eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
182.6هزار عکس
163.2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️فرزند آوری در آئینه آیات قرآن (بخش اول) 🔸امروزه یکی از مهم‌ترین موضوعات مربوط به رفتارشناسی خانواده ها، مسأله و پایین آمدن نرخ فرزندآوری است. کاهشی که در ابعاد کلان، موجب می شود و در دراز مدت ممکن است تبعاتی را برای جامعه به همراه داشته باشد که هم اینک موضوع سخن ما نیست.   🔹پایین آمدن در مذموم شمرده می شود. با این حال ممکن است عده ای این ایده را مطرح کنند که لزوم فرزندآوری به هیچ وجه قابل استنباط از هیچ کدام از آیات قرآن نیست و از آنجایی که این کتاب آسمانی هیچ گونه خطابی را راجع به این موضوع متوجه پیروان خود نساخته، نباید و نمی توان مستظهر به آموزه های کتاب مقدس مسلمانان از آنها خواست که بچه دار شوند. به خصوص در شرایط سخت اقتصادی جامعه امروز که تأمین ابتدایی ترین لوازم نگهداری و مراقبت و تربیت کودکان با چالش مواجه می شود و برای والدین رؤیای ساختن حیاتی مرفه برای فرزندان شان را دست نیافتنی کرده است. در اینجا این سؤال مطرح می شود که آیا در واقع قرآن هیچ توصیه ای برای زاد ولد و فرزند آوری ندارد؟! 🔹در پاسخ به چنین سؤالی و پیش از ورود به جزئیات بحث می گوییم که ممکن است آیه ای در قرآن مجید یافت نشود که به صورت صریح و مستقیم دستور به فرزندآوری را متوجّه آحاد جامعه اسلامی و بشری کرده باشد، امّا در بسیاری از با ویژگی ها و تعابیری توصیف شده که جای هیچ شک و شبهه ای را باقی نمی گذارد که در گفتمان وحیانی این کتاب مقدس، موضوع فرزندآوری و و پسندیده است. ضمن اینکه بسیاری از احکام و دستورات دین اسلام به صورت صریح و جزئی تر  در آئینه روایات  منعکس شده است. در میان آیات قرآن، تعبیرها و توصیفات بسیار ستوده ای برای فرزندان و فرزندآوری وجود دارد که در بخش های بعدی این نوشتار به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد. ... نویسندگان: حجّة الاسلام احمد حیدری -  علی غبیشاوی منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🔶🔷 میثـــــاق🔷🔶 @mesagh ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ✅🌴https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
🛑📢دشمن شناسی - سیاست مبارزه با دشمن (بخش سوم) 🔸در مورد معیار کلی برخاسته از متون دینی ما این است که کسی و یا مجموعه ای که سد راه تکامل انسان بسوی قلل رفیع «شدن» و موجب دوری از خدا و خسران در زندگی گردد، محسوب می شود. طبق آیات و روایات انسان دو گونه دشمن دارد: ۱) یا دشمن نزدیک؛ ۲) یا دشمن دور عبارتند از شیطان های جن و انس. 💠دشمن‌ بیرونی 🔷ب) شیاطین انس 1⃣منظور از ، انسانهایی هستند که مانند شیاطین جنّ، بر ضدِّ خدا و دین او اقدام نموده، انسانها را با انواع فریب‌ها از راه خدا دور می‌سازند یا اعمالی شیطانی انجام میدهند. بر همین مبنا بود که امام خمینی (ره) حکومت آمریکا را شیطان بزرگ لقب دادند. پس از حیث بشر بودن، تفاوتی با انسانهای عادی ندارند و تنها از نظر فکری و اعتقادی و عملی در مسیر شیاطین جنّ قرار داشته، دانسته یا نادانسته کارمندان شیطان می‌باشند. 