هدایت شده از کانال رسمی حضرت آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی-ره
4_5850511924130743597.mp3
9.1M
🔘 حسین عشق و حسین ملت
▫️ حسین دین و حسین طاعت
🌷 « شب میلاد حضرت »
💠 سید الشّهدا علیه السّلام
⬅️ « آقای موحدی »
📓 « دیوان وفایی »
آخوند ملا فتح الله شوشتری
💠 @sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#العتبة_الحسينية_المقدسة
متباركين بذكرى مولد 🌼 [ قمر العشيرة و فارس كربلاء صاحب الجود ابا الفضل العباس عليه السلام ] 🌼
🌎https://telegram.me/imamhussain_ar
28.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°
🌷پیشانیت عرش خدا
💠 چشم تو دریای حیا
محراب یا ربّ یا ربت
شد قبله گاه ماسوا
امامِ دعا یا سجّاد
نسیم صفا یا سجّاد
بشکفته باغ آینه امشب به دامان حسین
بنگر در آغوش ملک فرزند و جانان حسین
او جانشین مصطفی در قاب چشمان حسین
او را ببوید هر که شد شیدا و خواهان حسین
امشب بهشت جاودان گردیده مهمان حسین
بگرفته اند افلاکیان عیدی ز دستان حسین
🌷پیشانیت عرش خدا
آویزه گوش زمین هر نیمه شب نجوای تو
حِجر وحرم، رکن و حَجَر زد بوسه ها بر پای تو
این دیده ی بی سوی ما بر قامت رعنای تو
در آرزوی پرتوی از تابش سیمای تو
پیش از تو هیچ آیینه ای هرگز تماشایی نشد
جز با نگاه لطف تو هر حاتمی طایی نشد
🌷پیشانیت عرش خدا
از سوز شب هنگام تو، رونق گرفته آسمان
زهد تو شد آیینه ی زهد امیر مؤمنان
ای زینت ارض و سما، ای بهترین بندگان
تابیده بر چشمان تو نور رخ افلاکیان
ای نور چشم فاطمه نجل امیر المؤمنین
در عرش اعلی حق تو را نامیده زین العابدین
🌷پیشانیت عرش خدا
هرگز نگیرد تا ابد آقا کسی جای تو را
هرگز مخواه از کف دهم عشق و تولای تو را
این مرده دل، این خسته جان، دارد تمنای تو را
این سینه ی پر سوز ما، خواهد تسلّای تو را
💠 @mesbah_sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام عليك يا مصباح المؤمنين.
#الامام_السجاد (عليه السلام)
#الوقاية_واجب_وطني
#العتبة_الحسينية_المقدسة
Quran-37-38-movahedi.MP3
7.27M
🔘 « تلاوت ترتیل قرآن کریم »
▫️ سوره بقره آیات ۲۳۱ الی۲۳۷
⬅️ « آقای موحدی »
#تلاوت_قرآن_ص ۳۷و۳۸
💠 @mesbah_sadeghin_ir
🌷السلام على أشبه الناس خَلْقاً وخُلُقاً ومَنْطِقاً برسول الله(صلى الله عليه وآله)🌷
#علي_الاكبر
#على_اكبر
#العتبة_الحسينية_المقدسة
🔘 « حکایتی زیبا »
از امام سجاد (ع) و مرد بلخی
و معجزه ی زنده شدن همسر وی
⏪ ( صفحه ۱ )
⬅️ مرد مؤمنی از بزرگان شهر بلخ
در بیشتر سال ها به حج می رفت
و بعد از انجام دادن مناسک حج
و زیارت رسول الله (ص)
خدمت امام سجاد (ع)
می رسید سوغات و
هدایائی برای امام
سجاد (ع) می آورد
سؤالات دینی خود را از امام سجاد (ع)
می پرسید و سپس به شهر خود
مراجعت می کرد
در یکی از این برگشت ها
همسرش به او گفت :
می بینم هر زمان به دیدار
امام خود می روی سوغات و
هدایای زیادی با خودت می بری
ولی آن حضرت چیزی به تو
پاداش نمی دهد
مرد بلخی گفت :
او پادشاه دنیا و آخرت است
و آنچه مردم دارند به برکت او است
و مالکش در حقیقت او می باشد
زیرا آن حضرت خلیفه و جانشین
خدا بر روی زمین و حجت
پروردگار بر بندگان است
و او فرزند رسول خدا (ص)
و پیشوای ما است
و چون گفتار او را شنید
از سرزنش او ساکت ماند
سپس آن شخص برای سال آینده برای
حج آماده شد و قصد منزل شریف
امام سجاد (ع) نمود
وقتی به آنجا رسید اجازه ورود
خواست، امام سجاد (ع) به
او اجازه مرحمت فرمودند
مرد بلخی وارد خانه شد و بر
امام سجاد (ع) سلام کرد و
دست مبارکشان را بوسید
و پس از خوش آمد گوئی
امام (ع) او را به خوردن
غذا با خودشان دعوت
فرمودند
و بعد از آنکه غذا خوردند
امام سجاد (ع) طشت و
ظرف آب طلب کردند
مرد بلخی برخاست و ظرف آب را
به دست گرفت تا روی دستهای
امام سجاد (ع) بریزد
حضرت فرمودند:
تو میهمان ما هستی ، چرا می خواهی
خود را به زحمت اندازی و آب روی
دست های من بریزی ؟
عرض کرد :
دوست دارم خدمت کنم
امام سجاد (ع) فرمودند :
⬅️ لَمّا أَحْبَبْتَ ذٰلِكَ فَوَاللهِ لَأُرِيَنَّكَ
ما تُحِبُّ وَ تَرْضىٰ وَ تَقَرُّ بِهِ عَيْناكَ
💠 حال که چنین است به خدا قسم
به تو نشان می دهم آنچه را که
خشنودت کند و چشمانت را
روشن گرداند
آنگاه آب را روی دستهای مبارک
امام سجاد (ع) ریخت تا یک سوّم
طشت را آب گرفت
امام سجاد (ع) به آن مرد فرمودند :
چه چیزی در میان طشت است ؟
عرض کرد :
آب است
حضرت فرمودند :
یاقوت سرخ است، دوباره نگاه کن
وقتی نگاه کرد دید آب ها به قدرت
پروردگار یاقوت سرخ شده است
سپس امام سجاد (ع) فرمودند :
آب بریز
مرد بلخی آب ریخت تا
دو سوّم طشت پر از آب شد
امام سجاد (ع) به او فرمودند :
در میان طشت چیست ؟
عرض کرد :
آب است
فرمودند : نگاه کن ، زمرّد سبز است
وقتی نگاه کرد دید زمرّد سبز است
سپس امام سجاد (ع) به او فرمودند :
باز هم آب بریز
مرد بلخی آب را روی دست های
مبارک آن حضرت ریخت
تا آنکه طشت پر شد
امام سجاد (ع) به او فرمودند :
در میان طشت چیست ؟
عرض کرد :
آب است
فرمودند : بلکه درّ سفید است
وقتی آن مرد نگاه کرد دید درّ سفید است
و طشت از سه نوع جواهر یعنی درّ و
یاقوت و زمرّد پر گشته است
خیلی تعجّب کرد و خود را روی
قدم های آن حضرت انداخت
و آنها را بوسید
بعد امام سجاد (ع) فرمودند :
⬅️ يا شَيْخُ لَمْ يَكُنْ عِنْدَنا
شَيْءٌ نُكافِيكَ عَلىٰ هَداياكَ إِلَيْنا
فَخُذْ هٰذِهِ الْجَواهِرَ عِوَضاً عَنْ هَدِيَّتِكَ
وَ اعْتَذِرْ لَنا عِنْدَ زَوْجَتِكَ
لِأَنَّها عَتَبَتْ عَلَيْنا
💠 ای پیرمرد ، نزد ما چیزی نمی باشد
که هدایای تو را جبران کند ، همین
جواهرات را در مقابل آن هدایا
از ما بپذیر و نزد همسرت از
طرف ما عذرخواهی کن
که او ظاهرا ما را سرزنش
کرده و رفتار ما را نپسندیده است
مرد سر را از خجالت به
زیر انداخت و عرض کرد :
ای سرور من ، چه کسی گفتار
همسرم را به شما خبر داده است ؟
شکی ندارم که شما از خانواده
رسالت هستید
سپس مرد بلخی با امام سجاد (ع)
وداع کرد و جواهرات را به همراه
خود برای همسرش برد
وقتی که به شهر و دیار خود رسید
و به خانه اش وارد شد ، جریان
سفر را برای همسرش تعریف کرد
زن سجده شکر به جای آورد و
شوهرش را به خدای بزرگ قسم
داد که او را در سفر آینده با خود
خدمت امام سجاد (ع) ببرد
وقتی موسم کوچ کردن برای حج
فرا رسید ، و مرد بلخی ساز و برگ
سفر را فراهم کرد ، طبق وعده ای
که به همسرش داده بود او
را به همراه خود برد
زن در بین راه بیمار شد و
نزدیک مدینه که رسید از دنیا رفت
شوهرش گریه کنان خدمت
امام سجاد (ع) رسید و آن حضرت
را از وفات زن باخبر کرد
💠 @mesbah_sadeghin_ir
