هدایت شده از 🖤جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی🖤
24.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مستند_زندگینامه_شهید_دکتر_مجبد_بقایی
#قسمت_اول
اگر بفای رو خوب بشناسیم
رمز راز ملت ایران رو در پیشرف ها میبینیم
#شهید_بقایی
یک جوان اهل بهبهانی.
تو دوران طفولیتش آدم بسیار باهوشی بود
مراحل تحصیلی رو جهشی رفت جلو
قرآن رو تو همان دوران ابتدایی یاد گرفت
به قرآن عشق می ورزید ...
آدم باهوش با استعداد که به طور جهشی دوران دبیرستان را طی میکنه
یه آدم متدین مذهبی و عاشق قرآن
ااین فرد در کنکور شرکت میکنه و رشته پزشکی دانشگاه شهید چمران قبول میشه
در کنار این کار علمی به مبارزه و تبلیغ اسلام می پردازده تو خود همین بهبهان
اون موقع که گروه منصورون در خوزستان پا گرفت دو سه نفر از دوستان خوب ما
مثل آقای بقایی و آقای دقایقی
🍃
#شهید_مجید_بقایی
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
👇👇👇
@farmandemajid
https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
مجموعه سخنرانی خواهر بزرگوار شهید ابراهیم هادی
درجمع صمیمی دختران وبانوان فاطمی🍀
اراک ۱۴۰۳/۷/۲۶
#قسمت_اول
تو کانال بارگیری شده از دست ندید 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#خاطره_ای_از_سیدابراهیم
#دعوا_با_یکی_از_دوستان
#قسمت_اول
🌸🍁🍁🌻🍁🍁🌸
دهم رمضان سال 92 حرفهایش برای رفتن به سوریه شروع شد و دیگر تا 15 رمضان به اوج رسید🏃. حتی یکبار تا فرودگاه رفت و برگشت.😔 گذرنامهاش مشکل داشت و نتوانست به سوریه برود😢.گفت که میخواهد برود در آشپزخانه کار کند🍳 و هیچ خطری نیست. گفت فقط در حد پخت و پز برای رزمندهها است و خطری نیست😊. تا همین حد را رضایت دادم. تا فرودگاه رفت 🛫و همانطور که گفتم نتوانست برود و برگشت. خودمان به دنبالش رفتیم و مصطفی را از فرودگاه آوردیم🚗. در مسیر فرودگاه تا خانه فقط با صدای بلند گریه میکرد😭. روزه بود، سریع در خانه سفره افطار را پهن کردم😋. بعد از افطار مشغول جمع کردن وسایل بودم که گفت میخواهد برود و با یکی از دوستانش دعوا کند👊. مصطفی همیشه قربان صدقه دوستانش میرفت و لفظش در مقابل دوستانش «فدات شم» بود😍 تعجب کردم.😳 مصطفی ای که همیشه آرام بود و اهل دعوا نبود میخواهد با کدام دوستش دعوا کند؟🤔 او کم عصبانی میشد اما خیلی بد عصبانی میشد😡. به او گفتم که من هم همراهت میآیم، طبق روال همیشه زندگی.😊
#ادامه_دارد...
#قسمت_دوم تا دقایقی دیگر
#نقل_قول_از_همسر_شهید
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
#خاطرات_شهید_مصطفی_صدرزاده
خاطرات #علی_اکبر_فرهنگیان
(شاعر آئینی و دوست شهید)
#قسمت_اول
🌹با شهید صدر زاده هم حجره بودیم. حدودا یازده سال پیش بود که با شهید صدر زاده مرحوم حاج مهدی ضیایی و لقمان یداللهی و شهید سید رضا بطحایی که چند سال پیش توسط داعش در نزدیکی سامرا به شهادت رسید هم هجره بودیم و فقط من وآقای یداللهی جا موندیم.
خوشحالم که رفیق هایمان عاقبت به خیر شدند و سرنوشت خوبی داشتند.
#قسمت_دوم
(حاجی از من آخوند در نمیاد)
🌹من 2 سال از مصطفی بزرگتر بودم و سید تازه وارد حوزه شده بود و با او صرف ساده را تمرین میکردم.
مباحث را خیلی خوب متوجه نشده بود ناگهان قاطی کرد و گفت:حاجی از من آخوند در نمی آید.
گفتم: پس چرا اومدی حوزه؟ باید تمرین کنی... تازه شروع کردی برادر.
گفت: می دانم اما من دنبال گمشده ای میگردم و با این هدف آمده ام حوزه اما حالا متوجه شدم که طلبه خوبی نمیشوم باید راه خودم را پیدا کنم
#ادامه_دارد...
