پیام های تاریخ عاشورا(۱۰)
[منبر کوتاه ]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
❇️تاریخ
پس از فرود حسین (ع) در کربلا و گزارش آن به وسیله «حُرّ» به عبیدالله بن زیاد، آن حرام زاده نامه ای به این مضمون برای پیشوای آزادی نوشت:
«هان ای حسین! فرودت در کربلا به من گزارش شد، امیرمؤمنان! یزید به من نوشته است که سر بر بالش ننهم و سیر نخورم تا تو را به دیدار خدای لطیف بفرستم، و یا به حکم من و او گردن نهی و دست تسلیم بالا بری!»
هنگامی که نامه آن عنصر حقیر و خودکامه به دست آن نُماد جاودانه درایت و آزادگی رسید و آن را خواند، به دور افکند و فرمود:
«لا أفْلَحَ قَوْمٌ اشْتَروا مَرْضاة المخْلوقِ بِسَخَطِ الخالِقِ.»گروهی که خشنودی مخلوقی ناتوان را به بهای ناخشنودی و خشم خدای توانا خریدند، رستگار و سربلند نخواهند شد.
نامه رسان جواب نامه را طلبید، که آن پیکره صلابت و عزّت فرمود:
«مالَهُ عِندی جوابٌ، لاِءنَّهُ قَدْ حَقَّتْ عَلَیْهِ کَلِمَةُ العَذابِ.» این نامه در خور پاسخ نیست؛ چرا که بر او عذاب خدا محقق شده است.
✅پیام ها
➖امام(ع) با این سخن کوتاه و پر معنى نشان داد که با کسانى که خشنودى بندگان طاغى و یاغى را بر خشنودى خدا مقدّم مى شمرند، هیچ سر سازش ندارد و نامه امثال ابن زیاد را که جزو این گروهند، لایق و شایسته پاسخ نمى داند، آن را مى خواند و به دور مى افکند، هر چند جان شریفش در خطر باشد.
➖افرادی که جهلشان بیشتر از عقلشان است شخصیت انعطاف ناپذیری دارند که فقط حرف خودشان را منطقی میدانند شما نمیتوانید با همه تلاش تان شخص غیرمنطقی و نادان را به جاده منطق بیاورید، شما نمیتوانید او را با زاویه دید خود آشنا کنید پس بهترین کار سکوت است.
➖ جمله امام حسین(ع) که فرمود«لاِءنَّهُ قَدْ حَقَّتْ عَلَیْهِ کَلِمَةُ العَذابِ»اشاره به مرحله از سقوط دارد که قلب انسان به حدی سیاه و تاریک شده است که هیچ امیدی به روشن شدنش نیست که در قرآن این حقیقت بیان شده است«الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ خَتَمَ اللَّهُ عَلىٰ قُلوبِهِم وَعَلىٰ سَمعِهِم ۖ وَعَلىٰ أَبصارِهِم غِشاوَةٌ ۖ وَلَهُم عَذابٌ عَظيمٌ«﴿ بقره،۶و۷﴾ کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمیکند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پردهای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.
➖ آن قسمت از کلام سیدالشهدا که فرمود« آنهایی که رضایت مخلوق را با خشم خدا معامله میکنند به رستگاری و سربلندی و سعادت نمی رسند» باید برخی از افراد متدین را به این کلام توجه داد چرا که با مماشات با افرادی که این روزها تحت تأثیر جو دین ستیزانه و اخلاق گریزانه ، زیاده خواهی هایی دارند که اگر به بهانه آزادی و حق انتخاب یا هر عنوان دیگر به آنها میدان داده شود تا رضایت آنها جلب شود آسیب های غیر قابل جبرانی به دنبال خواهد داشت تا جایی که آنها اگر ظهور و بروز بیشتری پیدا کنند عرصه را بر متدینین تنگ خواهند کرد.
👈یادآوری برای عبرت مؤمنان لینک
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
امام زین العابدین
طلایه دار سوگواران
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْد لِلَّه رَبِّ الْعَالَمِین وَ صَلّی الله عَلى خیرِ خَلْقِهِ محمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌸شعر
ای تشنه ای که بر لب دریا گریستی
از دیده خون ز مرگ احبّا گریستی
تنها نه بهر تشنه لبان اشک ریختی
دیدی چو کام تشنه سقا گریستی
بیمار و زار و خسته و بی یار و بی معین
عمری درین مصیبت عظمی گریستی
یعقوب آل عصمت اگر خوانمت رواست
چون در فراق یوسف زهرا گریستی
آن جا پدر ز هجر پسر گریه کرد لیک
این جا تو در مصیبت بابا گریستی
چل سال بعد واقعه جانگداز طف
در آتش فراق تو تنها گریستی
گاهی به یاد وقعه خونین کربلا
گاهی به یاد شام غم افزا گریستی
در ماتم سه ساله بی یاور حسین
بر سوز آه زینب کبری گریستی
بودی مدام صائم و قائم تمام عمر
روز اشک غم فشاندی و شبها گریستی
🟢حدیث
امام صادق(ع)فرمود:
اَلْبَكَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ يَعْقُوبُ وَ يُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ ع فَأَمَّا آدَمُ فَبَكَى عَلَى اَلْجَنَّةِ حَتَّى صَارَ فِي خَدَّيْهِ أَمْثَالُ اَلْأَوْدِيَةِ وَ أَمَّا يَعْقُوبُ فَبَكَى عَلَى يُوسُفَ حَتَّى ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّى قِيلَ لَهُ تَاللّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتّى تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ اَلْهالِكِين وَ أَمَّا يُوسُفُ فَبَكَى عَلَى يَعْقُوبَ حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ اَلسِّجْنِ فَقَالُوا لَهُ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ اَللَّيْلَ وَ تَسْكُتَ بِالنَّهَارِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِيَ اَلنَّهَارَ وَ تَسْكُتَ بِاللَّيْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَى وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَمَّا فَاطِمَةُ فَبَكَتْ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ ص حَتَّى تَأَذَّى بِهَا أَهْلُ اَلْمَدِينَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَيْتِنَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى اَلْمَقَابِرِ مَقَابِرِ اَلشُّهَدَاءِ فَتَبْكِي حَتَّى تَقْضِيَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ وَ أَمَّا عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ فَبَكَى عَلَى اَلْحُسَيْنِ ع عِشْرِينَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِينَ سَنَةً مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلاَّ بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ اَلْهالِكِينَ قالَ إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَى اَللّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّهِ ما لا تَعْلَمُون نِّي مَا أَذْكُرُ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ إِلاَّ خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ .(۱)
پنج تن گريه فراوان كردند آدم و يعقوب و يوسف و فاطمه دختر محمد(ص)و علي بن الحسين(ع)اما آدم براي دوري از بهشت آن چنان گريست كه اثر اشك همچون رودخانه برخسارش نمايان شد و اما يعقوب بر فراق يوسف باندازه اي گريست كه چشمش از دست رفت و او را گفتند اين چنين كه تو پيوسته بياد يوسف هستي بخدا از بيماري لاغر و نحيف گردي و يا خود را نابود خواهي نمود. اما يوسف از دوري يعقوب آن چنان گريست كه زندانيان ناراحت شدند و يوسف را گفتند يا شب گريه كن و روز آرام باش و يا روز گريه كن و شب آرام بگير يوسف نيز با پيشنهاد آنان ساخت كه در يكي از شبانه روز بگريد و اما فاطمه براي رسول خدا باندازه اي گريست كه اهل مدينه ناراحت شدند و بحضرتش عرض كردند از بس گريستي ما را آزرده نمودي پس از اين تذكر فاطمه از مدينه بيرون ميرفت و در گورستان شهر هر چه ميخواست گريه ميكرد و سپس باز ميگشت و اما علي بن الحسين بيست سال و يا چهل سال بر مصيبت پدرش گريست هر چه خوراك به پيش آن حضرت مينهادند ميگريست تا آنكه يكي از غلامانش عرض كرد يا بن رسول الله من به فدايت، ميترسم كه شما خود را هلاك سازيد. فرمود: شكوه غم و اندوه فراوان خود را فقط بنزد خداوند برم و من از جانب خداوند چيزي مي دانم كه شما از آن آگاه نيستيد خاطره قتلگاه فرزندان فاطمه را هر گاه كه بياد مي آورم گريه راه گلويم را ميگيرد.
💠داستان
یکی از غلامان او نقل می کند: روزی به صحرا رفت. در پی او رفتم. دیدم برروی سنگ سختی سجده می کند. ایستادم. صدای هق هق گریه اش را می شنیدم. شمردم هزار بار گفت: «لا اله الا الله حقا حقا، لا اله الا الله تعبدا و رقا، لا اله الا الله ایمانا و صدقا.» آنگاه سر از سجده برداشت. محاسن و چهره اش غرق در اشک بود. عرض کردم: مولای من! آیا وقت آن نشده که اندوهت پایان پذیرد و گریه ات کم شود؟ فرمود: وای بر تو! یعقوب، پیامبر و پیغمبر زاده بود؛ ۱۲ پسر داشت، خداوند یکی از آنان را از چشم او پنهان کرد. از غصه موی سرش سفید شد و چشمانش نابینا و کمرش خمیده گشت، در حالی که پسرش زنده و در دنیا بود. من پدر و برادر و هفده نفر از خاندانم را دیدم که کشته شده و بر زمین افتادند، چگونه اندوهم کم و گریه ام کاسته شود؟(۲)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔵بیان موضوع
امام زین العابدین(ع) را باید طلایه دار سوگواران با مصایب سیدالشهدا(ع) دانست.
سید بن طاووس از امام صادق(ع) روایت می کند که فرمود: زین العابدین(ع) چهل سال بر پدرش گریه کرد، روز را روزه می گرفت و شب عبادت می کرد. هنگام افطار، چون غلامش آب و غذایش را می آورد و جلو حضرت می گذاشت، می گفت: مولای من، میل کن! می فرمود: پسر پیامبر گرسنه و تشنه شهید شد. پیوسته این را تکرار می کرد و می گریست تا آنکه غذا از اشک او تر می شد و آب به اشک آمیخته می گشت. پیوسته چنین بود تا از دنیا رفت.
اهمیت گریه و عزاداری از موضوعاتی است که همواره مورد سؤال بوده است و می توان در پرتو اشکان نورانی امام سجاد(ع) راز اشک و عزای بر امام حسین(ع) را جویا شد.
🔶گریه امامان بعدی
البته باید اشاره کنیم که حتی منابع حدیثی اهل سنت از گریه شخص پیامبر(ص) بر مصایب امام حسین(ع) گزارش کرده اند. یک نمونه اینجا ببینید.
همین طور از گریه امیر مؤمنان(ع) و امام مجتبی بر مصایب سیدالشهدا(ع) گزارش هایی نقل شده است.
اما با توجه به عنوان بحث ،گریه و عزاداری بعد از واقعه عاشورا که امام سجاد بنیان گذار آن می باشد را مورد نظر داریم.
➖گریه امام باقر(ع)
امام باقر علیه السلام در روز عاشورا، برای امام حسین علیه السلام مجلس عزا برپا می کرد و بر مصایب آن حضرت، گریه می کرد. در یکی از مجالس عزا، با حضور امام باقر علیه السلام کمیت، شعر می خواند؛ وقتی به این جا رسید که «قتیل بالطف ...»، امام باقر علیه السلام گریه زیادی کرده، فرمود «ای کمیت! اگر سرمایه ای داشتم، در پاداش این شعرت، به تو می بخشیدم؛ اما پاداش تو، همان دعایی است که رسول خدا صلی الله علیه وآله درباره حسان بن ثابت فرمود که همواره به جهت دفاع از ما اهل بیت، مورد تأیید روح القدس خواهی بود».
➖گریه امام صادق(ع)
امام کاظم علیه السلام می فرماید: «چون ماه محرم فرا می رسید، دیگر پدرم خندان نبود؛ بلکه اندوه از چهره اش نمایان و اشک بر گونه اش جاری می شد تا آن که روز دهم محرم فرا می رسید. در این روز، مصیبت و اندوه امام، به نهایت می رسید. او پیوسته می گریست و می فرمود: امروز، روزی است که جدم حسین بن علی علیه السلام به شهادت رسید».
➖گریه امام کاظم (ع)
از امام رضا علیه السلام نقل شده است که فرمود:امام رضا عليه السلام : كانَ أبي إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لايُرى ضاحِكا . . . فَإذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلِكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ و حُزنِهِ و بُكائِهِ (۳)
چون ماه محرم فرا می رسید، کسی پدرم را خندان نمی دید و این وضع، ادامه داشت تا روز عاشورا. در این روز، پدرم را اندوه، حزن و مصیبت فرا می گرفت.
➖گریه امام رضا (ع)
گریه امام رضا علیه السلام در حدی بود که فرمود: «همانا روز مصیبت امام حسین علیه السلام پلک چشمان مرا مجروح نموده، اشک مرا جاری ساخته است».
روزی دعبل، خدمت حضرت رضا علیه السلام آمد. آن حضرت درباره شعر و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام فرمود: «ای دعبل! کسی که بر مصایب جدم حسین علیه السلام گریه کند، خداوند گناهان او را می آمرزد». آن گاه حضرت بین حاضران و خانواده خود پرده ای زد تا بر مصایب امام حسین علیه السلام اشک بریزد؛ سپس به دعبل فرمود: «برای امام حسین علیه السلام مرثیه بخوان که تا زنده ای، تو یاری گر و ستاینده ما هستی. تا قدرت داری، از یاری ما کوتاهی مکن». دعبل، در حالتی که اشک از چشمانش می ریخت، اشعاری در رثای امام حسین علیه السلام خواند و صدای گریه امام رضا علیه السلام و اهل بیت آن حضرت، بلند شد.
➖گریه امام زمان (ع)
بنابر روایات، امام زمان علیه السلام در زمان غیبت و ظهور، بر شهادت جدش گریه می کند. آن حضرت، خطاب به جد بزرگوارش سیدالشهدا علیه السلام می فرماید:
«فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِي الدُّهُورُ وَ عَاقَنِي عَنْ نُصْرَتِكَ الْمَقْدُورُ وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حَارَبَكَ مُحَارِباً وَ لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَيْكَ وَ تَأَسُّفاً وَ تَحَسُّراً عَلَى مَا دَهَاكَ وَ تَلَهُّفاً حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاكْتِيَاب»
«اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و از یاری تو دور ماندم و نبودم تا با دشمنان تو جنگ کنم و با بدخواهان تو پیکار نمایم، هم اکنون، هر صبح و شام بر شما اشک می ریزم و به جای اشک، در مصیبت شما، خون از دیده می بارم و آه حسرت از دل پردرد بر این ماجرا می کشم».
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
☑️اهمیت گریه در احادیت
اینکه خداوند در آفرینش برای انسان گریه و اشک در نظر گرفته حتما برای آن خاصیتی قرار دارد که در احادیث هم به برخی از آن ها به ویژه نقشی که گریه در تکامل بعد عاطفی انسان دارد اشاره شده است.
➖ حضرت امیر(ع)در دعای کمیل اشک را اسلحه مومن بیان فرمود:
«یاارحَمَ الراحِمین ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ وَ سِلاَحُهُ الْبُکَاءُ» ای مهربان ترین مهربانان ترحم کن به کسى که سرمایه اش امید به توست و اسلحه اش اشک .
➖امیرالمومنین(ع)فرمود :«بُكاءُ العُيونِ و خَشْيَةُ القلوبِ مِن رَحْمَةِ اللّه ِ تعالى ذِكرُهُ ، فإذا وَجَدتُموها فاغتَنِموا الدُّعاءَ» .
گريه چشمها و ترس دلها نشانه رحمت خداى بلند نام است. هرگاه اين دو را در خود يافتيد دعا كردن را غنيمت شمريد.
➖پیامبر(ص) از چشم بی اشک به خدا پناه می برد و میفرمود:«اللَّهُمَّ إنّي ... أعوذُ بِكَ مِن نَفسٍ لا تَشبَعُ، ومِن قَلبٍ لا يَخشَعُ، ومِن عَينٍ لا تَدمَعُ، ومِن دُعاءٍ لا يُسمَعُ، ومِن صَلاةٍ لا تَنفَعُ»
«خدايا ! از نفسى كه سير نشود و دلى كه فروتنى نكند و چشمى كه نگريد و دعايى كه شنيده نشود و نمازى كه سود نبخشد، به تو پناه مى برم».
كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۳۳۵
➖امام على(ع) فرمود:
ما جَفَّتِ الدُّموعُ إلاّ لقَسوةِ القلوبِ، و ما قَسَتِ القلوبُ إلاّ لِكَثْرةِ الذُّنوبِ .
چشمها نخشكيد مگر بر اثر سخت دلى و دلها سخت نشد مگر به سبب گناه زياد.
می توان با مفهوم مخالف چنین برداشت کرد که گریه نشانه لطافت و سلامت قلب انسان است.
✅احادیث گریه بر امام حسین(ع)
➖پيامبر( ص) فرمود : يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَينِ (۴)
اى فاطمه! همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين بگريد .
➖: أنَا ابنُ مَنَ بَكَت عَلَيهِ مَلائِكَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَيهِ الجِنُّ فِي الأرضِ و الطِّيرُ فِي الهَواءِ ؛ (۵)
امام سجّاد عليه السلام :من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند . من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه سرايى كردند.
➖ امام حسين عليه السلام : أنَا قَتيلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُني مُؤمِنٌ إلاّ استَعبَرَ (۶)
من كشته اشكم ؛ هر مؤمنى مرا ياد كند ، اشكش روان شود .
🔶 راز های گریه بر امام حسین(ع)
۱.گریه بر امام حسین (ع) اطاعت امر معصوم (ع) است چه این که ائمه گریه بر آن حضرت را بسیار دوست دارند و شیعیان را ترغیب و تشویق بر آن نموده اند . امام رضا (ع) به پسر شبیب فرمودند: ای پسر شبیب، اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی (ع) گریه کن .
همچنین سفارش حضرت سیدالشهدا (ع) به دوستان و شیعیان خود است که از حلقوم بریده فرمود: اگر خبر غریب یا شهیدی را شنیدید بر من گریه کنید.
۲. گریه بر امام حسین (ع) موجب خشنودی خداوند متعال و رضایت اوست .
۳ . گریه بر امام حسین (ع) صله به رسول خدا (ص) خشنود شدن آن حضرت است .
۴ . گریه بر امام حسین (ع) صله به امیرالمؤمنین و اسباب شادی قلب مبارک آن حضرت است .
۵. گریه بر امام حسین (ع) صله به فاطمه زهرا علیها السلام و کمک به آن مظلومه است .
۶. گریه بر امام حسین (ع) از مصادیق بارز کمک به مظلوم است که در روایات ائمه هدی سفارش بسیاری به آن شده است; آن هم مظلومی چون سید کربلا اباعبدالله (ع) که بالاترین ظلمها به او شده است .
۷. گریه بر امام حسین (ع) از مصادیق حدیث شریف «یحزنون لحزننا» است که شیعیان ما در ناراحتی و اندوه ما اهل بیت ناراحت و اندوهناک می شوند .
۸. گریه بر امام حسین (ع) انجام یکی از وظایف زمان غیبت امام زمان (عج) است .
۹ . اشک بر آن حضرت سبب روشنی دل است .
۱۰. اشک بر حسین بن علی (ع) عقده دل را می گشاید .
۱۱ . اشک بر حضرتش بار غم را سبک می کند .
۱۲ . اشک بر اباعبدالله (ع) انسان را به رحمت خداوند امیدوار می کند .
۱۳ . اشک بر خامس آل عبا (ع) دلهای مرده را زنده می نماید .
۱۴ . اشک بر آن بزرگوار به انسان امید می دهد .
۱۵ . اشک بر حسین بن علی (ع) یعنی اظهار محبت به خدا و پیامبر و ائمه هدی .
۱۶ . با اشک ریختن در مجالس آن حضرت زمینه ای فراهم می آید که راه را از بیراهه می توان تشخیص داد .
۱۷ . اشک بر آن حضرت زمینه ساز بازگشت به بندگی است .
۱۸ . با اشک بر سیدالشهداء (ع) ظلمات و حجابهایی که بر اثر معاصی پیش آمده کنار می رود و چشم روشنی می گیرد و به حقیقت نزدیک می شود . آنگاه است که شخص به خود می آید و بیدار می شود .
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
◼️روضه
همه شنیدید امام سجاد علیه السلام وقتی ازشون پرسیدن آقا تو این سفر کجا کار بیشتر از همه سخت گذشت؟ حضرت فرمودند:
الشام، الشام، الشام.
کسی که عاشورا رو دیده فرمود: پدرم برا خداحافظی آمد، لحظه ی آخر نفس می کشید، خون از زرهش بیرون می آمد، کسی که گودی قتلگاه رودیده، نزدیک بود بالای شتر جان بده، فرمود: عمه جان این بدن ولی خداست عریان روزمین افتاده؟
چه صحنه ای رو حضرت تو شام دید این جمله رو شما اساتید چه جوری معنا می فرمایید؟! از امام معصوم؟! حتما گله ای از خدا نیست، حتما معناش باعصمت منافات نداره، ولی حضرت کار به جایی رسید؛که ایشان فرمود: یالَیتِ اُمی لَم تَلِدنی، ای کاش به دنیا نیامده بودم.
این اوج مصیبت سیدالشهداست و عجیب اینه سیدالشهداء با سر آمده، خودش شاهد تک تک این مصیبت هاست بعد از آنکه کار رو تمام کردند چند جمله از ناحیه مقدسه بخوانم و همین مصیبت من باشه.
وَ رُفِعَ عَلَی القَنا رَأسُک، اومد محضر امام سجاد، پسر برادرم چی شده زمین میلرزه؟ آسمان تیره شده؟ فرمود: عمه جان! پرده ی خیمه رو کنار بزن، بیرون خیمه رونگاه کرد، نگاه کرد، دید:
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کندکه نباشد سر برادر زینب
نمی دونم چقدر این مصیبت برا زینب سنگین بود که سر امام حسین رو به نیزه بزنن، با اینکه رو تل زینبیه آمده اون صحنه سخت رو دیده، عرضه می دارد:
ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی، این دیگه چه مصیبتی ست؟! توهم نمی کردم، گمان نمی کردم من زنده باشم، سر تو رو بالای نیزه ببینم؛ ولی شاید سخت تر از اون اینه “وَ رُفِعَ عَلَی القَنا رَأسُک وَ سُبِیَ اَهلُکَ کَالعَبِیدِ؛ اهل بیت تورو مثل برده ها به اسارت بردن.روضه
در خود زیارت توضیح داده شده چه جوری برده رو به اسارت می بردن؛ هیچ احترامی براش قائل نبودن،
وصُفِّدوا فِی الحَدیدِ؛ اونها رو به زنجیر بسته بودند.
فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیاتِ؛ اونها رو بر شتر بی محمل سوارکردن، شب از سرما، روز از آفتاب آسایش نداشتند.
تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ؛ گرمای آفتاب رنگ پوستشون و تغییر داده بود، صورت اطفال امام حسین پوست انداخته بود.
یساقُونَ فِی الْبَراری وَالْفَلَواتِ، دختر امیرالمومنین کجا؟ بیابان گردی کجا؟ سرکوچه و بازارکجا؟
أَیدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَی الاَْعْناق، دستاشون با غل به گردن ها بستن.
یُطافُ بهم فی الاسواق، همه جای این سفر خیلی سخت گذشته، دروازه کوفه، مجلس ابن زیاد، دربین راه، گرسنگی ها، خستگی ها، تشنگی ها، زخم زبان ها، گاهی براشون صدقه می آوردن؛ نان و خرما می آوردن، ولی یه جا خیلی به زینب سخت گذشت، طاقت از دست داد تو مجلس یزید، وقتی دید برادرش قرآن می خواند و یزید با چوب خیزران به سر و صورت حضرت اهانت می کند، به لب و دندان امام حسین جسارت می کند.
اینجور نقل شده همین یه جا دست برد گریبان چاک کرد.
واحسیناه! وا حبیب رسول الله.
🌸شعر
ذکر مصیبت میکند: الشام الشام
تا یاد غربت میکند: الشام الشام
منزل به منزل درد و داغ و بی کسی را
یک جا روایت میکند: الشام الشام
موی سپید و چهره ای در هم شکسته
از چه حکایت میکند: الشام الشام
هر روز با اندوه و آه و بی شکیبی
یاد اسارت میکند: الشام الشام
در این دیار پُر بلا هر کس به نوعی
عرض ارادت میکند: الشام الشام
یک شهر چشم خیره وقت هر عبوری
ابراز غیرت میکند: الشام الشام
هر سنگ با پیشانی مجروح خورشید
تجدید بیعت میکند: الشام الشام
قرآن پرپر روی نیزه غربتت را
هر دم تلاوت میکند: الشام الشام
قلب تو را یک مرد رومی با نگاهش
بی صبر و طاقت میکند: الشام الشام
هر جا که دارد خوف از جان تو، عمه
خود را فدایت میکند: الشام الشام
جان می دهی وقتی به لبهایی مقدس
چوبی جسارت میکند: الشام الشام
کنج تنوری حنجری آتش گرفته
ذکر مصیبت میکند: الشام الشام
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.الخصال، ج۲، ص۲۷۲
۲.لهوف،ص ۲۳۳.
۳. وسائل الشيعه ، ج۱۰ ، ص۵۰۵
۴. بحار الأنوار ، ج ، ص۲۹۳
۵.همان ، ج ۴۵ ، ص۱۷۴
۶. همان، ص ۲۸۴.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
روضه
🔴وداع زینب کبری در قتلگاه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عصر روز یازدهم محرم، يکي از دلخراشترین و غمانگیزترین صحنههای عاشورا رقم خورد. آنگاه که بازماندگان شهدای کربلا را به خواسته و اصرار خودشان از قتلگاه عبور دادند!
آنگاه که چشم بانوان حرم و بچههای خردسال به کشتگان دشت کربلا افتاد. آه و ناله و فغان کودکان و زنان به آسمان بلند شد. با دیدن آن بدنهای قطعهقطعه شده و بیسر، همگی آلالله بر سر و صورت خود میزدند. هر کسی به گونهای ندبه و ناله میکرد. هر کسی دنبال گمشدهای میگشت. اما شناخت شهداء کار آسانی نبود؛ چرا که نه تنها بر بدنهای شهداء اسب تاخته بودند که سرهای مطهر آنان را نیز از تن جدا کرده بودند.
در این میان، نالهها و گریههای #زینب_کبری سلام الله علیها به گونهای بود که به تعبیر ابننما در «مثیر الاحزان» دلهای سنگدلان و كوههای استوار را آب میكرد؛ او چنان از سوز دل ناله میزد که دوست و دشمن را به گریه انداخت.
راوی میگوید زینب کبری رو به سوی مدینه کرد و خطاب به رسول الله(ص) چنین دردمندانه ناله میزد:
وامحمداه، صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حسَينٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاء؛
وامحمّداه، درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است؛
وَاثَکْلاه وَ بَنَاتُكَ سَبَايَا، اِلَي اللهِ الْمُشتَكيٰ وَ اِلي مُحَمَّدٍ الْمُصطَفيٰ و الي عَلِيٍ المُرتَضَيٰ و الي فَاطِمةَ الزَّهراء وَ الي حَمزة سَيّدالشُّهداء؛
وامصيبتاه، اين دختران تو هستند كه اسيرند. شكايت ميبرم به خدا و به محمّد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه زهرا و به حمزه سيدالشهدا؛
وامُحَمَّداه، وَ هَذا حُسينٌ بِالْعَراءِ تَسفي عَليه ريحُ الصَّبَاء، قَتِيل أولادِ البَغَايَا؛
وامحمّداه، اين حسين است كه عريان (روي خاك افتاده) و باد صبا خاك بيابان را بر بدنش ميپاشد. اوست كه به دست زنازادگان كشته شده است؛
وَاحُزْنَاه، وَاكرباه عَليك يَا اباعَبدِاللهِ، اَلْيَوم مَاتَ جَدِّي رَسُولُ اللهِ؛
آه اي اباعبدالله چه غصهاي و چه مصيبتي در شهادت تو، گويا امروز جدّم رسولخدا از دنيا رفته است؛
يَا اصحابَ مُحَمّد، هؤلاء ذُرِيَّةُ المُصطفي يُسَاقُونَ سُوقَ السَّبايَا.
ای ياران محمّد، اينان خاندان مصطفي هستند كه همانند اسيران آنان را ميبرند».
#امام_حسین
#عاشورا
پیام های تاریخ عاشورا(۱۱)
[منبر کوتاه ]
بسم الله الرحمن الرحیم
💠تاریخ
عمر بن سعد که از معاریف کوفه و از هواداران بنیامیه بود، از طرف ابن زیاد یک روز پس از ورود امام حسین (ع) به کربلا ، روز سوم محرم جهت رویارویی با آن حضرت با لشکر چهار هزار نفری وارد کربلا شد سپاه هزار نفری حُر هم به او پیوست.
و در این چند روز گفتگوهایی بین امام(ع) و عمر سعد اتفاق افتاده؛
خوارزمى روایت کرده است: امام حسین (ع) به فرستاده عمرسعد فرمود: «یا هذا بَلِّغْ صاحِبَکَ عَنِّی اِنِّی لَمْ اَرِدْ هذَا الْبَلَدَ، وَ لکِنْ کَتَبَ إِلَىَّ أَهْلُ مِصْرِکُمْ هذا اَنْ آتیهُمْ فَیُبایَعُونِی وَ یَمْنَعُونِی وَ یَنْصُرُونِی وَ لا یَخْذُلُونِی فَاِنْ کَرِهُونِی اِنْصَرَفْتُ عَنْهُمْ مِنْ حَیْثُ جِئْتُ»؛ از طرف من به امیرت بگو، من خود به این دیار نیامده ام، بلکه مردم این دیار مرا دعوت کردند تا به نزدشان بیایم و با من بیعت کنند و مرا از دشمنانم بازدارند و یاریم نمایند، پس اگر ناخشنودند از راهى که آمده ام باز مى گردم.
وقتى فرستاده عمرسعد بازگشت و او را از جریان امر با خبر ساخت، ابن سعد گفت: امیدوارم که خداوند مرا از جنگ با حسین(ع) برهاند. آنگاه این خواسته امام را به اطّلاع «ابن زیاد» رساند ولى او در پاسخ نوشت:
«از حسین بن على(ع) بخواه، تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند. اگر چنین کرد، ما نظر خود را خواهیم نوشت...!».
عمرسعد، متن نامه عبیدالله بن زیاد را نزد امام حسین (ع) فرستاد.
امام فرمود:
«لا أُجیبُ اِبْنَ زِیادَ بِذلِکَ اَبَداً، فَهَلْ هُوَ إِلاَّ الْمَوْتَ، فَمَرْحَبَاً بِهِ»من هرگز به این نامه ابن زیاد پاسخ نخواهم داد. آیا بالاتر از مرگ سرانجامى خواهد بود؟! خوشا چنین مرگى!
➖همچنین در عصر تاسوعا،امام حسین(ع) قاصدى نزد عمرسعد روانه ساخت که مى خواهم شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتى داشته باشیم. چون شب فرا رسید ابن سعد با بیست نفر از یارانش و امام حسین(ع) نیز با بیست تن از یاران خود در محلّ موعود حضور یافتند.
امام(ع) به یاران خود دستور داد تا دور شوند تنها عبّاس برادرش و على اکبر فرزندش را نزد خود نگاه داشت. همین طور ابن سعد نیز به جز فرزندش حفص و غلامش، به بقیّه دستور داد،دور شوند.
ابتدا امام(ع) آغاز سخن کرد و فرمود: «وَیْلَکَ یَابْنَ سَعْد أَما تَتَّقِی اللّهَ الَّذِی إِلَیْهِ مَعادُکَ؟ أَتُقاتِلُنِی وَ أَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ؟ ذَرْ هؤُلاءِ الْقَوْمَ وَ کُنْ مَعی، فَإِنَّهُ أَقْرَبُ لَکَ إِلَى اللّهِ تَعالى»
واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟ آیا با من مى جنگى در حالى که مى دانى من پسر چه کسى هستم؟ این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست.
ابن سعد گفت: اگر از این گروه جدا شوم مى ترسم خانه ام را ویران کنند. امام(ع) فرمود: «أَنَا أَبْنیها لَکَ»من آن را براى تو مى سازم.
ابن سعد گفت: من بیمناکم که اموالم مصادره گردد. امام فرمود:
«أَنَا أُخْلِفُ عَلَیْکَ خَیْراً مِنْها مِنْ مالِی بِالْحِجاز»من از مال خودم در حجاز، بهتر از آن را به تو مى دهم.
ابن سعد گفت: من از جان خانواده ام بیمناکم [مى ترسم ابن زیاد بر آنان خشم گیرد و همه را از دم شمشیر بگذراند].
امام حسین(ع) هنگامى که مشاهده کرد ابن سعد از تصمیم خود باز نمى گردد، سکوت کرد و پاسخى نداد و از وى رو برگرداند و در حالى که از جا بر مى خاست، تو را اینگونه نفرین کرد: «مالَکَ، ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عاجِلا، وَ لا غَفَرَ لَکَ یَوْمَ حَشْرِکَ، فَوَاللّهِ إِنِّی لاَرْجُوا أَلاّ تَأْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِراقِ إِلاّ یَسیراً»؛ تو را چه مى شود! خداوند به زودى در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد. به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزى، نخورى.
ابن سعد گستاخانه به استهزا گفت: «وَ فِی الشَّعیرِ کِفایَةٌ عَنِ الْبُرِّ»؛ جو مرا کافى است.
✔️نکات
➖امام(ع) در هر گام به اتمام حجّت مى پردازد تا هیچ کس فردا، ادّعاى بى اطّلاعى نکند، جالب این که فرمانده لشکر دشمن نیز تلویحاً حقّانیّت امام(ع) و ناحق بودن دشمن او را تصدیق مى کند، تنها عذرش ترس از بیرحمى و قساوت آنهاست و این اعتراف جالبى است!
➖تمام تلاش امام(ع) خاموش کردن آتش جنگ است و تمام تلاش دشمن افروختن این آتش است، غافل از این که این آتش سرانجام شعله مى کشد و تمام حکومت دودمان بنى امیّه را در کام خود فرو مى برد.
➖ عده ای با عنوان #اسلام_رحمانی جهت توجیه روحیه سازشکارانه و اباحی گرانه خود، ناجوانمردانه دست به تحریف شخصیت ها میزنند و گاهی می گویند امام حسین(ع) به دشمن بی رحم از گل باریک تر نگفته و نفرین نداشته در این قسمت یکی از نفرین های جدی امام(ع) منعکس شده است.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
پیام های عاشورایی(۱۲)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
💠تاریخ
امام باقر (ع) فرمودند:
«كَتَبَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام إلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام مِن كَربَلاءَ : بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِي إلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ ومَن قِبَلَهُ مِن بَني هاشِمٍ ، أمّا بَعدُ ، فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل ، وَالسَّلامُ»
امام حسین (ع) از کربلا نامه اى براى محمد بن حنفیه فرستاد که متن آن چنین بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم نامه اى است از حسین بن على به محمد بن على و دیگر بنى هاشم . اما بعد، مثل این که دنیا اصلا وجود نداشته و آخرت همیشگى و دائم بوده و هست»
✅پیام ها
➖ این نامه کوتاه ترین نامه امام حسین(ع) است که با همه کوتاهی عبارات مضامین مهم و بلندی در خود قرار داده است.
➖ جهان بینی امام حسین(ع) و دیدگاه آن حضرت در باره دنیا و آخرت در این نامه کوتاه منعکس شده است؛
دیدگاه حضرت نسبت به دنیا، که باید همه آن را آن قدر زودگذر بدانند که گویا اصلاً وجود ندارد.
دیدگاه حضرت نسبت به آخرت، این است که گویا از اوّل هر چه بوده آخرت بوده و در حقیقت دنیا هم مزرعه آخرت است.
➖ این نامه امام حسین(ع) یاد آور این نکته تفسیری است که آن حضرت نفس مطمئنه است ؛
سید بحرالعلوم در رساله سیر و سلوک، نفس مطمئنه را مرحله ورود به هجرت عُظمی دانسته که عبارت است از مهاجرت از وجود خود و رهاساختن و ترک آن و مسافرت به عالمِ وجودِ مطلق و توجّه تامّ به آن.
علامه طباطبایی نفس مطمئنه را نفسی میداند که در پرتو یاد خدا آرامش یافته و به هرچه خدا راضی است رضایت دارد و خود را مالک هیچ خیر و شر و نفع و ضرری نمیداند. همچنین گفته شده نفس مطمئنه، مرحلهای از نفس است که انسان به واسطۀ مشاهده نيستی خود در قبال وجودِ ذات حقّ، از خود رها شده و خود را تسلیم حق میکند.
ازنظر امام خمینی «نَفْس مطمئنّه» یعنی آن نفسی که دیگر هیچ خواهشی ندارد و نشانه نفس غیر مطمئنه این است که تمام عالم را اگر یک لقمه کنند و به دست او بدهند، وقتی فکر میکند میبیند نقیصه دارد؛ خواهشش غیر این است. به باور او نفس آن وقت مطمئنه میشود که به کمالِ مطلق برسد. کمال مطلق آن وقتی است که فقط خدا باشد و غیر او نباشد. توجه به ریاست، توجه به سلطنت، توجه به عالم ماده، توجه به عالمهای دیگر به غیب، به شهادت، هیچ نباشد. یاد منحصر شده باشد به یادِ خدا.
➖انسان بایستی یقین داشته باشد که دنیا نابود شدنى و آخرت دایمى است .البته باید دید چه مرحله اى از یقین اراده شده است؟ آیا مراد یقین در مرحله عمل است یا در مرحله تفکّر؟ از نظر اندیشه، یقین دارد که دنیا فانى است ولى در مرحله عمل، عمل او مانند کسى است که یقین به بقاى دنیا و فناى آخرت دارد. اگر یقین به فناى دنیا دارى، پس چرا این همه که براى دنیا کار مىکنى، براى آخرت کار نمىکنى!؟ سخن از زهد مىگوید، اما رفتارش چون رفتار طالبان دنیاست.«یَقُولُ فِى الدُّنْیا بِقَوْلِ الزّاهِدینَ وَ یَعْمَلُ فیها عَمَلَ الرّاغِبینَ»در دنیا همانند پارسایان سخن مىگوید اما همچون دلبستگان و شیفتگان دنیا عمل مىکند».
➖از یک جهت می توان این نامه را جلوه ای دیگر از مهربانی امام حسین(ع) نسبت به محمد حنفیه و سایر منسوبین دانست که در صدد تسلیت بخشی به آنهاست نظیر آنچه در وداع با حضرت زینب فرمود:
«يا اُخَيَّةُ ، اتَّقِي اللّه َوتَعَزَّي بِعَزاءِ اللّه، وَاعلَمي أنَّ أهلَ الأَرضِ يَموتون، وأنَّ أهلَ السَّماءِ لا يَبقَون، وأنَّ كُلَّ شَيءٍ هالِكٌ إلّا وَجهَ اللّه ِ الَّذي خَلَقَ الأَرضَ بِقُدرَتِهِ، ويَبعَثُ الخَلقَ فَيَعودونَ و هُوَ فَردٌ وَحدَهُ، أبي خَيرٌ مِنّي، واُمّي خَيرٌ مِنّي، وأخي خَيرٌ مِنّي، ولي ولَهُم ولِكُلِّ مُسلِمٍ بِرَسولِ اللّه ِ اُسوَةٌ» خواهرم ! از خدا پروا كن و به تسلّى بخشىِ او آرام باش. بدان كه زمينيان مىميرند و آسمانيان باقى نمىمانند و هر چيزى از ميان مى رود جز ذات خدا كه با قدرتش زمين را آفريده است و مردم را برمىانگيزد تا همه باز گردند و او تنها بمانَد. پدرم از من بهتر بود . مادرم از من بهتر بود . برادرم از من بهتر بود و سرمشق من و آنان و هر مسلمانى پيامبر خدا (ص)است»
➖ امام حسین(ع) امام صبر و مقاومت است یعنی نه تنها خود اهل شکیبایی است و به سخت ترین امتحان های الهی صبر میکند بلکه در سخن و در عمل دیگران را به صبر و مقاومت رهنمون میکنند.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d