eitaa logo
مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (علیه و علیهم السلام)
596 دنبال‌کننده
646 عکس
37 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(عليه السلام) https://feghahat.razavi.ir/ 🌐
مشاهده در ایتا
دانلود
✅کرسی علمی_ ترویجی: «نقد مهدورالدم مطلق بودن مرتکب جرم حدی مستوجب سلب حیات» 🖋استاد: دکتر احمد حاجی ده آبادی 🖋ناقد: حجت‌الاسلام دکتر سید باقر محمدی 🖋دبیر: حجت الاسلام علی محدث اردبیلی 🔺زمان: پنجشنبه، ۴ بهمن ,ساعت:12:30 تا 14 🔺مکان: مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(ع), سالن همایش ها 🕌 مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(علیه و علیهم السلام) https://eitaa.com/mfaam_razavi
🔺چهارمین جلسه نشستهای رویداد بین المللی هولوساید به میزبانی مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(ع) 🌐هولوساید در ترازوی مجامع قضائی بین المللی 📍با حضور اساتید : 🖊حجت الاسلام والمسلمین دکتر مسعود راعی 🖊دکتر مصطفی فضائلی 🖊دکتر محمد ستایش پور 📅چهارشنبه 10 بهمن 1403 ساعت ۱۰ 📌مشهد مقدس ،حرم مطهر رضوی،ورودی نواب صفوی،بست شیخ حر عاملی، مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع،سالن میرزا جواد آقا تهرانی 💻پخش در فضای مجازی :https://www.skyroom.online/ch/feghahat_aqr/intfeqh
⭕️ سه فرضیه در ماهیت فقه معاصر 1️⃣ ✍️ آیت الله احمد مبلغی استاد هادی حلقه اجتهادی فقه الإجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع 🔸 اخیرا در محافل فقهی و دانشگاهی، اخبار مربوط به "فقه معاصر" زیاد شنیده می شود. این اصطلاح زیبا در میان علاقه مندان به فقه در عصر ما، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. فقه معاصر تلاش می کند تا کمال و زیبایی شریعت را در شرایط پیچیده و پیشرفته امروزه احیا کند و به دنبال راهی برای ترکیب اصالت فقه با تحولات شگفت انگیزی است که بر زندگی انسان ها تاثیر گذاشته است. بنابراین باید از این مفهوم استقبال کنیم. اما سوال اینجاست که دقیقاً منظور از فقه معاصر چیست؟ اگرچه فقه معاصر، اصطلاح بسیار جذابی است؛ اما تعریف دقیقی از آن ارائه نشده است. بنابراین باید به دنبال شناخت دقیق ماهیت آن باشیم. سه فرضیه در مورد ماهیت فقه معاصر و مشخص کردن نیازها و الزامات رویکرد فقهی معاصر وجود دارد: 1️⃣ فرضیه اول: معاصرت، وصف عملیات استنباط فرض اول این است که کلمه "معاصر" به عنوان توصیفی برای عملیات استنباط فقهی در نظر گرفته شود. بر اساس این فرض، تعریف فقه معاصر به این صورت خواهد بود: فقه معاصر به معنای گنجاندن عنصر معاصرت و فعال کردن آن در فرایند استنباط در زمینه های مرتبط با این فرایند، از جمله در موضوع و روش فقه، با هدف توسعه و پاسخگویی فقه به نیازهای انسان و جامعه معاصر است. 2️⃣ فرضیه دوم: معاصرت، وصف علم فقه در این فرض، معاصرت به عنوان توصیفی برای علم فقه در نظر گرفته شود. علم فقه دامنه‌ای فراتر از هسته اصلی آن، یعنی عملیات استنباط، دارد و شامل تعاملات با علوم دیگر و پدیده‌های اجتماعی می‌شود. علم فقه به عنوان یک واقعیت خارجی، تاریخ خاص خود، تعامل با علوم دیگر و پدیده های اجتماعی خاص خود را دارد. همچنین دارای ساختار و جنبه های مختلفی مانند آموزش و پژوهش است. معاصر و مدرن سازی علم فقه مستلزم تغییر ساختار فقه به شکلی جدید و معاصر، ایجاد تعامل بین فقه و دانشهای جدید به ویژه علم حقوق، بازسازی و تجدید ساختار سیستم آموزش و پژوهش فقهی با توجه به نیازهای انسان معاصر و غیره است. 🔹 بر اساس این فرض دوم، تعریف فقه معاصر به شرح زیر است: فقه معاصر، تجسم مدرن سازی جامع فقه به عنوان یک علم، در چارچوب ابعاد اجتماعی و تاریخی آن است. این مدرن سازی در وهله اول بر تعمیق تعامل فقه با علوم معاصر، به ویژه حقوق، با بازنگری و تحلیل مفاهیم و چارچوب های حقوقی موجود متناسب با شرایط و تحولات جدید تمرکز دارد. ثانیاً بر توسعه تعامل فقه با پدیده های اجتماعی از طریق تحلیل و درک این پدیده ها، بازنگری و تکمیل روش شناسی آنها بر اساس چالش ها و تحولات کنونی تمرکز دارد. ثالثاً بر بازسازی ساختار فقه با توجه به واقعیت ها و شرایط جدید، با اصلاح و بهبود ساختارها و نهادهای موجود برای تضمین تناسب آنها با نیازهای کنونی تمرکز دارد. چهارم، بر تبدیل جنبه های مختلف فقه مانند آموزش و پژوهش و تطبیق آنها با واقعیت ها و شرایط جدید، با تاکید بر استفاده از فناوری و تکنیک های جدید در این فرآیند تمرکز دارد. @mfaam_razavi
⭕️ سه فرضیه در ماهیت فقه معاصر 2️⃣ ✍️ آیت الله احمد مبلغی استاد هادی حلقه اجتهادی فقه الإجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع 3️⃣ فرضیه سوم: معاصرت، وصف مدیریت فقه معاصرت به عنوان توصیفی برای مدیریت دانش فقهی در نظر گرفته شود. یعنی در زمینه مدیریت دانش فقهی با کمبود و ضعف روبرو هستیم، بنابراین باید مدیریت دانش فقهی ایجاد شود و این مدیریت بر اساس شرایط و نیازهای معاصر باشد. بر اساس این فرض، تعریف فقه معاصر به شرح زیر است: 🔸 نوسازی مدیریت فقه، یک ابتکار جامع است که هدف آن توسعه و بهبود فرایند مدیریت فقه به طور جامع و متناسب با زمانه است. این حرکت شامل چند جنبه مهم است: اولاً، تمرکز بر فراهم کردن تسهیلات لازم برای مطالعات فقهی، از جمله استفاده از فناوری های پیشرفته برای تسهیل تحقیق و بهره مندی از منابع فقهی. ثانیاً، ایجاد زیرساخت های پیشرفته برای ایجاد ارتباط موثر بین فقها و فعالان در زمینه فقه، با هدف ایجاد شبکه ای برای تبادل دانش و تجربیات و تقویت همکاری بین افراد علاقه مند به فقه. ثالثاً، ارائه اطلاعات علمی و سازمان یافته برای کمک به فقه در درک واقعیت های اجتماعی و درک بهتر میراث آن. چهارم، ارائه منظم نتایج مطالعات میدانی، داده ها و اطلاعات لازم، به فقها برای درک تعامل فتواها و تصمیمات فقهی در جامعه و ارزیابی تأثیر آنها بر زندگی مردم، با هدف کمک به آنها در ایفای نقش موثرتر در جامعه. این تلاش هایی که درتعریف فرضیه سوم فقه معاصر بیان شد، در صدد است بدون دخالت در کار فقها، مدیریت کلی دانش فقه را به روزرسانی کند، مدیریت فقه و فراهم کردن شرایط مناسب برای رشد و توسعه آن در خدمت جامعه را بهبود بخشد. 🔹 در نهایت، معاصرت و فرایند به روزرسانی فقه، چالش های متعددی دارد و اگر فقه در این سه حوزه گسترده به روز نشود، حضور آن در دنیای پیچیده امروز که هر لحظه پیچیده تر می شود، حضور کم رنگ و ضعیفی خواهد بود. بنابراین باید پرچم نوآوری و خلاقیت را در فقه برافراشت، در این سه حوزه به دنبال حل مشکلات و هموار کردن راه های دشوار بود. (ترجمه: حسین نیک؛ توجه: متن اصلی این یادداشت به قلم استاد محترم به زبان عربی معاصر نگاشته شده است. به همین جهت مسئولیت هرگونه مشکل احتمالی در عبارت پردازی متن، متوجه به مترجم است.) @mfaam_razavi
🏴شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد🥀 موسای ما از طور سینا بی عصا رفت تخت سلیمان باز با باد صبا رفت این نوح روی موجی از اشک و دعا رفت تا پر کشید اول دلش پیش رضا رفت وا می‌کند بر روی ما بن بست‌ها را باب الحوائج شد بگیرد دست‌ها را
🔰 آغاز ثبت نام دومین مدرسه زمستانه فقه نظام سیاسی: 🎙 با حضور و ارائه اساتید کشوری 🔸 ویژه اساتید و طلاب عالی حوزه علمیه خراسان و حوزه های علمیه سراسر کشور ⏰ زمان: 18 الی 22 بهمن 1403 🔗 لینک ثبت نام: https://formafzar.com/form/h6950 🕌 مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد(علیه و علیهم السلام) https://eitaa.com/mfaam_razavi
آغاز دهه پر برکت فجر مبارک باد🇮🇷
💢 دلالت های فقه الإجتماعی یک حدیث در الگوی تعامل اجتماعی 1️⃣ ✍️ امین کربلایی – حسین نیک پژوهشگران حلقه اجتهادی فقه الإجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع 📄 عن معاوية بن وهب قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: كيف ينبغي لنا أن نصنع فيما بيننا وبين قومنا، وفيما بيننا وبين خلطائنا من الناس؟ قال: فقال: تؤدون الأمانة إليهم، وتقيمون الشهادة لهم وعليهم، وتعودون مرضاهم، وتشهدون جنائزهم. (وسائل الشيعة - ط الإسلامية، جلد8، ص 398) 🔸 این روایت شریف، اولین حدیث از کتاب العشره در وسائل الشیعه است که گرچه در وهله اول بیشتر به مسائل اخلاقی میپردازد؛ اما به نظر میرسد با رویکرد فقه الإجتماع و از عینک فهم اجتماعی نصوص میتوان دلالت های دیگری از حدیث برداشت کرد. نوشتار حاضر در صدد تحقق این هدف است. 🔹 یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های پژوهشگران حوزه فقه اجتماعی، یافتن الگویی جامع و کارآمد برای تعاملات اجتماعی، به ویژه در جوامع چند فرهنگی است. روایات اهل بیت ع به ویژه روایتی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است، الگوی جامعی را برای کنشگری اجتماعی ارائه می‌دهد. این الگو می‌تواند به عنوان راهنمایی برای ایجاد نظم اجتماعی پایدار و ارتقای آن به کار گرفته شود. 🔸 مقدمتا باید متذکر شد که در حوزه کنش اجتماعی، دو رویکرد عمده قابل تشخیص است: 1. رویکرد عمومی نسبت به تعاملات کلی جامعه، أعم از گروه‌های موافق و مخالف فرهنگی، پرداخته و به دنبال ایجاد یا حفظ نظم اجتماعی است. 2. رویکرد خصوصی نسبت به تعاملات درون گروهی فرهنگ، در گروه‌های هم‌نظر و موافق، پرداخته و هدف آن تقویت همبستگی و انسجام گروهی است. 🔹 روایت محل بحث، با توجه به عبارت (كيف ينبغي لنا أن نصنع فيما بيننا وبين قومنا، وفيما بيننا وبين خلطائنا من الناس) در سوال راوی، بیشتر به رویکرد عمومی پرداخته و الگویی کلی برای تعاملات اجتماعی ارائه می‌دهد. گرچه مخاطب اصلی این روایت، عموم شیعیان هستند که انتظار می‌رود مطابق با الگوی رفتاری ارائه شده توسط امام صادق (ع)، تعاملات خود را با سایر افراد جامعه تنظیم کنند؛ اما کنشگران متقابل در این روایت، شامل همه افراد جامعه از جمله گروه‌های موافق و مخالف با شیعیان می‌شود. عبارات "فی ما بیننا و بین قومنا" و "فی ما بیننا و بین خلطائنا من الناس" به ترتیب به گروه‌های موافق و مخالف اشاره دارند. این روایت نشان می‌دهد که شیعیان باید حتی با مخالفان خود نیز با روشی مناسب تعامل کنند و امکان جذب و هدایت آن‌ها را نیز در نظر داشته باشند. 🔸 بر اساس این روایت، رفتارهای اجتماعی باید به گونه‌ای باشد که هم در گروه‌های موافق و هم در گروه‌های مخالف، به ایجاد و حفظ نظم اجتماعی کمک کند. در گروه‌های موافق، این رفتارها منجر به تقویت همبستگی و توسعه ارزش‌ها و هنجارهای مشترک می‌شود، در حالی که در گروه‌های مخالف، می‌تواند به تغییر تدریجی باورها و نگرش‌ها کمک کند. به عبارت دیگر در جوامع چند فرهنگی، این حدیث می‌تواند به عنوان یک الگو و پایه مشترک برای ایجاد تفاهم و همزیستی مسالمت‌آمیز بین افراد با فرهنگ‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. 🔹 توجه به شرایط خاص، زمینه تاریخی و فضای صدور این روایت که شیعیان در اقلیت بودند، بر اهمیت الگویی که امام صادق (ع) ارائه داده‌اند، می‌افزاید. امروزه با توجه به جهانی شدن و تأثیر متقابل جوامع بر یکدیگر، می‌توان الگوی ارائه شده در این روایت را به کل جامعه جهانی تعمیم داد. به عبارت دیگر، رفتارهای اجتماعی در یک کشور می‌تواند بر رفتارهای اجتماعی در سایر کشورها نیز تأثیرگذار باشد. این الگو بر پایه چهار اصل کلیدی استوار است که هر یک نقش مهمی در ایجاد نظم اجتماعی، تقویت همبستگی و تحول فرهنگی ایفا میکنند. در ادامه، این اصول چهارگانه و نتایج آنها تشریح میشود: 🔺 1. اصل نقش آفرینی اجتماعی 🔸 شیعیان موظف اند با رفتار خود، ارزشهایی مانند عدالت، صداقت و مسئولیت پذیری را ترویج کنند. این نقش آفرینی شامل حضور در عرصه های عمومی و مشارکت در حل مشکلات جامعه است. در جوامع چندفرهنگی، این اصل به معنای رهبری غیرمستقیم است؛ مثلاً یک پزشک شیعه با اخلاق حرفه ای و تعهد به بیماران، تصویری مثبت از آموزههای دینی ارائه میدهد. نتیجه این امر، تقویت نفوذ فرهنگی و جلب احترام عمومی، حتی در میان غیر هم کیشان است. @mfaam_razavi
💢 دلالت های فقه الإجتماعی یک حدیث در الگوی تعامل اجتماعی 2️⃣ ✍️ امین کربلایی – حسین نیک پژوهشگران حلقه اجتهادی فقه الإجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع 🔺 2. اصل الفت و همبستگی اجتماعی 🔹 این حدیث، اصول اولیه یک جامعه مدنی را ترسیم می‌کند؛ جامعه‌ای که بر اساس عدالت، برابری و احترام متقابل شکل گرفته است. اعمالی مانند امانتداری، شهادت به حق و عیادت بیماران، نشان از وجود یک جامعه مدنی پویا و فعال دارد و نشان میدهد که اصول تعاملات اجتماعی باید مبتنی بر اصل انسانیت مشترک باشد، نه صرف اشتراکات عقیدتی. اهمیت این مسئله در جوامعی که در آنها اختلافات مذهبی یا قومی شدید است، بهتر آشکار میشود. 🔸 اعمالی مانند عیادت بیماران و شرکت در مراسم تشییع جنازه، نمادهای همدلی و همبستگی اجتماعی هستند که در قالب نظریه های جامعه شناختی مثل کنش متقابل نمادین قابل توضیح اند. کمک به آسیب دیدگان حوادث (با صرف نظر از دین آنها) یا مشارکت در پروژه های زیست محیطی، همبستگی اجتماعی را تقویت کرده، کاهش تنش ها و ایجاد شبکه های حمایتی فراگیر را در پی دارد. از همین رهگذر این حدیث به مفهوم سرمایه اجتماعی نیز اشاره دارد. سرمایه اجتماعی به شبکه‌های روابط اجتماعی، اعتماد و همبستگی بین افراد که اعمال خیرخواهانه باعث توسعه و افزایش آن میشود، اطلاق میگردد. 🔹 تاکید بر روابط خوب با دیگران در متن حدیث، نشان از اهمیت والای همبستگی اجتماعی و ایجاد جامعه‌ای متحد و یکپارچه دارد. جامعه ای که فرد در آن احساس تعلق به جامعه به عنوان یک کل بزرگ تر و حس هویت جمعی را داشته باشد. در نهایت با تقویت روابط اجتماعی و ایجاد حس اعتماد متقابل، می‌توان از وقوع جرم و جنایت پیشگیری کرد. چرا که افراد در جامعه‌ای که به هم اعتماد دارند، کمتر به ارتکاب جرم تمایل دارند. 🔺 3. اصل عمل گرایی اجتماعی 🔸امام صادق (ع) بر انجام رفتارهای ملموس مانند امانتداری، شهادت عادلانه، عیادت بیماران و حضور در مراسم تشییع جنازه تأکید می کند. این رفتارها نه تنها بیانگر پایبندی به ارزش هاست، بلکه به عنوان «دعوت خاموش» (تعابیری همچون کونوا دعاة صامتین، یا کونوا دعاة للناس بغیر ألسنتکم، در روایات دیگر بیان شده است) عمل می کند. در جوامع مدرن، این اصل به معنای مشارکت فعال در نهادهای اجتماعی (مانند انجمن های محلی، سازمانهای خیریه) و رعایت اخلاق حرفهای در محیط کار است. 🔹 نتیجه و پیامد این اصل، ایجاد اعتماد اجتماعی و الگوسازی عملی برای دیگران، خواهد بود. هنگامی که افراد در جامعه شاهد رفتارهای نیکو و مسئولانه از سوی دیگران باشند، اعتمادشان به یکدیگر افزایش می‌یابد و زمینه‌ای برای همکاری و همدلی در جامعه فراهم می‌شود. علاوه بر این، عملگرایی اجتماعی می‌تواند حتی در مواجهه با مخالفان نیز تأثیرگذار باشد و آنها را به تفکر و تجدید نظر در مورد باورها و رفتارهای خود وادارد. 🔺 4. اصل اولویت ساختار معنوی بر ساختار مادی 🔸 ساختار معنوی و فرهنگی به مجموعه باورها، ارزش‌ها، هنجارها، آداب و رسوم و دیدگاه‌های حاکم بر یک جامعه اشاره دارد. این ساختار، هویت و جهت‌گیری جامعه را تعیین می‌کند. ساختار فیزیکی و تکنولوژیکی به ابعاد مادی و ملموس جامعه مانند زیرساخت‌ها، فناوری، اقتصاد و ... اشاره دارد. این ساختار بر اساس ساختار معنوی و فرهنگی شکل می‌گیرد و به آن وابسته است. 🔹 بر اساس روایت مذکور، بنیان اصلی رفتارهای اجتماعی و شکل‌گیری جامعه مطلوب، مبتنی بر تحول در ساختارهای معنوی و فرهنگی است. به عبارت دیگر، تاثیر در نگرش‌ها، ارزش‌ها و باورهای افراد جامعه، که برگرفته از کنشگری فعالانه اجتماعی در جلوه های مختلف آن مانند تشییع جنازه ، عیادت مریض ، اقامه شهادت و... است، پیش‌نیاز ایجاد تحول در ساختارهای فیزیکی، تکنولوژیکی و سایر ابعاد زندگی جمعی است. این اصل بر اهمیت انسان و نقش او در شکل‌دهی فرهنگی جامعه تأکید دارد؛ زیرا تغییر در ساختار معنوی و فرهنگی، پایدارتر و عمیق‌تر از تغییرات صرفاً فیزیکی و تکنولوژیکی است. در نهایت این رفتارها زمینه ساز شکل گیری نهادهای عادلانه و پیشرفت فناوری های همسو با اخلاق است. 🔺 نتیجه‌گیری با توجه به نکات فوق، می‌توان گفت که روایت مورد بررسی، الگویی کاربردی برای تعاملات اجتماعی ارائه می‌دهد که نه تنها در گذشته بلکه در شرایط کنونی نیز قابل استفاده است. این الگو بر اهمیت تعاملات صحیح اجتماعی با همه افراد جامعه، حتی مخالفان، و همچنین بر تأثیر رفتارهای فردی بر جامعه تأکید دارد. الگویی که بر اساس چهار اصل نقش‌آفرینی اجتماعی، الفت و همبستگی، عمل‌گرایی اجتماعی و اولویت ساختار معنوی و فرهنگی بر ساختار فیزیکی جامعه بنا شده است. @mfaam_razavi
مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد (علیه و علیهم السلام)
آغاز دهه پر برکت فجر مبارک باد🇮🇷
