🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺 امروز سیزدهم محرم است، آیا می دانید این روز در کوفه چه اتفاقی افتاد؟
🔸بسیار مهم؛ با دقت بخوانیم تا به اقتدار اسرای أهل بیت پی ببریم
⛺ مکان: کوفه
🕓 زمان: سیزدهم محرم ۶۱ هجری قمری
🚩 اسرای اهل بیت(ع) در مجلس ابن زیاد و
بیانات مقتدرانه ی حضرت زینب (س)
🔹پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس شهدای کربلا را در شهر کوفه گرداندند، ابن زیاد در کاخ خود نشست و دستور داد سر مطهر امام حسین (ع) را در برابرش بگذارند. آنگاه زنان و کودکان آن حضرت را به همراه حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع)، در حالی که به طناب بسته بودند وارد مجلس کرده و در برابر تخت آن ملعون ایستاده نگه داشتند.
🔹وقتی حضرت زینب(س) در حالی که مندرسترین لباس خود را به تن داشت و به صورت ناشناس وارد مجلس ابن زیاد شد، زنان او را احاطه کردند. ابن زیاد پرسید: «این کیست که در آنجا با گروهی از زنان نشسته؟» حضرت زینب(س) پاسخ نداد.
🔹عبیدالله برای بار دوم و سوم سخن خود را تکرار کرد. یکى از آن زنان جواب داد: «این زن زینب دختر فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) است.»
ابن زیاد رو به زینب(س) کرد و گفت: «خدای را سپاس که شما را رسوا کرد و کشت و در آن چه که گفته بودید دروغتان را آشکار ساخت.»
حضرت زینب(س) با صلابت فرمود: «سپاس خداوندى را که ما را به وسیله پیغمبرش محمد(ص) گرامى داشت و ما را از پلیدیها پاک کرد. فاسق است که رسوا میشود و نابکار است که دروغ میگوید و الحمدللَّه این شخص ما نیستیم، بلکه دیگری است.»
🔹عُبیدالله گفت: «کار خدا را با برادرت و اهل بیت(ع) خود چگونه دیدی؟»
حضرت زینب(س) فرمود: « ما رایتُ الّا جَمیلا، من چیزی جز نیکی و زیبایی از جانب خداوند ندیدم. اینان گروهی بودند که خداوند شهادت را برایشان مقدّر کرده بود و به سوی جایگاه ابدی خود شتافته و در آن آرمیدهاند و خداوند و روز قیامت میان تو و آنان داوری خواهد کرد.»
🔹پسر زیاد از این سخنان به خشم آمد و گویی تصمیم بر قتل زینب(س) گرفته بود. عمرو بن حریث به عبیدالله گفت: «او زن است و زن را بر سخنانش ملامت نکنند!»
🚩پاسخ امام سجاد( ع) به ابن زیاد
بعد ابن زیاد رو به امام علی بن الحسین(ع) کرد و گفت: این کیست؟ گفته شد: علی بن الحسین است.
گفت: مگر علی بن الحسین را خدا نکشت؟
اینجا حضرت(ع) فرمود: برادری داشتم که نام او نیز علی بود، مردم او را کشتند.
عبید الله گفت: بلکه خدایش او را کشت.
در این هنگام امام سجاد(ع) این آیه ۴٢ سوره زمر را تلاوت فرمود:
«خداوند جان ها را به هنگام مرگ می گیرد.»
ابن زیاد خشمگین و گفت: هنوز جرأت پاسخگویی به من را داری؟! این را ببرید و گردنش را بزنید.
🔹در این هنگام عمه اش زینب(س) به او چسبید و عرض کرد: «ای پسر زیاد، تو که کسی برای من باقی نگذاشتی، اگر تصمیم کشتن این یکی را هم گرفته ای مرا نیز با او بکش.»
امام سجاد به عمه اش فرمود: «عمه جان آرام باش تا من با او سخن بگویم.»
🔹امام سجاد(ع) رو به آن ملعون کرده و فرمود: «ای پسر زیاد، مرا از مرگ می ترسانی؟ مگر نمی دانی که کشته شدن عادت ما و شهادت مایه سربلندی ماست.»
🚩 خطبه فاطمه صغری
🔹نقل شده که دختر امام حسین(ع) نیز به ایراد سخنرانی پرداخت، که محتوای خطبه ایشان عبارت است از:
-حمد و ثناء خداوند و اقرار به رسالت پیامبر(ص). -درباره شهادت امام حسین(ع). -عدم یاری کوفیان و شهادت امام علی(ع). -جایگاه و فضائل اهل بیت(ع). -سرزنش کوفیان. -وعده عذاب دنیوی و اُخروی به کوفیان.
🚩اسرای اهل بیت (ع) در زندان کوفه
🔹پس از مجلس سوم ابن زیاد، و جواب های مقتدرانه ی از سوی امام سجاد و حضرت زینب علیهما السلام به ابن زیاد داده شد، اهل بیت (ع) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند.
🚩خبر شهادت امام حسین (ع) در مدینه و شام
🔹در این روز نقل شده که ابن زیاد به مدینه و شام، نامه نوشت و خبر شهادت امام حسین (ع) را منتشر ساخت.
📖منابع:
۱. الاحتجاج ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. اللهوف ۷. بحارالأنوار ۸. آینه در کربلاست ٩. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز چهاردهم محرم است، آیا می دانید در این روز چه اتفاقی افتاد؟
⛺ مکان: کوفه
🕓زمان: ۱۴ محرم الحرام ۶۱ هجری قمری
🔹این روز در حالی که خاندان و اهل بیت امام حسین(ع) در اسارت به عزاداری مشغول بودند، ابن زیاد به یزید ملعون نامه نوشت و جریانات کربلا را گزارش داد و از وی پرسید که با سرهای بریده و اسرا چه کند؟
🔹به اُسراء و خاندان امام حسین(ع) بسیار بد می گذشت مخصوصا اینکه عزادار بودند و مشکلات از هر جهت و از جانب عبید الله ابن زیاد به ایشان وارد می شد.
🔹در طول مدتی كه در كوفه و در میان مردم به عنوان اسیر جنگی حركت میكردند سرها بالای نیزه بود و اسرا در كجاوههای جا داده شده بودند و آنان كه خیال میكردند اسرا از خارجیان هستند و بر خلیفه یزید خروج کرده اند، جسارت و اهانت میكردند.
