🔻دو نگاه به سقوط اسد
✍️کانال تراوشات
درباره وضعیت الان دو نگاه مهم را میشود بیان کرد :
🔹️۱. دولت سوریه یا بهتر است بگوییم دولت اسد امروز صبح رسما سقوط کرد.
سقوطی مرگ بار که شاید به دید بعضی تحلیلگران قسمتی از پازل فروپاشی محور مقاومت و نابودی دستاورد چندین ساله جمهوری اسلامی باشد!
🔹️در این نگاه از روزی که ایران و حزب الله برای خط قرمزهایی که در قضیه فلسطین تعیین کردند هیچ اعتباری قائل نشدند و عملا بلوف زدند این روند نابودی شروع شد!
از روزی که ترور هر ایرانی در هر کجای دنیا هیچ هزینهای برای رژیم صهیونیستی نداشت!
از روزی که ورود زمینی رژیم صهیونیستی به غزه برابر با ورود زمینی حزب الله به شمال سرزمینهای اشغالی و ورود سوریه به جولان نبود و از روزی که بعد از حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی به ایران باندهای فرودگاههای نظامی سالم بودند؛ همه اینها علائم ضعف و نابودی محور مقاومت بود!
و الان مقابله اعضای محور مقاومت به صورت جداگانه با آمریکا، رژیم صهیونیستی و تکفیریها نشان از ضعف راهبردی عمیق جبهه پشتیبانی یعنی ایران دارد، که یا ایران نمیتواند! یا ارادهای برای تغییر معادلات ندارد!
🔹️۲. اما در نگاه دوم ایران با برگ برنده سوریه بازی خود را در طی ۱۰ سال انجام داد و تمام شد!
🔹️تسلیح حزب الله و انتقال فناوری و تعیین محورهای پشتیبانی زمینی، حضور عناصر مستشاری، ایجاد یک پایگاه مردمی در بین شیعیان سوریه و همکاری با روسیه و.... همه اینها جز دستاورهای جمهوری اسلامی در طی حدود ۱۰ سال حضور مستقیم در خاک سوریه است، با اینکه امروز ایران سوریه را به گروه تروریستی تحریر الشام تحویل داد ولی باز هم برنده این بازی ایران است!
🔹️اما چرا ایران مثل قبل در مقابل گروههای تروریستی مقاومت نکرد و از دولت اسد دفاع نکرد ؟
🔹️چون گروه تحریر الشام و مسلحین دیگر داعش نیستند!
چون بشار اسد سال ۲۰۲۴ دیگر بشار اسد ۲۰۱۴ نیست پس دلیل ندارد ایران هزینههای سال ۹۴ را دوباره برای حفظ سوریه بپردازد !
🔹️ایران با سوریه همان معامله افغانستان را انجام داد! سوریه تحریرالشام بهتر است از سوریه آمریکایی عربی با اسد !
🔹️بشار اسد نه برای محور مقاومت نه برای ایران و نه برای حزب الله دیگر هیچ کارایی نداشت و حتی شاید خطرناک تر از تحریر الشام بود! بشار در این یکسال طوفان الاقصی با جلوگیری از فعال شدن جبهه جولان خیانت بزرگی در حق فلسطین و جبهه مقاومت کرد.
@taravoshat_1
@mesle_Beheshti
🔺چاپلوسان اسد را پایین کشیدند!
✍️صابر گلعنبری
از شگفتیهای سوریه پسااسد تغییر موضع سریع مدافعان سرسخت دیروز او است که به «انقلابیون دو آتشه» امروز تبدیل شدهاند؛ امثال دیپلمات معروف سوری بشار جعفری (سفیر سوریه در روسیه) و اصحاب رسانه چون شادی حلوه و کنانه علوش!
چرخش 180 درجهای مدافعان دیروز بشار اسد پس از سقوطش چنان است که در حمله به او از مخالفان سرسختش گوی سبقت میربایند و در حالی که سران «سوریه جدید» راه «آشتی» با مقامات و چهرههای «سوریه قدیم» را در پیش گرفتهاند، آنها همچنان به اسد و نظامش میتازند.
بشار جعفری نماینده سابق سوریه در سازمان ملل چنان مورد اعتماد اسد بود که به سفارت این کشور در روسیه منصوبش کرد؛ اما در گفتگو با شبکه دولتی «روسیه تودی» چنان از نظام سابق به عنوان «منظومه فساد» یاد کرد و از «فرار راس آن در تاریکی شب» سخن گفت که انگار نه انگار خود بخشی از این منظومه و مرید حلقه به گوش اسد بوده است و تا دیروز از تریبون شورای امنیت و مقام سفارت «انقلابیترین خطابهها» در ستایش این منظومه و راس آن ایراد میکرد.
همین رنگ عوض کردن بشار جعفری و مدافعان دیگر اسد معمای فروپاشی سریع ارتش سوریه در برابر حمله مخالفان را حل میکند؛ ارتشی که صرفا نام ارتش را یدک میکشید؛ اما چاپلوسان از آن قَدَرِ قدرتی پیش اسد ساخته بودند و واقعیت را وارونه جلو داده بودند که همیشه جانفدا و وفادار به او خواهد ماند.
در حالی که فساد سیستماتیک ساختار ارتش را تباه ساخته بود و نیروهایش هم نان شب و توان و ارادهای برای جنگیدن نداشتند.
