به نام خدای سبحان
یار دبستانیم، تسلیت!
با شیخ حسین از دوران دبستان همکلاسی بودیم. پدرش مرد خوبی بود. یکی از مشوق های ما در طلبه شدن او بود.
بارها و در جاهای مختلف، وقتی هم صحبت می شدیم زیاد احوال ما را می پرسید.
اشیخ حسین، اشیخ کمال و مجتبای عزیز جای حاجی خالی شد، تسلیت و تعزیت.
قطعا یکی از باقیات الصالحات این پدر، شما هستید که مصداق ولد صالح و سالم می باشید و تا صبح محشر بر نامه اعمال او حسنات و مبرات می افزایید.
✍ جواد حاجی اکبری
🗓 تابستان ۱۴۰۲ش
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
درخواست الزام کارخانجات #شهرستان_اردکان یزد به داشتن #فیلتر و دستگاه تهویه هوای مناسب
حجتالاسلام دکتر رئیسی
ریاست محترم جمهور
حجتالاسلام محسنی اژهای
ریاست محترم قوه قضائیه
جناب آقای دکتر قالیباف
ریاست محترم مجلس
جناب آقای دکتر عباس علیآبادی
وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت
جناب آقای دکتر سلاجقه
رئیس محترم سازمان حفاظت محیط زیست
جناب آقای دکتر فاطمی
استاندار محترم یزد
جناب آقای دکتر دشتی
نماینده محترم مردم شهرستان اردکان در مجلس
با سلام و احترام
همانطور که مستحضرید؛ شهرستان اردکان واقع در استان #یزد ؛ سالهاست که درگیر مسائل و مشکلاتی ازقبیل وجود کارخانهجات آلودهزا، مهاجرتهای بیرویه و تخریب فرهنگ بومی میباشد. از مهمترین آنها؛ ایجاد کارخانههای زیادی ازقبیل #فولاد و #شیشه و #کاشی میباشد که از ظرفیت این شهر خارج میباشد و باعث #آلودگی همه روزهی هوای این شهرستان شده که #اردکان را جزو آلودهترین شهرهای ایران کرده است و خطرات جدی، سلامت مردمان سختکوش و با فرهنگ این شهرستان و همچنین محیط زیست را تهدید کرده است.
نتیجه این شده که تعداد مرگ و میرها مانند سکته مغزی و قلبی و بیماری هایی مثل: آلرژی، سرطان و بیماری پوستی، آسم و سرطان ریه را بسیار زیاد کرده است.
لذا درخواست مردمان این شهرستان از مسئولان، جلوگیری از ادامهی این آلودگیها میباشد و حداقل کار این که تمام کارخانههای شهرستان را ملزم به استفاده از فیلترهای هوای استاندارد و دستگاه تهویه هوا بهطور منظم کنند.
با تشکر فراوان
مردم شریف شهرستان اردکان
https://www.karzar.net/80966
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام حضرت حق
سال نو تسلیت!
هر سال در حالی وارد سال نوی قمری می شویم که بازار لباس مشکی گرم می شود.
موافق و مخالف اسلام، موافق و مخالف نظام، جوان و پیر و کهنسال، بد حجاب و خوش حجاب، دوست و دشمن، کودک و فرزندان در رحم، همه و همه، هم نگاه با امام رضا علیه السلام، در رسای حسین علیه السلام ناله غم سر می دهند؛ دوستان از برای محبت و دشمنان از برای رشته شدن پنبه هایشان!!!
عزیزان! محرم حسین (ع) رسید، حی علی العزا، حی علی البکاء
✍ جواد حاجی اکبری
🗓 تابستان ۱۴۰۲ش
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
یه #کار_فرهنگی ناب برای #محرم امسال 👇👇👇
معرفی کتابای به درد بخور برای سه رده سنی کودک، نوجوان و جوان
شاید بگید دیگه کسی کتاب نمی خونه ولی شاید باور نکنید ما در این مدت با اجرای طرح "یه سبد کتاب" کلی کتاب خوب بدست مردم رسوندیم؛ باغ فرشته ها(معرفی نماز)، اگر شاه بود چه می شد؟، لذت با ذلت (توضیح مسائل جنسی جوانان)، در مدار رهایی (از لاتی تا پاسداری) و ...
بیایید شما هم در این فریضه فراموش شده قدمی بردارید. ما هر جا شما بگید می آییم؛ مجالس خونگی، هیئات و ...
جالبه بدونید هزینه های پرداختی صرف چاپ و نشر کتاب میشه. شما می تونید نذر کتاب هم داشته باشید.
✅ یادمان نرود که پله اول شور حسینی، معرفت است.
