به محض دیدنش شیرینیاش معلوم شد بر من
تکامل داد آخر، چشم من، حس چشایی را
#محمد_سهرابی
#شعرنوش
ز غارت چمنت بر بهار، منت هاست
که گل به دست تو از شاخه تازهتر ماند
#طالب_آملی
#شعرنوش
دام گستردم ولی از نارساییهای بخت
تا تو در دامم درآیی، سبز گردد دانهام
#طالب_آملی
#شعرنوش
میرود از سر غرور جهل، چون مو شد سپید
زهر را در عالم حکمت دوا شیر است و بس
#قصاب_کاشانی
#شعرنوش
چون قهوه به دست گیرد آن حبّ نبات
از عکس رُخش قهوه شود آب حیات
عکس رُخ او به قهوه دیدم گفتم
خورشید برون آمده است از ظلمات
#شاطرعباس_صبوحی
#شعرنوش
دلم گرفت، اگر نیستی برم، باری
کجاست جام می خوشگوار دور از تو؟
#حسین_منزوی
#شعرنوش
هرچه بیاید بهار، عید بعید است
بیتو مسیرش به این اتاق بیافتد...
#سجاد_رشیدیپور
#شعرنوش
قهوه میریزم برایت، نیستی آنسوی میز
هی شکر میریزم و تلخ است جای خالیات...
#معصومه_صابر
#شعرنوش
چشم، زيتونِ سبز در کاسه
سينهها سيبِ سرخ در سينی
لب ميان سفيدیِ صورت
چون تمشکی نهاده بر چينی
سرخ يا سبز؟ سبز يا قرمز؟
ترش يا تلخ؟ تلخ يا شيرين؟
تو خودت جای من اگر باشی
ابتدا از کدام میچينی؟
#غلامرضا_طریقی
#شعرنوش