2⃣هر کسی یا از جنود خداست یا از جنود شیطان؛ یا حزب الله است یا حزب الشیطان؛ چرا که بین حقّ و باطل راه دیگری وجود ندارد. پس هر که از خدا و و حقیقت خارج شود، از خواهد بود. آیات شریفه ای که ذیلاً به آنها پرداخته میشود، راز این حقیقت را روشن می‌سازند که چگونه برخی انسانها جزء حزب شیطان یا حزب الله می شوند. «وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُون؛ [مائده، ۵۶] و کسانى که ولایت خدا و پیامبر او و افراد باایمان را بپذیرند، پیروزند؛ (زیرا) حزب و جمعیّت خدا پیروز است». در نتیجه بهترین راه دریافتن دسیسه های دشمنان و شیطان و آگاه ساختن دیگران از کیود آنان، رجوع به و علیهم السلام می باشد، چرا که بهترین کسانی که می توانند آنان را بشناسند، خود خداوند و معصومین علیهم السلام می باشند. 🔹به عنوان مثال: «وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُم وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللهِ وَ مَنْ یَتَّخِذِ الشَّیْطانَ وَلِیًّا مِنْ دُونِ اللهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبِیناً؛ [نساء، ۱۱۹] و آنها را می‌کنم! و به آرزوها سرگرم می‌سازم! و به آنان دستور می‌دهم که (اعمال خرافی انجام دهند، و) گوش چهارپایان را بشکافند، و آفرینشِ پاک خدایی را تغییر دهند! (و فطرت توحید را به شرک بیالایند!)» و هر کس، را به جای خدا ولّیِ خود برگزیند، زیانِ آشکاری کرده است». 🔹رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «زمانی موسی (ع) نشسته بود که ناگهان سوی او آمد و کلاه دراز رنگارنگی به سر داشت، چون نزدیک موسی (ع) رسید، کلاهش را برداشت و خدمت موسی (ع) ایستاد و به او سلام کرد. موسی (ع) گفت: تو کیستی؟! گفت: من شیطانم. موسی (ع) به او فرمود: این کلاه چیست؟ گفت: به وسیله این کلاه دل آدمیزاد را می ربایم. (گویا رنگهای مختلف کلاه، نمودار شهوت‌ها و زینت‌های دنیا، و عقاید فاسد و ادیان باطل بوده است). موسی (ع) گفت: به من خبر بده از گناهی که چون آدمیزاد مرتکب شود، بر او مسلط شوی؟ شیطان گفت: هنگامی که او از خودش خوشش آید و عملش را زیاد شمارد و گناهش در نظرش کوچک شود. [اصول کافی، ج۳، ص۴۲۹] 🔹راه‌ مقابله‌ با دشمنان را نیز خود بیان میفرماید. به عنوان مثال: «إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ؛ [اعراف، ۲۰۱] هنگامى که گرفتار شوند، را یاد میکنند؛ و ناگهان بینا مى‌گردند». در این آیه راه‌ خلاصی از دام‌ شیطان تعلیم داده شده است؛ به این صورت که انسان هر گاه خود را گرفتار دام دید، باید بلافاصله باطن خویش را متوجّه خداوند نماید. چرا که حقّ و باطل در یکجا جمع نمیشوند؛ پس هر که رو به خدا نمود یقیناً از صف شیاطین خارج میشود. ... منبع: وبسایت پرسمان @mesagh
هدایت شده از 
⭕️چرا قرآن، تفسیر می‌شود؟ 🔹 ، از کلماتی تشکیل شده اند که انسان ها با آنها سخن میگویند و مینویسند؛ امّا چون قرآن، زبان و سخن معجزه آسای خالق است، در آن، مفاهیم و معانی بلندی وجود دارد که گاهی فهمش حتّی برای مردمان عصر نزول قرآن که عرب زبانان بودند، آسان نبود و برای درک معنا و مقصود آیات قرآن، از پیامبر (ص) توضیح می خواستند و ایشان هم آیات الهی را شرح و تفسیر می فرمود. پس از پیامبر (ص) نیز با توجّه به دور شدن از عصر نزول، معنا و مراد حقیقی آیات قرآن و فضای نزول آنها، برای همگان معلوم و مشخّص نبود. از این رو، که پس از پیامبر (ص) بودند، قرآن را تفسیر و تفسیرهای نادرست را رد می نمودند. 