در واقع زمینهساز سقوط حکام و هلاک حرث و نسل همین مدافعانِ چاپلوس دیکتاتورپرور هستند که با این چاپلوسی خود و بیان وارونه حقایق چنان دنیا و اوضاع مملکت را برای حاکم گل و بلبلی به تصویر میکشند که او را بر استبدادش راسختر و چشمان او را بر روی حقایق بستهتر میکنند تا از مواهب بهرهمند شده و از توبرهاش بخورند و وقتی هم که رفت مرید دیگری میشوند و از خوانش میخورند.
وقتی هم که چرخ گردون میچرخد و روزگار قبله آمالشان را بر زمین میزند و یکی دیگر را بر میکشد، سریع پوستاندازی میکنند و زبان به نکوهش قبلی و ستایش حاکم یا حاکمان جدید میگشایند.
اگر اسد از تاریخ دور و نزدیک درس گرفته بود و قبل از سرکوب مخالفانش، به روی این چاپلوسان خاک میپاشید تا پرده از برابر چشمانش بیفتد و حقیقت و واقعیت در سوریه را عینا درک کند، چه بسا این سرنوشت را پیدا نمیکرد.
@Sgolanbari
@mesle_Beheshti
🌀سقوط اقتصاد سوریه در انتقال سریع از سوسیالیسم به لیبرالیسم
✍️محمدجواد توکلی
🔻هرچند سوسیالیسم اقتصادی شکننده است ولی در تاریخ چند دهه اخیر، چرخش سریع از سوسیالیسم به سمت لیبرالیسم(تحت تاثیر نسخه های صندوق بینالمللی پول) اقتصاد کشورهایی مثل سوریه و روسیه را به ویرانی کشانده است. این مشکل به ویژه بدین خاطر رخ داد که آزادسازی قیمتها، افزایش نرخ ارز، کاهش ارزش پول ملی، یارانه زدایی و خصوصیسازی در شرایطی عملیاتی شد که این کشورها دچار بیثباتی اقتصادی ناشی از جنگ و فشارهای تحریمی هم بودند.
🔹 در مقابل چین با عدول هوشمندانه و تدریجی به سمت اقتصاد بازار پارهای از مشکلات سوسیالیسم را برطرف کرد، ولی در بلندمدت از مشکلات لیبرالیسم اقتصادی متاثر خواهد شد. استگلیتز برنده جایزه نوبل اقتصادی به خوبی در کتاب «جهانی شدن و مسائل آن»، دو الگوی آزادسازی اقتصادی در روسیه و چین را مقایسه میکند و شوکدرمانی را عامل بحرانهای اقتصادی در روسیه میداند.
🔻 فروپاشی اقتصاد سوریه ناشی از ترکیبی از اعمال سیاستهای نئولیبرالیستی صندوق بینالمللی پول و تخریب زیرساختهای تولیدی سوریه در اثر جنگ و تحریم است.
eitaa.com/eqmoq2
@mesle_Beheshti
🔻فرصت های یک شکست
✍️کانال برندسازی ملی
🔹️سقوط دولت سوریه بدون شک یک شکست برای ما در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی است.
🔹️با اینحال خارج از شعارهای کلیشه ای در دل هر شکستی فرصت ها را هم می توان یافت:
۱. شرایط نشان می دهد سوریه به سمت دولت مقتدر مرکزی نخواهد رفت. حاکمان کشورهای عربی نظیر اردن مصر سعودی و امارات بهیچوجه استقرار یک نظام سیاسی اسلامی را تحمل نخواهند کرد. قطر هم بعد از اتفاق محاصره سال ۲۰۱۷ جرات مداخله مستقیمی نخواهد داشت. توپ در زمین ترکیه است و بعید است باتوجه به مشکلات داخلی از پس مدیریت اوضاع سوریه بربیاید. نفاق اردوغان هم آشکارتر خواهد شد و با بقیه طرفهای عربی سرشاخ می شود. با گذشت زمان شاید ایران بتواند مشابه بازگشت هوشمندانه به سودان (جهت جلوگیری از بدتر شدن اوضاع) مجددا به سوریه پس از اسد نیز در جهت منافع راهبردی خود ورود کند.
۲. برند ایران و تشیع که پس از ۲۰۱۱ با پروپاگاندای سنگین در جهان سنی بحرانی شده بود با وعده صادق ۱ و ۲ و ایستادگی شیعیان یمن و لبنان بر غزه ارتقاء یافته و وضعیت از این نظر مانند قبل نیست و خاکستری شده است.آنچه که محتملا در ماه های آتی در سوریه رخ خواهد داد وجهه بهتری به تصویر و عملکرد ایران خواهد داد.
۳. حزب الله از حیث لجستیک دچار مشکل جدی نخواهد شد همانطور که یمن در محاصره نشد. تا دیر نشده در لبنان باید ابتکار عمل را در دست گرفت تا باز دچار غافلگیری راهبردی نشویم.
