✓ اینجاست که اگر پیغمبر بیاد یک دستورالعملی بهش بده که امراض باطنش از بین بره بگه این اعمال انجام بده این عبادت انجام بده انجام نمیده اگر هم انجام بده از ترس میگه جهنم است!
✓ مثل همین بابا که می گن بهش یا داروها رو بخور یا اگر نخوری کتکت می زنیم از ترس دارو می خوره اینم همینه از ترس مردم دارو میخورند از ترس عبادات این میشه عبادات #خائفانه از روی خوف انجام میده.
✓ اما اگر انسان باطنش کشف شد فهمید که من خیلی آدم ظلمانی هستم، این همه سیاهیها این همه ظلمت ها اینا رو چیکار کنم؟
اینجاست که اون درد درش ایجاد میشه که چه کنم خدایا اگر ان قریب من بمیرم چه جوری محشور بشم قبر من چگونه است؟
برزخ من چگونه است؟ قیامت من چگونه است؟ درد انسان را بگیره اینجاست که عاشق اون طبیبش میشه! محبت اون که ای طبیب بیا و مرا شفا بده! اینجا هرچی که این طبیب دستور بده عاشقانه انجام میده! با میل انجام میده! با رغبت انجام میده!
🔰 انسانهای دو جور هستند:
یا به سوی خدا با رغبت و عشق میرن
یا به زور میرن.
اونهایی که باطن خودشون را ادراک نکردند کشف نشده بر اونها بنابراین خودشون رو آدمهای سالمی میدانند همه توجهشون به بیرونه به درون توجه ندارند ببینند در درون چه ظلمت های متراکمی هستند اینا خب هیچ دردی هم ندارن #درد_روحانی ندارند! در نتیجه عاشق پیغمبرشون هم نیستند! دستوراتی رو هم که پیغمبر می گه انجام نمیدن!
✓ مگر پیغمبر بترسونه اینها رو بگه جهنم هست یا به شوقشون بندازه بگه بهشت هست!
🔅 یک عده آدما هستند که از روی رغبت انجام میدن اونهایی که به مقام کشف و باطل رسیدن یعنی واقعاً باطنشون بر خودشون آشکار شده! معلوم شده که چه ظلمت متراکمی هستند!
اینها اون درد مبارک در وجودشون ایجاد میشه و عاشق اون طبیبشون میشن دستورات او را عاشقانه انجام میدن.
✓ لذا برای همینِ که یا عبادت #خائفانه است یا عبادت #عاشقانه است!
اونهایی که به مقام کشف باطن رسیدند در سایه یک عنایت الهی اینا عبادتهاشون عاشقانه است.
اونهایی که از باطن خودشون در حجاب هستند عبادتشون خائفانه است!
✓ این علم رو پیدا کنه انسان که در چه ظلمتی هستم، از این علم، درد خیزد و از اون درد عشق زاید!
این انسان به مقام اخلاص در عمل میرسه!
این مقام مخلِصین هست.
✓اما یک مقام دیگر هست مقام مخلَصین مخلَصین: یعنی کسانی که اینها ذاتشون خالص شده دیگه نه عملشون خالص بشه ذات خالص شده!
🔅در قرآن هم تعبیر مخلِص هم تعبیر مخلَص امده!
وما امروا الا لیعبد الله مخلصین له الدین مخلصین به کسر امر نشدند مگر اینکه خالص کننده باشند دینشان را
یه جای دیگه می فرماید: الاعباد الله المخلَصین به فتح لام یعنی مگر بنده های خالص شده!
🔰 کسی ذاتش خالص بشه چه کسی است؟
مخلَص: کسی است که ذاتش خالص شده یعنی در ذات او اثری از وجود خود این شخص نمیبینید.
همونجور که در مخلِصین شما در نیت این شخص غیر خدا رو نمیبینید یعنی برای دنیا نماز نمیخونه برای ریا نماز نمیخونه برای بهشت نماز نمیخونه. فقط برای او برای خدا نماز میخونه لذا در نیتش غیر خدا رو نمییابید مخلَصین: اینا کسانی هستند که در ذات اینها غیر خدا رو نمییابید یعنی اثری از وجود خود این شخص دیگه نمیابی!
هر چه هست خداست چیزی غیر از خدا نیست این آقا خیلی مقام بالاییه!
اما مخلَص: در واقع کسی است که دیگه این شخص از غیر خدا در وجود او خبری نمانده.
