eitaa logo
ღمشــڪاتـــــــ‌ـღ
199 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1هزار ویدیو
24 فایل
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كمِشْكاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ …؛ متولد۱۵اسفند ۱۴۰۰ (۳شعبان) همزمان با ولادت حضرت عشق آقای اباعبدالله:)❤ https://daigo.ir/secret/2401516868 حرفاتون بمون بگین #حامی‌هر‌چی‌که‌وصلمون‌کنه‌به‌خدا @meshkat115
مشاهده در ایتا
دانلود
ღمشــڪاتـــــــ‌ـღ
اوضاع تقریبا دو به سه بود دوسوم خانوما چادر بودن 🤲🏻 فقط یک سوم کشف حجابی بودن😔💔 ک خداروشکر خانومای
تو این جبهه جنگ جا نمونی رفیق سیاهی چادر تو خیلی کوبنده تر از شلیک گلوله هاست حتی اگ تذکر نمیدی با چادرت نیت کن قدم بزن
هی‌گفتیم چرا خانوما نمیتونن بجنگن بفرمایید این هم جبهه جنگ مبادا بی نصیب بمونی از این سرباز بودن امام زمان (عج)✨❤️
مداحی آنلاین - آه دوباره یه کوچه یه آقا - عینی فرد.mp3
9.08M
🔳 (ع) 🌴آه دوباره یه کوچه یه آقا 🌴مثل حیدر غریبه خدایا 🎙 ³¹³__________________ 🌻|| @meshkaatt313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(ع) با آنکه خاک پاکِ مدینه دیار توست ویرانۀ دلِ ما مزار توست تا روز حشر، سینۀ ما دغدار توست هر شیعۀ شکسته‌دلی اشکبار توست ▪️شهادت رئیس مذهب شیعه، (ع) تسلیت باد. ³¹³__________________ 🌻|| @meshkaatt313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدیه به پیشگاه حضرت صادق(علیه السلام) صلوات...
ღمشــڪاتـــــــ‌ـღ
هدیه به پیشگاه حضرت صادق(علیه السلام) صلوات...
امام صادق، چهار هزار شاگرد داشت ولے براے قیام، هفده یار هم نداشت... و تو اے صاحب الزمان در میان این همه مدعی چقدر تنهایے . . 🥀
ღمشــڪاتـــــــ‌ـღ
یه آرامش محض.... ی قلب آروم.... یه سکون.... توصیفش غیر ممکنه برام ک اونجا اون شب چه حالی داشتم و چه
ساعت حرکت ب سمت کاظمین ۶ صبح بود اما لطف خدا بود ک چند دقیقه ای تاخیر افتاد برای استراحت چشمام ...🚶🚶 همه آماده بودن ... به جز من ... رفتنم نمیومد ... مگ من جز حرم اهل بیت کجا رو دارم برم؟ رهام نکن تو خونواده ی منی حسین😭💔 فقط تو رو دارم تو عالمین 😭💔 امام حسین💔🚶😭 اما احساس آرامشی ک ارباب بهم‌داد انگار مطمئن بودم ک منو آوردن اینجا تا عشقشون رو بهم بدن و مطمئنم کنن ک همیشه کنارمن💔🚶 چشمام از شدت خاب و اشک و خستگی کبود شده بود ... تاری چشمام نمیزاشت خوب نگاه کنم ولی ... نگاه میکردم ... دیگ‌کی میتونم دوباره برگردم؟ ❤️کربلا آرزویی بود که بعد از برآورده شدنش باز هم آرزوم شد❤️ ته قلبم‌امید داشتم ک اگ آقا ی نگاه کنه ب سرعت میتونه منو بکشونه سمت خودش .... کاروان سنگین قدم‌برمی‌داشت 🚶 هیچکس رفتنش نمیومد ...🚶 چه سریه همه دوست دارن امام حسین ؟؟؟🥲❤️ ولی سوار شدیم و رفتیم‌سمت کاظمین ... کنار مزار همون آقایی که مادرم یک عمر حسرت زیارتش رو داشت و سنگشو ب سینه میزد ک من موسی ابن جعفری ام💔 ادامه داره ....