هدایت شده از mesaghمیثاق
⛔️ به مردم میگویند به بهانهی چهارشنبهسوری، "ترقهبازی" نکنید، اما خودشان جلوی دفتر آقای رئیسی "باتومبازی" میکنند آنهم بر سر وفادارترین نیروهای مردمی و در روز اول ماه مبارک رمضان!!!
مراسم تجلیل هفتهی قبل مسئولان از آمران به معروف را باور کنیم یا خون دیروز کف آسفالت را؟!!!
#تناقضات_دولت_رئیسی
#جذب_حداکثری_ولنگاران
#برخورد_خشن_با_حزبالله
✍🏻 عیسیپور
هدایت شده از mesaghمیثاق
🌹فرازی از وصیتنامهی شهید نادعلی علیجان زاده:
"پشتیبان روحانیت مبارز در خط امام باشید که حرفشان با عملشان یکی است".
🪴شادی روح مطهر شهیدان علیجانزاده و شهیدان درویشعلی بابانیا و محسن جعفری صلوات
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ از شنیدن برخی قرائتهای قرآن، باید احتیاط کرد!!!
وقتی بزرگ مرجع تقلید شیعیان از شنیدن برخی تلاوتهای قرآنی احتیاط میکند، چطور برخی جهال، ایشان را به تجویز حلیت شنیدن تکخوانی زن نامحرم متهم میکنند و چگونه وزیر گردشگری ما بیشرمانه از اجرای کنسرتهای پر از حرام، دفاع جانانه میکند؟!
#غنا_عامل_بیحیایی
#وزیر_نالایق_گردشگری
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیات بسیاری از ایرانیان مهاجر به این است که مهاجرت ایرانی ها بیشتر شود. پس ایرانیان را تشویق به مهاجرت می کنند.
کلیپ را ببینید.
هدایت شده از mesaghمیثاق
پاسخ حجت الاسلام محمدجواد قاسمی اصل به نظرات رئیس گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ایران! (محقق داماد)
در کلماتی که به آقای مصطفی محقق داماد نسبت داده شده، چند مغالطه قدیمی و نقد شده وجود دارد که اجمالا عرض میشود:
۱. مقایسه و تشبیه علوم انسانی به علوم طبیعی! (نقدهای زیادی به این مغالطه شده است که بماند!)
۲. علم صرفا از مقوله هستی است! پس علوم کاربردی چه میشود؟ در کاربرد، پای ارزشها و بایدها به میان میآید!
۳. دین صرفا از مقوله باید است! پس این همه معارف هستیشناختی دینی (توحید. معاد. وحی. ملک. انسان. جامعه و...) چه میشود!
۴. هستی و باید، دو مقوله متفاوت است! بله متفاوتند اما به شدت مرتبطند!
اولا هر هستی اقتضای باید هایی دارد (رابطه حکم وضعی و حکم تکلیفی).
ثانیا هر بایدی ریشه در مجموعهای از هستها دارد (تابعیت احکام از مصالح موجود در متعلق).
ثالثا از نظر اجتماعی، هستهای امروز، نتیجه بایدهای دیروز است و بایدهای امروز، هستهای فردا را میسازد!
۵. آنچه در فقه داریم، حقوق بازرگانی است نه اقتصاد!
اولا همه منابع دینی منحصر در فقه متعارف نیست! یک دهم قرآن کریم، فقه متعارف است! نُه دهم دیگر، معارف هستیشناختی است!...(سنّتهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی)
ثانیا بایدهای فقهی اقتصادی، ریشه در واقعیتهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی دارد! (بایدها ریشه در هستها دارد).
ثالثا فقه متعارف هم فقط بایدها نیست! بایدها مربوط به احکام تکلیفی است درحالی که بخش دیگر فقه، احکام وضعی است!
رابعا از دل بایدهای فقهی میتوانیم به ریشههای واقعی و پشتوانههای آن بایدها دست بیابیم!
