eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
182.6هزار عکس
163.2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 
من نویسنده‌ی ضدحکومتم! ح‌سین ق‌دیانی: یانکی‌ها برداشته‌اند گفته‌اند؛ «جمهوری اسلامی ۶ ماه دیگر را نمی‌بیند»! البته پس‌رفت داشته‌اند! ما که بچه بودیم و امام‌مان روح‌الله بود، تا تقی به توقی می‌خورد، عمدتا این‌جور می‌گفتند؛ «انقلاب اسلامی تا هفته‌ی بعد سقوط می‌کند»! یعنی دلم می‌خواهد مثل امام، مسخره‌شان کنم یا مثل حضرت آقا بگویم؛ «احمق‌ها»! آری! احمق‌ها هنوز هم خیال می‌کنند جمهوری اسلامی، ایران، این ملت عظیم... با کجا مقایسه می‌کنید ایران را؟! قسم به نام نامی روح‌الله ما پای ایستاده‌ایم! ما از خمینی کوتاه نمی‌آییم! بی‌خود برای نهضت و نظام ما مسئله‌سازی نکنید! پیر جماران خود رهبر اپوزیسیون بود و خامنه‌ای را هم مثل خودش رهبر اپوزیسیون بار آورده! هر که در جهان با نظام سلطه مخالف است، دیروز خط را از خمینی می‌گرفت و امروز از خامنه‌ای! و آری! من نویسنده‌ی ضدحکومتم! ضد حکومت ترامپ تروریست که احمق توهم زده با شهادت سلیمانی، مقاومت از هم می‌پاشد! سوگند به روح روح‌الله، قاآنی کاری با آمریکا و تکفیری‌ها می‌کند که ترامپ قدر حاج‌قاسم را بداند! و اگر قاآنی هم شهید شود، حتما فرمانده‌ی بعدی سپاه قدس، از ایشان خطرناک‌تر است! نه! قاآنی فقط مغز متفکر قاسم نبود؛ جگر طلایی سلیمانی هم هست! بدبخت شدی ترامپ! اگر سلیمانی جاذبه هم داشت، این قاآنی که من می‌بینم، فقط جذبه است و خیلی هم افغانستان زیاد می‌رود! کنایه‌فهم‌ها بگیرند! این قرن و همه‌ی قرون، قرن خمینی، قرن خامنه‌ای و قرن قرآن است و قاآنی هم مثل سلیمانی دنبال شهادت! ما را از بدن بی‌سر سردار نترسانید؛ کم همت ندیده‌ایم! ما دهه‌ی ۶۰ زیر موشک‌باران صدام، پناه‌گاه را می‌پیچاندیم و به پشت‌بام می‌رفتیم و از همان‌جا مخ دخترهای ملوک‌خانوم را می‌زدیم و برای امام، دست تکان می‌دادیم و به جگرمان هم نبود موشک‌های میتران! ما تخس‌ترین بچه‌های خمینی بودیم! و الان هم اخلاق‌مان عوض نشده! ما مجری‌های قلبی محجوب و هزینه‌ساز شبکه‌های بی‌افق نیستیم که از دخترشان گرفته تا پسرشان کاری جز حرف مفت ندارند! و سواد هم ندارند! ایران متعلق به همه‌ی ایرانیان است و من دختر بی‌حجابی را می‌شناسم که فقط با یک عکس شهید بیضایی، عاشق همه‌ی مدافعان حرم شد و در چهارمین شماره‌ی قلمش را خواهید خواند! ملاک ما این است؛ هر که بیشتر برای انقلاب حمالی کند، عزیزتر است! بصیرت به یاوه‌سرایی نیست، به چالش متراژ خانه و عدد ساعت‌های همسر نیست و به کاریکاتور کشیدن از عدل‌خواهی نیست! شفافیت آری ولی حماقت نه! عوض کنند بعضی‌ها اسم‌شان را؛ «پایمالی» مناسب‌تر است! #۲۲ 🔰 ویژه ی نخبگان، درکانال میثاق همه چیز را ببینید👇 🇮🇷 🆔https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
سایه‌ی بر سر بلند‌ است مراقب محرومیت خود‌مان باشیم ۴ ح‌ق: پناه برد‌ن به شهد‌ا، نه فرورفتن د‌ر خلسه بل‌که پید‌ا کرد‌ن راه با مد‌د‌ از ستاره‌هایی است که هرچه شب تیره‌تر می‌شود‌، هم نیاز ما به این انوار الهی فزونی می‌گیرد‌، هم نور چشم شهد‌ا بیشتر جلوه می‌کند‌. اگر د‌ر سینما هر فیلمی را به جلوه‌های ویژه‌اش می‌شناسند‌، انقلاب اسلامی و میوه‌ی آن یعنی جمهوری اسلامی نیز هرگز خالی از «جلوه‌ی ویژه» نیستند‌ و حقا که «خون شهید‌» جلوه‌ی ویژه‌ی این نهضت و نظام است. صد‌البته مجاهد‌ جبهه‌ی نبرد‌ تا قبل از شهاد‌تش هم بی‌جلوه نیست ولی همین که خون حاج‌قاسم بر زمین ریخت، موسم جلوه‌های ویژه شروع شد‌... و همه‌ی شهد‌ا همین‌گونه‌اند‌. کسی که به‌هر د‌لیل از قطار رو به حرکت روح‌الله جا بماند‌، خود‌ش را از فیض محروم کرد‌ه و الا کاروان منزل‌به‌منزل جلو می‌رود‌. بزرگ باشی یا کوچک، هیچ فرقی ند‌ارد‌؛ گمان مبر که با توقف تو، خد‌ا چشم منور شهد‌ا را می‌بند‌د‌. بگذار این‌طور بنویسم: ما اهل کوفه هم که باشیم، این‌بار مالک با خونش به یاری علی می‌شتابد‌. خد‌ا وقت ند‌ارد‌! شتاب گرفته د‌ور حواد‌ث! ظهور نزد‌یک است و صد‌رانقلاب متفاوت از صد‌راسلام! زمین باید‌ زمینه‌ساز آمد‌ن امام‌زمان شود‌ و خیلی مجال نیست تا ناز من و تو را بخرند‌! مرد‌ راهی، بسم‌الله! مشکلات همیشه بود‌ه و این را می‌توان از چشم همیشه بید‌ار شهید‌ همین عکس فهمید‌ که د‌ر «الی بیت‌المقد‌س» کار د‌شوار شد‌ و بسی افتاد‌ مشکل‌ها اما خد‌ا از حرمت خون شهید‌، بسی بیشتر پاسد‌اری می‌کند‌. روز د‌هم ارد‌یبهشت ۶۱ بچه‌ها قیچی شد‌ند‌ و شهید‌ پشت شهید‌ لیکن کلید‌ مسجد‌جامع خرم‌شهر د‌ست خد‌ا بود‌ و خونین‌شهر، شهر خد‌ا بود‌. بِبُریم اگر از نهضت و نظام، باز هم خد‌ا تقد‌یر خود‌ را جلو می‌برد‌. به ما که نه، ولی به شهد‌ا و به خون شهد‌ا، چک سفید‌امضا د‌اد‌ه خد‌ا. انقلاب اسلامی به انقلاب مهد‌ی موعود‌ وصل خواهد‌ شد‌ و این خواست خد‌است که با خون شهد‌ای ما جاد‌ه‌ی حضرت منتقم را آب‌یاری کند‌. د‌قت کرد‌ه‌اید‌ اخیرا نگاه شهد‌ا به ما عوض شد‌ه؟! جوری به آد‌م زل می‌زنند‌ انگار زند‌ه‌اند‌! انگار ما مرد‌ه‌ایم و انگار باید‌ برق چشم شهد‌ا را تحمل کنیم! انگار ما مرد‌گان این رنجستانیم و این حرارت نگاه شهید‌ان است که گاهی حیات به ما می‌د‌هد‌. خوش به حال کسانی که د‌ائم از آفتاب بی‌غروب شهد‌ا بهره می‌برند‌ و حیات خود‌ را جاود‌ان می‌کنند‌. ما هر ثانیه د‌ر امتحانیم و راستش خلاصی ند‌اریم از نگاه شهد‌ا. خوب باشیم، خوب نگاه‌مان می‌کنند‌؛ بد‌ باشیم، بد‌ نگاه‌مان می‌کنند‌ ولی د‌ر همه‌حال نگاه‌مان می‌کنند‌! بله! با چشم شهد‌ا طرفیم؛ روز انتخابات اگر با ملاک منیت، انتخاب کنیم... 