eitaa logo
اَحْلی مِنَ الْعَسَل
84 دنبال‌کننده
413 عکس
377 ویدیو
17 فایل
به کانال اَحْلَی مِنَ الْعَسَل(شیرین تر از عسل) خوش آمدید لینک دعوت: https://eitaa.com/joinchat/87294002C93ca44b5db
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️حکمت شماره 1 امام علی علیه السلام فرمودند: هر ظرفی با ریختن مظروف در آن بالاخره پر می شود و سرریز می شود، مگر ظرف علم که هرچه یاد بگیری، وسعت آن ظرف بیشتر می شود و قدرت یادگیری بیشتری پیدا می کنی (چرا که اگر ده مسئله بدانی ظرفیت برای یادگیری پنجاه مسئله پیدا می کنی و با یادگیری پنجاه مسئله ظرفیت پانصد مسئله را خواهی داشت والی آخر...) «حکمت 205 نهج البلاغه». کانال👈احلی من العسل @mgaroose
☀️حکمت شماره 2 👌اهمیت توجه داشتن به ریشه و علت اصلی امور امام علی علیه السلام در وصیتی به فرزندش محمد حنفیه فرمودند: در جنگ همواره اتاق فکر جنگ را در نظر داشته باش و نه فقط سپاهیان مقابل خود را. آری، ریشه واقعه عاشورا و تمام عاشوراها را نیز باید در سقیفه جستجو کرد که به فرموده مرحوم کمپانی: فما رماه اذ رماه حرمله# و انما رماه من مهّد له سهم اتی من جانب السقیفة# و قوسه علی ید الخلیفة یعنی تیری که در کربلا گلوی علی اصغر ع را درید، از کمانی که در سقیفه به دست خلیفه کشیده شده بود، رها شد و نه از دست حرمله های در ظاهر صحنه... و لذاست که امام حسین علیه السلام روز عاشورا پیامبر (ص) را اینگونه مورد خطاب قرار دادند: یا رسول الله... قتلنی فلان و فلان... کانال👈احلی من العسل @mgaroose
☀️ حکمت شماره 3 ❓فرق عدالت، عفو و صفح : عفو بالاتر از عدالت است، که عدل بر همه واجب است، و عفو و احسان در رتبه بالاتر قرار دارند، و بالاتر از عفو، صفح است که یعنی انسان علاوه بر بخشیدن، بدیهایی که به او شده را از یاد خود نیز ببرد و از صفحه دل پاک کند، تا اینجا برای ما ممکن است، لکن بالاتر از این فقط کار خداست، که کاری می کند که حتی از یاد ظالم می رود که ظلم کرده، چرا که در این دنیا، ما هرچه آن کسی را که به ما ظلم کرده، ببخشیم و عفو کنیم، او شرمنده تر می شود، لکن خداوند کاری می کند که از یاد طرف می رود که بدی کرده که این فقط از خدا برمی آید، فی المثل، حضرت حر ریاحی، در بهشت اصلا یادش نیست که جلوی امام حسین علیه السلام را گرفته، که اگر یادش بیاید، اذیت و عذاب می شود درحالی که در بهشت آزاری نیست، آری، این خداست... (علامّه جوادی آملی) کانال👈احلی من العسل @mgaroose
☀️حکمت شماره 4 ❓چرا پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام، همیشه بر طبق علم غیب خود عمل نمی کنند؟ علم غیب اهل البیت ع سند فقهی نیست و علم فقه که افعال و تکلیف مکلفین را بیان می کند، مستند به ظواهر آیات و روایات و عقل می باشد نه به علم غیب و لذا اگر امامی به موضوعی علم غیب داشت، این علم غیب او را مکلف نمی کند که به متعلق علم غیبش عمل کند و چه بسا که نباید هم بکند چرا که او مامور به ظاهر است و باید با مردم مثل آنها و به طور عادی رفتار نماید وگرنه آبرویی برای کسی نمی ماند، چرا که آنها اعمال و نیات ما را می دانند و اگر قرار باشد بگویند که دیگر اختیاری برای بشر نمی ماند، لذاست که امامان ما با وجود علم به شهادت، به مصاف آن رفته اند، برای اینکه آنها مامور به ظاهر هستند، یعنی مامورند و وظیفه دارند و بر آنها واجب است که طبق واجب عمل کنند و طبق علم غیب عمل ننمایند مگر الهام و اذن و دستور الهی در میان باشد، مثل پیامبر ص که فرمودند من در محکمه با اینکه می دانم حق با چه کسی است و باطل کیست، لکن فقط و فقط طبق شاهد و قسم های شما قضاوت می کنم (انما اقضی بینکم بالبینات و الایمان) و لذا اگر طبق بینه و قسم به نفع کسی حکم کردم، یعنی بر طبق مستندات ارائه شده از شما، حق به ناحق رسید، او در ظاهر گرچه برنده شده است ولی نمی تواند حق دیگری را ببرد و بگوید که من از دست خود پیامبر ص گرفته ام، چرا که این آتشی است که او دارد می برد. یا مثل آنجایی که یکی از صحابه و افسران ایشان شهید شدند که مردم سوال کردند که یا رسول الله آیا ما به شما تسلیت بگوییم یا تبریک؟ تبریک برای شهادت و تسلیت برای از دست دادان چنین یاورانی؟ که پیامبر ص فرمودند: به من تسلیت بگویید چرا که او بدهی داشت و ذمه اش مشغول بود، و من می دانستم لکن من که نمی توانم بگویم و آبروی دیگران را ببرم. و یا مثل نامه حضرت علی ع به ابن منذر، که حضرت نوشتند من خیال می کردم که شما مثل پدرتان که آدم خوبی بود، خوب هستید و لذا شما را به کارگزاری منصوب کردم لکن شما چنان نبوده اید که این را حضرت از قبل هم می داند ولی او باید بر طبق ظاهر و ادلۀ ظاهری که مردم هم می توانند آن را اقامه کنند و یا بپذیرند، رفتار نموده و حکم کنند. یا مثل علم امام حسین ع و سایر ائمه به شهادت خودشان، و موادری مثل موارد مذکور، که وقتی حل شد که علم غیب سند فقهی نیست، همه این سوالات حل می شوند. (علامه جوادی آملی) @mgaroose
☀️حکمت شماره 5 🌹داستان شمع و شاهد پروین اعتصامی شعری دارد که در آن گفتگوی یک شمع با یک زیباروی(شاهد) را به تصویر می کشد که شمع در این داستان مثال شهیدی است که می سوزد تا برای پیشرفت دیگران نورافشانی کند لکن دیگران کارها و پیشرفت ها را نتیجه هنرنمایی و عملکرد خودشان می دانند... شاهدی گفت بشمعی کامشب در و دیوار، مزین کردم دیشب از شوق، نخفتم یکدم دوختم جامه و بر تن کردم دو سه گوهر ز گلوبندم ریخت بستم و باز بگردن کردم کس ندانست چه سحرآمیزی به پرند، از نخ و سوزن کردم صفحهٔ کارگه، از سوسن و گل بخوشی چون صف گلشن کردم تو بگرد هنر من نرسی زانکه من بذل سر و تن کردم شمع خندید که بس تیره شدم تا ز تاریکیت ایمن کردم پی پیوند گهرهای تو، بس گهر اشک بدامن کردم گریه‌ها کردم و چون ابر بهار خدمت آن گل و سوسن کردم خوشم از سوختن خویش از آنک سوختم، بزم تو روشن کردم گر چه یک روزن امید نماند جلوه‌ها بر درو روزن کردم تا تو آسوده‌روی در ره خویش خوی با