یعنی هرچی که نگاه کنی غیر خدا رو در او نمیبینی، هرچی می بینی خداست.
🔰این مقام چطوری برای انسان حاصل میشه؟
ببینید بزرگترین حجاب برای اینکه خداوند در وجود انسان نزول کنه و وجود انسان پر بشه از خدا اون #نفس_حیوانی انسانِ.
▫️این نفس حیوانی که توجه انسان را همیشه به خودش معطوف میداره اینکه میبینید مردم همیشه دنبال لذتهای دنیا هستند دنبال منفعتهای دنیا هستند.
توی دنیا بالاخره به خوشی برسن سفر برن مسافرت برن نمیدونم خانه زیبا تهیه کنن غذاهای لذیذ، لباس های زیبا، امثال اینا.. اینا همه محصول این است که انسان یک #منِ_دنیایی داره یک #منِ_حیوانی داره!
ببینید حیوان است که توجهش به دنیاست! حیوانی است که مرتب به فکر اینِ که از علفهای خوشمزهتر بخوره
فرض کنید که اون مراتعی که دارای علفهای بهتری هستند از اونجا استفاده کنه.
خلاصه حیوان است که همیشه دنبال لذتهای جسمانیشه.
✓ انسانی که دنبال این لذتها و منفعتهای جسمانی است این انسان معمولاً در #مرتبه_حیوانیت به سر میبره!
این مرتبه حیوانیت یک حجابیست که مانع میشه از اینکه اون وجود الهی در وجود این انسان نزول کنه!
اون پرتو نور الهی در درون خانه وجود این انسان بتابه یعنی یک انسانی است که دارای شخصیته منتها شخصیت دنیایی یک شخصیتی از دنیا برای خودش ساخته!
ببینید این بنا رو که درست کردن آجرهای بسیاری داره دیگه انسانها برای خودشون یک خانهای درست کردن از آجرهای دنیایی یک آجرش میشه مثلا خانه من، یک آجرش فرش من یخچال هرچی که پسوند من به آخرش اضافه کنید!
خانه من، تلویزیون من، یخچال من، فرش من، مقام من، پول من، همسر من، فرزند من، ماشین من، همه چیزهایی که شما یک من اضافه میکنید، این یک آجره روی همدیگه چیده میشه یک خانه درست میشه این خانه را (من) می پندارم!
یعنی من همینم، یعنی من تشکیل شدم از همین بنا از همین خانههایی که آجرها و خشتها و سنگهای او امور دنیایی هستند!
ببینید این خانه اگر عقل و هوش داشته باشه شما یک آجرشو که در بیارید ناراحت میشه چون ناقصش کردید اینو دقت بفرمایید خانه اگر عقل و هوش داشته باشه شما اگر یک آجرشو بکنید ناراحت میشه چرا چون ناقصش کردید میشه اعتراض میکنه شما میبینید اگر مثلاً فرش انسان بسوزه انسان ناراحت میشه.
از اینجا معلومه که این فرش در تشکیل شخصیت من نقش داشته!
یعنی یکی از آجرها و خشتهای وجود من شده!
که حالا که این کنده میشه از من حالا دزد میبره یا میسوزه یا پاره میشه من یک احساس نقص میکنم در خودم!
🔰 چرا انسانها از اینکه این چیزهای دنیاییشون که از دست میدن ناراحت میشن غمگین میشن سر این مطلب در کجاست؟
سرش در همینجاست که اینجور چیزهای دنیایی شخصیتِ انسان شده یعنی واحدهای سازنده و تشکیل دهنده شخصیت انسان شده!
مغازه انسان اجناس مغازه نمیدونم خانه لوازم خانه مقام همه اینها..
اینا اصلاً شدن واحدهای تشکیل دهنده شخصیت انسان!
همونجور که اگر این خانه یک آجرش رو بکنید نقص درش ایجاد میشه و این خانه مثلاً ناراحت میشه اعتراض میکنه همچنین اگر یخچال من بسوزه من ناراحت میشم همین که ناراحت میشوم دلیل بر این است که من در خودم نقص احساس میکنم در خود ببینید در خود نقض احساس میکند.
این خود چه خودیه که وقتی که یه چیزش گرفته میشه من در این خود نقص احساس میکنم!
این خود خود دنیاییه!
این خود یک خود حیوانیه!
این خود خودی است که از دنیا تشکیل شده!
از امورات دنیایی تشکیل شده!