🔹از سوی دیگر، مواردی از ، چنان نبود که همه بتوانند آن را دریابند. اینجا نیز پیامبر خدا و اوصیای او این بخش از معجزه الهی (بلاغت قرآن) را برای مردمان بیان می کنند. اکنون مفسّران قرآن، مطابق قواعد و اصول دانش تفسیر، معنا و مفهوم آیات و نیز فصاحت و بلاغت آن را کشف و بازگو می کنند. نمونه کوچکتر این موضوع، در ادبیّات فارسی دیده میشود. امروز فهم معنا و مقصود و نیز درک زیبایی ها و ظرافت های شماری از متون کهن فارسی مانند اشعار حافظ یا بوستان و گلستان سعدی، برای حتّی کسانی که مدارک تحصیلی بالا دارند نیز دشوار است و باید به افراد یا کتاب هایی که این متون را شرح و تفسیر کرده اند، مراجعه نمود. بنابراین، برای راه یافتن به حقایق بلند قرآن که کتاب و معجزه الهی است، به تفسیر، آن هم به شیوه مفسّران حقیقی آن، نیازمندیم.   📕از قرآن بیشتر بدانیم (مهدی خسروی‌ سرشکی، قم، انتشارات دارالحدیث) ص ۱۵۱ـ۱۵۲ 🆔 @mesagh
هدایت شده از 
🛑📢قرآن کریم حقیقت امامت را چگونه تبیین مى کند؟ 🔸با مراجعه به پى مى بریم که براى معناى جامع و کاملى است که مرجعیت دینى و سیاسى از شئونات آن به حساب مى آید، در اینجا به برخى از آیات اشاره مى کنیم: 1⃣امامت عهد الهى است 🔹خداوند میفرماید: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمات فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ» [بقره، ۱۲۴] (و به یاد آر هنگامى که خداوند ابراهیم را به امورى چند امتحان کرد و او همه را به جاى آورد، و  خداوند به او گفت: من تو را به برگزیدم. ابراهیم عرض کرد: این پیشوایى را به فرزندان من نیز عطا خواهى کرد؟ فرمود: عهد من هرگز به ستمکاران نخواهد رسید). 2⃣جعل امامت به امر خداوند است 🔹از آیات قرآن استفاده مى شود که به امر خداست و آن را براى هر کس که قابل بداند قرار میدهد و این به جهت عظمت مقام و منزلت امامت است. در آیه فوق خداوند میفرماید: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمام»؛ (من تو را به پیشوایى خلق برگزیدم). و بدین ترتیب جعل را به خود نسبت مى دهد. قرآن از زبان حضرت موسى (ع) نقل کرده که فرمود: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی - وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی - وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی - یَفْقَهُوا قَوْلِی - وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی - هارُونَ أَخِی...» [طه ۲۵-۳۰]؛ (موسى عرض کرد: پروردگارا! پس شرح صدرم عطا فرما و کار مرا آسان گردان و عقده زبانم را بگشا تا مردم سخنم را فهم کنند. و از اهل بیت من یکى را وزیر و معاون من قرار ده، برادرم هارون را...). و نیز خداوند میفرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُو» ؛ (آنان را به جهت آن که صبر پیشه کردند پیشواى مردم قرار دادیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند). از مجموعه این آیات و آیات دیگر استفاده مى شود که براى ، معناى خاصى ـ غیر از آنچه اهل سنّت مى گویند ـ وجود دارد. 3⃣اطاعت مطلق براى امام به جهت ولایت کلیه الهى 🔹خداوند میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الاَْمْرِ مِنْکُمْ» [نساء، ۵۹]؛ (اى اهل ایمان! از خدا و رسول و صاحبان امر از میان خود اطاعت کنید). فخر رازى در ذیل آیه فوق مى گوید: «صاحبان امر غیر از کسانى دیگر نمى توانند باشند؛ زیرا امر به اطاعت مطلق از غیر معصوم محال است». [۱] 👇
