eitaa logo
مطلع عشق
275 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خوش‌خبر
🔴 خجالت نکشیم دوست عزیز! کانال "خبرهای خوش ایران" رو برای همه بفرست. آخه چرا ایرانیا، جایی برای رصد خبرهای خوش کشورشون نداشته باشن؟! 🧐 بله؛ ضعفهایی هست و باید رفع بشه اما کارهای مفید زیادی هم انجام میشه 📌این کانال عاااالیه 👌👌 وارد بشید و خودتون ببینید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75برای ایران‌دوستا بفرستید 👆👆
ببین به چه بدبختی‌ای افتادن امثال مسیح علی‌نژاد، از تغییر رژیم رسیدن به چه مطالب سخیفی. یا خودش احمقه یا مخاطب رو احمق فرض کرده 🔻اولا اینکه گاز فلر برای مصرف شهری نیست و زاید و فوق‌العاده سمی است که موقع استخراج نفت خارج شده اصطلاحا گاز ترش نام دارد. 🔻دو اینکه عسلویه نفت خام ندارد، مشعل هم متعلق به پتروشیمی است و با پالایشگاه فرق دارد. 🔻سه اینکه کشورهای بسیار اندکی می‌توانند با فرایندی پیچیده که در سطح سواد خانم مصی نیست از این گاز بهره ببرند البته نه در حیطه گاز خانگی. 🔻چهار اینکه شما که طرفدار تحریم ایران هستید لطفا تز علمی ندهید. 🔻پنج اینکه مسئله فعلی کمبود گاز نیست توزیع گاز است. ‌❣ @Mattla_eshgh
✅ خط رسانه ای دشمن در شرایط بحرانی گاز 🔰 آنچه از محورهای رسانه ای جریانات معاند و معارض در چند روز گذشته مشهود است تلاش در جهت ایجاد نارضایتی به واسطه شرایط بحرانی گاز و احتمال قطع گاز شهری است. 🔹 بررسی‌ها نشان می‌دهد در جریان افت فشار گاز و بروز شرایط بحرانی تامین گاز در کشور، محورهای زیر به طور عمده در دستورکار جریان معاند و معارض برای فضاسازی علیه توان جمهوری اسلامی در تامین نیازهای مردم بود: 1️⃣ القاء بحران انرژی در کشور و عدم توانایی مسئولان در کنترل شرایط 2️⃣ تمسخر حاکمیت با کلیدواژه «زمستان سخت جمهوری اسلامی» 3️⃣ انتشار تصاویری از شرایط سخت مردم برخی شهرها و تلاش برای تولید نارضایتی 4️⃣ تلاش برخی از کانالهای معاند و پیج های وابسته، برای تشویق مردم به مصرف بیشتر گاز در جهت ایجاد اختلال در روند گاز رسانی کشور ❇️ مراقب باشیم در طرح نقدها و مطالبات، حساس باشیم و بی مهابا در رسانه با کلیدواژه های تند مطرح کنیم تا ناخواسته تکمیل کننده نقشه دشمن نشویم. ✍️ سید احمد رضوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرماندار تربت‌جام دیشب خودش به درِ خانه‌ها رفته و از مردم عذرخواهی کرد ‌❣ @Mattla_eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از فناوری‌های مرز دانشی در جهان! 🚘 انتقال توان بی‌سیم به خودروی برقی نخبگان دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران، بعد از پنج سال کارِ تحقیقاتی توانستند انتقال توانِ بی‌سیم به خودروی برقی را به دست بیاورند. با این تکنولوژی باطریِ برقی حذف میشه یا خیلی کوچیک میشه! عجیب و واقعی! تاریخ: ۱۴۰۱/۴/۶ ‌❣ @Mattla_eshgh
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 فیلمی از نوع رفتار رهبر ایران با کودکان از ساعت ها پیش در کانال های مختلف در حال دست به دست شدن است. کودکان در مقابل او قرار میگیرند، برخی خواسته هایی را مطرح میکنند، برخی با زبان خود با او حرف میزنند و او به هر کدام واکنشی دارد ... پیشنهاد میکنم این بی نظیر را حتما ببینید😍 ‌❣ @Mattla_eshgh
اینجا زلزله اومد
😕
۴/۲ ریشتر بود
مطلع عشق
🕊قسمت ۳۰۱ حامد انگار که بدیهی‌ترین حقیقت دنیا را، شنیده است، بدون تعجب و ناباوری، آه می‌کشد: - خو
🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 🌹رمان امنیتی، انقلابی جلد اول ؛ رفیق جلد دوم ؛ خط قرمز (رمان بلند) 🕊 ۳۰۲ نفس عمیقی می‌کشم ، و مشامم پر می‌شود از بوی آب و باروت و خون. پای دیوار، یک مجروح خوابانده‌اند. بشیر است که روی زمین دراز کشیده و دست روی چشمانش گذاشته. از دردِ پای زخمی‌اش لب می‌گزد ، و با وجود پارچه‌ای که بالای زخمش بسته‌اند، هنوز خونریزی‌اش بند نیامده. با دیدن بشیر، روی زمین زانو می‌زنم و آرام صدایش می‌زنم. دستش را از روی چشمش برمی‌دارد ، و نمی‌دانم چهره‌ام چطور شده که سعی می‌کند بخندد: - چیزی نیست آقا حیدر. نامردا پشت اون ساختمونن. هرکی بره توی خیابون می‌زننش! و نیم‌نگاهی به پای زخمی‌اش می‌اندازد. رستم اضافه می‌کند: - هربار از یه خراب‌شده‌ای میان بیرون و بچه‌ها رو مجروح می‌کنن. نمی‌شه هم دقیقاً فهمید کجان. دستی روی پیشانیِ عرق کرده بشیر می‌کشم: - خوب میشی، نترس. و بازوی رستم را می‌گیرم و دنبال خودم، کنار دیوار می‌کشانم: - کجان دقیقاً؟ رستم، دیوار نیمه‌آواری را آن سوی خیابان نشان می‌دهد که در حاشیه نهر است و می‌گوید: - فکر کنم دونفرن، پشت اون دیوارن. صدای حامد را از پشت سرم می‌شنوم: - مطمئنی جاهای دیگه نیستن؟ - این طرف خیابون رو پاکسازی کردیم. اون طرف هم بجز اون دیوار جای دیگه‌ای نمی‌شه سنگر گرفت. صدای دردآلود بشیر، مکالمه‌مان را قطع می‌کند. اسم حامد را صدا می‌زند و می‌گوید: - دلم خیلی روضه می‌خواد، میشه یکم برامون بخونین؟ 🍃نویسنده فاطمه شکیبا 🌹کپی بدون نام نویسنده غیرمجاز است 🍃 🕊🍃 🍃🕊🍃