بنابراین اینجاست که از همین که اگر انسان بچه از دستش بره اگر انسان مثلا خانه اش آتش بگیره از مقامش بیرونش کنند نمیدونم امثال اینها ناراحت میشه غمگین میشه سرّش در این است که اینها جز وجود او شدند!
همه اینها یک شخصیتی ساختن براش این شخصیت یک شخصیت دنیاییه از امورات دنیایی از مصالح دنیایی ساخته شده!
انسان مادامی که از چنین شخصیتی برخورداره یعنی خودش را عبارت از همینجور چیزا میبینه خودشو عبارت از همین امورات دنیایی میبینه.
این انسان این شخصیت این بنای کاذب این مانع است از تابیدن نور خدا به درون وجود این انسان.
مثل اینکه این فضا رو همشو با آجر درست کرده باشن پنجره نباشه همشون با آجر درست کرده باشند این دیگه نور نمیذاره بیاد دیگه الان خورشید در آسمان میتابه این سقف مانعشه این دیوارها لذا این خانه در ظلمته.
انسانی که وجودش رو از مصالح دنیایی ساخته این انسان در یک ظلمت به سر میبره چون نور الهی به درون خانه وجود انسان نمی تابه.
بنابراین اگر یه چیزی از دنیا از دست رفته ناراحت می شیم بدانیم که او جز شخصیت من شده ها اینو دقت کنیم.
درسته این فرش اومده در خانه من قرار گرفته اما ظاهر این فرش با ظاهر وجود من که جسم منه متحد شده اما این فرش یک باطنی هم دارد که باطن این فرش با باطن من با روح من با قلب من یکی شده!
بالاخره فرش هم یک روحی داره فرش هم یک باطنی داره باطن این فرش به باطن من یکی شده یعنی امده در درون من جا گرفته همین که از گم شدن و از بین رفتن امورات دنیایی خودم ناراحت میشم معنیش اینه که اینا جز شخصیت من شدن!
یک شخصیت درست کردم برای خودم بعد خودم رو مثل این کرم ابریشمو دیدید دور خودش می تنه بعد خودش گیر می افته! خودش در یک ظلمتی گیر میفته!
اینه که انسانها در واقع در درون یک ظلمت به سر میبرند این ظلمته!
انسان ها همین که در این فضای نورانی قرار میگیرند. روز باشه نور خورشید هست شب باشه بالاخره این چراغها هست آدما از ظلمت بدشون میاد دیگه حالا روز با خورشید شبم با این چراغا اما غافل از اینکه در درون مان ظلمتکدهای داریم! از این غافلن!
این همان است که شب اول قبر بر ما کشف میشه!
شب اول قبر، قبر من خودم هستما یعنی اون چیزی که روح الهی در درون او دفن شده قبر چیه؟ قبر هر چیزیست که حقیقتی را پنهان میکند اون روح الهی رو گذاشتیم این شخصیت دنیایی رو روش بنا کردیم یعنی این خانهای که ساختیم این خانه هزار طبقه هر که آرزوهاش بیشتر دنیاش بیشتر خیالات دنیاییش بیشتر این بنا مستحکم تر قوی تر مرتفع تر این روح رو اون زیر گذاشتیم.
بنابراین روح در قبره یعنی من خودم یک موجودی هستم در قبر من خودم قبر خودم هستم من کیستم من روح الهی هستم! این روح رو انقدر دنیا درست کرده برای اون روح بنا کردم این رفته تو قبر وقتی که این بنا در اثر مرگ از بین بره و شکسته بشه بنای ظاهری دنیایی و مجازی و کاذب این از بین بره روح از زیر قبر میاد بیرون!
منتها خب چه روحی و اذا القبور بعثرت از قبور قبرها شکافته بشه یعنی این ظاهر وجود انسان ویران بشه واذا المؤده سئلت چه گناهی کشته شدی به چه گناهی این انسان تورو در زیر این وجود مجازی خودش دفنت کرد به چه گناهی کشته شدی!
اون وقت بعد اون ظلمتی که در شب اول قبر هست اون خودم هستم همین ظلمتی است که در این دنیا دارم دیگه!
روح در اون زیر در یک ظلمتی قرار داره بنابراین این ظلمت که انسان خودشو در یک عالم ظلمانی میبینه وحشت اعمال شان از یک طرف به صورتهای مهیب دور و برش چه وضعی است!