🔹در برخی خبرها آمده كه ابن زیاد بعد از آنكه یک روز یا در برخی اقوال چند روز، سرها را در كوچهها و محلههای كوفه گردانید، آن سرها را به شام نزد یزید بن معاویه حرکت داد.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخنف۶. اللهوف۷. بحارالانوار۸. آینه در کربلاست.
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز پانزدهم محرم است، آیا می دانید در این روز چه اتفاقی افتاد؟
⛺ مکان: کوفه
🕓 زمان: پانزدهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری
🚩 حرکت دادن سرهای شهدا و اُسراء به سمت شام
🔹در برخی از نقل ها آمده که در این روز قرار شد سرهای شهدا را در صندوقها گذاشته و به سمت شام حرکت دهند و هدف آنان این بود که با نزدیک شدن به شهرها سرها را بر نیزه افراشته کنند تا قدرت و پیروزی خود را نشان بدهند و ترس و دلهره بیافرینند و راه را بر خیزشها و حرکتهای انقلابی سد کنند.
🔹بنابراین گزارش، فرماندهان و حاملان سرهای شهداعبارت بودند از:
حربنقیس جعفی، ابو بردةبنعوف ازدی، طارقبنابیظبیانازدی، مخفَربنثعلبه، شمربنذیالجوشن و گروهی از اهل کوفه. برخی همراهی عمربنسعد را نیز نوشتهاند.
🔹شایان ذکر است گزارشهایی مبنی بر زیارت سر اباعبدالله (ع) و سایر شهیدان توسط پیامبر (ص) و دیگر انبیا و آمدن فرشتگان به محضر پیامبر (ص) و تقاضای مجازات حاملان سر وجود دارد. یکی از این روایات، نزول عذاب و خاکستر شدن بدن ۵۰ حامل سر است. ( برخی از جزییات ان شاءالله خواهد آمد)
🔹در هرحال، حاملان سرها هر چند مأموریت داشتند از شهرهای بین راه بگذرند و برای قدرتنمایی و ارعاب و وارونه نشان دادن حقیقت، در آن شهرها تبلیغ کنند و سرها را بر نیزه افراشته کنند، اما ترس از درگیری و شورش قبایل عرب باعث میشد که گاه از بیراههها حرکت کنند، به همین سبب مسیر طولانیتر و گاهی با بینظمی مواجه میشد.
🔸اما ناگفته نماند که طبق قول مشهور، همراهی سر مقدس اباعبدالله و برخی شهدا با کاروان اسیران انجام شده است، و ان شاءالله در گزارشات بعدی به برخی از منازل و اتفاقات مهم بین کوفه تا شام اشاره خواهد شد.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. آینه در کربلاست
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺شانزدهم محرم الحرام ۶۱ هجری قمری
⛺ منزلگاه:کوفه
🔹تقریبا مثل چنین ایامی اُسرای کربلا را به سمت شام حرکت دادند. در طول این ۱۰ الی ۱۵روز مسیر کوفه تا شام، منزلگاه های متعددی طی شد و اتفاقات مهمی رخ داد که ان شاءالله به مناسبت و در طی روزهای متمادی تا ابتدای صفر ( روز ورود کاروان به شام ) گزارش هر منزلگاه و وقایع آن ها بیان خواهد شد.
🔸توجه: چون روز های مسیر کوفه تا شام دقیق در تاریخ گفته نشده اما سعی می کنیم گزارش تقریبی در هر یک از ایام و مطابقت آنها با منزلگاه های پیش رو، ارائه شود.
🚩 شیوه حرکت کاروان اسرا:
🔹۱. بر گردن امام سجاد(ع) طوق آهنین و بر دست و پایشان زنجیر بسته بودند. زنان و کودکان را بر شتران نشاندند.
🔹۲. در این کاروان نام علی بن الحسین(ع)، فاطمه بنت حسین، سکینه بنت حسین، زینب بنت علی، و دختران و زنان و کودکان را ذکر کرده اند.
🔹۳. ابن زیاد دستور داده بود سریع و با عجله حرکت کنند. در برخی منابع اشاره شده است که سرها را جلوتر فرستاد و اسیران را پشت سر آنها روانه کرد.
🔹۴. تعداد همراهان با قافله اسیران که با همه امکانات نظامی و تدارکاتی حرکت کردند و کار حفاظت از سرها را به عهده داشتند هزار نفر ذکر شده است.
🔹۵. این گروه ماموریت داشتند سرها را در همه شهرهای سر راه بچرخانند.
🔹۶. نوشته اند در طول راه امام سجاد(ع) تقریبا ساکت بود و با هیچ کس سخن نگفتند مگر در برخی از منزلگاه ها جهت روشنگری.
🔹۷. سرها را در صندوق ها نهاده بودند و به هر منزلی که می رسیدند بیرون می آوردند و بر نیزه می کردند و در تمام مدت، نگهبانی شدید می کردند و هنگام حرکت دیگر بار به صندوق برمی گرداندند.
🔹۸. کسی در راه، حق گریه کردن نداشت. سید بن طاووس از امام محمدباقر(ع) نقل کرده است که پدرم فرمود: «چون ما را به نزد یزید می بردند، مرا بر شتر برهنه سوار کرده بودند و زنان اهل بیت را نیز بر شترهای برهنه سوار کرده بودند و در عقب من بودند و سر بزرگوار پدرم بر سر نیزه بود و در پیش روی ما می بردند و نیزه داران، آن کافران بر دور ما احاطه کرده بودند و هر یک از ما را می دیدند که آب از دیده ما جاری می شود، نیزه را بر سر ما می کوبیدند.»
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد.
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز هفدهم محرم است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی سرهای مقدس شهدای کربلا و کاروان اسرای اهل بیت در چه منزلگاهی قرار گرفت و چه اتفاقی افتاد؟
⛺منزلگاه اول، نزدیک فرات
🔹اولین منزلگاهی که مأموران ابنزیاد - که حامل سر مبارک امام حسین علیهالسلام بودند- از مرکبهای خود فرود آمدند و مشغول میگساری و عیاشی شدند. ناگهان دستی از دیوار پدیدار شد و با قلمی آهنین این چند بیتی را با خون بر دیوار نوشت:
« اَترجو اُمة" قتلت حسینا"
شفاعة جَده یوم الحساب
آیا امتی که حسین را کشتند، امید شفاعت جد او را دارند در روز حساب؟! »
🔹با مشاهده این صحنه ی عجیب، آنان برخاسته و آن سر مقدس را ترک کرده و پا به فرار گذاشتند، و سپس بازگشتند.
