eitaa logo
کانال مهدی نظارتی زاده
158 دنبال‌کننده
11 عکس
24 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
29.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این مداحی برای چند سال پیش است.ولی انگار برای همین امشب است. وعده ی خدا صادق است. این عطر را بین دوستانتان پخش کنید https://eitaa.com/mehdinezarati
انگار دوباره متولد شده بود برای پدرش وقتی صدایش را از زیر آوارها تشخیص داده بود تولدی کوتاه آنقدر که توی زایشگاهش دفن شد.. https://eitaa.com/mehdinezarati
تکه های بزرگ تکه های کوچک پازلی که می ترسم تمام شود.. می ترسم آن تکه پای دیوار صورتش‌ باشد پسرم باشد.. https://eitaa.com/mehdinezarati
میکروفن ها را قطع کردند و به دهان شعری که برای غزه می خواند دست بند زدند شاعر تازه توی زندان به دنیا آمد و کاراکترها توی رمان های عاشقانه به انقلاب پیوستند و پلاکاردها ریختند توی خیابان ها کلمه ی آزادی به دنیا آمد free free Palestine به دنیا آمد و غزه مثل مادری که نوزادش را مرده پیدا می کند یا نوزادی که مادرش را پیدا نمی کند غمگین نبود میشد پای مدیترانه شعرهای عاشقانه گفت... https://eitaa.com/mehdinezarati
شراب ها رسیده اند به اندلس بت ها و رقاصه ها به حومه ی مکه و آیه های جهاد با لحن خسته ای پخش می شود در دکان ها و بازارهای مکه از روی مناره ها اذان احد شنیده نمی شود هر چه می گردم شاگردهای جعفر بن محمد را پیدا نمی کنم خانه ی محمد را پیدا نمی کنم قرآن با لحن حماسی حمزه از کوه های خراسان طلوع کرد آیه های فتح از کربلا رسیده بودند روی سربند های فاطمیون ورق برگشته بود یاسر زنده از زیر سنگ بیرون آمد سمیه را از زیر شلاق بیرون آورد و عمار پسرشان در روضه ی فاطمیه که می گیرند چای میریزد ورق برگشته بود کسی تمام نخل های شریعه را کنده بود تا عمودی پشت آن ها نباشد کسی در کوچه ایستاده است که آن ها می ترسند به خانه ی فاطمه نزدیک شوند کسی تمام کوچه های کوفه را گشته بود تا مسلم را نجات دهد کسی پریده است وسط تیر حرمله ورق برگشته بود و هرچه جعده در جام زهر بیشتری می‌ریخت انگار نه انگار قرآن ورق می خوردو رسید به مرج البحرین یلتقیان و ما رسیده بودیم به ساحلی بین الحرمین با مرمرهایی سفید ما رسیده بودیم و حصر آب شکسته بود آنقدر که زائران با فرات عکس می گیرند اربعین ها بچه های فاطمیون پریده بودند مقابل تیرها و لگدها ایرانی ها پریده اند مقابل خانه ی فاطمه زده اند زیر نیزه ی هند زده اند زیر جام جعده و جام های جهانی زده اند زیر کمان حرمله و خون غزه دیگر روی نقشه ها شکل یک حنجره نیست غزه غزه ای که هر کودکت زنده یا مرده در آغوش پدری زنده یا مرده یک روضه ی خانگی ست یک روضه ی آوارگی ست... https://eitaa.com/mehdinezarati
شراب ها رسیده اند به اندلس بت ها و رقاصه ها به حومه ی مکه و آیه های جهاد با لحن خسته ای پخش می شود در دکان ها و بازارهای مکه از روی مناره ها اذان احد شنیده نمی شود هر چه می گردم شاگردهای جعفر بن محمد را پیدا نمی کنم خانه ی محمد را پیدا نمی کنم قرآن با لحن حماسی حمزه از کوه های خراسان طلوع کرد آیه های فتح از کربلا رسیده بودند روی سربند های فاطمیون ورق برگشته بود یاسر زنده از زیر سنگ بیرون آمد سمیه را از زیر شلاق بیرون آورد و عمار پسرشان در روضه ی فاطمیه که می گیرند چای میریزد ورق برگشته بود کسی تمام نخل های شریعه را کنده بود تا عمودی پشت آن ها نباشد کسی در کوچه ایستاده است که آن ها می ترسند به خانه ی فاطمه نزدیک شوند کسی تمام کوچه های کوفه را گشته بود تا مسلم را نجات دهد کسی پریده است وسط تیر حرمله ورق برگشته بود و هرچه جعده در جام زهر