eitaa logo
فرزندی مثل مصطفی
1.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
89 فایل
بسم رب الشهدا والصدیقین این کانال جهت باز نشر خاطرات شهید مصطفی صدرزاده راه اندازی شده است مستقیم زیر نظر خانواده محترم شهید صدرزاده اداره میشه #شهید_مصطفی_صدرزاده
مشاهده در ایتا
دانلود
24.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر بفای رو خوب بشناسیم رمز راز ملت ایران رو در پیشرف ها می‌بینیم یک جوان اهل بهبهانی. تو دوران طفولیتش آدم بسیار باهوشی بود مراحل تحصیلی رو جهشی رفت جلو قرآن رو تو همان دوران ابتدایی یاد گرفت به قرآن عشق می ورزید ... آدم باهوش با استعداد که به طور جهشی دوران دبیرستان را طی میکنه یه آدم متدین مذهبی و عاشق قرآن ااین فرد در کنکور شرکت میکنه و رشته پزشکی دانشگاه شهید چمران قبول میشه در کنار این کار علمی به مبارزه و تبلیغ اسلام می پردازده تو خود همین بهبهان اون موقع که گروه منصورون در خوزستان پا گرفت دو سه نفر از دوستان خوب ما مثل آقای بقایی و آقای دقایقی 🍃 👇👇👇 @farmandemajid https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
مجموعه سخنرانی خواهر بزرگوار شهید ابراهیم هادی درجمع صمیمی دختران وبانوان فاطمی🍀 اراک ۱۴۰۳/۷/۲۶ تو کانال بارگیری شده از دست‌ ندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
🌸🍁🍁🌻🍁🍁🌸 دهم رمضان سال 92 حرفهایش برای رفتن به سوریه شروع شد و دیگر تا 15 رمضان به اوج رسید🏃. حتی یکبار تا فرودگاه رفت و برگشت.😔 گذرنامه‌اش مشکل داشت و نتوانست به سوریه برود😢.گفت که می‌خواهد برود در آشپزخانه کار کند🍳 و هیچ خطری نیست. گفت فقط در حد پخت و پز برای رزمنده‌ها است و خطری نیست😊. تا همین حد را رضایت دادم. تا فرودگاه رفت 🛫و همانطور که گفتم نتوانست برود و برگشت. خودمان به دنبالش رفتیم و مصطفی را از فرودگاه آوردیم🚗. در مسیر فرودگاه تا خانه فقط با صدای بلند گریه می‌کرد😭. روزه بود، سریع در خانه سفره افطار را پهن کردم😋. بعد از افطار مشغول جمع کردن وسایل بودم که گفت می‌خواهد برود و با یکی از دوستانش دعوا کند👊. مصطفی همیشه قربان صدقه دوستانش می‌رفت و لفظش در مقابل دوستانش «فدات شم» بود😍 تعجب کردم.😳 مصطفی ای که همیشه آرام بود و اهل دعوا نبود می‌خواهد با کدام دوستش دعوا کند؟🤔 او کم عصبانی میشد اما خیلی بد عصبانی میشد😡. به او گفتم که من هم همراهت می‌آیم، طبق روال همیشه زندگی.😊 ... تا دقایقی دیگر @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
خاطرات (شاعر آئینی و دوست شهید) 🌹با شهید صدر زاده هم حجره بودیم. حدودا یازده سال پیش بود که با شهید صدر زاده مرحوم حاج مهدی ضیایی و لقمان یداللهی و شهید سید رضا بطحایی که چند سال پیش توسط داعش در نزدیکی سامرا به شهادت رسید هم هجره بودیم و فقط من وآقای یداللهی جا موندیم. خوشحالم که رفیق هایمان عاقبت به خیر شدند و سرنوشت خوبی داشتند. (حاجی از من آخوند در نمیاد) 🌹من 2 سال از مصطفی بزرگتر بودم و سید تازه وارد حوزه شده بود و با او صرف ساده را تمرین میکردم. مباحث را خیلی خوب متوجه نشده بود ناگهان قاطی کرد و گفت:حاجی از من آخوند در نمی آید. گفتم: پس چرا اومدی حوزه؟ باید تمرین کنی... تازه شروع کردی برادر. گفت: می دانم اما من دنبال گمشده ای میگردم و با این هدف آمده ام حوزه اما حالا متوجه شدم که طلبه خوبی نمیشوم باید راه خودم را پیدا کنم ... @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