جهت هماهنگی تماس بگیرید؛
۰۹۳۶۶۰۹۳۳۰۳
۰۹۹۰۴۱۵۶۳۹۴
انجمن مدادستان شهرستان اردکان
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
دقت کردید تا پیش یه مسوولی هستی داره تلفن جواب می ده اما وقتی بهش زنگ میزنی (در هر بازه زمانی) بلااستثنا پیام میده جلسه ام ‼️
واقعا این یه معادله چند مجهولی سنگین هست❗️
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#از_تبار_باران
#قسمت_اول
#خاطرات_شهید_محمود_پیری
با دوستانم به پارک می رفتیم.
در پارکِ مرکز شهر، مجسمه محمدرضا شاه را گذاشته بودند. بچه بودیم.
شایعه شده بود که این مجسمه در آن دوربین و دستگاه ضبط صدا قرار داده اند. در جمع کودکانه خودمان می گفتیم: اگر ضد شاه چیزی بگویید یا اهانتی به او بکنید؛ دستگیر می شوید.
محمود هم دنبال ما می آمد.
از داستان مجسمه بی خبر بود؛ پنج ساله بود. داستان را برایش گفتم. حسابی ترسید. یک روز می خواست از مقابل مجسمه عبور کند و به دنبال ما بیاید.
من و بچه ها در آن طرف مجسمه ایستاده بودیم.
گفتیم به او: اگر بیایی و شاه ببیندت باید بروی زندان!
بجای اینکه فرار کند. دیدمش چهار دست و پا با سرعت، از مقابل تندیس شاه گذشت! طوری دوید که مجسمه او را نبیند و خودش را به ما رساند. از همان بچگی درس شجاعت را به ما یاد داد.
راوی: جمیله پیری(خواهر شهید)
✍ محمدمهدی پیری
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدا
✅ دلواپسان کجا هستند؟
قابل توجه مسوول فرهنگی شورای شهر فخیمه اردکان! قطعا برخی اگر در دوران شوراهای قبلی بودیم در بوق و کرنا می کردند که چرا شهر سیاه پوش نشده است؟! کلی از فلسفه سیاه پوشی می نوشتند و عاشورا و ...
رئیس شورا، رئیس کمیسیون فرهنگی شورا به چه نشسته اید؟! آیا از وضعیت فرهنگی شهر خبر دارید؟ قطعاً خبر دارید ... بگذریم.! جواب شما را حفظ شده ایم؛ «شما خبر ندارید! اطلاعات شما ناقص است! برخی مسوولین نمی گذارند! بیا بهت بگم.! و کلی جملات سرکاری دیگر!!!»
بروید خدا را شکر کنید که مخالفین شما با رنگ مشکی و عزاداری خیلی حال نمی کنند وگرنه قشنگ از خجالتتان در می آمدند.
سوال اصلی این است؛ چرا اینقدر افراط و تفریط؟! در برخی مناسبات زیاد می بندید در برخی دیگر اصلا خبری نیست، در برخی یک بنری می زنید که اگر نبود بهتر می بود.!
به هر ترتیب پیشنهاد می شود مرکز افق کویر که هر جا می روی به آنجا ارجاع داده می شوی! و سیاستی برای برنامه های سخت افزاری ندارد روی نرم افزار مسوولین مربوطه کار کند که طی یک برنامه مدون سالانه دیگر شاهد این افراط و تفریط ها نباشیم.
✍ جواد حاجی اکبری
🗓 تابستان 1402 ش
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#از_تبار_باران
#قسمت_دوم
#خاطرات_شهید_محمود_پیری
در آهنگری شاگردم بود. آن زمان محمود هشت سال داشت و به شدت بازیگوش! پدرش او را پیش من آورده بود تا کمک کارم باشد.
یک روز در دکّان آهنگری مشغول کار بودم.
محمود صبح آمده بود ولی در مغازه اثری از او نبود؛
در دلم گذشت که نکند خراب کاری کند؛ تا این فکر در ذهنم گذر کرد؛ همان موقع خانمی عصبانی جلوی آهنگری ایستاد. شروع به داد و هوار کرد! گفت: این شاگردت را جمع کن!
این را که گفت فهمیدم محمود دست گل به آب داده است.
پرسیدم:مگه چی شده؟!
خودت نگاه کن به چادرم!
چادر خانم پر از روغن سوخته بود!
محمود بازیگوش روغن دان را برداشته بود و به چادر خانمی که داشت از کنار دکّان می گذشت روغن پاشیده بود.
یک گوش مالی ریزی به او دادم؛
آستین های لباسش را به گیره آهنگری بستم و گفتم:
توی همین دکان زندانی هستی و حق نداری بیرون بروی!
طفلک خیلی ترسید؛ به گریه افتاد.
یکی از همچراغی ها پا در میانی کرد؛ من هم بخشیدمش!
بعد از آن تا دو سه روز از من حساب می برد.
