من به تو بدهکارم، نه تو!
🔹️هیچ وقت به روى کسی نیاورید كه روزى به تو چنین خدمتى را انجام دادم، برعكس حتى اگر به كسى خدمت مىكنید طورى وانمود كنید كه من بدهكار هستم به تو، اصلاً تو بر من منت گذاشتى كه خواهش من را قبول كردى.
🔹️...این لطافتى كه در عمل شما انجام دادید آنقدر بر لطافت روح شما و بر قرب شما پیش خداى متعال مىافزاید كه قابل مقایسه با ثواب اصل عمل نیست.
۱۳۸۰/۰۸/۰۳
#کمک_مؤمنانه
#مواسات
🌙 @mesbahyazdi_ir
26.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلیل عظمت ماه مبارک رمضان چیست؟
نجوای دلتنگی - قسمت هفدهم، ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
🔺مجموعه «نجوای دلتنگی»، برش هایی از سلسله جلسات شرح دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه در وداع با ماه مبارک رمضان در سال ۱۴۳۶
متن و صوت کامل جلسه
#درس_اخلاق
#نجوای_دلتنگی
🌙 @mesbahyazdi_ir
MESBAHYAZDI.IR
دلیل عظمت ماه مبارک رمضان چیست؟ نجوای دلتنگی - قسمت هفدهم، ۱۳۹۴/۰۴/۱۱ 🔺مجموعه «نجوای دلتنگی»، برش
دلیل عظمت ماه مبارک رمضان چیست.mp3
5.4M
دلیل عظمت ماه مبارک رمضان چیست؟
نجوای دلتنگی - قسمت هفدهم، ۱۳۹۴/۰۴/۱۱
🔺مجموعه «نجوای دلتنگی»، برش هایی از سلسله جلسات شرح دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه در وداع با ماه مبارک رمضان در سال ۱۴۳۶
متن و صوت کامل جلسه
#درس_اخلاق
#نجوای_دلتنگی
🌙 @mesbahyazdi_ir
📸 #عکس_نوشت | تنها ایدهای که میتوانست
🔹امام فرمودند: « #جمهوری_اسلامی» یعنی رئیس حکومت ارثی تعیین نمیشود؛ #مردم باید انتخاب کنند؛ اما بر چه اساسی؟ براساس اسلام.
🔸پس اگر فقط «جمهوری» میگفتند؛ نشان نمیداد محتوای حکومت چیست. حتی اگر میگفتند: «جمهوری دموکراتیک» باز محتوای این حکومت معلوم نمیشد.
🔹تنها چیزی که میتوانست ایده امام و کسانی که همراه امام مبارزه کرده بودند و #انقلاب_اسلامی را به پیروزی رسانده بودند را روشن سازد؛ جمهوری اسلامی بود.
۸۸/۰۸/۲۶
💻 @mesbahyazdi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجربه | لذت معنویت دلزدگی نمیآورد؟
🔺️«قرار عاشقی»، برش هایی کوتاه از بیانات علامه مصباح یزدی(قدس سره) با موضوع اهمیتِ مناجات با خداوند متعالی
#سحر_بیستم
🌙 @mesbahyazdi_ir
امانت
🔺️اهمیت توسل به امیرالمومنین علیهالسلام در خاطرهای از علامه مصباح یزدی قدسسره
#آشنای_راه
🌙@mesbahyazdi_ir
MESBAHYAZDI.IR
امانت
🔻اهمیت توسل به امیرالمومنین علیهالسلام در خاطرهای از علامه مصباح یزدی قدسسره
🔹️تقریباً چهلوپنج دقیقهای به اذان مغرب و عشا مانده بود. رفته بودم منزل حاجآقا به ایشان سری بزنم. تنها بودند؛ حتی حاجخانم هم نبودند. حاجآقا داشتند پاهایشان را چرب میکردند. سالها بود زانودرد و پادرد همپایشان شده بود. دکترها روغنهایی را تجویز کرده بودند و باید هر روز پایشان را چرب میکردند.
🔹️احوالپرسی همیشگی و خوشوبشی کردیم. حاجآقا همچنان مشغول بودند که از من خواستند چیزی برایشان بیاورم. میخواستند بگویند متکا را بیاور که کلمهاش یادشان نیامد! چند ثانیه کشید. مقداری که گذشت متوجه شدم و متکا را برایشان آوردم.
🔹️سرشان را انداخته بودند پایین. غرق فکر شدند. چند دقیقهای سکوت شد. رو کردند به من و بغضآلود و با صدای لرزان گفتند:
«آدم گاهی اوقات کلمه به این سادگی که شاید هزاران بار در طول زندگی با آن سروکار داشته، یادش میرود، اگر روزی به ما گفتند که خدایت کیست و یادمان رفت آن موقع چه خاکی بر سر کنیم؟ اگر گفتند که امامت کیست و یادمان رفت، اگر گفتند کتابت چیست و یادمان رفت! آنجا باید چه کنیم؟»
🔹️آن بغض سنگین اشک شد و کمکم از چشمانشان سرازیر شد.
🔹️این سؤال را تکرار کردند. گفتند:
«چه کار کنیم؟»
🔹️فکر میکردم این پرسش مقدمه توضیحی است، اما دیدم ادامه دارد. باز هم مرتب از من پرسیدند.
«به نتیجه ای رسیدی؟ فکر کردی؟»
🔹️همزمان خودشان هم حال معنوی دیگری پیدا کرده بودند که لحظهبهلحظه تشدید میشد.
🔹️نزدیک اذان شد. از وضو که برگشتند دوباره با بغض و اشک پرسیدند:
«خب! به نتیجه ای رسیدی چه کار کنیم؟»
🔹️مات و مبهوت مانده بودم. رفتند سمت چوبلباسی. عطرهای دمدستیشان را آنجا میگذاشتند. صدای اذانشان در خانه پیچید. وقتی نزدیک سجاده شدند، بغض صدایشان ترکید. به پهنای صورت اشک میریختند. گفتند:
«شما که جوابی به این سؤال ندادی! اگر پرسیدند اسم خدایت کیست اگر یادمان رفت چه کنیم. اما فکر میکنم این «علی علی» گفتنهای ما در طول زندگی که هر جا توانستیم و از دستمان برآمد، مدام گفتیم «علی علی» این «علی علی» گفتنها ما را رها نمیکند.ما را ول نمیکنند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به جایش میآیند و جواب این «علی علی» گفتنها را میدهند. اگر هم یادمان برود به ما یادآوری میکنند.»
🔹️بعد بلافاصله گفتند:
«اگر در این دنیا ایمانمان را امانت بدهیم دست امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شرطی که ایمان را خراب نکرده باشیم، بگوییم این امانت خدمت شما آن لحظه و جایی که من احتیاج دارم، این را به من برگردانید؛ بعید میدانم امیرالمؤمنین کسی باشد که بخواهد از امانت نگهداری نکند و حتماً آدم امینی است.مهم این است که ما ایمانمان را امانت دهیم. این علی علی گفتنها آنجا کار خودش را میکند.»
🔹️مشغول نماز مغرب شدیم. نماز عجیبی شد. ادعا ندارم همیشه با ایشان بودهام و حالاتشان را دیدهام، اما در سنوسال خودم و در موقعیتهایی که با حاجآقا ارتباط داشتم، کمتر چنین نمازی از ایشان دیده بودم. با حال و پر اشک. بین هر آیه سوره حمدشان گریه میکردند.
🔹️بین دو نماز بحث را ادامه دادند و تأکید کردند روی اینکه آدم ایمانش را بسپارد به دست آنها، آنها شب اول قبر برگردانند.
🔺️ خاطره ای از نوه آیت الله مصباح یزدی قدسسره
#آشنای_راه
🌙 @mesbahyazdi_ir
«تِلْكَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا يُریدُونَ عُلُوَّاً فى الأرْضِ وَلا فَساداً» (قصص، ۸۳)
ترجمه: سرای آخرت را نصیب کسانی میکنیم كه در روى زمين ارادۀ برترى و تسلط (بر ديگران) و فساد و تباهى ندارند.
🌙@mesbahyazdi_ir