۴. تک بعدی نگاه نکردن به کشورها و فعالسازی مسیر درست در دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی با شرکا و دوستان می تواند فضای سنگین شبهه متداولی که ایران برای منافع خود حتی نزدیکترین افراد را معامله می کند را خنثی کند. ترکیه در اوج قطع روابط سیاسی کماکان بیشترین تبادل تجاری با سوریه را حفظ کرد. در حالیکه ما این سالها در بعد اقتصادی هیچ بهره ای نبردیم. در فضای ارتباطات و تبادلات فرهنگی با مردم هم که در فضای هپروت بودیم!
🔹️همه مواردی که بیان شد؛ فرضیه و کار سخت شده است.
🔹️پیش فرض تحقق آن اراده جدی برای تغییر در افراد، رویکردها و استراتژی ها ازجمله در سطوح تصمیم ساز است. در غیر اینصورت اتفاقات بدتری رخ می دهد. بازی ادامه دارد. با ابتکار عمل شرایط قابل بازیابی و حتی جهش است. انفعال تبعات بد و غیرقابل برگشتی تا دهه ها برای کشور دارد.
https://t.me/nationbranding
@mesle_Beheshti
🔻چکش موازنه؛ گزارش محرمانه اندیشکده مرصاد در آذر ۹۷
✍️هادی معصومی زارع
🔹خلاصه سیاستی
🔹روشن است که تغییر بُنیه نظام سوریه و اصلاح آن، لااقل در کوتاهمدت امکانپذیر نخواهد بود و در درازمدت نیز با چالشهای جدی مواجه خواهد بود. بااینحال تغافل و چشم پوشیدن از برساختن یک نظم سیاسی متجانس با دیگر بخشهای «محور» از طریق مشارکتدهی حقیقی و البته مستقل اسلامگرایان سنی غیرتکفیری و ضداسرائیلی سوریه و جریانهای چپ ضداستعماری در ساختار قدرت سیاسی در دمشق میتواند هزینههای بیشتری را به ج.اا تحمیل نماید.
🔹 فرار از هزینهها و چالشهایی که از ساختار فعلی نظام بعث سوریه متوجه ج.اا و محور مقاومت خواهد بود، ضرورت اصلاحات حقیقی و ریشهای در بنیه نظام سوریه را دوچندان میکند. سند جاری پیشنهاد میدهد جبههای توازنبخش و موازنهساز از چهار گروه عربی ذیل (ترکیبی از موافقان و معارضان نظام فعلی) به عنوان شبکه همپیمانی با ج.اا خلق و تقویت شود:
1️⃣ طیفی از کلازیهای معتدل و همسو با سیاستهای ج.اا و محور مقاومت که وجهه ملی مناسبی داشته و در اقدامات خشونت بار سالهای بحران و نیز فسادهای گسترده اقتصادی و سیاسی نقش چندانی نداشتهاند.
2️⃣ طیفی از نخبگان و افسران حیدری (با تقویت نقش درساختارهای امنیتی و سیاسی)
3️⃣ طیفی از نخبگان اسلامگرای سنی (خصوصا طیف نزدیک به قطر و ترکیه)
4️⃣ طیفی از چپگرایان ناسیونالیست و ضدغربی
باور آن است که با ایجاد چنین شبکهای میتوان مانع از کودتای شبکه همبسته لایه دوم قدرت در سوریه و نیز طرف روسی علیه منافع ج.اا و محور مقاومت خواهد بود. بدیل و آلترناتیو نیز چیزی جز استمرار رویه موجود در همپیمانی مطلق با نظام سوریه نخواهد بود.
🔗 متن کامل این گزارش راهبردی را در اینجا میتوانید مطالعه کنید.
@mersadcss
@mesle_Beheshti
❗️ شوق و شکایت!
✍️محسن قنبریان
• اینکه جامعه ایرانی بخصوص هسته حزب اللهی از لحظه سقوط سوریه و اسد در حیرانی است، اینکه هیچ تحلیل جامع و اقناع کننده ای هم -علیرغم تولید انبوه محتوا- نبوده،واضح است.
از اینرو همه منتظر و مشتاقند تا فردا رهبر انقلاب چه می فرماید!
• لکن سقوط اسد از مثل سقوط خرمشهر و فاو و... سخت تر نبود!
آن روزها جامعه دچار چنین سردرگمی هایی نمی شد، چون مثل خامنه ای و هاشمی و... در نماز جمعه و دانشگاه و... حاضر و برای مردم توضیح می دادند.
توضیحشان نه فقط تکرار الهیات "خدا با ماست" بود ونه حرفهای صرفا تکنیکال میدان؛ جمع درست هردو بود،هم عالم به مبانی و عقلانیت انقلاب اسلامی بودند و هم مشرف به میدان.
• امروز این حلقه مفقود است؛ لذا باید منتظر ماند تا خود رهبری بیاید و بگوید!
مطلعین میدان،نوعا سرمایه اجتماعی و مقبولینِ عقلانیت انقلاب اسلامی در جامعه نیستند!
برخی ائمه جمعه و برخی فضلاء انقلابی وفعالین دانشگاهی و... هم که الهیات و منظومه عقلانیت انقلاب اسلامی را می شناسند، خبر دست اول از میدان ندارند وفقط بعضا، گزینشی از مجاری خاص، اطلاعاتی ناقص می گیرند؛ که معمولا طرحش درجامعه با رد وتکذیب ها همراه میشود و...
• رابطه و نسبت استاد خامنه ای و... با امام خمینی و میدان انقلاب، در نسل بعد بازتولید نشده است و این فقط تقصیر کوتاه قدی بعدی ها نیست؛ حلقه اول های تصمیم ساز و مشرف میدان دیگر از جنس روحانیون کف میدان و دانشگاه مثل خامنه ای و هاشمی و...سالهای۶۰ نیستند!
• پس یکی مینویسد:تا فردا همه ساکت!
یکی مینوسد: چرا ساکتید و همه بر دوش رهبری؟!!
@m_ghanbarian
@mesle_Beheshti
🔻تحریرالشام؛ فرصت یا تهدید
✍️مجید فاطمیارفع
چکیده: تحریرالشام اگرچه ملغمهای از تفکرات سلفی و اخوانی و القاعده است اما اگر علمای جهادی و بصیر اهل سنت مراقبت کنند میتوانند از همین مجاهدین، لشکری بر علیه نظام سلطه جهانی و رژیم اسرائیل به راه بیاندازند.
🔹با توجه به اینکه عقبهی فکری و ایدئولوژی تحریرالشام، جمعیت اخوان المسلمین است به نظرم لازم است دربارهی تفکر اخوانیگری از پیدایش در مصر تا گسترش در کشورهایاسلامی و انشعابات آن و شاخه های نظامی آن بیشتر بدانیم. إخوانُ المُسلِمین گروهی سنیمذهب و دارای تفکرات سلَفی هستند. اخوان المسلمین طرفدار تقریب مذاهب اسلامی و از بدو پیروی انقلاب اسلامی ایران، حامی جمهوری اسلامی ایران بوده و ضد امپریالیسم و رژیم اسرائیل هستند این گروه با تأثیرپذیری از اندیشههای دینی و سیاسی سید جمالالدین اسدآبادی، محمد عَبدُه، سیدِ قُطب و محمد غزّالی بهجهت مقابله با سلطهگری کشورهای استعمارگر و جلوگیری از انحرافات دینی مسلمانان، در سال ۱۹۲۸م ( ۱۳۰۷ شمسی) توسط حسن اَلْبَنا در شهر اسماعیلیه مصر پایهگذاری شد.
🔹با جرأت عرض میکنم بر اساس جملهی معروف شهید حاج قاسم سلیمانی که فرمود: «میزان فرصتی که در تهدیدها وجود دارد در خود فرصتها نیست به شرط اینکه نترسیم و نترسید و نترسانید...» معتقدم با روی کار آمدن تحریرالشام میشود این تهدید را تبدیل به فرصت کرد. یعنی روی کار آمدن تحریرالشام میتواند بلای جان آمریکا و اسرائیل و حاکمان منافق کشورهای اسلامی ( مصر، اردن، ترکیه، عربستان و امارات ) شود.
🔹گسترش اخوان المسلمین و اقدامات نظامی
🔹با شکلگیری اخوان المسلمین، و با ارتباطی که بین علمای اسلامی در بلاد مختلف صورت گرفت به تدریج این تفکر در کشورهای اسلامی در آسیا و شمال آفریقا گسترش پیدا کرد.جمعیت اخوان المسلمین برای رسیدن به آرمانهای دینی، فرهنگی، نظامی و سیاسی به مبارزه مشغول بوده و هستند؛ بههمین دلیل، چند بار بهدست حاکمان مصر منحل شده و تعدادی از اعضای این گروه، اعدام شدهاند. رهبران اخوان المسلمین، به اسم «مُرشدِ کُلّ» شناخته میشوند. آنها در برخی از کشورهای اسلامی مانند مصر، ترکیه، سوریه، فلسطین، سودان، یمن، تونس، ایران و اردن فعالیت سیاسی و اعتقادی دارند.
🔹در برخی از کشورها گروههایی با همین تفکر سلفی اقدام به تشکیل شاخههای نظامی کردند که البته هیچکدام از آنها تاکنون موفقیتی به دست نیاوردند. یکی از این شاخههای نظامی که شهرت جهانی هم کسب کرد «سازمان القاعده» بود که توسط «أسامةبنلادن» تأسیس شد اما به دلیل دوری از تفکرات اصیل اخوانی و تحت تأثیر سازمانهای جاسوسی غربی به انحراف کشیده شد و نهایتاً با مرگ رهبرش، از بین رفت.
🔹گروه دیگری مانند «طالبان» اگرچه عدهای سعی میکنند آن را کاملا جدای از تفکر اخوانی تلقی کنند اما نمیشود گفت رهبران این گروه بدون تأثیر از تفکرات اخوانی باشند که در حال حاضر موفق شدند در افغانستان، به حکومت برسند.
🔹تحریرالشام اگرچه ملغمهای از تفکرات سلفی و اخوانی و القاعده است اما اگر علمای جهادی و بصیر اهل سنت مراقبت کنند میتوانند از همین مجاهدین، لشکری بر علیه نظام سلطه جهانی و رژیم اسرائیل به راه بیاندازند.
🔹ارتباط ایران و اخوان المسلمین
🔹اخوان المسلمین که سنی مذهب و دارای تفکرات سلفیگری بوده، برخلاف سلفیهای وهابی، به دنبال اتحاد و تقریب مذاهب اسلامی میان شیعه و سنی هستند. آنها به دعوت عالمان شیعه، اقدام به تشکیل «دار التقریب المذاهب الاسلامیة» کردهاند.