هدایت شده از 
🛑📢آيا «معاد» جسمانى است يا روحانى؟ 🔹منظور از اين نيست كه تنها جسم در جهان ديگر بازگشت مى كند، بلكه هدف اين است كه و توأمان مبعوث مى شوند، و به تعبير ديگر بازگشت روح مُسلَّم است، بحث روی است. جمعى از فلاسفه پيشين تنها به معاد روحانى معتقد بودند و جسم را مَركبى مى دانستند كه تنها در اين جهان با انسان است و بعد از مرگ از آن بى نياز مى شود، آن را رها مى سازد و به عالم ارواح مى شتابد؛ ولى عقيده علماى بزرگ اسلام اين است كه معاد در هر دو جنبه روحانى و جسمانى صورت مى گيرد، در اينجا بعضى مقيد به خصوص جسم سابق نيستند و مى گويند: خداوند جسمى را در اختيار روح مى گذارد و چون شخصيت انسان به روح او است اين جسم، جسم او محسوب مى شود! 🔹در حالى كه محققين معتقدند همان جسمى كه خاك و متلاشى گشته، به فرمان خدا جمع آورى مى شود و لباس حيات نوينى بر آن مى پوشاند و اين عقيده اى است كه از متون آيات قرآن مجيد گرفته شده است. شواهد در آن قدر زياد است كه به طور يقين مى توان گفت: آنها كه را منحصر در روحانى مى دانند كمترين مطالعه اى در آيات فراوان معاد نكرده اند، وگرنه در به قدرى روشن است كه جاى هيچ گونه ترديد نيست. آياتى كه در آخر «سوره يس» مى خوانيم به وضوح بيانگر اين حقيقت است؛ چرا كه مرد عرب بيابانى تعجبش از اين بود كه اين استخوان پوسيده را كه در دست دارد چه كسى مى تواند زنده كند؟ 🔹و با صراحت در پاسخ او مى گويد: «قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِى أَنشأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ» [۱]؛ (بگو همين استخوان پوسيده را كه روز نخست آن را ابداع و ايجاد كرد زنده مى كند). تمام تعجب مشركان و مخالفت آنها در مسأله بر سر همين مطلب بود كه چگونه وقتى ما خاك شديم و خاك هاى ما در زمين گم شد، دوباره لباس حيات در تن مى كنيم؟ «وَ قَالُوا أَءِذَا ضَلَلْنَا فِی الأَرْضِ أَءِنَّا لَفِى خَلْقٍ جَدِيدِ». [۲] آنها مى گفتند: چگونه اين مرد به شما وعده مى دهد وقتى كه مرديد و خاك شديد بار ديگر به زندگى باز مى گرديد: «أَيَعِدُكمْ أَنَّكمْ إِذَا مِتُّمْ وَ كُنتُمْ تُرَاباً وَ عِظاماً أَنَّكم مُخْرَجُونَ». [۳] آنها به قدرى از اين مسأله تعجب مى كردند كه اظهار آن را نشانه جنون و يا دروغ بر خدا مى پنداشتند: «وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِى خَلْقٍ جَدِيدٍ». [۴] 🔹«أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ» [۵]؛ (كافران گفتند مردى را به شما نشان دهيم كه به شما خبر مى دهد هنگامى كه كاملا خاك و پراكنده شديد ديگر بار آفرينش جديدى مى يابيد). به همين دليل عموماً «استدلالات قرآن درباره امكان معاد» بر محور همين دور مى زند و بعلاوه كراراً خاطر نشان مى كند كه شما در از خارج مى شويد [۶] قبرها مربوط به معاد جسمانى است. داستان مرغ هاى چهارگانه حضرت ابراهيم نبی (علیه السلام) و همچنين داستان حضرت عزیر نبی (علیه السلام) و زنده شدن او بعد از مرگ و ماجراى مقتول بنى اسرائيل، همه با صراحت از سخن مى گويد. 🔹توصيف هاى زيادى كه از مواهب مادى و معنوى كرده است همه نشان مى دهد كه هم در مرحله و هم در مرحله تحقق مى پذيرد، وگرنه حور و قصور و انواع غذاهاى بهشتى و لذائذ مادى در كنار مواهب معنوى معنى ندارد. به هر حال ممكن نيست كسى كمترين آگاهى از منطق و فرهنگ قرآن داشته باشد و را انكار كند و به تعبير ديگر انكار معاد جسمانى از نظر قرآن مساوى است با انكار اصل معاد! علاوه بر اين دلائل نقلى، شواهد عقلى نيز در اين زمينه وجود دارد كه اگر بخواهيم وارد آن شويم سخن به درازا مى كشد. البته اعتقاد به معاد جسمانى، پاره اى از سؤالات و اشكالات برمى انگيزد مانند شبهه آكل و مأكول كه محققان اسلامى از آن پاسخ گفته اند. [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره يس، آيه ۷۹ [۲] سوره الم سجده، آيه ۱۰ [۳] سوره مؤمنون، آيه ۳۵ [۴] سوره سبا، آيه ۷ [۵] سوره ق، آیه ۱۵ [۶] سوره يس، آيه ۵۱؛ سوره قمر، آيه ۷ [۷] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ۱۸، ص ۴۸۷ 📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ‏۱۳۸۶ش، ‏چ چهارم‏، ‏ص ۳۲۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از 
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه قرآن، «اسراف‌كاران» و «تبذير كنندگان» چگونه مجازات می شوند؟ 🔹 و به معناى وسيع كلمه از است كه با اهمّيّت زياد از آنها ياد كرده و مى فرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ اَصْحَابُ النَّار»؛ [۱] (، اهل آتش اند). گرچه اين سخن در «سوره غافر» از زبان مؤمن آل فرعون نقل شده، ولى قرآن بر آن صحه نهاده است. 🔹همچنين در مورد مى فرمايد: «اِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا اِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ»؛ [۲] ( هميشه بوده اند). روشن است سرنوشت و ، چيزی جز گرفتار شدن در كانونِ قهر و يعنى نيست. و «سرف» بر وزن «هدف» به گفته بعضى از ارباب لغت به معناى از و مرز در هر كارى است، هر چند اين واژه بيشتر در مورد تجاوز از حدّ در هزينه ها اطلاق مى شود. [۳] 🔹به همين دليل و كه از حدّ و تجاوز كرده اند در ، شمرده شده اند، و حتى كشتار افراد بى گناه نيز نوعى اسراف تلقى شده است. از ماده «بذر» در اصل به معناى است، و معمولا در مواردى كه را بدون هدف پراكنده مى سازند و به اصطلاح مى كنند كه نتيجه اش و تضييع است اطلاق مى شود. [۴] 🔹اگر دقيقاً در وضع دنياى امروز و و كه بر آن حاكم است كه نه تنها در مواد غذايى و ، بلكه در همه چيز از و مرز تجاوز مى شود بينديشيم، مى بينيم اين و ، قبل از آنكه موجب شود، را در همين فراهم ساخته است كه صغير و كبير در آتش آن مى سوزند و فريادشان به جايى نمى رسد، آنگاه تصديق خواهيم كرد كه مجازات اسراف و تبذير بايد باشد. پی نوشت‌ها [۱] سوره غافر، آيه ۴۳؛ [۲] سوره اسراء، ۲۷؛ [۳] مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، ص ۴۰۷؛ [۴] التحقيق فى كلمات القرآن الكريم‏، مصطفوى، حسن‏، ج ۱، ص ۲۳۸ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، چ ۹، ج ۶، ص ۲۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)