خیلی وقت شده بود ندیده بودمش #مجروح شده بود و رفته بود #ایران
وقتی برگشت، با عصا آمده بود، وقتی دیدمش خیلی خوشحال شدم
گفتم:
#سید آماده شو بریم تا جایی
گفت: کجا؟
خندیدم گفتم: بهشت!!! چشماش برق زد گفت:
#یاعلی... سوار ماشین کردمش و بردمش #زینبیه، سر#مزار_شهدا... دفعه اول بود میرفت مقبره#شهدای_زینبیه، حال عجیبی پیدا کرده بود
بعد از #زیارت مزار #شهدا گفت:
فلانی چندتا عکس یادگاری بگیریم؟
گفتم:
چرا که نه... عکسهای زیادی گرفتیم، ولی نمی دونم چرا تمام عکس های #سید یه حالت خاصی داشت!!! یه جورایی بوی خداحافظی می داد
باهاش شوخی کردم و گفتم:
#سید_ابراهیم این عکسها جون میده برای #حجله و شب هفت... شب که برگشتیم #سراج به عکسها خیره شده بود
گفت:
آره فلانی ، برا عکسهای مراسم خوبه
شادی ارواح مطهر #شهداصلوات...
راوی:
#رزمنده_فاطمی
#ماه_رمضان
🆔@meslemostafaa
❤️بسم رب الشهداء و الصدیقین❤️
🌹« و أفوض أمري إلى الله إن الله بصير بالعباد »🌹
معرفی مختصری از مدافع حرم
🌹#شهید_مصطفی_صدرزاده🌹
فرمانده ی دلاور گردان خط شکن عمار لشکر فاطمیون
با نام جهادی #سید_ابراهیم
🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂
تاریخ تولد: نوزدهم شهریور ماه 1365
محل تولد: شوشتر
وضعیت تاهل: متاهل
فرزندان نازنین به نام #فاطمه خانم 7 ساله و #محمد_علی 6 ماهه
🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂
📖 یک برگ از خاطرات دفتر زندگی ❤️#آقا_مصطفی 🌹
روزي كه #محمد_علي متولد شد، #آقا_مصطفي براي چندمين بار مجروح و در همان بيمارستان بستري شده بود. سيد ابراهيم با #شوخ_طبعي هميشگي خود و برای فرار از نگاه پرستاران كه نگران سلامت ايشان بودند و با پهلويي تير خورده نزديك هفت طبقه به سمت طبقات بالای بیمارستان قدم بر داشت. تا #محبت هميشگي خود را نثار #همسرش كند. ❤️
🌹و #شهيد قريب به هشت بار در راه دفاع از حريم اهل بيت با مجروحيت جسمش ،حريم حضرت زينب را #علمدار بود...
🌹 شهادت در تاریخ : ظهر جمعه روز تاسوعا مصادف با آبان ماه 1394
🌹محل شهادت: شهر حلب واقع در سوریه
🌹مزار شریف شهید: گلزار شهدای بهشت رضوان کهنز ( #شهریار )
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🔴 شهید مورد علاقه : #شهید_ابراهیم_هادی
🍂🍂🍂🍂🍂
🌹❤️ #شهید_صدرزاده و یک دنیا معرفت ❤️🌹
و اما چقدر از تو نوشتن #سخت است كه سرمشق از انوار الهي #معصومين داشتي.. ..شجاعت بي حد تو درس گرفته از علمداري بود كه تو فدايي #زينبش شدي. وجودت مملو از عشق و احترام به پدر عزيز و مادر مهربانت، اخلاص عجيبت در كارها و رفتار زبانزد همگان بود و در نهایت همه ي وجودت را براي #عمه_جانِ_سادات "خرج يك كاشي حرم بي بي كردي " اي #شهيد...
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🔴🔴🔴 #سيره و مرام او ...
از نگاه همرزم #شهيد: یکی از مشخصات بارز شهید تاکید بر #نماز_اول وقت بود، و مادر: تو را #ولايي معرفي كرد آنچنان كه همه ميدانستند و #خط_قرمز تو رهبر و آقاي توست...پس اين تو بودي كه مردانه جلوي فتنه گران 88 حضور داشتي و حريم ولايت و كشور را جانانه مدافع بودي...و #اخلاص در عمل را عامل به حرف #شهيد_همت هستي كه در مرام به مانندش بودي
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
⬅️ روايتي از خواب #مادر_بزرگ شهيد ...
