eitaa logo
🚩 هی هات | جهاندار
1.6هزار دنبال‌کننده
393 عکس
195 ویدیو
15 فایل
موسی به فرعون گفت: خودت را به کدام کوچه می‌زنی! خوب می‌دانی کجا چه‌خبر است... (سوره إسراء، آیه ١٠٢) @hey_hat
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 به وقت شهادت روشن کنید بر درِ هر خانه یک چراغ یعنی برای هر دو سه پروانه یک چراغ مجنون و ماه، شاپرک و شعله، مست و می افتاده دست اینهمه دیوانه یک چراغ بیچاره عاشقی که به هفت‌آسمان نداشت حتی نه یک ستاره و حتی نه یک چراغ پروانه‌ای به وقت شهادت به خنده گفت فردا می‌آورند روی شانه یک چراغ ساقی! سری به کوچه‌نشینان خود بزن هرگوشه روشن است غریبانه یک چراغ... @mehdi_jahandar
🚩 به عشق وطن اینروزها به عشق وطن یک بسیجی‌ام لبریز زخم‌های کهن، یک بسیجی‌ام یاران بسیجی‌اند، شهیدان بسیجی‌اند همرنگ لاله‌های چمن یک بسیجی‌ام سربند عشق از پَر قنداقه با من است شادم که تا کنار کفن یک بسیجی‌ام از طعنه و کنایه شنیدن لبالبم اما زمان خنده زدن یک بسیجی‌ام فتنه‌گری حوالی میدان انقلاب دل برده است از من و من یک بسیجی‌ام! @mehdi_jahandar
🚩 ای وطن ای بی‌قرار، ای غم سرشار، ای وطن ای زخم‌خورده از در و دیوار، ای وطن چادرنمازِ خونیِ گلدار، ای وطن شمشیرِ در نیام گرفتار، ای وطن تاریخِ موبمو شده تکرار، ای وطن این شعر نیست، این غم آتش گرفته‌ای است این اشک نیست، زمزم آتش‌گرفته‌ای است این شکوه نیست، پرچم آتش‌گرفته‌ای است این خیمه‌ی محرّم آتش گرفته‌ای است آتش تو را مباد سزاوار، ای وطن ابلیس را تصوّر ادریس کرده‌اند این است خدمتی که به ابلیس کرده‌اند از آن زمان که حیله و تَلبیس کرده‌اند شلوارهای بیشتری خیس کرده‌اند! ای دشمنت زبون و زیانکار، ای وطن در عین سرو بودنِ خود، سایه‌افکن است در اوج سربلندی و عزّت، فروتن است کاری که در رشادت مردان میهن است، چیزی شبیه حضرت عباس بودن است برخیز پا به پای علمدار، ای وطن گاهی اگر به دشت، نسیم ملایمیم مانند کوه در شب طوفان مقاومیم تا زنده‌ایم، ریشه‌کَنِ ظلم و ظالمیم یک انتقام سخت، بدهکار قاسمیم ای داغدارِ قافله‌سالار، ای وطن معشوق را شکفته و خندان که دیده است خندان میان خیل سواران که دیده است از سمت جاده‌های خراسان که دیده است اینقدر کوچه‌های چراغان که دیده است چشم‌انتظارِ لحظه‌ی دیدار، ای وطن @mehdi_jahandar
🚩 انقلاب عظیم ای خوش‌خبر بیا که نظرها عوض شود تا تلخیِ تمام خبرها عوض شود اینجا مسافران همه بیراهه می‌روند برگرد تا مسیر سفرها عوض شود درها به بسته بودن خود خو گرفته‌اند جوری بیا که عادت درها عوض شود پیداست انقلاب عظیمی است پیش رو تا جای زیرها و زبرها عوض شود... @mehdi_jahandar
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 کم کم کم از اینجا شهید خواهم رفت اگر اگر اگر آن دلربا تو خواهی بود 🔰 آقای در محفل شعر و مرثیه شاهچراغ 🏴 بزرگداشت شهدای مظلوم حادثه تروریستی حرم حضرت احمد بن موسی علیه السلام. 🍃 کرج / آبان ۱۴۰۱ 🇮🇷 استان البرز 🆔 @art_alborz
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما ملت امام حسینیم تا ابد... 📹 اشعار زیبایی را با موضوع ایران عزیزمان می‌توانید در این کانال دنبال کنید: 🇮🇷 👉 @Shere_Enghelab