⚪️ ادامه دارد ⚪️
🔘 « ادامه ی حکایت »
امام سجاد (ع) و مرد بلخی
و معجزه ی زنده شدن همسر وی
⏪ ( صفحه ۲ )
⬅️ امام سجاد (ع) فوراً برخاستند
و دو رکعت نماز خواندند و بعد از نماز
دعا فرمود و با خدا به راز و نیاز پرداخت
سپس رو به من کرده و فرمودند :
نزد همسرت برگرد ، خداوند او را به
قدرت و حکمتش زنده گردانید
و او است که استخوان های
خاکستر شده را دوباره روح
می دهد و زنده می گرداند
مرد بلخی بی درنگ برخاست
و با عجله رفت ، همین که
به منزلگاهش رسید
همسرش را دید که
صحیح و سالم
نشسته است
به او گفت :
چگونه به این جهان برگشتی
و خداوند تو را زنده کرد ؟
گفت :
به خدا قسم ، فرشته مأمور مرگ به
سراغ من آمد و روح مرا از بدن
خارج کرد و در اختیار گرفت
خواست که آن را بالا ببرد ، ناگهان
شخصی با این اوصاف ظاهر گشت
و شروع کرد به برشمردن خصوصیّات
آن حضرت و شوهرش می گفت :
بلی این اوصاف و ویژگی های
مولا و سرورم امام سجاد (ع) است
زن ادامه داد :
همین که عزرائیل ایشان را دید خود را
روی قدم هایشان انداخت و آنها را
بوسه زد و عرض کرد :
⬅️ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ فی أَرْضِهِ
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْعابِدينَ
💠 درود بر شما ای حجت خداوند
بر روی زمین، سلام بر شما ای
زینت عبادت کنندگان
آن حضرت سلامش
را پاسخ داده و فرمودند :
⬅️ يا مَلَكَ الْمَوْتِ
أَعِدْ رُوحَ هٰذِهِ الْمَرْأَةِ إِلىٰ جَسَدِها
فَإِنَّها كانَتْ قاصِدَةً إِلَيْنا وَ إِنّی
قَدْ سَأَلْتُ رَبّی أَنْ يُبْقِيَها
ثَلاثينَ سَنَةً أُخْرىٰ وَ
يُحْيِيَها حَياةً طَيِّبَةً
لِقُدُومِها إِلَيْنا زائِرَةً لَنا
💠 ای فرشته مرگ ، روح این زن را
به بدنش برگردان ، زیرا او قصد زیارت
ما را نموده است و من از پروردگارم
درخواست نمودم که او را سی سال
دیگر باقی بدارد و زندگی پاکی
همراه با صفا و معنویّت به خاطر
آمدنش به زیارت ما مرحمت فرماید
آن فرشته عرض کرد :
ای ولیّ پروردگار ، فرمانت را بر دیدگان
می پذیرم و اطاعت می کنم
سپس روح مرا به بدنم برگردانید
و آنگاه دیدم فرشته مرگ دست
امام سجاد (ع) را بوسید
و از نزد من خارج شد
مرد بلخی دست همسرش را گرفت
و هر دو به راه افتادند تا خدمت
امام سجاد (ع) رسیدند
آن حضرت در میان اصحاب نشسته بودند
همین که چشم زن به جمال آن حضرت
افتاد ، خود را به روی قدم های
مبارکش انداخت و گفت :
⬅️ هٰذا وَاللهِ سَيِّدی وَ مَوْلایَ
وَ هٰذا هُوَ الَّذی أَحْيانِیَ اللهُ
بِبَرَكَةِ دُعائِهِ
💠 به خدا قسم ، این آقا و مولای
من است ، این همان آقائی است
که خداوند به برکت دعای
او مرا زنده گردانید
بعد از آن باقیمانده عمر خود را
تا هنگام مرگ در جوار رحمت
امام سجاد (ع) به سر بردند
و او را رها نکردند
تا از دنیا رفتند
📓 « القطره سید احمد مستنبط (ره) »
▫️ جلد ۱ - بخش امام زین العابدین
علی بن الحسین السجاد (ع) - ص۴۹۶
💠 @mesbah_sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#العتبة_الحسينية_المقدسة
⬅️ اَللّٰهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ
▫️الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ
▫️صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلىٰ آبائِهِ
▫️فی هٰذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةِِ
▫️وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً
▫️حَتّىٰ تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
💠 خدايا! براى ولى خود
▫️حجة بن الحسن
▫️صلوات تو بر او و بر پدرانش
▫️ در اين زمان و در هر زمان
▫️سرپرست و نگهبان و رهبر
و ياور و راهنما و ديده بان باش
▫️تا او را در حالی که (مردم با میل و رغبت)
از او فرمانبرى مى نمايند، بر روی زمین
سكونت دهى و او را برای مدت زمان
طولانی در روی زمین بهرهمند سازی
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
💐 « اسعد الله ایّامکم »
🌷 « میلاد حضرت قائم آل محمد »
💠 عجّل الله تعالی فرجه الشّریف
مبارک باد
💠 @mesbah_sadeghin_ir
Quran-39-40-movahedi.MP3
6.39M
🔘 « تلاوت ترتیل قرآن کریم »
▫️ سوره بقره آیات ۲۳۸ الی ۲۴۸
⬅️ « آقای موحدی »
#تلاوت_قرآن_ص ۳۹و۴۰
💠 @mesbah_sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
« تو اول بگو با کیان زیستی »
پس آنگه بگویم که تو کیستی
🔘 « آثار معاشرت های آلوده »
⏪ حجت الاسلام حدائق
⬅️...فانَّ طبعک
یسرِق منه شراً و أنتَ لا تعلم
💠...طبیعت تو بدی و ناپاكی را
[ از طبع منحرف مردم شرور و فاسد ]
می دزدد، در حالی كه خود
نیز از آن بی خبری
📓 « مجموعه ورام ج۲ ص۱۵ »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
▫️ ادامه ی
🔘 « قصه بلوهر و یوذاسف »
⏪ ( صفحه ۲۶ )
💠 در ذکر تمثیلاتی که مشتمل است
بر توضیح عیب های بسیار از دنیا
📚 نقل از کتاب عین الحیات
علامه مجلسی رحمت الله علیه
⬅️ بلوهر گفت که:
مردی باغی داشت که در آبادانی آن
می کوشید، و سعی تمام در
خدمت آن باغ مینمود
ناگاه روزی گنجشگی را دید که
بر روی درختی از درختهای
بستان او نشسته و میوه
آن را میخورد
از آن به خشم آمد و تله ای نصب کرد
و آن گنجشک را شکارکرد، و چون
قصد کشتن آن نمود حق تعالی
به قدرت کامله ی خود آن
گنجشک را به سخن
درآورد و به صاحب
باغ گفت که:
تو همت بر کشتن من گماشته ای و
در من آن قدر گوشت نیست که
تو را از گرسنگی سیر گرداند
یا از ضعف قوت بخشد
بیا تو را هدایت نمایم به امری
که از برای تو بهتر باشد
از کشتن من
گفت:
آن چه چیز است؟
گنجشک گفت که:
مرا رها کن تا من تو را سه کلمه تعلیم
نمایم و سه نصیحت کنم که اگر
آنها را حفظ نمایی از برای تو
بهتر باشد از اهل و مال تو
آن مرد وعده کرد که:
چنین خواهم کرد مرا
خبر ده از آن سخنان
گنجشک گفت که:
آنچه به تو میگویم حفظ نما و عمل کن:
▫️اندوه مخور بر آنچه از تو فوت شود
▫️و باور مکن چیزی را که محال است
و از عقل دور است
▫️و طلب مکن چیزی را که به دست
تو نیاید و تحصیل آن نتوانی نمود
آن مرد چون این سخنان
را شنید گنجشک را رها کرد
پس پرواز نمود و بر شاخ درختی
نشست و به آن مرد گفت که:
اگر بدانی که از رها کردن من چه چیز
از دست تو به در رفته است هرآینه
خواهی دانست که از چیز بسیار
عظیم گرانمایه ای محروم گشته ای
آن مرد گفت که:
آن چه چیز است؟
گنجشک گفت که:
اگر مرا می کشتی از حوصله من
مرواریدی بیرون می آوردی
به قدر تخم غاز
و به سبب آن در تمام عمر بی نیاز
می شدی و سرمایه ی عظیم
به هم می رسانیدی
آن مرد چون این سخن را شنید
از رها کردن او ندامت بسیار برد
و غمگین گشت ولیکن اظهار
ننمود و گفت:
از گذشته سخن مگو
که گذشته گذشت.