راوی: محمود وراثی
✍ محمدمهدی پیری
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🌱🌱🌱
🥀 آه از سهسالهای که گرفتار اشقیاست ...
#شب_سوم_محرم
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای سبحان
✅ آقا جان!
چقدر دوست دارم سرم را روی شانه هایت بگذارم و از دردهای زمانه، های های گریه کنم، آقا جان!
آقا! خسته شدیم از بس ما را مسخره کردند و شما را انکار! مگر یک پدر با بچه اش چند روز قهر می کند؟!
شب جمعه است بیا و بخاطر ناله های مادرت زهرا (س) در صحرای نینوا، فردا صبح همزمان با طلوع آفتاب، ظهور کن.! اگر نمی آیی، لااقل سرم را به شانه هایت برسان.!
اگر خسته دلی و دلت برای یوسف زهرا (س) تنگ شده است مخلصانه بگو؛ یا فارس الحجاز، ادرکنی.
✍ جواد حاجی اکبری
🗓 محرم 1402 ش
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#از_تبار_باران
#قسمت_سوم
#خاطرات_شهید_محمود_پیری
تلفن خانه زنگ خورد!
صدای محمود بود. بعد از حال و احوال گفت: عمه من ترمینال تهران هستم میایی به اردکان برویم؟
بدون معطلی گفتم بله!
محمود گفت: پس وعده ایستگاه اتوبوس تهران با هم برویم.
من هم بدون معطلی چمدانم را بستم و روانه قرار شدم.
سوار اتوبوس شدیم.
ماجرای عجیبی را برایم در طول مسیر، بارها تعریف کرد.
می گفت: عمه خواب دیده ام در جبهه خمپاره ای کنارم منفجر می شود و من شهید می شوم!
هنگامی که خوابش را تعریف می کرد می گفت: به به چقدر شهادت شیرین است.
راوی: سکینه پیری (عمه شهید)
✍ محمدمهدی پیری
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
کتاب "لذت با ذلت ؛ تبیین معضل خودارضایی و راههای مبارزه با آن"
تالیف حجه الاسلام جواد حاجی اکبری
به تازگی به چاپ پنجم رسید.
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🌿🌿🌿
💔 با دست خالی آمدم اکبر شوم تو را...
#شب_پنجم_محرم
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#حسین_از_زبان_حسین
با فاصله گرفتن از مکه در خواست کاغذ و قلم کردم و نامه ای به بنی هاشم نوشتم:
بسم الله الرحمن الرحیم
از حسین بن علی به بنی هاشم.
اما بعد!
هرکس به من بپیوندد به شهادت می رسد، و هرکس نپیوندد و تخلف کند به پیروزی نمی رسد.(لهوف ص۶۵)
__________________________________
حسین بن علی از شهادت خود با خبر بود
شاید عدهای بگویند اگر امام حسین می دانست شهید می شود چرا به کربلا رفت؟؟
پاسخ:
۱_ام سلمه (همسر پیامبر) به من سفارش کرد که به کوفه نروم در پاسخ گفتم:
به خدا قسم من به هر حال کشته می شوم اگر به عراق هم نروم باز مرا می کشند!
۲_ هجده هزار نفر در کوفه با مسلم بیعت کردند! با وجود نامه های فراوان مردم کوفه، حجت بر من تمام شد و هیچ عُذری برای نپذیرفتن دعوت مردم کوفه باقی نماند؛
۳_تصمیم عزیمت خود را به نمایندگانی که از کوفه به مکه آمده بودند رساندم
و گفتم: جدم رسول خدا را در خواب دیدم که مرا به کاری فرمان داد من آن را انجام می دهم. خداوند، تصمیم مرا خیر گرداند که او ولّی این کار هاست و توانا بر آنهاست.
۴_وصیت نامه ام را نوشتم و تحویل برادرم محمد بن حنفیه دادم.
بخشی از آن چنین بود:
... حقیقت این است که من به دلیل تکبر و خود بزرگ بینی، زیاده خواهی و خوش گذرانی، فساد و ستمگری دست به قیام نزده ام.
هدف من از قیام رستگاری و اصلاح امت جدم رسول خداست. انگیزه من از قیام امر به معروف و نهی از منکر است.
[[حسین بن علی با فدا کردن جان خود و اهل بیتش امت جدش را اصلاح کرد]]
((برگرفته شده از کتاب حسین از زبان حسین))
✍محمد مهدی پیری اردکانی
۵ محرم ۱۴۴۵
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🔅 آیا میدانید؟
💎 کودکان زیر ۷سال با حفظ ۵ آیه تصویر بالا میتوانند در مسابقات قرآن بسیج شرکت کنند.😉
•| همین حالا ثبت نام کنید:
✓ event.quranbsj.ir
#مسابقات_قرآن_بسیج
#مسجد_پایگاه_قرآن
#آیا_میدانید
@quranbsj_ir
#از_تبار_باران
#قسمت_چهارم
#خاطرات_شهید_محمود_پیری
از جبهه برگشته بود؛ اما به خانه نیامده بود؛
آخر کجا رفته است؟
با خبر شدم که زخمی شده است. ترکش خمپاره به گوشش اصابت کرده بود.
