eitaa logo
مَوَدَّت[اظهارِچاکری]
149 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
درکوی‌عشق‌شوکت‌شاهی‌نمی‌خرند اقـــرارِبنــدگی‌کـن‌واظهــارِچــاکری انتقادات پیشنهاد و راه ارتباط با خادم کانال: @ahad69
مشاهده در ایتا
دانلود
جان زهرا نزن انقدر به لب های خودت آخر عمر به فکر لب و دندان که ایی؟! https://eitaa.com/mavaddat_69
حاجت به شرح آن نیست،دردی که خود عیان است این اشک شور گونه، شیرین ترین بیان است از عشق یوسف مصر یک دل فقط جوان شد در خیمه ی حسینی، دلها همه جوان است بالاترین عبادت، شادی قلب زهراست شادی قلب زهرا، ذکر حسین جان است زهرا تمام ما را با اسم می شناسد نزدیک درب هیئت چشم انتظارمان است این سرخی بدن ها، یا این به سرزدن ها از جهل سینه زن نیست، از عشق بی کران است "اینجا گناه بخشند، کوهی به کاه بخشند" وقتی که پیرمردی، با عشق روضه خوان است آهی کشید خواهر در ماتم برادر این آه تا قیامت در سینه ها نهان است مثل لب برادر، خون شد جبین خواهر گویا که چوب محمل همدست خیزران است https://eitaa.com/mavaddat_69
شیرین شود به بُردن نام تو کام ما این یاحسین ماست شراب مدام ما تنها دو قطره اشک برای تو ریختیم… زهرا به یاد خویش سپرده‌است نام ما خرد و کلان برای تو مجلس گرفته اند روضه است اجتماع خواص و عوام ما از بین جمع چند شهید انتخاب کن چشم تو را بگو که گرفته کدام ما؟! هنگام مرگ ، همچو وهب بی سر توایم جانم فدای لحظه‌ی حسن ختام ما مثل حبیب عشق تو را جار می زنیم نام ات شنیده می شود از پُشت بام ما باید جُناده‌وار پسر را فدات کرد در پیش‌پات سر بِبُرَند از تمام ما با جبر خود به بند کشیدی زهیر را با هرچه بند ، فرق کند نوع دام ما گفتی به جُونِ خویش که آزادی و برو او گفت: زندگیِّ پس از تو حرام ما باید شبیهِ عابس تو..،خَلق بشنوند حُبُّ الحُسَین أجَنَّنِی از هر کلام ما این حرف نافِع‌ است به اصحاب کربلا نفعی نبود و نیست به‌جز با امام ما بر روی تیر نام خودش را نوشته‌‌است… ثبت‌است بر جریده‌ی عالم دوام ما ما را عقیله دور و برت جمع کرده است دُختِ علی‌است علت این انسجام ما وقت غروب بود که زینب بلند گفت: خولی قدم گذاشته بین خیام ما بردیا محمدی https://eitaa.com/mavaddat_69
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست کنار تو کسی دلواپس خار مغیلان نیست بیابان گردمان کردی ولی زینب پشیمان نیست -- اگر دربدر کوه و بیابانم کنی عشق است اگر زخمی صد خار مغیلانم کنی عشق است پریشانم کنی عشق است، حیرانم کنی عشق است اگر دنبال معشوق است دل، دنبال سامان نیست -- برادر جان تو ثارالله و ثارالله دیگر من حسین قبل خنجر تو، حسین بعد خنجر من تجلی می کنم در تو، تجلی می کنی در من شهادت یا اسارت هر دو آغاز است، پایان نیست -- میان کاروان تو ندیدم غیر زیبایی جوانان رشید و نونهالان تماشایی به همره بار گل آورده ام آن هم چه گل هایی! غلط گفته هر آنکه گفته این صحرا گلستان نیست -- نقاب افکن مرا با مظهر حق رو به رو گردان طنابی گردن زینب ببند و کو به کو گردان همانگونه که مردی از شهادت نیست روگردان به پای تو زنی هم از اسارت روی گردان نیست -- محال است از میان خیمه آه سرد برخیزد ز کوه صبر من حتی نشان درد برخیزد اگر زن شیرزن باشد به جنگ مرد برخیزد بجنگم با سنان؟ هرگز!! سنان که جزو مردان نیست -- چه خوشبخت است طفلی که به حلقومش نگات افتد چه خوشبخت است آن کس که روی نعشش عبات افتد یکی با لب، یکی با دل، یکی با سر به پات افتد دل سلطان عالم را به دست آوردن آسان نیست -- به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمی آید به زینب چادر پاره به سر کردن نمی آید برادر جان به ما اصلا سفر کردن نمی آید کسی در خیمه های ما به جز شش ماهه خندان نیست __ صدا زد : آی مردم این شهید ما مسلمان است بزرگ خاندانم را نمی بینید عریان است؟! جواب قاری قرآن زینب بوسه باران است جواب قاری قرآن زینب سنگباران نیست (علی اکبر لطیفیان) https://eitaa.com/mavaddat_69
