eitaa logo
Hanifa|حَنــیٓفــٰـا
870 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
5.8هزار ویدیو
240 فایل
《﷽》 حَنــیٓفــٰـا~مسلمان‌واقعے‌🌿... کانالےازاجتماع‌پست‌هاےمذهبےوسیاسی😎🇮🇷 بخـــــون‌مومݧ📮•. @shorotema بیسیم‌بگوشــــیم📞!- https://harfeto.timefriend.net/17344238731677 وقف‌ٰحضرٺ‌یٓاس‌دڵبࢪ..🌼💛! کپےبادوصلواتヅ🌾•. آغازنوڪرے ‌۱٤۰۰/۱/۱٤🗓
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸راز سالم ماندن دست و انگشتر سردار سلیمانی اقدام تعجب‌برانگیز شهید قبل از رفتن به آخرین مأموریت یکی از اتفاقات جالب قبل از رفتن به سوریه این بود که برای اولین بار قبل از اینکه به سفر برود، سه روز خانواده را جمع می‌کند و هیچ جایی نمی‌رود. نه محل کار و نه دفتر رهبری. برای اولین بار بوده که چنین اقدامی می‌کرد که برای خانواده هم تعجب‌آور بود. انگار خودش می‌دانست که سفر آخرش است. آقای خالقی بچه زرند کرمان است که در جایی حدود ۳۰ سال پیش با سردار سلیمانی عقد اخوت بستند. ایشان اکنون در قم زندگی می‌کند. حاج قاسم قبل از شهادت به آقای خالقی تماس می‌گیرد تا با هم به زیارت بروند. آقای خالقی تعریف می‌کرد، رفتیم قم و حاج قاسم حرم حضرت معصومه (س) را زیارت کرد و بین خادمان نشست و به گفتگو پرداخت. بعد به سمت خانه رفتیم و دم در، یکی را که به زبان عربی صحبت می‌کرد، در آغوش گرفت که متوجه نشدم چه گفتند و بعد از صحبت یک انگشتر که در انگشت کوچکش بود، به آن فرد داد. بعد که می‌خواست به تهران برود گفتم من تا میدان ۷۲ تن می‌آیم که اصرار کرد و گفت: نه، خودم تنها می‌روم، اما من اصرار کردم تا ایشان را همراهی کنم. تا اینکه تا تهران با هم آمدیم. در مسیر تهران به من گفت که خیلی با این انگشتر نماز شب خوانده‌ام، اگر اتفاقی برایم افتاد این انگشتر را در قبرم بگذارید. آقای خالقی می‌گفت که رمز اینکه دست با انگشتر ماند، شاید همین علاقه وی بود. همه چیز برای شهادت حاج قاسم مهیا بود. فرزندانش را آماده کرده بود و در دستخطی هم محل شهادتش را به همسرش تاکید کرده بود
تازه اومده بود جبهه یه رزمنده رو پیدا کرده بود و ازش می پرسید: وقتی توی تیررس دشمن قرار می گیری ، برا اینکه کشته نشی چی میگی؟ اون رزمنده هم فهمیده بود که این بنده تازه وارده😄 شروع کرد به توضیح دادن: اولاْ باید وضو داشته باشی😄 بعد رو به قبله و طوری که کسی نفهمه باید بگی: اللهم الرزقنا ترکشنا ریزنا بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم الراحمین😂 بنده خدا با تمام وجود گوش میداد ولی وقتی به ترجمه ی جمله ی عربی دقت کرد ، گفت: اخوی غریب گیر آوردی؟😂😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌@mazhabihal
🚶🏻‍♂ خیلی شنیدم این حرف رو ولی با هربار شنیدنش تلنگر خوردطم گفتم بگم که چشمی که به حرام عادت بکنه .. خیلی چیز هارو از دست میده ! که یکیش شهادته :)) ؟! @mazhabihal
♥️🍃 ♥️ شهید‌شدن‌اتفاقے‌نیسٺ اینطۅ‌ࢪنیست‌ڪہ‌بگویے؛ گلوله‌ا؎خۅࢪد‌و‌مُرد شهیدࢪضایٺ‌نامہ‌داࢪد... و‌ࢪضایٺ‌نامہ‌اش‌ࢪا‌اۅلـ¹ حسین‌و‌علمدارشـ امضا‌میڪنند و‌بعد‌مُهر‌زهرامیخوࢪد... ‍‎‌‌‎‎‎ @mazhabihal
💥 زندگے مثل جلسه‌ امتحان است. باࢪها غلط مینویسـیم، 📝 پاک میکنیم، و دوباࢪه غلط مینویسـیم.🙄 غافل از اینکہ ناگہان فریاد میزند: برگه ها بالا..!❌💡 @mazhabihal
•||🍃🌸||• 🧕❣ ↝ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌میگفت: خجالت میکشم همه جا چادر بپوشم❓ معمولا‌َ تو جامعه هیشکی هم سن و سال من چادری نیست،میشم گاو پیشونی سفید!❕ گفتم: قرار نیست همه مثل تو باشن که! ماه اگه بیشتر از یکی تو آسمون ازش بود، که دیگه فرقی با ستاره ها نداشت تو ماه باش...♥️✨ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mazhabihal
شنیده بودیم نماز جماعت و اول وقت برایش اهمیت دارد،، ولی فڪر نمیکردیم اینقدر مصمم باشد ! صداے اذان ڪه بلند شد همه را بلند ڪرد انگـار نه انگـار عروسی است، آن هم عروسی خودش یکی را فرستــآد جلو بقیه هم پشت سـَرش نماز جماعتی شد به یادماندنی ((:' •. @mazhabihal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا