🔷رفق و مدارا در جامعه
➕پیامبر(ص)فرمود:«مُدَارَاةُ اَلنَّاسِ نِصْفُ اَلْإِيمَانِ وَ اَلرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ اَلْعَيْشِ».
سازش با مردم نيمى از ايمانست و رفق و نرمش با آنان نيمى از زندگى و خوشى است.(۸)
در ادبیات فارسی مدارا با دشمنان نیز موجب آسایش دو دنیا دانسته شده است؛
🌺شعر
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
➕امیر مومنان علی (ع) دیدگاه کلی اسلام را پیرامون معاشرت با مردم در سخنی چنین تبیین می کتد: «خالِطوا النّاسَ مُخالَطَةً إن مِتُّم مَعَها بَكَوا عَلَيكُم ، و إن عِشتُم (غِبتُم) حَنُّوا إلَيكُم».
با مردم طوری معاشرت کنید که اگر با آن حالت مردید در سوگتان بگریند و اگر زنده بودید با شما دوست باشند.(۹)
🟪آثار رفق و مدارا
برخى از آن آثار مدارا را پى مى گیریم:
🟣حراست ایمان
پیامبر(ص) مى فرماید: «لِکلِّ شَىْءٍ قُفْلٌ وَ قُفْلُ الْایمانِ الرِّفْقُ؛ هر چیزى قفلى دارد و قفل (نگهدار) ایمان، نرمخویى است».(۱۰)
🟣 خیر دنیا و آخرت
پیامبر(ص)مى فرماید: «منْ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفْقِ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنْ خَیرِالدُّنْیا وَالْاخِرَةِ وَ مَنْ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الرِّفْقِ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ؛ هر کس نصیبى از رفق و مدارا داشته باشد، سهمى از خیر دنیا و آخرت را مى برد و هر کس از سهم رفق و مدارا محروم باشد، از سهم (خیر) دنیا و آخرت نیز محروم است».(۱۱)
🟣تداوم دوستى ها
در ضرب المثل ها آمده است که: «یک دشمن زیاد است و هزار دوست کم». طبع انسان، به دوستى با همگان تمایل دارد مگر این که علل و اسباب دیگرى موجبات دشمنى را فراهم سازد.
دین مقدس اسلام نیز چنین نظرى دارد و براى تداوم دوستى ها و زدودن کدورت ها پیشنهادهاى متعددى نموده. از جمله نرمخویى و خوشرویى. امیرمؤمنان (ع) مى فرماید: «رِفْقُ الْمَرْءِ وَ سَخائُهُ یحَبِّبُهُ الى اعْدائِهِ؛ نرمخویى و سخاوت شخص، او را محبوب دشمنانش مى کند».(۱۲)
🟣اصلاح رفتاری دیگران
خداوند به حضرت موسی و هارون فرمود:«اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَینًا لَعَلَّهُ یتَذَکرُ أَوْ یخْشی».
به سوی فرعون بروید که سرکشی کرده است. با او به آرامی و نرمی سخن بگویید، باشد که پند گیرد.
امام علی(ع)فرمود: با همسران ناسازگار خود مدارا کنید و با آنان به نیکی سخن بگویید شاید رفتارشان درست شود.
🟣دفع شر و ضرر دشمنان
همانطور که در بیان فضیلت این صفت والا گذشت، مدارا حداقل سودی که برای مومن دارد دفع شر دشمنان است و این ضرر شامل ضررهای دنیوی و دینی (حساسیت و ممانعت آنان در مسیر رشد معنوی فرد یا انجام وظایفش) هر دو است؛ زیرا امام علی (ع) فرمودند: «سَلامَةُ الدِّينِ وَ الدُّنيا في مُداراةِ النّاسِ» مدارا با مردم سبب سلامت در دین و دنیا است.(۱۳)
جناب فیض کاشانی میگوید:
صولت دشمن به مدارا شکن
خصمی و استیزه بدایت مکن
🟨شیوه هایی برای مدارا
🟡ترک بگو مگو
همانطور که برخی علما گفتهاند اصل مدارا، ترک جدل است.
در حدیثى از امام صادق(ع) آمده: «اَلْمِراءُ داءٌ رَدِىٌّ وَ لَیْسَ لِلاِْنْسانِ خَصْلَةُ شَرٌّ مِنْهُ وَ هُوَ خُلْقُ اِبْلیسَ وَ نِسْبَتِهِ فَلا یُماری فى اَىِّ حال کانَ اِلاّ مَنْ کانَ جاهِلا بِنَفْسِهِ وَ بِغَیْرِهِ مَحْرُوماً مِنْ حَقایِقِ الدّینِ» مراء (و جر و بحثهاى غیر منطقى) درد بدى است و هیچ صفتى براى انسان بدتر از آن نیست و آن، اخلاق ابلیس و منسوبین به او است و هیچکس در هیچ حالى مراء نمى کند مگر کسى که نسبت به موقعیت خود و دیگران جاهل است، و از حقایق دین محروم مى باشد».(۱۴)
🟡تغافل
امام صادق(ع)فرمود: «صَلاَحُ حَالِ اَلتَّعَايُشِ وَ اَلتَّعَاشُرِ مِلْءُ مِكْيَالٍ ثُلُثَاهُ فِطْنَةٌ وَ ثُلُثُهُ تَغَافُلٌ».مصلحت زندگى و معاشرت اجتماعى به پيمانهاى پر ماند كه دو سوم آن هوش و زيركى؛و يك سومش ناديده گرفتن و تجاهل است.(۱۵)
🟡همراهی ظاهری
در مواردی که چارهای نباشد بدون این که به مداهنه و یا ترک نهی از منکر انجامد باید در ظاهر و سخن نوعی از سازگاری با افراد مختلف جامعه ابراز داشت.
همانطور که امام صادق(ع) فرمود:«خالَطُوا الأبرارَ سِرّاً ، و خالَطُوا الفُجّارَ جِهَارًا ولا تَمیلوا علیهم فَیَظلِموکُم ، فَإنّه سَیأتی عَلَیکُم زَمانٌ لا یَنجُو فیه مِن ذَوِی الدّینِ إلاّ مَن ظَنّوا أَنَّه أَبلَه و صَبَرَ نَفسه على أَنْ یُقالَ : إنّه أَبلَه لا عَقلَ لَه».
در ظاهر با بدان باشید اما در نهان با نیکان باشید و بر بدان اعتراضی نکنید که به شما ظلم میکنند. زیرا زمانی خواهد آمد که کسی نجات نخواهد یافت جز شخصی که مردم او را ابله بدانند و او بر این برچسب صبر کند.(۱۶)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کردهاند که فرموده بود: اگر تمام کتابهای فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینهام دارم، همه را بیرون میدهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی میکند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدر گاهی که به داخل خانه میرود، همسرش حسابی او را کتک میزند.
یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد. گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمیدهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند. گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم، هوایم بیرون میرود! این چوب الهی است، این باید باشد.
🌺شعر
من بد کنم و تو بد مکافات دهی
پس فرق میان من و تو چیست ؟ بگو
با تو گویم که چیست غایت حلم
هر که زهرت دهد شکر بخشش
کم مباش از درخت سایه فکن
هر که سنگت زند ثمر بخشش
💠داستان
ابن ابى عمير مرد ثروتمندى بود، تا پانصدهزار درهم سرمايه داشت. شيخ صدوق در علل نقل مى كند از على بن ابراهيم و او از پدرش كه ابن عمير به بزازى اشتغال داشت، از مردى ده هزار درهم طلبكار بود، پس از چندى سرمايه اش تمام شد به طورى كه فقير گرديد. شخصى كه به او بدهكار بود خانه مسكونى خود را به ده هزار درهم فروخت و پول آنرا براى ابن ابى عمير به در خانه اش آورد. در را كوبيد. ابن ابى عمير بيرون آمد پولها را به او تسليم نموده گفت اين طلب تو است. پرسيد اين مال را از كجا تهيه نمودى. به ارث به تو رسيده يا كسى بخشيده؟ گفت هيچ كدام نبوده، خانه ام را براى پرداخت قرض خود فروخته ام . ابن ابى عمير گفت حديث کرد مرا ذريح محاربى از حضرت صادق (ع) كه آنجناب فرمود:«لا يخرج الرجل عن مسقط راءسه بالدين؛ انسان به جهت دِين ترك خانه خود را نمى گويد»، اين پولها را بردار من حاجت به چنين مالى ندارم با اينكه به خدا سوگند هم اكنون به يك درهم از آن احتياج دارم لكن از اين پولها همان يك درهم را هم برنمى دارم.(۱۷)
💠داستان
محمدبنمرازم نقل میکند که: امام صادق(ع) بههمراه پدرم و مصادف از نزد منصور خارج شده و اول شب به منطقۀ سالحین (چهار فرسخیِ غرب بغداد) رسیدند.
پاسبان جسور آن منطقه با لحنی تند به حضرت گفت: «هرگز نخواهم گذاشت که از اينجا عبور کنی!»
امام صادق(ع) با مدارا از او تقاضای عبور کردند! ولى پاسبان بهسختى جلوی حضرت را گرفته بود.
«مصادف» به امام عرض کرد: «اين پاسبان همچون سگی شما را مىآزارد و مىترسم شما را پیش منصور برگرداند! اگر اجازه دهید من و مرازم گردنش را بزنیم و جسدش را در رودخانه بیاندازیم!»
حضرت فرمودند: «كُفَّ يَا مُصَادِفُ»، اى مصادف، خويشتندار باش!
حضرت پيوسته با زبانی نرم از پاسبان تقاضای عبور مىكردند! سرانجام پس از معطلی زیاد، نزدیک صبح، پاسبان به امام اجازه عبور داد و حرکت کردیم.
پس از عبور، حضرت فرمود: اى مرازم، اين بهتر است يا آنچه شما گفتید؟!