🔹پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷شمسی، تعدادی از اعضای اخوان المسلمین، به ایران سفر نموده و در ملاقات با امام خمینی، این پیروزی را به وی و ملت ایران تبریک گفتند؛ این ارتباط همچنان باقی بود اما بعد از بروز اختلافات سیاسی بین اخوان المسلمین با حکومت سوریه (بشار اسد) و حمایت ایران از حکومت قانونی آن کشور، روابط اخوانیها با ایران به سردی گرایید. و از طرفی نفوذ تفکر وهابیگری (ضد شیعه) در بین اخوانیها منجر به ایجاد دشمنی و عداوت با ایران و جبهه مقاومت شد.
🔹من معتقدم با سقوط نظام بشار اسد در سوریه، دوباره میشود با بزرگان و رهبران اخوان المسلمین و علمای اصیل اخوانی ارتباط برقرار نمود و به این اختلافات پایان داد. اگرچه واقعیت تلخی که اتفاق افتاده این است که تفکر تقریبیِ اخوانی، جای خود را به تفکر سلفی وهابی داده و فضا به شدت ضد شیعه است اما معتقدم هنوز هم میشود راه ارتباطی از طریق تقریب مذاهب شکل بگیرد که اینجا نقش علمای اسلامی در بلاد مختلف میتواند حیاتی باشد.
منبع: شبستان
@mesle_Beheshti
🔴 در سوریه چه باید کرد؟ ۱
✍ جعفر حسنخانی
کمی بیش از 30 هزار نیروی مسلح بر خلاف «توافق آستانه» توانستند سوریه را به تصرف خود درآورند. ستون فقرات شورشیان را نیروهای سابق القاعده رهبری میکند و بخشی جدی از بدنه شورشیان هم سوری نیستند. اویغورهای چین، ازبکها، چچنیها و... در جریان این تصرف نقشآفرین بودند. همچنین نیروهای اخوانالمسلمین سوریه - مبارزان شهر درعا - از دیگر گروههای موثر در این شورش بودند. آنچه اتفاق افتاد یک شورش مسلحانه بود نه چیز دیگر.
🔹 جامعه سوریه کجای ماجراست؟
مدتهاست در سوریه دیگر جامعه وجود ندارد. سوریه به وضعیت پیشاجامعه سقوط کرده است. مدتهاست دولت با بحران توزیع مواجه است و دستورات دولت و قانون دولت در اقصی نقاط کشور راه به جایی نمیبرد و «زور» در برهنهترین وجه خود جای مناسبات مدنی را گرفته است. سوریه ابتدا نیازمند شکلگیری جامعه است و بعد از آن میتوان درباره تشکیل دولت - ملت در سوریه سخن گفت.
جنگ داخلی، زیرساختهای شهری سوریه را از میان برده است. اپوزیسیون بشار اسد - مشخصا اخوانالمسلمین سوریه - به همراه دیگران، نابالغانه به دلیل کینهجوییهای سیاسی از دیماه 1389 خورشیدی، کشور را محل تسویهحساب قدرتهای منطقهای و بینالمللی کردند و حاصلش چیزی جز ویرانی نبود. کاری که سیاستمداران امروز اوکراین با اوکراین میکنند هم نمونه دیگر این سیاستورزی احمقانه است. جامعه ضعیف شده و فروپاشیده سوریه امروز توان و امکان نقشآفرینی سیاسی ندارد. پس آنچه را رخ میدهد نمیتوان به حساب جامعه سوریه نوشت. بزرگترین غایب تحولات امروز سوریه، جامعه سوریه است.
🔹 بشار اسد کجای ماجراست؟
بشار اسد مدتهاست همه تخم مرغهای خود را در سبد روسیه گذاشته است. دولت او بعد از جنگ داخلی و خارج کردن سوریه از دهان داعش، صدمات جبرانناپذیری دید. افزون بر آن تحریمهای غربی و تسلط آمریکا بر چاههای نفتش، دولت سوریه را به دولت ورشکسته تبدیل کرد. ارتش او فرسوده شده بود. سوریه که روزگاری از وابستگان محور مقاومت بود، از آن 7 اکتبر نامی تا روز رفتن بشار، حتی یک سنگ هم به سمت رژیم اسرائیل پرت نکرد. اینها درست زمانی بود که همه محور مقاومت حلقه آتش دور رژیم برپا کرده بودند. با وجود این انفعال از سوی بشار، رژیم اسرائیل با بهانه تامین پشتیبانی حزبالله توسط سوریه، هر روز او را تهدید به ترور میکرد، حتی احتمالا برادر او «ماهر اسد» هم توسط رژیم طی یک عملیات تروریستی در مدت گذشته کشته شده باشد. باید دانست «ماهر اسد» در مدیریت ارتش به نفع حکومت برادرش نقش کلیدی داشت. با لحاظ همه اینها به نظر بشار اسد این بار تصمیم گرفت نایستد. احتمالا او در ذهن خود، میان مرگ توسط رژیم اسرائیل و زندگی در مسکو دست به انتخاب زده است.