گیتی رهزن کردم تا فروزنده شود زیب و زرت جان ز روی و دل از آهن کردم خرمن عمر من ار سوخته شد حاصل شوق تو، خرمن کردم کارهائیکه شمردی بر من تو نکردی، همه را من کردم این شاهد که در حال طعنه زدن به شمع بود و به او می گفت که ای شمع تو به چه دردی می خوری، بیا و هنرنمایی مرا ببین که چه دوختم و بر تن کردم و... که شمع که مثال شهدا هست،چنین جواب داد: شمع خندید که بس سوخته شدم تا زتاریکیت ایمن کردم... و در نهایت تمام سخن را چنین گفت که: کارهایی که شمردی بر من تو نکردی همه را من کردم... آری، امروز مسئول جمهوری اسلامی وقتی با تمام افتخار روبان افتتاح و تأسیس را پاره می کند باید از عمق جان بگوید: بسم رب الشهداء و الصدیقین... @mgaroose
☀️ حکمت شماره6 🔥 عذاب استیصال سالها و سالها خصوصا آمریکا و انگلیس دیگران را عقب افتاده می دانستند و همواره قدرت پوشالی خود را در بوق و کرنا می‌کردند، لکن امروز عاجزتر از تمام ملت هایی که یک عمر سرکوفت و برچسب عقب افتادگی را از همین مستکبرین خورده بودند، شده اند... یکی شده رتبه اول عجز در عالم و دیگری رتبه دوم... و باش تا صبح دولتش بدمد... آری، چه زیبا فرمود خداوند حکیم در قرآن کریم: 🌸تَبَتْ يَدا أبي لهبٍ و تَبّ🌸 ْما أَغْنَىٰ عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ🌸 یعنی، بریده باد دست ابو لهب که سنگ بر پیامبر خدا ص می زد، ( ابو لهب های زمان نیز سنگ بر امت ایشان می‌زدند...) ثروتش و آنچه از امكانات به دست آورد چیزی [از عذاب خدا را كه در دنیا عذاب استیصال است‌] از او دفع نكرد.( سوره مسد.1-2) @mgaroose
☀️حکمت شماره 7 🤲دعا و مناجات 💧دستی که به طرف خداوند بالا برود خالی بر نمی گردد... دعا هم طلب است و هم مطلوب، دعا عین اجابت است (چه مستجاب شود و چه نشود، مطلوب است)، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه و هدف، (مطهری ره، بیست گفتار) و به قول آلکسیس کارل، دعا پرواز روح به سوی خداست (نیایش) امام سجاد(علیه السلام) فرمودند: «دعای مؤمن از سه حال خارج نیست؛ یا برایش ذخیره می گردد یا در دنیا برآورده می شود یا بلایی را که می خواهد به او برسد دفع می کند.»(میزان الحکمه)، این یعنی دستی که به طرف خداوند بالا میرود خالی برنمی گردد، چرا که خداوند کریم تر از آن است که خواستۀ بنده ضعیف خود را رد کند. پیامبر(ص) فرمودند: ...وَ أَمَّا أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعَاء، یعنی عاجزترين مردم كسى است كه از دعا كردن عاجز باشد (مجموعة ورام) دعا یعنی انسان حالی را مجسم کند که گویا لاعلاج ترین درد عالم را گرفته و با حال اضطرار تمام خدا را می خواند، این می شود دعای حقیقی و مخ عبادت که پیامبر (ص) فرمود: الدُّعاءُ مُخُّ العِبادَةِ، در پاورقي محجة البيضاء، جلد2 در توضيح اين عبارت مي فرمايد: مخ، خالص هر شي را گويند و علت اينكه دعا چنين است، چون حقيقت عبادت همان خضوع و تذلل است و اين در دعا بيش از ساير عبادات حاصل است. @mgaroose