رفتم به دیدن محمود. پسرم در بیمارستان بستری شده بود؛
بعد از دیدار به خانه آمدم.
اندکی بعد دیدم محمود آمده خانه. تعجب کردم! گفتم محمود اینجا چه می کنی؟!
لباس های بیمارستان تنش بود.
گفت: سُرُم و باند ها را باز کردم و فرار کردم.
_چرا این کار ها را می کنی؟
از انباری بیلی را آورد. گفت: جای من مادر در جبهه است نه بیمارستان! خوب شده ام می خواهم بروم.
وسط باغچه خانه رفت؛ چالهای را کَند. لباس های بیمارستان را در آن گذاشت وخاک رویشان ریخت!
بدون معطلی لباس های جبهه اش را پوشید و عازم شد.
راوی:مادر شهید
✍ محمدمهدی پیری
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌿🌿
علی اکبر خود ذوالفقار است
بهر حرم مایه ی افتخار است... 🖤
#شب_هشتم_محرم
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
#از_تبار_باران
#قسمت_پنجم
#خاطرات_شهید_محمود_پیری
همسایه ما تلفن داشت. بچه هایش با شتاب داخل خانه مان آمدند! نفس نفس زنان گفتند:
محمود تماس گرفته و یک ربع دیگر زنگ می زند.
مادرم سریع چادرش را برداشت! از خوشحالی پر در آورده بود. من هم دوان دوان همراهشان رفتم.
مادرم صدای محمود را که شنید قند در دلش آب شد. بعد از احوال پرسی،
محمود پرسید: مادر،پسر برادرم دنیا آمده؟ گفت: بله!
محمود خوش حال شد و گفت من در گردان امام حسن مجتبی علیه السلام هستم.
اسمش را مجتبی بگذارید. هفته آینده می آیم!
به پسرم رضا گفتم: محمود اسم کودک را انتخاب کرده است.
ولی دیر شده بود. اسم کودک را محسن گذاشته بودند و شناسنامه اش را هم گرفته بودند.
محمود گفته بود: هفته آینده می آید ولی آمدنش ده سال طول کشید!
بعد از ده سال استخوان هایش را آوردند! به احترام او، فرزند پسر را دو اسمی کردند. مجتبی و محسن؛
الآن تمام خانواده و اقوام آن کودک را به اسم مجتبی می شناسند!
روای: مادر شهید _محمد پیری برادر شهید
✍ محمدمهدی پیری
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
انجام یک #کار_فرهنگی و معرفی چند کتاب در #محرم روستای مزرعه نو
در مسجد جامع مزرعه نو و با حضور حجت الاسلام حاجی اکبری چند کتاب پرکاربرد و مفید، بعدازنماز مغرب و عشاء برای نمازگران معرفی شد و همچنین غرفه ای از کتاب ها و محصولات فرهنگی در محل ورودی حسینیه بقیه الله(عج) برپا شد.
در این برنامه حجت الاسلام حاجی اکبری در بین نمازگزاران گفتند: نسل جوان ما از کتاب و کتاب خوانی فاصله گرفتند اند و رنگ و بوی کتاب در زندگی های ما کم شده است.
در همین راستا با همکاری خیرین محترم طرحی راه اندازی کردیم به عنوان
" یه سبد کتاب " که کلی کتاب خوب و مفید در آن قرار داده شده اعم از باغ فرشته(معرفی نماز)، اگر شاه بود چه میشد ، لذت با ذلت ، در مدار رهایی و...
که مردم میتوانند با خرید این سبد از تخفیف ویژه ۶۰ تا ۵۰ درصدی خرید کتاب بهره مند شوند.
در پایان این برنامه مردم روستای مزرعه نو از غرفه برپا شده در ورودی حسینیه با خرید کتاب های مختلف استقبال کردند و ایشان نیز ضمن تقدیر و تشکر از اهالی محترم گفتند هزینه های پرداختی صرف چاپ و نشر کتاب می شود و هر کدام از شما میتوانید نذر کتاب داشته باشید تا همه بتوانند از کتاب استفاده کنند.
انجمن مدادستان شهرستان اردکان
@medademan
ما هر جا شما بگید می آییم؛ مجالس خونگی، هیئات و ...
یادمان نرود که پله اول شور حسینی ، معرفت است.
جهت هماهنگی تماس بگیرید؛
۰۹۳۶۶۰۹۳۳۰۳
۰۹۹۰۴۱۵۶۳۹۴
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠مزرعه نو نیوز💠
@Mazraenonews