🚩 25م آبان به هر طرف که نظر می‌کنم شهیدی هست اگر شهید می‌آرند پس امیدی هست پرندگان مهاجر به لانه برگشتند ستاره‌ها به شب رودخانه برگشتند اگرچه پیرهنت پاره‌پاره می‌آید هنوز بانگ اذان از مناره می‌آید هنوز عکس تو در کوچه‌ها جوان مانده است هنوز نام تو در یاد اصفهان مانده است هنوز سیصد و هفتاد رود بی‌پایان عبور می‌کند از بیست و پنجم آبان هنوز لشکریان حسین خرّازی زبانزدند به ایثار و عشق و جان‌بازی مشام کوچه پُر از عِطر آب‌پاشی‌ها در انتظار تو، گلدسته‌ها و کاشی‌ها... @mehdi_jahandar
الشعراءُ تلامیذُ الرحمن آقای محدثی یکی از فراجناحی‌ترین شاعران انقلابی‌ای است که می‌شناسم. گرچه به این جرم! جفاهایی هم بر او رفته است، اما حضور این شاعر معلم و معلم شاعر در اصفهان غنیمت است. @mehdi_jahandar
🔹 یا مَن هوَ لِمَن أطاعَه حَبیب @mehdi_jahandar
❣ غیرت کار دل تا به چشم‌هاش کشید اعتراضم به اغتشاش کشید اضطرابم به اضطرار افتاد التهابم به ارتعاش کشید! مژه‌اش تیر زد به ایمانم ابرویش بر دلم خراش کشید غیرت من به گیسوانت را دست نقاش بسکه فاش کشید، در خیابان خانه‌ی تو مرا زخمی و زار و آش و لاش کشید! دست نقاش، پُر لطافت باد که مرا هم از این قماش کشید @mehdi_jahandar
🌷 بسیجیان علی دم به دم شهید شدند که هم کنایه شنیدند و هم شهید شدند... 👈 @mehdi_jahandar
📌 دعوا سرِ ایران قوی بوده همیشه @mehdi_jahandar
🌷 ایمان و عشق، سوختنی نیست این فخرها فروختنی نیست... 👈 @mehdi_jahandar
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «ایران قوی» 🎤 با صدای: اباصلت ابراهیمی ✍️ شاعران: مهدی جهاندار، میلاد عرفانپور، بهلول حبیبی زنجانی 🎼 تنظیم: جواد نوعی 🎬 تدوین: پوریا لطفی @mehdi_jahandar
"زبان فارسی یک و دارای خصوصیّات برجسته‌ی زبان‌شناسی است؛ زبان وسیعی است، زبان شیرینی است، زبانی است که ظرفیّت گفتاری آن زیاد است، همه‌ی مفاهیم مهم و ظریف و دقیق را میشود با این زبان بیان کرد؛ هیچ محدودیّتی ندارد." "امین زبان و ادب فارسی" صفحه۷۳ @mehdi_jahandar
صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را @mehdi_jahandar
🚩 وسط معرکه منِ شرمنده چهل سال برای تو چه کردم آه ای سرو چهل‌ساله، به پای تو چه کردم غیر نام شهدا بر در و دیوار نوشتن! با مرام تو و خون شهدای تو چه کردم منِ آسوده‌ی -از هر طرفی باد بیاید- با غم پرچمِ در شعله رهای تو چه کردم منِ آخوند، منِ شیخ، منِ حجت‌الإسلام با خدای تو و با دین خدای تو چه کردم! منِ مدّاح و سخنران، منِ مدیون شهیدان سخنی در خور ایثار و وفای تو چه کردم منِ مسئولِ شکم‌سیرِ نداری نچشیده با سر و صورت سرخ فقرای تو چه کردم منِ شاعر، منِ بیگانه‌ی با درد معاصر اعتراضی به غم و درد و بلای تو چه کردم همه‌ی هستی خود را وسط معرکه بردی جان ناقابل خود را به فدای تو چه کردم ای که مردان غیور تو عصایند و تو موسی با خود و با تو و اعجاز عصای تو چه کردم ای وطن ای وطن من، وطن ای جان و تن من من برای تو، برای تو، برای تو چه کردم @mehdi_jahandar
