eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
189.2هزار عکس
172هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے امام على(ع) الذُّنوبُ الدّاءُ ، و الدَّواءُ الاستغِفارُ ، و الشِّفاءُ أن لا تَعودَ گناهان دردند و دارو[ى آنها ] استغفار است و شفايش به اين است كه به گناه باز نگردند ﴿ غرر الحكم : ۱۸۹۰﴾ با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در جهان بینی اسلامی «دنیا» و «آخرت» از چه جایگاهی برخوردار است؟ 🔹 براى دنياپرستان و آنها كهشش آخرت را علماً و يا عملاً انكار مى كنند، تمامِ مطلوب و منتهاىِ مقصود است و به همين دليل، تمام ارزشها را در پاى آن قربانى مى كنند. تمام بدبختى هاى مردم جهان مولود اين طرز فكر است كه در عقيده و يا در عمل، زندگىِ سراى ديگر حضور نداشته باشد؛ ولى در جهان بينى اسلامى، دنيا مرحله اى است گذرا و مقدّمه‌اى براى ، كه در روايات اسلامى با تشبيهات مختلفى آمده است: گاه «مزرعه»، گاه «پل»، و گاه «تجارتخانه» شمرده اند. [۱] ولى در بعضى از خطبه هاى نهج البلاغه، دنيا تشبيه به ميدان تمرين، و آخرت تشبيه به ميدان مسابقه شده؛ تشبيهى بسيار رسا و گويا. در واقع انسان ها در اين ميدان با آموزش هاى عقيدتى و پرورش هاى اخلاقى، چنان قوى و نيرومند مى شوند كه در ميدان مسابقه آخرت مى توانند به سرعت در بهشت جاى گيرند و در آسمان قرب خدا پرواز كنند. از اين تشبيه نكات زير استفاده مى شود: الف) و نجات در را بى حساب به كسى نمى دهند، بلكه در پرتو سازندگى های فكرى و اخلاقى و عملى خواهد بود. 🔹ب) با پايان دنيا، بسته مى شود و جاى حساب است نه عمل، همان گونه كه ميدان مسابقه جاى تمرين نيست. ج) جايزه اين مسابقه، برترين جوائز است! چرا كه اين مسابقه برترين مسابقه ها است. د) تفاوت درجات و مراتب انسان ها با اعتقاد اعمال و اخلاق آنها ارتباط دارد. ممكن است گروهى بهشتى باشند، ولى هر كدام در مقامى از مقامات بهشت؛ همان گونه كه شركت كنندگان در يك مسابقه، نفر اوّل و دوم و سوم دارند كه هر كدام جايزه متناسب رتبه خود مى گيرند. هـ) هيچ چيز از اعمال و رفتار ما در دنيا از ميان نمى رود و آثار همه باقى مى ماند. همان گونه كه آثار همه تمرينات براى مسابقه دهندگان محفوظ است. اين همان است كه «قرآن مجيد» مى فرمايد: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ - وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ». [زلزال، ۷و۸] در حديثى از امام حسن مجتبى (ع) می خوانیم كه: «حضرت بعد از آنكه ماه رمضان را به عنوان مضمار خلق و ميدان تمرين مى شمرده، مى فرمايد: «وَ ايْمُ اللهِ لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ لَعَلِمُوا أَنَّ الْمُحسِنَ مَشْغُولٌ بِإِحْسَانِهِ، وَ الْمُسِيئَ مَشْغُولٌ بِإِسَائَتِهِ؛ به خدا سوگند! اگر پرده برداشته شود، مردم خواهند دانست كه نيكوكار، بهره مند از نيكوكارى خود و بدكار، درگير بدكارى خويش است». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] رجوع کنید به: نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم، ‏۱۴۱۴ ق، چ اول، ص ۷۱، (خطبۀ ۲۸) [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۷۵، ص ۱۱۰، باب ۱۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۷۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢منظور از سريع الحساب بودن خداوند در آخرت چیست؟ 🔹يكی از صفات خداوند سريع الحساب بودن اوست، و در به سرعت به حساب بندگان رسيدگى ميكند. در سوره «ص»، آیه ۵۳ بعد از اشاره به باغ هاى جاودانى بهشت و نعمت هاى گوناگون آن، مى فرمايد: «هَذا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ؛ اين، چيزى است كه براى روز حساب به شما وعده داده مى شود». يعنى مسئله و رسيدگى به اعمال در آن روز به قدرى روشن است كه آن روز روز حساب ناميده شده است. در سوره «مائده»، آيه ۴ سخن از سرعت حساب به ميان آمده، مى فرمايد: «اِنَّ اللهَ سَرِيعُ الْحِسابِ؛ خداوند سريع الحساب است». اين مطلب كه خداوند با سرعت حساب بندگان را رسيدگى مى كند در آيات متعدّدى از قرآن مجيد ديده مى شود. [۱] این تکرار، نشانه اهمیّت موضوع است؛ زیرا از یک سو بشارتی است برای نیکوکاران که در آن روز به سرعت پاداش خود را دريافت مى دارند، و از سوى ديگر تهديدى است براى بدكاران که مجازاتشان هرگز به تأخير نمى افتد، به سرعت حسابشان را مى رسند و حقّشان را در دستشان مى گذارند!... 🔹درباره سرعت حساب الهى در آن روز تعبيراتى در بعضى از روايات ديده مى شود كه بسيار تكان دهنده است. در حديثى از امیرالمؤمنین امام علی (ع) آمده است: «اِنَّه سُبْحانَهُ يُحاسِبُ جَميْعَ عِبادِهِ عَلَى مِقْدارِ حَلْبِ شَاةٍ؛ خداوند حساب تمام بندگانش را در زمان كوتاهى به اندازه زمان دوشيدن يك گوسفند رسيدگى مى كند». [۲] اين تشبيه در حقيقت براى نشان دادن كوتاهى زمان حساب است، لذا در روايت ديگرى آمده: «اِنَّ الله يُحاسِبُ الْخَلائِقَ كُلَّهُمْ فِي مِقْدارِ لَمْحِ الْبَصَرِ؛ خداوند حساب همه بندگان را تنها در يك چشم بر هم زدن رسيدگى مى كند!». [۳] دليل اين سرعت روشن است؛ زيرا منوط به علم و آگاهى كامل، قدرت فوق العاده و رعايت عدالت از هر نظر است، و چون خداوند متعال همه اين صفات را در حد اكمل داراست مى تواند در يك چشم بر هم زدن حساب همگان را برسد. 🔹اصولا وضع اعمال انسانها و آثارى كه از خود در روح و جسم ما به يادگار مى گذارد چنان است كه خود به خود حساب همه كارها را حفظ مى كند و از اين نظر مى توان آنها را به اتومبيل ها، هواپيماها و كشتى هايى تشبيه كرد كه با داشتن دستگاه هاى كيلومترسنج هميشه حساب تمام مسيرهايى را كه در گذشته عمر خود داشته اند حفظ مى كند و با يك نگاه مى توان فهميد آنها در تمام عصر خود چقدر راه پيموده اند، منتهی ديده اى مى خواهد كه اين مسافت سنج ها را در وجود انسان، در چشم، گوش، دست، پا، روح و جان او ببيند و بخواند! اين تعبيرات همه داراى پيام هاى تربيتى مهمّى است كه با اندكى دقت روشن مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] علاوه بر آيه فوق در سوره مائده، آيه ۴؛ سوره ابراهيم، آيه ۵۱؛ سوره غافر، آيه ۱۷ عين همين تعبير ديده مى شود. [۲] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش، چ سوم، ج ۴، ص ۴۸۴ [۳] مجمع البيان فى تفسير القرآن، همان، ج ۲، ص ۵۳۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۲۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢توجه به ثبت و ضبط اعمال و گفتار چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔹توجه به اينكه فضايى كه در آن زندگى مى كنيم، مثل ضبط صوتى براى و بالخصوص ما است، موجب می شود انسان سنجيده تر سخن بگوید، اگرچه نوار ضبط شده را هم كسى گوش ندهد، صرف توجه به اين كه صدا ضبط میشود و احتمال اين هست كه كسى بشنود انگيزه اى در انسان ايجاد ميشود كه منطبق با معيارهاى صحيح صحبت كند و اين مسئله بالوجدان براى خود ما يا دوستان ما در موقع مصاحبه هاى راديويى قابل لمس است، چه رسد به مصاحبه هاى تلويزيونى كه علاوه بر صدا سيما هم مورد نظاره است. پس بايد بدانيم كه فضاى اطراف ما ضبط صوت الهى است كه حتى كوچكترين حرف را هم ضبط كرده و اگر خداوند اراده كند در «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» [طارق، ۹]؛ (روزى كه سريره ها و نهان ها آشكار میشود) اين نوار ضبط شده به سمع ما میرسد. همچنین توجه به اينكه افرادى موكّل هستند اعمال ما را عموماً و صحبت هاى ما را خصوصاً بنويسند و در رأس آنها خداوند بزرگ و عظيمى كه «لَاتَاخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ» [بقره، ۲۵۵]؛ (چرت و خواب او را نمى گيرد) نظاره گر است. 🔹اگر انسان به اين معنى توجه پيدا كند كه عالَم محضر خدا است هيچ وقت قولى و يا عملى برخلاف رضاى آن بزرگ كه ولى نعمت اوست انجام نمیدهد. اگر ما متوجه باشيم كه كودكى به تماشاى ما ايستاده هرگز در برابرش گناه و كاری خلاف ادب نمى كنيم؛ چه شده است ما را كه در برابر چنين بزرگى بيشرمانه دست به هر عمل ناروايى مى زنيم؟ امان از وقتى كه ، سايه ظلمانى خود را بر اين انسان عصيانگر بيفكند، كه چشم بسته دست به هر عمل خلافى مى زند. خداوندا! تو ما را از شرّ كه شيطان درونى است، و كه شيطان بیرونى است حفظ كن. من معترفم و هميشه زبان حالم چنين بوده - اگرچه غافل بوده ام - كه «اِلَهِى لَم يَكُن لِى حَولٌ فَاَنتَقِلُ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلَّا فِى وَقتٍ اَيْقَظْتَنِى لِمَحَبَّتِكَ» [۱]؛ (خدايا حول و قوه اى براى من نيست تا بتوانم به وسيله آن از معصيت تو روى برگردانم، مگر در وقتى كه تو مرا به خاطر محبتت بيدار كنى) و هميشه طالب بوده و هستم، همچنان كه از پيامبر اكرم (ص) رسيده كه: «اَللّهُمَّ لَاتَكِلْنَا اِلَى اَنْفُسِنَا طَرْفَةَ عَينٍ اَبَداً»؛ (خدايا آنى و چشم برهم زدنى ما را به خودمان وامگذار). 🔹همچنین توجه به اين نكته كه سخنان ما جزو اعمال ما است نیز تاثیر زیادی در درمان بیماری های زبان دارد. بعضى باور ندارند كه حرف جزء عمل است و مى گويند حرف باد هوا است؛ عمل آن است كه مثلاً سيلى به صورت كسى بزنى، در حالى كه اينها غافل اند از اينكه حرفى كه پشت سر فلان شخص میزند، از هزاران سيلى براى او ضررش بيشتر است. بايد باور كنيم كه حرفها در زمره اعمال مورد بررسى و مكافات قرار ميگيرد، حرف خوب در زمره اعمال خوب و حرف بد در زمره اعمال بد. وقتى پيامبر اكرم (ص) به امام على (ع) ميفرمايد: «اگر خدا كسى را به دست تو هدايت كند برای تو بهتر است از هر چه خورشيد بر آن طلوع و غروب میكند» مسلماً گناه منحرف كردن يك نفر هم ولو با حرف، عظيم است. 