بیشتری می‌ریخت انگار نه انگار قرآن ورق می خوردو رسید به مرج البحرین یلتقیان و ما رسیده بودیم به ساحلی بین الحرمین با مرمرهایی سفید ما رسیده بودیم و حصر آب شکسته بود آنقدر که زائران با فرات عکس می گیرند اربعین ها بچه های فاطمیون پریده بودند مقابل تیرها و لگدها ایرانی ها پریده اند مقابل خانه ی فاطمه زده اند زیر نیزه ی هند زده اند زیر جام جعده و جام های جهانی زده اند زیر کمان حرمله و خون غزه دیگر روی نقشه ها شکل یک حنجره نیست غزه غزه ای که هر کودکت زنده یا مرده در آغوش پدری زنده یا مرده یک روضه ی خانگی ست یک روضه ی آوارگی ست... https://eitaa.com/mehdinezarati
1.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجمعی در پاریس پرچم ایران را بالا گرفتند. مردی در هلند پرچم ایران را بوسیدو گفت این پرچم خداست. وقتی این اخبار را می شنویم،آیا صرفا خوشحال می شویم یا غیر از این می‌توانیم یک نصرت الهی بزرگ را مشاهده کنیم؟از جنس طوفان شن در مهلکه ی طبس. می بایست در این خصوص زیاد گفتگو شود.شاید این صدای جهانی توشه ی الهی ما باشد در کشاکش راهی سخت. این همان صدای آزادگان است که حسین بن علی روز عاشورا صدایشان زد.آمده اند تا جای درست تاریخ قرار بگیرند. باید با این جامعه ی آماری وارد گفتگو شد. مقاومت به عنوان ایده ی شیعه در جهان امروز بسیار جذاب شده است‌.و انگار دارد راه نجات همه ی انسان ها می شود از نکبت طاغوت هایی که همه می شناسند. یک هم صدایی در جهان دارد متولد می شود که مثل آن را تاریخ انسان ندیده است.اگر هست بگویید کجا؟ این نصرت خداست که در بلاها مومنین موافقین را پیدا می کنند.و آن ها صف ها و لشگری بزرگ می سازند.و آن ها به سمت خدا هجرت می کنند. این صدا همان کل ارض کربلاست.بر شیعیان است که نشانی بدهند به آزادگانی که آمده اند سراغ خیمه ی امام را می گیرند.آمده اند کنار شما بجنگند.آمده اند بگویند دست هایتان از ایران کوتاه باد‌.آمده اند روی دیوارهای اروپا نام شهید هایشان را بنویسند.روی دیوارها بنویسند قال صادق... مهدی نظارتی زاده ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ https://eitaa.com/mehdinezarati
او کلمه های خدا درون نامه ایست که دارد به سمت یزدگرد سوم می رود ابروهای حمزه را داردو سلمان منا در حال کندن زمین در جنگ خندق است او همان چند نفر بود در انقلاب علی تنهایی قنبر است شبی که هر چه در نماز دوید به شمشیر ابن ملجم نمی رسیدو علی را ترور کردند... دویدو خنجر را درآورد از پای مجتبی تیرها را در آورد از تابوت مجتبی که تیرها و نور از حصیر عبور می کنند نامه را باز کرد: من الغریب را خواندو اشک هایش چکید روی صورت حبیب نامه را بوسیدو از کوفه بیرون زد نشسته است پای مناجات های سجاد دوات و مرکب خریده است امشب دعای خمسه عشر را بنویسد بحارو الانوار را بنویسد شلاق می‌زنند به او چون حدیثی از جعفر بن محمد حفظ کرده است شلاق می زنند چون توی زندان برای امام آب آورده و نامه ای برده او یک جریان است با انگشت اشاره می‌کند به گهواره ای و از سربازهایش حرف می زند کفن می پوشد با ورامین و در حسینیه دست راستش را ترور می کنند کلمه های خدا هجرت می کنند از آیه ای به آیه ای دیگر از کربلایی به کربلایی دیگر او کلمه ی روح الله ست که جمله هایش را تکانده از هوای نفس خودش را رسانده است به فتحی قریب حلقه زده است دور کلمه ی غریب و غریب به قریب نزدیک شده است https://eitaa.com/mehdinezarati
7.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