و باز برای بار دیگر دیدن که چنین نوشته:
« فَلا والله ليسَ لهم شفيع
و هم يومَ القيامة في العذاب
نه، به خدا سوگند كه براي چنين مردم تاريك انديش و شقاوت پيشه اي شفاعتگري نخواهد بود؛ و آنان در روز رستاخيز در عذاب سهمگين خدا گرفتار خواهند بود.»
🔹سلیمان بن یسار گفته است: سنگی را یافتند که بر آن نوشته شده بود:
« لا بُدَ ان ترد القیامة فاطمه و قمیصها بدم الحسین ملطخ ویل لمن شفعاؤه خصمائه و الصور فی یوم القیامة ینفخ.
بی گمان فاطمه علیها السلام در روز محشر خواهد آمد در حالی که پیراهن او به خون حسین آغشته است؛ وای بر کسی که شفیعان او دشمنانش باشند، هنگامی که روز قیامت در صور دمیده شود.»
🔹همچنین نقل شده که حاملان سر مقدس امام، در این منزلگاه بودند که صدای نوحه فرشتگان را شنیدند:
« ای کسانی که به نادانی خود، حسین را کشتید! بشارت باد شما را عذاب و شکنجه؛ همه اهل آسمان شما را نفرین کنند از پیامبر و فرشته و دیگر طوایف؛ شما بر زبان سلیمان و موسی و عیسی صاحب انجیل لعنت شدهاید.»
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد.
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز هجدهم محرم است، آیا می دانید تقریبا در چنین روزی سرهای مقدس کربلا و اسیران در چه منزلگاهی قرار گرفت و چه اتفاقی افتاده؟
⛺منزلگاه تَکْریت
🔹از آنجایی که مأموران ابن زیاد از قبایل عرب بیمناک بودند که شاید هنوز قدری از غیرت دینی که در ایشان باقی مانده و آنان را وادار کنند که سر امام علیهالسلام را از دستشان بگیرند، از این روی دور از جاده اصلی، و از بیراهه حرکت میکردند.
🔹لذا سر مقدس را از شرق «حصاصه» برده و در «تکریت» قرار گرفتند. آنها والی آنجا را از ورود خود آگاه کردند. او افراد بسیاری را با پرچم به استقبال آنان روانه کرد! و اگر کسی از صاحب سر سؤال میکرد، میگفتند: خارجی است!( یعنی کسی که بر یزید خروج کرده )
🔹مردی نصرانی که آن سر را دیده و آن پاسخ در مورد خارجی بودن امام و اهل بیت را شنیده بود، با خود گفت: این چنین نیست که میگویند، این سر حسین بن علی فرزند فاطمه است و من خود در کوفه بودم که او را شهید کردند.
اینجا بود که سایر نصرانیان از این واقعه آگاه شدند و به تعظیم و اجلال آن حضرت ناقوسها را شکستند و گفتند:خداوندا! از شومی و عصیان این قوم که فرزند پیغمبر خود را کشتهاند، به تو پناه میبریم.
🔹سربازان چون این حال را مشاهده کردند زیاد در تکریت نمانده و راه بیابان را در پیش گرفتند و از آنجا کوچ کردند.
🔺نکته:
همانطور که ملاحظه شد گاهی زمینه های هدایت در یک فرد نصرانی وجود دارد که در یک شخص به ظاهر مسلمان -که با اختیار خودش، خود را گمراه ساخته- وجود ندارد.
خدا عاقبت ما را ختم بخیر کند.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. کامل بهایی.
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز نوزدهم ماه محرم الحرام است آیا می دانید تقریبا در این روز کاروان اسرا و سرهای مقدس شهدای کربلا در چه منزلگاهی قرار گرفت و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه های مشهد النقطه و وادی النخله
🔹حاملان سر مقدس در اثنای راه به مشهد النقطه رسیدند و سر مقدس امام حسین علیه السلام را بر روی سنگ بزرگی که آنجا بود نهادند، ناگهان قطرات خون از آن سر مقدس بر آن سنگ چکید و پس از آن هر ساله در روز عاشورا از آن سنگ خون میجوشید! و مردم از اطراف بر گرد آن صخره اجتماع میکردند و مجلس عزا و ماتم برای امام حسین علیهالسلام برپا میداشتند.
🔹آن صخره تا ایام عبدالملک بن مروان بجای بود، و او دستور داد که آن سنگ را از آنجا منتقل کردند و دیگر معلوم نشد که آن را کجا بردند! ولی مردم، بنای یادبودی در محل آن سنگ احداث کردند و بارگاهی بر روی آن قرار دادند و آنجا را «نقطه» یا «مشهد النقطه» نامیدند.
🔹همچنین سربازان ابن زیاد، شب را در «وادی النخله» فرود آمدند اما در طول شب صدای نوحه جنیان را شنیده می شد که چنین می خواندند:
« نساء الجن یبکین من الحزن شجیات
و اسعدن بنوح للنساء الهاشمیات
و یندبن حسینا عظمت تلک الرزیات
و یلطمن خدودا" کالدنانیر نقیات
و یلبسن ثیاب السود بعد القصبیات.
ترجمه: زنان جن از غصه و حزن میگریند، و برای زنان هاشمی نوحه مینمایند؛ بر حسین و بزرگی این مصیبتها ندبه میکنند و بر چهره خود لطمه میزنند؛ و جامههای سیاه بعد از لباسهای کتانی در بر میکنند».
🔺ناگفته نماند در برخی از نقل ها آمده که امروز کاروان اسرا را از کوفه به طرف شام حرکت دادند. اما به جهت اینکه سربازان دشمن می خواستند در شهرها و منزلگاه های مختلف، قدرت نمایی کنند و از طرفی به عیاشی و استراحت مشغول بودند حرکت آنها آهسته و توقف آنها طولانی بود. لذا راه کوفه تا شام را حدود پانزده روز طی کردند. از این جهت ما نقلی که می گوید پانزدهم محرم از کوفه حرکت کردند را برگزیدیم.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. کامل بهایی
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز بیستم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، در مسیر کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه موصل
🔹ماموران ابن زیاد راه موصل را در پیش گرفتند و با پیکی، والی «موصل» را از ورود خود باخبر ساختند، وی دستور داد شهر را زینت کرده و گروهی را به بیرون از شهر فرستاد.
