eitaa logo
مشاوره و روانشناسی مهرآوران(فرتاک)
201 دنبال‌کننده
53 عکس
11 ویدیو
5 فایل
پاسخ گویی به سوالات شما در زمینه های فردی، کودک، نوجوان، تحصیلی و زوجی ... در کنار شما هستیم برای داشتن زندگی سالم تر و حال بهتر⚘ ارتباط با ادمین و ارسال سوالات: @Fgolzari1366
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال 1️⃣ سلام خانمِ من مدتی هست که اصرار و پافشاری برای جدایی داره و میگه دیگه نمیخواد این زندگی رو ادامه بده من اصلا درک نمیکنم که چرا بعداز این همه سال و با وجود بچه ها الان به این نتیجه رسیده ما زندگی کاملا آروم و بی دغدغه ای رو تا امروز داشتیم حتی یکبار با صدای بلند باهم بحث نکردیم یا هیچ دعوا و تنشی بین ما نبوده و همیشه تفاوت ها و شرایط رو پذیرفتیم اما الان نمیدونم چرا دیگه این زندگی رو نمیخواد مگه چی توی این زندگی کم داشته؟
سوال2️⃣ 🍀سلام وقتتون بخیر باشه من مدتی هست که متوجه صحبت های تلفنی همسرم با شخص دیگه ای شدم، اول این مورد برای من در حد شک بود ولی با گذشت زمان متوجه این مسئله شدم و به صورت مستقیم هم با همسرم مطرح کردم و خب سعی کرد که برام مسئله رو توضیح بده و بهش پایان بده و من هم پذیرفتم بهش فرصت بدم بخاطر وجود دوتا بچه ای که داریم، اما این موضوع اصلا از ذهن و فکر من دور نمیشه و نمی‌دونم چطور میتونم قبول کنم و یا باور کنم که واقعا این مسئله تموم شده باشه😔و نسبت به همه چیز حساس و سختگیر شدم و احساس میکنم محبت همسرم در این زندگی نسبت به من و بچه ها کم شده با این وجود نمی‌دونم تصمیم درست برای زندگیمون چی می‌تونه باشه❓
پاسخ سوال2️⃣ از خانم نبی زاده ، زوج درمانگر: 🍀سلام دوست عزیز، مواجهه با پیمان شکنی در زندگی مشترک به هر شکل و هر اندازه ای که باشه تجربه بسیار سخت و آزار دهنده ای برای طرف مقابل هستش چرا که فرد با مسئله ای رو به رو میشه که به هیچ عنوان انتظار مواجه شدن با اون رو نداره و در نتیجه نمی دونه که باید چه واکنش و برخوردی با این موقعیت داشته باشه‼️ برای شما فهمیدن مسئله صحبت های تلفنی همسرتون با یک خانم حالا به هر شکل و با هر مضمونی که انجام شده به اندازه ای غیر قابل باور بوده که پس از گذشت این مدت حتی با وجود صحبت کردن در این خصوص با همسرتون بازهم از طرف شما پذیرفته نشده و الان احساس میکنید به طور کامل اعتماد شما از بین رفته 😔 در این خصوص من به شما حق میدم که صرفا بعد از چندتا سوال ساده و دریافت نکردن جواب قانع کننده از طرف همسرتون و همینطور کم شدن ابراز محبت های بیرونی و زبانی از طرف ایشون حساسیت شما بیشتر شده باشه و هرچی که بیشتر میگذره برای این سوالی که حتما بارها و بارها در ذهنتون تکرار شده که چرا باید همچین اتفاقی رخ بده جوابی پیدا نکردین و این مسئله شمارو سرخورده و بدبین کرده 😒 ببینید این مسئله با گذشت زمان در شما حل نمیشه بلکه بیشتر در ذهن شما ریشه کرده و شاخ و برگ های زیادی پیدا میکنه و از این به بعد هیچ رفتاری از جانب همسرتون رو حتی اگر محبت واقعی و خالص هم باشه نمی تونید پذیرا باشید چراکه این عمل ایشون و دلیل این پیمان شکنی برای شما حل نشده❗ خودخوری کردن و برون ریزی نکردن احساسات بخصوص در این مورد هیچ کمکی در بهبود شرایط به شما نمیکنه ✅شما باید حتما اول از همه برای بهبود شرایط و حال روحی خودتون به مشاور مراجعه کنید باید در خصوص این موضوع حرف بزنید،احساسات خودتون رو برون ریزی کنید، باید فکر شما از این احساس خشم، نادیده