ما انسانها یک حجابی داریم که این حجاب مانع تابیدن نور خدا میشه بر وجود ما این حجاب همون شخصیت کاذب و مجازی است که از مصالح دنیایی برای خودمون درست کردیم اینو حالا شما بهش بگید #خود_مجازی بهش بگید نفس حیوانی عیب نداره باید ویران بشه این نفس باید کشته بشه!
لذا اینی که میبینید این همه عرفا صحبتشون از همینه از همینه:
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان
چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا
بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید
بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید
چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید
با یک تیشه بردارید بزنید بشکنید این بنای دنیایی رو ویرانش کنید یا صحبت میکنند از کشتن:
ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید
از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
افسوس بر این عمر گرانمایه که بگذشت
ما از سر تقصیر و خطا درنگذشتیم
🔅این حدیث نفس کشی که در عرفان هست این مسئله نفس کشی یعنی همین یعنی این نفس حیوانی را بکش:
نَفسِ خود را کُش ، جهان را زنده کُن
🔅این حجاب اکبر اینکه حافظ میگه:
تو خود حجاب و خودی حافظ از میان برخیز.
یعنی تو دو تا خود داری دو تا خود یک خود #حقیقی داری که همون روح الهیست یک خود #مجازی داری اون خودیست که از دنیا برای خودت درست کردی!
خیال میکنی که مثلاً فرض کن که بله این که مردم این همه دقت میکنن خانهشون خراب نشه ماشینشونو کسی ندزده رو ماشینشون خش نیفته فرش نسوزه اینا در واقع به خاطر این است که مردم دارن از خودشون دفاع میکن ها!!
یعنی همه تبدیل شده به من من با حمایت از اینها دارم خودم رو دفاع میکنم!
این میشه حجاب ، این نفس باید کشته بشه مادامی که انسان در این نفس مانده در این نفس حیوانی مونده در این بنای مجازی مانده این انسان در حجاب است نور خدا نمیتابد.
اگر بتواند انسان این نفس را بکشد منتها با این کارد ریاضت با شمشیر مجاهدت اول نفس باید بکشونه به خلوت، توی دنیا نمیشه نفس کشی کرد باید ببری به یک خلوتی،چرا؟ چون در دنیا طرفدار زیاد داره آدم وقتی که میخواد در بین مردم مثلاً یه سری اعمال ومناسکی رو انجام بده یه سری ریاضتها یه سری مجاهدتها خب مردم اعتراض میکنن می گن نکن آقا جان! چون مردم دنیاشون رو دوست دارن (مردم حتی دینی رو میخوان که این دین به دنیا شون کاری نداشته باشه، دنبال یه دینی هستن که به دنیاشون آسیب نزنه)
ادامه دارد..
#سخنرانی_مکتوب 4⃣2⃣ 🌱
کانال منبرک شیخ محمد رضا مصباح
🔰خلاصه سخنرانی محمد رضا مصباح در موضوع مقام اخلاص
۱.مقدمه
- موضوع سخنرانی: مقام اخلاص و خصوصیات آن
- تاریخ و مکان: شنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۳، مسجد حضرت ابوالفضل (ع) نبش شاهد۵۷
▫️۲. انواع مخلصین
- مخلِصین (به کسر لام): اخلاص در عمل دارند.
- مخلَصین (به فتح لام): اخلاص در ذات دارند.
▫️۳. اخلاص در عمل
- عمل خالص به نیت خالص وابسته است.
- مثال قرآنی: «وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین» (آنها مأمور نشدند مگر اینکه دین خود را برای خدا خالص کنند).
▫️۴.فرق بین مخلِص و مخلَص
- مخلِص: اسم فاعل، یعنی خالصکننده (عمل یا دین خود را خالص میکند).
- مخلَص: اسم مفعول، یعنی خالصشده (ذاتش خالص شده است).
▫️۵.رسیدن به مقام اخلاص در نیت
- نیاز به ادراک نقص خود و آشکار شدن باطن.
- مثال: فردی که از بیماریهای خود آگاه میشود و به دنبال درمان میرود.
- از علم به نقص، درد ایجاد میشود و از درد، عشق به طبیب (خدا) پدید میآید.
▫️۶. انواع عبادت
- عبادت خائفانه: از ترس جهنم یا به امید بهشت.
- عبادت عاشقانه: از روی عشق به خدا و درک نقص خود.
▫️۷.مقام مخلَصین
- ذاتشان خالص شده و اثری از غیر خدا در وجودشان نیست.
- این مقام با از بین رفتن نفس حیوانی و شخصیت دنیایی حاصل میشود.
