هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
#مهدی_مقیمی
▶️
السلام ای آنکه دلها زیر پایت ریخته
حق ، جنان را زیر پاهای گدایت ریخته
مدح تو ارباب رویائی خوراک شعرهاست
بس که مضمون در کف صحن و سرایت ریخته
با هنرمندی حریمت نورپردازی شده
ریسه ها بر شانۀ گلدسته هایت ریخته
در رواق و صحن ها و بست هایت یک به یک
بوی تو در سینه ها عطر ولایت ریخته
این نخ سبز تبرک را که بر مچ بسته ام
سیدی حس می کنم که از عبایت ریخته
با غذای حضرتی آخر نمک گیرت شدم
حضرت زهرا نمک را در غذایت ریخته
گرچه صدها بار ایوان طلا را دیده ام
باز دل با دیدن ایوان طلایت ریخته
عاشقانت را یقین دارم که می بخشند حشر
طرح این بخشودگی ها را خدایت ریخته
آمدی آرامش قلب عطوف اهل بیت
مهربانتر از همه هستی رئوف اهل بیت
@hosenih
زائران را در نظر جنت تجسم می شود
خسته از راه آمده غرق تبسم می شود
زائری که روزها لحظه شماری کرده است
زود با آقای خود گرم تکلم می شود
بی گمان این روزها آقا دعاگوی همه
زائران خواهرش معصومه در قم می شود
وقت پرواز کبوترها به بالای سرم
آسمان شهر پشت بالشان گم می شود
این کبوترها روی بازار هم دارند اثر
گرم بیرون از حرم بازار گندم می شود
می زند در صحن قدسش جمعیت موج و عجیب
دل به صحن کوثرش غرق تلاطم می شود
رفتن پای ضریحش نیست اینجا نوبتی
ذکر زهرا باعث حق تقدم می شود
آنچه ایرانی جماعت را بهشتی می کند
عشق معصوم دهم ، خورشید هشتم می شود
هر چه دارم می دهم تا که بیایم پای بوس
چشم ما و بارگاه حضرت شمس الشموس
@hosenih
باز هم جا هست حاجت گر بیاری بیشتر
کاش سهم ما شود گرد و غباری بیشتر
دوستداران و محبانش در این صحن و سرا
بیشتر هستند هر چه می شماری بیشتر
صحنه های ناب، اینجا ناتمام است و بدیع
هر چه می گیریم عکس یادگاری بیشتر
بشنو آواز کبوترهای آقا را درست
صوتشان زیباست حتی از قناری بیشتر
در خیالم بین جارو کردن و تحویل کفش
هر دو دلچسب است اما کفشداری بیشتر
نذر کردم سکه ای انداختم در این ضریح
سکه هم کافیست آری گر نداری بیشتر
واقعا زیباست از دنیا بپرس از این حرم
هیچ کس دارد سراغ آئینه کاری بیشتر؟
امتحان کردم که پشت پنجره فولاد او
اشک آدم می شود از دیده جاری بیشتر
این سفرها شد برای ما تمامش خاطره
باز شد از کار ما با لطف او صدها گره
@hosenih
با نوای ذاکران و صوت و لحن قاریان
جا گرفته ذکر تو در سینۀ ایرانیان
در شب میلاد تو ای صاحب ایران زمین
خاکیان هم جشن می گیرند با افلاکیان
هر که مهرت را خریده شک ندارم برده سود
هرکه از تو دور مانده بی گمان کرده زیان
گفته ای دیدار زائر می روی بیهوده نیست
در زیارت آمدن دعواست بین قدسیان
جای جای این حرم سر دارد از جنت ولی
نقطۀ عطفی است ایوان طلا در آن میان
دوست دارم بشنوم هر روز ذکر خاصه ات
با صدای روحبخش زنده یاد انصاریان
من فقیرم تو هم آن حج فقیرانی لذا
