eitaa logo
🕯شهید🕯محراب🕯دستغیب🕯
38 دنبال‌کننده
159 عکس
66 ویدیو
1 فایل
*بسمه تعالی* *شروع بانام ولی حق علی ابن ابیطالب(ع)اول شهیدمحراب* *معرفی ویاد * شهید محراب حضرت آیت الله حاج سید عبدالحسین دستغیب شیرازی رحمة الله عليه*حامی ولایت* و*یادازامامان جمعه محترم بعدازایشان* *یادازهمه شهدای محراب* و *.......................
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام الله یکی از خیرین اصفهان؛ که به ارادت داشت شبی بعد از نماز جماعت خدمت ایشان آمد و گفت: گرفتاری مهمی برایم پیش آمده است گفت: چه گرفتاری؟ آن مرد گفت: لوطی باشی محل ، به من خبر داده است که امشب با دوستانش می‌خواهند به خانه من بیایند و شام من باشند و قهرا می‌دانم اسباب لهو و لعب را هم می‌آورند و موجبات ناراحتی ما را فراهم می‌کنند و ما را در می‌اندازند علامه مجلسی گفت: خودم می‌آیم و به لطف خداوند مساله آنرا آنطوری که خدا بخواهد حل و فصل می‌کنم جناب علامه از راه مسجد جلوتر از میهمان‌ها به خانه آن مرد رسید ، وقتی بعد از مدتی لوطی باشی و رفقایش وارد شدند ، ناگهان چشمشان به شیخ الاسلام اصفهان ؛ مرحوم افتاد ، تنبک و تنبورهای خود را پنهان کردند و مؤدبانه در محضر او نشستند اما لوطی باشی از میزبان سخت ناراحت و دلگیر شده که او علامه مجلسی را موی دماغ و مزاحم عیششان کرده بود لوطی باشی شروع به سخن گفتن کرد و گفت: جناب مجلسی؛ ما لوطی ها صفات خوبی هم داریم ، کمتر از اهل علم هم نیستیم علامه مجلسی گفت: من که چیزی از خوبی های شما نمی‌دانم لوطی باشی گفت: جناب مجلسی تو با ما نداری که بدانی ما چه صفات خوبی داریم ؛ ما در نمک شناسی بی‌نظیریم. لوطی کسی هست که اگر نمک کسی را چشید تا آخر عمر یادش نمی‌رود و به صاحب نمک نمی‌کند علامه گفت: من این حرف شما را نمی‌توانم بپذیرم که شما نمک شناسید و نمی‌شکنید بگو ببینم چند سال از سن ما می‌گذرد؟ لوطی باشی گفت: چهل سال علامه مجلسی گفت: چهل سال است نعمت خدا را می‌خوری و معصیت خدا را می‌کنی ای نمک به حرام! این جمله را که علامه گفت مثل آبی که به آتش بریزند لوطی باشی خاموش شد و راستی که او را تحت تاثیر قرار داد و تا آخر مجلس دیگر یک کلمه هم حرف نزد و در فکر فرو رفت مجلس تمام شد و هر کس به خانه اش رفت لوطی هم به خانه اش رفت تا بخوابد اما مگر خوابش می برد! چرا که چهل سال عوض نمک شناسی نسبت به کسی که به او همه چیز داده ؛ ، بضاعت ، ثروت ، و . . . نمک بحرامی کرده فکر کرد و فکر کرد تا آخر تصمیم خود را گرفت فردا صبح پس از اذان ، علامه مجلسی شنید که کسی در خانه اش را می‌زند ، در را باز کرد ، دید لوطی باشی است گفت: آقای شیخ! آیا اگر من کنم خدا مرا می‌بخشد و می‌آمرزد و قبولم می‌کند؟ علامه مجلسی گفت: بله ، البته خدا کریم و است ، انسان هر قدر هم گناهش زیاد باشد اما اگر حقیقتا پشیمان شود و به درگاه خداوند بزرگ توبه کند خداوند تعالی گناهان او را می‌بخشد و او را قبول می‌کند پس لوطی باشی گفت: من پشیمانم و کردم تو از خدا بخواه تا مرا بیامرزد - ص۱۲۱