▫️۸.حجابهای رسیدن به خدا
- نفس حیوانی: بزرگترین حجاب که مانع تابش نور الهی به وجود انسان میشود.
- شخصیت دنیایی: تشکیلشده از امور دنیایی مانند مال، مقام، و لذتهای مادی.
▫️۹.نابودی شخصیت دنیایی
- برای رسیدن به نور الهی، باید شخصیت دنیایی و نفس حیوانی را نابود کرد.
- مثال: عرفا و شعرایی که از کشتن نفس و ویران کردن بناهای دنیایی سخن میگویند.
▫️۱۰.نتیجهگیری
- انسانها یا با عشق و رغبت به سوی خدا میروند یا از ترس و اجبار.
- رسیدن به مقام اخلاص نیازمند کشف باطن و نابودی نفس حیوانی است.
#خلاصه_سخنرانی
🔰تجربه
@mesbah_online
رهبر معظم انقلاب در جمع فرمانده های ارتش فرمودند که: #مذاکره با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور نداره و مذاکره با آمریکا #عاقلانه و #شرافتمندانه نیست و دلیل رو #تجربه فرمودند!
🔅چندتجربهای که ما تو این سالهای گذشته در مورد مذاکره با آمریکا داشتیم!
▫️۱) اولین مورد مذاکره با آمریکا بعد از انقلاب ، وقتی دولت موقت روی کار میاد دولت #بازرگان پالس مذاکره در رابطه با آمریکا را میده و آمریکا هم با سخنرانی برژینسکی این پالس رو دریافت میکنه و اعلام آمادگی برای رابطه میکنه که ایران درخواستشو اونجا مطرح میکنه:
۱) کمک آمریکا به ارتش ایران و همکاری تو زمینه ی امنیتی
۲) استرداد شاه به ایران و عدم مداخله آمریکا در محاکمه شاه
۳) انتقال داراییهای ایران که بلوکه شده
و وقتی کار به اینجا رسید که ایران خواست این امتیازات رو بگیره برژینسکی میگه برید #دادگاه حقتون رو بگیری.
یعنی از آزادسازی اموال خبری نیست و مذاکره برای رابطه و ارتباط با آمریکا به بنبست میرسه.
▫️۲) دومین مورد مذاکره بعد از #تسخیر سفارت آمریکا اتفاق میافته که از طرف ایران #بهزاد_نبوی مامور میشه با آمریکا تعهد ببنده که گروگانها آزاد بشه و آمریکا دو کار انجام بده ۱) تو امور داخلی ایران دخالت نکنه و ۲) اینکه پولهای بلوکه شده را برگردونه و آزاد کند، که وقتی ما گروگانها رو آزاد میکنیم در دیماه ۵۹ آمریکا هیچ یک از دو مفادی رو بهش عمل نمی کنه.
▫️۳)سومین مورد مذاکره که با آمریکا داشتیم ۲خرداد ۶۵ #مک_فارلین به همراه چهار نفر به ایران سفر میکنند تا برای آزادی هفت مامور امنیتی آمریکا مذاکره کنند و در عوض آمریکا به ایران تسلیحات نظامی بده چون وسط جنگ با عراق بودیم ولی به دلیل اینکه آمریکا حاضر نمیشه به تعهداتش عمل کنه مذاکرات بنبست میخوره و عملاً به نتیجه نمیرسه.
▫️۴) چهارمین مورد مذاکره با آمریکا بعد از رئیس جمهور شدن مرحوم هاشمی هستش که رئیس جمهور آمریکا پیام میده به دولت ایران که می خواد که ایران وساطت کنه گروگان هاش تو لبنان آزاد بشن (گروگان های که لبنان گرفته بود) در عوض گروگان های ایران تو اسرائیل آزاد بشن و پول های بلوکه شده ایران برگرده که ایران به تعهدات عمل میکنه گروگانها آمریکایی توی اردیبهشت ۶۹ از لبنان آزاد می شن باز آمریکا بهانه میکنه میگه یه نفر از گروگان ها که از دنیا رفته جسدش تو لبنانه، اون هم باید جسدش برگرده که این کار رو هم وساطت میکنه مرحوم هاشمی و انجام میشه و رابط بین ایران و آمریکا مستقیم میاد ایران و میره دفتر مرحوم هاشمی و به هاشمی میگه که کاخ سفید گفته نمیتونه کاری برای ایران بکنه و نمیتونه پولشو رو آزاد کنه و تعهداتی که داده رو بهش عمل کنه که اینجا مرحوم هاشمی بهت زده میشه و عملاً اتفاقی از طرف آمریکا برای ایران نمیافته.
