا پیدا نمیشود
بدی نمودی بارها ، برای تو ثمر نداشت
بیا وخوبی کن دمی که بی جزا نمیشود
آخر درس زندگی مرگ وفنا و عدم است
عمر بشر به مثل نوح که قرنِ ها نمیشود
نه نوحی ماند به روزگار نه خضری جاودان شود
بشر بداند این سخن ز مرگ جدا نمیشود
همچو سکندر زمان روی پی آب بقا
اجل بود کمین تو ، به مرگ دوا نمیشود
آدم عاقل ای بشر ، به مال و جاه و سیم وزر
دل به خطا نمیدهد ، مست هویٰ نمیشود
روح بلند آدمی به عرش آشیان کند
خانهٔ دل جایگه بی سرو پا نمیشود
گفت خلیفه ات کنم روی زمین بجای خود
کسی که جانشین اوست ، شمر دغا نمیشود
بصیرتت زیاد کن ، شناس راه و چاه را
که هر که مدعی شود ناجی ما نمیشود
خدا زخلقت بشر ، به خود چو مرحبا سرود
آدمِ برتر از ملک ، که پر جفا نمیشود
مزن تو نیش به این و آن ، مبر تو نان زدیگران
خدای تو زاین عمل یقین رضا نمیشود
صفا بگو بار دگر ، ببند تو بار بر سفر
که سیم وزر عامل قرب به خدا نمیشود
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
@khatmkhanimajma
کانال ترحیم خوانی مجمع الذاکرین