🔹 بنیاد ماجراجویان بر چیست؟
دست برتر در تحولات سوریه با اسلامگرایان سنی - سلفی است. در میان اسلامگرایان سنی - سلفی ۲ ایده برای حکومت وجود دارد: 1- «خلافتگرایان» 2- «حکومتگرایان». خلافتگرایان به دنبال احیای خلافت خلفای صدر اسلام، بنیامیه، بنیعباس و عثمانیها هستند. داعش مهمترین نیروی خلافتگرا در میان جریانهای اسلامگرای سنی - سلفی بود. «حکومتگرایان» قدری به دنبال سازگاری با زمانه معاصر هستند و از ایده خلافتگرایی در عصر دولت - ملتها عقبنشینی کردهاند. آنان به دنبال تاسیس یک حکومت سنی مبتنی بر قوانین اسلام در واحد دولت - ملت هستند. امارت اسلامی طالبان شکلی از «حکومتگرایان» است. القاعده هم حکومتگراست. جولانی به عنوان فرمانده هیات تحریرالشام مسؤول شاخه القاعده سوریه است. القاعده مخالف مردمسالاری و معتقد است در این شیوه حکومت، خالق سیادت ندارد و سیادت مخلوق بر مخلوق و حکومت بشر بر بشر طاغوت است.
البته باید توجه داشت جامعه ضعیف و فروپاشیده سوریه با جامعه سنتی افغانستان از اساس متفاوت است و این جریانهای سنی - سلفی راه ناهمواری را برای تاسیس حکومت دارند.
@OsoulgaraNews
@mesle_Beheshti
🔴 در سوریه چه باید کرد؟ ۲
✍️جعفر حسنخوانی
🔸 ماجرا به کجا ختم خواهد شد؟
3 سناریو پیش روی سوریه است: 1- تبدیل سوریه به لیبی 2- تبدیل سوریه به یوگسلاوی 3- تبدیل سوریه به افغانستان. جنگ داخلی، تجزیه و حکومت حداقلی سنی - سلفی 3 احتمال پیش روی سوریه است.
با فروپاشی حکومت اسد، تنها نظام عربی ضداسرائیلی فروپاشید. از این پس امکان تامین پشتیبانی حزبالله هم با چالش مواجه شد. اسرائیل توان رزم نظامی سوریه را بدون کمترین هزینه در روز سقوط مورد هدف قرار داد. جامعه غایب به علاوه حکومتی که هیچ کمکی از ایران نخواست، موجب شد ایران مداخلهای در سوریه نکند. ایران حکومت استعماری یا نیروی اشغالگر نیست که بخواهد به زور منافع خود را تضمین کند.
برای ایرانی که توانسته بود 70 هزار نیروی داعشی را در میانه دهه 90 خورشیدی بکشد، مقابله با 30 هزار نیروی رزم زمینی بسیار اقدام ممکنی بود و هست اما با توجه به اینکه حکومت سوریه تصمیم دیگری گرفت، لذا اقدام نظامی ایران در این وضعیت به منزله اشغال سرزمینی بود و طبیعی بود که از این تصمیم صرف نظر کند. نگارنده بر این باور است در میانه رویداد اقدام به آسیبشناسی، آسیبزننده است اما پرواضح است از رویکردها تا دیگر موارد تغییراتی باید در آرایش سیاسی، امنیتی، نظامی و اطلاعاتی روی دهد.
ایران باید خط ارتباط با همه بازیگران سوریه را با کمترین وساطت بازیگران دولتی دیگر کشورها آغاز کند تا از این رهگذر نیروهای فعال در سوریه را که دارای ۲ ویژگی هستند شناسایی و تقویت کند. ضداسرائیلی بودن و اسلامگرای جمهوریخواه بودن را باید به عنوان 2 الک غربالگری مورد استفاده قرار دهد تا در نتیجه آن جبهه مقاومت اسلامی حاضر در سوریه را شکل داده و تقویت کند. یکی از ظرفیتهای موجود در سوریه، فلسطینیان مستقر در سوریه هستند. در بازه زمانی کوتاه باید نیروی سیاسی - نظامی قدرتمندی در میان ایشان با حمایت ایران شکل بگیرد.
در نحوه تعامل ما با گروهای سنی - سلفی، جنبش حماس از نفوذی که در جریانهای سنی - سلفی سوریه دارد باید بهره بگیرد و نقشی تاریخی در این باره ایفا کند و امکان تعامل ایران با این گروهها را فراهم کند. خالد مشعل از رهبران سیاسی حماس در این ماجرا اگر نقش سازندهای را ایفا کند، میتواند جایگاه بالایی در مناسبات سیاسی منطقه به دست بیاورد. همچنین افراد اثرگذار طالبان افغانستان در گروههای سنی - سلفی سوریه امکان دیگر تعامل ایران با این گروهها هستند. انفعال در طرف ایرانی برای رسیدن به توافق با دولتی که امروز پیروزی موقت در سوریه به دست آورده است، مهمترین چالش پیش روی ایران است. گذاشتن همه تخممرغهای امید در سبد ترکیه اشتباه محض است. ظرفیتهای اجتماعی، سیاسی، مذهبی و امنیتی خوبی در سوریه وجود دارد که ایران راسا باید به سازماندهی و توانمندسازی آنان رو بیاورد. بازسازی هستههای مقاومت نهانروش باید اولویت اول ایران در سوریه باشد. سقوط بشار اسد حتما ضربه به محور مقاومت بود اما در وضعیت بیدولتی در سوریه فرصتهای بسیاری وجود دارد که با بودن دولت، محور مقاومت نمیتوانست حتی خواب آن را ببیند.
