🛑 تشدید بدعت ها در #آخرالزمان ✍🏻 امام صادق علیه‌ السلام در حدیث معتبري فرموده‌اند در آستانه ظهور امام مهدي علیه‌السلام، سال‌ به‌ سال امور غیر معمولِ اخلاقي و بدعت‌گذاري‌ها آشکار مي‌شوند. 📄و رأیت کلّ عام یحدث فیه من البدعة و الشّر و ببیني هرسال فساد و بدعتي جدید پیدا مي‌شود 📓الكافي- جلد8 صفحه40 http://lib.eshia.ir/11005/8/40 ════┅┄‌ 🔴 مردي ژاپني که با یک شخصیت کارتوني ازدواج کرد❗️ "زنان ژاپني تمایل دارند که به عشق ابدی اعتقادي نداشته باشند، اما مي‌توانند به پول اعتماد کنند. در ژاپن زندگي کاري بسیار ، بسیار سخت است و هنوز تبعیضِ‌جنسي زیادي وجود دارد. ساعات کار بسیار طولاني است و استرس زیادی وجود دارد. همچنین بار مراقبت از کودک همچنان بر دوش مادر است. ساعات طولاني، اماکنِ کار با استرس زیاد،و رفت‌و آمدهای طولاني زندگي مادران شاغل را دشوار مي‌کند. گزینه آسان‌تر کنار گذاشتن است -اما امکان‌پذیر نیست مگر اینکه شریک زندگي مقداري پول بدست آورد. 🌐 بی‌بی‌سی انگلستان https://www.bbc.com/news/stories-49343280 #خرافات #جهل ‌❣ @Mattla_eshgh

#خرافات #جهل_مقدس چرا امپراطوری رسانه‌ای غرب با این رسوم و خرافات مخالفت نمی‌کند و چسبیده به حجاب زن ایرانی!!! حجاب خشونت علیه زنان است یا چنین رفتارهایی؟؟؟!!! ‌❣ @Mattla_eshgh

🍃 قسمت #ششم تا حالا اینطوری نگاش نکرده بودم... خودشو که خیلی وقت بود ندیده بودم شایدهم اصلا!!! عکساش رو هم همینطور ...فقط گاهی که دلم میگرفت و دوست داشتم آلبوم ورق بزنم.... ..."خنـــده هاش" خیلی عجیب بود #آرامشی که توی چهره اش میدیدم من رو به حسادت وا میداشت 👴🏻...پدربزرگم رو میگم...👴🏻 ...سفرهایی که رفته بودیم،🛫 مهمونی هایی😊 که برگزار شده بود و کلی عکس دیگه بود حتی لبخندهای توی عکس هام نگاه حسرت آور بود.... 😔اما حسادت آور نه....👌 خنده های پدربزرگ اما داشت خاطره های قشنگی برام زنده شد... ...خاطره هایی که بیشتر رنگ داستان و متل شبانه کودکی هام👦🏻 بود تا لمس واقعیت... از تعریف های یواشکی مامانم... و اولین برخوردش با پدربزرگم که چطور سورپرایزش کرده... و البته گاهی وقتا دلتنگی های پدرم و تعریف از بچه گی هاش... از روزایی که با 🌷داداشش🌷 چطوری پدربزرگ رو تو دور میزدن و میرفتن گردو بازی...😅 🕊🕊🕊 پدرم قبل از اینکه ازدواج کنه از پدر بزرگم جدا شده بود😒 گاهی اوقات ماجراش رو برام تعریف میکرد... ✨پدر بزرگم👴🏻 خیلی مذهبی بود.✨ حتی پسر بزرگترش که عموی منه هم شهید 🌷شده بود. بعد از 👣شهادت عموحسین👣... پدر و پدر بزرگ و مادر بزرگم که با هم توی یکی از روستاهای مشهد🕌 زندگی میکردند... خیلی به سختی افتادن و این برای پدرم قابل تحمل نبود برای همین هم روستا رو ترک کرد دنبال کار کم زحمت تر... اینارو خودش میگه چون کس دیگه ای نیست که ازش بشنوم 👈پدرم معمولا از پدر بزرگم چیزهای خوبی تعریف نمیکرد.... میگفت؛ اگه اونجا میموندم تمام استعدادهام تلف میشد، بعضی اوقات هم با #تمسخر... راجع به 💫دعای پدر و مادر💫 صحبت میکرد و میگفت که #خرافات است و #هیچ_تاثیری در زندگی نداره، _اگه دعای بابام تاثیر داشت پسرش دم تیر تلف نمیشد... اینم یه استدلاله برا خودش... آخه من بابام رو قبول دارم به من هم توصیه میکرد که خودم رو معطل این چیزها نکنم. ظاهرا پدرم بعد از شروع اولین کارش به عنوان مسئول حسابداری یک شرکت.... با مخالفت پدربزرگم👉 مواجه شده، خود پدرم میگفت که پدر بزرگ با 👈پولی که از این کار بدست می آورده مشکل داشته...👉 پدرم با بعضی از 🔥زد و بندهای بانکی شرکت 🔥موافقت میکرده ..البته به این صراحت به من نمیگفت این موضوع رو خودم از حرف هاش فهمیده بودم البته اون زمان به نظر من هیچ اشکالی نداشت... بلکه پدرم رو به خاطر نبوغش توی جذب سرمایه تحسین میکردم... ....تصمیم خودم رو گرفته بودم... ''خنده های پدر بزرگم'' طوری جذبم کرده بود که نمیتونستم بهش فکر نکنم... مدت ها بود که خنده برام بی معنی شده بود... و هر لبخندی که اطرافم میدیدم یا تصنعی بود و یا از روی تمسخر... ساکم رو پنهان کردم... چندبار از پدر و مادرم راجع به محل اقامت پدربزرگم پرس و جو کردم، اولش خیلی براشون عجیب بود و سعی میکردند که از زیر بار جواب شونه خالی کنند... ولی چون خیلی اصرار کردم و اونا هم به خاطر فشار حادثه سعی میکردند که همیشه من رو راضی نگه دارند، بالاخره آدرس رو دادن.... یعنی چاره ای جز کندن از اونهمه کابوس بود؟... ادامه دارد ....

گاو پرستان هندی را ول کن ، اینها رو ببین. مدل جدید حماقت این بار در ایرانِ یکی از روش های دشمن برای تخریب عزاداری عاشورا و اعتقادات دینی، رواج خرافات در عزاداری است. هشیار باشیم! اين شخص به عنوان حضرت قاسم بن الحسن ص براى خوشبختى جوانان مثلا چ، از روى اونها رد ميشه #خرافات https://eitaa.com/antihalghe