eitaa logo
مطلع عشق
276 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
آتش 🔥تابستان ، نمرود مشکلات ، دوری پر درد دنیاے 🌎 ما یڪ ابراهیم میخواهد که گلستان🌺 شود ،بیا ✨السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه✨ ❣ @Mattla_eshgh
1_4929583451679490115.mp3
2.3M
‍ قسمتی مهم از سخنرانی ۳۱ خرداد ۹۸ 🔻موضوع: جنگ ایران امریکا حول محور پهپاد جاسوسی (باتلاق خبری) ❌در اخبار پهپاد متوقف نشوید دام جای دیگریست ...!! ⛔مواظب امریکایی های داخل باشید! @Mattla_eshgh
مطلع عشق
☸ #آقازاده_ها و MI6 🔹چند روز پیش یکی از نمایندگان مجلس هشدار که ۴۰۰۰# آقازاده #ژن_خوب در انگلیس تح
اینو یه بار دیگه بخونین و سریال رو حتما حتما حتما👌👌👌 هرشب پیگیری کنین تکرارش هم صبح پخش میشه ،هم بعدازظهر
مطلع عشق
خب بریم سراغ اینکه آیا واقعا رسانه ها میتونن به کمک انسان ها بیان برای نظارت بر برقراری نظا
خب مثل اینکه همراهان ما زیاد همراهی نمیکنن از جناب دکتر شریعتی می پرسیم😊 ما یک کسی رو انتخاب کردیم حق نداریم عزلش کنیم 😳 آقای دکتر چرا میگید حق ندارین عزل بکنین❓ برخلاف دوستان گروه اسرار ولایت 😊 ایشون جواب خیلی روشنی میده ✅ میفرماید 👈چون رسانه ها مطبوعات درجامعه آزاد افکار عمومی رو اداره میکنن امکان فریب دادن افکار عمومی 🔻توسط مطبوعات ورسانه ها خیلی زیاده نمیشه اعتماد کرد🤔 چون روزنامه و رسانه فریب میدن مردم رو نمیشه اعتماد کرد👇 اگه مردم گفتن از یه کسی بدمون میاد واقعا حرف حرف مردم باشه❗️ این حرف مال چه زمانیه❓ زمانی که اصلا دموکراسی تو جامعه ما پیش بینی نشده بود✅ 🔸البته ایشون رشتشون جامعه شناسی بوده ✔️ براساس تجربه خودشون این حرف رو زدن پس خیلی روشنه که دموکراسی به این معنا که 🔺مردم نظارت بکنن ونظام تسخیری به زیبایی اداره بشه امکان نداره❌ واگر شما بگید ⏬ 🔺سیستم احزاب کنترل میکنه یا 🔺سیستم رسانه ها ومطبوعات آزاد کنترل میکنه اتفاقا من حالا روزهای بعد در این باره باز توضیح خواهم داد که👇👇 خود احزاب ومطبوعات 🗞📰 بیشتر امروزه درجهت👇 خراب کردن نظام تسخیری به کار میان❌ طبیعت رسانه امروزه اون چیری که داره ازش استفاده میشه بیشتر فریبنده است😈 🔺بیشتر تامین کننده منافع رانت خواران پشت پرده است یه چیزی که تو جهان آدم داره میبینه اینه 👇👇 رسانه ها اکثرا مال سرمایه دارهاست💯 جالبه🤔 رسانه ها مال سرمایه دارا💰 احزاب مال سرمایه دارها 💰 هی سنگ مردم به سینه کوبیده میشه🙄 آقا یکدفعه ای بگو 🔺سلطنت مطلق سرمایه دارا دیگه💰 بحث رو تموم کن برو جلو شنبه ، سه شنبه در👇 ❣ @Mattla_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 | قطعه سانسور شده محمد: دو سه کانال داریم می‌رسیم به آدم‌های بسیار نزدیک به مقامات ارشد کشوری! رئیس: مثلا؟ محمد: ‌❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
داستان #قبله_ی_من نویسنده : میم. سادات هاشمی #قسمت نوزدهم 🍃عینـک پلیـس روی چهـره ی هفـت و اسـتخوان