حضرت در پایان یک دستورالعمل بسیار زیبا و آموزنده بیان فرمودند: «إِنَّ الرَّجُلَ يَخْرُجُ مِنَ الذُّلِّ الصَّغِيرِ فَيُدْخِلُهُ ذَلِكَ فِي الذُّلِّ الْكَبِيرِ»، چهبسا كه آدمى از ذلّت كوچكى بیرون میآید و به ذلّت بزرگترى گرفتار میشود»(۱۸)
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۱۶.
۲.الخصال ،ج۱ ،ص۸۲
۳.الکافي ،ج۲ ، ص۸۷
۴.كافى،ج۵،ص۳۱۳
۵.إرشاد القلوب،ج ۱، ص۱۷۵
۶.بحار الأنوار ،ج۱۰۴،ص۹۹.
۷.الخصال ،ج۱،ص۱۲۸.
۸.تحف العقول ،ج۱،ص۴۲
۹.نهج البلاغه، حکمت ۱۰.
۱۰.الكافي ،ج۲،ص۱۱۸
۱۱. الجعفريّات : ص۱۴۸
۱۲غرر الحکم،۵۴۲۹.
۱۳.غرر الحكم ،۵۶۱۰.
۱۴.بحارالانوار،ج۲، ص۱۳۵
۱۵.تحف العقول،ج۱،ص۳۵۹
۱۶.الکافی،ج۲،ص۹۵
۱۷. تتمة المنتهى ص۲۱۷
۱۸.روضه كافي، ص ۷۳
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
اباحی گری
به مناسبت شهادت امام صادق(ع)
[منبر ۱۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ، خازِنِ الْعِلْمِ، الدَّاعِي إِلَيْكَ بِالْحَقِّ، النُّورِ الْمُبِينِ . اللّٰهُمَّ وَكَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلامِكَ وَوَحْيِكَ، وَخازِنَ عِلْمِكَ، وَ لِسانَ تَوْحِيدِكَ، وَوَلِيَّ أَمْرِكَ، وَمُسْتَحْفِظَ دِينِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَحُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ
🌙بیان احکام
🔰 #احکام_شرعی 🔰
✅ نظر مقام معظم رهبری: بنابر احتیاط واجب باید میان زن و مرد در حال نماز (در غیر مسجد الحرام) حداقل یک وجب فاصله باشد و در این صورت اگر زن و مرد محاذی یکدیگر بایستند یا زن جلوتر از مرد بایستد، نماز هر دو صحیح است و فرقی نمی کند که زن و مرد محرم باشند یا نامحرم.
📌 #تذکر: البته در میان مراجع، فقهایی هستند که دیدگاه فقهیشان با مقام معظم رهبری در این مسئله متفاوت است و برای مطالعه نظرات فقها میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
📌 مقام معظم رهبری در این مسئله #احتیاط_واجب فرمودهاند و معنای احتیاط این است که بر مکلف واجب است که یا به مضمون همان احتیاط عمل کند یا در مسئله مورد نظر، از مرجع تقلید دیگری تقلید کند که پس از مرجع تقلید خودش، به لحاظ علمی از دیگر مراجع بالاتر است.
👈بیان احکام فوق از کانال جدید استاد موسوی می باشد.
🖤با عرض تسلیت شهادت ریس مذهب جعفری حضرت امام جعفر صادق(ع) به ساحت مقدس حضرت حجت روحی فداه و به عموم شیعیان و ارادتمندان آن حضرت،به این مناسبت بحثی را تقدیم میداریم؛
🟢وصیت مهم و معنا دار
بعد از شهادت امام صادق علیه السلام، ابوبصیر برای عرض تسلیت به خانه آن حضرت آمد. ام حمیده (مادر امام کاظم ع ) وقتی چشمش به او افتاد، اشک از چشمانش جاری شد.
هر دو، مدتی گریستند؛ آنگاه ام حمیده گفت: ابوبصیر، در لحظات آخر زندگی امام نبودی تا شاهد امری عجیب باشی. امام در لحظات آخر، ناگهان چشم های بسته خود را باز کرد و فرمود:« اجْمَعُوا لِي كُلَّ مَنْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ قَرَابَةٌ» همه اقوام و خویشان را خبر کنید که به اینجا بیایند.
ما شگفت زده از این دستور عجیب، همه را جمع کردیم. کسی از خویشان و نزدیکان امام باقی نماند که آنجا حاضر نشده باشد. همه منتظر و آماده که امام در این لحظه حساس، می خواهند چه بکنند و چه بگویند؟
در این موقع امام (ع) حاضرین را مخاطب قرار داده، فرمودند:
«إِنَّهُ لَا ینَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاة»به راستی شفاعت ما هرگز نصیب کسی که نماز را سبک بشمارد نخواهد شد.(۱)
قرآن کریم می فرماید:
«فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»
پس وای بر نمازگزارانی که ... در نمازخود سهل انگاری می کنند.
♻️چند احتمال
در اینکه منظور از سبک شمردن نماز چیست احتمالاتی داده شده و مصادیقی به عنوان «استخفاف بالصلاه» مطرح شده است از آن جمله است؛
➖ کسی که نماز را قبول دارد، ولی به جا نمی آورد.
➖کسی که نماز را قبول دارد، ولی گاهی به جا می آورد و گاهی ترک می کند.
➖کسی که مسائل نماز را نمی داند و به فکر یادگیری آنها نیست.
➖ کسی که نمازها را در اول وقت نمی خواند.
➖ کسی که قضای نماز بر عهده اش باشد و در صدد به جا آوردن آن نباشد و سال به سال تأخیر اندازد.
➖بی تفاوت بودن نسبت به نماز اعضای خانواده و دیگران
👈اما احتمالی دیگر
قصد داریم یک احتمال دیگر که در مورد وصیت پایانی امام صادق(ع) و مراد آن حضرت از «استخفاف بالصلاه» را مطرح کنیم و در آن باره نکاتی تقدیم کنیم؛
تصور اینکه امام علیه السلام صرفا در صدد یک توصیه معمولی برای تاکید بر رعایت آداب نماز باشد جالب نیست بلکه به نظر می رسد امام فرقه های انحرافی زمان شان مانند مرجئه را نشانه گرفته بودند افرادی که خودشان را شیعه مینامیدند اما تکالیف شرعی مثل نماز را میپیچوندن به این بهانه که امامان از ما شفاعت خواهند کرد پس این همه زحمت لازم نیست.
پس مراد از «استخفاف بالصلاه» خوار و خفیف شمردن حکم شرعی نماز است که به هر بهانه ای این دستور مهم الهی مورد تحقیر قرار گیرد مشمول وصیت پایانی امام صادق(ع) خواهد بود.
👌پس میتوان میگفت امام صادق(ع) بزرگترین خطر که متوجه دین و معنویت بوده است را در اباحی گری دانسته اند و حتی در لحظه آخر عمر در این خصوص روشنگری فرموده اند.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴اباحی گری
اِباحه، اباحه ازریشة بَوح و بُوْوح به معنى اجازه دادن می باشد و اباحی گری به معنی بىتفاوتى به تعاليم دينى و پاى بند نبودن به دستورات شرعی است. اين پديده در حوزه فردى موجب مىگردد تا آدمى وظايفى را كه در برابر خود و خداوند دارد، ادا نكند و حرام را مباح شمارد و راه بى قيدى در پيش گيرد.
اباحی گری در همه زمان ها وجود داشته است چنانچه اشاره شد در عصر امام صادق(ع)، «مرجئه» با چنین تفکری جوانان را از عمل به شریعت دور میکردند.
آری ، در میان شیعیان گروهی پیدا شده بودند که به بهانه های مختلف خود را از سختی تکالیف الهی راحت می کردند به عنوان مثال یکی از بهانه های آنها شفاعت امامان بوده است که امام صادق(ع) تا لحظه آخر حیات مبارک شان از مبارزه با این تفکر غلط فرو گذار نکرده بودند.
🔴خطر اباحی گری
این پدیده در حوزه فردی موجب میگردد تا آدمی وظایفی را که در برابر خود و خداوند دارد، ادا نکند و حرام را مباح شمارد و راه بیقیدی در پیش گیرد.
زیانهای اباحیگری در حوزه اجتماعی نمودی بیشتر دارد و شخص با مباح شمردن نبایدهای اجتماعی دست به هر کاری که پسند دل است، میآلاید و هنجارهای زندگی جمعی را نادیده میانگارد.
🔴اباحی گری جدید
افرادی در جامعه تحت تاثیر جامعه غربی و اندیشه های حاکم بر آن جوامع همچون لیبرالیسم، سکولاریسم و تساهل و تسامح نوعی از اباحی گری را ترویج میکنند.
امروز هم افرادی که با کلید واژه اسلام رحمانی عذاب های اخروی را به تمسخر می گیرند و افراد را به بی پروایی سوق میدهند و اباحه گری و تکلیف گریزی را دامن میزنند همچنین افرادی که با شعار «دل باید پاک باشه» دستورات شرعی را بی اهمیت جلوه میدن ، مرجئه زمان حاضر هستند آنهایی با برجسته کردن رحمانیت و مهربانی خداوند اطاعت از دستورات خداوند را غیر لازم میدانند و القا میکنند.
🔶مصادیق اباحی گری
آویختن قطعات طلا به گردن و دستها توسط مردان، گوش دادن به انواع موسیقیهای مطرب و زننده غربی، بی اعتنایی به حکم شرعی نجاست برخی از مصادیق نجس مثل سگ،استفاده از مشروبات الکلی بهویژه در مجالس لهو و لعب و عروسیها و...، اختلاط شایع میان زنان و مردان در مجالس، رقصهای مشترک و دستهجمعی مردان و زنان در این دست میهمانیها، عدم رعایت پوشش شرعی از سوی شماری از زنان و دختران در محیط اجتماع، عدم اهتمام به اقامه نمازهای یومیه و بالطبع عدم حضور در جبهه و جماعات و شایع بودن روابط میان دختران و پسران به صورتهای مختلف بدون رعایت شئون و محدویتهای شرعی و... از جمله مصادیق اباحیگری در جامعه ما هستند.