🔹اما مردم گفتند: بدون تردید، این سر حسین بن علی فرزند رسول خداست. از این رو عده بسیار زیادی، آماده جنگ شدند تا سر مطهر را از آنان بستانند و زیارتگاهی برپا کنند و والی خائن خود را از دم شمشیر بگذارنند؛ آنها چنین می گفتند: «تباً لقوم کفروا بعد ایمانهم اَضلالة بعد هدی؟ ام شکٌ بعد یقین؟
وای بر گروهی که بعد از ایمان کافر شدند، آیا گمراهی بعد از هدایت و شک پس از یقین؟! »
🔹لذا چون مأموران از قصد مردم باخبر شدند، ترسیدند و مسیر خود را تغییر داده و به قصد منزلگاه بعدی حرکت کردند.
🔺نکته: اگر مردم حق را بشناسند و در برابر ظالمین متحد باشند و برای یک هدف مقدس یکدل و یکصدا گردند، ستمگران هیچگاه نمی توانند جولان دهند و قدرت نمایی کنند.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. کامل بهایی.
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز بیست و یکم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه نصیبین
🔹وقتی کاروان به «نصیبین» رسیدند، منصوربنالیاس-حاکم شهر- دستور زینت شهر داد با هزار آینه!...جشن و سرور شروع شد.
حامل سر امام حسین علیه السلام همین که خواست وارد شهر شود اسب او فرمان نبرد. چند اسب دیگر آوردند فایده نداشت. ناگاه سر از روی نیزه به زمین افتاد. فردی به نام ابراهیم موصلی سر را برداشت، و چون امام(ع) را شناخت گفت: این سر اباعبداللهالحسین علیه السلام است.
همین باعث شد تا مردم آنان را به درون شهر راه ندهند و نقطه افتادن سر امام «مشهد حسین علیه السلام » نامیده شد و زیارتگاه مردم گردید.
🔹حضرت زینب سلام الله علیها همین که سر برادر را در ورود به نصیبین بر نیزه دید با ناله ای جانسوز، این جملات را فرمود:
« آیا ما را به اجبار در شهرها و بیابانها میگردانید در حالی که بر جدّ ما وحی نازل میشد. به خدای عرش و پیامبرش کافر شدید، آنسان که گویی پیامبری ندیده اید. امروز ما گریه میکنیم و فردا در قیامت و آتش، صدای گریه شما بلند است.»
🔺نکته: حضرت زینب کبری سلام الله علیها که علمدار روشنگری و پیام آور عاشوراست همواره در طول مسیرِ اسارات، حق را تبیین و چهره ی ظلم را برملا می کند و گویی این لشکریان دشمن هستند که در اسارت و تگنا قرار می گیرند.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. کامل بهایی .
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز بیست و دوم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه هایی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه های«عین الورده»،«رقه»، «بسَر»
🔸کاروان، صبحگاهان به «عین الورده» رسید و والی آنجا را خبر کردند، او و اهل آن شهر پذیرفتند که آن سرها در شهر بگردانند، و مقرر شد که از باب اربعین داخل گردند.
🔸سر منور را در میدان شهر بر نیزه کردند، و از صبح تا بعد از ظهر در معرض تماشای مردم قرار دادند، گروهی شادمانی میکردند که سر، خارجی است، و جمعی گریان بودند.
🔸آنگاه مأموران ابن زیاد، سر شهدا و اسیران را از «عین الورده» حرکت دادند و طی طریق کردند تا به «رقه» رسیدند.
🔸هنگامی که کاروان از «رقه» عبور کردند، بسوی فرات ره سپردند تا به نزدیکیهای «بسَر» رسیدند و از این مکان به والی «حلب» نامهای نوشتند و آنان را از جریان کار خود آگاه ساختند.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. کامل بهایی.
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز بیست و سوم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه دعوات
🔸مأموران چون به نزدیک «دعوات» رسیدند، نامهای به والی آنجا نوشته که:
« ما سر حسین را با خود آوردهایم »
او چون بر مضمون نامه آگاه شد، دستور داد تا در بوقها و کرناها بدمند و خود نیز برای استقبال از شهر بیرون آمد. سپس سر مقدس امام را بر نیزه زده و از دروازهای که آن را اربعین مینامیدند وارد نموده و در یکی از میدانهای شهر، آن سر مطهر را از ظهر تا عصر در معرض تماشای مردم قرار دادند.
🔸در این شهر نیز گروهی گریان بودند و جماعتی شادی میکردند و میگفتند: این سر خارجی است که بر یزید خروج کرده است!
پس شب در آنجا ماندند، و صبح به طرف «حلب» حرکت کردند.
🔸در برخی نقل ها آمده امام سجاد علیهالسلام در آن هنگام گریست و این شعر را خواند:
« لیت شعری هل عاقل فی الدیاجی
بات من فجعة الزمان یناجی
انا نجل الامام ما بال حقی
ضائع بین عصبة الاعلاج
ای کاش میدانستم که شخص خردمندی هست که در ظلمتها بیتوته کند و از سختیهای زمان زمزمه نماید؛ من فرزند امام هستم، چه شده است که حق من ضایع شود بین این گروه کفار».
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. کامل بهایی.
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز بیست و چهارم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه حلب
🔹چون سربازان و حاملان سرهای مقدس به نزدیک «حلب» رسیدند نامه به حاکمش نوشتند. او بسیار خوشحال شد و علَمها برداشته با اهل حلب تا سه میل (یک فرسخی) لشکر را استقبال کرد و آنها را به شهر آورد، و از آنها ضیافت نمود!
🔹در سمت غربی «حلب» کوهی است که آن را «جبل جوشن» مینامند و از آن مس استخراج کرده و به سایر شهرها میفرستادند، بنا بر نقلی در معجم البلدان آمده، آن هنگام که خاندان و اهل بیت امام حسین علیهالسلام را بدانجا عبور افتاد، آن معدن از بین رفت، زیرا نقل شده یکی از همسران امام حسین علیهالسلام در دامنه آن کوه، فرزند خود را سقط کرد. چون او از اهالی آن معدن آب و نان خواست ولی آنان مضایقه کرده و دشنام دادند! او آنها را نفرین کرد و پس از آن دیگر کسی از آن کوه سود نبرد.