🔹شيعه و سنى نقل كرده اند كه «معاذ بن جبل» گفت: «با پيامبر اكرم (ص) در سفر بودم، روزى صبح كردم در حالى كه نزديك آن حضرت بودم و با هم راه مى رفتيم، از ايشان خواستم كه عملى را به من بياموزند كه مرا داخل بهشت كرده و از آتش جهنم دور گرداند. آن حضرت شروع به صحبت كرده كلماتى فرمودند تا رسيدند به اين جمله كه آيا مى خواهى تو را به ملاك و ريشه نصايحى كه كردم رهنمون سازم؟ گفتم: بله يا رسول الله؛ فرمودند: نگاه دار اين را، و اشاره به زبانشان كردند. معاذ بن جبل - که در ذهنش شايد مثل امثال ما اين طور بود كه حرف باد هوا است ـ عرض كرد: «آيا ما به واسطه آنچه مى گویيم مورد محاسبه و مكافات قرار مى گيريم؟»، پيامبر (ص) فرمودند: «ثَكَلَتْكَ اُمُّكَ يَا مَعَاذُ»؛ (مادرت به عزايت بنشيند اى معاذ) [پيامبر در مقام يك معلّم بايد گاهى با تندى برخورد كند كه طرف مقابل بداند حرف نادرستى زده است، صريح و تند حرف زدن معلم و مورد عتاب قرار دادن شاگرد از نمونه شلاق هاى تربيت است] سپس فرمودند: «وَ هَل يُكِبُّ النّاسَ‏ فِي‏ النّارِ عَلَى‏ وُجُوهِهِم (اَو عَلَى مَنَاخِرِهِم) إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِم‏» [۲]؛ (آيا غير از اين است كه محصول زبان هاى مردم، مردم را به صورت به آتش مى اندازند؟)». پی نوشت‌ها؛ [۱] از مناجات شعبانيه. [۲] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ اول، ج ‏۱۲، ص ۲۸۱، باب ۱۵۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج 1، ص 104. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
توجه به ثبت و ضبط اعمال و گفتار چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔹توجه به اينكه فضايى كه در آن زندگى مى كنيم، مثل ضبط صوتى براى و بالخصوص ما است، موجب می شود انسان سنجيده تر سخن بگوید، اگرچه نوار ضبط شده را هم كسى گوش ندهد، صرف توجه به اين كه صدا ضبط میشود و احتمال اين هست كه كسى بشنود انگيزه اى در انسان ايجاد ميشود كه منطبق با معيارهاى صحيح صحبت كند و اين مسئله بالوجدان براى خود ما يا دوستان ما در موقع مصاحبه هاى راديويى قابل لمس است، چه رسد به مصاحبه هاى تلويزيونى كه علاوه بر صدا سيما هم مورد نظاره است. پس بايد بدانيم كه فضاى اطراف ما ضبط صوت الهى است كه حتى كوچكترين حرف را هم ضبط كرده و اگر خداوند اراده كند در «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» [طارق، ۹]؛ (روزى كه سريره ها و نهان ها آشكار میشود) اين نوار ضبط شده به سمع ما میرسد. همچنین توجه به اينكه افرادى موكّل هستند اعمال ما را عموماً و صحبت هاى ما را خصوصاً بنويسند و در رأس آنها خداوند بزرگ و عظيمى كه «لَاتَاخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ» [بقره، ۲۵۵]؛ (چرت و خواب او را نمى گيرد) نظاره گر است. 🔹اگر انسان به اين معنى توجه پيدا كند كه عالَم محضر خدا است هيچ وقت قولى و يا عملى برخلاف رضاى آن بزرگ كه ولى نعمت اوست انجام نمیدهد. اگر ما متوجه باشيم كه كودكى به تماشاى ما ايستاده هرگز در برابرش گناه و كاری خلاف ادب نمى كنيم؛ چه شده است ما را كه در برابر چنين بزرگى بيشرمانه دست به هر عمل ناروايى مى زنيم؟ امان از وقتى كه ، سايه ظلمانى خود را بر اين انسان عصيانگر بيفكند، كه چشم بسته دست به هر عمل خلافى مى زند. خداوندا! تو ما را از شرّ كه شيطان درونى است، و كه شيطان بیرونى است حفظ كن. من معترفم و هميشه زبان حالم چنين بوده - اگرچه غافل بوده ام - كه «اِلَهِى لَم يَكُن لِى حَولٌ فَاَنتَقِلُ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلَّا فِى وَقتٍ اَيْقَظْتَنِى لِمَحَبَّتِكَ» [۱]؛ (خدايا حول و قوه اى براى من نيست تا بتوانم به وسيله آن از معصيت تو روى برگردانم، مگر در وقتى كه تو مرا به خاطر محبتت بيدار كنى) و هميشه طالب بوده و هستم، همچنان كه از پيامبر اكرم (ص) رسيده كه: «اَللّهُمَّ لَاتَكِلْنَا اِلَى اَنْفُسِنَا طَرْفَةَ عَينٍ اَبَداً»؛ (خدايا آنى و چشم برهم زدنى ما را به خودمان وامگذار). 🔹همچنین توجه به اين نكته كه سخنان ما جزو اعمال ما است نیز تاثیر زیادی در درمان بیماری های زبان دارد. بعضى باور ندارند كه حرف جزء عمل است و مى گويند حرف باد هوا است؛ عمل آن است كه مثلاً سيلى به صورت كسى بزنى، در حالى كه اينها غافل اند از اينكه حرفى كه پشت سر فلان شخص میزند، از هزاران سيلى براى او ضررش بيشتر است. بايد باور كنيم كه حرفها در زمره اعمال مورد بررسى و مكافات قرار ميگيرد، حرف خوب در زمره اعمال خوب و حرف بد در زمره اعمال بد. وقتى پيامبر اكرم (ص) به امام على (ع) ميفرمايد: «اگر خدا كسى را به دست تو هدايت كند برای تو بهتر است از هر چه خورشيد بر آن طلوع و غروب میكند» مسلماً گناه منحرف كردن يك نفر هم ولو با حرف، عظيم است. 🔹شيعه و سنى نقل كرده اند كه «معاذ بن جبل» گفت: «با پيامبر اكرم (ص) در سفر بودم، روزى صبح كردم در حالى كه نزديك آن حضرت بودم و با هم راه مى رفتيم، از ايشان خواستم كه عملى را به من بياموزند كه مرا داخل بهشت كرده و از آتش جهنم دور گرداند. آن حضرت شروع به صحبت كرده كلماتى فرمودند تا رسيدند به اين جمله كه آيا مى خواهى تو را به ملاك و ريشه نصايحى كه كردم رهنمون سازم؟ گفتم: بله يا رسول الله؛ فرمودند: نگاه دار اين را، و اشاره به زبانشان كردند. معاذ بن جبل - که در ذهنش شايد مثل امثال ما اين طور بود كه حرف باد هوا است ـ عرض كرد: «آيا ما به واسطه آنچه مى گویيم مورد محاسبه و مكافات قرار مى گيريم؟»، پيامبر (ص) فرمودند: «ثَكَلَتْكَ اُمُّكَ يَا مَعَاذُ»؛ (مادرت به عزايت بنشيند اى معاذ) [پيامبر در مقام يك معلّم بايد گاهى با تندى برخورد كند كه طرف مقابل بداند حرف نادرستى زده است، صريح و تند حرف زدن معلم و مورد عتاب قرار دادن شاگرد از نمونه شلاق هاى تربيت است] سپس فرمودند: «وَ هَل يُكِبُّ النّاسَ‏ فِي‏ النّارِ عَلَى‏ وُجُوهِهِم (اَو عَلَى مَنَاخِرِهِم) إِلَّا حَصَائِدُ أَلْسِنَتِهِم‏» [۲]؛ (آيا غير از اين است كه محصول زبان هاى مردم، مردم را به صورت به آتش مى اندازند؟)». پی نوشت‌ها؛ [۱] از مناجات شعبانيه. [۲] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ اول، ج ‏۱۲، ص ۲۸۱، باب ۱۵۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج 1، ص 104. منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢قرآن در «سوره معارج» چه کارهایی را باعث بهشتی شدن انسان معرفی نموده است؟ 🔹در از آيه ۲۲ تا ۳۴ مجموعه صفاتى را ضمن بيانِ نه صفت بيان مى كند و به دنبال آن وعده به صاحبان آنها مى دهد، اين صفات عبارتند از: مداومت بر نماز، قرار دادن حقّ ثابتى در اموال براى محرومان، ايمان به روز جزا، ترس از عذاب پروردگار، حفظ دامان از بى عفتى، اداء امانت، وفاء به عهد، اداء شهادت به حقّ و محافظت بر آداب و شرايط و روح نماز و به دنبال آن مى فرمايد:  «اُولئكَ فِي جَنّاتٍ مُكْرَمُونَ؛ اين گروه با عظمت، در گرامى داشته مى شوند». تعبيرى كه هم واجد نعمت هاى مادى و هم روحانى است. 🔹نكته جالب اينكه اين صفاتِ نه گانه از شروع مى شود و به نماز پايان مى يابد، با اين تفاوت كه در مرحله نخست از مداومت بر نماز سخن مى گويد و در مرحله آخر از محافظت بر آن كه تفسير به حفظ آداب و شرايط و خصوصيات آن شده است، آداب و شرايطى كه هم ظاهر نماز را از فساد و بطلان حفظ مى كند، هم روح نماز را كه حضور قلب است تقويت مى نمايد و هم موانعى را كه سدّ راه قبول آن است؛ همچون خوردن اموال حرام، نوشيدنِ شراب، غيبت و امثال آن، از بين مى برد. 🔹به اين ترتيب آغاز اعمال خير، است و پايان آنها نيز نماز مى باشد و اتفاقاً از نظر برنامه زمانى نخستين چيزى كه بر انسانِ بالغ واجب مى شود و آخرين چيزى كه تا پايان عمر نيز همراه اوست، نماز است. جالب اينكه محافظتِ انسان نسبت به طرفينى است، هم او بايد نماز را از خلل حفظ كند و هم نماز انسان را از تباهى و فساد محافظت مى كند و شاهد آن: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْكَرِ» است. اين سخن را با حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) پايان مى دهيم فرمود: «مَنْ حَافَظَ عَلَيْهَا كانَتْ لَهُ نُوراً وَ بُرْهَاناً وَ نَجَاةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ [۱] هركس خود را محافظت كند، نماز براى او مايه نور و روشنايى و آگاهى و نجات در روز قيامت است». پی نوشت؛ [۱] تفسير روح البيان، حقى بروسوى، اسماعيل، دارالفكر، بيروت، بى تا، ج ۱۰، ص ۱۶۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۱۷۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از ديدگاه قرآن و روايات اسلامی، «نامه اعمال» انسان چه ویژگی هایی دارد؟ 🔸از مجموع آيات «قرآن مجيد» و روايات اسلامی مشخصات زير براى به دست مى آيد: 1⃣، كارنامه تمامى عمر انسان است و هيچ چيز را فرو گذار نمى كند. 2⃣، چنان گويا و زنده است كه جايى براى كمترين انكار يا شكّ و ترديد باقى نمى گذارد، و هركس مى تواند با مشاهده آن قضاوت كند، حتى خود مجرمان درباره خودشان! 3⃣ دو فرشته اند كه به خاطر تعبيراتِ «قرآن»، «رقيب» و «عتيد» نام گرفته اند، از بعضى روايات استفاده مى شود كه فرشتگانِ روز و شب از هم جدا هستند و هر كدام جاى خود را به ديگرى مى دهند، در بعضى از آيات «قرآن» نيز اشاره سربسته اى به اين معنا ديده مى شود. 4⃣از بعضى از روايات برمى آيد كه علاوه بر آنها فرشتگانِ ديگرى نيز مأمور ثبت بعضى از هستند، مثلا در حديثى از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ كَانَ عَلَى كُلِّ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ مَلَائِكَةٌ يَكْتُبُونَ الْأَوَّلَ فَالْأَوَّلَ فَإِذَا جَلَسَ الْإِمَامُ طَوَوُا الصُّحُفَ وَ جَاءُوا يَسْتَمِعُونَ الذِّكْرَ» [۱]؛ (هنگامى كه روز جمعه مى شود بر هر درى از درهاى مسجد فرشتگانى مى نشينند كه نام اشخاص را يكى بعد از ديگرى به ترتيب مى نويسند و هنگامى كه امام [بر منبر] مى نشيند [قبل از شروع خطبه ها] آنها نوشته هاى خود را جمع كرده و براى استماع ذكر خدا مى آيند!). 5⃣از بعضى از روايات استفاده مى شود كه را فوراً مى نويسند؛ اما را با يك مهلت خواهند نوشت (شايد از كار خود نادم شود و كند). 💠اين سخن را با چند جمله پر معنا از دعاهاى معروف امام سجّاد حضرت على بن الحسين (عليهما السلام) در «صحيفه سجاديه» پايان مى دهيم و همه، در اين جمله ها با حضرتش هم‌صدا مى شويم: امام به پيشگاه خدا چنين عرضه مى دارد: «اللَّهُمَّ يَسِّرْ عَلَى الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ مَئُونَتَنَا، وَ امْلَأْ لَنَا مِنْ حَسَنَاتِنَا صَحَائِفَنَا، وَ لَا تُخْزِنَا عِنْدَهُمْ بِسُوءِ أَعْمَالِنَا [۲] ... فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِي عَلَيْنَا كَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً» [۳]؛ (پروردگارا! كار ما را بر فرشتگانِ بزرگوارى كه را مى نويسند آسان گردان و نامه هاى اعمال ما را از حسنات ما پر نما و ما را نزد آنها به خاطر اعمال بدمان رسوا مگردان ... خداوندا! بر محمّد و آلش درود بفرست و آخرين مطلبى را كه نويسندگان نامه اعمال ما مى نويسند قبول شده اى قرار ده!). پی نوشت‌ها؛ [۱] الجامع الصحيح المسمى صحيح مسلم، دار إحياء التراث العربی، بی تا، ج ۲، ص ۵۸۶، ح ۸۵۰ شايد مفهوم ذيل حديث اين باشد كسانى كه براى شركت در نماز جمعه از موقع مزبور تأخير مى كنند نام آنها در آن طومار ثبت نخواهد شد. [۲] الصحيفة السجادية، على بن الحسين (ع)، دفتر نشر الهادى‏، قم،‏ ۱۳۷۶ش، چ اول‏، ص ۵۰، (دعاى ششم) [۳] الصحيفة السجادية، همان، ص ۶۲، (دعاى يازدهم). 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢آيا عامل بودنِ شخصِ آمر و ناهى از شرايط لازم براى «امر به معروف» و «نهى از منكر» است؟ 🔹 (علیه السلام) در پایان خطبه ۱۷۵ به نكته مهمی اشاره مى كند و آن اینکه اگر من اجراى كارى را به شما پيشنهاد مى كنم، خودم در اجراى آن پيشگامم؛ ميفرمايد:  «أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي، وَ اللهِ، مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا، وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا؛ اى مردم، به خدا سوگند! من شما را به هيچ ترغيب نمى كنم، مگر اينكه خودم پيش از شما به آن مى نمايم و شما را از هيچ باز نمى دارم، مگر اينكه خودم پيش از شما از آن دورى مى جويم». 🔹گرچه عامل بودنِ شخصِ آمر و ناهى از شرايط لازم براى و نیست، همانگونه كه در كلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: «مُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلُوهُ وَ انْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ إِنْ لَمْ تَجْتَنِبُوهُ كُلِّهِ؛ [۱] کنید، هر چند خودتان به آن عمل نكرده باشيد، و نهى از منكر كنيد هر چند از تمام منكرات اجتناب نكرده باشيد»، ولى به يقين اگر ، پيش از ديگران به آنچه مى گويد كند؛ او فوق العاده خواهد بود؛ زيرا ، هنگامى است كه از دل برآيد؛ در اين صورت، لاجرم بر دل نشيند. 🔹 هنگامى باور مى كند كه سخن گوينده از دل برآمده كه آن را در وى مشاهده كند؛ به همين دليل پيشوايان بزرگ دين، (صلی الله علیه و آله) و (عليهم السلام) و پويندگان راه آنها هميشه از اين روش پيروى مى كردند؛ در ميدان جنگ در صفوفِ نخست جاى مى گرفتند و در عبادت از همه بيشتر تلاش مى كردند، تا آنجا كه «قرآن مجيد» گاه به پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) هشدار مى دهد كه اين همه خود را براى عبادت به زحمت نيفكند:  «طه - مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى» [طه، ۱ و ۲]  🔹و اميرالمؤمنين امام علی (علیه السلام) در يكى از فرمایشاتش مى فرمايد: «كُنَّا إِذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ اِتَّقَيْنَا بِرَسُولِ اللهِ فَلَمْ يَكُنْ أَحَدٌ مِنَّا أَقْرَبُ إِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ؛ [۲] هرگاه آتش جنگ، سخت شعله ور مى شد ما به رسول خدا پناه مى برديم و در آن ساعت، هيچ يك از ما نزديكتر از او به دشمن نبود». و مى دانيم اگر (علیه السلام) مردم را در خطبه هاى «نهج البلاغه» دعوت به در دنيا و بى اعتنايى به زرق و برق آن مى كند، خود سرآمد زاهدانِ روزگار است و سراسر زندگانى او گواه و شاهد بر زهدِ بى مانند اوست. اگر پيشوايان كشور هاى اسلامى در اين مسير حركت داشته باشند، يعنى خود و بستگان و اطرافيانشان پيش از ديگران به قوانين عمل كنند، به يقين تأثير و نفوذ سخنانشان در توده هاى مردم بسيار زياد خواهد بود. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقی هندی، بيروت، چ ۵، ج ۳، ص ۱۴۱، ح ۵۵۲۲ (اين سخن يك دارد و آن اينكه هرگاه انسان ديگران را به خوبى‌ها دعوت كند و از بدى ها باز دارد و خودش عمل نكند، در پيش وجدان خويش شرمنده میشود و اين شرمندگى او را به سوى نيكى ها و پرهيز از بدى ها دعوت مى كند). [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏ چ اول، ص ۵۲۰، ح ۹ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۳۵۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢 ايمان به معاد چه آثارى در پى دارد؟ 🔹 يقين دارند كه ، مهمل، عبث و آفريده نشده؛ آفرينش براى او خط سيرى تعيين كرده است كه با هرگز پايان نمی‌گيرد، چرا كه اگر در همين جا همه چيز ختم می‌شد، مسلماً اين همه غوغا براى اين چند روز زندگى، عبث و بيهوده بود. آنها اعتراف دارند مطلق‌ پروردگار در انتظار همگان است و چنان نيست كه ما در اين جهان، و پاداش باشد. 🔹اين اعتقاد به آنها می‌بخشد؛ از فشارهایى كه در اثر انجام بر آنها وارد مى شود، نه تنها رنج نمى برند، كه از آن هم استقبال مى كنند؛ همچون كوه در برابر مى ايستند، در برابر بى عدالتى ها تسليم نمى شوند، و مطمئن هستند كوچكترين عمل نيك و بد، و دارد، و پس از به جهانى‌ بسیار وسيعتر، كه خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى يابند و از رحمت واسعه و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شوند. 🔹 يعنى شكافتن ديوار عالم ماده، و ورود در محيطى بالاتر و والاتر كه اين جهان، مزرعه اى براى آن، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بيشتر در برابر آن، محسوب می‌شود، حيات و هدف نهایی نيست، بلكه دارد، و دوران سازندگى براى جهان ديگر است. زندگى در همچون زندگى دوران جنينى است، كه هرگز هدف آفرينش انسان آن نبوده، بلكه يك است براى زندگى ديگرى، ولى تا اين جنين دور از هر گونه عيب متولد نشود، در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود. 🔹 اثر عميقى در دارد، و به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زيرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگى اين جهان، که در راه يك هدف مقدس الهى است، محبوبترين حالت، براى یک تلقی می‌شود، و آغازى است براى يك و جاودانى. همچنین ايمان به ، انسان را در برابر كنترل می‌كند، و به تعبير ديگر، ايمان به خدا و آخرت، با گناهان نسبت معكوس دارند؛ به هر نسبت كه قوی‌تر باشد، كمتر است، و در نقطه مقابل، فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغيان ها، ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شديد. [۱] پی‌نوشت: [۱] تفسير نمونه، ج ۱، ص ۱۰۸ منبع: وبسایت انوار طاها
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در «عالم برزخ» اعمال و عبادات چگونه بر انسان نمایان می شوند و چطور او را در مقابل سختی های آن عالم یاری می کنند؟ 🔹هر باطنی مثالی دارد و باطنی عقلی. انسان، باطن مثالی را در مشاهده ميكند، برزخ همان است، از معصوم (عليه السلام) سؤال ميكنند كه از كجا شروع ميشود؟ ميفرمايد:  «قَالَ‏ الْقَبْرُ مُنْذ». لحظه‏ای كه انسان وارد ميشود، وارد برزخ شده است. آنچه به عالم مثال برميگردد، انسان در آن را می بيند؛ اما باطن عقلی عبادات را در مافوق برزخ می بيند. 🔹ابوبصير - كه از شاگردان معروف امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) است - نقل ميكند: «إِذَا مَاتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ سِتَّةُ صُوَر...». [۱] (وقتی بنده از دنيا رفت، به همراه او وارد و مي شوند، اين شش صورت او را از شش جهت از آسيبها محافظت می كنند؛ آن كس كه طرف راست اين بنده مؤمن قرار گرفته در معرفی خود میگويد: من نمازم. يعنی همين صورت نورانی كه در قبر، طرف راست نمازگزار قرار ميگيرد و ميتوان او را در برزخ ديد و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبيد، نمونه است، همه بر همين منوال است. 🔹سپس آن صورتی كه طرف چپ او قرار گرفته ميگويد: من هستم. زكات تنها مربوط به مال نيست؛ بلكه انسان موظف است خدادادی را بپردازد، هيچ نعمتی بی ‏مسئوليت نيست، در روايات آمده است: «زَكَاةُ الْعِلْمِ تَعْلِيمُهُ مَنْ لَا يَعْلَمُه‏؛ [۲] زكات دانش، آموختن آن به كساني است كه نمی‌دانند». «زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَاف‏؛ [۳] زكات نعمت زيبارويي، عفت و پاكدامني است». «زَكَاةُ الشَّجَاعَةِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه‏؛ [۴] زكات نعمت شجاعت، جهاد در راه خداست» و... همه اينها از مصاديق زكات است و اگر پرداخته شد، اين زكات به صورت نورانی در قبر به پرداخت‏ كننده خود كمك ميكند و او را از آسيب و حادثه محافظت می‌نماید. 