گرفته شدن شما و احساستون، این ناراحتی و عدم اعتمادی که در شما شکل گرفته خالی بشه، شما زمانی می تونید تصمیم درست و متناسب رو برای چگونگی ادامه دادن زندگی تون بگیرید که فکر شما از این احساسات خالی شده باشه و حرف ها و توضیحات بیشتر از جانب همسرتون دریافت کرده باشید و احساسات متقابل در شما و ایشون بیان بشه و پس از این هست که می رسیم به بررسی سایر جنبه های زندگی مشترک شما و بحث نیاز شما به شنیدن ابراز احساسات از طرف همسرتون، پیشنهاد من این هست که حتما برای حل این مسائل به یک مشاور و زوج درمانگر مراجعه کنید و با کمک ایشون قدم به قدم پیش برید و درخصوص نکته ای که در آخر سوال تون بهش اشاره کردید شما باید به یک زبان مشترک در زندگی با همسرتون برسید اینکه شما فرد درونگرایی هستین از طرفی همسر شما هم احساسات خودشون رو بسیار کم به صورت زبانی و آشکار بیان میکنن در حالی که شما به شنیدن و دریافت کردن این احساسات نیاز دارید این مسئله باید با زبان مناسب به ایشون بیان بشه و این آگاهی و تغییر نگرش در ایشون ایجاد بشه که در زندگی مشترک دو طرف باید به پذیرش در مورد نیازهای طرف مقابل برسن و در قبال این مسئله هر دو طرف مسئول هستن و نمیشه این قضیه رو با گفتن اخلاق من همینجوریه یا من همین شکلی ام از کنارش عبور کرد❗ این درسته که ما به پذیرش و کنار هم بودن دو طرف با وجود تفاوت ها در زندگی مشترک تاکید میکنیم اما این مسئله به این معنا نیست که دو طرف از شنیدن نیازهای اساسی همدیگر توی زندگی مشترک طفره برن و یا بی اهمیت از کنار این قضیه عبور کنن ✅شنیدن محبت کلامی و ابراز محبت آشکار نیازی هست که شما در زندگی بهش احتیاج دارید درست مثل نیاز هایی که همسر شما از شما انتظار دارن و شما به اونها پاسخ میدین در قدم اول باید جلسات زوج درمانی رو آغاز کنید با همسرتون از حالتون از اینکه اذیت میشید و علاقه شما به زندگی بسیار پایین اومده حرف بزنید با همین حس و حالی که درحال تجربش هستید با لحن آروم و بدور از انتقاد و تندی فقط از مسئله ای که شمارو در حال حاضر اذیت میکنه باهاش حرف بزنید و نیاز هاتون رو مطرح کنید 👈بهشون پیشنهاد شروع جلسات زوج درمانی رو بدین و باهم این مسیر رو شروع کنید چرا که هر دوی شما برای ادامه زندگی به شکل مطلوب نیازمند تغییر نگرش در یکسری از موقعیت ها هستین فراموش نکنید با وجود دو فرزند و نیاز اونها به شما به عنوان والد باید اول از همه حال رابطه و زندگی مشترک خودتون رو خوب کنید و به دنبال راهی برای انگیزه و دلیلی برای ادامه زندگی باشید قطعا در حال حاضر تصمیم شما برای این زندگی ادامه دادن هستش پس نباید اون رو به حال خودش رها کنید و برای خوب شدن حال زندگی تون نیاز دارید که براش تلاش کنید و این افکار ناامیدانه و آزار دهنده رو از خودتون دور کنید. 📝محدثه نبی‌زاده| مشاور خانواده، زوج درمانگر با ما همراه باشید،مشاوره و روانشناسی مهرآوران 🍀 https://eitaa.com/mehravaran1401