در قسمت جنوب آن کوه، مکانی است که آن را «مشهد السقط» و «مسجد الدکَه» مینامند، و نام آن فرزند سقط شده، محسن بن حسین علیهالسلام است.
🔺نکته
در تاریخ آمده است که امام حسین علیه السلام پنج همسر داشتند به نام های:
۱.شهربانو(مادر امام زین العابدین)، ۲.لیلا(مادر حضرت علی اکبر)، ۳.رباب(مادر حضرت علی اصغر)، ۴.ام اسحاق(مادر حضرت رقیه)، ۵.زنی از قبیله قضاعیه که به احتمال زیاد همان همسری باشد که فرزند خود را در نزدیک حلب سقط کرد.
📖منابع:
۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. معجم البلدان ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی.
#کاروان_عاشورایی
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز بیست و پنجم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
🔹ماجرایی مهم از سر مقدس امام حسین(ع)
⛺️منزلگاه قنسرین
🔸مأموران ابن زیاد، به همراه سر امام حسین علیهالسلام در منزلی به نام «قنسرین» فرود آمدند.
مرد راهبی از صومعه خود بیرون آمد و مشاهده کرد که از آن سر مقدس نوری بسوی آسمان بالا رفت.
🔸پس به نزد آن لشکر و نگاهبانان آمده و گفت: از کجا آمدهاید؟ گفتند: از عراق، با حسین جنگ کردهایم!
راهب گفت: با پسر دختر پیغمبر و فرزند پسر عمّ رسول و پیغمبر خودتان؟
گفتند: آری!
گفت: وای بر شما! اگر عیسی بن مریم را فرزندی بود ما او را برچشمان خود مینشاندیم.
از شما تقاضایی دارم!
گفتند: چیست؟
گفت: به امیر خود بگوئید، ده هزار درهم نزد من است که از پدرانم به ارث بردهام آن را از من بگیرد و این سر مقدس را تا هنگام رفتن از این جا در اختیار من بگذارید.
🔸پس هنگامی که راهب درهم ها را به آنان داد آن سر مقدس را گرفت و به صومعه ی خویش برد و با گلاب شست، و با مشک و کافور خوشبو گردانید، و بر سجاده ی خویش گذاشت و بنالید و بگریست، و به آن سر منور می گفت:
یا ابا عبد الله! به خدا سوگند بر من گران است که در کربلا نبودم که جان خود را فدای تو کنم، یا ابا عبد الله! هر گاه جدت را ملاقات کردی گواهی بده که من شهادتین را گفتم، و در خدمت تو اسلام آوردم.
آنگاه راهب مسلمان شد (و کسانی هم که با او بودند مسلمان شدند).
🔸چون آن گروه صبح کردند، آن سر مقدس را از راهب گرفته و حرکت کردند. و هنگامی که به میان وادی رسیدند، دیدند که آن ده هزار درهم به سنگ تبدیل شده است.
🔺نکته
حتی سر مقدس اباعبدالله علیه السلام در مسیر کاروان، افراد بیدار دل را هدایت می کند و با حقیقت اسلام آشنا می شوند و کسانی که سنگدل و ستم کارند بر گمراهی آن ها افزوده می شود هر چند حاملِ سر بهترین مخلوق خدا باشند!
خدایا! ما را در مسیر هدایت و سعادت رها مگردان...
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ١١ با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
#کاروان_عاشورایی
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز بیست و ششم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه هایی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه معرة النعمان و شیزر
🔹چون حاملان سر به «معرة النعمان» رسیدند، اهالی آنجا به آنان خدمت کرده و خوراک و نوشیدنی در اختیار آنان قرار دادند و پاسی از روز را در آنجا ماندند و از آنجا رهسپار «شیزر» شدند.
🔹وقتی به «شیزر» رسیدند، پیرمردی گفت: این سر که به آنان همراه است، سر حسین بن علی(ع) است. اهالی آنجا با هم سوگند خوردند که به هیچ روی، آنان را به منطقه خود راه ندهند، لذا آنان بدون آنکه در آنجا توقف کنند، به حرکت خود ادامه دادند تا به منزلگاه بعدی رسیدند.
🔺نکته
تفاوت مردمان دو منطقه به خوبی مشاهده شد. یک منطقه از لشکر کفر و باطل استقبال می کنند و مورد پذیرایی قرار می دهند! و منطقه ی دیگر از آنها تبری می جویند. مهم این است چقدر معرفت و روحیه آزادگی داشته باشیم.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین(ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی
#کاروان_عاشورایی
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز بیست و هفتم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاه هایی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه های کفر طالب و سیبور
🔸وقتی ماموران به کفرطالب رسیدند، اهالی آنجا نیز درها را به روی آنان بستند و حاملان آن سر مقدس، هر چه از آنان آب طلب کردند، گفتند: به شما آب نمیدهیم، چرا که حسین(ع) و اصحاب او را تشنه شهید کردهاید.
آنان به ناچار از «کفر طالب» کوچ کرده و به «سیبور» رسیدند.
🔸پیرمردی از هواداران عثمان، مردان و جوانان «سیبور» را گرد آورده و گفت:
زینهار! فتنه می کنید؟ راه دهید تا مانند دیگر شهرها از اینجا بگذرند!
اما جوانان امتناع کردند، پل ارتباطی آن منطقه را خراب کردند و سلاح بر گرفته آماده جنگ شدند.
از طرفین تنی چند کشته شدند.
ام کلثوم علیها السلام آن جوانان را دعا نمود که خداوند ارزاق آنها را ارزان و آبشان را گوارا سازد و شر ستمگران را از آنان باز دارد.
🔸از امام سجاد علیهالسلام نقل شده که اشعاری را در «سیبور» خوانده است که از آن جمله این بیت است:
« آل الرسول علی الاقتاب عاریة
و آل مروان یسری تحتهم نجب
آل پیامبر بر شتران بی جهاز سوار شوند، و آل مروان سوار بر مرکبهای نجیب شوند ».
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۱۰. کامل بهایی.
#کاروان_عاشورایی
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز بیست و نهم محرم الحرام است. آیا می دانید تقریبا در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاهی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه بَعلَبَک
🔸قبل از رسیدن به شهر شام، آخرین منزلگاهی که کاروان اسرا و حاملین سرهای مقدس شهدای کربلا وارد آن شدند، شهر بعلَبک است. گفته شده که وقتی سربازان ابن زیاد به «بعلبک» رسیدند، والی آنجا را از ورود خود باخبر ساختند و او نیز اهالی آنجا را به پیشواز فرستاد در حالی که پرچمهایی را با خود حمل میکردند و فرزندان خود را به تماشای اسیران آورده بودند!