@OsoulgaraNews
@mesle_Beheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻مجاهدان سوری:
-رئیس ستاد ارتش اسقاطیل میگوید که سوریه یک جبهه جنگ است و ما به او میگوییم: بچهها کجا میروید؟
- به قدس!
-ما نزد شما یهودیان می آییم
@mesle_Beheshti
🔻هرچه آقا گفت، حجت است!
✍️حسامالدین ابوالحسنی
🔹الان که این متن را مینویسم دوازده ساعت قبل از سخنرانی رهبر انقلاب است. سخنرانی که دفتر حفظ و نشر زودتر تحت عنوان سخنرانی پیرامون مسائل اخیر خبرش را داده. آن خوی بدقلق من هم احساس میکند این هم مثل دفعات پیشین از آن کارها است. از آن کارها که قبل از نماز جمعه گفتند اینبار با همیشه فرق میکند یا مثل چند سال قبل که شایعه کردند آقا در مورد ظهور صحبت میکند! (احتمالا اگر ندیده باشید باور نمیکنید)
🔹به گمانم این وضعیت، روند غلطی است که همه منتظرند رهبری چیزی بگوید، تشر بزند، دستور بدهد، اگر مسئولین گوش نکردند بیاید اطلاع بدهد و اگر اتفاق جدیدی مثل وقایع سوریه افتاد، بیاید تشریح کند.
🔹ما از رهبری توقع داریم هم رهبر باشد، هم رییسجمهور، هم رییس مجلس، هم رییس قوه مقننه، امام جمعه، فرمانده سپاه، تحلیلگر شبکههای اجتماعی و...
🔹پیش از انقلاب و سالهای دهه شصت افرادی نظیر آیتالله خامنهای، آیتالله بهشتی، ایتالله مطهری، آقای مفتح، آقای باهنر، آقای هاشمی و دیگران مسئولیتشان این بود که یک جمله بگیرند و آن را شرح بدهند. اما امروز آنها که شارحند، طوطیوار تکرار میکنند، آنها که مسئولیت دارند از زیر کار درمیروند و هرکسی به نوعی شانه خالی میکند. همین هم موجب شده ایشان بارها تا حل و فصل دعواهای بین مسئولین یا مطالبه چیزهایی که وظیفه دیگران بوده ورود کنند.
🔹دیروز یک استوری در اینستاگرام گذاشته بودند از اینها که add to story دارد. عکس رهبری را گذاشته بود و زیرش نوشته بود:
«از مقداد پرسیدند هنگام حمله به خانه حضرت زهرا و امیرالمؤمنین چه کار کردی؟
گفت: ما مامور به سکوت بودیم ولی دست به قبضه شمشیر و چشم در چشم علی منتظر اشاره بودم.»
🔹نمیدانم این مسئله چه وجه مثبتی دارد؟ اگر فرض عدهای این است که دست روی قبضه شمشیر گذاشته و چشم در چشمند، یعنی از آن طرف قبول کردهاند که به خانه علی حمله شده و او را دارند دست بسته میبرند.
🔹آیا بهتر نیست جای اینکه همه چیز را به یک شخص محول کنیم، چشم در چشم باشیم، از او بخواهیم همه کارها را بکند و ما به قول یک نفر «هرچه فردا از حسینیه امام خمینی بیرون آمد را چشم بگوییم»، یک تکانی هم به خودمان بدهیم؟ بهتر نیست پیش از انکه به خانهاش بریزند، شمشیر بزنیم و موجب فتح باشیم؟ یا فضای مطلوب را برای او ایجاد کنیم؟ مگر جریان مقابل با تحلیلهای بیتکرار درباره فواید مذاکره و فشل بودن محور مقاومت و از اینجور چیزها، کار را برای مذاکره و سازش آماده نمیکند؟
(بماند که همین عزیزان موقع انتخابات گوش به فرمان جایی نبودند و تا هیئت و منبر را به هندوانه در بسته و به شرط چاقو تشبیه کردند)
🔹تعلل مسئولین در پاسخ به اسراییل را نمیفهمیم؟ نفهمیدهایم که بعضی قصد دارند با مذاکره و سازش یا بیعملی و سکوت شانه از زیر بار مسئولیتی که دارند خالی کنند؟
آیا باید محور مقاومت کارش به آنجا برسد که ما چشم در چشم باشیم و ببینیم به خانه ولایت حمله شده؟
این شیوه مطلوب است یا شیوهای که مالک اشتر داشت و عمار داشت؟
🔹فرض کنیم فردا رهبر انقلاب سخنرانی کنند و دوباره بگویند محاسبات دشمن را بهم بزنید. چه اتفاقی میفتد؟ فرض کنید بگوید بشار اسد پشت مقاومت را خالی کرد یا در این مورد سکوت کند یا بگوید بشار اسد همراه ما بود و هرچیز دیگر.