▫️۵) پنجمین مورد هم مذاکره ایران و آمریکا با موضوع صلح افغانستانه که قرار میشه ایران کمک کنه که در افغانستان آرامش حاکم بشه وسط مذاکره و گفتگو و تلاش برای این اتفاق، آمریکا ایران را محور شرارت خوند و باعث شد که مذاکره برای #صلح_افغانستان مذاکره آمریکا به بنبست بخوره.
▫️۶)ششمین مورد مذاکره ایران و آمریکا اینه که آمریکا بعد از حمله به عراق تو باتلاق عراق گیر میکنه و دست کمک به سوی ایران دراز میکنه تا تو عراق کمکش کنه تا از بن بست خارج بشه ولی وسط مذاکرات، آمریکا رفتارهایی میکنه مثل حمله به کنسولگری ایران تو اربیل و اسیر گرفتن ۴ تا دیپلمات ایرانی و تبلیغات مبنی بر دخالت ایران تو امور داخلی عراق این موارد باعث میشه که مذاکره ایران و آمریکا برای وضعیت عراق به بنبست برسه و عملاً شکست بخوره.
▫️۷) هفتمین مورد مذاکره ایران و آمریکا موضوعش حالا اینجا بیشتر سه کشور اروپایی محور بود ولی خوب آمریکا هم تو این مذاکره نقش داشته و بحث #تعلیق_هستهای سال ۸۲ هستش که ۲۹ مهر ۸۲ با محوریت آقای حسن روحانی بیانیه ی سعد آباد به تایید طرفین میرسه و مطابق این بیانیه غنی سازی تو ایران تعلیق میشود و پروتکل الحاقی به امضا میرسد و در مقابل سه تا کشور اروپایی تعهد دادن که زمینه دستیابی ایران به فناوریهای مدرن و احترام به حق هستهای و مخدوش نکردن امنیت ملی، از طرف اونها تامین بشه که نه تنها به این مفاد عمل نمیشه بلکه از ژون ۲۰۰۴ بیانیه های شدیداللحنی علیه ایران از طریق انرژی اتمی صادر میشه.
ادامه 👇
▫️۸)هشتمین مورد سال ۸۸ مذاکره انجام شد که صرفا محورش پرونده هستهای بود
که آمریکا وسط مذاکرات با ایران بحث #حقوق_بشر و #تروریسم تو ایران مطرح میکنه که ایران حامی تروریسته و حقوق بشر کشور رعایت نمیکنه که این باعث شد مذاکره بنبست کشیده بشه و عملاً آمریکا مانع به نتیجه رسیدن مذاکرات شد.
▫️۹) نهمین مورد مذاکره هم ابر مذاکره ایران با آمریکا بود که در دولت تدبیر و امید آقای روحانی رقم خورد که در طول تاریخ انقلاب اسلامی این همه اختیار به دولت سابقه نداشته رهبری به دولت اختیار داد که دولت تضمین داده بود که با مذاکره و با برجام مشکلات اقتصادی را حل کند همه تحریمها رو بالمره و یکجا لغو کنه اما همه شما از نتیجه و عاقبت برجام خبر دارید اینقدر برجام خسارت بار و تاسف بار بود که خود لیبرالها و حامیان برجام حاضر نیستند از برجام به خوبی یاد کنند و اگر برجام ثمری که میخواست رو داده بود حامیان برجام و امضا کنندگان برجام هر سال #سالگرد_برجام رو جشن میگرفتند و پایکوبی میکردند از سالروز به نتیجه رسیدن برجام! اما برجام ابتر موند به هیچ نتیجه نرسید نه اینکه ترامپ از برجام خارج شد برجام پاره کرد همون دولتی که با ایران برجام بسته بود دولت اوباما به تعهداتش عمل نکرد! و به قول حضرت آقا ایران سخاوت زیادی به خرج داد و هر آنچه که لازم بود به پای برجام ریخت و همه تعهداتشو تقریباً عمل کرد ولی آمریکا هیچ یک از تعهداتشو عمل نکرد و موجب شد که برجام به نتیجه نرسه.