خامسا سازوکارهایی که در فقه (و حقوق) برای قواعد سازمانی و قواعد رفتاری تعریف میشود، خط سیر و نحوه حرکت اجتماع را تعیین میکند! بنابراین فقه و حقوق در ارتباط تنگاتنگ با واقعیات اجتماعی هستند! بحثهای اقتصاددانان نهادگرای جدید مثل نورث و ویلیامسون و...، به رابطه بین حقوق و اقتصاد توجه ویژه دارد!
۶. خلاصه اینکه "اقتصاد اسلامی" به چه معنا مدنظر است؟ علم یا مذهب یا سیاستگذاری؟
اولا علم اقتصاد، به اعتبار موضوع، منبع و محقِّق میتواند اسلامی باشد!
علم اقتصاد به اعتبار موضوع؛ یعنی جامعهای که وضعیت اقتصادی آن بررسی میشود!
اگر در این جامعه، حکومت و قوانین اسلامی جاری باشد و اندیشه و عواطف مردم اسلامی باشد، بررسی وقایع آن جامعه و کشف قانونمندیهای آن میشود "علم اقتصاد اسلامی به اعتبار موضوع"
علم اقتصاد اسلامی به اعتبار منبع؛ یعنی کشف گزارههای علمی و حاکی از واقعیات اقتصادی از منابع دینی (کتاب و سنت).
علم اقتصاد اسلامی به اعتبار محقق؛ یعنی شخصی که بررسی علمی میکند مسلمان ملتزم به فرهنگ و احکام اسلام است و در پژوهش خود پرسشهایی را دنبال میکند که ناظر به رفع دغدغههای اسلامی است!
مثلا چنین پژوهشگری وجود ریا و ربا و زنا در جامعه را مشکل میبیند نه راهحل!!
ثانیا درباره مذهب اقتصادی اسلام، مخاطبان را به آثار شهید صدر (اقتصادنا. المدرسه الاسلامیه. الاسلام یقود الحیاه) ارجاع میدهم!
ثالثا درباره سیاستگذاری اقتصادی در اسلام به این جمله اکتفا میکنم که سیاستگذاری هنر استفاده توامان از علم و مذهب و دادن راهحل برای مشکلات اقتصادی جامعه است! بالطبع با اثبات علم اقتصاد اسلامی و مذهب اقتصادی اسلام، اقتصاد سیاستی اسلامی نیز ثابت میشود!
با اینحال علاقهمندان را به مطالعه عملکرد سیاستگذاری پیامبر اعظم و ائمه معصومان علیهمالسلام دعوت میکنم از جمله در سه کتاب:
سیری در سیره ائمّه اطهار (شهید مطهری) ائمه اهل بیت علیهمالسلام (شهید صدر) و انسان دویست و پنجاه ساله (مقام معظم رهبری)!
هدایت شده از mesaghمیثاق
شباهت عجیبی است بین خوارج و لیبرالها!
خوارج می گفتند لاحکم الا لِله!
لیبرال ها می گویند لاحکم الا بازار!
شباهت دیگرشان این است که هر دو حکم "ولیّ خدا" را نفی می کنند!
هدایت شده از mesaghمیثاق
اساساً منِ کم سواد اجازه ورود به این بحث رو ندارم اما در کنار نقد و بررسی استاد عباسی فر، پیشنهاد میکنم این فایل صوتی از حضرت آقا، این ویدیو و این ویدیو از آیت الله حائری شیرازی رو هم نگاهی بندازید...
طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعهی عظیم دانشجوئی کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوی دولتی و آزاد و پیام نور و بقیهی دانشگاههای کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانیاند! این به یک صورت، انسان را نگران میکند. ما در زمینهی علوم انسانی، کار بومی، تحقیقات اسلامی چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینههای علوم انسانی مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزی که معتقد به جهانبینی اسلامی باشد و بخواهد جامعهشناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو برای این رشتهها میگیریم؟ این نگران کننده است. بسیاری از مباحث علوم انسانی، مبتنی بر فلسفههائی هستند که مبنایش مادیگری است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوی به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانی را ترجمه کنیم، آنچه را که غربیها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بیاعتقادی به مبانی الهی و اسلامی و ارزشهای خودمان را در قالبهای درسی به جوانها منتقل کنیم؛ این چیز خیلی مطلوبی نیست. این از جملهی چیزهائی است که بایستی مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مجموعههای دولتی مثل وزارت علوم، هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی، هم در هر مرکز تصمیمگیری که در اینجا وجود دارد؛ اعم از خود دانشگاهها و بیرون دانشگاهها.
بیانات در دیدار با اساتید دانشگاهها ۱۳۸۸/۰۶/۰۸
اینکه بنده دربارهی علوم انسانی در دانشگاهها و خطر این دانشهای ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاهها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانیای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهانبینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. حوزههای علمیه و علمای دین پشتوانههائی هستند که موظفند نظریات اسلامی را در این زمینه از متون الهی بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، برای برنامهریزی، برای زمینهسازیهای گوناگون. پس نظام اسلامی پشتوانهاش علمای دین و علمای صاحبنظر و نظریات اسلامی است؛ لذا نظام موظف به حمایت از حوزههای علمیه است، چون تکیهگاه اوست.
بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم ۱۳۸۹/۰۷/۲۹
آیت الله حائری شیرازی:
علوم انسانی «توهم» اند! چرا؟ چون آنچه بشر درباره انسان میداند موهوم است و تمام علوم انسانی از انسان میگذرد، تا انسانشناسی علمی نباشد، محصولات علوم انسانی علمی نمیشود؛ نتیجه تابع اخس مقدمتین است، (اَخَسّ به معنی پستتر است؛ نتیجه تابع اخس مقدمتین یعنی اگر دومقدمه داشتیم، نتیجه تابع مقدمهای است که پستتر باشد؛ با یک مثال توضیح میدهند.) یعنی اگر100مقدمه داشته باشه و 99تا یقینیه، ضروریه و مطلقه باشند و یکیش وهمیه باشد، نتیجش وهمیه است! آقایان نباید تردید بکنند در رد محصولات علوم انسانی غرب!
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 فیلم/ امروز وزیر کاری داریم که بجای دفاع از قشر کارگر میگوید افزایش دستمزد به ضرر کارگران است!
👤دکتر علی نصیری اقدم اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی: عبدالملکی، پارسال، قربانی تبعات حذف ارز ترجیحی شد، او را بخاطر افزایش دستمزد برکنار کردند تا حساب کار دست نیروی کار بیاید و بدانند که باید سر جایشان بنشینند.
✍سیدامیرحسین حسینی🇮🇷
هدایت شده از mesaghمیثاق
وزارتخانه را شیطانی اداره کنیم یا خدایی؟
«آقایان! یک وقتی را در شبانهروزتان بگذارید برای کار شخص خودتان؛ کار مردم نه، کار خودتان؛ یک وقتی را برای این باید بگذارید.»
البته همهی کار شبانهروزتان که کار برای خدا باشد، آن کار مثل عبادت هم هست، اما غیر از آن را میگویم.
چرا میگویم این را؟ این را درست توجه کنید تا شبهه نشود که خب ما که داریم مثلاً [کار میکنیم] وزارتخانه هم برای خدا است؛ بله من میدانم و قبول هم دارم که وزارتخانه واقعاً برای خداست، در جمهوری اسلامی؛
منتها وزارتخانه را حتی در جمهوری اسلامی دو جور میشود اداره کرد، دو جور میشود در وزارتخانه بود؛ یکی اینکه برای خدا باشد، یکی آنکه برای شیطان؛ در جمهوری اسلامی هم میشود.
برای اینکه بتوانید وزارتخانه را برای خدا اداره بکنید، محتاج آن چند دقیقه و نیم ساعت وقتی در روز هستید که برای خودتان بگذارید.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی حفظهاللهتعالی ۷۲٫۰۸٫۲۲
📔 منبع: کتاب تشکیلات توحیدی ص ۲۷۷ و ۲۷۸
هدایت شده از mesaghمیثاق
ما نمیگوییم علوم انسانی غیر مفید است؛
ما میگوییم علوم انسانی به شکل کنونی مضر است؛
بحث در این است که اینی که امروز در اختیار ما قرار دادند، مبتنی بر یک جهانبینی است غیر از جهان بینی ما.
علوم انسانی
مثل پزشکی نیست،
مثل مهندسی نیست،
مثل فیزیک نیست که
جهانبینی و نگرش نسبت به انسان و جهان در آن تأثیر نداشته باشد؛ چرا، تأثیر دارد.
شما مادی باشید، یک جور علوم انسانی تنظیم می کنید.
علوم انسانی ما برخاستهی از تفکرات پوزیتیویستی قرن پانزده و شانزده اروپاست.
قبلا که علوم انسانیای وجود نداشته است؛
آنها آمدهاند همین اقتصاد را، همین جامعهشناسی را در قرن هجدهم و نوزدهم و یک خرده قبل، یک خرده بعد تدوین کردند و ارائه دادند؛
خب، این به درد ما نمیخورد.
این علوم انسانی، تربیتشده و دانشآموختهی خود را آنچنان بار میآورد که نگاهش به مسائل مبتلابه آن علم و مورد توجه آن علم - چه حالا اقتصاد باشد، چه مدیریت باشد، چه تعلیم و تربیت باشد - نگاه غیر اسلامی است.
میبینیم همان شخص متدین در داخل دانشگاه که فرض کنید مدیریت یا اقتصاد خوانده، هرچه با او دربارهی مبانی دینی این مسائل حرف میزنیم، به خرجش نمیرود. نه اینکه رد میکند، نه؛ اما آنچه که شما در باب اقتصاد اسلامی با او حرف میزنید، با یافتههای علمی او، با آن دو دو تا چهار تاهائی که او در این علم تحصیل کرده، جور در نمیآید.
رهبر حکیم انقلاب
۱۳۸۹/۰۸/۰۲
هدایت شده از mesaghمیثاق
لسه فرار!
چشمی که پیوند عمیق جریان سیاسی لسه فر (بده بره) و جریان اقتصادی لسه فر (خودت بمال) و جریان فرهنگی لسه فر (ززآ) را نمی بیند و فکر میکند میتواند در کنار جریان اقتصادی اش بایستد! دقیقا مثل کسی است که لخت، پریده وسط دریا و میخواهد خیس نشود!
اگر آب و خیسی از هم جدا شدند، لیبرالیسم اقتصادی و فرهنگی و سیاسی نیز جدا خواهند شد!
پیوند رسانه های لیبرال از اعتماد و هم میهن و فردای اقتصاد و دنیای اقتصاد که مثل روز روشن واضح است
پیوند اشخاص و مسئولین هم که اظهر من الشمس است. از آخوندی گرفته تا غنی نژاد و روحانی و خاتمی و...
پیوند دانشگاهی آنها هم به وضوح سال گذشته در جریان دانشگاه شریف روشن شد.
پیوند فرهنگی شان هم در مسائلی مثل حجاب فضای مجازی مشخص است.
حالا عده ای بچه انقلابی که در حوزه سیاست و فرهنگ میخواهند انقلابی باشند در دام لیبرالیسم اقتصادی افتاده اند و فکر میکنند می توانند از لیبرالیسم فرهنگی و سیاسی فرار کنند.
این همان نکته ای است که به درستی احمدی نژاد در سال 88 فهمیده بود. او درک کرده بود که این جریانات سیاسی که در ظاهر مخالف هم هستند یک آبشخور فکری در حوزه اقتصاد دارند و نظریه عدالت آنها دقیقا در مقابل نظریه عدالت انقلاب است.
به همین دلیل هم حضرت آقا دقیقا روی این مساله دست گذاشتند و فرمودند نظر احمدی نژاد در حوزه عدالت اجتماعی به من نزدیک تر است.
عدالت اجتماعی که اساسا برای لیبرالها به قول غنی نژاد یک امر بی ارزش است.
لیبرالهایی که روزه میگیرند و سر سفره افطار به فکر گران کردن زندگی مردم و کوچک کردن سفره شان برای پر کردن جیب سرمایه دارن هستند.
در حقیقت انقلاب یک هسته سخت دارد به اسم ولایت فقیه. هسته سختی که هر دولتی آمده و به لیبرالیسم اقتصادی رسیده، محکم با آن برخورد کرده. البته که برای ولی جامعه هزینه ساخته اند اما ولایت فقیه بیدی نیست که با این بادها بلرزد. همه ماجرای دعوای پرفسور درخشان و دکتر غنی نژاد بر سر همان یک جمله بود. آنجا که پرفسور درخشان گفتند: امام فرموده اند باید منافع محرومین و مستضعفین را تامین کنیم و دکتر غنی نژاد گفت: بفرمایند!
هاشمی و احمدی نژاد و روحانی و خاتمی و رئیسی ندارد! هر کسی مرعوب ساینس شود! مغلوب ساسی هم خواهد شد!
تفکری که پشت نقاب "علم" خود را پنهان کرده است چیزی جز ایدئولوژی لیبرال سرمایه داری نیست که تقابلش با انقلاب و ولایت فقیه است و در مقابلش فقط یک تفکر وجود دارد که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم به آن اشاره کرده اند: تفکر انقلابی به همراه روحیه انقلابی و عملکرد جهادی.
شنیدم که آقای رئیسی در همایش گرانسازی اقتصاد ایران گفته است: اقتصاد ما باید علم پایه باشد و مبانی قابل دفاع داشته باشد نه نگاه سلیقه ای داشته باشد. ما معتقد به دانش و کار علمی در اقتصاد کشور هستیم. باید نظریه ای که در دانشگاه اتقان علمی پیدا کرده و قابل دفاع است در کشور اجرایی شود ولی بدانیم اجرا میدان آزمون و خطا نیست.
آقای رئیسی اگر از این کلمات توبه نکنی سرنوشتی جز گذشتگان نخواهی داشت. جناب رئیس جمهور! آیا قائل شدن به مبنای ارزشهای اسلامی در سیاست گذاری های اقتصادی سلیقه ای و غیر علمی است؟ آیا اگر حرف اسلام در دانشکده های اقتصاد خریداری نداشته باشد سلیقه ای و غیرعلمی است؟ اگر اندیشه امامین انقلاب مقاله ISI نشود غیرعلمی و سلیقه ایست؟
عیبی ندارد. ما هم معتقدیم قال الصادق علیه السلام و قال الخمینی هم ایدئولوژی و ارزش است و البته قال الفریدمن هم ایدئولوژی است! مساله بر سر این است که کدامیک را انتخاب کنیم؟
آیا این ساختاری که در دنیا و ایران به عنوان نظام اقتصادی بوجود آمده است منطبق بر علم ساخته شده یا ایدئولوژی؟ آیا از قبل آزمون شده بود یا در جامعه آزمون شد؟
این چه نگاه ساده انگارانه ای است که به حکمرانی دارید؟ مگر میتوان اقتصاد را بر اساس مقالات علمی در دانشگاه مدیریت کرد؟
آنوقت فرهنگ و سیاست و پیوست عدالت این مقالات علمی را نباید ببینیم؟ آیا همین که یک اقتصادخوانده در مورد اقتصاد نظری داد کافی است و یک سیاست اقتصادی هیچ پیوست فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و امنیتی ندارد؟
شما فرمودید که باید اقتصاد کشور علم پایه و مردم پایه باشد. می توانید یک کتاب یا مقاله علمی به ما نشان دهید در مورد مردم پایه بودن اقتصاد؟!
جناب آقای رئیسی! ذات پاک و اعتقاد مخلصانه شما به انقلاب و اسلام می گوید مردم! اما آن واژه علم که با آن شما را فریب می دهند چیزی جز #افسانه_علم_اقتصاد نیست.
از لسه فر، فرار کنید آنگونه که یوسف از دست زلیخا فرار کرد! آنگونه که موسی به دل دریا زد!
ترس را کنار بگذارید و بگویید: کلا ان معی ربی...
و من الله توفیق و علیه التکلان
#حسین_عباسی_فر