🔹صورتی كه در قبر روبروی بنده مؤمن ايستاده ميگويد من هستم، سرّ مثالی روزه ‏ای كه برای رضای خدا گرفته ميشود به صورت شخصی نورانی در قبر جلوه می كند؛ و آن صورت نورانی كه پشت سر او است و از پشت وی را حمايت ميكند ميگويد من و عمره هستم. در مراسم حج، (عليه السلام) در صحرای عرفات به شخصی فرمودند: تعداد حاجيان را چقدر تخمين می‌زنی؟ راوی رقم زيادى را گفت، سپس عرض كرد: حاجيانی كه برای خدا از ثروت خود گذشتند و با ضجه و ناله خدا را می ‏خوانند. 🔹امام (عليه السلام) فرمود: چقدر ضجه و ناله فراوان است و حاجی كم! گفت: همه حاجی هستند، آيا اين تعداد كم است؟ آنگاه حضرت، را به وی نشان داد، ديد سرزمين وسيع عرفات پر است از خوك و بوزينه! و در بين اينها تنها چند نفر انسان هستند! [۵] هر كس باطنی دارد كه با او متحد است؛ عامل با عملِ خود متحد است و هر كس با محشور ميشود، امام صادق (عليه السلام) فرمود:  «يَحْشُرُ النَّاسَ‏ عَلى‏ نِيَّاتِهِم‏». [۶] امامان معصوم (عليهم السلام) باطن افراد را می‏بينند و احياناً به ديگران هم نشان می دهند. 🔹امّا آن نوری كه پايين پای اوست ميگويد: من هايى هستم كه تو به برادران مؤمن روا داشتی، خيری كه به ديگران رساندی. آنگاه اين پنج نفر كه خود را معرفی كردند، از آن كس كه بالای سر مؤمن ايستاده سؤال ميكنند كه تو كيستی كه از همه ما هستی؟ ميگويد: من . محبت علی و اولاد علی (علیهم صلوات الله) به اين صورت جلوه می كند، پيروى از آنها به اين شكل مجسم می شود كه از همه نورانی ‏تر است و بالای سر مؤمن بر او اشراف دارد. وقتی انسان تشنه (عليهم السلام) بود نه علاقه ‏مند صوری، با آنها محشور ميشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحاسن‏، برقى، ج ‏۱، ص ۲۸۸ [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلى، ص ۷۲ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۹۰، حکمت ۵ [۴] همان، حکمت ۱۱ [۵] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى (ع)، امام عسكرى (ع)، ص ۶۰۶ [۶] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۶، ص ۱۳۵ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢در «عالم برزخ» اعمال و عبادات چگونه بر انسان نمایان می شوند و چطور او را در مقابل سختی های آن عالم یاری می کنند؟ 🔹هر باطنی مثالی دارد و باطنی عقلی. انسان، باطن مثالی را در مشاهده ميكند، برزخ همان است، از معصوم (عليه السلام) سؤال ميكنند كه از كجا شروع ميشود؟ ميفرمايد:  «قَالَ‏ الْقَبْرُ مُنْذ». لحظه‏ای كه انسان وارد ميشود، وارد برزخ شده است. آنچه به عالم مثال برميگردد، انسان در آن را می بيند؛ اما باطن عقلی عبادات را در مافوق برزخ می بيند. 🔹ابوبصير - كه از شاگردان معروف امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) است - نقل ميكند: «إِذَا مَاتَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ دَخَلَ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ سِتَّةُ صُوَر...». [۱] (وقتی بنده از دنيا رفت، به همراه او وارد و مي شوند، اين شش صورت او را از شش جهت از آسيبها محافظت می كنند؛ آن كس كه طرف راست اين بنده مؤمن قرار گرفته در معرفی خود میگويد: من نمازم. يعنی همين صورت نورانی كه در قبر، طرف راست نمازگزار قرار ميگيرد و ميتوان او را در برزخ ديد و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبيد، نمونه است، همه بر همين منوال است. 🔹سپس آن صورتی كه طرف چپ او قرار گرفته ميگويد: من هستم. زكات تنها مربوط به مال نيست؛ بلكه انسان موظف است خدادادی را بپردازد، هيچ نعمتی بی ‏مسئوليت نيست، در روايات آمده است: «زَكَاةُ الْعِلْمِ تَعْلِيمُهُ مَنْ لَا يَعْلَمُه‏؛ [۲] زكات دانش، آموختن آن به كساني است كه نمی‌دانند». «زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَاف‏؛ [۳] زكات نعمت زيبارويي، عفت و پاكدامني است». «زَكَاةُ الشَّجَاعَةِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّه‏؛ [۴] زكات نعمت شجاعت، جهاد در راه خداست» و... همه اينها از مصاديق زكات است و اگر پرداخته شد، اين زكات به صورت نورانی در قبر به پرداخت‏ كننده خود كمك ميكند و او را از آسيب و حادثه محافظت می‌نماید. 🔹صورتی كه در قبر روبروی بنده مؤمن ايستاده ميگويد من هستم، سرّ مثالی روزه ‏ای كه برای رضای خدا گرفته ميشود به صورت شخصی نورانی در قبر جلوه می كند؛ و آن صورت نورانی كه پشت سر او است و از پشت وی را حمايت ميكند ميگويد من و عمره هستم. در مراسم حج، (عليه السلام) در صحرای عرفات به شخصی فرمودند: تعداد حاجيان را چقدر تخمين می‌زنی؟ راوی رقم زيادى را گفت، سپس عرض كرد: حاجيانی كه برای خدا از ثروت خود گذشتند و با ضجه و ناله خدا را می ‏خوانند. 🔹امام (عليه السلام) فرمود: چقدر ضجه و ناله فراوان است و حاجی كم! گفت: همه حاجی هستند، آيا اين تعداد كم است؟ آنگاه حضرت، را به وی نشان داد، ديد سرزمين وسيع عرفات پر است از خوك و بوزينه! و در بين اينها تنها چند نفر انسان هستند! [۵] هر كس باطنی دارد كه با او متحد است؛ عامل با عملِ خود متحد است و هر كس با محشور ميشود، امام صادق (عليه السلام) فرمود:  «يَحْشُرُ النَّاسَ‏ عَلى‏ نِيَّاتِهِم‏». [۶] امامان معصوم (عليهم السلام) باطن افراد را می‏بينند و احياناً به ديگران هم نشان می دهند. 🔹امّا آن نوری كه پايين پای اوست ميگويد: من هايى هستم كه تو به برادران مؤمن روا داشتی، خيری كه به ديگران رساندی. آنگاه اين پنج نفر كه خود را معرفی كردند، از آن كس كه بالای سر مؤمن ايستاده سؤال ميكنند كه تو كيستی كه از همه ما هستی؟ ميگويد: من . محبت علی و اولاد علی (علیهم صلوات الله) به اين صورت جلوه می كند، پيروى از آنها به اين شكل مجسم می شود كه از همه نورانی ‏تر است و بالای سر مؤمن بر او اشراف دارد. وقتی انسان تشنه (عليهم السلام) بود نه علاقه ‏مند صوری، با آنها محشور ميشود. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحاسن‏، برقى، ج ‏۱، ص ۲۸۸ [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلى، ص ۷۲ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۹۰، حکمت ۵ [۴] همان، حکمت ۱۱ [۵] التفسير المنسوب الى الامام العسكرى (ع)، امام عسكرى (ع)، ص ۶۰۶ [۶] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۶، ص ۱۳۵ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ ۱۵، ص ۱۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢امام علی (علیه السلام) در خطبه ۲۳۰ نهج البلاغه، لزوم بهره گیری از فرصت «عمر» را چگونه تبیین می فرمایند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۲۳۰ مى فرمايد: «فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ يُرْفَعُ، وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ، وَ الدُّعَاءُ يُسْمَعُ، وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ، [۱] وَ الاَْقْلاَمُ جَارِيَةٌ». [۲] (تا هنگامى كه براى داريد، و سودمند است و به اجابت مى رسد و در به سر مى بريد و قلمها [ى فرشتگان براى نوشتن اعمال صالح] در جريان است، كنيد). اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين عبارات كوتاه به اين امر مهم اشاره مى كند كه تا شما در هستيد در دست داريد: خوب شما به پيشگاه خدا مى رود و با آب مى توانيد را بشوييد. 🔹 در پيشگاه خدا به اجابت مى رسد. داريد كه مى توانيد با استفاده از آن هر كار نيكى انجام دهيد و بالاخره فرشتگان آماده اند تا شما را در نامه اعمالتان ثبت كنند. ولى اگر اين از دست رود و در آستانه قرار گيريد، تمام اين امكانات پنجگانه از شما سلب مى شود و جز و اندوه متاعى نداريد. سپس امام علی (عليه السلام) در توضيح سخن بالا و تكميل آن مى فرمايد: «وَ بَادِرُوا بِالاَْعْمَالِ عُمُراً نَاكِساً، [۳] أَوْ مَرَضاً حَابِساً، أَوْ مَوْتاً خَالِساً [۴]». (و به انجام مبادرت ورزيد پيش از آنكه پشت كند [و مرحله پيرى و ناتوانى برسد] يا مانع از عمل گردد، يا [همه چيز را از شما] بربايد). 🔹در واقع (علیه السلام) همه مخاطبان خود را تشويق مى كند كه بر اين سه امر پيشى گيرند. دوران كهولت كه تمام اعضا نيرو و توان خود را از دست مى دهد و آن را (نامطلوبترين دوران زندگى) ناميده و هايى كه گاه طولانى مى شود، و تاب و توان را از انسان مى گيرد، نه قادر بر به صورت كامل است، نه خدمت به انسانها و قضاى حوائج مؤمنان و همچنين كه امام علی (عليه السلام) آن را تشبيه به سارقى كرده كه همه چيز را ناگهان از انسان مى ربايد. پی نوشت‌ها؛ [۱] «هادئة» يعنى آرام، از ريشه «هدوء» به معناى آرامش و سكوت است. [۲] از اينكه محقق بزرگوار، نويسنده منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغه معروف به شرح خويى، مرحوم حاج ميرزا حبيب الله ، هنگامى كه در جلد چهاردهم شرح نهج البلاغه به اين خطبه و جمله «والعمل يرفع» مى رسد، مى شود و دار فانى را وداع مى گويد و اين تقارن نشان مى دهد كه او در درگاه خدا پذيرفته شده و به آسمانها صعود كرده، و براى اينكه اين شرح ناقص نماند محقق عاليقدر «جناب آقاى شعرانى» آن را تا پايان اين خطبه كه پايان جلد چهاردهم است، ادامه داده، سپس شاگرد ايشان «آقاى حسن زاده آملى» مجلدات پانزده تا نوزده را مرقوم داشته و دو جلد آخر يعنى جلد بيست و بيست و يك به قلم «مرحوم حاج شيخ محمد باقر كمره اى» انجام يافته و به اين ترتيب شرح مزبور نسبت به تمام شرح نهج البلاغه پايان گرفته است. [۳] «ناكس» به معناى واژگون از ريشه «نكس» بر وزن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. [۴] «خالس» به معناى رباينده از ريشه «خلس» بر وزن «فلس» به معناى ربودن چيزى با حيله گرفته شده است و اختلاس نيز به همين معناست.ن «حدس» به معناى واژگون ساختن چيزى گرفته شده است. 📕پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۴۸۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)