اگر دلواپسِ من بوده ای من بیشتر بودم میان بستگان خود به تو وابسته تر بودم رسیده لحظه ی مرگم سراغم را نمیگیری؟! به شوق دیدنت از صبح هی خیره به در بودم میان بسترم جان میدهم حالا تک و تنها منی که لحظه ی جان دادن چندین نفر بودم نگاه اولم را بین آغوش تو خندیدم از آن بدو تولد با تو یک جور دگر بودم نگاه آخرم گودال بودی گریه میکردم وَ از موی سرِ آشفته ات آشفته تر بودم هنوزم با مرور خاطراتت جان به لب هستم سه ساعت زخم خوردی و سه ساعت محتضر بودم میان التماس من تو را هر کس که آمد زد چه بر می آمد از این دستِ تنها؟! یک نفر بودم به ابن سعد رو انداختم آخرسر از غربت منی که از سخن با یک غریبه بر حذر بودم به پیش چشم من ده اسب از روی تنت رد شد تو خونین پیکر و من بیشتر خونین جگر بودم تو شأنت دامن زهراست نه مخروبه ی خولی سرت را از تنورش در میاوردم اگر بودم بهانه تا نگیرند از نبود تو یتیمانت برای بچه ها هم عمه بودم هم پدر بودم سوار ناقه ها کردم همینکه دخترانت را برای محملم دنبال مَحرَم در به در بودم تویی که شرط ضمن عقد من بودی، خبر داری؟! که من از کربلا تا شام با که همسفر بودم مرا بازار بردند و مرا آزار میدادند منی را که به عصمت در دو عالم مفتخر بودم تورا با خیزران میزد مرا ساکت کند دشمن حلالم کن برادر جان برایت دردسر بودم https://eitaa.com/mavaddat_69
زینب غمت غم است و قلم از غمت غمین سنگین ترین غزل ز غمت می‌خورد زمین https://eitaa.com/mavaddat_69
دلبرم یوسف زهراست خدا می داند  یادش آرامش دل هاست خدا می داند  علت غیبت او هست گناه من و تو  خون جگر از گنه ماست خدا می داند  بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند  از دمش زنده مسیحاست خدا می داند  خاک زیر قدمش سرمه چشم ملک است  خیمه اش جنت الاعلاست خدا می داند  همه دنبال زر و سیم و گرفتار دلند  پسر فاطمه تنهاست خدا می داند  آری اعمال من و توست حجاب من و تو  ور نه آن چهره هویداست خدا می داند  از همه بیشتر آن کس که بود منتظرش  مادرش حضرت زهراست خدا می داند  هر کجا روضه عباس بخوانی بی شک  یوسف فاطمه آنجاست خدا می داند  آن مصیبت که کند گریه برایش شب و روز  روضه زینب کبراست خدا می داند https://eitaa.com/mavaddat_69
همه عمر در تباهی، همه عمر غرق غفلت به دلم هزار غصه، به دلم هزار حسرت پی کار خویش بودم، پی کار من دویدی ز بزرگی تو شاها، چه کنم من از خجالت چه زیان تورا که یک دم، بغلت کنم عزیزم نظری که شام هجران، برسد به صبح وصلت دل من گرفته آقا، تو بیا برس به دادم سحری تو یاد من کن، که خوشم به این حمایت نَفَسی که بی تو باشد، برود که برنگردد به تو بسته است جانم، ز نخست تا قیامت منِ کربلا نرفته به خودت امیدوارم سفرم به گردن تو، تو نما قبولِ زحمت :: همه روضه‌ها اگرچه، زده آتشی به جانت به غرور تو شرر زد، غم روضه‌ی اسارت سیدپوریاهاشمی https://eitaa.com/mavaddat_69
یاد آن روز که ما را به اسارت بردند هرچه گل بود از آن باغ خزان پژمردند یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود هر که می گفت حسین پاسخ او سیلی بود دل من گریه به احوال سکینه می کرد عمه ام در همه دم یاد مدینه می کرد نرود لحظه ای از خاطر من غمهایش زینب و قتلگه و ناله یا زهرایش https://eitaa.com/mavaddat_69
لبهاش تشنه بود ولی رود نیل بود بالش شکسته بود ولی جبرئیل بود زینب فرشته،آینه،حوریه،عاطفه از جنس خانواده ای از این قبیل بود گودال هم که رفت فقط سر به زیر بود شرمنده بود از اینکه قتیلش قلیل بود کوچه به کوچه لشگر کوفه شکست خورد از دست خانمی که تماما اصیل بود ویرانه کرد کاخ بلند یزید را زینب تبر نداشت ولیکن خلیل بود علی اکبر لطیفیان https://eitaa.com/mavaddat_69
روزی به پات غم نخورم شب نمی شود این دلشکسته صاحبِ منصب نمی شود مُردن به پای "یار"،ملاک تَقَرُّب است "پروانه" تا نسوخت مُقَرَّب نمی شود حُر را ادب به مرتبه ی حُرّیَت رساند هرگز قفس سرای مودب نمی شود در بارِگاه شاه،یکی جُون می شود هر نوکری،غلامِ مُجَرَّب نمی شود هیئت کلاس حضرت زهرا برای ماست جز او کسی معلم مکتب نمی شود این روضه ها ستون بنای تشیُّع است مذهب بدون روضه که مذهب نمی شود هرکس که صحبت از تو کند..،گریه می کنم دیوانه پیش خلق مُعَذَّب نمی شود ما گریه کرده ایم ولی هیچ گریه ای مانند گریه بر غم زینب نمی شود * قربان جسم دَرهَم شاهی که اهل دِه هر کار می کنند مرتب نمی شود بردیا محمدی https://eitaa.com/mavaddat_69
تو از بلندی نیزه کجا نیوفتادی؟! به روی دامن زینب چرا نیفتادی؟! چه داشت صندوق اخنس در آن مکان کردی؟! چه داشت خانه‌ی خولی که آشیان کردی؟! بیا دو آیه بخوان غم شود فراموشم به جای خانه‌ی خولی بیا در آغوشم https://eitaa.com/mavaddat_69