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
کتاب صوتی شهید ابراهیم هادی
#قسمت_اول
تو کانال #تلگرام بارگزاری شده
👇👇👇
https://t.me/+n_Ah3OFOO1o3ZmE0
🌹بسم رب الشهدا🌹
#عملیات_بصرالحریر
#قسمت_اول
به قلم #شهید_مرتضی_عطایی
بعد از طرح عملیات و بررسی و شناسایی منطقه،شب اول ماه رجب قرار شد عملیات بشه...
با گردانها عازم نقطه ی رهایی شدیم
یه پادگان ارتش بود که وقتی رسیدیم حدود یکساعت قبل از اذان مغرب بود.
.بچه ها تا جمع و جور شدن، اذان شد
چون مسیر عملیات طولانی بود و باید سریع حرکت میکردیم فرصتی برای اینکه از روی خطر جمعی غذا بخوریم نبود...
همونجوری با پوتین و فرادا نماز رو خوندیم و بعضی هم ظرفهای یه بار مصرف غذا در حالیکه اینطرف و اونطرف میرفتن،در دستشون بود و هول هولکی و نصفه نیمه غذا رو خوردن و بعضی هم حتی فرصت شام خوردن پیدا نکردن...
بعد سید ابراهیم گفت سریعتر نیروها رو حرکت بدیم.
قرار شد از سه محور حرکت کنند...
یه محور ما بودیم...
یه سری جیره خشک که شامل چند دونه خرما، بیسکوییت،چند دونه شکلات و یه بطری کوچک آبمعدنی،توی نایلونهای اصطلاحا زیپ دار بود، بین بچه ها توزیع کردیم...
طبق نقشه ای که داشتیم، باید حدود 20 کیلومتر راه رو با کلی تجهیزات طی میکردیم تا به نقطه ی مورد نظر برسیم...
.هر نفر حدود 20 کیلو تجهیزات انفرادی، شامل جلیقه ی ضد گلوله، سرامیک،کلاه کامپوزیت،خشابهای اضافی، بمبهای دستی و...همراه داشت...
همون ابتدای حرکت پس از طی حدود یک کیلومتر صدای انفجاری به گوش رسید (یکی از رزمنده ها پاش رفت روی مین ضد نفر و از مچ قطع شد)...
.سردار حاج حسین بادپا فرمانده ی محورمون بود که همراه ما و با گردان ما بود...
سید ابراهیم گفت فلانی تو ستون کشی، باید انتهای گردان رو داشته باشی و خودش طبق معمول سر ستون و جلودار بود...
هر چی بهش گفتم منم با خودت جلو میام قبول نکرد و گفت همینی که میگم انجام بده...
.
خلاصه با اکراه قبول کردم و راه افتادیم...
چون شب اول ماه قمری بود و تو آسمان تقریبا مهتابی نبود و ظلمت همه جا رو فرا گرفته بود و تنها نوری که وجود داشت، نور مردان خدا بود...
به سختی حتی یک متری جلوت رو میدیدی،انتهای ستون که معمولا اونایی که توان کمتری داشتند عقب میموندن...
و عوارض ناجور زمین مثل قلوه سنگها و پستی بلندی های شدید و همچنین تجهیزات سنگین کار رو خیلی دشوار میکرد
#ادامه_دارد...
💠🔰💠🔰💠🔰💠🔰
#فرزندی_مثل_مصطفی
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
3.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از مادر آقا مصطفی پرسیدند: «به نظر تون چه ویژگی هایی از شهید باعث شهادت شون شدند؟»🧐
.
.
.
به نظر تون مادر شون چی گفتند؟🤓
#شهادت
#شهید
#در_بیان_مادر
#قسمت_اوّل
#ویژگی
#توکل
#خدا
#فرزندی_مثل_مصطفی
@meslemostafaa
https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
سلام رفقای شهدای
زندگی نامه خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی در کانال #راه_سلیمانی در حال بارگیری هست حتما سری به این کانال بزنید بیشتر سردار دلها رو بشناسید 🌷
#قسمت_اول در کانال سنجاق شده 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b
#کانال_راه_سلیمانی نشر دهید و با ما همراه باشید 👆👆
هدایت شده از کانال راه سلیمانی 🖤
سلام رفقای شهدای
زندگی نامه خود نوشت #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
در کانال #راه_سلیمانی چند شبی. بود در کانال هر شب (راس ساعت 22 بارگیری میشد )
چند شب توفیق نشد در خدمت شما باشیم انشاءالله از امشب طبق قرارمان در 👇
کانال #راه_سلیمانی بارگیری میشود حتما سری به این کانال بزنید بیشتر سردار دلها رو بشناسید 🌷
#قسمت_اول در کانال سنجاق شده 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b
#کانال_راه_سلیمانی نشر دهید و با ما همراه باشید 👆👆