این تقریباً ۹ مورد مذاکره ایران با آمریکا و بعضاً با سه چهار کشور اروپایی مطرح که همراه و دنباله رو آمریکا هستند تجربه این مذاکرات نشون میده که با اینها مذاکره کردن نتیجه نمیده، با اینا مذاکره کردن نه تنها سود نداره بلکه ضرر داره و شما به هر انسانی که عقل سلیم داره این #تجربیات رو منتقل کنی هر کسی که بخواد با این تجربیات و با این سابقه با آمریکا مذاکره کنه عقل نداره که هیچ، شرف هم نداره و واقعاً حماقت محضِ!
لذا از این جهت حضرت آقا فرمودند: که چرا مذاکره با آمریکا ممنوعه و فایده نداره و مشکلات کشور با آمریکا حل نمیشه؟
یک دلیل فرمودند: و اون تجربه!
✓ یادمون نره که ما ۹/۸ بار در طول تاریخ انقلاب اسلامی با آمریکا مذاکره کردیم محور مذاکره هم حل مشکلات عمدتاً اقتصادی بود برگشتن پولهای بلوکه شده بود و آزادی گروگانها بود و از جمله تحریمها بود که هیچ کدام در این مذاکرات محقق نشده!
اساساً آمریکا عامل این مشکلات است که ذکر شد تو این مذاکرات و تو مفاد مذاکرات مختلف و طبیعتاً کسی که #عامل مشکلات هست نمیاد با مذاکره مشکلات برداره!
طبیعتاً با مذاکره میخواد باج های بیشتری بگیره ممکنه یه دونه از مشکلات حل کنه تا ۱۰ تا باج دیگه هم بگیره!
✓ لذا انسان عاقل انسان باشرف و انسانی که احمق نباشه قطعاً با آمریکا مذاکره نمیکنه و این رو صراحتاً فریاد میزنه و افتخار میکنه که ما با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد.
🔰و اما دو حدیث:
▫️۱) لا یُلْسَعُ الْعاقِلُ مِنْ جُحرٍ مَرَّتَیْنِ
خردمند دو بار از یک سوراخ گزیده نمی شود.
▫️۲) إِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ نَفْعَ مَا أُوتِیَ مِنَ الْعَقْلِ وَ التَّجْرِبَهِ
بدبخت آن است که از خرد و تجربه بهره درست نبرد.
اندکی تفکر..
#برجام
#تجربه
#مذاکره
"در صورت امکان انتشار دهید"
#منبرک_متنی 8⃣3⃣1⃣ 🌱
کانال منبرک شیخ محمد رضا مصباح
#اعلام_نتایج
#مسابقه_دهه_فجر
سلام و احترام؛
ضمن عرض تبریک ۲۲بهمن ماه از بین تعداد کثیری از شرکت کنندگان در مسابقه دهه فجر فقط ۲نفر به صورت کامل به ۵ سوال، پاسخ دادند که انشاءالله بعد از ارسال "شماره کارت" مبلغی به عنوان "هدیه" واریز می شود.
▫️۱.طاهره ناظرزاده
▫️۲.محمد حسین اصغر زاده
"یاد باد آن روزگاران یاد باد"
کانال منبرک شیخ محمد رضا مصباح
May 11
#تفسیر_قرآن
تفسیر سوره عصر آیه اول دوشنبه ۲۲بهمن ماه ۱۴٠۳ در مسجد حضرت اباالفضل ع نبش شاهد ۵۷ایراد گردید.
▫️سوره مبارکه عصر از مجموعه سوریاست که مفسران مکی می دانند.
✓ یعنی قبل از هجرت بر پیغمبر مکرم اسلام نازل شده است.
🔅 ساختار سوره شریفه به لحاظ اینکه آغاز آن با سوگند است.
✓ به لحاظ اینکه آیات کوتاه و متنتن و کوبنده دارد.
✓ به لحاظ ضرب آهنگ و سیاق و محتوا هماهنگی با این نزول دارد.
▫️یعنی ویژگیهای سورههای مکی در این سوره مبارکه مشاهده میشود.
▫️به لحاظ میزان آیات این سوره مبارکه از کوتاهترین سوره قرآن کریم است.
یعنی سوره کوثر، نصر، عصر این سه سوره دارای سه آیه است.
✓ در میان همه سور قرآن کریم کوتاه ترین رو به خود اختصاص دادند.
🔰 منزلت و جایگاه و محتوای سوره
باید گفت که بسی شگفتیها در این سوره وجود دارد.
اینکه پارهای از محققان معتقدند که اگر همین یک سوره برای مسلمانان میبود کافی بود، شاید سخن گزافی نباشد!