✅سوال: سلام یه پسر سه ساله دارم چند مدته کارهای انجام می ده مثلا دمپایی کنارش هست می خواد بپوشه می گه شما بردار بده به من تا بپوشم من هم این کار رو نمی کنم می زنه زیر گریه مقاومت می کنه و من هم بی تفاوت می شم با گریه می پوشه میاد می گه بغلم کن باید چکار کنم اون وقتی که می گه دمپایی رو بده بهش بدم یا نه؟ خیلی گریه می کنه من و پدرش هردو شاغل هستیم مدتیه می گه پیش عمه نمی مونه خونه بمونیم! پاسخ: سلام دوست عزیز💐 برای بررسی رفتار بچه‌ها باید اول به ویژگی‌های سن اون‌ها توجه کرد. همونطور که گفتید پسرتون سه ساله هست و سه‌سالگی به سن لجبازی بچه‌ها شهرت داره! بچه‌ها توی این سن گاهی دنبال بهانه هستن برای قشقرق به پا کردن گاهی چون نمی‌تونن کاری رو خوب انجام بدن قشقرق به پا می‌کنن، گاهی برای درخواست‌هایی که دارن بهترین برخورد در این موقعیتی که گفتید این هست که بگید، آفرین خودت می‌تونی پس انجام بده، مدتی مقاومت می‌کنه اما درنهایت می‌فهمه که راه بدست آوردن توجه شما گریه کردن نیست. در موارد دیگه هم اگر قشقرق بخاطر ناتوانی در انجام دادن کاری هست، باید باهاش همدلی کنید : می‌فهمم بعضی وقتا سخته این کار رو انجام بدی ، بعد بغلش کنید، و بعد حواسش رو با کار دیگه‌ای پرت کنید: می‌خوای با هم بریم آبمیوه درست کنیم؟؟ ‼️زمان‌هایی که هستید براش وقت ویژه‌ی بازی بزارید. هرروز نیم ساعت باهاش بازی کنید، هر بازی که دوست داره و هرجور که تمایل داره باهاش بازی کنید. وقتایی که از نبودن شما بهانه می‌گیره باهاش همدلی کنید: می‌دونم دوست داری پیش هم باشیم، منم دوست دارم اما باید برم سرکار... به جاش وقتی اومدم باهم خوش می‌گذرونیم و بازی می‌کنیم 🌸 📝مطهره درویشی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده، درمانگر کودک
سوال 1️⃣🌿 سلام امیدوارم حالتون خوب باشه، من و همسرم پس از چندین سال زندگی مشترک بنا به دلایلی مجبور به جدایی شدیم، من با اینکه زن مستقل و تحصیل کرده ای هستم اما این اتفاق انگار به نوعی من رو زمین زده، هیچوقت فکرش رو نمی کردم زندگی مشترک ما روزی به جدایی برسه، همش از خودم می پرسم کجای کار برای این زندگی کم گذاشتم، منکه این همه تلاش کردم تا در برابر مشکلات کم نیارم اما آلان احساس میکنم یه آدم شکست خورده ام که زندگی براش به آخر رسیده، باید چیکار کنم❓
پاسخ سوال1️⃣ از خانم نبی زاده زوج درمانگر👇 🍃سلام دوست عزیز، تجربه جدایی پس از سالها زندگی مشترک در حالتی که شما سخت در حال تلاش برای ادامه زندگی تون هستین و مواجهه با این قضیه تجربه سخت و آزار دهنده ای هستش و طبیعتاً به دنبال این اتفاقات احساسات منفی همراه با یأس و شکست در شما بیدار شده و بسیار شما رو آسیب پذیر میکنه اما در وهله اول برای خوب شدن باید بپذیرید که طلاق مترادف با شکست و نابودی زندگی نیست ❗ ✅ببینید❗ در طول زندگی به همون اندازه که افراد عشق، موفقیت و دست آوردهای مثبت و بزرگ رو بدست میارن به همون اندازه هم ممکن هست به شکست و ناامیدی و جدایی برسن پس این اتفاق برای همه افراد اجتناب ناپذیر هست، این جزئی از چرخه زندگی و واقعیت موجود در زندگی همه افراد هستش پس نشخوار این فکر که چرا این اتفاق باید برای شما رخ بده شمارو به نتیجه ای نمیرسونه چرا که شما هرچقدر در زندگی فرد مستقل و مقاوم و تلاشگری باشید، همواره اتفاقاتی هستند که از کنترل شما خارج اند و شما قطعا قادر به مقاومت در برابر همه اتفاقات نیستین، زندگی مشترک شما هرچقدر که با عشق و علاقه و در مناسب ترین زمان و با بهترین فرد ممکن شروع شده باشه بازهم نمیشه انتهای اون رو پیش بینی کرد که به چه سرانجامی میرسه، همون طور که شما برای شروع این زندگی دو نفری تصمیم گرفتید این جدایی هم حتما با نظر هر دو طرف بوده اما مسئله مهم این هست که کدام یکی از طرفین اصرار بیشتر و نقش پر رنگ تری در این قضیه داشته❗ممکن هست شریک عاطفی شما به هر دلیلی که برای خودش و شما مطرح کرده خواستار این اتفاق بوده