در منزل تنها و در اتاقم حضور داشتم، مصطفی با #لبانی_خندان و سرشار از خوشحالي و با تعداد زيادي #سربند_رنگی نوشته شده، به پيش من آمد. همه سربندها روي شانه او بودن انگار که می خواست به همه، سربند اهدا كند
😔😔😔😔😔😔😔😔😔
دو بیتی که بر لبانش جاری بود
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند ..... فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی ........ دیوانه که شد هر دو جهان را چه کند
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#جمعه
@meslemostafaa
🌺🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🌺
🌺بسم رب الشهداء والصدیقین🌺
#شناسنامه_افغانی_شهید_صدر_زاده
💠آقا مصطفی به هر دری میزد تا بتونه خودشو به سوریه برسونه تا از حرم آل الله در برابر تکفیری های تا دندان مسلح دفاع کنه از یک طرف دیگر محاصره دو شهر شیعه نشین نبل و الزهرا که بیشتر اونها از سید های جعفری هستن نمیذاشت خواب به چشم های آقا مصطفی بنشینه سخت درگیر بود تا به سوریه بره اون زمان هم دولت ایران جلوی اعزام به سوریه گرفته بود آقا مصطفی مجبور شدند برن عراق و از کشور دومی وارد خاک سوریه بشن بعد از اعزام در ایام محرم هیچ هییتی نرفتن تاشب هفت محرم که وارد یه حسینیه میشن که بیشتر اونها از رزمنده های فارسی زبان افغانی بودند به اسم تیپ فاطمیون که اون زمان تازه در زبان ها افتاده بود آقا مصطفی به هر دری میزد تا وارد این تیپ شهادت طلب بشه حتی خودشون با ابو حامد حرف زدن آخه شهید ابو حامد میگفتن که ما نمیتونیم برادرای ایرانی داخل تیپ راه بدیم شهید صدر زاده هم گفتن که#اون_دنیا_مگه_ازت_میپرسن_ایرانی_هستی_یا_افغانی_ما_برای_خدا_میجنگیم بالاخره هر جور شد وارد فاطمیون شدند خودشون رو شبیه افغانی ها کردند شناسنامه افغانی گرفتن تا وارد لشگر فاطمیون بشن....
ادامه دارد...
#سید_ابراهیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌺
🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
@meslemostafaa
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا
خاطره مادرشهید مصطفی صدرزاده
سال اول #ازدواج_مصطفی بود ،یک روز نشسته بودیم گفتم :مصطفی الان بهترین هدیه چیه ؟
گفت: باهم #کربلا بریم خیلی جالب بود و سریع جور شد.🌹 باهم کربلا رفتیم ،خیلی خوش گذشت البته جدا از یک سری #مشکلاتی که بین راه پیش اومد. مصطفی از بچگی خیلی بد ماشین بود. کاملا انرژی اش گرفته میشد
ولی از اون جای که مصطفی خیلی خوش مسافرت بود هرازگاهی یه لطیفه ایی می گفت، 🌹
ولی خیلی #بی_حال شده بود ،
چون خیلی در مسیر توقف داشتیم. به مرز که رسیدیم پیاده شدیم که بازرسی کنن افرادی که بازرسی میکردن جزء گروهک #منافقین بودن تا مصطفی رو دیدن برای بازرسی بردنش،
همه نگران شدیم مشکوک شدن گفتن این یا پاسدار یا#بسیجی استرس تمام وجودمون گرفت ،
مصطفی و چندتا از دوستاشو برای بازجویی بردن ،در اون لحظه آنقدر به ما #سخت گذشت .
که فقط #متوسل شدیم به چهارده معصوم وبعد از باز جویی بچه ها را آزاد کردن
با تمام سختیهاش سفر پر استرس وخاطر انگیزی برامون شد . وقتی چهره بی حالشو یادم میاد خیلی بیقرارش میشم
تمام اون استرس ها درمقابل این فراق قطره ایی ازدریاست....
#شهید مدافع حرم بی بی زینب
#شهید_مصطفے_صدرزاده
#سید_ابراهیم
#شهید تاسوعا
#مذاکره
🆔@meslemostafaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ #ادغامی #گلچین_شده #ترکیبی
در #ده_دقیقه #سید_ابراهیم را بشناسید
#پیشنهاد_دانلود
#دهه_کرامت #ایران_امام_رضا
🆔@meslemostafaa
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌺ساعت دو بامداد روز چهارشنبه
19شهریور 1365 مصادف با 5محرم الحرام
در بیمارستان والفجر شهرستان #شوشتر چشم
به جهان گشود.😊 زمانی که از پرستار سؤال کردم سالمه، گفت: بله بسیارسالم و سرحال.
گفت :می خوای بدونی پسره یا دختر؟
گفتم :هرچی باشه خداروشکر 🌹 همین که سالمه ممنونشم، ان شاء الله عاقبت بخیر بشه.🌹❣ گفت: یه#پسر_پیشانی_بلند، معلومه که عاقبت بخیره. گفتم ان شاء الله....🌹 و پرستار گذاشتش در آغوش من،
وقتی با دقت نگاهش کردم ، روی دستش یه #کبودی بود.😔 با نگرانی پرسیدم ضربه خورده؟! گفت : نه این علامته،
دست #سفید_کوچکش را مرتب بوسه می زدم.