ویژگی را در منابع اهل سنت برای این سوره نقل کردند در قالب حدیثی که قابل تامل است.
🔅 طبرانی نقل میکند:
آخوند ملا جلال سیوطی در درالمنثور این حدیث رو نقل میکند و این توصیه را از پیامبر مکرم اسلام که هنگامی که سوره عصر نازل شد پیامبر به یاران خویش فرمودند هرگاه که با یکدیگر مواجه میشید ابتداً این سوره رو بخوانید آنگاه گفتگوی خودتون رو با هم آغاز کنید.
* طی سالهای متمادی این سنت در میان مسلمانان وجود داشت.
* این ویژگی اختصاص به این سوره دارد و در مورد هیچ سوره دیگری در قرآن این نکته مشاهده نمیشود!
🔰 روایاتی در فضیلتی این سوره
▫️۱)از وجود مبارک پیامبر مکرم اسلام که:
من قرئها ختم الله له بالصبر و کان مع اصحاب الحق یوم القیامه.
کسی که این سوره رو قرائت میکند و مداومت بر اون دارد خداوند ختم او را و کار او را به صبر به پایان میرساندو با اصحاب حق و یاران حق در قیامت محشور میشود.
▫️۲) امام صادق فرمودند:
مَن قَرَأَ «وَالعَصرِ» فی نَوافِلِهِ بَعَثَهُ اللّهُ یَومَ القِیامَةِ مُشرِقاً وَجهُهُ ضاحِکاً سِنُّهُ قَریرَةً عَینُهُ حَتّى یَدخُلَ الجَنَّةَ.
هر کس سوره والعصر را در نمازهاى نافله بخواند، روز قیامت خداوند او را برمى انگیزد در حالى که صورتش نورانى، چهره اش خندان و چشمش (به نعمت هاى الهى) روشن است، تا به بهشت درآید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾
إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ ﴿۲﴾
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
▫️وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾
اولین حرفی که در این سوره مبارکه آمده است واو و حرف سوگند و قسم است سوگند به عصر، روشن است هر کجا که صحبت سوگند و قسم در قرآن مطرح است ما یه مقسم به داریم و یه مقسم له یعنی چیزی که به آن سوگند یاد میشود و نکته ای که برای آن قسم یاد میشود. که هر دو بسیار مهم و دقیق است.
خداوند به هرچه سوگند یاد میکند در قرآن امور مهم و جدی است که توجه آدمیان را حضرت احدیت با قسم به این موضوعات و عناوین فزون تر از بقیه مسائل جلب میکند و آنچه را که خدا برای آن سوگند یاد میکند مطلب بسیار مهمی است که اثبات اون رو حضرت احدیت با قسم مطرح میکند و به صحنه میآورد که بسیار نکته دقیق و جدی است.
✓ در اینجا چیزی که به آن سوگند یاد میشود #عصر است.
▫️کلمه عصر: اصل این لغت از عصرُالثوب گرفته میشود یعنی از فشردن جامه که فتل الثوب لاخراج الماء جامه ای رو میفشرند که آب درون اون رو برون بیاورند این می شه کلمه عصر ابتدائا!
🔅پس لغت عصر در حقیقت به معنای پیچاندن، تاباندن، چلاندن و چیزی رو برون آوردن است.
به همین خاطر موارد استعمال این واژه را که در کلام عرب می بینیم روشن است.
مثلاً: در باب فقه فقیهان اشاره میکنند به اینکه وقتی به آب قلیل جامه شسته می شود می گویند توصیه اکید اینکه دو شستشو باشد یجب غسلان بینهما عصر شستنی که ابتداً بشویید بعد این جامه رو یه فشاری بدید، بچلاید آب اون گرفته بشه دوباره شسته بشه.
* این فاصله بین و این فشردن بین را عصر میگویند.
* یا هر پدیدهای را اگر شما تحت فشار قرار بدید و اون محتوای درونی آن را برون بکشید به اون محتوا عصاره گفته میشه که در مورد میوه ها این کار انجام میشه این عصاره این میوه رو میگیریم همان که در فارسی افشُرِه نامیده می شه.
* یا اینکه به ابرها به دلیل اینکه توده های اسفنجی ابر فشرده و متراکم از بخار رطوبت است هنگامی که اینها فشرده میشه تحت فشار قرار میگیرد تودههای سنگین پرفشار و غیره میاد و فرو میریزد از درون آن آب به همین خاطر به ابر در قرآن معصرات گفته میشه از ماده عصر!