Tahdir joze16.mp3
3.95M
#جزء_شانزدهم🌺🌺🌺🌺
#تحدیر
#تندخوانی
🍃🌺خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانمون هر روز قرآڹ بخونيم😍😍😍😍
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
آیت الله #مجتهدی_تهرانى(ره):
ﺑﻌﻀیا ﻣﻴﮕﻦ : 👆
ﺑﺎﺑﺎ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷه، کافیه🤔
#نماز هم نخوندی نخون...
#روزه نگرفتی نگیر.👀
به #نامحرم نگاه کردی اشکال نداره و... فقط سعی کن دلت پاک باشه!😳
ﺟﻮﺍﺏ ﺍﺯ #ﻗﺮﺁﻥ :👇
ﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺍﮔﺮ ﻓﻘﻂ ﺩﻝ ﭘﺎﮎ برایش ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﻘﻂ ﻣﯿﮕﻔﺖ👈 ﺁﻣﻨﻮﺍ
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﮔﻔﺘﻪ :
#ﺁﻣﻨﻮﺍ_ﻭَﻋَﻤِﻠُﻮﺍ_ﺍﻟﺼَّﺎﻟِﺤﺎﺕ
ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻢ ﺩﻟﺖ ﭘﺎﮎ ﺑﺎﺷﺪ ،
ﻫﻢ ﮐﺎﺭِﺕ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ .👌
ﺍﮔﺮ ﺗﺨﻤﻪ ﮐﺪﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ
ﻭ ﻣﻐﺰﺵ ﺭﺍ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ .⚠️
ﭘﻮﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﮑﺎﺭﯼ ﺳﺒﺰ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ .⛔️
ﻣﻐﺰ ﻭ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ .✅
#ﻫﻢ_ﺩﻝ_ﻫﻢ_ﻋﻤﻞ❗️
#در_محضر_بزرگان
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
📣 آیا #روزهیکلّهگنجشکی منشأ روایی دارد؟
📌روایتی در رابطه با تمرین #روزهداری کودکان وجود دارد که به نوعی میتوان آن را #روزه کله گنجشکی دانست.
🌷امام جعفر صادق(علیهالسلام)فرمودند:
✍ما اهلبیت از #هفتسالگی پسرانمان را امر به روزهگرفتن میکنیم؛
به هر مقدار که توان آن را داشته باشند.
مثلا تا نصف روز یا بیشتر یا کمتر.
پس هرگاه تشنگی و #گرسنگی بر آنان غلبه کرد، #افطار میکنند.
ما این کار را انجام میدهیم تافرزندانمان عادت به روزه پیدا کرده و تحمل آن را پیدا کنند.
👈شما نیز از #نهسالگی پسرانتان را به روزهگرفتن امر کنید؛ به هر میزان که توان آن را دارند.
پس هرگاه که #تشنگی بر آنان غلبه کرد، افطار کنند.
📚الكافي، ج۳، ص ۴۰۹
🔖#نشرمطالبصدقهٔجاریهاست
#ماه_مبارک_رمضان
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
رسانه الهی
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ #رمان #ستاره_سهیل #قسمت_چهل_و_هفتم تماس که قطع شد با صورتی برافروخته، روبهروی مینو
⭐️⭐️⭐️
⭐️⭐️
⭐️
#رمان
#ستاره_سهیل
#قسمت_چهل_و_هشتم
مینو از روی صندلی پایین پرید و خودش را در آغوش سگ انداخت. آنقدر این حرکت سریع انجام شد که ستاره مبهوت مانده بود. مینو چندین بار صورت و پوزهی سگ را بوسید. سگ هم که انگار دوست قدیمیاش را میدید، چند بار پارس کرد و دم تکان داد.
-مینو! یهطوری بغلش کردی یه لحظه حس کردم بچهاتو داری بغل میکنی.
گیلاد ریسمان را رها کرد، کمی جلو آمد و با همان نگاه خیره معذبآورش جواب ستاره را داد.
-خب، عزیزم! این بچه خودشه دیگه. البته یه مدت ازش دور بوده، تازه به هم رسیدن،تو بنظر نمیاد به سگ علاقه داشته باشی.
بعد یک قدم دیگر جلو آمد، ستاره خواست کمی عقب برود که محکم به میز خورد؛ ضربهای که به میز وارد شد، لرزشی را در فنجان قهوهاش ایجاد کرد و چند قطره قهوه، روی میز سفید و تمیز افتاد.
-راستش سگو دوست ندارم، زیاد. فقط یه حس دلسوزی به همه حیوونا دارم. ولی اصلا فکرشو نمیکردم که مینو اینقدر عاشق سگ باشه.