🔸هنگامی که حضرت ام کلثوم علیهاالسلام چنین صحنه هایی را دید، با ناراحتی و عصبانیت عرض کرد:
«اباد الله خضراتهم و لا اعذب الله شرابهم و لا رفع الله ایدی الظلمة عنهم»!
خداوند عمران و آبادانی آنها را نابود و آب آنها را شیرین نگرداند و دست ستمگران را از سر آنها کوتاه نکند».
🔸وقتی حضرت ام کلثوم آن جملات را بیان کرد، امام زین العابدین علیهالسلام زمانی که این کلمات را از عمه ی خود شنید، گریست و فرمود:
« و هو الزمان فلا تفنی عجائبه
من الکرام و ما تهدی مصائبه
یا لیت شعری الی کم ذا تجاذبنا
فنونه و ترانا لم نجاذبه
یسری بنا فوق اقتاب بلا وطا
و سائق العیس یحمی عنه غاربه
کاننا من اساری الروم بینهم
کان ما قاله المختار کاذبه
کفرتم برسول الله و یحکم
فکنتم مثل ما ضلت مذاهبه
این، همان زمان است که شگفتیهایش از نظر بزرگان پایانپذیر نیست و مصائب آن نامشخص است؛ ای کاش میدانستم که مشغلههای زمان تا به کجا ما را به دنبال خود میکشاند و میبینی که ما او را به خود نمیکشانیم؛ ما را بر شتران عریان و بی جهاز در هر شهر و دیاری میگردانند و کسانی از دنبال، دارندگان مهار شتران را حمایت میکنند ؛ گویا ما در میان آنان چون اسیران رومیان و گویا آنچه را پیامبر بیان فرموده است نادرست بود! وای بر شما، نسبت به رسول خدا کفران پیشه کردید و شما به گم کرده راهی میمانید که راهها را نمیشناسد».
🔸همچنین نقل شده که سیده خوله دختر امام حسین(ع) کودک خردسالی بود که سختی و مشقت سفر طولانی را بدون اینکه دشمنان رحم و مروتی نسبت به وی و دیگر اسرا از خود نشان دهند، تحمل کرد، به گونهای که قوای بدنی وی رو به تحلیل رفت و از پشت شتر به زمین افتاد و شهادت رسید و امام زین العابدین (ع) وی را در ورودی شهر دفن کرد.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. کامل بهایی ١٠. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه.
#کاروان_عاشورایی
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺امروز اول ماه صفر است. آیا می دانید در چنین روزی، کاروان اسرا و سرهای مقدس کربلا به کدام منزلگاهی رسیدند و چه اتفاقی افتاد؟
⛺️منزلگاه شهر شام
🔹بعد چندین روز اسارات و گذر از شهرهای مختلف، به هرحال اهل بیت رسول اکرم (ص) را همراه سرهای نورانی و پاک به شام آوردند. چون نزدیک دروازه دمشق رسیدند، ام کلثوم علیها السلام، شمر لعنة الله علیه را صدا زد و فرمود:
ما را از دروازهای وارد کنید که مردم کمتر اجتماع کرده باشند و سرها را از میان محملها دور کنید تا نظر مردم به آنان جلب شده به نوامیس رسول خدا (ص) نگاه نکنند.
🔹اما شمر ملعون کاملا بر خلاف خواست ام کلثوم علیها السلام عمل کرد و کاروان اهل بیت را از دروازه ساعات - که برای ورود کاروان تزیین شده بود و مردم زیادی در آنجا اجتماع کرده بودند - وارد شهر کرد، و اهل بیت عصمت علیهم السلام و سرهای مقدس را در این دروازه نگه داشت تا در معرض تماشای مردم قرار گیرند، سپس آنان را در نزدیکی درب مسجد جامع دمشق، در جایگاهی که اسیران را نگاه میدارند، قرار داد.
🔹در بعضی از نقلها آمده است که: اهل بیت را سه روز در این دروازه نگه داشتند.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست. ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه ۱۰. کامل بهایی
#کاروان_عاشورایی
#اربعین
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺دوم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام
🔹اسرای كربلا را پس از ورود به شام در پلكان مسجد (محلی كه توقف گاه اسیران بود) نگه داشتند، پیرمردی از اهل شام نزد اسرا آمد و گفت: حمد، خدا را كه شما را كشت و نابود كرد و آشوب را خاموش كرد... چون سخنش تمام شد، امام سجاد(ع) به او فرمود: آیا قرآن خدا را خواندهای؟
گفت: آری
فرمود: این آیه را خواندهای:
«قل لا اسئلكم علیه اجراً الا المودةَ فی القربی»
«بگو من بر اجر رسالتم چیزی از شما جز مودت و دوستی با اهل بیتم و خویشانم نمیخواهم»؟
گفت: آری.
فرمود: ما خویشان پیامبریم... سپس حضرت فرمود: این آیه را خواندهای:
«انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا»
«خداوند میخواهد رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاكیزه گرداند»؟
گفت: بله خواندهام.
حضرت فرمود: اهل بیت ما هستیم.
🔹بعد از سخنان امام، مرد شامی سخت متاثر شد و دستانش را به سوی آسمان بلند كرد و گفت:
خدایا من از دشمنان آل محمد و كشندگان آنان بیزاری میجویم.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخنف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی ع
#کاروان_عاشورایی
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺 امروز سوم صفر است آیا می دانید تقریبا در چنین روزی در مجلس یزید چه گذشت و حضرت زینب کبری سلام الله علیها چه فرمود؟
🕓سوم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام
🔸تقریبا در این روز اسرای اهل بیت را در حالی كه به ريسمان بسته شده بودند، به مجلس يزيد وارد كردند، وقتي بدان حال در پيش روی يزيد ايستادند، سر امام حسین علیه السلام را در برابر يزيد ميگذارند و اين صحنه از سوزناكترين صحنههايي است كه براي امام سجاد و حضرت زینب علیهما السلام اتفاق ميافتد. چرا كه يزيد ملعون بر سر امام توهين كرده و شماتت می كند و با گفتن اشعاری خود را پيروز ميدان ميداند و به مردم اجازه حضور می دهد و در آن مجلس به لبهای مقدس امام جلوی چشم اسرا خيزران می زند.