و شما هم بنا به دلایل خودتون این تصمیم رو گرفته باشید👈 پس در نتیجه دلیلی برای خود سرزنشی از جانب شما وجود نداره قطعا شما تا زمانی که در اون زندگی حضور داشتید تمام تلاش و وجود خودتون رو برای پیشرفت اون زندگی بکار گرفتید و اینکه زندگی مشترک شما بدور از انتظار به مرحله جدایی رسیده قطعا دلیلی بر کم گذاشتن شما برای اون زندگی نیست🍀 گاهی در زندگی درست در اون لحظه هایی که افراد احساس میکنن همه چیز به درست ترین و عالی ترین شکل خودش در حال پیشرفت هست اتفاقات غیر منتظره و غیر قابل پیش بینی رخ میدن که نمیشه برای اون کسی رو مقصر دونست😔 پس شما هم نه در خودتون و نه در طرف مقابل دنبال مقصر و دلیل های عجیب برای جدایی نباشید گاهی وقتی دو طرف پس از مدتی حس خوبی از باهم بودن دریافت نمیکنن به سمت جدایی سوق پیدا میکنن و از ادامه دادن زندگی مشترک صرف نظر میکنن، شما در حال حاضر کاری که باید انجام بدین اول از همه پذیرفتن این اتفاق و سپس ادامه دادن به زندگی خودتون در کنار علایقی هست که تا به امروز داشتید✌ شما راهی رو آغاز کردید که حال به هر دلیلی اون نتیجه ای که فکر می کردین حاصل نشده این یک فاجعه یا مسئله غیر قابل باوری نیست ‼️ فقط نیاز هست شما به ابعاد این اتفاق از زاویه های مختلف نگاه کنید و سعی کنید با خودتون به نتیجه قابل قبولی برسید که این مسئله چه سود و چه زیان هایی رو برای شما به همراه داشته ⁉️ پس از پذیرفتن این اتفاق به عنوان بخشی از زندگی کمی با خودتون خلوت کنید و به نیاز هایی که از الان به بعد براتون پررنگ تر شدن فکر کنید ⁉️ برای زندگی تون هدف گذاری های جدید انجام بدین و همون طور که تا به امروز زن مستقل و موفقی بودین بازهم به مسیر شغلی و تحصیلی تون ادامه بدین و بدونید اون چه که در زندگی باید برای شما در اولویت باشه خود شما هستین و حسِ مثبت دوست داشتن خودتون و هر زمان که احساس کردین آمادگی روحی و روانی مواجهه با یک عشق تازه رو دارید حتما براش زمان گذاشته بهش فرصت اثبات بدین ✌ یادتون باشه یک تجربه منفی در زندگی نباید شما رو به ادامه زندگی و دوست داشتن بدبین و مقاوم بکنه❗ زندگی شما تا آخرین لحظه ای که فرصت دارید ادامه داره و باید با علاقه و اگاهانه برای اون دست به انتخاب بزنید و به مسیر ادامه بدین. 📝محدثه نبی‌زاده، کارشناس ارشد مشاور خانواده، زوج درمانگر🍃 با ما همراه باشید، مشاوره و روانشناسی مهرآوران 🌺 https://eitaa.com/mehravaran1401
سوال 2️⃣🌿 سلام، من سال ها پیش دچار افسردگی شدیدی بودم و در طی اون سالها اطرافیانم رو بسیار اذیت کردم وقتی که به اون روزها و اون آدمی که بودم فکر میکنم از خودم متنفر میشم، الان و بعد از گذشت سالها خیلی روی رفتار و اخلاقم کار کردم و آدم دیگه ای شدم و سعی کردم گذشته رو برای اطرافیانم جبران کنم حتی اونها میگن که من رو بخشیدن اما مسئله اینه من نمیتونم خودم رو ببخشم و از اون آدمی که بودم خیلی خجالت می کشم دلم میخواد میتونستم اون روز هارو از زندگیم حذف کنم حتی الانم احساس میکنم لیاقت خوب بودن رو ندارم؟
