✅ #زیباترین_جمله مرحوم استاد علی صفایی حائری از نگاه مردم:
1⃣ برای کسی که دنیا وسعت دارد در خیمه مهدی جایی نیست.
📚 تو مى آيى، ص 18
2⃣ ولایت علی نه علی را دوست داشتن که فقط علی را دوست داشتن است.
📚 غدیر، ص 12
3⃣ دين نياز كسانى است كه عجز خود را در تدبير روابط باور كرده اند؛ روابطى پيچيده، كه همه ابعاد انسان را پوشانده و ديروز، امروز و فرداها را يكپارچه و مرتبط مى كند.
📚 روحانيت و حوزه، ص 10
4⃣ کفر متحرک به اسلام می رسد ولی اسلام راکد پدربزرگ کفر است. سلمان ها در حالی که کافر بودند حرکتشان آن ها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند رکودشان آن ها را به کفر پیوند زد.
📚 حرکت، ص 11
5⃣ تو نخواه که در روز اول تصمیمت، دلی را داشته باشی که زنده دل ها پس از سال های سال آباد کرده اند و قلب سلیمی را صاحب شده باشی که رسول ها با یک عمر ریاضت و رنج ساخته اند و به نزد خدا آورده اند.
📚 صراط، ص 14
6⃣ آنها كه روز را با خلق خدا به سر مىبرند بايد شب را با خدا باشند و از قرب او رزق بگيرند و از چشمه‌ی شب سيراب شوند، تا بتوانند بار برخوردهاى سنگين و درگيرىهاى مستمر روزشان را به دوش بگيرند.
📚 انتظار، ص 98
آدرس کانال در ایتا ⬇️
https://eitaa.com/mehshekan
🔖 #زیباترین_جمله مرحوم استاد علی صفایی حائری از نگاه مردم:
1⃣ برای کسی که دنیا وسعت دارد در خیمه مهدی جایی نیست.
📚 تو مى آيى، ص 18
2⃣ ولایت علی نه علی را دوست داشتن که فقط علی را دوست داشتن است.
📚 غدیر، ص 12
3⃣ دين نياز كسانى است كه عجز خود را در تدبير روابط باور كرده اند؛ روابطى پيچيده، كه همه ابعاد انسان را پوشانده و ديروز، امروز و فرداها را يكپارچه و مرتبط مى كند.
📚 روحانيت و حوزه، ص 10
4⃣ کفر متحرک به اسلام می رسد ولی اسلام راکد پدربزرگ کفر است. سلمان ها در حالی که کافر بودند حرکتشان آن ها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند رکودشان آن ها را به کفر پیوند زد.
📚 حرکت، ص 11
5⃣ تو نخواه که در روز اول تصمیمت، دلی را داشته باشی که زنده دل ها پس از سال های سال آباد کرده اند و قلب سلیمی را صاحب شده باشی که رسول ها با یک عمر ریاضت و رنج ساخته اند و به نزد خدا آورده اند.
📚 صراط، ص 14
6⃣ آنها كه روز را با خلق خدا به سر مىبرند بايد شب را با خدا باشند و از قرب او رزق بگيرند و از چشمه‌ی شب سيراب شوند، تا بتوانند بار برخوردهاى سنگين و درگيرىهاى مستمر روزشان را به دوش بگيرند.
📚 انتظار، ص 98
@meh_shekan