بیا تا من تو را به خانه برم و
گرامی دارم و جای نیکو
برای تو تعیین نمایم
گنجشک گفت که:
ای جاهل من میدانم که چون بر
من ظفر یابی مرا نگاه نخواهی داشت
و از آن سخنان که من به تو
گفتم هیچ منتفع نشدی
من نگفتم که بر گذشته تاسف مخور
و امری که شدنی نیست تصدیق مکن
و آنچه را به آن نتوانی رسید طلب مکن؟
و الحال تو اندوه می خوری بر امری
که گذشته است و از دستت به
در رفته است، و طلب می کنی
بازگشتن مرا به سوی خود
و می دانی که تو را میسر
نمی شود، و تصدیق می کنی
که در چینه دان من مرواریدی
باشد به قدر تخم غاز، و حال آن که
جمیع بدن من به قدر تخم غاز نیست
⬅️ بلوهر گفت که:
همچنین این گروه گمراه بتها به
دست خود ساختهاند و میگویند که:
اینها ما را خلق کرده اند و
خود محافظت آن بتها می نمایند
از ترس این که مبادا دزد آنها را ببرد
و گمان میکنند که بتان
حافظ و نگهدارنده ی ایشان اند
و اموال و مکاسب خود را خرج
اصنام نموده و گمان میکنند
که بتان رازق ایشان اند
پس طلب می نمایند از بتان
چیزی چند را که از ایشان حاصل
نمی گردد و به آنها نمی رسند
و به امر محالی که عقل حکم به
بطلانش میکند تصدیق می نمایند
پس آنچه بر صاحب باغ
لازم بود از سفاهت و ملامت
بر ایشان نیز لازم می آید
یوذاسف گفت که:
راست می گویی ای حکیم
به درستی که من همیشه حال این بتها
را به عقل خود می دانستم و هرگز
میل به عبادتشان نکردم و امید
خیری از ایشان نداشته ام
پس خبر ده مرا از آن چیزی که مرا
به سوی آن می خوانی و برای
خود آن را پسندیده ای
آن چه چیز است؟
بلوهر گفت که:
مدار آن دینی که من تو را به آن
می خوانم بر دو چیز است:
▫️یکی شناخت حق - جل و علا - و
▫️دیگری عمل نمودن به اموری چند
که موجب خشنودی اوست
#قصه_بلوهر_و_یوذاسف ۲۶
💠 @mesbah_sadeghin_ir
⚪️ ادامه دارد ⚪️
°
🔘 اميرالمؤمنين عليه السلام :
⬅️ ...سابِقُوا فیها
إِلَى الدّارِ الَّتی دُعيتُمْ إِلَيْها
وَ انْصَرِفُوا بِقُلُوبِكُمْ عَنْها
وَ لا يَخِنَّنَّ أَحَدُكُمْ خَنينَ الْأَمَةِ
عَلىٰ ما زُوِیَ عَنْهُ مِنْها
💠 به خانه اى كه دعوت شديد
سبقت گيريد و دل از دنيا برگيريد
و چونان كنيزكان براى آنچه كه
از دنيا از دست مى دهيد
گريه نكنيد
📓 « نهج البلاغه خطبه ۸/۱۷۳ »
#نهج_البلاغه ۴۱
💠 @mesbah_alquran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔘 « خوشا آنان که الله یارشان بی »
که حمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنان که دائم در نمازند ️
بهشت جاودان بازارشان بی
💠 بیا جانا که جانانم تویی تو
بیا جانا که سلطانم تویی تو
تو خود دونی که غیر از تو نخواهم
بیا جانا که ایمانم تویی تو
💠 @mesbah_sadeghin_ir
Eftetah-Sharh-jalase-1.mp3
5.62M
﷽
💠شرح دعای افتتاح
⬅️ #جلسه_اول
🔊حجت الاسلام والمسلمین برنا
🌙ماه مبارک رمضان
۱۰'⏰
#شرح #دعایافتتاح
《تلگرام،ایتا،سروش》
🌙 @nedayhosseini
✅در واتساپ🔻
https://chat.whatsapp.com/CRTbj1113C0LTwkoeiGzAS
4_5909090308771024414.MP3
6.56M
🔘 « تلاوت ترتیل قرآن کریم »
▫️ سوره بقره آیات ۲۴۹ الی ۲۵۶
⬅️ « آقای موحدی »
#تلاوت_قرآن_ص ۴۱و۴۲
💠 @mesbah_sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔘 « کربلا رفتن غیر منتظره »
▫️شخص روستایی در زمان صدام
⬅️ طی هواپیما ربایی که از
طرف عراق در سال ۱۳۶۳ رخ داد
💠 « حجت الاسلام قرائتی »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔘 « دیدار پیرمرد روستایی »
▫️ با امام رضا علیه السلام
💠 @mesbah_sadeghin_ir
tafsir-sore-hojorat-ayattollah-dast gheyb 1.0.mp3
30.22M
🔘 « انما المؤمنون اخوة »
💠 تفسیر سوره حجرات
ماه مبارک رمضان ۱۳۹۶ قمری
▫️( قسمت اول)
⏪ آیت الله شهید دستغیب
⬅️ لازمه اخوت
اصلاح کردن است
▫️مثل مؤمن
نسبت به مؤمن دیگر
مثل اعضاء بدن
▫️لازمه اتحاد روحی مؤمنین
که از نفس و هوا گذشته اند:
درک و احساس ناراحتی همدیگر
▫️بنی آدم اعضای یکدیگرند...