پاسخ سوال2️⃣ از خانم نبی زاده👇 🍃سلام دوست عزیز، اول از همه بذارید بگم معلومه که شما لیاقت خوب بودن رو دارید😊 همه آدم هایی که تلاش میکنن برای خوب بودن، برای تغییر و بهتر شدن لیاقت خوب بودن رو دارن🍀 اینکه شما از اون روزها و سال های تاریک به روشنایی امروز رسیدن مشخص میکنه که چقدر برای خوب بودن تلاش کردین و حتما لیاقت بخشیده شدن رو دارید👌 اما در مورد مسئله ای که بهش اشاره کردین چیزی که توی سوال شما توجه من رو جلب کرد اشاره به اون آدم سابق و این آدم فعلی در زندگی تون بود ❗همین دیوار محکمی که شما بین گذشته و حال قرار دادید سد راه بخشیده شدن توسط خودِ شماست اون آدم دیروز و این آدم امروز خود شما هستین 👌 وقتی شما گذشته رو از حال جدا بدونید، وقتی که اون آدم رو نابخشودنی توی ذهنتون متصور بشید، ازش متنفر باشید هرگز این آدم خوب الان رو هم نمیتونید دوست داشته باشید 💚 برای مثال تصور کنید آدمی از لحظه بدنیا اومدن روی یک خط قرار میگیره تا لحظه ای که از این دنیا میره، تمام اتفاقات خوبی ها و بدی هایی که دراین مسیر انجام میده همگی بهم متصل هستن و همین بالا و پایین ها هست که در نهایت شخصیتِ وجودی اون آدم رو می سازه 👈پس هیچوقت گذشته آدم ها نمیتونه از اونها جدا باشه، این نکته رو به یاد داشته باشید که همه انسان ها در طول زندگی هم معنی خوب بودن و خوبی هارو فرا میگیرن و هم معنای بد بودن و بدی ها، پس هر دوی این خصایص در وجود ما قرار داره اینکه خوب باشیم یا بد انتخاب ما در مسیر زندگی هست قطعا هیچکس نمیتونه این ادعا رو داشته باشه که در تمام طول زندگی خوب یا همیشه بد بوده! 🍃آدم ها مجموعه ای از خصوصیت ها و رفتار های خوب و بد هستن و هرگز نمیشه بخشی رو از گذشته حذف یا نادیده گرفت 👌پس شما باید به این مسئله توجه داشته باشید که این آدم خوبِ امروز ساخته شده از همون آدمی هست که ازش متنفر هستین اما در حقیقت من به شما میگم که شما باید از اون بخش از زندگی تون ممنون هم باشید چرا که شما رو به روشنایی امروز رسونده و الان در جایی هستین که از نگاه دیگران هم قابل تحسین هست ✅اون آدم گذشته رو با همه بدی ها و نواقصی که داشته بپذیرید و دوست داشته باشید چراکه اون هم بخشی از وجودِ شما و زندگانی شما هستش و حالا که تغییر رو پذیرفتید و روی خودتون کار کردین ✅از چیزی که در گذشته بودین خجالت نکشید و سرکوبش نکنید، تنها راه دوست داشتن ِ خودتون این هست که گذشته رو به عنوان بخشی از زندگی تون بپذیرید و از خودتون جدا ندونید. 📝محدثه نبی‌زاده| مشاور خانواده🍃 با ما همراه باشید ،مشاوره و روانشناسی مهرآوران 🌺 https://eitaa.com/mehravaran1401
سوال 3️⃣🌿 سلام، من و همسرم ۲ سال هست که ازدواج کردیم بخاطر شرایط کرونا هیچ جشن و مراسمی نداشتیم وقتی که اومدیم خونه خودمون خانواده همسرم هیچ کاری برام انجام ندادن حتی یه هدیه هم برامون نیاوردن، من از این موضوع خیلی عصبانیم دلم نمیخواد بابتش همسرم رو اذیت کنم اما این فکر و احساس از فکرم بیرون نمیره چیکار میتونم بکنم؟
پاسخ سوال 3️⃣ از خانم نبی زاده👇 🍀سلام دوست عزیز، حتما ازدواج توی شرایط موجود و گذشتن از کارها و مسائلی که برای شما اهمیت داشتن مثل داشتن مراسم عروسی و جشن براتون سخت بوده و حالا که شما بنا به شرایط این موارد رو پذیرفتین و به این شکل زندگی مشترک تون رو شروع کردین توی ذهن شما انتظار از اطرافیان پررنگ تر شده و برآورده نشدن این موارد شما رو خشمگین کرده❗ ‼️ببینید برای همه افراد وقتی که ازدواج میکنن و وارد یک زندگی جدید و مشترک میشن یک مسئله ای که خیلی اهمیت پیدا میکنه داشتن استقلال و امنیت در چارچوب زندگی مستقل و در عین حال نیاز داشتن به حمایت و مهر طلبی از اطرافیان و خانواده ها هستش، این دو موضوع در کنار همدیگه کمی متناقض دیده میشه چرا که اگر شما همواره توقع حمایت و حضور پررنگ خانواده هارو داشته باشید پس