eitaa logo
مــصــــبـاح الـــهـــدیٰ💚
312 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
67 فایل
ما ، تیم نمایشی مصباح الهدی که بانوانی هنرمند و متعهد به مبانی انقلابی و اسلامی هستیم ، میخواهیم تئاتر رو به زبان ساده و با شیوه ی خانومانه و مذهبی بهتون یاد بدیم. . آیدی پیج اینستا : 👇🏻 @mesbahehoda . ارتباط با ادمین : 👇🏻 @khadem_hosseinam_128
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» امروز 1402/1/2 پخش از شبکه یک ساعت ۱۶ بعد از ظهر @mesbahehoda 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 مصباح الهدی؛ محلی است برای رشد هنرمندانه ی تو🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_3942602867.mp3
2.7M
﷽ 💙 اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ حاج محمود کریمی @mesbahehoda 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 مصباح الهدی؛ محلی است برای رشد هنرمندانه ی تو🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیدوارم با غروب خورشید ماه شعبان ، هر آنچه قلب نازنینتان را می آزارد غروب کند، و شادی رمضان بر شما طلوع کند، و هرگز پایانی بر آن نباشد😍 پرودگارا! همه ی ما را ببخش و توفیق طاعت و بندگی در ماه مبارکت را به ما عطا کن🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم و رحمة الله با عرض تبریک سال نو و تبریک حلول رمضان المبارک به اطلاع می‌رساند طبق سال‌های گذشته جلسات تلاوت قرآن جزءخوانی همراه با بیان تفسیر و احکام در روزهای ماه مبارک رمضان همه روزه در دو زمان برای خواهران برگزار می‌شود . صبحها از ساعت 10 تا اذان ظهر و بعدازظهرها بعد از نماز عصر تا ساعت 15:30 انشاءالله با حضور خود سهمی در معنویت افزایی خودمان داشته باشیم . مکان :میدان غیبی،کوچه معطری ،کوچه خان محمدی ،پایگاه بسیج خواهران جوادالائمه .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 همان برادری که هیچ وقت اجازه نداد زیر کتک های پدر بروم ، حالا هجوم بی‌ محابایش ، اجازه ی نفس کشیدن را هم می گرفت . چقدر کتک خوردم ، و چقدر دانیال ، خوب مسلمان شده بود ؛ یک وحشیِ بی زنجیر ! زیر دست و پایش مانده بودم . کی خدایم را از دست دادم ؟ این همان برادر بود ؟ دلم برای دست هایش دل تنگی می کرد . روزی نوازش ... حالا کتک ! یعنی به خاطر نداشت که نامحرمم ؟! رسم حلال زادگی را خوب به جا می آورد و درست مثل پدر می زد . بی نوا مادر ! که از کل دنیا فقط گریه و التماس را بر بختش نوشته بودند . دانیال با صدایی نخراشیده و غریب ، مدام عربده می زد : _ منو تعقیب می کنی ؟ غلط کردی دختره ی بی شعور ! فقط یه بار دیگه دور و برم بپلک ، تا روزگارتو واسه همیشه سیاه کنم ... . بی حال و حیران ماندم ؛ جمع شده در خود ، چسبیده به در ، حیران و گنگ . جای مشت و لگد هایش که یقین داشتم با تمام قدرتش نزده ، گزگز می کرد. خط و نشان کشید . دل‌شکسته و با نفس هایی که صدایشان را می شنیدم به اتاقش رفت . مادر گریه کنان ، روی صورتم دست می‌کشید و این حالم را بدتر می کرد . نه ! حتماً اشتباهی شده بود . این مرد وحشی اصلاً نقطه ی مشترکی با دانیال نداشت . نه صدا ، نه ظاهر ... او که بود ؟ لعنت به تو ای دوست مسلمان ! که برادرم را مسلمان کردی . از آن لحظه به بعد ، دیگر یک دل سیر ندیدمش . از این مرد وحشی نفرت داشتم اما از دانیال خودم نه . فقط گاهی مانند یک عابر ، درست در وسط خانه و آشپزخانه مان از کنارم رد می‌شد ؛ بی هیچ حسی . نویسنده : زهرا بلند دوست 🌼 🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 @mesbahehoda 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 مصباح الهدی؛ محلی است برای رشد هنرمندانه ی تو🌱