هم شدم از مشهدی ها هم شدم از حاجیان
ضامن آهو رضا و ضامن ما هم رضاست
روز محشر خوش به حال جملۀ زهرائیان
هر که آمد پر شد از عطر ولایت شامه اش
خوانده ام من لذتی دارد زیارت نامه اش
@hosenih
با علی موسی الرضا ایران گلستان می شود
حافظ ایران ما شاه خراسان می شود
نام زهرا مادرش با نام فرزندش جواد
هر کحا برده شود صد مشکل آسان می شود
آفتاب صبح می تابد به ایوان طلا
مثل گنبد جلوهء ایوان دو چندان می شود
گاهگاهی آفتاب اینجا طوافی می کند
گاه پشت گنبدش از شرم پنهان می شود
می زنم هر جا قدم این سوی و آن سوی حرم
ناخودآگاه آخرش ختمِ به ایوان می شود
گر کسی غیر مسلمان یک سفر آید به طوس
با نگاه ویژهء سلطان مسلمان می شود
این تمام باور و این اعتقاد شیعه است
با نگاه خاصه اش برکت فراوان می شود
فخر دارد آب سقا خانه اش بر سلسبیل
مست سقا خانه اش لبهای باران می شود
مستی این آب را در خود شرابش هم ندید
این رواق و صحن را جنت به خوابش هم ندید
@hosenih
گر بخواهد با اشاره خاک را دُر می کند
عشق او هر لحظه در قلبم تبلور می کند
او رئوف اهل بیت است و چنان جدش حسین (ع)
با نگاهی عالمی را در دمی حر می کند
قسمتم مشهد نگردد گر که سالی چند بار
قلب من در سینه احساس تأثر می کند
هیچ صاحب خانه ای چون صاحب این خانه نیست
گر گدا کاهل بود خود کاسه را پر می کند
فخر کردن هم خدایی فخر کردنهای ماست
هر که اربابش رضا باشد تفاخر می کند
مادری دیدم که طفلش را رضا داده شفا
پای ایوان دارد از آقا تشکر می کند
مشتری دارد حریمش از جنان هم بیشتر
نان جنت را حریم طوس آجر می کند
هوش از سر می برد از بس که جنات الرضا
جنت الاعلی هم احساس تحیر می کند
مدح ما حتی نمی از آب اقیانوس نیست
هیچ جائی در جهان کرببلا و طوس نیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
#مهدی_مقیمی
▶️
حمدُ لله که مائیم گرفتار رضا
عاشق صحن گهر شادِ گهربارِ رضا
آرزو داشتم از کودکی ام تا حالا
که پناهنده شوم بلکه به دربار رضا
زائرش زائر عرش است به نقل از معصوم
نظری کرده خداوند به زوار رضا
خود من با پسرم با پدرم با پدرش
نسل در نسل ، تمامیم بدهکار رضا
هر چه گفتیم بلافاصله مضمون جوشید
برکتی داده خداوند به اشعار رضا
عطر مخصوص حرم عطر بهشت است بهشت
دوست دارم بخرم عطر ز بازار رضا
تو کشاندی دل ما را وسط صحن غدیر
یا امیر ابن امیر ابن امیر ابن امیر
@hosenih
تو بگو دست به دامان که جز او بزنم
رو به در گاه که جز ضامن آهو بزنم
باز کردی گرهء کور مرا صد دفعه
شرم دارم به کسی غیر شما رو بزنم
آرزو داشتم از کودکی ام مثل پدر
جلوی پنجره فولاد تو زانو بزنم
من دو تا آرزو از مادر خود بردم ارث
ادب این است ، دَم از ارثیۀ او بزنم
اول از زائر تو کفش بگیرم تحویل
دوم اینکه حرمت با مژه جارو بزنم
بطلب تا شب جمعه دمِ ایوان شما
یاد ایوان نجف باشم و یاهو بزنم
بهترین نوع سفر سمت امامِ هشت است