ناخواسته بحث دخالت های مستقیم یا غیر مستقیم از جانب اطرافیان هم به وسط میاد و اگر خواستار اون استقلال و امنیت در چارچوب زندگی خودتون هستین پس باید نقش کم رنگ تری از حضور خانواده هارو در مسائل و اتفاقات زندگی تون بپذیرید، در خصوص مسئله ای که شما بهش اشاره کردید نکته ای که میتونم بهتون بگم این هست که برای راحتی خودتون و آرامش زندگی مشترکی که بهش علاقه مند هستید توقعات رو از اطرافیان و خانواده ها در زندگی کاهش بدید و سعی کنید با نگاه دیگه ای به این مسئله نگاه کنید 👌 👈به طور مثال این مسئله در ذهن شما که خانواده ها و بزرگتر ها باید در شرایط سخت حتما حامی و پشتوانه شما باشن و شمارو بخاطر شرایطی که در اون قرار دارید مثل نداشتن جشن و عروسی درک کنن و برای جبران این مسئله حتما برای شما هدیه ای آماده کنن این توقع رو برای شما ایجاد کرده و حالا که از جانب اونها اقدامی انجام نشده این مسئله شمارو عصبانی کرده‼️ این در حالی هست که شاید این مسئله اصلا برای اونها دارای اهمیت زیادی نبوده یا دغدغه ذهنی برای خانواده همسرتون نبوده که بخوان به شکلی برای شما جبران کنن و یا در نگاه اونها این مسئله برای شما پذیرفته شده و حل شده هست چراکه خودتون خواستین با توجه به شرایط کنونی بدون مراسم زندگی مشترکتون رو شروع کنید✔ پس وقتی نگاه شما به اطرافیان خالی از توقع و انتظار باشه ارتباط با اونها و زندگی برای خود شما راحت تر خواهد بود، به خودتون یادآور بشید که اگر کاری انجام دادن از روی لطف و درک اونها بوده و اگر هم اقدامی نکردن حتما این مسئله براشون دغدغه ای ایجاد نکرده، اگر به این شکل به کارها و تصمیم گیری های اطرافیان نگاه کنید می بینید که اونها در مقابل شما وظیفه ای ندارن و درک اونها از شرایط و موقعیت ها با اونچه که شما انتظار دارید و در ذهن شما هست متفاوت هستش پس با فکر کردن و بزرگ کردن این مسئله در ذهنتون فقط خودتون رو اذیت میکنید و ممکن هست ناخواسته حرفی یا عملی انجام بدین که همسرتون رو هم آزرده بکنه 👈پس در نتیجه فکر و تمرکز خودتون رو روی زندگی مشترک و علاقه مندی های خودتون بگذارید و توقع و انتظاری از جانب دیگران برای درک موقعیت و شرایطی که در اون هستید تا حد امکان نداشته باشید و تلاش کنید در حال حاضر اقداماتی رو انجام بدین که حال شمارو خوب میکنه مثلا در سالگرد ازدواجتون با همسرتون عکس های زیبا به یادگار بگیرید و یا با بهتر شدن شرایط باهم به سفر رفته و خاطرات خوب با همدیگر بسازید.😊🌺 📝محدثه نبی‌زاده| مشاور خانواده، زوج درمانگر🍀 با ما همراه باشید، مشاوره و روانشناسی مهرآوران 🍃 https://eitaa.com/mehravaran1401
🗓 ✴سوال: سلام، من توی سریع خواندن مشکل دارم . مباحث رو خیلی کند میخونم این برای این مدت زمان کم امتحانات که برای هر امتحان فرصت کمی داریم و بعضا در یک روز ممکنه 3یا2 امتحان همزمان داشته باشیم منو دچار مشکل کرده و حجم دروس تموم نمیشه.
سوال1️⃣ 🍃سلام من و همسرم بعد از ۶ سال زندگی مشترک تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم و الان یک دختر یک ساله داریم، قبل از بچه دار شدن همیشه به داشتن دوتا بچه فکر میکردیم اما الان با وجود خستگی های زیادی که توی این یک سال تجربه کردیم اصلا دوست ندارم به بچه دوم فکر کنم اما حس عذاب وجدانی که دیگران بهمون القا میکنن بسیار منو آزار میده اینکه این تصمیم خودخواهی هست و بچه اگر تنها بمونه دچار مشکل میشه، نمیدونم باید چه تصمیمی بگیرم؟