eitaa logo
رسانه الهی
351 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
692 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸 🍃🌷اين روزها دامن زمين گلباران است ! 🍃🌼كنار بهار بنشين 🍃🌷و شكوفه‌هاى شادى را بچين ! 🍃🌼نفس بكش طراوت زندگى را... 🍃🌷بگذار غم از دهان بيفتد ! 🍃🌼نه زندگى كه هر لحظه‌اش‌ 🍃🌷تازه‌دمِ تازه‌دم است ! باسعادت مبارکباد🌹 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🌸🌸🌸🌸
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افلاک ،در تبِ بارانِ شهاب 💓 در خاک ،بارشِ بارانِ گلاب🌸 آمد، رایحه‌ی خاک بهشت❣ ماهِ سلسله‌ی ابوتراب 💐ولادت علیه السلام مبارک باد 💐 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5965470559213978655.mp3
9.02M
🎵📚 این مجموعه به محبت خدا به بنده ها و محبت انسان ها با تکیه بر و پرداخته است. 🎵 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ 📚 #رمان #ستاره_سهیل #قسمت_صدودوازده خبر رفتن به کلاس دف را که به مینو رساند، مینو چ
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ 📚 -بیام اونجا چه‌کار! بشينم چرت و پرت‌های شمارو گوش بدم؟ ملوک خانم، دست مشت کرده‌اش را به دهانش نزدیک کرد. -استغفرالله! کفر نگو دختر! -چه کفری؟ دروغ میگم؟ خدایی یه کلمه گوش میدین دعا کمیل؟ همه‌اش یه‌ریز از دخترا و پسرای مردم حرف می‌زنین. فلانی این کارو کرد، فلانی اون کارو کرد! تو خونه راحت می‌شینم گوش میدم. عفت چادرش را از روی دسته مبل با تندی برداشت. -یعنی اگه ما حرف نزنیم مشکلی نداری با اومدن، نه؟ استکان کمرباریک خالی در دستش را محکم روی میز عسلی کنار مبل کوبید؛ موج صدایی که ایجاد شد، انگار صدای امواج مغزش بود. -خودم به عمو میگم که نمیام! دستش را به طرف در هال گرفت. -بفرمایید! خوش بگذره! فقط اگر بجای یا ربّ گفتن، غیبت من‌رو کردین، راضی نیستم، گفته باشم. زن همسایه نگاهش را از پای دردناکش به عفت چرخاند؛ مکثی کرد و بعد مثل فرفره از جایش بلند شد. انگار نه انگار که تا چند لحظه قبل، پایش کار نمی‌کرد. -اینجا جای موندن نیست! پناه برخدا! زبون نیست که، نیش ماره! عفت هم بدون هیچ حرفی دنبالش رفت. اما نگاهی که قبل از خارج شدن از خانه به ستاره انداخت، مانند تیری به قلبش پرتاب شد. با رفتن آن‌ها، نفس راحتی کشید. روی مبل لم داد و زیر لب آهنگی را که زمزمه کرد؛ آهنگی که چند وقتی میشد لقلقه‌ی زبانش شده بود.  arms.. تاریکی .... قلب خون آلودم را در آغوش می گیری Aniting our tear ful eyes رویاهایم ... چشمان اشک بارمان را متحد می کند .... فریبنده Enchanting در شب .... ابلیس را در اشک هایم می بوسم. Atnight …. I kiss the serpent in the tears برای سالها .... غم های تو سوگواری من است. For years …. The sarrow I've mourned گوش کن به صدای گریه فرزندان ماه من Har ken my moon child cry که آرزوی شی دیگر را دارند Yearning for another night ماتم مورد علاقه من Mourning my once beloved هیپونیزم و تاریکی Mez maized and raven dark جادوگر زندانی شب My pake enchantress of thee night از آخرین شمع سوزانم At last my candle's burning down ماه پاییزی سیاه غم انگیز می درخشد The winter moon is shining bleak جادوگر من برای تو For the my encbantress رویاهایم را فریب بده Enchating all my dreams زیبا و سیل اشک هایش Abeauty and her flood of tears سقوط شب قلب مرا در آغوش می گیرد Night fall embrace my heart جادوگر شب های من My pale enchantress of the night... ✅ در صورت داشتن سوال، به آیدی نویسنده پیام دهید👇(طوبی) @tooba_banoo رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افلاک ،در تبِ بارانِ شهاب 💓 در خاک ،بارشِ بارانِ گلاب🌸 آمد، رایحه‌ی خاک بهشت❣ ماهِ سلسله‌ی ابوتراب 💐ولادت ،عزیز دلمون❤️ مبارک 💐 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا