🔰تفاوت مذاق شارع با مقاصد...
استاد نجفی بستان:
🔸مذاق شارع یک امر قطعی است که با مجموع ادله به دست میآید و خود یک دلیل است اما مقاصد الشریعه اغراض است و قطعی نیست.
🔹اغراض از سنخ ادله نیستند بلکه از سنخ عللاند؛ علل، علت جعل حکم است و دلیل مربوط به کشف حکم است نه جعل حکم. پس این دو با هم مترادف نیستند بلکه مختلفند.
#کلام_اساتید
#موسسه_عالیفقه_و_علوماسلامی
🆔@mfos_ir
🔰لزوم ورود دین برای راهنمایی بشر
استاد سیدعلیرضا صدر حسینی:
❓چرا باید دین ما را راهنمایی کند؟ اگر عقل انسانی مشترک می توانست نسبت به همه جزئیات زندگی ما را راهنمایی کند و دستورات جزئی صادر کند دیگر ما به دین احتیاجی نداشتیم. اگر این عقل مشترک انسانها قدم به قدم به ما میگفت راه زندگی این است، به دین نیاز نداشتیم. خدا به ما عقلی داده بود و ما قدم به قدم ما را راهنمایی میکرد.
👈ولی متأسّفانه اینطور نیست، دستورهای #عقل مشترک یا همان وجدان انسانی دستورات کلّی است. امّا کمی که وارد جزئیات زندگی بشویم، دیگر این دستور عقل مشترک وجود ندارد و اختلاف نظر شدید میان عقل های بشری پیدا میشود. دروغ بد است، ولی وقتی وارد جزئیات میشویم، میگوییم: اینجا چطور؟ آنجا چطور؟ اختلاف نظر پیش میآید، دیگر راهنمایی عقل ضعیف میشود. چون راهنمایی عقل در مسیر زندگی ضعیف میشود، در اینجا دین به میان میآید.
#کلام_اساتید
#موسسه_عالیفقه_و_علوماسلامی
🆔@mfos_ir
🔰ورود طلاب به فقههای مضاف از ضرورتهای امروز است...
✔️استاد سید محمدعلی مدرسی:
🔸ورود طلاب به #فقههای مضاف از ضرورتهای امروز است و پیش نیاز تحصیل در فقههای مضاف، تسلط کامل بر فقههای سنتی است.
🔹برخی از قوانین و مطالب موجود در نظام کشور برای سالهای گذشته بوده و از لحاظ قانونی یا اجرایی با مشکلاتی مواجه شده که بایدبه روزرسانی شود، و این امر بر عهده حوزه های علمیه است که با تلاش مضاعف متصدی این امور شوند.
#کلام_اساتید
#موسسه_عالیفقه_و_علوماسلامی
🆔@mfos_ir
✅ تفاوت فلسفه فقه و اصول فقه
استاد احمد مبلّغی:
🔸اگر بخواهیم نسبت #فلسفه_فقه و اصول فقه را بررسی کنیم، باید از سنخشناسی آغاز کنیم؛ چرا که تشابه در عملکرد، باعث خلط هویت میشود. فلسفه فقه دانشی بیرونی و تحلیلی است که پرسشهای اساسی درباره فقه مطرح میکند، اما اصول فقه دانشی درونزاد و ابزاری است که برای استنباط احکام و کمک به اجتهاد شکل گرفته، نه نقد یا داوری.
🔹تفاوت این دو در “تعلق مضافی” و “تعلق اعدادی” است. فلسفه فقه، با تعلق مضافی، نگاهی بیرونی دارد و همواره فرزند تأمل و پرسشگری است؛ باید موضوعش تحقق یابد تا فلسفهاش ممکن شود. اما اصول فقه، با تعلق اعدادی، دانشی است در خدمتِ فقه، از دل فقه برخاسته و هرگز ناظر بیرونی نیست.
🔸نباید پنداشت چون هر دو دانش در فرآیند استنباط فقهی مؤثرند، در سنخ و گوهر یکیاند. #اصول_فقه از بطن فقه آمده و شعبهای از آن است؛ فلسفه فقه اما ناظر است و نه خادم، پرسنده است و نه سازنده. اصول، پرسشهای درونی و روشی دارد؛ فلسفه فقه با پرسشهایی ماهوی و مبنایی بیرون ایستاده است.
🔹قیاس فلسفه فقه به اصول فقه، قیاسی است معالفارق. هرچند هر دو بر سفره فقه مینشینند، اما یکی در مطبخ کار میکند و دیگری از دور، نقش سفره را میسنجد. همانگونه که فرزند و دوست، هر دو بر پدر نفع میرسانند اما یکی از نَسَب است و دیگری از نسبت؛ اصول فقه از نَسَب فقه است و فلسفه فقه، از جنس نسبتِ نظری به آن.
#کلام_اساتید
#موسسه_عالیفقه_و_علوماسلامی
🆔@mfos_ir