مینو در حالیکه قربان صدقه سگش میرفت، با چشمان اشکآلودی از روی زمین بلند شد.
-ستاره! این سگ همه زندگی منه، وا چه حرفا میزنی؟
-آخه اونروز طوری اون گربه رو با سنگ هدف گرفتی، گفتم شاید از همه حیونا بدت میاد.
مینو با دلخوری جواب داد:
«فرق میکنه. اون یه گربه گرسنه بود، اصالت نداشت، شخصیت نداشت. ولی سگ من هم شخصیت داره، هم شناسنامه. تازه صاحبم داره.»
جملات آخر را خطاب به سگش طوری گفت که انگار در حال بازی با نوزادی چند روزه است.
دوباره رو به مرد کرد و با حالت متواضعانهای گفت: « هوغود
خیلی ممنونم ازت.. حسابی غافلگیرم کردی.»
مرد به طرف مینو رفت؛ چشمکی تحویلش داد. مشت گره کردهاش را آرام به بازوی مینو زد.
- حرفشم نزن. برو حالشو ببر.
بعد دهانش را نزدیک گوش مینو برد و خیلی آهسته زمزمه کرد:
«مزد کارته»
مینو اشکهایش را پاک کرد و در حالیکه سگ را بغل کرده بود، روی صندلی نشست.
-چیه؟ چشمات زده بیرون؟ سگ ندیدی تا حالا؟
ستاره دستش را زیر چانهاش گذاشت و روی میز خم شد.
-چرا سگ دیدم، ولی مینو رو با سگ تا حالا ندیدم. حالا چرا بهش میگی هوغود، بگو گیلاد.
مینو که انگار از سوالهای بیموقع ستاره، کلافه شده بود نفس عمیقی کشید و گفت: « یاد بگیر که تو گروه ما هرکسی ممکنه چندتا اسم داشته باشه.. باید تمرین کنی و بتونی هرکس و چندبار با اسمای مختلف صداش بزنی..»
بعد در حالی که خنده مسخرهای را گوشه لبش پنهان کرده بود اضافه کرد.
-تو بهت مرضیه میاد.. با اون سابقه داغون خونوادگیت.
ستاره طوری جا خورد که اخمهایش در هم رفت.
-من خودم صبرینارو دارم.. مرضیه رو بذار برای خودت.
مینو که انگار اصلا گوشهایش چیزی نمیشنید، صورتش را میان موهای پشمالوی حیوان خانگیاش غرق کرد، به طوریکه لرزه به اندام ستاره افتاد.
مینو صورت و پوزهی سگ را بوسید، سگ هم که انگار دوست قدیمیاش را میدید، چند بار پارس کرد و با فینفین کردن، رضایتش را اعلام کرد.
-مینو! بسه حالم بد شد.. راستش من حس خوبی به سگ ندارم؛ فکر میکنم، گاز میگیره.
مینو چند عطسه پشت هم زد و در حالی که با دستمال بینیاش را پاک میکرد، گفت: «نه بابا! آخی ببین چه معصومه! »
همان لحظه سگ پارس بلندی کرد، به طوریکه صندلی مینو کمی تکان خورد.
ستاره آنچنان خندید که اشک از چشمانش جاری شد.
#نویسنده: ف.سادات{طوبی}
✅کپی ممنوع
✅ در صورت داشتن سوال، به آیدی نویسنده پیام دهید👇(طوبی)
@tooba_banoo
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
YEKNET.IR - monajat - shabe 12 ramezan 1402 - rasouli.mp3
6.9M
🌙 #ماه_رمضان
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃هر #سحر منتظر يار نباشم چه كنم؟
🍃 من اگر اينهمه بيدار نباشم چه كنم؟
🎙حاج #مهدی_رسولی
👌بسیار دلنشین
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
Tahdir joze17.mp3
3.8M
#جزء_هفدهم🌺🌺🌺🌺
#تحدیر
#تندخوانی
🍃🌺خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانمون هر روز قرآڹ بخونيم😍😍😍😍
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸
📣 مسافرانى كه بايد #روزه بگيرند:
1⃣ مسافرى كه بعدازظهر سفر كند.
2⃣ مسافرى كه دائم السفر است.
3⃣ مسافرى كه سفر معصيت رفته است.
4⃣ مسافرى كه قصد اقامت كرده است.
5⃣ مسافر بعد از ۳۰ روز ترديد.
6⃣ مسافرى كه قبل از ظهر به وطن رسيده و افطار نکرده باشد
#پرسش_پاسخ_احکام
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
🌸🍃🌸🍃🌸