⬅️ آداب و حقوق اخوت در اسلام
▫️اول حق مسلمانان
در هنگام تلاقی با یکدیگر
پیش از هر سخنی ابتداء به سلام
▫️فضیلت ابتدا به سلام
تهنیت گفتن و احوالپرسی
مؤمنین از یکدیگر پس از سلام
▫️پاسخ الحمدلله
بعنوان شکر نعمتهای خداوند
▫️فضیلت
مصافحه و معانقه
برادران دینی با یکدیگر
▫️ فضیلت
رفتن به زیارت مؤمن
و مجالست با او
⚪️ من زار المؤمن فی بیته
▫️کمن زار الله فی عرشه
⬅️ آداب مجالست با مؤمن
▫️به زحمت نینداختنِ مضیف
(صاحب منزل) در ضیافت ها
▫️کراهت تحقیرِ صاحب منزل
از نعمت خداوند در ضیافت ها
▫️زود برخاستن از مجالس
که موجب ملالِ مضیف نشود
▫️تجسس نکردن در زندگی دیگران
▫️داستان ربیع بن حسین
رفیق اعمی! ابن مسعود
▫️به وجهه ی الهی دید و بازدیدها
و عیادت مریض و تشییع جنازه گردد
▫️ المجالس بالامانة
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
💐 « اسعد الله ایّامکم »
🌷 میلاد امام حسن مجتبی
💠 علیه السّلام مبارک باد
💠 @mesbah_sadeghin_ir
4_5834414391000303940.mp3
28.05M
🔘 « داستان »
مسلمان شدن شخص یهودی
و ۷۰ نفر از قبیله اش بدست
امام حسن علیه السلام
⏪ حضرت حجت الاسلام
« حاج سید علی باطنی »
📓 مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر
دلائل الحجج علی البشر ج۳ ص۲۹۳
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
از دقیقه ی ۲۱:۴۰ :
🔘 مدح و منقبت امام مجتبی (ع)
⏪ « آقای موحدی »
⬅️ نه هر کس شد مسلمان میتوان گفتش که سلمان شد
کز اول بایدش سلمان شد و آنگه مسلمان شد
جمال یوسف ار داری به حسن خود مشو غره
صفات یوسفی باید تو را تا ماه کنعان شد
نمیشاید حکیمش خواند هر کس لافد از حکمت
که عمری بندگی باید نمود آنگاه لقمان شد
مرا از وعدهی حور و قصور اغوا مکن واعظ
بهشت بی قصور من حریم قرب جانان شد
ولیّ ذوالمنن یعنی حسن آن خسرو خوبان
که هر چیز از عدم با قدرتش ممکن در امکان شد
نه حُبش باعث جنت، نه بغضش موجب نیران
که حُبش محض جنت گشت و بغضش عین نیران شد
به صولت بود چون حیدر، به هیئت همچو پیغمبر
ولیّ حضرت داور مدار دین و ایمان شد
به قدرت دست او معجز نما چون احمد مرسل
به قوت پنجه اش مشکل گشا چون شیر یزدان شد
📓 « دیوان وفایی »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
🔘 « فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبة »
🏴 عظّم الله أجورنا و أجورکم
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔘 « فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبة »
🏴 عظّم الله أجورنا و أجورکم
🔳 وا علیاه وا اماماه
وا شهیداه وا مظلوماه
💠 @mesbah_sadeghin_ir