عشق زوار، بلیطیست که بی برگشت است
@hosenih
هوس رفتن حجِ فقرایی کردم
هوس پنجره فولاد و گدایی کردم
هوس اذن دخول از سوی بست طوسی
و خروج از طرف شیخ بهایی کردم
هوس خوردن آبِ یخِ سقاخانه
داخل کاسۀ برّاقِ طلایی کردم
عکسهای حرم از هر جهتی زیبا بود
هوس دیدنِ تصویر هوایی کردم
پیرمردی به حرم خواند دو خطی روضه
بعد روضه هوس خوردن چایی کردم
هر که پرسید ز من آدرس صحن عتیق
طرف قلب خودم راهنمایی کردم
آخر از بس که دلم را به تو آقا دادم
صحن های حرمت را به دلم جا دادم
@hosenih
تو که بر نوکر خود رحمت وافر داری
شک ندارم که مرا خوب به خاطر داری
نمی افتد ز قلم نام کسی با اینکه
بی حساب عاشق و دیوانه و زائر داری
حرمت امن ترین مأمنِ موجودات است
بی سبب نیست اگر این همه طائر داری
جلوی پنجره فولاد تو فهمیدم من
که فراوانیِ خواننده و ذاکر داری
بس که دارای مضامین وسیعی هستی
بی حد و حصر ، نویسنده و شاعر داری
به وفور از ادبیاتِ زمان دعبل
شعر تا حوزهء اشعار معاصر داری
عاشقان سجده به درگاه تو جایز گفتند
شعر دربارهء تو سعدی و حافظ گفتند
@hosenih
زائرانِ تو زیادند که هر جا صف بود
موقع بازرسی پشت سر ما صف بود
وقت بوسیدن درهای حرم صحن به صحن
دست بر سینه سوی گنبد آقا صف بود
انبیا هم همه بودند حرم ، پشتِ سرِ
خضر و نوحِ نبی و یوسف و عیسی صف بود
تا کمی آب بنوشند ز سقاخانه
تشنه هم بلکه نبودند ، وَ اما صف بود
دستمان مثل همیشه به ضریحش نرسید
بس که در دور و برِ مضجع مولا صف بود
بسته های متبرک به حرم را خادم
پخش می کرد و عجب بین گداها صف بود
نمک و پارچۀ سبز و نخود بود و نبات
هدیه بر گنبد و ایوان طلایش صلوات
@hosenih
نامش و جلوه اش و چهره اش انگار علیست
بهترین نام در این گنبد دوار علیست
نوهء علم و کمال و پدر جود و جواد
پسر فاطمه و حیدر کرار علیست
علمش از جعفر و خُلقش حَسن و خَلق حسین
صورتش فاطمه و سیرت و کردار علیست
چارده نور به سیمای رضا منعکس است
چارده نور که یک قسمت از آن چار علیست
جان عالم به فدای پدر شمس شموس
که قیامت که شود شاخص و معیار علیست
باید از شاه نجف شاه خراسان آید
هست سِرّی به خدا مخزن اسرار علیست
هشتمین نور امامت دهمین معصوم است
مهربان بودن او از نسبش معلوم است
@hosenih
به جهانی ندهم این دل طوفانی را
دل دیوانه که می دانم و می دانی را
شَوَم افسرده اَقلّاً دو سه ماهی یکبار
گر نبینم حرم شمس خراسانی را
نور باران شده طوری که نبینید شما
هیچ جای دگر این سبک چراغانی را
جاذبه دارد و این جاذبه اش سبک علیست
کرده دیوانۀ خود این همه ایرانی را
با نگاه کرمش در گذر از نیشابور
به طلا کرد بدل قیچیِ سلمانی را
دوست دارم شده یکبار حرم تا به حرم
من پیاده روم این جادهء طولانی را
نوکری در حرمت علتِ بالیدنِ من
قول دادی که بیایی تو سه جا دیدن من
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih