عزتمندی مسلمانان
#منبر_بیست_دقیقه_ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
💠 داستان
[ایجاد انگیزه]
در جنگی که میان لشکر اسلام و روم صورت گرفت عبداللّه بن حذافه که از یاران و فرماندهان دلاور پیامبر (ص) بود به همراه گروهی دیگر اسیر شدند و آنها را به نزد قیصر روم بردند.
قیصر روم به او گفت: آئین مسیحیت را بپذیر وگرنه تو را در دیگ جوشان میاندازم.
عبداللَّه گفت: مسیحی نمیشوم.
قیصر دستور داد دیگی آوردند و بر آتش گذاردند و در آن روغن زیتون ریختند تا به جوش آمد آنگاه به یکی از مسلمانان اسیر گفت: مسیحیت را بپذیر! او که از پیشنهاد قیصر سرباز زد دستور داد وی را در آن دیگ انداختند و گوشت از استخوانهای او جدا شد.
آنگاه به عبداللَّه گفت: مسیحی شو وگرنه تو را هم در دیگ خواهم انداخت.
او هم پیشنهاد قیصر را نپذیرفت و دستور داد وی را در دیگ اندازند. عبداللَّه در این هنگام شروع به گریه گفتند: او گریه و بیتابی میکند. قیصر گفت: او را برگردانید. وقتی او را برگرداندند گفت: من از اینکه در دیگ میافتم گریه نمیکنم بلکه بهخاطر این میگریم که چرا به اندازه موهای بدنم جان ندارم که در راه خدا فدا کنم!
قیصر از این سخن در شگفتی فرو رفت و علاقمند شد او را آزاد کند. سپس به عبداللَّه فرمانده رزمندگان گفت: سر مرا ببوس تا تو را آزاد کنم.
عبداللَّه گفت: نمیبوسم.
قیصر گفت: مسیحی شو تا دخترم را به عقد تو در آورم و حکومتم را با تو تقسیم نمایم.
عبداللَّه نپذیرفت.
قیصر گفت: سر مرا ببوس تا تو و هشتاد نفر از مسلمانان اسیر را آزاد کنم عبداللَّه که دید آزادی مسلمانان در کار است پیشنهاد سلطان را پذیرفت و با هشتاد نفر از مسلمانان آزاد شد.
🔻با این مقدمه بحثی تحت عنوان عزتمندی مسلمانان تقدیم می شود🔺
✅ نکات مقدماتی
➖عزت در لغت به معنای محكم و نفوذناپذیر است. «ارض عزیزة» یعنی زمینی كه آب در آن راه نیابد.
➖ عزت، از نظر اصطلاحی اجتماعی به معنای حالتی است كه از شكست انسان پیشگیری میكند و مانع ظلم و ستم ناپذیری او در برابر مستکبران است.
➖سرچشمه اصلی عزت خداوند است، و خداوند مومنان را عزت می بخشد «ولله العزة ولرسوله وللمؤمنین» عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنین است.»
➖ خداوند متعال اجازه نداده است كه هیچ مؤمنی تن به ذلت دهد. امام صادق علیه السلام فرمود: إنَّ اللّه َ فَوَّضَ إلَى المُؤمِنِ اُمورَهُ كُلَّها ، و لَم يُفَوِّضْ إلَيهِ أن يَكونَ ذَليلاً ، أ مَا تَسمَعُ اللّه َ تَعالى يَقولُ : «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» ؟ ! فالمُؤمِنُ يَكونُ عَزيزا و لا يَكونُ ذَليلاً ، إنَّ المُؤمِنَ أعَزُّ مِنَ الجَبَلِ ؛ لأِنَّ الجَبَلَ يُستَقَلُّ مِنهُ بِالمَعاوِلِ ، و المُؤمِنُ لا يُستَقَلُّ مِن دينِهِ بِشَيءٍ .
خداوند اختيار همه كارها را به مؤمن داده اما اين اختيار را به او نداده است كه ذليل باشد. مگر نشنيده اى كه خداوند متعال مى فرمايد: «و عزّت از آنِ خداست···»؟ پس، مؤمن عزيز است و ذليل نيست. مؤمن از كوه نيرومندتر است؛ زيرا از كوه با ضربات تيشه كم مى شود، اما با هيچ وسيله اى از دين مؤمن نمى توان كاست.(۱)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✅عوامل عزت در روایات
به برخی از عوامل عزت آفرین اشاره میكنیم.
🔶 طاعت و بندگی
بندگی رمز پیشرفت اولیاء الهی و زمینه ساز سعادت و عزت انسان است.
در حدیث قدسی میخوانیم كه خداوند میفرماید: «إنّیوَضَعْتُ الْعِزَّه فِی قِیَامِ اللَّیْلِ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی اَبْوَابِ السَّلَاطِینَ فلم یجدوه ابدا»
من عزت را در شب بیداری (و نماز شب) قرار دادم و مردم در خانه شاهان به دنبال آن میگردند، پس هرگز آن را نخواهند یافت. (۲)
پیامبر اكرم (ص) فرمود: «إنَّ اللّه َ تَعالى يَقولُ كُلَّ يَومٍ : أنا رَبُّكُمُ العَزيزُ ، فمَن أرادَ عِزَّ الدّارَينِ فَلْيُطِعِ العَزيزَ»به راستی پروردگار شما هر روز میگوید: من پروردگار شما هستم. من عزیز هستم. هر كس عزت دو جهان را میخواهد باید عزیز را اطاعت كند.»(۳)
تمام عزت و سربلندی سرور عزتمندان، امام حسین (ع) در بندگی و اطاعت او از خداوند بود. او در روز عاشورا، زیر باران تیر دشمن، برترین عبادت الهی یعنی نماز را در اول وقت برگزار كرد.
و شب عاشورا از عباس (ع) درخواست كرد تا از دشمن مهلت بگیرد و انگیزه خود از این مهلت خواهی را چنین بیان كرد:
« نُصَلّى لِرَبِّنَا الْلَّيْلَةَ وَنَدْعُوَهُ وَنَسْتَغْفِرَهُ، فَهُوَ يَعْلَمُ اَنِّى قَدْ كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ كِتابِهِ وَكَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ» امشب را نماز بخوانیم و به درگاه خداوند دعا و استغفار كنیم. خدا میداند كه من نماز خواندن برای او و تلاوت كتابش و زیاد دعا كردن و استغفار را دوست دارم.»
و در گودال قتلگاه عرضه داشت: «لا اله سواك یا غیاث المستغیثین ما لی رب سواك ولا معبود غیرك، صبرا علی حكمك» خدایی جز تو نیست،ای پناه پناه خواهان، برای من پروردگاری جز تو و معبودی غیر از تو نیست. بر حكم [و داوری] تو صبر میكنم.(۴)
🔶تقوا و ترک معصیت
امام علی (ع) میفرماید: « مَن أذَلَّ نَفسَهُ في طاعَةِ اللّه ِ فهُوَ أعَزُّ مِمَّن تَعَزَّزَ بِمَعصِيَةِ اللّه» هر كس نفس خود را در طاعت خدا خوار كند، عزیزتر از كسی است كه با نافرمانی خدا به عزت برسد.(۵)
و فرمود: «اذا طلبت العز فاطلبه بالطاعة» هرگاه جویای عزت شدی، آن را با اطاعت [و پیروی از خدا] بجوی.»(۶)
امام حسن مجتبی (ع) فرمود: «اذا اردت عزا بلا عشیرة وهیبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصیة الله الی عز طاعة الله» هرگاه اراده عزتی بدون دار و دسته و هیبتی بدون سلطنت داشتی، از خواری معصیت الهی به سوی عزت اطاعت خداوند خارج شو(۷)
امام علی (ع) فرمود: «من اراد ان یكون اعز الناس فلیتق الله عزوجل»هر كس میخواهد عزیزترین مردم باشد، باید تقوای الهی داشته باشد.(۸)
آن حضرت در جای دیگری فرمود: «لا عِزَّ أَعَزُّ مِنَ التَّقْوَى» هیچ عزتی، بالاتر از تقوا نیست.(۹)
امام حسین (ع) فرمود: «الشَّرفُ التَّقْوی»شرف [و عزت انسان] در تقوا است.(۱۰)
و حضرت علی(ع) فرمود: «اعلَموا عِبادَ اللّه ِ أنّ التَّقوى دارُ حِصنٍ عَزيزٍ ، و الفُجورَ دارُ حِصنٍ ذَليلٍ » ای بندگان خدا بدانید كه تقوا دژی محكم و با عزت (و شكست ناپذیر) است و [هرزگی و] گناه خانهای [در حال فروریختن و] خوار كننده است.(۱۱)
🔶جهاد و شهادت
رزمندگان و جهادگران راه خدا همیشه در صف مقدم پاسداری از عزت و شرافت قرار دارند. آنها تلاش میكنند تا با نثار جان خویش از مرز عزت و شرافت پاسداری كنند و خود نیز به عزت ابدی برسند. روایات اهل بیت جهاد را مایه عزت اسلام میدانند. مثلا روایتی از امام علی (ع) آمده است: «فرض الله الجهاد عزا للاسلام» خداوند جهاد را برای عزت یافتن اسلام واجب كرده است.» (۱۲)
🔶بصیرت و آگاهی
بصیرت و دانائی عامل دیگری برای عزت است، چرا كه انسان آگاه در معرض هجوم نقشههای ذلت آور دشمن قرار نمیگیرد؛ چنان كه متقابلا جهل و بی خبری باعث ذلت و خواری میشود. امام علی (ع) میفرماید: «والجهل ذل؛ نادانی ذلت و خواری است.»
این كه یاران امام حسین (ع) بهترین یاران خوانده شده اند، یكی از امتیازات مهم آنها، بصیرت دینی و آگاهی آنان بود و در راس همه یاران و بستگان، حضرت ابی الفضل العباس قرار داشت كه زیر بار ذلت امان نامه دشمن نرفت، چرا كه به قول امام صادق (ع) «كان عمنا العباس نافذ البصیرة» عموی ما عباس بصیرتی ژرف داشت.(۱۳)
🔶انصاف
عامل دیگر در عزت آفرینی اجتماعی انسان، مراعات انصاف در حق دیگران است. امام علی (ع) میفرماید: «الا انه من ینصف الناس من نفسه لم یزده الله الا عزه» آگاه باشید، كسی كه با مردم با انصاف رفتار كند، خداوند بر عزت او خواهد افزود.(۱۴)
امام حسین (ع) در روز عاشورا نیز مردم كوفه و شام را به انصاف دعوت نمود و فرمود: «ان اعطیتمونی النصف كنتم بذلك اسعد»
اگر نصف را به من دهید [و با من انصاف روا دارید] ، سعادتمند میشوید.» (۱۵)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔶قناعت، زهد ، کم طمعی
علی علیه السلام میفرماید: «االقَناعَةُ تُؤَدّي إلَى العِزِّ» قناعت [و بسنده نمودن به آنچه موجود است] عزت را در پی دارد.(۱۶)
و در جایی دیگر فرمود: « اِقنَعْ تَعِزَّ» قانع باش تا عزیز شوی.(۱۷)
امام باقر علیه السلام فرمود: «اُطلُب بَقاءَ العِزِّ بإماتَةِ الطَّمَعِ» دوام عزت را با از بین بردن طمع جستجو كن.(۱۸)
دنیازدگی و دنیاخواهی عامل اصلی برای ذلت جامعه و افراد آن است و آنهایی كه از چنگ دنیا رها شدند به عزت و افتخار ست یافتند.
امام علی (ع)در این باره میفرماید: « مَن سَلا عَن مَواهِبِ الدّنيا عَزَّ» هر كس از موهبتها [و لذتها] ی دنیا چشم بپوشد، عزیز میشود.(۱۹)
🔶عفت و پاکدامنی
➖منظور از عفت و پاک دامنی، کناره گیری از آلودگی ها، چه در عمل و چه در فکر است. نفسِ عفیف، نه تنها در عمل، خویشتن دار است و مرتکب حرام و خلاف نمی شود، بلکه از نظر فکری آنچنان تربیت یافته است که افکار پلید را در ذهنش راه نمی دهد؛ صاحب چنین نفسی نزد همه مردم عزیز و محبوب است.
➖بی عفتی و شهوت رانی باعث ذلت انسان است؛ امام عـلى (ع) فرمود: «مَغْلُوبُ الشـَّهْوَةِ أَذَلُّ مِن مـَمْلوكِ الرِّقِّ» مغـلوب شـهوت، ذليل تر از برده زرخـريد است.(۲۰)
➖عفت و پاک دامنی منحصر و مخصوص به دختران و زنان نیست. خداوند در قرآن کریم، سرگذشت حضرت یوسف(ع) و حضرت مریم(س) را در عفت و پاک دامنی به تصویر می کشد که این دو بزرگوار در این زمینه امتحان شدند و به مدد عفاف و پاک دامنی خود نجات یافتند و از امتحان الهی سرافراز بیرون آمدند. بی گمان عزتمندی آن بزرگواران ریشه در عفاف و پاکدامنی آنان داشته است.
🔶وحدت و اتحاد
حضرت امیر(ع) ارزشمندی وحدت را اینگونه بیان فرموده اند:
«إنَّ اللّه َ سبحانَهُ قَدِ امتَنَّ على جَماعَةِ هذهِ الاُمَّةِ فيما عَقَدَ بَينَهُم مِن حَبلِ هذهِ الاُلفَةِ الّتي يَنتَقِلونَ في ظِلِّها ، وَ يأوُونَ إلى كَنَفِها، بنِعمَةٍ لا يَعرِفُ أحَدٌ مِن المَخلوقينَ لَها قِيمَةً؛ لأنَّها أرجَحُ مِن كُلِّ ثَمَنٍ ، و أجَلُّ مِن كُلِّ خَطَرٍ »
خداوند سبحان بر اين امت منّت نهاد و رشته الفتى را كه در سايه آن زندگى كنند و در پناه آن محفوظ مانند، ميانشان ايجاد كرد و اين نعمتى است كه هيچ يك از مخلوقات نمى تواند قيمتى براى آن معيّن كند؛ زيرا از هر بهايى سنگين تر و از هر مهمّى مهم تر است.(۲۱)
➖خداوند مؤمنان را از اختلاف نهی فرموده و آن را باعث از بین رفتن عزت و شکوه مسلمانان دانسته است؛
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است!
🔶گذشت و بخشش
عفو و گذشت و بخشش به دیگران، در فرهنگ اسلامی جایگاه خاص و ویژهای دارد و آثار زیادی بر آن مترتب است كه از جمله آنها دستیابی به عزت و سربلندی است.
پیامبر اكرم(ص) فرمود: «عَلَيكُم بِالعَفوِ ؛ فَإنَّ العَفوَ لا يَزيدُ العَبدَ إلاّ عِزّا » عفو و گذشت داشته باشید، زیرا گذشت، جز عزت بر انسان نمیافزاید.(۲۲)
امام باقر (ع) فرمودند: «ثَلاثٌ لا يَزيدُ اللّه ُ بِهِنَّ المَرءَ المُسلِمَ إلاّ عِزّا : الصَّفحُ عَمَّن ظَلَمَهُ ، و إعطاءُ مَن حَرَمَهُ ، و الصِّلَةُ لِمَن قَطَعَهُ» سه چیز باعث میشود كه خداوند عزت انسان مسلمان را افزایش دهد: گذشت از كسی كه در حق او ستم روا داشته است و بخشیدن به كسی كه او را محروم ساخته، و ارتباط [و رفت و آمد] با كسی كه با او قطع رابطه نموده است.(۲۳)
➖امام علی (ع) فرمود: « لا عِزَّ أرفَعُ مِنَ الحِلمِ» هیچ عزتی بالاتر از بردباری نیست.(۲۴)
🔵نکته پایان
اگر چه عزت مندی مسلمانان و عزت هر یک از مؤمنان در جامعه امری لازم و پسندیده است اما باید توجه داشت که انسان باید عزت طلبی را با تکبر و خودخواهی اشتباه نگیرد ؛
چنانچه در دعا وارد شده است؛
«و في نَفسي فذَلِّلْني و في أعيُنِ النّاسِ فعَظِّمْني» .
مرا در نظر خودم خوار گردان و در چشم مردم بزرگ دار
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
روایت شده که روزی مردی وارد مجلس حضرت امام رضا علیه السلام شد و عرض کرد: «سلام بر تو ای پسر رسول خدا؛ من مردى از دوستداران تو و پدرانت هستم؛ از مکه مىآیم؛ مال خود را گم کردم؛ اگر صلاح بدانید آنقدر که مرا به وطنم برساند به من کمک فرمائید تا به شهر خود برسم؛ در آنجا من اموالی دارم و خدا مرا از نعمت خویش بهرهمند کرده است؛ وقتى به شهر خود رسیدم آنچه به من عنایت کردهاید را از طرف شما صدقه میدهم؛ من خود مستحق صدقه نیستم و نمیتوانم از صدقه استفاده کنم.
حضرت به آن شخص فرمود: خدا رحمتت کند بنشین؛ سپس شروع به صحبت کردن با مردم کرد تا اینکه به غیر چند نفر از جمله آن مرد و من که نزد حضرت باقى ماندیم همۀ جمعیت متفرق شدند.
حضرت اجازه خواستند و وارد اندرون شدند و ساعتى در آنجا بود؛ سپس در را باز کرد و همان پشت درب ایستاد و دست خود را از بالاى در خارج کرده و فرمود: خراسانى کجا است.
آن مرد عرض کرد: من اینجا هستم.
حضرت فرمود: این دویست دینار را بگیر و از آن براى مخارج خویش استفاده کن و به آن تبرک بجو؛ نمیخواهد از طرف من صدقه بدهى؛ برو که مرا نبینى و من نیز ترا نبینم.
آن مرد خارج شد و رفت.
سلیمان به حضرت عرض کرد: خیلى به او لطف کردید و مورد شفقت خویش قرار دادید؛ پس چرا صورت خود را از او پوشانیدید؟!
حضرت فرمود:
«مَخَافَةَ أَنْ أَرَى ذُلَّ السُّؤَالِ فِی وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَهُ ...»
ترسیدم ذلت درخواست کمک را در چهرهاش مشاهده کنم؛ چرا که با کمک کردن من (او احساس میکند که عزت نفسش را از دست داده است).
الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج4 ؛ ص23
💠داستان
گرمی هوای تابستان شدت کرده بود. آفتاب بر مدینه و باغها و مزارع اطراف مدینه به شدت می تابید.
در این حال مردی به نام محمد بن منکدر – که خود را تارک دنیا می دانست . تصادفأ به نواحی بیرون مدینه آمد، ناگهان چشمش به مرد درشت اندامی افتاد که معلوم بود در این وقت برای سرکشی و رسیدگی به مزارع خود بیرون آمده و به واسطه ی فربهی و خستگی به کمک چند نفر که اطرافش هستند و معلوم است کس و کارهای خود او هستند راه می رود.
با خود اندیشید: این مرد کیست که در این هوای گرم خود را به دنیا مشغول ساخته است؟! نزدیک تر شد، عجب! این مرد محمد بن علی بن الحسین (امام باقر) است! این مرد شریف، دیگر چرا دنیا را پی جویی می کند؟! لازم شد نصیحتی بکنم و او را از این روش بازدارم.
نزدیک آمد و سلام کرد. امام باقر علیه السلام نفس زنان و عرق ریزان جواب سلام او را داد. مرد گفت: آیا سزاوار است مرد شریفی مثل شما در طلب دنیا بیرون بیاید، آن هم در چنین وقتی و در چنین گرمایی، خصوصا با این اندام که حتما باید محتمل رنج فراوان بشوید؟! اگر خدای نخواسته در چنین حالی مرگ شما فرا رسد، چه وضعی برای شما پدید خواهد آمد؟! شایسته ی شما نیست که دنبال دنیا بروید و با این تن در این روزهای گرم متحمل رنج و زحمت بشوید؛ خیر، خیر، شایسته ی شما نیست.
امام باقر علیه السلام دست ها را از دوش کسان خود برداشت و به دیوار تکیه کرد و گفت: اگر مرگ من در همین حال برسد، در حال عبادت و انجام وظیفه از دنیا رفته ام؛ زیرا این کار عین طاعت و بندگی خدا است. خیال کرده ای که عبادت منحصر به ذکر و نماز و دعا است. من زندگی و خرج دارم، اگر کار نکنم و زحمت نکشم، باید دست حاجت به سوی تو و امثال تو دراز کنم. من در طلب رزق می روم که احتیاج خود را از کس و ناکس سلب کنم. وقتی باید از فرا رسیدن مرگ ترسان باشم که در حال معصیت و خلافکاری و تخلف از فرمان الهی هستم، نه در چنین حالی که در حال اطاعت امر حق هستم که مرا موظف کرده بار دوش دیگران نباشم و رزق خود را خودم به دست آورم. زاهد گفت: عجب اشتباهی کرده بودم. می خواستم او را نصیحت کنم، اکنون متوجه شدم که خودم در اشتباه بوده ام و احتیاج به نصیحت داشته ام.
سرکه از دسترنج خویش و تره
بهتر از نان کدخدا و بره
منبع هزار و یک حکایت اخلاقی جلد اول/حکایت ۵۳۵ /صفحه ۴۰۲ تا ۴۰۳/
ـــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. تهذيب الأحكام ،ج۶،ص۱۷۹.
۲.اثنا عشریة، ص ۱۵۵.
۳.میزان الحکمة، ج۵، ص ۱۹۵۸.
۴.مقتل الحسین ، ص۳۴۵.
۵.کنزالعمال، ج۲، ح۴۲۰۸۴.
۶.غررالحکم،ح۴۰۵۶.
۷.بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۳۹.
۸.بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۲۸۵.
۹.نهج البلاغه، حکمت ۲۷۱.
۱۰.لمعات الحسین، ص۱۹.
۱۱.نهج البلاغه، خطبه۱۵۷.
۱۲.نهج البلاغه، حکمت۲۵۲.
۱۳. نفس المهموم، ص ۱۷۶ .
۱۴. اصول کافی ج۲، ص۱۴۴.
۱۵.ارشاد مفید، ص ۲۵۳.
۱۶.غررالحکم،۱۱۲۲.
۱۷.بحارالانوار، ج ۷۸، ص۵۳.
۱۸.میزان الحکمه، ج۶، ص ۲۹۳.
۱۹.غررالحکم،۹۱۴۸.
۲۰.غرر الحکم،ج۶،ص۱۳۸.
۲۱.نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲
۲۲.نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص ۵۹۵.
۲۳.میزان الحکمة، ج۶، ص۲۹۳.
۲۴.میزان الحکمة، ص ۱۹۵۹.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✅ بیانیه مهم آیتالله مکارم شیرازی
🔹 یک سوم سهم امام را مجاز هستید به فلسطین بدهید
رژیم سفاک صهیونیستی که اکنون در پایان عمر خود قرار گرفته، درنده خویی را به نهایت رسانده و مردم فلسطین و صاحبان اصلی آن دیار را به وحشیانه ترین شکل، مورد هجوم قرار داده است؛ از این رو لازم است همۀ مسلمانان جهان و دولت های اسلامی به هر صورتی که برایشان مقدور است از این مظلومان دفاع کنند و بدانید پیروزی نهایی برای مستضعفان است.
❗️ ضمناً عموم مقلدان مجاز هستند یک سوم سهم مبارک امام علیه السلام را جهت یاری مردم فلسطین و آسیب دیدگان آنها مصرف نمایند.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
رسالت الهی ما
در قبال دشمنانِ اسلام
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌙بیان احکام
اگر کافر بت پرست ومشرک باشد وبا رطوبت دستش یا بدنش با غذا تماس بگیرد نجس است وغذا خوردن اشکال دارد ودر غیر این صورت نجس نیست پس اگر شک بکنیم در تماس با رطوبت پاک است وهمچنان اگر کافر کتابی (یهودی یا نصرانی باشد) طاهر است.(۱)
💠داستان
ایجاد انگیزه
خداوند به موسى وحى فرستاد، آیا هرگز عملى براى من انجام داده اى؟ عرض کرد: آرى، براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق کرده ام، و به یاد تو بوده ام، فرمود: اما نماز براى تو نشانه حق است ، و روزه سپر آتش، و انفاق سایه اى در محشر، و ذکر، نور است، کدام عمل را براى من بجا آورده اى اى موسى؟! عرض کرد: خداوندا خودت مرا در این مورد راهنمائى فرما»، فرمود: هَلْ وَالَیْتَ لِی وَلِیّاً؟ وَ هَلْ عَادَیْتَ لِی عَدُوّاً قَطُّ؟ فَعَلِمَ مُوسَى أَنَّ أَفْضَلَ الأَعْمَالِ الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ!: «آیا هرگز، به خاطر من کسى را دوست داشته اى؟ و به خاطر من کسى را دشمن داشته اى؟ اینجا بود که موسى دانست: برترین اعمال، حبّ فى اللّه و بغض فى اللّه است (دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا)».(۲)
✅بیان کلی
از جمله موارد مهمی که در قرآن بیانشده، توجه به دشمنان جبهه حق است. بخش قابل توجهی از آیات قرآن به این مسئله اختصاص دارد و این نشان از اهمیت این مقوله مهم دارد، تا آنجا که به تعبیر قرآن، برخی از این دشمنان از ابتدای خلقت انسان به همراه او بودهاند و تا آخر هم او را رها نخواهند کرد.
«وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ» اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند؛ و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیکردند؛ (و میتوانست جلو آنها را بگیرد؛ ولی به جهت امتحان بندگان چنین اراده شده است)
➖ خداوند خطر بی توجهی به دشمنان را گوشزد میکند، به گفته قرآن مخالفان اگر بر شما چیره شوند، دشمنی خود را آشکار میکنند. پس خاموشی دشمن، نشانهی دوستی او نیست، بلكه فرصت ضربه زدن نیافته است. قرآن میفرماید: «إِنْ یثْقَفُوكُمْ یكُونُوا لَكُمْ أَعْدٰاءً»اگر آنان بر شما مسلّط شوند، دشمن شما مىگردند.
➖در احادیث زیادی لزوم دشمنی با دشمنان مورد تأکید قرار گرفته است، امام رضا(ع) میفرماید:
«مِمَّنْ یَتَّخِذ [یَنْتَحِل] مَوَدَّتَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ فِتْنَةً [لَعْنَة] عَلَى شِیعَتِنَا مِنَ الدَّجَّالِ فَقُلْتُ: بِمَا ذَا؟ قَالَ: بِمُوَالاةِ أَعْدَائِنَا وَ مُعَادَاةِ أَوْلِیَائِنَا، إِنَّهُ إِذَا کَانَ کَذَلِکَ اخْتَلَطَ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ وَ اشْتَبَهَ الْأَمْرُ فَلَمْ یُعْرَفْ مُؤْمِنٌ مِنْ مُنَافِقٍ».
همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهل بیت هستند، کسی هست که در فتنهگری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. (راوی) گفتم: برای چه؟ (امام) فرمود: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته میشود و مؤمن از منافق بازشناخته نمیشود.(۳)
🔴فلسفه دشمنی با جبهه باطل
خداوند از افکار و آرزوهای مخفی کفار پرده برداشته و هشدار میدهد که فریب رفتار زیبای ظاهری آنها را نخوریم به مواردی از این هشدار های مهم توجه کنیم؛
👈«وَدُّوا مٰا عَنِتُّمْ» آرزو دارند كه شما در رنج قرار گیرید.
👈«وَدَّ الَّذِینَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ…» آرزو دارند كه شما از اسلحه و سرمایه خود غافل شوید.
👈«وَدَّ كَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ یرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِكُمْ كُفَّاراً» بسیارى از اهل كتاب (نه تنها خودشان ایمان نمىآورند، بلكه) از روى حسدى كه در درونشان هست، دوست دارند شما را بعد از ایمانتان به كفر بازگردانند.
👈«وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لَا النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم»(اى پيامبر!) هرگز يهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد تا (آنكه تسليم خواسته آنان شوى و) از آئين آنان پيروى كنى.
بعد از تغيير قبله، ناراحتى يهود از مسلمانان بيشتر شد و احياناً بعضى از مسلمانها نيز تمايل داشتند قبله همان بيتالمقدّس باشد تا بتوانند با يهود در الفت ودوستى زندگى كنند، غافل از اينكه رضايت اهل كتاب با حفظ آن حاصل نمىشد و انتظار آنان، پيروى از تمام آيين آنها و نه فقط قبله آنان بود.
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✔️ گام اول
🔹شناخت دشمنان خدا
➖«إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا ۚ إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ» البتّه شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت میکند که اهل آتش سوزان (جهنّم) باشند!
در قرآن کریم می فرماید شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بگیرید. کسانی که با خوش خیالی، دشمنان خود را دوست می دارند، در چنگال دشمن خدا اسیر می شوند و به مرور شرایطشان به گونه ای می شود که راه فرار نخواهند داشت. اولین گام دشمنی با دشمنان خدا، شناخت دشمنان خداست.
➖ جبهه باطل با فتنه گری افراد را دچار اشتباه میکنند، فتنه به هر چیزی گفته می شود که انسان را در گمراهی بیاندازد، عقل انسان را بگیرد، فهم انسان را بگیرد، قدرت تشخیص انسان را بگیرد و راه انسان را بر انسان مشتبه کند. از این رو بصیرت و آگاهی در شناخت دشمن مورد تأکید قرار گرفته؛
👈علی علیه السلام در خطبه ۱۷۳ نهج البلاغه، می فرمایند:
اَلا وَ لَا یحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ] بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ.
و اين پرچم را به دوش نمى كشد مگر آن كه اهل بصيرت و استقامت و داناى به موارد حق باشد.
✔️ گام دوم
🔹استقامت در برابر دشمن
پیامبر(ص) می فرماید:«المُؤمِنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ لاتُحَرِّکُهُ العَواصِفُ».
مؤمن، چونان کوه استواری است که توفان ها او را تکان نمی دهد.
استقامت، نقطه مقابل مداهنه و سازش گری از مراحل دیگر مقابله با دشمن است.
عقب نشینى از اصول، خواسته دشمن است و دشمنان تلاش مىكنند تا شما را به سازش بكشانند. قرآن میفرماید: «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیدْهِنُونَ»آرزو دارند كه شما نرمشى نشان دهید تا با شما سازش كنند.
«تُدْهِنُ» از «دهن» به معناى روغن و مراد، روغن مالى و سازش و انعطافپذیرى است.
➖خداوند مؤمنان را از خطر سازش و کوتاه آمدن در برابر درخواست های دشمن بر حذر داشته است؛
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کفَرُوا یرُدُّوکمْ عَلی أَعْقابِکمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِینَ ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از کسانی که کافر شده اند اطاعت کنید، شما را به عقب بازمی گردانند و، سرانجام، زیانکار خواهید شد.»
✔️گام سوم
🔹 آمادگی و جنگ و جهاد
در مرحله اول باید با کسب آمادگی نظامی ترس در دل دشمن انداخته شود؛
«وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ». هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد!
مرحله بعد در موقع لزوم، جنگ و جهاد با کفار و دشمنان دین خداست؛
قرآن میفرماید: «وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ الَّذِینَ یقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ الْمُعْتَدِین» و در راه خدا با كسانی كه با شما میجنگند، بجنگید ولی از حدّ تجاوز نكنید، كه خداوند تجاوزكاران را دوست نمیدارد.
البته هدف از جنگ در اسلام، گرفتن آب و خاك و يا استعمار و انتقام نيست، بلكه هدف، دفاع از حقّ با حذف عنصرهاى فاسد و آزادسازى افكار و نجات انسانها از خرافات و موهومات مىباشد.
👈 متزلزل نشدن و نترسیدن از قدرتمندی ظاهری دشمن شرط پیروزی است چرا که خداوند وعده نصرت داده است؛
«اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ اِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَة یَغْلِبُوا اَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِاَنَّهُمْ قَوْم لا یَفْقَهُونَ»؛ (هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند بر دویست نفر غلبه مى کنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از کسانى که کافر شدند پیروز مى گردند چرا که آنها گروهى هستند که نمى فهمند).
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
در آغاز اسلام، خانواده ای کوچک و مستضعف از چهار نفر تشکیل میشوند به اسلام گرویدند. و به طور عجیبی در برابر شکنجههای بیرحمانه مشرکان، استقامت نمودند.
این چهار نفر عبارت بودند از: (یاسر و سمیه (شوهر و زن) و دو فرزندشان به نام عمار و عبدالله.)
یاسر زیر رگبار شلاق دشمن، همچنان ایستاد و از اسلام خارج نشد تا جان سپرد.
همسرش (سمیه) با اینکه پیرزن بود تا حدی که او را عجوزه خواندهاند با فریادهای خود در برابر شکنجه دشمنان استقامت نمود. سرانجام ابوجهل آخرین ضربت را به ناحیه شکم او زد و او نیز به شهادت رسید.
ابوجهل علاوه بر آزار بدنی، او را آزار روحی نیز میداد، و به او که پیرزن قد خمیده بود میگفت: تو به خاطر خدا به محمد ایمان نیاورده ای، بلکه شیفته جمال محمد و عاشق رنگ او شده ای.
فرزندش (عبدالله) نیز تحت شکنجه شدید قرار گرفت، ولی استوار ماند فرزند دیگرش عمار را به بیابان سوزان میبردند، و در برابر تابش آفتاب عریان میکردند، و زره آهنین بر تن نیم سوختهاش مینمودند و او را روی ریگهای سوزان بیابان مکه، که همچون پارههای آهن گداخته کوره آهنگران بود، میخواباندند و حلقههای زره در بدنش فرو میرفت و به او میگفتند: به پیامبر کافر شود و دو بت لات و عزی را پرستش کند و او تسلیم شکنجه گران نمیشد.
آثار پارههای آتش آن چنان در بدن عمار اثر کرده بود که پیامبر او را آن گونه دید، که گوئی بیماری برص گرفته و آثار پوستی این بیماری در صورت و بازوان و بدن وجود دارد.
پیامبر (ص) میفرمود: استقامت کنید ای خاندان یاسر، صبر نمائید که قطعاً وعده گاه شما بهشت است.
💠داستان
در آیه ۱۱۸ سوره «توبه» مى خوانیم: (وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذین خُلِّفُوا حَتّى اِذا ضاقَتْ عَلَیْهِمُ الاَرْضُ بِما رَحْبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَیْهِمْ اَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا اَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللهَ اِلاّ اِلَیْهِ ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا اِنَّ اللهَ هُوَ التَّوابُ الرَّحیمُ)
سه نفر که طبق صریح بعضى از روایات کعب بن مالک و مرارة بن ربیع و هلال بن امیّه نام داشتند با این که جزء گروه منافقان نبودند; ولى به خاطر سستى و تنبلى از شرکت در جنگ تبوک خوددارى کردند، امّا به زودى متوجّه گناه بزرگ خود شده و پشیمان گشتند.
هنگامى که پیامبر(ص) از میدان تبوک بازگشت به خدمتش آمدند و زبان به عذر خواهى گشودند، ولى پیامبر(ص) با آنان سخن نگفت و به مسلمانان نیز دستور داد احدى با آنان سخن نگوید; و به دنبال آن مردم هر گونه مراوده را با آنان قطع کردند; حتّى زنان و فرزندانشان نزد پیامبر(ص) آمدند و اجازه خواستند از آنها جدا شوند، پیامبر(ص) اجازه جدایى کامل نداد، ولى دستور داد به آنها نزدیک نشوند.
در این هنگام آنها در یک محاصره عجیب اجتماعى گرفتار شدند و زمین با تمام وسعتش بر آنان تنگ شد; تا آنجا که مجبور شدند براى نجات از این خوارى و رسوایى مدینه را ترک گویند و به کوههاى اطراف پناه ببرند; بستگان آنها غذا براى آنها مى آوردند ولى حتّى یک کلمه با آنها سخن نمى گفتند!
یکى از آنان به دو نفر دیگر گفت: «اکنون که مردم با ما قطع رابطه کرده اند بیائید ما هم از یکدیگر قطع رابطه کنیم، شاید خدا توبه ما را بپذیرد»!
این پیشنهاد عملى شد و سرانجام پس از پنجاه روز توبه و تضرّع به پیشگاه خداوند توبه آنان پذیرفته شد و آیه فوق نازل گشت.
👈نکته ای هم اینجا قرار گرفته قابل استفاده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.مسأله از رساله توضیح المسائل آیت الله سیستانی است و نظر مراجع در این مورد متفاوت است.
۲.مشکاة الأنوار، ج۱، ص ۲۴۳.
۳.وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۷۹.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
معنویت در خانواده
#منبر_ده_دقیقه_ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحمْد لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صلی اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ محمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🔹مقدمه
در تعریف معنویت آمده است: احساس بامعنا بودن جهان هستی، حیات انسان و رابطه انسان و جهان بهگونهایکه بتوان تفسیری معنوی از جهان ارائه کرد؛ زیرا هستی زمانی بامعناست که تحت سیطره قدرتی مطلق و بیکران اداره شود و انسان در دامن این هستی، از جایگاهی رفیع و ارزشمند برخوردار باشد و وجهی مشترک میان خود و هستی بیابد.
البته لازم است همین ابتدا این مهم روشن شود مراد از معنویت، معنویت اصیل اسلامی است و نه معنویت های جعلی و کاذب.
✅تاکید قرآن کریم بر ایمان در تشکیل خانواده
«وَلا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّي يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَلا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکينَ حَتَّي يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَلَوْ أَعْجَبَکُمْ» و با زنان مشرک ازدواج نکنید؛ تا زمانی که ایمان بیاورند. قطعاً کنیز باایمان، از زن آزاد مشرک، بهتر است؛ هرچند [زیبایی، مال و موقعیت او] شما را خوش آید و زنان باایمان را به ازدواج مردان مشرک درنیاورید؛ تا زمانی که ایمان آورند. مسلماً بَرده باایمان، از مرد آزاد مشرک، بهتر است؛ هرچند [زیبایی، مال و موقعیت او] شما را خوش آید».(۱)
آید».
👈بر اساس مضمون آیه، ازدواج با فرد غیردیندار، انسان را از سعادت اخروی بازمیدارد؛ زیرا ایمان و باورهای دینی، بهعنوان نگرش اصلی و محوری، بر تمام ابعاد و شخصیت افراد اثرگذار است و دیدگاههای او را نسبت به شغل، ازدواج، تحصیل و حتی اموری مانند نوع تفریح و نوع علاقه و گرایش تحت تأثیر قرار می دهد.
➖ایمان به خداوند آثار متعددى در رفتار انسان و اعضاى خانواده دارد و هریک به شیوهاى خاص بر کارآمدى خانواده اثر مىگذارد. فردى که خدا را همواره ناظر بر اعمال خود مىبیند و براساس کلام وحى، آفریدگارش را از رگ گردن به خود نزدیکتر مىبیند مىکوشد در برخورد با دیگر اعضاى خانواده و اداى وظایف و رعایت حقوق، رضایت او را جلب کند و رفتارهایش را در زندگى خانوادگى براى رسیدن به رشد، تعالى و کمال تنظیم نماید.
➖اما درون اعضاى خانواده بىایمان پر از عقده، کینه و ناآرامى است.قرآن کریم نیز مىفرمایند: «هر کس از توجه و یاد من روبرگرداند، زندگى سخت و پر از فشارى خواهد داشت.»(۲)
✅شرط ها و شیوه ها
باورهاى دینى از سه بُعد زیر بر کارآمدى خانواده اثرگذارند:
۱.معنا دهى به زندگى.۲. اجراىوظایف وتکالیفتوسط اعضاى خانواده ۳. مواجهه با مشکلاتى که در خانواده پدید مىآید.
شرایط و شیوه های تحقق این امور در ادامه مورد توجه قرار میگیرد؛
✔️شرط اول: ترک محرمات
شرط اصلی معنویت دینی، رعایت تقوا و اجتناب از محرمات است.
نمی توان انتظار داشت هنگامیکه گناهانی نظیر استفاده از مال حرام، توجه غیرمشروع به مسائل جنسی و بی توجهی به انجام واجبات و ترک محرمات در خانواده وجود دارد، فضای خانواده نیز توأم با معنویت و یاد خدا باشد.
✔️ شرط دوم: انجام عبادات
برای تقویت معنویت در این سطح اموری توصیه می شود؛
➖با نماز اول وقت خود، همسر و فرزندانتان را به نماز اول وقت تشویق و ترغیب کنیم.
➖با قرآن خواندن خود و عمل به آن، همسر و فرزندانتان را به قرآن خواندن وتدبر در آن ترغیب و دعوت کنیم.
➖ برنامه ای منظم برای شرکت در مراسم های مذهبی برای خانواده داشته باشیم.
➖حضور هفتگی در مجالس وعظ، خطابه و درس اخلاق در ایجاد و حفظ و ارتقاء سطح معنویت ما و خانواده مان بسیار مؤثر است.
➖ نسبت به مناسبت های مذهبی بی تفاوت نباشیم؛ اعیاد، شهادت ها، روز عرفه و. . . در برقراری و حفظ رابطه معنوی با خدا و اولیاء الهی بسیار مؤثر و مفید است.
➖ در کنار سفرهای تفریحی، به سفرهای زیارتی هم برویم که در برقراری ارتباط عاطفی و معنوی با اولیاء خدا بسیار مفید است.
✔️ شرط سوم:رعایت سبک زندگی دینی
یعنی سبک زندگی انسان، از دین و معنویت حکایت کند که در احادیث این مرحله از معنویت نشانه ایمان واقعی دانسته شده است؛
پیامبر(ص) میفرماید:« لا تَنْظروا إلى كَثرةِ صَلاتِهِم و صَومِهِم ، و كَثرةِ الحَجِّ ، و المعروفِ ، وَ طَنطَنَتِهِم باللّيلِ! و لكنِ انْظُروا إلى صِدقِ الحديثِ و أداءِ الأمانةِ»
به زيادى نماز كسان و روزه و حجّ و بخشش و ناله هاى شبانه آنها نگاه نكنيد، بلكه راستگويى و امانتدارى شان را بنگريد.(۳)
مواردی زیادی در ارتباط با این مرحله میتوان برشمرد که رعایت انصاف،دلسوزی و مهربانی، ترک خیانت، رعایت صداقت و راستگویی ، رعایت پاکدامنی، رعایت حقوق شرعی هر یک از اعضا خانواده از آن جمله است که صرفا به رعایت حق همسران و والدین اشاره می شود؛
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d