A Palestinian representative held up a piece of bread They threw him out the window of the UN mehdi nezarati نماینده ی فلسطین تکه نانی را بالا گرفت او را از پنجره ی سازمان ملل پرت کردند مهدی نظارتی زاده https://eitaa.com/mehdinezarati
Even the stone of your ring is not silent, and it is a placard on which is written: "With me is my Lord." حتی نگین انگشتر شما ساکت نیست و یک پلاکارد است که رویش نوشته: "ان معی ربی" مهدی نظارتی زاده https://eitaa.com/mehdinezarati
آیا غزه یک آزمایشگاه ست که فرمول نسل کشی در آن تمرین می شود؟ خون انسان را آزمایش می کنند تا عددی که فریاد می کشد را پیدا کنند و اگر فریاد نکشد آن عدد روزی رند می شود و روزی کند پارو می زند و جلوتر می آید وقتی کار غزه تمام شود و آن جزیره ی کوچک غرق شود تروریست ها اکنون یاد گرفته اند چگونه از نسلی بزرگ گورستان کوچکی بسازند آن ها موفق شده اند فرمول نسل کشی را پیدا کنند یاد گرفته اند چگونه بی صدا در راهرویی تاریک مثل سرنگ هوا کار را تمام کنند به موشک های ایرانی سلام مرا برسانید و بگویید شعر آخرین شلیک را انجام می دهد و برخورد می کند به مجسمه ی آزادی همانطور که تبر ابراهیم بت دروغ را شکست برخورد می کند به ساختمان بورس در تل‌آویو برخورد می کند به شیطان تک چشم روی دلار اولین پولی که پوست سر یک سرخ پوست را معامله کرد سلام مرا برسانید و بگویید نور موشک های تو هر بار این راهروی تاریک را روشن می کند موش ها به سوراخی فرار می کنند جیغ می کشند و فرار می کنند موش هایی که در حال جویدن طنابی هستند که دور دست شیطان پیچیده شده است به موشک های ایرانی سلام مرا برسانید من دهان رنج دیده‌ ای هستم پر از خون وسط مزرعه ی نی شکر که قرار است پوستم فیلم صد سال بردگی را از نو بازی کند و دهانم از شکر طعم تلخی داشته باشد به موشک های ایرانی سلام مرا برسانیدو بگویید صدای انفجار تو جمع صدای مردمی است که به جرم فریاد کشیدن در پاریس یا برلین بازداشت می شوند سلام مرا برسانیدو بگویید آن لانچرها دست های دعای من است که از هر جای زمین از هر جای این مزرعه ی نی شکر به آسمان بلند می شود اگر شما این شعر را در سازمان ملل بخوانید اگر در پاریس با صدای بلند بخوانید اگر در برلین روی دیوار بنویسید شما را بازداشت می کنند زیرا آزادی در سازمان ملل یک جرم است و هر کسی سوال بپرسد یک مجرم است و حتی عکس قاسم سلیمانی مجرم است و باید فیلتر شود ترور کافی نبود من ادامه ی این شعر را روی دیوار زندان ها نوشته ام من ادامه ی این شعر را در حال فرار از یک مزرعه ی نی شکر نوشته ام من ادامه ی این شعر را سپرده ام به یک ترانه ی جهانی که می خواند: کوهستان کوه بی سری دارد که به آن آتشفشان می گویند مهدی نظارتی زاده https://eitaa.com/mehdinezarati
این شعر تقدیم می شود به کسی که روی مزارش نوشتیم: رجال صدقوا با کلمه ها تصویر حنظله را می کشم که زیر خانه ی عنکبوت یک مشعل گرفته است تصویر مجسمه ی آزادی را می کشم بدون مشعل من شعرم که مثل یک موشک ایرانی از نسل سجیل آمده ام به سمت شیطان سنگ پرتاب کنم از نسل خرمشهر آمده ام محاصره ی آب را بشکنم از نسل عاشورا در این ظهر تشنه بجنگم من یک شعر فارسی ام که به زبان های آزاده ی جهان ترجمه می شود و روی پلاکاردها راه می روم در قاره ها و هشدار می دهم از عنکبوتی سیاه که به گلوی کودکی نزدیک شده است من آمده ام روی دیوارهای محاصره بنویسم: یا فتاح روی تانکر های تیر خورده در غزه بنویسم: یا عباس آمده ام در طوفان مسجد الاقصی نماز را به جماعت بخوانم من یک موشک ایرانی ام که مردم برایش دست تکان می دهند صدایش را دوست دارند تصویرش را روی پلاکاردها می کشند و می گویند خدا پدرش را بیامرزد... مهدی نظارتی زاده https://eitaa.com/mehdinezarati