🔸گويا در اين مجلس است كه يك مرد شامي به خود اجازه ميدهد و اين جسارت بزرگ را ميكند. دختر امام حسين به نام فاطمه را از يزيد به كنيزی ميخواهد اما با پاسخ تند دختر امام و حضرت زينب روبرو میشود.
🔸بعد از گفت و گویی ميان حضرت زينب و يزيد، ایشان خطبهاي در مجلس يزيد ايراد ميكنند و شجاعانه به اعمال پليد يزيد اشاره ميكند و يزيد را در مجلس خود رسوا و خار ميكند.
🔹آن حضرت بدون اینکه اعتنایی به هیبت و پادشاهی یزید داشته باشد و یا توجهی به شکوه و سلطنتش نماید درحالیکه جبروت پادشاهی و پیروزی خیالی او را به سخره میگیرد و در مرحله نخست ریشه افکار فاسد او را مورد هدف قرار میدهد.
🔹حضرت زینب (س) تعریفی دیگر از عزت و کرامت را ارائه میدهد و تصویری متفاوت را از ذلت و حقارت به نمایش میگذارد و با ویران نمودن بنیانها افکار مادی یزید که بر پرتگاه آتش نهاده شده بود، زمینه را برای ایجاد بنیانی بر اساس تقوا و ارزشهای اسلامی آماده میسازد.
🔹حضرت زینب (س) با سخنانش دمشق را بهشدت منقلب کرد. ایشان نگذاشت یزید شهد پیروزی را بچشد و آنچه را که یزید، مایه شیرینی کام خود میدانست در دهانش تلختر از زهر ساخت.
🔹حضرت زینب کبری (س) با سخنان خود به مجلسیان فهماند که چه کسی بر آنان حکومت میکند و به نام که حکومت میکند و اینان که زنجیر بر گردن نهاده و پیش تخت او ایستادهاند، چه کسانی هستند...
🔺 الحق که زینب کبری دختر امیر المومنین و فاطمه زهرا سلام الله علیهم است که این طور خطبه می خواند و کاخ ظلم و ستم را ویران می کند و حقایق را برای همگان تبیین می نماید.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
#کاروان_عاشورایی
#اربعین
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🕓چهارم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام _ خرابه ی شام
🔹بعد از مجلس یزید و خطبه خوانی حضرت زینب سلام الله علیها و رسوا شدن یزید در نزد خواص و اطرافیان، آن ملعون دستور داد اهل بیت را در خانه ای خرابه زندانی کنند. خانهای که سقف نداشته و دیوارهای آن سست بوده است.
🔹همچنین به نقل از منهال بن عمرو با امام سجاد(ع) که گفته اند: خانه سایبان نداشته و آفتاب به داخل آن میتابیده و اسیران را از سرما و گرما حفظ نمیکرده است.
بنابراین تا چند مدت اسیران از اهل بیت در چنین وضعیتی به سر می بردند.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. با کاروان حسینی ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی
#کاروان_عاشورایی
#اربعین
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺پنجم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام_ خرابه شام
🔸شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🔹 مثل چنین روزی بر طبق برخی از منابع، دختر خردسال امام حسین(ع) حضرت رقیه علیها السلام در خرابه ای که اسیران اهل بیت در آنجا قرار داشتند، از دنیا رفت و شهید گردید. این دختر عزیز بهانه ی پدر را گرفت. یزید ملعون دستور داد سر مقدس امام حسین(ع) را نزد او ببرند. حضرت رقیه وقتی سر پدر را در مقابل دیدگان خود مشاهده نمود، سر را در دامن گرفت و با آن نجوای جانسوز کرد. و در نهایت آن قدر گریه کرد تا از دنیا رفت.
🔹قبر و حرم مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها در همین مکان ساخته شده است.
🔺نکته:
تمام عناصر کربلا و افراد در کاروان حسینی برای زنده نگه داشتن پیام و مکتبِ عاشورا موثر بودند. یکی از آنها، وجود نازنین حضرت رقیه سلام الله علیها بود که در طول این مسیر، با صحبت ها و ناله ها و حتی حرف های سوزناک او با سر مقدس پدر، فریاد مظلومیت و حقانیت خویش را به جهانیان رساند و چهره ظالمین را آشکار ساخت.
صَلی اللهُ علیکِ یا بابَ الحوائج، یارقیه
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. آینه در کربلاست ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. کامل بهایی ١٠. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
#کاروان_عاشورایی
#اربعین
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺ششم یا هفتم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام
🔹در طول مدت اسارات اهل بیت در شام، حضرت سجاد عليه السلام از يزيد خواسته بود كه به او اجازه دهد در مسجد خطبه بخواند.
يزيد رخصت داد؛ چون روز جمعه فرا رسيد يزيد يكى از خطباى مزدور خود را به منبر فرستاد و دستور داد هر چه تواند به على و حسين عليهما السلام اهانت نمايد و در ستايش خلفا و يزيد سخن براند، و آن خطيب چنين كرد.
🔹امام سجاد عليه السلام از يزيد خواست تا به وعده خود وفا نموده و به او رخصت دهد تا خطبه بخواند، يزيد از وعده اى كه به امام عليه السلام داده بود پشيمان شد و قبول نكرد.
🔹معاويه پسر يزيد به پدرش گفت: خطبه اين مرد چه تأثيرى دارد؟ بگذار تا هر چه مى خواهد، بگويد.
🔹يزيد گفت: شما قابلیت هاى اين خاندان را نمی دانيد، آنان علم و فصاحت را از هم به ارث می برند، از آن می ترسم كه خطبه او ما را رسوا کند و در شهر فتنه بر انگيزد و وبال آن گريبانگير ما گردد.
اما مردم از يزيد مصرانه خواستند تا امام عليه السلام نيز به منبر رود.
🔹بالاخره در اثر پافشارى شاميان، يزيد موافقت كرد كه امام صحبت کند...
ادامه دارد...
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. قصه کربلا ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
#کاروان_عاشورایی
#اربعین
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🔺ششم یا هفتم صفر سال ۶١ هجری قمری
( تاریخ این ایام پیش رو، تقریبی است)
⛺️منزلگاه شهر شام
🔹بالاخره در اثر پافشارى شاميان، يزيد موافقت كرد كه امام سجاد علیه السلام صحبت کند.
