گفتگو با سفیر گلوله
تقدیم به سرباز #قاسم_سلیمانی
دویدم
جهیدم
خزیدم
گریستم
گریاندم
خندیدم
خنداندم
افتادم و بلند شدم
این نماز مرا به یاد علی می اندازد
راستی مگر علی نماز می خوانده؟!
شک وزارت به امور خارجه
شک سازندگی به جهاد
شک موشک به هواپیما
شک بین چهار و پنج
کربلای چهار و پنج
من یقین دارم
شک تو را کُشت
پیش از این نیز
شهید شده بودی
به تعداد همه ی زخم زبان ها
من می دانستم این پدر و فرزندی
قراردادی است
اما نمی دانستم این قرارداد
"گلستان" است
و قرار است دستی که مرا نوازش می کند
سمبل شود
سمبل که نوازش بلد نیست
آنگاه که دیپلمات ها با آمریکا
تو با سفیر گلوله گفتگو می کردی
دیپلمات ها امضا کردند
تکه تکه شدی
شعر: #محمد_توکلی
http://eitaa.com/medaadjangi