شدیم پاک چو آیینه خیره در تو ولی
سخن چگونه بگوییم با زبان سکوت؟
#احسان_انصاری
#شعروشکار
لشگر چه کشی بهر شکست صف دلها؟
کافی بود از زلف تو یک تار شکسته...
#طالب_آملی
#شعروشکار
من و او
چون گل و بو
محرم اسرار همیم
نیست بی من نفسی
گرچه دمی با من نیست
#سالک_قزوینی
#شعروشکار
ما بی تو همیشه درد دوری داریم
یک قلب برشتهی تنوری داریم
در کورهی داغ انتظارت، ای ماه!
هر جمعه چهارشنبه سوری داریم...
#عبدالحسین_انصاری
#شعروشکار
با هرچه بلاست روبهرو بعد از تو
سرگشتهی شهر، کو به کو، بعد از تو
من با غم بیکسی ولی میسازم
آه! این دل تنگ را بگو، بعد از تو...
#امیر_مرادی
#شعروشکار
مجنون علی شد همهی شهر ولی من
مجنون علیاکبر لیلام به مولا
#سیدحمیدرضا_برقعی
#شعروشکار
به جا مانده از اربعینهای دور...
غمهای مرده در دل من زنده کرد، هجر
گویی شب فراق تو صبح قیامت است...
#فصیحی_هروی
#شعروشکار
اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد امّا
بهار در گل شیپوری مدام، گرم دمیدن بود
#حسین_منزوی
#شعروشکار