کتاب‌ صوتی شهید ابراهیم هادی تو کانال بارگزاری شده‌ 👇👇👇 https://t.me/+n_Ah3OFOO1o3ZmE0
🌹بسم رب الشهدا🌹 به قلم بعد از طرح عملیات و بررسی و شناسایی منطقه،شب اول ماه رجب قرار شد عملیات بشه... با گردانها عازم نقطه ی رهایی شدیم یه پادگان ارتش بود که وقتی رسیدیم حدود یکساعت قبل از اذان مغرب بود. .بچه ها تا جمع و جور شدن، اذان شد چون مسیر عملیات طولانی بود و باید سریع حرکت میکردیم فرصتی برای اینکه از روی خطر جمعی غذا بخوریم نبود... همونجوری با پوتین و فرادا نماز رو خوندیم و بعضی هم ظرفهای یه بار مصرف غذا در حالیکه اینطرف و اونطرف میرفتن،در دستشون بود و هول هولکی و نصفه نیمه غذا رو خوردن و بعضی هم حتی فرصت شام خوردن پیدا نکردن... بعد سید ابراهیم گفت سریعتر نیروها رو حرکت بدیم. قرار شد از سه محور حرکت کنند... یه محور ما بودیم... یه سری جیره خشک که شامل چند دونه خرما، بیسکوییت،چند دونه شکلات و یه بطری کوچک آبمعدنی،توی نایلونهای اصطلاحا زیپ دار بود، بین بچه ها توزیع کردیم... طبق نقشه ای که داشتیم، باید حدود 20 کیلومتر راه رو با کلی تجهیزات طی میکردیم تا به نقطه ی مورد نظر برسیم... .هر نفر حدود 20 کیلو تجهیزات انفرادی، شامل جلیقه ی ضد گلوله، سرامیک،کلاه کامپوزیت،خشابهای اضافی، بمبهای دستی و...همراه داشت... همون ابتدای حرکت پس از طی حدود یک کیلومتر صدای انفجاری به گوش رسید (یکی از رزمنده ها پاش رفت روی مین ضد نفر و از مچ قطع شد)... .سردار حاج حسین بادپا فرمانده ی محورمون بود که همراه ما و با گردان ما بود... سید ابراهیم گفت فلانی تو ستون کشی، باید انتهای گردان رو داشته باشی و خودش طبق معمول سر ستون و جلودار بود... هر چی بهش گفتم منم با خودت جلو میام قبول نکرد و گفت همینی که میگم انجام بده... . خلاصه با اکراه قبول کردم و راه افتادیم... چون شب اول ماه قمری بود و تو آسمان تقریبا مهتابی نبود و ظلمت همه جا رو فرا گرفته بود و تنها نوری که وجود داشت، نور مردان خدا بود... به سختی حتی یک متری جلوت رو میدیدی،انتهای ستون که معمولا اونایی که توان کمتری داشتند عقب میموندن... و عوارض ناجور زمین مثل قلوه سنگها و پستی بلندی های شدید و همچنین تجهیزات سنگین کار رو خیلی دشوار میکرد ... 💠🔰💠🔰💠🔰💠🔰 https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
3.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از مادر آقا مصطفی پرسیدند: «به نظر تون چه ویژگی هایی از شهید باعث شهادت شون شدند؟»🧐 . . . به نظر تون مادر شون چی گفتند؟🤓 @meslemostafaa https://eitaa.com/joinchat/2871395004C08509d8ff1
سلام رفقای شهدای زندگی نامه خود نوشت شهید حاج قاسم سلیمانی در کانال در حال بارگیری هست حتما سری به این کانال بزنید بیشتر سردار دلها رو بشناسید 🌷 در کانال سنجاق شده 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b نشر دهید و با ما همراه باشید 👆👆
سلام رفقای شهدای زندگی نامه خود نوشت در کانال چند شبی. بود در کانال هر شب (راس ساعت 22 بارگیری میشد ) چند شب توفیق نشد در خدمت شما باشیم انشاءالله از امشب طبق قرارمان در 👇 کانال بارگیری می‌شود حتما سری به این کانال بزنید بیشتر سردار دلها رو بشناسید 🌷 در کانال سنجاق شده 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/315491254C27c6ad2c2b نشر دهید و با ما همراه باشید 👆👆