داستان نویسنده : میم. سادات هاشمی بیستم 🍃همــه منتظــر آمــدن اســتاد سر جایـمـان نشســته ایــم. بعــد ازچنــد دقیقــه چنـد تقـه بـه در مـی خـورد و هـان مـردی کـه درخیابـان مـرا راهنمایـی کـرد ، وارد کلاس مـی شـود. بـدون عینـک دودی یـک چهـره ی معمولـی دارد. بـاسر بـه همـه سـلا مـی کنـد و روی صندلـی اش مینشـیند. یـاد فکـر کودکانـه ام درخیابـان میافتـم. _ همکلاسی؟هه استادمونن! گیتارش را از داخل کیفش بیرون می آورد و خودش را معرفی میکند _ رسـتمی هستم. اسـتاد فعلـی شمـا ، البته میتونیـد محمـد هـم صـدام کنید، مثـل اینکـه قـراره درهفتـه سـه جلسـه در خدمتتـون باشـم. نگاهــی کلــی بــه جمــع مینــدازد و میگویــد: بنظــر میرســه خیلــی هــم ازلحــاظ ســنی باشـمـا اختــلاف نــدارم. حرفـش کـه تمـام مـی شـود. یکـی یکـی اسـم و سـن هنرجوهـا را میپرسـد و یادداشـت مـی کنـد. بـه مـن کـه مـی رسـد لبخنـد عمیـق و معنـی داری مـی زنـد و میپرسـد: و اسـم شمـا؟ ازنـگاه مسـتقیم و نافـذش فـرار مـی کنـم ، بـه زمیـن خیـره مـی شـوم و جـواب مـی دهـم: محیا...محیــا ایـران منــش هسـتم، هجـده سـالمه یـک تـا از ابروهـای مشـکی و خـوش فرمـش را بـالا مـی دهـد و میگویـد: و کوچیـک تریـن عضـو ایـن کلاس ،خیلـی خوبـه نمیدانـم چـرا لحـن صحبتـش را دوسـت نـدارم. باهمـه گـرم مـی گیـرد و بـرای همـه نیشـش را بـاز مـی کنـد. ‌❣ @Mattla_eshgh
1⃣2⃣ 🍃میـان دختـران هنرجـو، مـن سـاده تریـن تیـپ را داشـتم. درارتبـاط بـا آقـای رســتمی ازهـمـان اول راحــت بودنــد و حتــی چنــد نفــر آخــر کلاس بــرای خداحافظـی بـه او دسـت دادنـد! کمـی احسـاس خفگـی مـی کـردم. شـک داشـتم مسـیری کـه میـروم اشـتباه اسـت یانـه. تـه دلم میلرزیـد، امـا مــن مثــل اســبی سرکــش بــا وجــدان و لکــه هــای ســفید و امیــد دلم بــه راحتـی مـی جنگیـدم. احسـاس خـوب کلاس تنهـا زمانـی بـود کـه رسـتمی گیتـار مـی زد و هـم زمـان شـعر مـی خوانـد! ناخـن انگشـت کوچکـش بلنـد بـود و ایـن حـالم راحسـابی بـد مـی کـرد! گیتـارم را هـر بـار بـه مهسـا مـی دادم تــا باخــودش بــه خانــه بــرد و خــودم باوســایل خطاطــی بــه خانــه مـی رفتـم. یـک چادرملـی خریـدم و بـه جـای چـادر سـاده و سـنتی سر کـردم. دیگـر سـاق دسـت برایـم معنـا و مفهومـی نداشـت. بندهـای رنگـی خریـدم و بـه کتونـی ام می بسـتم. بـه ناخـن هـای بلنـدم بـرق ناخـن مـی زدم و ســاعت هــای بــزرگ بــه مــچ دســتم مــی بســتم. مــادرم هــر بــار بادیـدن یـک چیـز جدیـد در پوشـش و چهـره ام، عصبـی مـی شـد و سـوال هـای پـی در پـی اش را برایـم ردیـف مـی کـرد. امـا مـن باحماقـت محـض پیـش مـی رفتـم و روی خواسـته ام پافشـاری مـی کـردم. زمـان کمـک کـرد تـا جرئـت پیـدا کنـم کـه بـا آرایـش کامـل ولـی نسـبتا ملایـم بـه خانـه بروم و ایـن بـرای خانـواده ی مـن نهایـت آبروریـزی بـود. جلسـه اول تـا دهـم بـه خوبـی پیـش رفـت و مـن هـم درطـول سـه هفتـه خنـده هایـم بـوی آزادی گرفـت و تـا شکسـن بعضـی مرزهـا پیـش رفتـم ‌❣ @Mattla_eshgh