. 💢 فجر انقلاب اسلامی؛ عید برهم زننده ظلم و معصیت ساختاری و نهادینه شده ✍️ حسین نیک پژوهشگر حلقه اجتهادی فقه الاجتماع مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد ع مقام معظم رهبری دام ظله : ((دهه مبارکه فجر، عید انقلاب، عید تاریخ ایران و عید امام بزرگوار است.)) 1373/11/14 🔸 شاید به نظر برسد تعبیر عید انقلاب و عید تاریخ در این سخن، جنبه ملی داشته باشد و چندان نسبت این مفهوم با باورهای عمیق دینی و اسلامی روشن نباشد. اما در واقع این واژگان ریشه عمیقی در مفهوم عید در آموزه های اسلامی دارد. 🔹 در روایت امام علی(ع) در نهج البلاغه، عید به روزی تعریف میشودکه در آن معصیت خداوند صورت نگیرد: کُلُّ یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ فَهُوَ عِید؛ٌ هر روزی که در آن نافرمانی خدا نشود، عید است. این تعریف، عید را از یک مناسبت صرفاً تاریخی یا اجتماعی به یک تحول اخلاقی و معنوی ارتقا میدهد. عید در این نگاه، نه تنها شادی مقطعی، بلکه گسست از نظام های ظلم و عصیان و حرکت به سمت اطاعت از خداوند است. این تعریف عید را از یک مناسبت سطحی و زودگذر به یک مفهوم عمیق و دائمی تبدیل می‌کند. چنین عیدی نه تنها برای فرد، بلکه برای جامعه نیز می‌تواند رقم بخورد. بنابراین عید واقعی در سطح فردی زمانی است که انسان بتواند بر نفس خود غلبه کند و در مسیر رضایت الهی گام بردارد و در سطح اجتماعی زمانی است که ساختارهای ظالمانه و نهادینه شده ی معصیت (مانند حکومت های طاغوتی) فرو میریزند. 🔸 با تطبیق این تعریف بر دهه فجر، میتوان گفت پیروزی انقلاب اسلامی یک عید اجتماعی بود، زیرا در این زمان ساختارهای طاغوتی نظام سلطنتی ایران شکسته شد. ساختاری که بر اساس تحلیل محقق نائینی در کتاب «تنبیه الامه»، نمونه ی بارز «حکومت تملیکیه» بود؛ یعنی حاکمان کشور را ملک شخصی خود می دانستند و رابطه ی آنها با مردم، رابطه ی «سلطان و رعیت» یا «مالک و مملوک» بود. این سیستم، سرشار از ظلم، فساد و معصیت نهادینه شده بود. انقلاب اسلامی، با جایگزینی نظام ولایت فقیه، به این رابطه ی ظالمانه پایان داد و حکومتی را تاسیس نمود که محقق نائینی نام آن را حکومت ولایتیه می گذارد. حکومتی که مبنای آن حق حکومت امام معصوم و در زمان غیبت او حکومت حق نایبان عام او است. در این نظام، حاکم نه مالک مردم، بلکه امین و مجری احکام الهی است و رابطه ی او با جامعه بر اساس مسئولیت پذیری، عدالت و نظارت متقابل شکل میگیرد. این تحول، مصداق بارز «یَوْمٍ لَا یُعْصَى اللَّهُ فِیهِ» در سطح کلان است. 🔹 انقلاب اسلامی با نابودی ساختارهای طاغوتی (که معصیت را نهادینه کرده بودند)، «عید» را به کل جامعه هدیه داد. به عبارت دیگر، همانگونه که ترک گناه برای فرد «رهایی» است، سرنگونی نظام طاغوت نیز برای جامعه «رهایی از اسارت سیاسی-اخلاقی» محسوب میشود. 🔸وقتی مقام معظم رهبری دهه فجر را «عید تاریخ ایران» می نامند، به این معناست که این رویداد اولا گسست حال از گذشته ی غیراسلامی در قبل از انقلاب است. دوره ای که حاکمیت در ایران مبتنی بر رابطه ی «غالب و مغلوب» (سلطه گری حاکمان) بود که در تضاد با آموزه های اسلامی قرار داشت. و ثانیا دهه فجر، نقطه ی جدایی تاریخی از نظام های استبدادی و آغاز عصر نوین حاکمیت «مردم با ایمان» تحت ولایت فقیه است. این تحول، تاریخ ایران را از چرخه ی تکرارشونده ی ظلم و استبداد خارج کرد و به سمت هدفمندی الهی سوق داد. @mfaam_razavi