🔰 میثاق همه چیز را ببینید👇 🇮🇷 🆔https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🛑📢شب گذشته مردم شهر كه در شمالى ترين نقطه كشور قرار دارد واز تاريخى كهن برخوردار است ، براى نخستين بار تمام ساكنين اين شهر بر خانه ها وبالكن ها وخيابانها آمده ونداى اكبر را با دلهاى شكسته وديده هاى اشكبار به سوى سردادند و صحنه ای باشکوه و آخرالزمانی را رقم زدند ودست استغاثه به سوى درگاه الهى دراز نمودند كه مورد رحمت وعفو قرار گرفته ومردم جهان را از اين بيمارى نجات دهد. 🔰 میثاق همه چیز را ببینید👇 🇮🇷 🆔https://eitaa.com/mesagh 🛑📢شماهم این پست راحداقل برای یک نفرارسال فرمائید باتشکر
💚 یه آیه بگو درباره 😊 یک منافق نوشته، در صدر اسلام، خانه ها درب نداشته اصلا! که آتش بزنند و بشکنند و حضرت زهرا شهید شود.. دو روز دیگر خواهند گفت، علی و فاطمه ای هم نبوده! سرطان اصلاحات همان مزدوران ساواک هستند که بعد از انقلاب، کراوات را برداشتند، ریش گذاشتند! اینجا خانه حضرت زهرا و علی است.. پیامبر دستور داد درب همه خانه ها به مسجد النبی بسته شود، جز خانه حضرت علی.. 👆 پیامبر عزیز خدا میدانست روزی درب همین خانه را خواهند شکست و حریم دختر گرامی اش را هتک خواهند کرد.. دوستان عزیز.. بسیاری از اهل تسنن، چنین مسائلی را نمیدانند و اگر بدانند هرگز تایید نمیکنند.. پس اختلاف و تفرقه و هتاکی به آنها ممنوع.. 🔶 برنامه بصورت کاربردی و موضوعی.. 🌸برای دیدن سایر آیات هشتگ روی هشتگ کلیک کنید🌸 از آیه های موضوعی میتوانید برای قوی تر شدن تون در میان کلام و سخن تون استفاده کنید.. تا حکیمانه تر سخن بگوییم 🌸 🌹🌹🔰🔰🔰 https://eitaa.com/mesagh
👊🏼 🚨🚨🚨 🇮🇷🌹✨🇮🇷🌹✨ و باز این بار دست اهانت و توهین به مقدسات از آستین شهرداری خبیث و مغرض تهران بیرون زده شد.... 🚨 شهرداری تهران در توهینی آشکار و اقدامی بیشرمانه، رنگ قرمز پرچم مقدس کشورمان را که نماد خون مطهر شهدا است با طرح هندوانه در معابر شهر به نمایش گذاشته است! و به این بهانهٔ کثیف ، اسم مبارک جل‌جلاله رو حذف کردن!!! @mesagh
هدایت شده از 
کابین کِشتی جهتِ آن را تعیین می‌کند! 🔻ما دلخوشیم به این‌که یک رکعت نمازمان ترک نمی‌شود اما از طریق واقع می‌گردد، نه از راه . «اللهُ وَلیُّ الّذینَ آمَنوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الی النُّور». این، اخراج الهی است. وقتی انسان از ظلمت تهی شد، سراسر نور می‌شود. 🔸 توجه کنیم که کابین کشتی، جهتِ آن را تعیین می‌کند، نه بقیه کشتی. مسافران در حرکت آن، دخیل نیستند. و مسافتی که انسان طی می‌کند، همچنان در کشتی است؛ چه ولایت ، یا ولایت . در واقع دو کشتی است: طاغوتی‌ها نخست مردم را در کشتی خود می‌نشانند، سپس از نور به سمت ظلمت می‌برند. «وَالَّذينَ كَفَروا أَولِياؤُهُمُ الطّاغوتُ يُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» انبیا نیز مردم را می‌نشانند و بعد، از ظلمت به نور می‌برند. 🔺 اگر جهتِ حرکت کسی رو به باشد، است. ، به و نیست؛ «لاتنظروا الی طول رکوع الرَّجُل و سجوده، و لکن انظروا الی حُسن ولایته و صدق حدیثه». که برای حرکت از ظلمت به نور لازم است و با تفاوت دارد، با ولایت تحقق می‌یابد. 👤 📝
✳ کابین کِشتی جهتِ آن را تعیین می‌کند! 🔻ما دلخوشیم به این‌که یک رکعت نمازمان ترک نمی‌شود اما از طریق واقع می‌گردد، نه از راه . «اللهُ وَلیُّ الّذینَ آمَنوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ الی النُّور». این، اخراج الهی است. وقتی انسان از ظلمت تهی شد، سراسر نور می‌شود. 🔸 توجه کنیم که کابین کشتی، جهتِ آن را تعیین می‌کند، نه بقیه کشتی. مسافران در حرکت آن، دخیل نیستند. و مسافتی که انسان طی می‌کند، همچنان در کشتی است؛ چه ولایت ، یا ولایت . در واقع دو کشتی است: طاغوتی‌ها نخست مردم را در کشتی خود می‌نشانند، سپس از نور به سمت ظلمت می‌برند. «وَالَّذينَ كَفَروا أَولِياؤُهُمُ الطّاغوتُ يُخرِجونَهُم مِنَ النّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» انبیا نیز مردم را می‌نشانند و بعد، از ظلمت به نور می‌برند. 🔺 اگر جهتِ حرکت کسی رو به باشد، است. ، به و نیست؛ «لاتنظروا الی طول رکوع الرَّجُل و سجوده، و لکن انظروا الی حُسن ولایته و صدق حدیثه». که برای حرکت از ظلمت به نور لازم است و با تفاوت دارد، با ولایت تحقق می‌یابد. 👤 📝
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه با چه عباراتی را به تصویر می کشد؟ 🔷 (ع) در بخشی از خطبه ۱۸۶ به شرح يكى از يعنى او مى پردازد و در اين زمينه نخست مسئله و را مطرح كرده و مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلَائِقَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ، وَ لَمْ يَسْتَعِنْ عَلَى خَلْقِهَا بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ؛ را بدون همانندى كه از ديگرى گرفته باشد آفريد و در آفرينش آنها از كسى يارى نجست». هنگامى كه به نظر مى افكنيم انواع بى شمارى از را در عالم جانداران و گياهان و جمادات مى بينيم كه هر يك شكل و ساختمان و و جالبى دارد. موجوداتى كه هرگز نداشته و خداوند آنها را از به عرصه وجود آورد و در مسير تكامل پيش فرستاد؛ در حالى كه اگر صنايعى دارند از ديگرى است؛ مثلا روز نخست كسى با دقّت در بال و پر پرندگان و كيفيّت پرواز آنها به فكر ساختن نوعى هواپيماى بسيار ابتدايى افتاد. سپس دانشمندان در زمان هاى بعد يكى پس از ديگرى اختراع پيشين را گرفته و به تكميل آن پرداختند تا در عصر و زمان ما به اوج تكامل خود رسيد. 🔷بر اين اساس، ما يا در اختراعات خود از طبيعت الهام مى گيرند و يا از ديگرى؛ نه كارى بدون سابقه انجام مى دهند و نه كارى بدون كمك گرفتن از ديگران؛ در حالى كه كارهاى آنها محدود است؛ ولى در و در اين همه متنوع و بى شمار، نه نياز به سابقه دارد و نه نياز به كمك. آنگاه به سراغ چهره ديگرى از او رفته و مى فرمايد: «وَ أَنْشَأَ الْاَرْضَ فَأَمْسَكَهَا مِنْ غَيْرِ اِشْتِغَالٍ، وَ أَرْسَاهَا عَلَى غَيْرِ قَرَارٍ، وَ أَقَامَهَا بِغَيْرِ قَوَائِمَ، وَ رَفَعَهَا بِغَيْرِ دَعَائِمَ، وَ حَصَّنَهَا مِنَ الْاَوَدِ [۱] وَ الْاِعْوِجَاجِ، وَ مَنَعَهَا مِنَ التَّهَافُتِ [۲] وَ الْاِنْفِرَاجِ [۳]؛ را آفريد و آن را در جاى خود ثابت نگه داشت، بى آنكه اين كار او را به خود مشغول سازد و در عين حركت و بى قرارى به او ثبات بخشيد. بدون هيچ پايه اى آن را بر پا كرد و بى هيچ ستونى آن را برافراشت و از كژى و اعوجاج نگاه داشت و از سقوط و در هم شكافتن آن جلوگيرى كرد». 🔷امروز اين مطلب براى همه ما مسلم است كه ميليون ها سال است به دور خود و به دور خورشيد در مدار معينى در حركت است و اين حركت سريع به قدرى و آرام است كه ساكنان زمين هرگز آن را احساس نمى كنند و به همين دليل دانشمندان پيشين كره زمين را مركز عالَم و ثابت مى دانستند. امروز ما مى دانيم كه قرار گرفتن در فاصله معينى از خورشيد و در وضعى كاملا يكنواخت و آرام، نتيجه و است. بر اين اساس نيروى جاذبه هر دو جسم، يكديگر را به نسبت مستقيم جرم ها و به نسبت معكوس مجذور فاصله ها جذب مى كنند. اين نيرو سبب مى شود كره خاكى ما به سرعت به سوى خورشيد پيش رود و مجذوب آن شود و تبديل به دود و بخار گردد، از سوى ديگر حركت دورانى بر گِرد يك مركز سبب فرار آن جسم از مركز مى شود كه آن را نيروى گريز از مركز مى نامند و هر قدر حركت سريع تر باشد نيروى گريز از مركز بيشتر است، لذا هنگامى كه قلاب سنگ را به دور دست به طور سريع به گردش در مى آورند ناگهان آن را رها مى كنند به شدت به نقطه دور پرتاب مى شود. 🔷حال براى اينكه ميليون ها سال در مدار خود به صورت يكنواخت گردش كند تنها راه اين است كه نيروى جاذبه كه تناسب با جسم زمين و خورشيد دارد با نيروى دافعه كه بر اثر حركت و گريز از مركز حاصل مى شود كاملا مساوى باشد؛ حتى اگر كمى فاصله زيادتر و يا كمتر گردد و يا كمى حركت كندتر و يا سريع تر شود اين معادله دقيق بر هم مى خورد و زمين در فضا سرگردان مى شود و يا به سوى خورشيد رفته و جذب مى گردد. اين چه است كه ميليون ها سال زمينِ با اين عظمت را در عين حركت هاى متعدّد، ثابت نگه داشته، بى آنكه پايه اى بخواهد و يا ستونى داشته باشد و يا اينكه با گذشت اين همه زمان شكافى بردارد و اجزاى آن در هم بريزد؛ آيا جز مى تواند چنين برنامه اى براى زمين تنظيم كند؟ پی نوشت: [۱] «اَوَد» به معناى فشار و سنگينى است كه گاه موجب كجى و اعوجاج مى شود. [۲] «تهافت» يعنى فرو ريختن و خرد شدن. [۳] «انفراج» به معناى شكاف برداشتن است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۲۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
⭕️امام علی (ع) در خطبه ۱۰۸ در باب توحید با چه براهینی به اثبات خداوند می‌پردازد؟ 🔹 (ع) در آغاز خطبه ۱۰۸ «نهج البلاغه»، به سراغ حمد و ستايش پروردگار و ذكر جمال و جلال او و براهين ذات مقدّسش مى رود. در عباراتى كوتاه و زيبا و دلنشين، به اشاره مى كند. نخست مى فرمايد: «الْحَمْدُللهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ؛ ستايش مخصوص خداوندى است كه با خود، بر انسان ها تجلى كرده است!». و اين، در واقع اشاره به است كه در جاى جاى آمده است. گاه دست انسان را مى گيرد و به آسمان ها مى برد و سيّارات و ثوابت و كهكشان هاى با عظمت را به او نشان مى دهد و گاه به اعماق اتم مى كشاند و ساختمان شگفت انگيز آن را به انسان ارائه مى دهد. گاه عجايب خلقت پرندگان، گاه شگفتى هاى جهانِ حيوانات و جانداران، گاه اسرار آفرينش نباتات، گاه عجايب اعماق درياها. آرى، به وسيله ، را به خلقش نشان داده است و اين، داستان عجيب و طولانى دارد كه هرگز تمام نمى شود. 🔹از يك سو، هر قدر در بينديشيم، به جايى نمى رسيم و از سويى ديگر، در آنها و حاكم بر آنها. از تفسير بالا روشن شد كه خلق در «لِخَلْقِهِ» اشاره به انسان ها است و در «بِخَلْقِهِ» اشاره به تمامى مخلوقات است. يكى خاص، و ديگرى عام است. سپس در ادامه اين سخن، اشاره به مى كند و مى فرمايد: «وَ الظَّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ؛ خداوندى كه با و دليل خود، بر قلب بندگان آشكار شده است!». چه حجّتى از اين بالاتر كه وقتى انسان به قلب و روح خود باز مى گردد، بانگ توحيد و را از هر گوشه آن مى شنود و به همين دليل، هر قدر شياطين در انكار ذات پاكش بكوشند و براى منحرف ساختن بندگان تلاش كنند، هنگامى كه فشارها برچيده شد، و ابرهاى ظلمانى وساوس شيطانى كنار رود، تجلّى مى كند و باز انسان به سوى خدا بر مى گردد. 🔹در سومين جمله، اشاره به دليل سومى مى كند كه مى توان آن را نام نهاد. مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَيْرِ رَوِيَّةٍ، إِذْ كَانَتِ الرَّوِيَّاتُ لاَ تَلِيقُ إِلَّا بِذوِي الضَّمَائِرِ [۱]، وَ لَيْسَ بِذِي ضَمِيرٍ فِي نَفْسِهِ؛ را بدون نياز به فكر و انديشه آفريد؛ چرا كه انديشه مخصوص كسانى است كه داراى روح و ضمير باطن هستند و او چنين نيست!)». مى دانيم تمام مصنوعات انسانى بازگشت به تفكّر و برنامه ريزى و نقشه كشى هاى قبلى مى كند و اين تفكّر و برنامه ريزى نيز بازگشت به مخلوقات و مصنوعات جهان آفرينش دارد. يعنى هر چه انسان مى سازد، شبيه و مانندى براى آن در جهان خلقت ديده؛ و گاه اَشكال مخلوقات گوناگون را به هم تركيب مى كند و از آن چيزى درست مى كند؛ صنعت كشتى را از مرغان دريايى، و هواپيما را از خلقت پرندگان، و مراكب ديگر را از مراكب صحرايى آموخته است. بنابراين، اوّلا در مصنوعات خود نياز به انديشه و تفكّر دارد و ثانياً نياز به پيروى و تقليد و الگو گرفتن از موجودات اطراف خويش. 🔹آن كس كه تمام افعالش است، نه انديشه اى لازم دارد و نه الگويى، تنها . امروز ثابت شده است كه تنها در روى كره زمين ميليونها نوع گياه و حيوان و حشره وجود دارد كه هنوز بسيارى از آنها كه در اعماق درياها و يا در قلب جنگلها و يا درون كويرهاى دوردست و يا مناطق قطبى زندگى مى كنند، براى انسان كشف نشده است؛ آفريده هايى با شگفتى هاى حيرت انگيز و طرز زندگى كاملا متفاوت و ساختمان و تركيب بندى بسيار حساب شده. تمام اينها، است و ابداع او يكى از دلايل وجود و علم و قدرت است. گذشته از همه اينها، مصنوعات بشرى با گذشت قرنها و استفاده كردن از تجربه هاى ديگران تكامل مى يابد؛ در حالى كه چنين نيست و اگر روند تكاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گيرد، نه با تجربه جديد. پی نوشت: [۱] «ضمائر» جمع «ضمير» از مادّه «ضمور» (بر وزن قبول) گرفته شده، كه در اصل به معناى لاغر و باريك شدن است و از آنجا كه اسرار درون انسان نيز باريك و دقيق است، واژه ضمير به باطن انسان اطلاق شده است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۵۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از 
🔴 نويد محمدزاده از حضور خود در آشوب های برنامه ریزی شده برای فردا (شنبه) خبر داده 🔹‏او خطاب به دنیا راد که پس از انتشار عکس بدون حجابش در یک قهوه خانه بازداشت شد، نوشت: «همکار عزیزم شنبه تو را می‌بینم. این مدت به همه گروه سخت گذشت» ✍️پ.ن. یکی یکی مهره های خود را به میدان می آورد. همان هستند که در خط مقدم دشمنی با و ولی اش حضرت (عج) ایستاده اند 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏
هدایت شده از 
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خدا و نظم جهان (بخش دوم) 🔸برهان نظم چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال می‌شود؟ 💠تعریف نظم 🔹برای روشن تر شدن موضوع ابتدا باید تعریف را بررسی و سپس دلالتش بر وجود خدا را کاوید. آیت الله سبحانى در تعریف نظم آورده اند: «نظم عبارت است از نوعى پیوند و همکارى بین اجزاى یک مجموعه، در راستاى تحقق هدفى معین، به گونه اى که هر جزئى از اجزاء، مکمل دیگرى بوده و فقدان هر جزء موجب می شود که مجموعه اثر مطلوب و هدف مورد نظر را فاقد باشد». [جعفر سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۳] ایشان همچنین آورده است: «واقعیت در یک پدیده طبیعى، جز این نیست که اجزاى مختلفى از نظر کیفیت و کمیت دور هم گرد آیند، تا در پرتو همکارى اجزاى آن، هدف مشخص تحقق یابد». [همان] واکاوى مفهوم نظم و تعاریف آن نشان می دهد که در گرو چند رکن اساسى است: ۱) وجود اشیاء یا اجزاى مختلف با کمیت و کیفیت مناسب؛ ۲) چینش، آرایش و ترتیب ویژه بین آنها؛ ۳) وجود عامل ربط دهنده و برقرار کننده پیوند خاص بین آنها؛ ۴) وجود هدفى معین؛ ۵) تأثیر نسبى هر یک از اجزاء در تحقق هدف و وابستگى تحقق هدف به اجتماع آنها. 💠تقریر برهان 🔹بر اساس آنچه گذشت و دو رکن اساسی است. در این نگرش، یک واحد نظام‌مند و هدفدار است. استاد مطهرى در این باره آورده است: « ...نوعى هماهنگى در هدف در میان اجزاى جهان مشاهده می شود؛ مثلاً در قسمتى از جهان که ما زندگى می کنیم، اوضاع و احوال نشان می دهد که زمین، گازهاى مجاور آن، آب هاى آن، گیاه ها، حیوانات، ماه که به دور زمین می گردد، خورشید که زمین به دور آن می گردد، با یکدیگر نوعى هماهنگى و انطباق دارند و مجموعاً هدف یا هدف هایى مشخص را تأمین می کنند». [طباطبایى، محمد حسین (علامه) و مطهرى، مرتضى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج ۵، ص ۹۲، پاورقى] 🔹مقدمه دیگر برهان نظم این است که هر مجموعه منظمى، معلول علتى آگاه، حکیم و دلیل بر وجود ناظمى با شعور، مدبر و هدف‌دار است؛ به عبارت دیگر گزینش اشیاء یا اجزاى مختلف، با کمیت و کیفیت مناسب، ایجاد ترتیب و آرایش و پیوند مناسب بین آنها در راستاى تأمین هدفى معین، عین تدبیر است و استناد آن به غیرفاعل هوشمند چیزى جز تصادف گروى و یا تناقض گویى نیست. نتیجه آنکه با و هدف‌دار امرى قطعى و انکارناپذیر است. آیت الله سبحانى در تلازم منطقى نظم و شعور می نویسد: «عقل و خرد به روشنى درک می کند که یک نوع رابطه منطقى میان نظم و دخالت عقل و یا هماهنگى و آگاهى و نیز هدفدارى و شعور وجود دارد، و هرگز معقول نیست که بخش نخست از هر یک از این سه معادله بدون دومى پدید آید». [جعفر سبحانى، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۵و۷۶] 🔹ایشان راز چنین تلازمى را وجود فرایند محاسبه و اندازه گیرى کمى و کیفى در جهت ایجاد تناسب و هماهنگى بین پدیده ها دانسته که بدون آن نظم از اساس منتفى است. محاسبه و اندازه گیرى نیز به هیچ روى از عنصر ناآگاه ساخته نیست. «به دیگر سخن، و خرد، در هر پدیده منظمى سه عنصر را لمس می کند: ۱) برنامه ریزى. ۲) سازماندهى. ۳) هدف‌دارى. از طرف دیگر عینیت بخشیدن به هر یک از این سه عنصر، به محاسبه و اندازه گیرى و انتخاب اجزاى پدیده ها از نظر کمیت و کیفیت و بینش صحیح و هماهنگ نیاز دارد، به گونه اى که اگر یکى از این عملیات درست انجام نگیرد، نظم دچار خلل می گردد، ماهیت چنین عملیاتى جدا از علم و آگاهى نیست و هرگز نمی توان چنین عملیاتى را از طریق عامل ناآگاه که درست نقطه مقابل این نوع عملیات است تفسیر کرد». [همان، ص ۷۶]. به گفته نیوتون: "این زیباترین سیستم خورشید و سیّارات و ستارگان تنها می تواند از تدبیر و حاکمیت یک موجود دانا و توانا نتیجه شود". ... 📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی منبع؛ پرسمان @mesagh
هدایت شده از 
🍃 ح ق : آدم با شعار باکلاس انقلاب می‌کند، نه با سبزی‌پلو با ماهی. ننه‌ی سپاهی پنج تا پسر داشت که اولی در فتح‌المبین به شهادت رسید، دومی در آزادسازی خرم‌شهر، سومی در والفجر مقدماتی، چهارمی در شرهانی و پنجمی هم در کربلای پنج. گفت سبزی‌پلو با ماهی؛ عجب توله‌ی شاهی. ح‌ق: عهد مردم ایران با امام خمینی در آسمان‌ها بسته شده بود؛ هیچ نیازی به سیرک وکالت نبود. وای بر مردمی که شعار مرگ بر دیکتاتور سر می‌دهند و دم از آزادی می‌زنند؛ آن‌وقت به من گیر می‌دهند که چرا به خمینی می‌گویی امام. می‌بینی طرف در بیوی پیجش نوشته برانداز و از قضا صدها پست علیه جمهوری اسلامی گذاشته؛ اما چون حاضر نشده به اسکل‌ترین اسپرم‌های محمدرضا وکالت بدهد، مدام توسط انقلاب‌اولی‌ها فحش می‌خورد. خیلی هنر می‌خواهد که تو هنوز انقلاب کذایی‌ات به پیروزی نرسیده، تبدیل شوی به دیکتاتور. تا آن‌جایی که ما تاریخ خوانده‌ایم، انقلابی‌ها معمولاً بعد از رسیدن به قدرت دچار اختلاف می‌شوند؛ این‌جا ولی برانداز چشم دیدن برانداز را ندارد. دعوت می‌کنم همه‌ی براندازها را به وحدت حول محور براندازی نفس؛ براندازی جمهوری اسلامی پیش‌کش. شما آدم براندازی نیستید؛چون اساساً آدم نیستید. آدم با شعار باکلاس انقلاب می‌کند، نه با سبزی‌پلو با ماهی. ننه‌ی سپاهی پنج تا پسر داشت که اولی در فتح‌المبین به شهادت رسید، دومی در آزادسازی خرم‌شهر، سومی در والفجر مقدماتی، چهارمی در شرهانی و پنجمی هم در کربلای پنج. گفت سبزی‌پلو با ماهی؛ عجب توله‌ی شاهی. ربع پهلوی اول زنش را جمع کند و بعد از اجماع و اجتماع اپوزیسیون سخن بگوید. به جمهوری اسلامی حتماً نقد وارد است اما نه از حنجره‌ی سعودی‌نشنال. چه چیزی مضحک‌تر از این‌که با شعار زن، زندگی، آزادی برسی به اندرونی خانه‌ی عبدالحمید؟ خیال‌تان تخت که در دکان این مولوی هیچ شمسی پیدا نمی‌شود! انقلاب خمینی گرفت؛ چون چشم زیبای روح‌الله به الله بود، نه به جیب گشاد آل سعود. مولوی عبدالحمید کاریکاتور خمینی هم نیست. آدم خنده‌اش می‌گیرد که نماینده‌ی طالبان در ایران، درباره‌ی آزادی زنان خطبه می‌خواند. در وطن‌دوستی و ایران‌خواهی امام خمینی همین بس که حتی با وجود روزهایی چون نیمه‌ی خرداد چهل و دو یا هفده شهریور پنجاه و هفت، هرگز از هیچ نهاد بین‌المللی نخواست که ارتش شاه را ارتشی تروریستی معرفی کند. اتفاقاً هنر خمینی آن‌جا بود که از ارتش شاه هم برای خودش یارگیری می‌کرد. آری! خمینی خدای انقلاب بود. الهه‌ای به نام نامی روح‌الله که جز همه را می‌دید و وقتی که می‌خواست برای نماز قامت ببندد، همه‌ی هستی را می‌گذاشت پشت دست‌هایش تا فقط را ببیند و فقط خدا را بپرستد. من هم‌چنان که برای نقد نظام، از سوپرانقلابی‌ها اجازه نمی‌گیرم، برای نوشتن هم‌چین متنی هم نیازی نمی‌بینم که از سوپرضدانقلاب‌ها اذن بگیرم. خمینی برای من همان امام سرود «خمینی ای امام» است.../ حسین قدیانی پرچم بالاست🇮🇷✌️
هدایت شده از 
🛑📢امام علی (علیه السلام) بزرگی و عظمت خداوند را چگونه بیان می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۵ «نهج البلاغه» مى فرمايد: «لَيْسَ بِذِی كِبَرٍ اِمْتَدَّتْ بِهِ النِّهَايَاتُ فَكَبَّرَتْهُ تَجْسِيماً، وَ لَا بِذِی عِظَمٍ تَنَاهَتْ بِهِ الْغَايَاتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسِيداً؛ بَلْ كَبُرَ شَأْناً، وَ عَظُمَ سُلْطَاناً؛ [او بزرگ است] اما نه به اين معنا كه حد و مرز جسمش طولانى است، [او با عظمت است] اما نه به اين معنا كه ابعاد جسمانى فوق العاده بزرگ دارد؛ بلكه شأن و مقامش بزرگ و والاست و سلطه اش با عظمت!». اشاره به اينكه وقتى مى گوييم الله اكبر (خداوند از همه چيز بزرگتر است) گاه به ذهن افراد ناآگاه چنين مى آيد كه ابعاد وجودى او شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پر كرده است، و هنگامى كه مى گوييم خداوند عظمت دارد فكر مى كنند نسبت به موجودات ديگر مانند كوه ها و درياها و آسمان ها چنين است؛ در حالى كه بزرگى و عظمت خدا جنبه جسمانى ندارد، بلكه عظمت و بزرگى معنوى است؛ 🔹زيرا اگر او داراى جسم بزرگى بود حتماً اجزايى داشت و نهايتى و زمان و مكانى، حال آنكه از همه اينها برتر و بالاتر است؛ و چه زيبا فرمود امام صادق (عليه السلام) آنجا كه شخصى در حضورش گفت: اَللهُ اَكْبَر؛ حضرت از او پرسيد: خدا از چه چيز بزرگتر است؟ عرض كرد: «مِنْ كُلِّ شَىْءٍ»؛ (از همه چيز). امام (عليه السلام) فرمود: در اين صورت خدا را محدود [به زمان و مكان] ساختى. آن مرد عرض كرد: پس چه بگويم؟ فرمود: «بگو: «اَللهُ اَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ؛ [۱] خداوند برتر از آن است كه به وصف درآيد». اشاره به اينكه ما هر وصفى براى او قائل شويم در نهايت از اوصاف مخلوقات است؛ زيرا در فكر ما بيش از اين نمى گنجد، بنابراين او برتر از همه اين اوصاف است. نيز مى گويد: «سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يَصِفُونَ - إِلَّا عِبَادَ اللهِ الْمُخْلَصِينَ؛ [صافات، ۱۵۹ و ۱۶۰] منزه است خداوند از آنچه توصيف مى كنند - مگر بندگان مخلص خدا [كه او را به آنچه شايسته است وصف مى كنند]». پی نوشت‌؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۱، ص ۱۱۷ 📕پيام امام امير المؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از 
🛑📢اهمیت «بسم الله الرحمن الرحیم» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ 🔹در روايات اسلامى به قدرى به «بسم الله الرحمن الرحیم» اهميّت داده شده است كه آن را چيزى هم رديف «اسم اعظم الهى» معرفى مى كند. چنان كه در حديثى از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: «بسم الله الرحمن الرحيم به اسم اعظم خدا نزديكتر است از مردمك چشم به سفيدى آن». [۱] در حديث ديگرى از امام رضا (ع) آمده است: «از سياهى چشم به سفيدى آن نزديكتر است». [۲] اهميّت شروع به «بسم الله» تا آن حد است كه از بعضى روايات استفاده مى شود كه در صورت ترك آن ممكن است انسان مشمول مجازات هاى الهى گردد؛ چنانكه در حديثى مى خوانيم: عبدالله بن يحيى وارد مجلس امام على (ع) شد و در برابر او تختى بود؛ حضرت دستور فرمود: روى آن بنشيند. ناگهان تخت واژگون شد و او به زمين افتاد و سرش شكست و خون جارى شد. 🔹حضرت دستور داد آب آوردند و خون را شستند، سپس فرمود: «نزديك بيا»، بعد دست مبارك را بر آن گذاشت نخست احساس درد شديدى كرد، و بعد شفا يافت! سپس فرمود: «شكر خدايى را كه گناهان شيعيان ما را در دنيا با حوادث ناگوارى كه براى آنها پيش مى آيد مى شويد و پاك مى كند!». عبدالله عرض كرد: اى اميرمؤمنان! مرا آگاه كرديد؛ اگر بفرماييد من چه گناهى مرتكب شده ام كه اين حادثه ناگوار برايم پيش آمد تا ديگر تكرار نكنم خوشوقت مى شوم. فرمود: «هنگامى كه نشستى «بسم الله الرحمن الرحيم» نگفتى، مگر نمى دانى رسول خدا (ص) از ذات پاك پروردگار براى من چنين نقل فرموده: هركار با اهميّتى كه بسم الله در آن گفته نشود نافرجام و بى عاقبت است». عبدالله گفت: «فدايت شوم من بعد از اين هرگز آن را ترك نمى كنم». امام (ع) فرمود: «در اين صورت بهره مند و سعادتمند خواهى شد». [۳] 🔹ولى مى دانيم اسم اعظم يا «بسم الله» كه فوق العاده به آن نزديك است تنها الفاظى نيست كه بر زبان جارى شود؛ و چنين نيست كه فقط با تلفظ به آنها مشكلات حل گردد، درهاى خيرات و بركات گشوده شود و نابسامانى ها سامان يابد؛ بلكه تخلّق به آنها شرط است. يعنى بايد مفهوم «بسم الله» در روح و جان انسان پياده شود، به هنگامى كه اين جمله را بر زبان جارى مى كند تمام وجود خويش را در پناه خدا ببيند و از ذات پاك اش با تمام هستى خويش مدد طلبد. اين نكته نيز قابل توجّه است كه نه تنها در گفتن كه در نوشتن نيز تأكيد شده است با نام خدا شروع كنند؛ همان گونه كه در نامه سليمان نبی (ع) به بلقيس آمده. در حديثى از امام صادق (ع) مى خوانيم كه فرمود: «بسم الله را ترك مكن ولو يك شعر بنويسى»؛ [۴] سپس افزود: «قبل از اسلام نامه هاى خود را با جمله «بِسمِكَ اللّهُمَّ» آغاز مى كردند، هنگامى كه آيه «إنَّهُ مِن سُلَيمان و إنَّه بسمِ الله الرّحمنِ الرّحيم» نال شد، نامه هاى خود را با «بسم الله» آغاز كردند». 🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه امام هادى (ع) به يكى از كارگزاران خود مسائل متعدّدى را خاطر نشان ساخت. بعد به او فرمود: «حال بگو ببينم چه مى گويى؟» او نتوانست آنچه را شنيده بود تكرار كند. امام دوات را پيش كشيد و نوشت «بسم الله الرحمن الرحيم ان شاء الله به خاطر داشته باش كه همه كارها به دست خدا است...». او مى گويد: من اين ماجرا را كه ديدم تبسّم كردم. حضرت فرمود: «چرا تبسّم كردى؟» عرض كردم: خير است. فرمود: «توضيح بده» گفتم: فدايت شوم اين كار شما مرا به ياد حديثى كه يكى از اصحاب از جدّت على بن موسى الرضا (ع) نقل كرد، انداخت. او هنگامى كه دستور براى انجام كارى مى داد؛ مى نوشت: «بسم الله الرحمن الرحيم به خاطر داشته باش ان شاء الله...» سپس مطالب مورد نياز را مى نوشت، لذا تبسّم كردم. امام (ع) به من فرمود: «اگر بگويم ترك كننده بسم الله مانند ترك كننده نماز است راست گفته ام». [۵] 🔹اهميّت «بسم الله» تا آن اندازه است كه در حديثى از پيغمبر اكرم (ص) مى خوانيم:  «هنگامى كه معلم به كودك بگويد: بسم الله الرحمن الرحيم ـ و او تكرار كند ـ خداوند فرمان آزادى از دوزخ براى كودك و پدر و مادرش و معلّم مى نويسد». [۶] اين سخن را با گفتارى كه در ميان جمعى از مفسّران مشهور است پايان مى دهيم: معانى تمام كتب آسمانى در قرآن جمع است؛ و معانى تمام قرآن در سوره حمد و معانى تمام سوره حمد در بسم الله و معناى بسم الله در همان باء جمع است! [۷] تمركز مفاهيم قرآن و كتب آسمانى در «باء» «بسم الله» ممكن است از اين جهت باشد كه تمام مخلوقات در عالم آفرينش و تمام تعليمات در عالم تشريع، همه با استمداد از ذات پاك خدا تحقّق مى يابد چرا كه علة العلل در تمام عوالم او است، و مى دانيم «باء» «بسم الله» براى استعانت و يارى جستن از خدا است و اين مطلبى است شايان دقت و تأمل. • پی نوشت‌ها در منبع موجود است منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از 
🛑📢نور بودن خدا 💠«خدا نور است» یعنی چه؟ چرا خدا به نور تشبیه شده است؟ 1⃣«یکی از اسماء خداوند متعال نور است»، لکن منظور از «نور»، همین نور حسّی شناخته شده نیست؛ لذا در برخی روایات و ادعیه برای جلوگیری از این پندار آمده است: « ... یا نُورَ النُّورِ یا مُنَوِّرَ النُّورِ یا خَالِقَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ النُّورِ یا مُقَدِّرَ النُّورِ یا نُورَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً قَبْلَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً بَعْدَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً فَوْقَ کلِّ نُورٍ یا نُوراً لَیسَ کمِثْلِهِ نُورٌ». [بحارالأنوار، ج۹۱، ص۳۹۰] (ای نورِ نور، ای روشن کننده ی نور، ای خالق نور، ای تدبیر کننده ی نور، ای تقدیر کننده ی نور، ای نور هر نوری، ای نوری که قبل از هر نوری است، ای نوری که بعد از هر نوری است، ای نوری که فوق هر نوری است، ای نوری که همانند او نوری نیست) 2⃣«نور» اسمی است برای هر حقیقتی که خود به خود ظاهر بوده، موجب ظهور دیگر امور نیز می شود. نور حسّی را نور می گویند، چون به خودی خود ظاهر است، و ظاهر شدن دیگر اشیاء مادّی نیز به واسطه ی آن می باشد. خداوند را هم نور می گویند، چون وجود او قائم به ذات خود بوده برای ظهور، محتاج هیچ موجودی نیست، و هرچه غیر اوست برای ظاهر شدن در عرصه ی وجود محتاج او هستند؛ حتّی خود نور حسّی نیز برای موجود شدن و خروج از ظلمت عدم، نیازمند اوست؛ لذا او نور نور و منوّر نور، مدبّر نور و مقدّر نور است. 3⃣از حقیقت وجود نیز تعبیر به نور می شود، چون وجود عین ظهور و بودن است، و تمام موجودات به واسطه ی وجود موجود می شوند؛ و حقیقت وجود، که همان وجودِ صرف، محض و خالص باشد، همانا خداوند متعال است. لذا نمی توان گفت خدا را چه کسی به وجود آورده است؟ چون موجودی که عین وجود باشد، بی نیاز از وجود دهنده است؛ چرا که معنی ندارد پرسیده شود: چه کسی به وجود، وجود داد؟ امّا چون انسان بودن و درخت بودن و فرشته بودن و... عین وجود بودن نیستند، لذا محتاج به وجود دهنده اند. اگر این امور عین وجود بودند در آن صورت همانند خدا همواره باید می بودند؛ چون وجود محض در مقابل عدم بوده، عدم را بر نمی تابد. منبع: پرسمان
هدایت شده از 
🛑📢امام علی (ع) در خطبه ۱۸۶ نهج البلاغه با چه عباراتی قدرت خداوند را به تصویر می کشد؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه ۱۸۶ به شرح يكى از صفات مهم خداوند يعنى قدرت بارز او مى پردازد و در اين زمينه نخست مسئله ابداع و آفرينش بى سابقه را مطرح كرده و مى فرمايد: «خَلَقَ الْخَلَائِقَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ خَلَا مِنْ غَيْرِهِ، وَ لَمْ يَسْتَعِنْ عَلَى خَلْقِهَا بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ؛ را بدون همانندى كه از ديگرى گرفته باشد آفريد و در آفرينش آنها از كسى يارى نجست». هنگامى كه به جهان خلقت نظر مى افكنيم انواع بی‌شمارى از مخلوقات را در عالم جانداران و گياهان و جمادات مى بينيم كه هر يك شكل و ساختمان بديع و آفرينش ويژه و جالبى دارند. موجوداتى كه هرگز سابقه نداشته و خداوند آنها را از كتم عدم به عرصه وجود آورد و در مسير تكامل پيش فرستاد؛ در حالى كه اگر انسانها صنايعى دارند اقتباس از ديگرى است؛ مثلا روز نخست كسى با دقّت در بال و پر پرندگان و كيفيّت پرواز آنها به فكر ساختن نوعى هواپيماى بسيار ابتدايى افتاد. سپس دانشمندان در زمان هاى بعد يكى پس از ديگرى اختراع پيشين را گرفته و به تكميل آن پرداختند تا در عصر و زمان ما به اوج تكامل خود رسيد. 🔹بر اين اساس، مخترعان ما يا در اختراعات خود از طبيعت الهام مى گيرند و يا از ديگرى؛ نه كارى بدون سابقه انجام مى دهند و نه كارى بدون كمك گرفتن از ديگران؛ در حالى كه كارهاى آنها محدود است؛ ولى خداوند در پهنه آفرينش و در ايجاد اين همه مخلوقات متنوع و بى شمار، نه نياز به سابقه دارد و نه نياز به كمك. آنگاه به سراغ چهره ديگرى از قدرت بى پايان او رفته و مى فرمايد: «وَ أَنْشَأَ الْاَرْضَ فَأَمْسَكَهَا مِنْ غَيْرِ اِشْتِغَالٍ، وَ أَرْسَاهَا عَلَى غَيْرِ قَرَارٍ، وَ أَقَامَهَا بِغَيْرِ قَوَائِمَ، وَ رَفَعَهَا بِغَيْرِ دَعَائِمَ، وَ حَصَّنَهَا مِنَ الْاَوَدِ [۱] وَ الْاِعْوِجَاجِ، وَ مَنَعَهَا مِنَ التَّهَافُتِ [۲] وَ الْاِنْفِرَاجِ [۳]؛ خداوند زمين را آفريد و آن را در جاى خود ثابت نگه داشت، بى آنكه اين كار او را به خود مشغول سازد و در عين حركت و بى قرارى به او ثبات بخشيد. بدون هيچ پايه اى آن را بر پا كرد و بى هيچ ستونى آن را برافراشت و از كژى و اعوجاج نگاه داشت و از سقوط و در هم شكافتن آن جلوگيرى كرد». 🔹امروز اين مطلب براى همه ما مسلم است كه ميليون ها سال است كره زمين به دور خود و به دور خورشيد در مدار معينى در حركت است و اين حركت سريع به قدرى منظم و آرام است كه ساكنان زمين هرگز آن را احساس نمى كنند و به همين دليل دانشمندان پيشين كره زمين را مركز عالَم و ثابت مى دانستند. امروز ما مى دانيم كه قرار گرفتن زمين در فاصله معينى از خورشيد و در وضعى كاملا يكنواخت و آرام، نتيجه تعادل‌ دقيق‌ قوه‌ جاذبه و دافعه است. بر اين اساس نيروى جاذبه هر دو جسم، يكديگر را به نسبت مستقيم جرم ها و به نسبت معكوس مجذور فاصله ها جذب مى كنند. اين نيرو سبب مى شود كره خاكى ما به سرعت به سوى خورشيد پيش رود و مجذوب آن شود و تبديل به دود و بخار گردد، از سوى ديگر حركت دورانى بر گِرد يك مركز سبب فرار آن جسم از مركز مى شود كه آن را نيروى گريز از مركز مى نامند و هر قدر حركت سريع تر باشد نيروى گريز از مركز بيشتر است، لذا هنگامى كه قلاب سنگ را به دور دست به طور سريع به گردش در مى آورند ناگهان آن را رها مى كنند به شدت به نقطه دور پرتاب مى شود. 🔹حال براى اينكه زمين ميليون ها سال در مدار خود به صورت يكنواخت گردش كند تنها راه اين است كه نيروى جاذبه كه تناسب با جسم زمين و خورشيد دارد، با نيروى دافعه كه بر اثر حركت و گريز از مركز حاصل مى شود كاملا مساوى باشد؛ حتى اگر كمى فاصله زيادتر و يا كمتر گردد و يا كمى حركت كندتر و يا سريع تر شود اين معادله دقيق بر هم مى خورد و زمين در فضا سرگردان مى شود و يا به سوى خورشيد رفته و جذب مى گردد. اين چه قدرتى است كه ميليون ها سال زمينِ با اين عظمت را در عين حركت هاى متعدّد، ثابت نگه داشته، بى آنكه پايه اى بخواهد و يا ستونى داشته باشد و يا اينكه با گذشت اين همه زمان شكافى بردارد و اجزاى آن در هم بريزد؛ آيا جز قدرت عظيم پروردگار مى تواند چنين برنامه اى براى زمين تنظيم كند؟ پی نوشت‌ها؛ [۱] «اَوَد» به معناى فشار و سنگينى است كه گاه موجب كجى و اعوجاج مى شود. [۲] «تهافت» يعنى فرو ريختن و خرد شدن. [۳] «انفراج» به معناى شكاف برداشتن است. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۲۲۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از 
🛑📢از ديدگاه امام علی (عليه السلام) «اراده الهی» به چه صورت محققّ می شود؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۶ مى فرمايد: «يَقُولُ لِمَنْ أَرَادَ كَوْنَهُ: (كُنْ فَيَكُونُ) [۱]، لَا بِصَوْتٍ يَقْرَعُ، وَ لَا بِنِدَاءٍ يُسْمَعُ؛ وَ إِنَّمَا كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ أَنْشَأَهُ وَ مَثَّلَهُ، لَمْ يَكُنْ مِنْ قَبْلِ ذلِكَ كَائِناً، وَ لَوْ كَانَ قَدِيماً لَكَانَ إِلهاً ثَانِياً». (هر گاه اراده چيزى كند، مى گويد: موجود باش و بلادرنگ موجود مى شود، نه به اين معنا كه صدايى از او در گوش ها بنشيند يا فريادى شنيده شود، بلكه سخن خداوند همان كارى است كه ايجاد مى كند و صورت مى بخشد و پيش از آن چيزى وجود نداشته و اگر پيش از آن چيزى از ازل وجود داشت خدا معبود دوم بود). 🔹مقصود حضرت از اين سخن اين است كه جمله «كُنْ فَيَكُونُ» كه در آيات قرآن مجيد آمده به معناى فرمانى لفظى، مانند فرمان رؤسا و پادشاهان به زيردستان خود نيست كه الفاظى بر زبان مى رانند و در گوش مخاطبين مى نشيند و گاه كه اصرار بر چيزى دارند فرياد مى كشند كه تا فاصله زيادى فريادشان شنيده مى شود، بلكه همان او، و به تعبير ديگر فعل است، تا اراده چيزى كند (اراده نيز به معناى علم به نظام اصلح است) بى درنگ موجود مى شود، اگر اراده كند كائنات در يك لحظه موجود شوند، در همان يك لحظه آسمان و زمين و ستارگان و كهكشان ها ايجاد مى شوند و اگر اراده كند به طور تدريجى در هزار سال يا ميليون ها سال به وجود آيند بى كم و كاست همان خواهد شد. در ضمن، كه همان است بر اساس شبيه سازى قبلى هرگز نبوده است؛ زيرا اگر چنين باشد مفهوم آن تعدّد وجود ازلى و تعدّد خداوند و معبود خواهد بود و همان گونه كه در بحث هاى توحيدى آمده تعدّد در اين مورد محال است؛ زيرا وجود نامتناهى و نامحدود از هر جهت، تعدّد نمى پذيرد. پی نوشت‌؛ [۱] سوره بقره، آيه ۱۱۷ 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۷، ص ۲۱۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از 
🔻 یعنی خروج از و ورود به ولایت الله 🔹️اگر یک جایی وجود ما و هستی ما و همه‌ی نیروها و نشاط‌های ما تحت فرمان نبود، بلکه تحت فرمان و شیطانی بود، ما این است که ما خودمان را از قیدوبند ولایت رها کنیم و نجات بدهیم و آزاد کنیم و برویم تحت سایه‌ی پرمیمنت ولایت . 🔹️خارج‌شدن از آن ظالم و وارد شدن به آن ولایت عادل، اسمش است. «طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» 📖 صفحه ۴۹۲ 🔵صدای انقلاب را از اینجا بشنوید ‍‌ ‎‌‌‌‎
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کشیش سابق مسیحی ساموئل شراپشایر در سال 2011 به جده سفر کرد تا به عنوان ویراستار نسخه انگلیسی قرآن «آسان خوان» کار کند، و بعدش مسلمان شد. The former Christian pastor Samuel Shropshire traveled to Jeddah in 2011 to work as an editor for a new "easy-to-read" English version of the Quran. . . . . . .