داستان نویسنده : میم. سادات هاشمی 2⃣2⃣ 🍃صـدای گریـه ی نـازک و ضعیـف حسـین مـرا از مـرداب خاطراتـم بیـرون مـی کشـد. روزهایـی کـه هـر بـار بـا یادآوریشـان عـذاب مـی کشـم. دفـتر را مـی بنـدم و زیـر بالشـتم مـی گـذارم. از روی تخـت پاییـن مـی آیـم و حســین را از گهــواره اش بیــرون مــی آورم و تنــگ درآغوشــم مــی فشــارم. گریـه اش قطـع مـی شـود و چشمـان روشـنش را بـاز مـی کنـد، کمرنـگ لبخنـد مـی زنـم و لبهایـم راروی پیشـانی سـفیدش مـی گـذارم. آرام به چپ و راسـت تکانـش مـی دهـم . صـورت کوچکـش را بـه سـینه ام فشـار مـی دهـم و چشـمان اشـک آلـودم را مـی بنـدم. پرسعسـلی مـن در همسـایگی تپـش هـای قلبـم دوبـاره بـه خـواب مـی رود; صورتـش را ازسـینه ام جـدا و یـک دل سـیر نگاهـش مـی کنـم. روی تخـت مـی نشـینم و دفـترم را از زیـر بالشـت بیـرون مـی آورم و بـازش مـی کنـم، حسـین را کنـار خـودم مـی خوابانـم و بـه فکـر فـرو مـی روم. مـی خواهـم ویدیـوی زندگـی ام را جلـو بزنـم، دوسـت دارم بـه تـو برسـم. مـی خواهـم از لحظـه ی ورودت بـه زندگـی ام بنویسـم، طاقـت مـرور لجبـازی هایـم را نـدارم. بایـد زودتـر از خنـده هـای تـو تعریـف کنـم. تنهــا یــک هفتــه بــه مهــر مانــده بــود و مــن بــدون داشــن آمادگــی ذهنـی بـرای درس خوانـدن روزهـا را پشـت س مـی گذاشـتم. مـن و مهسـا درکلاس گیتــار دو دوســت جدیــد بــه نامهــای پریــا و پرســتو کــه دوقلــو بودنـد، پیـدا کردیـم. یـک خواهـر کوچـک تـر از خودشـان بـه نـام پریسـا داشـتند کـه دانشـجوی دانشـگاه تهـران بـود. چهـره هـای بانمکشـان هـر چشـمی را جـذب مـی کـرد. خـوش لبـاس و خـوش رو بودنـد و بـه سرعـت بامـا گـرم گرفتنـد. رفتـار رسـمتی درنظـرم دیگـر بـد نبود. تقریبـا ازحرکاتـش خوشـم مـی آمـد. ازهـم صحبتـی بـا او لـذت مـی بـردم. چنـد بـاری هنرجوهـا را بـه کافـی شـاپ دعـوت کـرده بـود و مـن در ایـن جمـع احســاس راحتــی مــی کــردم. یــک تــرم بــه سرعــت تـمـام شــد و مــن در آخریـن جلسـه جرئـت زدن یـک موزیـک سـاده را پیـدا کـردم. بـه تشـویق رســتمی چنــد بیــت شــعر هــم خوانــدم و مقابــل چشـمـان شــگفت زده اسـتاد موزیـک را تـمام کـردم، و مـن در آرزوی یافـتن خـودم، خـودم را گـم کـردم. ناخـن هـای بلنـدم را روی سـیم هـای گیتارحرکـت مـی دهـم و لبخنـدی از سر رضایـت مـی زنـم. آیســان بادهانــش دود قلیــان را بــه صــورت حلقــه بیــرون مــی دهــد و درعـالم خـودش سـیر مـی کنـد. زیـر لـب شـعر قدیمـی امیـد را زمزمـه مـی کنـم: ای گل رویایی ای مظهر زیبایی تو عروس شهر افسانه هایی... ‌❣ @Mattla_eshgh
12 ✴️ارتباط با خانواده همسر برای خانواده همسرتان فخرفروشی نکنید؛ نه با مدرک،نه با ثروت، نه با طلا، نه با لباس! 💢این کار بصورت غیرمستقیم شریک زندگی تان را تحقیر میکند! ❣ @Mattla_eshgh