به مقتضای اینکه #معاد رو ما مقوله #جسمانی و #روحانی میبینیم خداوند هم حقایق بهشت رو جسمی مطرح میکندو هم روحی.
▫️ در مورد دوزخ هم همینطور است
از یک طرف قران می فرماید:
كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ
پوستها می سوزد دوباره زنده می شود و شهادت میدهند!
یا يُصَبُّ مِن فَوۡقِ رُءُوسِهِمُ ٱلۡحَمِيمُ ریخته میشود این مایه گداخته بر سرشون بر وجودشان آب میکند ذوب میکند!
▫️در این ایات ما رد پای جسم رو می بینیم و عقوبت جسمی رو!
🔅در اینجا "التی تطلع علی الافئده"
در اینجا ورای جسم رو می بینیم بلکه جان را می بینیم.
به دلیل اینکه معاد رو و اون عالم و بهشت و دوزخ را ما هم جسمانی میدانیم هم روحانی میدانیم خوب اینجا این بعد مطرحه این بحث آزار انسان هاست تحقیر شخصیت و روح انسان هاست و صدمه زدن به ترور شخصیت وجودی و روحی و آبروی آدمیان است لذا خداوند این بعد را مطرح میکند.
🔰 إِنَّهَا عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ ﴿٨﴾
اما به راستی که آن نار بر این همزه و لمزه ها، بر این طغیانگران متعدی و متجاوز به حقوق خدا و خلق بر این مشرکان پرستنده زر و زرپرستان بر آنان مؤصده است.
مؤصده از ماده ایصاد است.
وقتی در رو به گونه ای می بندند کاملا که منطبق میکنند دو در رو بر هم و به گونهای بسته میشود که به تعبیر عامیانه هوا نمیگذارد رد و بدل بشه مثل این پنجرههای دوجدارهای که درست میکنند pvc و غیره که هیچ گرد و غباری نیاید هوایی رد نشه کاملاً منطبق میش.
انها علیهم مؤصده این نار کاملاً منطبق بر وجود آنان است هیچ جایی را فروگذار نمیکند.
کاملاً منطبق است و کاملا سوار بر آنان و به تمام معنا آنان رو در خود گرفته است. نه تخفیفی دارد نه فراقی دارد و نه کوتاهی دارد.
🔰فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ ﴿٩﴾
دو احتمال در این جمله داریم:
➖۱) ممکن این فی عمد ممدده باز هم وصفِ حال همان نار باشد.
این نارو الله که انطباق و تطبیق کامل بر آنان دارد و بسته شده است بر آنان این آتش و دوزخ الهی فی عمد ما ممدده این آتش و این نار الله در عملِ ممدده است اینو صفت خود نار بدانیم فی عمد: جمع عمود است یعنی ستون ها ستون های ممدده.
✓ ممدده: یعنی ممتد و امتداد یافته.
این نار و این قهر در یه رشتهها و ستون های ممتدی نصیب آنان میشود و اطلاع اشراف بر آنان پیدا میکند و منطبق بر آنان میشود.
با این ویژگی نمی تونیم خیلی بفهمیم عزیزان.
بگیم ستونهایی از قهر و آتش بر آنها میاد که جانشون رو در رگبار هجمه قرار می دهد.
جسم و جانشون رو قرار میده آیا میتونیم این رو بگیم به زبان امروزین خودمون خب بالاخره این رو الان ما در صنایع مختلف درک میکنیم.
آیا میتونیم بگیم که خداوند در اشعههایی از تابش در یه ستونهایی از تابش اینها رو به اصطلاح زیر عقوبت قرار میده جسم و جانشون رو یعنی بگیم مثلا الان این اصطلاح متداوله می بینیم در صنایع پیشرفته بالاخره با برش لیزری و این ستونهای نور لیزری یا بقیه اشعههایی که بسیار برندهتر از هر چیزی است.
یه وقتی بحث اکسیژن بوده است اما الان فراتر از اون برشهای عجیب آب کننده ذوب کننده.
آیا خداوند از این نوع #ستونهایی رو از نار و قهر خودش بر اینها وارد میکند که بازتاب و پیش فرستاده همان همزه و لمزه بودن آنان و همون شهوت های ممتد اینهاست، همون رشته های شهوانی اینهاست که قطع نشد در دنیا الان به شکل ستونهای متصل و ممتد میاد و بر اینها وارد میشه.
➖۲) حال است نه از اون آتش، از ضمیر "همِ علیهم" این آتش بر آنان کاملا منطبق است و آنان یعنی "هُم" ضمیر و آنان فی عمد ممده و اینها در یه عمدهای ممدده ای هستند.
🔅 بعد در گذشته وقتی که زندانی ها را در زندان ها می بردند. این رو در مورد وجود مبارک حضرت موسی بن جعفر داریم یه ستونهای بزرگ سنگینی را قرار میدادند به این ستونها زنجیرها و حلقههایی رو میبستند اون زنجیر و حلقه رو به دست و پای زندانی متصل میکردند خب توان تکان دادن این ستونها رو که نداشت بند میشد و متصل میشد و تمام دست و پای او بسته و در حصر در کنار این به اصطلاح کند میگفتند به کند و زنجیر کشیدند.
این ترکیبی بود که به کار برده می شد.
وقتی خداوند میخواد محدودیت اینها رو به إِنَّآ أَعۡتَدۡنَا لِلۡكَٰفِرِينَ سَلَٰسِلَاْ وَأَغۡلَٰلࣰا وَسَعِيرًا زنجیرها و حلقههایی که در دنیا "الذی جمع مالا و عدده یحسب ان ماله اخلده انما له اهل
تمام این زنجیرهای دنیایی که
(بند بگسل باش آزاد ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر)
می فرماید: فی عمد ممدده آنان در عمد ممدده هستند.
در ستون ها و در زنجیرهای متصل و ممتدی هستند که استمرار و ادامه رفتار و خصوصیات و ملکات دنیای انهاست که امروز با ملکوت آن مواجه شده اند و قهر و عقوبت الهی ایشان را در بر گرفته است.