🔷احادیثی از امام صادق(ع)
دو حدیث در باره موضع گیری امام صادق(ع) مقابل تفکر انحرافی مرجئه تقدیم میشود؛
➕امام صادق (ع) فرمودند:
بادِرُوا أولادََكُم بِالحَديثِ قَبلَ أن يَسبِقَكُم إلَيهِمُ المُرجِئَةُ؛
در آموزش حدیث[ به عنوان دانش اصیل اعتقادی] به فرزندانتان شتاب کنید پیش از آنکه مرجئه زودتر از شما به سراغ آنها بروند.(۲)
➕فردی به امام صادق (ع) گفت: مرجئه در مقام احتجاج با ما می گویند:« إِنَّهُمْ یَحْتَجُّونَ عَلَیْنَا وَ یَقُولُونَ كَمَا أَنَّ الْكَافِرَ عِنْدَنَا هُوَ الْكَافِرُ عِنْدَ اللَّهِ فَكَذَلِكَ نـَجـِدُ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَقَرَّ بِإِیمَانِهِ أَنَّهُ عِنْدَ اللَّهِ مُؤْمِنٌ » همان گونه که هر کس نزد ما کافر است نزد خدا نیز کافر است، کسی که نزد ما مؤمن است (اظهار ایمان می کند) نزد خداوند نیز مؤمن خواهد بود.
امام فرمود: «كَیْفَ یَسْتَوِى هَذَانِ وَ الْكُفْرُ إِقْرَارٌ مِنَ الْعَبْدِ فَلَا یُكَلَّفُ بَعْدَ إِقْرَارِهِ بِبَیِّنَةٍ وَ الْإِیمَانُ دَعْوًى لَا تَجُوزُ إِلَّا بِبَیِّنَةٍ وَ بـَیِّنَتُهُ عَمَلُهُ وَ نِیَّتُهُ فَإِذَا اتَّفَقَا فَالْعَبْدُ عِنْدَ اللَّهِ مُؤْمِنٌ وَ الْكُفْرُ مَوْجُودٌ بِكُلِّ جِهَةٍ مِنْ هـَذِهِ الْجـِهـَاتِ الثَّلَاثِ مـِنْ نـِیَّةٍ أَوْ قـَوْلٍ أَوْ عَمَلٍ وَ الْأَحْكَامُ تَجْرِى عَلَى الْقَوْلِ وَ الْعَمَلِ فَمَا أَكـْثـَرَ مـَنْ یـَشـْهـَدُ لَهُ الْمـُؤْمـِنـُونَ بِالْإِیمَانِ وَ یَجْرِى عَلَیْهِ أَحْكَامُ الْمُؤْمِنِینَ وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ كَافِرٌ وَ قَدْ أَصَابَ مَنْ أَجْرَى عَلَیْهِ أَحْكَامَ الْمُؤْمِنِینَ بِظَاهِرِ قَوْلِهِ وَ عَمَلِهِ»
چگونه این دو یکسان است، با آنکه کفر، اقرار عبد است علیه خود، و با وجود اقرار، بینه و شاهد لازم نیست، ولی ایمان، یک ادعاست، و اثبات آن نیاز به شاهد دارد، و آن عبارت است از عقیده و عمل. پس هر گاه این دو هماهنگ باشد، مدعای او ثابت خواهد بود و احکام ظاهری بر آن مترتب می گردد. البته چه بسا افرادی که اظهار ایمان می کنند، ولی نزد خداوند مؤمن نخواهند بود.(۳)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
یاسر خادم روایت کرده: «زید بن موسی برادر حضرت رضا (ع) در مدینه خروج نمود و خانههایی را به آتش کشید و مردمی را کشت؛ از این رو او را «زیدالنار» لقب دادند. مأمون سپاهی را فرستاد او را دستگیر کرده، نزد مأمون آوردند. وی دستور داد تا زید را نزد برادرش ابوالحسن الرضا (ع) ببرند.
چون زید بر آن حضرت وارد شد،امام به او فرمودند: «يَا زَيْدُ أَ غَرَّكَ قَوْلُ سَفِلَةِ أَهْلِ اَلْكُوفَةِ إِنَّ فَاطِمَةَ(س) أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اَللَّهُ ذُرِّيَّتَهَا عَلَى اَلنَّارِ ذَلِكَ لِلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ خَاصَّةً إِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّكَ تَعْصِي اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَدْخُلُ اَلْجَنَّةَ وَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ (ع) أَطَاعَ اَللَّهَ وَ دَخَلَ اَلْجَنَّةَ فَأَنْتَ إِذاً أَكْرَمُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ اَللَّهِ مَا يَنَالُ أَحَدٌ مَا عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلاَّ بِطَاعَتِهِ وَ زَعَمْتَ أَنَّكَ تَنَالُهُ بِمَعْصِيَتِهِ فَبِئْسَ مَا زَعَمْتَ»
«ای زید! آیا تو را سخنان مردمان نادان کوفه مغرور نموده که روایت میکنند: «فاطمه عفت خود را نگه داشت، پس خداوند آتش را بر ذریهاش حرام نمود؟». این فقط مخصوص حسن و حسین (ع) است. اگر میپنداری که تو معصیت خداوند عزوجل را مرتکب شوی و به بهشت روی و پدرت موسی بن جعفر (ع) که اطاعت خدا کند، نیز به بهشت داخل شود، در این صورت تو نزد خداوند گرامیتر خواهی بود! به خداوند سوگند هیچ کس جز از راه اطاعت به آن چه نزد خدا است، نخواهد رسید و تو میپنداری با معصیت بدان برسی، پس گمان تو بدگمانی است.
زید گفت: «من برادر شما و پسر پدرت هستم. حضرت در پاسخش فرمودند:«أَنْتَ أَخِي مَا أَطَعْتَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ نُوحاً (عَ) قَالَ رَبِّ إِنَّ اِبْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ اَلْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْكَمُ اَلْحٰاكِمِينَ فَقَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يٰا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صٰالِحٍ فَأَخْرَجَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَهْلِهِ بِمَعْصِيَتِهِ .». تو برادر منی هنگامی که خداوند عزّوجّل را اطاعت کنی؛ چون نوح (ع) گفت: «پروردگارا، پسر من از اهل من است و وعده تو حق است و حکم تو بهترین حکمها است». خداوند در پاسخش فرمود: «ای نوح او از اهل تو نیست، او عمل غیرصالح است» پس خداوند او را چون معصیتکار و نافرمان بود، از نوح ندانست.(۴)
🖤روضه
چه کردند با پسر فاطمه ، چه خون ها که به دل فرزندان فاطمه نکردند ، یک مرتبه به خانه امام آتش زدند اما اراده الهی مانع شد که آسیبی به آن وجود مقدس برسد.
شبانه امام صادق را با سر و پای برهنه بردند قصر منصور ، این نانجیب چند مرتبه شمشیر کشید برای شهادت امام صادق ، آخر الامر دستور داد آقا را با احترام برگردانند ، اما مدینه بچه ها امام صادق(ع) نبودند ببینند قاتل بالای سر بابایشان با شمشیر ایستاده است ، اما قربان جد مظلومش حسین(ع) ، کربلا بچه ها بودند ، دیدند هر کسی هر چه در دست داشت به بدن عزیز زهرا زد .یکی با شمشیر می زد ، یکی با نیزه می زد آنهایی که سلاح نداشتند با سنگ به بدن ابی عبدالله زدند . همه صدا بزنیم حسین …
🌺شعر
چه ظلمها که به اولاد مصطفی کردند
خدا گواست به آل علی جفا کردند
گلوی تشنه بریدند از حسینش سر
سر مقدس او را به نیزهها کردند
امام چارم ما را به شام آوردند
میان خلق ورا خارجی صدا کردند
امام پنجم ما را به زهر کین کشتند
بسا ستم که به آن حجت خدا کردند
به بیت حضرت صادق هجوم آوردند
قیامتی دگر از این ستم به پا کردند
سر برهنه دل شب ز خانهاش بردند
چه ظلمها که به آن نجل مصطفا کردند
در آن سیاهی شب، اهل بیت آن مظلوم
گریستند و برای پدر دعا کردند
همه سواره و او را پیاده میبردند
نه رحم کرده، نه از حضرتش حیا کردند
سه بار تیغ کشیدند بهر کشتن او
عجب به عهد رسول خدا وفا کردند!
امام صادق ما را به زهر کین کشتند
مدینه را زغمش دشت کربلا کردند
هزار مرتبه نفرین حق بر آن قومی
که خط خویش ز آل علی، جدا کردند
برای غصب خلافت زدند زهرا را
چه شد که کودک ششماهه را فدا کردند
به جای شاخۀ گل بار هیزم آوردند
حقوق فاطمه را پشتِ در ادا کردند
بسوز و شعله برافروز از جگر «میثم»
که حمله بـر حرم وحی کبریا کردند
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.آمال الواعظین،ج۲،ص۵۱۵.
۲.کافی، ج ۶، ص۴۷
۳.اصول كافى ج۳ص۶۶
۴.عيون أخبار الرضا،ج۲ ، ص۲۳۴
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🇮🇷 جذب سرباز طلبه در نهاد رهبری دانشگاه
✅ محل خدمت: تهران، بالاتر از میدان فردوسی
#شرایط_عمومی:
➖ حداقل سطح 2
➖ بومی تهران
➖ آشنا با امور رایانه ای
➖ روحیه جهادی
☎️ تماس در ساعات اداری
👇👇
☎️ 02188807608
مزایا:
حقوق مطابق جدول جدید اعلام شده
محیط کار دوستانه
امکان معرفی برای مصاحبه استخدامی در صورت توانمندی و رضایت از فعالیتها
منبر یک دقیقه ای🕘
موضوع: ویژگی های منتظران(۵۶)
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بسم الله الرحمن الرحیم
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ
✅مقدمه
برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند.
طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است.
➖پیامبر(ص) فرمود:
«لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ....»(۱)
❇️ خصلت ۵۶؛ بَــــــــــرّ
یکی از ویژگیهایی مومن منتظر نیکوکاری است.
🟢آیه بَــــــــــرّ
در قرآن کریم آیه ای، به عنوان آیه «بَــــــــــرّ» نامیده شده است که نیکی و ویژگیهای نیکوکاران در آن بیان شده است ؛
لَيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّآئِلِينَ وَ فِي الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید، بلکه نیکى آن است که کسى به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمانى] و پیامبران ایمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راهماندگان و گدایان و در [راهِ آزاد کردن] بندگان بدهد، و نماز را برپاى دارد، و زکات را بدهد، و آنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند؛ و در سختى و زیان، و به هنگام جنگ شکیبایانند؛ آنانند کسانى که راست گفتهاند، و آنان همان پرهیزگارانند.
🟢مصادیق نیکوکاری
با توجه به آیه فوق «بَرّ» و نیکوکاری مصادیق مختلفی دارد که با جمع شدن اینها در یک شخص آن شخص یک نیکوکار شمرده میشود؛
➕ ایمان
علامه طباطبایی معتقد است ایمان به خداوند شامل همه عقاید و معارف به حقی میشود که خداوند از بندگان خود خواسته است. از نظر او منظور ایمان در این آیه ایمان کامل است که هیچ شک و شبهه و ابهامی در آن وجود ندارد و باعث جلوگیری از انحراف در عمل و اخلاق انسان میشود.
➕انفاق
برای تفسیر جمله «وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ» چندین قول مطرح شده است؛ برخی تفسیر آن را انفاق اموالی دانستهاند که انسان آنها را دوست دارد، یعنی از آنچه خودتان دوست دارید انفاق کنید و برخی دیگر انفاق با محبت و دوستی را تفسیر این جمله دانستهاند یعنی زمانی که انفاق میکنید مالتان را از روی علاقه و محبت به دیگران بدهید و در نهایت نیز برخی عنوان کردهاند تفسیر آن انفاق مال در راه محبت خداوند و فقط برای خداوند است.
➕اقامه نماز
منظور اقامه نمازهای واجب است.
➕اقامه زکات
منظور زکات واجب است.
➕وفای به عهد
برخی عنوان کردهاند که منظور از وفای به عهد، وفای عهد انسان با خداوند است که علامه طباطبایی و فخر رازی با این تفسیر مخالفاند و معتقدند که مفاد جمله دلالت بر هر نوع عهدی دارد.
➕صبر
برخی عنوان کردهاند منظور صبر در فقر، بیماری و جنگ است.
➕راستگویی
برخی دلیل اینکه در انتهای آیه نیکوکاران دوباره با جمله «أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا» معرفی شدهاند را این میدانند که صدق وصفی است که تمام فضائل علم و عمل را در بر میگیرد.
➕تقوا
علامه طباطبایی معتقد است دلیل اینکه تقوا در آخر ذکر شده، این است که تا زمانی که نیکویی و راستگویی محقق نشوند تقوا نیز محقق نخواهد شد.
🔶نیکوکاری وظیفه منتظران
امام صادق(ع) فرمود:
«يَأْتِي عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ مَنْ سَأَلَ اَلنَّاسَ عَاشَ وَ مَنْ سَكَتَ مَاتَ قُلْتُ فَمَا أَصْنَعُ إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ اَلزَّمَانَ قَالَ تُعِينُهُمْ بِمَا عِنْدَكَ فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فَتُجَاهِدُ» .
زمانى فرا رسد كه اگر كسى دست سؤال به سوى مردم دراز كند زنده میماند و اگر ساکت باشد، میمیرد. راوی میگوید: عرض كردم: اگر چنان روزگارى را درك كردم چه كنم؟ فرمود: مردم را با مال خود يارى رسان و اگر چيزى نداشتى، با استفاده از مقام و موقعيت خود كمكشان كن.
.ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار،ج ۶۴،ص۳۱۱.
۲.أعلام الدین ج۱، ص۲۶۸
جهاد با نفس (۵۶)
منبر یک دقیقه ای🕙
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
❇️مقدمه
در کتابی که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند جمله ۵۶که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛
حضرت امیر(ع) فرمود:
«إنَّ لِأَهلِ الدّينِ عَلاماتٍ يُعرَفونَ بِها : صِدقَ الحَديثِ ، وأداءَ الأَمانَةِ ، ووَفاءً بِالعَهدِ ، وصِلَةَ الأَرحامِ ، ورَحمَةَ الضُّعَفاءِ ، وقِلَّةَ المُراقَبَةِ لِلنِّساءِ ـ أو قالَ : قِلَّةَ المُواتاةِ لِلنِّساءِ ـ وبَذلَ المَعروفِ ، و حُسنَ الخُلُقِ ، و سَعَةَ الخُلُقِ ، وَاتِّباعَ العِلمِ وما يُقَرِّبُ إلَى اللّهِ عَزَّ وجَلَّ زُلفى ، طوبى لَهُم وحُسنُ مَآبٍ»
همانا اهل دين نشانههايى دارند كه به آن نشانهها شناخته مىشوند: راستى در گفتار و امانتدارى و وفاى به پيمان و پيوند با خويشان و مهربانى با ناتوانان و كمى معاشرت و مخالطت با زنان [يا اينكه فرمود: كمى جماع با زنان] و بذل احسان و حسن همسايگى و وسعت خلق و پيروى از علم و آنچه كه به خدا نزديك مىكند.
پاکیزهترین (زندگی) نصیبشان است؛ و بهترین سرانجامها!
👈در این حدیث شریف چند ویژگی به عنوان نشانه های مؤمن معرفی شده است که عبارتند از؛
🔷صداقت در سخن گفتن
در باره صداقت بحث مفصلی تقدیم شده است 👈 لینک
🔷 امانت داری
در باره امانت داری بحث مفصلی تقدیم شده است 👈 لینک
🔷وفا به عهد
خداوند بزرگ در قرآن کریم، خود را باوفاترین می شمارد و می فرماید:
«وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ؛ چه کسی به پیمانش پای بندتر از خداست».(۲)
آن گاه بندگان مؤمن خود را نیز به وفاداری و پای بندی به تعهداتشان فرا می خواند و از نقض عهد و بی وفایی بازمی دارد. خداوند در آیه ای با بیان نشانه های خردمندان حق جو بیش از هر چیز، وفای به عهد و پیمان را گوشزد می کند: «الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمیثاقَ؛ آنها کسانی هستند که به عهد الهی وفا می کنند و پیمان را نمی شکنند».(۳)
➖خداوند حکیم، در آیه دیگری، وفاداری به هر پیمانی را از مؤمنان می خواهد و می فرماید:«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! به پیمان ها وفا کنید».(۴)
💠داستان
«وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ»در این کتاب، اسماعیل را یاد کن، همانا که او در وعده اش راست گو و باوفا بود.(۵)
➖در تفسیر این آیه نقل شده است که پیامبر مورد اشاره در این آیه یکی از پیامبران بنی اسرائیل و همنام با حضرت اسماعیل بن ابراهیم است.
او با شخصی قرار گذاشت، ولی او در وعده گاه حاضر نشد. آن حضرت، مدت زیادی در آنجا به انتظار نشست. به گونه ای که غیبت طولانی ایشان، سبب نگرانی پیروانش گردید. سرانجام فردی که بر حسب اتفاق از آنجا می گذشت، حضرت را دید و گفت: ای پیامبر خدا! ما بر اثر تأخیر شما نگران شده ایم. حضرت فرمود: من با فلان کس در اینجا وعده دیدار دارم، ولی او نیامده است و تا او نیاید من از اینجا نمی روم. آن مرد جریان را به مردم خبر داد و آنها به سراغ شخص مورد نظر رفتند و او را نزد آن حضرت آوردند. مرد با شرمساری گفت: ای پیامبر خدا! من قرار دیدار با شما را فراموش کردم. ایشان فرمود: اگر نیامده بودی، من همچنان در اینجا می ماندم.
🔷صله ارحام
صِلِۀ رَحِم ارتباط و دیدار با خویشاوندان و کمک به آنها است. صله رحم از آموزههای اخلاقی اسلام است که تأکید زیادی بر انجام آن شده تا جایی که قرآن، ترککنندگان آن را در شمار زیانکاران و لعنتشدگان معرفی میکند.
➕امام صادق(ع) می فرماید:«صِلُوا أرحامَکم و بِرّوا بِإخوانِکم وَ لَو بِحُسنِ السَّلامِ وَ رَدِّ الجَوابِ». صله رحم نمایید و به برادران (دینی) خود نیکی کنید، هر چند با سلام کردن خوب و یا جواب سلام.(۶)
🔷رحم و مهربانی به ضعفا
رحم و مهربانی و کمک به ضعفا و نیازمندان از دستورات خداوند است
پیامبر میفرماید؛«الراحِمونَ یَرحَمُهُم الرّحمنُ تبارکَ وتعالی ، اِرحَمُوا مَن فی الأرضِ یَرحَمْکُم مَن فی السماءِ.»
خدای رحمان به مردمان دلرحم رحم میکند. در زمین رحم کنید، تا آن که در آسمان است به شما رحم کند.(۷)
🌺شعر
➕تا توانی به جهان، خدمت محتاجان کن
به دمی یا درهمی یا قلمی یا قدمی
➕دانی که چرا خدا تو را داده دو دست
من معتقدم که اندر آن سری هست
با یک دست به کار خویشتن پردازی
با دست دگر ز دیگران گیری دست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۴۸.
۲.توبه/۱۱۱.
۳.رعد/۲۰.
۴.مائده/۱.
۵.مریم/۵۴
۶.کافی ج ۲، ص۱۵۷.
۷.کنز العمال، ۵۹۶۹.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
منبر یک دقیقه ای🕘
موضوع: ویژگی های منتظران(۵۷)
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بسم الله الرحمن الرحیم
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ
✅مقدمه
برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند.
طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است.
➖پیامبر(ص) فرمود:
«لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ....»(۱)
❇️ خصلت ۵۷؛ مَصُوناً
منتظران واقعی و یاران امام زمان علیه السلام اگر چه معصوم اصطلاحی نیستند اما از اولیا زمان خویشند و دارای ملکه عدالت و تقوی در سطح عالی هستند و با تقوا و عدالتی که دارند از بسیاری از گناهان مصون و محفوظ هستند.
🔹مصون از نظر اعتقادی
◀️مؤمن با نور باطن خود در اعتقادات و ایمان خود، دارای استحکام و صلابت شخصیت است و از انحراف در اعتقادات مصون است.
امام باقر (ع)میفرمایند: «المُؤمِنُ اُصلِبُ مِن الجَبلِ، الجَبلُ یُستَقَلُّ مِنه، والمُؤمِنُ لایُستَقَلُّ مِن دینِهِ شیئٌ= مؤمن از کوه استوارتر است. از کوه کم میشود؛ اما به هیچ وجه از دین مؤمن چیزی کم نمیشود».(۲)
◀️اساساً شخصیت مؤمن شخصیتی است که بصیرت پیدا کرده و دلش در اثر خودشناسی به امنیت رسیده و اینکه خودش را خوب میشناسد. قیمتها، اهداف، آرمانها و آرزوها را خوب میشناسد. مؤمن در زندگی به محکمات و ثابتات میچسبد و از متشابهات دوری میکند. تنها چیزی که ثابت است، حق تعالی است و وجود مقدس اهل بیت (علیهم السلام) که عشق به آنها یک عشق آرام بخش و تعالی بخش است.
🔹مصون از نظر اخلاق و رفتار
امام صادق(ع) میفرماید:
«مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ، وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ».
کسى که مایل است جزو یاران حضرت مهدى (عج) قرار گیرد، باید منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوا و اخلاق نیکو توأم شود.(۳)
منتظر امام زمان دارای ورع است که او را از انواع انحرافات و گناهان مصون می دارد
وَرَعْ ، حالتی در وجود انسان است که به نگهداری کامل نفس و ترس از لغزش منجر میشود. ورع مقامی بالاتر از مقام تقوا است؛ چراکه در این حالت انسان از شبهات و حتی کارهای حلالی که ممکن است به گناه منجر شود، اجتناب میکند.
در روایات برای ورع، آثاری مانند تثبیت ایمان، حفظ انسان از محرمات، کمک به اهلبیت(ع) و رسیدن به برترین مقام یقین ذکر شده است.
♻️مراتب ورع
علامه مجلسی چهار مرتبه برای ورع ذکر کرده است که عبارتند از:
➖ورع توبهکنندگان:چیزی که انسان را از زیر بار گناه و فسق خارج میکند و باعث قبولی شهادت و گواهی او میشود.
➖ورع صالحان: در این مرتبه انسان از انجام شبهات اجتناب میکند تا زمینه بروز گناه برای او فراهم نشود.
➖ورع متقین: حالتی در انسان است که از انجام کارهای حلال و مباحی که ممکن است به حرام منجر شود، دوری کند.
➖ورع سالکان و صدیقین: رویگردانی از غیر خدا به جهت ترس از صرف کردن لحظهای از عمر در کاری که باعث تقرب به خدا نشود؛ اگر چه یقین دارد که به حرام نمیانجامد.(۴)
.ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار،ج ۶۴،ص۳۱۱.
۲.بحارالأنوار،ج۳۹،ص۳۵۱
۳.بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۴۰
۴.مجلسی، مراة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۵۲-۵۳؛
نقش زبان در کمال انسان
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌙بیان احکام
یکی از مبطلات نماز حرف زدن است .
اگر عمداً حرف بزند حتّی یک جمله، یا یک کلمه، حتّی کلمه دو حرفی مانند «من» و «ما» نماز او باطل است بلکه بنا بر احتیاط اگر دو حرف معنی دار هم نباشد نماز باطل می شود (منظور از احتیاط در مبطلات نماز آن است که نماز را تمام کرده بعد اعاده کند).
اما سخن گفتن از روی سهو و فراموشی و نسیان، نماز را باطل نمی کند.
💠داستان
ایجاد انگیزه
در زمان آیت الله بهبهانی در نجف مرد درستکاری بوده که به مردم به او شیخ جعفر امین میگفتند او مورد اعتماد همگان بود تا جایی که اگر کسی از آیت الله بهبهانی میخواست شخص امین و مورد اعتماد معرفی کند شیخ جعفر امین را معرفی میکرد .
بعد از فوتِ شیخ جعفر، آیت الله بهبهانی طی یک ماجرایی و از طریق مکاشفه ای متوجه می شود که شیخ جعفر در عالم قبر در عذاب است و علت عذاب او نفرین های مرد قصاب است.
آیت الله بهبهانی مرد قصاب را پیدا میکند و به قصاب میگوید چرا از دست شیخ جعفر امین ناراحتی؟ قصاب با ناراحتی می گوید خدا عذاب قبرش را زیادتر کند
از قصاب خواهش می کند تا علت ناراحتی اش را بگوید.
قصاب گفت من دختری داشتم که دم بخت بود و مردی کوفی که چوپان بود وبرای من گوسفند می آورد و به من پیشنهاد کرد تا دخترم را برای پسرش بگیرد و قرار شد من به کوفه بروم و در مورد خانواده ی آنها تحقیق کنم و او نیز درباره ما تحقیق نماید بعد که من تحقیق کردم فهمیدم خانواده ی خوبی هستند به او گفتم از نظر من ازدواج اشکالی ندارد و مرد کوفی نزد شیخ جعفر امین رفته بود و سوال کرده بود قصاب وخانواده ی او چگونه هستند شیخ که قصد داشته دختر قصاب را برای پسرش بگیرد.
فکر می کند: میگوید چه بگویم که هم گناه نباشد وهم بتوانم دختر را برای پسر خودم بگیرم شیخ فقط در یک کلمه به مرد کوفی می گوید: «نمی دانم»
مرد کوفی با خودش فکر می کند و می گوید حتما طوری هست که شیخ این حرف را زد و مرد کوفی به یک نفر سفارش داد برو به قصاب بگو منتظر من نباش و دخترت را شوهر بده و آن مرد فراموش می کند و قصاب هم منتظر می ماند ولی روزها می گذرد و سال ها ولی از مرد کوفی خبری نمی شود تا این که دختر قصاب سنش بالا می رود و دیگر خواستگاری نداشته و شیخ جعفر امین هم که به پسرش می گوید: دختر قصاب را می خواهم برایت خواستگاری کنم قبول نمی کند.
تا این که بعد از سالها مرد کوفی را می بیند وسراغ پسرش را از او می گیرد مرد کوفی می گوید من که چند سال پیش برایت سفارش فرستادم و علت انصراف خودش را حرف شیخ جعفر امین مطرح می نماید. و از همان روز قصاب شروع به نفرین می کند.
آیت الله بهبهانی به قصاب می گوید اگر من یک داماد خوب برای دخترت پیدا کنم. آیا راضی می شوی؟ آیت الله بهبهانی رو به یکی از شاگردانش می کند که تا کنون ازدواج نکرده بوده و از او می خواهد با دختر قصاب ازدواج کند ازدواج صورت می گیرد و قصاب راضی می شود.
و شیخ از عذاب قبر نجات می یابد.(۱)
👌آری گاهی یک کلمه«نمیدانم» سرنوشت یک انسان را تغییر میدهد پس باید خیلی مراقب حرف زدن باشیم.
🔹حدیث
امام سجاد (ع) می فرماید:
إنَّ لِسانَ ابْنِ آدَمَ یشْرِفُ عَلی جَمیعِ جَوارِحِهِ کلَ صَباحٍ فَیقُولُ: کیفَ أصْبَحْتُمْ؟ فَیقُولُونَ: بِخَیرٍ إنْ تَرَکتَنا وَ یقُولُونَ: اللّهَ اللّهَ فینا وَ یناشِدونَهُ وَ یقُولُونَ: إنَّما نُثابُ وَ نُعاقَبُ بِک
هر بامداد زبان آدمی بر همه اعضای تنش سرکشد و گوید: حالتان چطور است؟ گویند: اگر ما را رها کنی بخیر است، و می گویند: خدا را خدا را درباره ما و او را قسم می دهند و می گویند: همانا به خاطر تو یا ثواب گیریم یا به عذاب الهی دچار شویم.(۲)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🟢ارزش سکوت
پیامبر(ص) میفرماید:«الصمت وهو اوّل العبادة»اوّلین منزلگاه بندگى خدا سکوت است.(۳)
علماى سیر و سلوک براى تربیت شاگردان اوّلین چیزى که سفارش مى کنند سکوت و قلّت کلام است.
حضرت پیامبر(ص):«لَوْلا تَکثیرٌ فی کلامِکمْ وَ تَمْریجٌ فی قُلُوبِکمْ لَرَءَیتُمْ ما اری وَ لَسَمِعْتُمْ ما اسْمَعُ»اگر زیادگوئی شما و اختلاط قلوب شما نبود، هر آنچه که ما می دیدیم و می شنیدیم، شما می دیدید و می شنیدید.(۴)
حضرت پیامبر(ص) :«علیک بطول الصمت فانّه مطردةٌ للشیطان». زیاد سکوت کن چرا که شیطان را از تو دور مى کند.
موقعى که انسان پرگویى و پرحرفى مى کند شیطان در اطراف او گردش مى کند و در هر لحظه ممکن است زبان او را به این طرف و آن طرف بگرداند. گاهى بعضى از خون ریزى ها و دشمنى خانواده ها به جهت همین حرف هاى بیهوده است که شیطان در آنها دخیل است.چنانچه امام علی (ع) فرموده اند:«کمْ مِنْ دَمٍ سَفَکهُ فَمٌ»چه بسا خونی که باز شدن دهانی آن را ریخت.
🟢 ثواب حرف زدن
اگر چه سکوت دارای فضیلت است اما سخن به موقع فضیلت ش بیشتر از سکوت است و گاهی سکوت جایز نیست بلکه باید سخن گفت.
➖از امام سجاد(ع) سؤال شد کدامیک از سکوت یا تکلم بر دیگری برتری دارد؟
امام فرمود:«لِكُلِّ واحِـد مِنْهُـما آفاتٌ فَاِذا سَـلِما مِنَ الاْفاتِ فَـالْكَلامُ اَفْضَـلُ مِنَ السُّـكُوتِ».
هـركدام از اين دو آفـاتى دارد، هرگاه هر دو از آفـت در امـان باشد، سخن گـفتن از سكوت افضـل است، عرض شد اى پسـر رسول خدا چـگونه است اين مطـلب؟ فرمود:«لاَِنَّ اللّهَ عَـزَّوَجَلَّ مـا بَعَثَ اْلاَنْبِيـاءَ وَ الاَوصيـاءَ بِالسُّـكُوتِ، اِنَّما بَعَثَـهُمْ بِالْكَلامِ وَ لاَ استَحَـقَّـتِ الْجَنَّةُ بِالسُّـكُوتِ»اين به خاطر آن است كه خـداوند متعال، پيامـبران و اوصـياى آنـها را به سـكوت مبعوث و مأمور نكرد، بلكه آنها را به سخن گفتن مبـعوث كرد،هرگز بهـشت با سـكوت به دست نمى آيد.(۵)
➖گاهی سخن گفتن واجب است مثلا ادای شهادت به هنگام درخواست از شاهد ، واجب کفایی و در صورت يکی بودن شاهد، واجب عینی است.
➖از جالینوس حکیم پرسیدند که بهترین آداب در محافل کدام است، گفت: اگر عالم باشد، دهان گشاید تا مایه علمش، مجهول نماند و اگر جاهل باشد، زبان ببندد تا پایه جهلش معلوم نشود.
🌺شعر
وقت سخن مترس و بگو آنچه گفتنی است
شمشیر روز معرکه زشت است در نیام
🟢 آداب سخن گفتن در قرآن
در این گفتار در صدد آنیم که از دید قرآن کریم برخی خصوصیات گفتار را برشمریم ؛
➖ محکم و مستدل حرف بزنید
»یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیدًا»(۶)
🌸شعر
سخندانِ پرورده، پیر کهن
بیندیشد، آن گه بگوید سخن
مزن بی تأمل به گفتار دَم
نکو گو و گر دیرگویی چه غم؟
بیندیش و آن گه برآور نَفَس
و زان پیش بس کن که گویند بس
به نطق، آدمی بهتر است از دواب
دواب از تو بِه، گر نگویی صواب
➖ سخن پاکیزه
«وَ هُدُوا إِلَی الطَّیبِ مِنَ الْقَوْلِ ...»
نکند از کلمات زشت استفاده کنیم(۷)
حضرت امیر(ع):«إيّاكَ و ما يُستَهجَنُ مِن الكلامِ ؛ فإنّهُ يَحبِسُ علَيكَ اللِّئامَ و يُنَفِّرُ عنكَ الكِرامَ»از سخنان زشت پرهیز کن؛ زیرا فرومایگان را به گِردت نگه می دارد و گرانپایگان را از گِردت می راند.»(۸)
🌺شعر
سخن، خوب است ز اول، خاطر کَس را نرنجاند
که بعد از گفت و گو، سودی ندارد لب گَزیدن ها
➖با مردم به زیبایی سخن بگویید
»... وَ قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنًا ...(۹)
➖سخن نرم
فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَینًا لَعَلَّهُ یتَذَکَّرُ أَوْ یخْشی
اما بنرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد!(۱۰)
➖گفتار کریمانه
«قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریمًا»
به آنها با گفتار کریمانه سخن کن(۱۱)
➖سخن صادقانه
وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدیثًا
و کیست که از خداوند، راستگوتر باشد؟(۱۲)
دعای امام زمان
امام زمان(عج) در دعای شریف «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ» به خدای متعال عرضه می دارند: «وَسَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِكْمَةِ؛ و زبان ما را در درستگويي و گفتار حكيمانه استوار ساز».
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
مـردى بـه رسـول خـدا(ص) عـرض کـرد: اى رسـول خـدا، چـهـار کـار خوشایند من است:زنا، شـرابـخوارى، دزدى و دروغ. اما هر کدام را که بفرمایید به خاطر شما ترک مى کنم حضرت فرمود: دروغ را رها کن مرد رفت و تصمیم گرفت، زنا کند اما با خودش گفت:پیامبر از من مى پرسد (که زنـا کـرده اى یـا نـه)،اگـر انکار کنم، قولى را که به ایشان داده ام شکسته ام و اگر اقرار کنم، حد مى خورم سپس تصمیم گرفت دزدى کند، بعد تصمیم گرفت شراب بخورد، اما هر بار همین فکر رابـا خود کرد لذا نزد رسول خدا برگشت وعرض کرد: شما راه را بکلى بر من بستید، من همه این کارها را رها کردم. (۱۹)
💠داستان
لقمان حکیم که از بیهوده گویی خواجه سخت ناراحت بود، به دنبال فرصت بود که او را بیدار کند.
روزی مهمانی گرامی بر خواجه وارد شد. به لقمان گفت که گوسفندی ذبح کند و از بهترین اعضای آن غذایی مطبوع درست کند.
لقمان از زبان و دل گوسفند غذایی درست کرد و بر سفره گذاشت.
روز دیگر خواجه گفت: گوسفندی را ذبح کن و از بدترین اعضای آن غذایی درست کند. این بار نیز غذایی از دل و زبان گوسفند آماده کرد.
خواجه از کار او متحیر شد، پرسید: چگونه است که این دو عضو، هم بهترین و هم بدترین اعضا هستند؟
لقمان گفت: ای خواجه! دل و زبان، مؤثرترین اعضا در سعادت و شقاوت هستند؛ چنانچه دل را منبع فیض نور گردانی و زبان را در راه نشر معرفت و اصلاح بین مردم در آوری، بهترین اعضا و هر گاه دل به ظلمت فرو رود و کانون کینه و عناد گردد و زبان به غیبت و فتنه انگیزی آلوده شود از بدترین اعضا خواهند بود.
خواجه از این سخن پند گرفت و از آن پس به اصلاح خویش برآمد.
💠داستان
دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند.
وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او بطور مخفیانه عاشق شاهزاده بود.
دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت.
مادر گفت : تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا.
دختر جواب داد : می دانم هرگز مرا انتخاب نمی کند. اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.
روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت : به هر یک از شما دانه ای میدهم.
هر کسی که بتواند در عرض شش ماه، زیباترین گل را برای من بیاورد، ملکه آینده چین می شود.
دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت.
سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، و گلی نروئید.
بالاخره روز ملاقات فرا رسید.
دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هم هر کدام گل بسیار زیبائی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند.
لحظه موعود فرا رسید.
شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است.
شاهزاده توضیح داد : این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده، که او را سزاوار همسری امپراطور می کند : گل صداقت …
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند و امکان نداشت گلی از آنها سبز شود !!!
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد دوم صفحه ی ،ص۲۲۴ با اندکی تلخیص
۲.الكافى،ج۲،ص۱۱۵
۳.مكارم الأخلاق، ج۲،ص۳۷۷.
۴.مسند احمد، ج۵، ص۲۶۶.
۵بحار الأنوار،ج۷۱،ص۲۷۴.
۶.احزاب/۷۰
۷.حج/۲۴
۸.غرر الحكم ،۲۷۲۲.
۹.بقره/۸۳.
۱۰. طه/۴۴.
۱۱.اسراء/۲۳.
۱۲.نساء/۸۷.
۱۳.بحار الأنوار ،ج۷۵،ص۱۱۴.
۱۴.شرح غرر الحکم،ج۲، ص۱۵۱.
۱۵.بحارالانوار، ج۶۹، ص۳۸۶.
۱۶. همان، ج ۷۸، ص۳۰۳.
۱۷.شرح غررالحکم، ج۴، ص۳۶۳.
۱۸.همان،۲۹۶.
۱۹.میزان الحکمه،ج۱۱
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
جهاد با نفس (۵۷)
منبر یک دقیقه ای🕙
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
❇️مقدمه
در کتابی که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند جمله ۵۷که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛
امام باقر علیهالسّلام فرمود::
سُئِلَ رَسُولُ اللهِ(ص) عَن خِیارِ العِبادِ، فَقالَ الَّذینَ اِذا اَحسَنوا استَبشَرُوا وَ اِذا اَساءوا استَغفَروا وَ اِذا اُعطوا شَکَروا وَ اِذَا ابتُلوا صَبَروا وَ اِذا غَضِبوا غَفَروا.
از رسول خدا (ص) پرسیدند بهترین بندگان چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که وقتی کار نیک میکنند خرسند میشوند و چنانچه کار بدی کردند، استغفار و عذرخواهی میکنند و وقتی چیزی به او میدهند یا اعطایی به او میشود، سپاسگزاری میکنند و وقتی که مشکل و گرفتاری برایشان پیش آمد، صبر میکنند و وقتی خشمگین میشوند، درمیگذرند.
🔹اِذا اَحسَنوا اِستَبشَرُوا
«اِستِبشار» یعنی خرسند شدن یا آثار خرسندی در چهره پدیدار شدن، که دربارهی مؤمن دارد «بِشرُهُ فی وَجهِهِ وَ حُزنُهُ فی قَلبِه»؛ یعنی [آنها که] وقتی کار نیک میکنند، خوشحالند که کار خوب کردند. این خوشحالی ارتباطی ندارد به اینکه انسان غرور پیدا کند و عُجب به کار خیر پیدا کند؛ اینها دو چیز است، اینها را از هم تفکیک کنید. یکوقت انسان دو رکعت نماز میخواند، خیال میکند که در یک مرتبهی عالی ] است] و عُجب -یعنی خودشیفتگی، خودفریفتگی، خودشگفتی-به انسان دست میدهد؛ این مذموم است؛ یکوقت هست نه، بحث خودشیفتگی و خودفریفتگی نیست؛ کار خوبی کرده و خوشحال است که الحمدلله خدا توفیق داد این کار خوب را انجام داده. این خیلی خوب است که وقتی عمل نیک انجام میدهد، خرسند باشد به این کار نیکی که انجام داده.
🔹وَ اِذا اَسَاءوا استَغفَروا
در مورد «اسائه» -کار بد انجام دادن- به این اکتفا نشده است که بگوییم وقتی کار بد انجام داد، ناراحت باشد؛ نه، ناراحتی کافی نیست، عملی هم دنبالش لازم است و آن عمل عبارت است از استغفار؛ از خدای متعال عذرخواهی کند. استغفار یعنی عذرخواهی کردن؛ وقتی کار بدی کرد، از خدا عذرخواهی کند، معذرتخواهی کند.
🔹وَ اِذا اُعطوا شَکَروا
وقتی خدای متعال به او چیزی میدهد، سپاسگزار باشد. البتّه ظاهر «اُعطوا» اعم است از عطای الهی و عطای بشری -از مردم هم اگر محبّتی کردند، چیزی به انسان دادند، آدم باید سپاسگزار باشد؛ این معلوم است- لکن ظاهرا اینجا مراد عطای الهی است. یعنی وقتی نعمتهای الهی را متذکّر میشود، میبیند نعمتهای الهی را یا نعمت جدیدی به او داده میشود، شکرگزار باشد؛ غافل نباشد از اینکه خدای متعال این نعمت را به او داده است. غفلت از نعمت، خیلی درد بزرگی است، انسان را به لئامت میکشاند، به ناسپاسی میکشاند.
🔹وَ اِذا ابتُلوا صَبَروا
وقتی هم که یک ابتلایی در زندگی اینها پیش آمد، مشکلی برایشان پیش آمد، در آن هم صبر کنند؛ که این صبر و شکر با همدیگر ارتباط نزدیکی هم دارند. یکی از آثار شکر این است که انسان صبر میکند؛ یعنی وقتی شما توجّه داشتید که خدای متعال چقدر نعمت به شما داده، اگر یک ابتلائی هم به شما داد، بیماریای، گرفتاریای پیدا کردید، صبر میکنید؛ میگویید خب، اینکه در مقابل آنهمه لطف الهی چیزی نیست. لذا در دعای روزهای رجب میخوانید: «اللهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ یصَبرَ الشّاکِرینَ لَک» صبر افراد شکرگزار [را طلب میکنیم]، که حالا انشاءالله همهی ما ایّام رجب را که در پیش است، مغتنم بشماریم.
🔹وَ اِذا غَضِبوا غَفَروا
وقتی از کسی خشمگین شدند، از او بگذرند و او را بیامرزند. البتّه طبیعی است این غضب لله نیست، این غضب لشخص است؛ والاّ غضب لله را ما حق نداریم بهخاطر اهواء خودمان یا بهخاطر چیزی [ببخشیم و بگذریم]؛ وقتی یک جایی لله غضب کردیم، اینجا آن غضب را باید ادامه بدهیم، باید حفظ کنیم. [در اینجا منظور ]غضبهای شخصی است؛ یک جملهای بنده به شما عرض میکنم، شما عصبانی میشوید؛ یک چیزی شما به بنده میفرمایید، بنده عصبانی میشوم؛ یک کاری که ناخوشایند ما است، از کسی برایمان پیش میآید، عصبانی میشویم؛ وقتی این غضبی را که در مسائل شخصی عارضِ انسان میشود، پیدا شد، «غَفَروا».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۴۹.
۲.شرح حدیث از مقام معظم رهبری در ابتدا درس خارج فقه ۱۳۹۳/۰۲/۰۲
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
منبر یک دقیقه ای🕘
موضوع: ویژگی های منتظران(۵۸)
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بسم الله الرحمن الرحیم
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ
✅مقدمه
برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند.
طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است.
➖پیامبر(ص) فرمود:
«لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ....»(۱)
❇️ خصلت ۵۸؛ حَلِیماً
منتظران واقعی و یاران امام زمان علیه السلام اهل حلم و بردباری هستند .
🔷معنی حلم
حلم عبارت است از صفتی نفسانی و حالتی روحانی که از آن به سکونت نفس و آرامش خاطر تعبیر میکنند که با ورود امر ناملایمی، شخص زود از جا بدر نمیرود. اما کظم غیظ، عبارت از اینکه شخص، حالت سکونت و آرامش را به خود بدهد که آن تحلّم است و این امری است عارضی برخلاف حلم که فطری انسان است.
🔷مهارت حدیثی
حضرت امیر(ع) :«إنْ لَم تَكُن حَليما فَتَحَلَّمْ ؛ فإنَّهُ قَلَّ مَن تَشبَّهَ بقَومٍ إلاّ أوْشَكَ أنْ يكونَ مِنهُم».
اگر بردبار نيستى، وانمود كن كه بردبارى؛ زيرا كمتر كسى است كه خود را شبيه گروهى كند و بزودى يكى از آنان نشود .(۲)
🔵شیوه کسب حلم
برای کنترل خشم و کسب مهارت حلم یکی از حکما گفته وقتی از کسی خشمگین شدی آن شخص یا مقامش بالاتر است یا پایین تر و یا مساوی
👈اما آن دسته که مافوق هستند مانند: پدر، استاد، معلم، برادر و پیرمردان و سالخوردگان، پس اگر چنانچه من اینقدر صبر و تحمل نداشته باشم که در مقابل آنها خشم خود را فرو نشانم پس پاداش بزرگی و حقوق آنها چه میشود؟
👈و اما دستهای که مادون من هستند و مرا فحش دهند و ناسزا گویند اگر چنانچه من پنجاه مرتبه هم جواب به ایشان دهم بدشان نمیآید؛ زیرا دردی ندارد، بلکه درد، برای من است که خود را با آنها برابر کردهام.
👈و اما اگر طرف مقابل مثل و مساوی من باشد و از او لغزش و خطایی دیده باشم تفضّلاً از او میگذرم؛ زیرا شرافت و فضیلت در این است که من حکومت داشته باشم بر اینکه غیظ خود را فرو نشانم. اینها جملاتی از آیات و اخباری بود که در مدح کظم الغیظ وارد شده است.
🟢حلم در اوج قدرت
امیرمؤمنان على (ع) فرمود:« لَیْسَ الْحَلیمُ مَنْ عَجَزَ فَهَجَمَ وَ إذا قَدَرَ اِنْتَقَمَ. إنَّمَا الْحَلیمُ مَنْ إذا قَدَرَ عَفا، وَکانَ الْحِلْمُ غالِبا علی کُلِّ أَمْرِهِ». کسی که چون ناتوان شود، هجوم برد و چون قدرت یابد، انتقام کشد، بردبار نیست. بردبار کسی است که قدرت داشته باشد، ولی گذشت کند و بردباری بر تمام امور او چیره باشد.(۳)
🔶خشم و دیوانگی
نقطه مقابل حلم خشونت ورزی است که عیب بزرگی محسوب می شود تا جایی که نوعی دیوانگی دانسته شده است.
امير مؤمنان عليه السّلام فرمود:
«الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكَمُ»
خشم شديد نوعى ديوانگى است، زيرا صاحب آن پشيمان خواهد شد، و اگر پشيمان نشود ديوانگيش ريشه دار و استوار است.(۴)
.ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار،ج ۶۴،ص۳۱۱.
۲.نهج البلاغه: حكمة ۲۰۷ .
۳.غرر الحكم،۲۵۲۹.
۴.نهج البلاغه، حکمت ۲۴۷.
جهاد با نفس (۵۸)
منبر یک دقیقه ای🕙
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الحمد لِلَّهِ ربِّ العالمین و صلّی اللهُ عَلى خَیرِ خَلقِهِ محمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهرین
❇️مقدمه
در کتابی که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند جمله ۵۸که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛
امام باقر (ع) فرمود:
«إِنَّ خِيارَكُمْ أُولُو اَلنُّهَى قِيلَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ مَنْ أُولُو النُّهَى قَالَ هُم أُولُو اَلأخلاَقِ الحَسَنَةِ و اَلأحلامِ اَلرَّزِينَةِ و صِلَةِ الأرحامِ و البَرَرَةُ بِالأُمَّهاتِ و اَلآباءِ و المُتَعاهِدِينَ لِلفُقَراءِ وَ اَلجِيرانِ و اَلْيَتَامَى «وَ يُطعِمونَ اَلطَّعٰامَ» وَ يُفشُونَ السَّلاَمَ فِي العالَمِ و يُصَلُّونَ وَ اَلنّاسُ نِيامٌ غَافِلُونَ» .
پيامبر(ص)فرمود: بهترين شما «أُولُو اَلنُّهَى» [خردمندانند]. گفته شد: اى رسول خدا چه كسانى خردمندانند؟ فرمود: فرمودند: آنان صاحبان اخلاق نیک و بردباری متین و صله رحم و نیکوکار به مادران و پدران و رسیدگی کنندگان به فقیران و همسایگان و یتیمانند و کسانی که اطعام کرده، سلام را آشکارا گفته و در هنگامی که مردم غافل در خوابند نماز میگزارند.
♻️ویژگی های خردمندان
🔹🔸أُولُو اَلْأَخْلاَقِ اَلْحَسَنَةِ
متأسفانه در زمان ما، به وسیله ی فضاهای آلوده ی مجازی بسیاری از جوانان دچار فحاشی و بدگویی هستند و به تدریج قبح این مسأله دارد از بین می رود.
باید توجه کنیم که یکی در مهم ترین نشانه مؤمنان اخلاق حسنه و سخنان زیباست .
با حسن خلق می توان دنیا را تصرف کرد و بدترین دشمن انسان را با اخلاق خوب و محبت و با ادبیات صحیح می توان جذب کرد.