اینها چه مسئلهای را از بیکنشی مسئولین در جایگاههای مختلف، اخبار غلط، تحلیلهای صدمن یکغاز و تبیینهای طوطیوار نماز جمعهای حل میکند؟
🔹بله. ما هم مقلد رهبر انقلاب هستیم. هرچه او بگوید برای ما حجت خواهد بود. ما او را به عنوان ولیامر پذیرفتهایم و حکمش را واجب میدانیم، اما با این شیوه از ولایتمداری که همه چیز را گردن او بیندازیم و مغز را تعطیل کنیم و صبر کنیم تا او همه کارها را انجام بدهد، مخالفین.
🔹خدا عاقبت ما رو ختم بخیر کند.
@Nucleader
@mesle_Beheshti
🔻ضرورت آغاز گفتوگوهای انتقادی در جهان اسلام
✍️بهمن دهستانی
🔹️تحولات جاری در جهان اسلام بهخصوص شرایط اخیر سوریه، مسئلهای خطیر و نیازمند بررسی جامع و آسیبشناسانه برای برنامهریزی و اقدام است. مشکلات نظام سیاسی سوریه در دو دسته داخلی و خارجی قابل ارزیابی است. در حوزه عوامل خارجی و در سطح منطقهای عمده دلیل سقوط نظام حاکم بر این کشور را باید در چارچوب دوران پس از طوفانالاقصی و عملیات هفتم اکتبر ۲۰۲۳ جستوجو کرد. مقاومت فلسطینی با عبور از حصار آهنین گرداگرد غزه و به اسارت درآوردن صدها صهیونیست، به تعبیر مقامات و تحلیلگران اسرائیلی بزرگترین بحران برای جامعه صهیونیستی پس از هولوکاست را رقم زد. حضرت آیتالله خامنهای در نخستین واکنش خود به عملیات طوفانالاقصی بر «غیرقابل ترمیم بودن» این ضربه تأکید کردند.
بر این اساس شاید تنها حذف نظام سوریه به عنوان واسط محور مقاومت میتوانست شکاف ایجاد شده در قلعه آمریکا و غرب در منطقه را ترمیم کند. در سال ۲۰۱۱ با اوجگیری خیزشهای مردمی در جهان عرب موسوم به بهار عربی که نظامهای استبدادی همپیمان آمریکا را یک به یک از صحنه خارج میکرد؛ موازنه به زیان غرب و اسرائیل بهشدت تغییر کرد و تنها شعلهور شدن آتش جنگ در سوریه با برجستهسازی منازعات شیعه و سنی توانست این روند را متوقف کند.
🔹همزمان بیش از یکسال حمایت گروههای مقاومت شیعی از مقاومت سنی فلسطین، بخش قابل توجهی از کینهها و بدبینیها در جوامع اسلامی میان پیروان مذاهب را زدود و بسیاری از شکافهای ایجاد شده در طول یک دهه جنگ سوریه را موقتاً پوشاند. جهان اسلام به روشنی دید مقاومت اسلامی شیعی در لبنان، یمن، عراق و سوریه با محوریت ایران اسلامی بهصورت همهجانبه حتی بیش از مقدورات خود به حمایت از اهلسنت غزه برخاست و تنها نیروهای حاضر در صحنه، شیعیان بودند.
🔹اکنون با تسلط گروههای مسلح بر سوریه که به دشمنی با شیعه معروف هستند و در تضعیف محور مقاومت کوشا بودهاند، امکان پررنگ شدن منازعات شیعه و سنی در منطقه محتمل به نظر میرسد. همبستگی مقاومت شیعی و سنی در جریان غزه یکی از مهمترین ابزارهای تاریخی غرب و اسرائیل در ایجاد شکاف در جهان اسلام را از دسترس خارج کرد و این رهاورد حتی برای برخی دولتهای منطقه نیز خوشایند نبود.
🔹این تغییرات، ما را به بازنگری و بازیابی راهحلهای بنیادین برای پیشرفت در تعامل با جهان اسلام و حفظ دستاوردهای برآمده از خون شهدا فرامیخواند.
🔹همچنان به نظر میرسد روابط شیعه و سنی در جهان اسلام براساس عنصر مصلحت استوار است که البته خود خالی از فایده نیست و بلکه دارای دلایل کلامی و فقهی قابل توجهی است. اما آنچه در مرحله فعلی و آینده میتواند در مناسبات میان پیروان مذاهب اسلامی جهش ایجاد کرده و خلأها را پر کند، شکلگیری گفتوگوهای انتقادی میان شیعه و سنی است. این مدل ریشه در سنت و فرهنگ اسلامی دارد و در تمدن اسلامی با نام «مناظرات» شناخته میشود. تفاوت مناظره با دیگر مدلهای گفتوگو در تعالیم اهلبیت(ع) بهخصوص آموزههای رضوی، در بیان حقایق و دستیابی به حقیقت با رعایت حرمت و کرامت افراد و جامعه مقابل نهفته است.
🔹امروز هشتم جمادیالثانی سالروز درگذشت علامه سیدعبدالحسین شرفالدین عاملی، از چهرههای برجسته منطقه شام و جهان اسلام، فرصتی برای یادآوری امکان تأسیس گفتوگوهای انتقادی با جهان اسلام است. الگویی که کتاب المراجعات وی نمونهای از آن به شمار میرود و توانست به نقطه عطفی در مناسبات با جهان اهلسنت تبدیل شود.
منبع: روزنامه قدس
@mesle_Beheshti