پرستار گفت اسمشو چی میذاری؟
گفتم: اسمی که برازنده اش باشه ، این سرباز امام زمانه (ع). 🌹
پرستار با حالت اعتراض گفت: دعا کن
این جنگ زود تمام بشه، که دیگه نیاز به
سرباز نباشه تا این بچه ها برن جنگ.😔 گفتم: ان شاء الله
به امید روزی که شاهد هیچ گونه ظلم وبی عدالتی و جنگ و خونریزی در دنیا نباشیم؛🌹 و این زمانی محقق می شود که ،
#منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله ظهور فرماید، ان شاء الله.
اللهم عجل لولیک الفرج🌹
❤️خاطرات #مادر شهید مصطفی صدرزاده
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سید_ابراهیم
#امام_جواد
#شهادت_امام_جواد
@meslemostafaa🕊
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🕊
لحظات آخر قبل از شهادت شهید صدر زاده در روز تاسوعا 😭
#رفیق_شهیدم
#تاسوعا
#سيد_ابراهیم
#فرزندی_مثل_مصطفی
https://eitaa.com/meslemostafaa
#کلام_یار 💔
#دلتنگی_شهدایی
ابوعلی تعریف میکرد میگفت بعد از پیروزی توی هرعملیات، با بچه های گردان جمع میشدیم و یه عکس دسته جمعی(مثل این عکس) ، توی منطقه میگیرفتیم....
یادم نمیره وقتی این عکس رو برام فرستاد، هنوزم بغض داشت....
گفت این عکس رو بعد از پیروزی توی عملیاتی که #سید_ابراهیم شهید شد گرفتیم
و اگر دقت کنید اینجا توی عکس، من جای خالیش رو با لباس خونیش پر کردم و دست دور گردنش انداختم😭
راوی : #شهید_مرتضی_عطایی 💔
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
https://eitaa.com/meslemostafaa
اینکه رفته ای دلیل بر نبودنت نیست :)
نبودن های بعد از رفتنت را می گویم 💔
همان نبودن هایی که خودم دلیلشان بودم و هستم و خواهم بود ....
ولی ...
برایم کمی سوال برانگیز است ...؟!
چرا قبلا کم تر گمت می کردم ..!؟
شاید من خیلی از ان خود قبلی ام فاصله گرفته ام
شاید هم تو اینگونه بودنم را نمی خواهی :)
مدت هاست ننوشته ام ...
نه برای تو
نه برای خودم
نه برای هیچ کس .. !
اجازه نوشتم افتاده دست تو و تو هم که این روز ها نیستی ...
یا اگر هم هستی اجازه نوشتنم را صادر نمی کنی ...!
الان که دارم می نویسم یعنی هستی ؟
یعنی اجازه دادی ؟
چه قدر عجیب و غریب شده ای این روز ها برایم 💔
البته از همان اول هم بودی ...
همین که دلم با نگاهت لرزید عجیب و غریب بوده و هست تا ...
همین حالا که قشنگ حس می کنم ازم دلخوری ...!
ولی تو آدم قهر نیستی ...
یادمه یه چن وقت پیش ، وقتی حالم داغون بود نگاهم کردی و من آرامش نکاه کردنت رو دیدم درونم ...!
تو آدم قهر نیستی ...
ولی دلخوری ...
حق داری ...
تو همیشه حق داشتی :)
همیشه حق باتوئه ...💔
ولی ...
همیشه از اینکه بیام و بهت بگم غلط کردم نترسیدم :)
تو اهل تحقیر کردن نیستی ...
تو این چند سال زندگیم که با اومدن تو شروع شد خیلی خوب شناختمت :)
ولی هنوز نشناختمت ...
تو اصلا شبیه آدمای دور و برم نبودی و نیستی ...
من ادم بدی بودم برات ولی تو همونی هستی که اول بودی ...
یه رفیق
یه برادر
یه کسی که اگه نبودی نمی دونم کجا بودم ...💔
اینکه میگم نیستی واقعا منظورم این نیست که نیستیا ...
منظورم اینه که زیاد بهم با اخم نگاه می کنی ...!
من با اخمات زندگی می کنم ولی مدل اخم کردنای الانت خیلی فرق داره ...
کم تر اخم کن بهم 💔
اون قدری بودنت برام قشنگ و مهمه که براش هر کاری می کنم ...
اخم کن بهم ولی لبخند بزن ...
زیاد حرف زدم ...
مثل همیشه :)
نوشتن برات آرامش بخشه ...
نگیر ازم این آرامشو 💔
فدای رفیق شفیقم
#سید_ابراهیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
#خودم_می_نویسم
#دلتنگم
#دلنوشته
#فرزندی_مثل_مصطفی
https://eitaa.com/meslemostafaa