🔹🔸 وَ اَلْأَحْلاَمِ اَلرَّزِينَةِ
حضرت امیر (ع) در کلامی ارتباط تنگاتنگ حلم و متانت و جذابیت شخصیت انسان را به زیبایی بیان فرموده است؛
«الْحِلْمُ وَالاَْنَاةُ تَوْاءَمَانِ يُنْتِجُهُما عُلُوُّ الْهِمَّةِ». بردبارى و متانت ، فرزندان دوقلويى هستند كه از همت بلند زاده شده اند.(۲)
🔹🔸 وَ صِلَةِ اَلْأَرْحَامِ
اهمیت صله رحم و پیمان خویشاوندی به حدی است که خداوند به صله رحم کنندگان طول عمر می دهد.
امامان اجازه قطع رحم با فامیل به بهانه های مختلف را نمی دادند چرا که ای بسا فامیل ها به جهت ارتباط با افراد مؤمن از انحراف و بی دینی حفظ شوند .
💠داستان
مردی خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد یا رسول الله فامیل من تصمیم گرفتهاند با من مبارزه کنند، با من قهر کنند و به من فحش و ناسزا بگویند. آیا من حق دارم با آنها قهر کنم و آنها را ترک کنم؟ حضرت فرمودند: در این صورت خدا با همه شما قهر خواهد کرد. آن مرد گفت: پس چه کنم؟ حضرت فرمود: هر کس با تو قطع رابطه کرد، تو رابطه را با او برقرار کن. هر کس تو را از نعمتی محروم کرد، تو او را محروم نکن و هر کس به تو ستم نمود، تو از او درگذر؛ زیرا اگر چنین کنی، خداوند با تو خواهد بود.(۳)
🔹🔸وَ اَلبَرَرَةُ بِالأُمَّهَاتِ وَ اَلآبَاءِ
نیکی به پدر و مادر به حدی اهمیت دارد که گفته اند خیر دنیا و آخرت در جلب رضایت والدین است.
چرا که رضایت آنها موجب رضایت خداوند است؛
پیامبر(ص) فرمود:«يَا عَلِيُّ رِضَا اَللَّهِ كُلُّهُ فِي رِضَا اَلْوَالِدَيْنِ وَ سَخَطُ اَللَّهِ فِي سَخَطِهِمَا .» یا علی! همه رضایت خداوند در رضایت پدر و مادر است و همه خشم خدا در خشم اون دو.
🔹🔸 وَ اَلْمُتَعَاهِدِينَ لِلْفُقَرَاءِ وَ اَلْجِيرَانِ وَ اَلْيَتَامَى
انسان مؤمن باید خود را در قبال نیازمندان، همسایگان و یتیم ها متعهد بداند. یعنی هم از نظر روحی و روانی و هم از نظر مالی هوای آنها را داشته باشد.
🔹🔸 وَ يُطْعِمُونَ اَلطَّعٰامَ
یکی از انواع نیکی ها طعام دادن است که آثار و برکات فراوانی در این امر وجود دارد . چنانچه کفاره بسیاری از گناهان طعام دادن به فقرا تعیین شده است.
🔹🔸وَ يُفشُونَ اَلسَّلاَمَ فِي اَلْعَالَمِ
سـلام کـردن دارای آدابی است که رعایت آنها، تاءثیر آن را بیشتر می کند.
کوچک به بزرگ سلام کند و رهگذر به نشسته و گروه اندک به گروه بسیار، سلام کند.
و یکی از این آداب افشا یعنی ادا آشکارا و بلند این کلمه مقدس است.
🔹🔸وَ يُصَلُّونَ وَ اَلنَّاسُ نِيَامٌ غَافِلُونَ
شب زنده داری و نماز شب یکی از مهم ترین فضیلت ها دانسته شده است که آثار دنیوی و اخروی بر آن مترتب است.
البته خوب است اشاره کنیم که شب زنده داری یکی از مصادیقش نماز و عبادت است اما مصادیق دیگری هم دارد مانند؛
— بیداری شب به خدمت به خلق
— بیداری شب به تحصیل علم
— بیداری شب در اثر درد بیماری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۴۹.
۲.نهج البلاغه ،ح۴۵۲، ص۱۲۹۷
۳.اصول کافی، ج۳، ص۲۲۱.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
موقعیت های امتحان
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌙بیان احکام
رطوبتی که زنان در موقع ملاعبه یا تصوّرات شهوتانگیز در خود موضع احساس میکنند و آن رطوبت بهاندازهای زیاد نیست که جاهای دیگر را آلوده کند، پاک است و غسل ندارد و وضو را نیز باطل نمیکند و امّا اگر زیاد باشد به حدّی که صدق (انزال) کند و لباس را آلوده نماید در صورتی که همراه با رسیدن زن به اوج لذّت جنسی و ارضای کامل (ارگاسم) باشد، نجس و موجب جنابت است، بلکه اگر همراه با آن هم نباشد ـ بنا بر احتیاط لازم ـ نجس و موجب جنابت میباشد، و در مواردی که زن شک داشته باشد رطوبت به این حد از زیادی رسیده یا نه و یا شک در اصل خروج رطوبت داشته باشد، غسل واجب نیست و وضو و غسل هم باطل نمیشود.(۱)
🌺شعر
برادر جان! اجل در هر نفس با ماست، باور کن
نشان مرگ در هر عضو ما پیداست، باور کن
رفیقان را وفایی نیست در دنیا ولی بشنو
از آنان بی وفاتر با تو این دنیاست، باور کن
اگر خلق جهان گردند یار آدمی، بالله
چو انسان از خدا گردد جدا، تنها ست، باور کن
گنه بسیار کردی و نمی دانی پس از مردن
هزارت شیون و فریاد و واویلاست، باور کن
تو در دریای هستی، روز اوّل قطره ای بودی
کنون درحرص سیم و زر دلت دریاست،باورکن
بزرگ عالمت دیدم ولی از بس شدی کوچک
تو گشتی بنده و دنیا تو را مولاست، باور کن
بنای خانة آمال کردی بر پل دنیا
سرای جاودانت عالم عقباست، باور کن
به روی کوه سیم و زر گرسنه می بری بر سر کجا؟
کی سیر خواهی شد،خدا داناست،باور کن
ز قصر و باغ و مال و ثروت و املاک و آبادی
به وقت کوچ کردن یک کفن با ماست، باورکن
تو هم “میثم”! بسان اهل دنیا عبد دنیایی
💠داستان تاریخی
ایجاد انگیزه
عبدالملک بن مروان در جوانی اهل مسجد و قرآن و عبادت بود. او به زهد و عبادت و دین داری شهرت داشت و اوقات خود را به عبادت در مسجد سپری می کرد به گونه ای که به او لقب «حمامة المسجد» یعنی کبوتر مسجد داده بودند.
از نظر اطلاعات دینی به حدی بود که در همان سن جوانی یکی از فقها مدینه به حساب می آمد.
اما وقتی در موقعیت خطیر آزمایش قرار گرفت چرخش عجیب در اعمال و رفتار او به وجود آمد.سیوطی آورده است: «آن هنگام که خبر خلافت را به عبدالملک دادند، سرگرم خواندن قرآن بود. با شنیدن این خبر، قرآن را بست و گفت: اینک بین من و تو جدایی افتاد. دیگر با تو کاری ندارم!(۲)
این تغییر رفتار تا جایی ادامه یافت که او از هیج گناهی شرم و ابا نداشت تا جایی که روزی خود به اطرافیانش چنین گفت:«چنان شده ام که اگر کار نیکی انجام دهم خرسند نمی شوم و اگر کار بدی از من سر بزند ناراحت نمی گردم».
یکی از اطرافیان به او گفت: امیرالمؤمنین! مرگ دل در تو کامل شده است.
همین طور نوشته اند روزی ام الدرداء به خلیفه گفت: ای امیرالمؤمنین! شنیده ام پس از عبادت و تهجد شراب نوشیده ای؟ خلیفه پاسخ داد: نه تنها شراب که خون مردم را نیز نوشیده ام.»
آری آن جوان اهل زهد و تقوا و کبوتر مسجد به یکی از عیاش ترین و خون ترین خلفای بنی امیه تبدیل شده بود.
🟢تبیین موضوع
انسان ها در زندگی روزمره شان با موقعیت های خطیر قرار میگیرند و در این موقعیت ها عواملی دین و ایمان شان را به چالش می کشند که علما اخلاق اسلامی در کتب خود سعی کردند با استفاده از آیات و احادیث هشدار دهنده و با بر شمردن این موقعیت ها و عوامل خطرناک افراد را به مراقبت در این لحظات تذکر دهند، در این محبث برخی از این موقعیت ها و عوامل را بر می شمریم؛
🟢حدیث
پیامبر (ص) در فرمایشی سه موقعیت خطیر در زندگی انسان را بیان فرموده است:
«ثَلاَثُ خِصَالٍ مَنْ كُنَّ فِيهِ اِسْتَكْمَلَ خِصَالَ اَلْإِيمَانِ اَلَّذِي إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي إِثْمٍ وَ لاَ بَاطِلٍ وَ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ اَلْغَضَبُ مِنَ اَلْحَقِّ وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ يَتَعَاطَ مَا لَيْسَ لَهُ ».
هر كس سه خصلت را دارا شود ايمان را بسر حد كمال رسانيده،كسى كه خشنودى او را بگناه و باطل نكشاند،غضب او را از حق بدر نبرد و چون قدرت يافت بدان چه حق ندارد دستاندازى نكند.(۳)
👈در حدیث فوق معیار ایمان راستین در کنترل نفس در سه موقعیت حساس
دانسته شده است که لازم است
انسان در جهاد با نفس بسیار تلاش کند تا در این موقعیت ها کنترل نفس را در اختیار داشته باشد در ادامه ابتدا این سه موقعیت خطیر را تبیین میکنیم سپس مواردی دیگر از موقعیت ها را ذکر خواهیم کرد؛
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d