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 برای شاهچراغ و شهیدانش ✍️ شاعر: سیده اعظم حسیینی 🎬 نماهنگ "قول مادرانه" کودک کنار دستفروشی درنگ کرد با دست اشاره‌ای به حبابی قشنگ کرد اصرار، کودکانه شد و چشمْ تنگ کرد مادر! حباب‌ساز برایم نمی‌خری؟ ذکر اذان به أشهدُ أنّ عَلی رسید کودک شتاب مادر خود را چنین شنید اوّل نماز، بعد زیارت، سپس خرید یک قول مادرانه، نه یک حرف سرسری همبازی شلوغ تمام فصول بود پاکی کودکانه‌اش اذن دخول بود در پیش هر فرشته جوازش قبول بود رد می‌شد از شلوغی آغاز هر دری به‌به! خوش آمدی!... کلمات همیشگی لبخند خادم و شکلات همیشگی پیچیده در حرم صلوات همیشگی دیوارها نشسته به آیینه‌پروری بازی، حریم امن حرم، شوق کودکی قایم شدن کنار ستون‌ها، یکی‌یکی بر سنگفرش، سرسره‌های یواشکی حالا رسیده نوبت بازی آخری تیر آمد و شکافت صف ازدحام را مادر؟ ستون؟... پناه بگیرد کدام را جا می‌گذاشت کودکی ناتمام را در ردّ خون ریخته بر سنگ مرمری در فصل سرخ حرمله، بازی خراب شد کودکْ تمام دلهره شد، اضطراب شد در بهت کودکانه‌اش این صحنه قاب شد خون می‌چکید گل به گل از زیر روسری یکدفعه دید صحن حرم جور دیگری است انگار نور هست ولی نور دیگری است در اشتیاق آینه‌ها شور دیگری است آقا رسیده بود ولی جور دیگری شالش ز هرچه باغ بهاری است باغ‌تر با زائران ساده‌ی کوچک، ایاق‌تر از آنچه می‌شناخته شاهِ‌چراغ‌تر چشمش امام‌زاده، نگاهش پیمبری کودک تمام گریه و بغض و بهانه بود آقا نگاه مادر و گرمای خانه بود آغوش گرم او حرم کودکانه بود او را گرفت در بغل و گفت: بهتری؟ آماده بود مادر و بوی بهار داشت... @mehdi_jahandar
🌿 جمع نخواهد شد این بساط شرارت بی مددِ ساقی و شراب‌فروشیش... @mehdi_jahandar
🚩 دکان انقلاب دوز و دغل بسته شد سراب‌فروشیش فتنه پشیمان شد از نقاب‌فروشیش زلف بهار آمد و خزان سپری شد، رونق بازار بی‌حجاب‌فروشیش! بی‌شرف است آن‌که غیرت وطنش نیست بر درِ دکّان انقلاب‌فروشیش منتظر است آب از آسیاب بیفتد تا بنشیند به نان و آب‌فروشیش یک‌طرفش ظلمت است و یک‌طرفش ظلم ننگ به شیطان و انتخاب‌فروشیش جمع نخواهد شد این بساط شرارت بی ‌مدد ساقی و شراب‌فروشیش! وای به شهری که بیشتر بفروشد دکّه‌ی سیگارش از کتاب‌فروشیش پنجره لبخند زد به مشتریانش صبح سحر، وقت آفتاب‌فروشیش @mehdi_jahandar
🚩 یا زهرا @mehdi_jahandar
🌿 هرکه می‌فهمد بفهماند جهاد این است و بس... @mehdi_jahandar
🏴 زخم کهنه ای غصه‌دار شیعه، چرا پس غمت نبرد؟ ای زخم، زخم کهنه! چرا مرهمت نبرد؟ ای اُشتر دوساله! چرا لال مانده‌ای؟ وجدان چرا به شکل بنی‌آدمت نبرد؟ آتش زدن به مسجد و قرآن و خانه‌ها نزدیک "ماجرای در و هیزم"‌ت نبرد؟! چادر کشیدن از سرِ ناموس شیعیان آیا به کوچه‌های بنی‌هاشمت نبرد؟! رسوایی دلاربگیران و قاتلان یک لحظه هم به یاد "رِی و گندم"‌ت نبرد؟! آن نوجوان، میان سگان و درندگان هرگز به دست و پا زدنِ قاسمت نبرد؟! مردم که پا به پای شهیدان گریستند این سیل غم چرا بسوی مردمت نبرد؟ ◽️ ای غربت همیشه‌ی تاریخ ای حسین گویا دوباره مدّعیان را غمت نبرد ما اهل کوفه‌ایم وگرنه چرا کسی آبی برای تشنگی مُسلمت نبرد @mehdi_jahandar