🔹آنگاه حضرت به منبر رفته و پس از حمد و ثناى الهى خطبه اى ايراد كرد. امام در این خطبه ی مهم، ابتدا خصلتها و ویژگیهای اهل بیت را بیان میکند و سپس برای معرفی خودش، به معرفی پیامبر(ص)، امام علی(ع) و حضرت زهرا(س)میپردازد و خویش را فرزند این سه نفر، امام حسین(ع) وحضرت خدیجه معرفی میکند. امام سجاد در معرفی اهل بیت به شش خصلت اشاره میکند و این خاندان را به دلیل داشتن بزرگانی چون پیامبر(ص) و حمزه و جعفر طیار، برتر از دیگران میداند.
🔹بعد از خطبه همگان منقلب شدند و مردم که در مسجد بودند گريستند و بيقرار گشتند.
🔹يزيد بيمناك شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذيرد به مؤذن دستور داد تا اذان گويد تا بلكه امام سجاد عليه السلام را به اين نيرنگ ساكت كند!
مؤذن برخاست و اذان را آغاز كرد، همين كه گفت: الله اكبر،
امام سجاد عليه السلام فرمود: چيزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد.
و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله،
امام عليه السلام فرمود: موى و پوست و گوشت و خونم به يكتائى خدا گواهى می دهد. و هنگامى كه گفت: اشهد ان محمدا رسول الله،
امام عليه السلام رو به جانب يزيد كرد و فرمود: اين محمد كه نامش برده شد، آيا جد من است و يا جد تو؟ ! اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشير گذراندى؟!
🔹سپس مؤذن بقيه اذان را گفت و يزيد پيش آمد و نماز ظهر را گزارد و در نقل دیگر آمده که او نتوانست این رسوا شدندش را تحمل کند و لذا از مسجد بیرون رفت.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم ۵. مقتل ابی مخنف ۶. قصه کربلا ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
#کاروان_عاشورایی
#اربعین
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴گام به گام با کاروان حسینی
🕓هشتم صفر سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه شهر شام
🔸پس از حدود هفت روز که اهل بیت در شام بودند، از آنجایی که یزید رسوای خاص و عام شده بود و تحت فشار افکار عمومی قرار گرفته بود، به نعمان بن بشیر دستور داد که وسائل سفر آنان را فراهم کرده و به همراهی مردی امین آنان را روانه مدینه منوره کند.
🔸در هنگام حرکت، یزید مظلوم نمایی می کرد! و به امام سجاد علیه السلام چنین می گفت: تقصیر پسر مرجانه است اگر من بودم نمی گذاشتم با شما چنین کنند! خدا ابن مرجانه را لعنت کند! اگر من با پدرت حسین ملاقات کرده بودم، هر خواسته ای که داشت، می پذیرفتم! چون به وطن رفتی و در آنجا استقرار یافتی، پیوسته با من مکاتبه کن و حاجات و خواسته های خود را برای من بنویس!
🔸آنگاه دوباره نعمان بن بشیر را خواست و برای رعایت حال اهل بیت به او سفارش کرد که در پیشاپیش آنان خود حرکت کند و اگر علی بن الحسین را در بین راه حاجتی باشد برآورده سازد؛ و نیز سی سوار در خدمت ایشان مأمور ساخت.
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. مدینة المعاجز ۳. معالی السبطین ۴. مقتل الحسین (ع) عبدالرزاق مقرم۵. مقتل ابی مخنف ۶. اللهوف ۷. بحارالانوار ۸. الارشاد ۹. آینه در کربلاست ۱۰. کامل بهایی ۱۱. با کاروان حسینی ع
#کاروان_عاشورایی
#اربعین
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan
🏴 گام به گام با کاروان حسینی
🕓 نهم صفر، سال ۶١ هجری قمری
⛺️منزلگاه: از شام به سمت کربلا
🔸حدود چنین روزی پس از حرکت کاروان اهل بیت از شام به سمت کربلا از منزلگاه ها و شهرهای مختلفی عبور کردند که برخی از آنها عبارتند از، التنف، الرتبه، طلیحه، انبار، رمادی، عین الثمر.
🔸گزارش مفصلی از اتفاقات بین این چند روز در تاریخ ذکر نشده است اما می توان حدس زد که چون قرار شد افرادِ کاروان با احترام مشایعت شوند لذا بدون مشکل، مسیر خود را طی می کردند.
🔸اهل بیت و زنان و کودکان هنگامی که نزدیک به دو راهی مدینه و کربلا شدند از سربازان خواستند که به کربلا بروند و زیارت شهدای آنجا را انجام دهند.
و در نهایت پس از چندین روز دوباره به دشت بلا بازگشتند و به زیارت قبور شهدای کربلا پرداختند...
نکته پایانی
🚩آری، این قافله ی عاشورایی مجدد به سمت کربلا رهسپار می شود و خود را اربعین به این سرزمین عشق و معرفت می رساند.
اربعین کمال عاشوراست و با این کاروان اسرا و قافله ی حسینی بود که کار نیمِ تمام عاشورا، تمام گردید... و اما این قافله ی عشق، در حقیقت کاروان اسرا نبود بلکه با مجاهدت ها و صبوری ها و روشنگری های خود بود که در واقع دشمن را به بند و اسارت کشاند.
این کاروان حسینی نه فقط از منزلگاه های مختلفِ آن زمان عبور کرد، بلکه از گذرگاه های تاریخ گذشته است و همچنان در حرکت است. فقط انسان های آزاده و طالب حق و معرفت هستند که هر ساله به این قافله می پیوندند و خود را به کربلای حسین علیه السلام می رسانند و روح و جان خویش را در آنجا و در کنار امام خود قرار می دهند.
و عَلی الارواحِ التّی حَلّت بفِنائک...
خدایا، ما را از اصحاب آخرالزمانیِ سیدالشهدا(ع) قرار بده و همواره در حریم و وادیِ کربلای ابا عبدالله الحسین علیه السلام نگه دار🤲
📖منابع:
۱. معجم البلدان ۲. اربعین قاضی طباطبایی ۳. مدینة المعاجز ۴. معالی السبطین ۵. کامل بهایی ۶. بحارالانوار ۷. آینه در کربلاست ۸. با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه
#کاروان_عاشورایی
#اربعین
#لبیک_یاحسین
@meh_shekan