✅پرسش تمام نام ها و القاب حضرت زهرا سلام الله علیها کدامند؟ 🌺پاسخ: اسامي و القاب و کنيه حضرت فاطمه زهرا (س) عبارتند از: 1ـ سيّدة : بانو 2 ـ انسيّةحوراء : انسان بهشتي 3 ـ نوريّة : موجودي از حقيقت نوري 4 ـ حانيّة : دلسوز فرزندان 5 ـ عُذراء : دوشيزه 6 ـ کريمة : بزرگوار 7 ـ رحيمة : با محبت ومهربان 8 ـ شهيدة : شهيد شده 9 ـ عفيفة : پاکدامن 10 ـ قانعة : کم توقع 11 ـ رشيدة : کامل 12 ـ شريفة : شرافتمند 13ـ حبيبة : دوست وبا محبت 14 ـ محرّمة : گرامي و مورد احترام 15 ـ صابرة : پايدار 16 ـ سليمة : سالم، اهل سازش، بي عيب ونقص 17 ـ مکرمة : بزگوار وگرامي 18 ـ صفيّة : برگزيده 19ـ عالمة : دانشمند 20 ـ عليمة : دانا 21 ـ معصومة : نگهداشته شده،بي گناه 22 ـ مغضوبة : ربوده شده،کسي که حقش غصب شده 23 ـ مظلومة : ستمديده 24ـ ميمونة : خوش يمن وبابرکت 25 ـ منصورة : ياري شده ، خداوند او را ياري کرده است 26 ـ محتشمة : با حشمت و احترام 27 ـ جميلة : زيبا 28 ـ جليلة : بزرگ 29 ـ معظّمة : احترام گذاشته شده ، گرامي 30 ـ حاملة البلوي بغير شکوي : بلا کش نستوه بي شکوه و شکايت 31 ـ حليفة العبادة و التقوي : قسم خورده ي پرستش و پرهيزکاري 32 ـ حبيبة الله : محبوب خدا 33 ـ بنت الصّفوة : دخترِ برگزيده 34 ـ رکن الهدي : پايه ي هدايت 35 ـ آية النّبوّة : نشان نبوّت 36 ـ شفيعة العصاة : شفاعت کننده ي گناهکاران 37 ـ اُمّ الخيرة : مادر نيکوکاران 38 ـ تفّاحة الجنّة : سيب بهشتي 39 ـ مطهرة : پاکيزه شدن 40 ـ سيدةالنساء : بزرگ بانوي زنان 41 ـ بنت المصطفي : دختر حضرت مصطفي(ص) 42 ـ صفوة الرّبّها : برگزيده ي پروردگار 43 ـ موطن الهدي : جايگاه هدايت 44 ـ قرّة العين المصطفي : نور چشم پيامبر اکرم(ص) 45 ـ بضعة المصطفي : پاره ي تن پيامبر(ص) 46 ـ مهجة المصطفي : خون زندگي قلب مصطفي(ص) ، آخرين قطرات خون در قلب که موجب ادامه ي حيات است 47ـ بقيّة المصطفي : بازمانده ي حضرت رسول(ص) 48 ـ حکيمة : با حکمت و داراي فهم و ادراک حکيمانه 49 ـ فهيمة : با فهم 50ـ عقيلة : خردمند 51 ـ محزونة : غمگين 52ـ مکروبة : دل شکسته 53 ـ عليلة : بيمار و مريض 54 ـ عابدة : پرستنده 55 ـ زاهدة : پارسا 56 ـ قوّامة : شب زنده دار 57 ـ باکية : گريه کننده 58 ـ بقيّة النّبوّة : باز مانده ي پيامبري 59 ـ صوّامة : بسيار روزه گير 60 ـ عطوفة : با عاطفه و محبّت 61 ـ رئوفة : دلسوز و مهربان 62 ـ حنّانة : غمخوار و با محبّت 63 ـ بِرّة : نيکوکار 64 ـ شفيقة : دلسوز و مهربان 65 ـ إنانة : دردمند 66ـ والدة الصّبتين : مادر دو نواده ي پيامبر 67 ـ دوحة النّبي : شاخسار پيامبر 68 ـ نور سماوي : نور آسماني 69 ـ زوجة الوصيّ : همسر جانشين پيامبر 70ـ بدر تمام‌ : ماه شب چهارده 71 ـ غرّة غراء : سپيد رويِ نوراني 72ـ درّة بيضاء : گوهر تابناک 73 ـ روح أبيها : روان پدر بزرگوارش حضرت رسول(ص) 74 ـ واسطة قلّادة الوجود : حلقه ي اتصال زنجير هستي 75 ـ درّة البحر الشّرف و الجود : در درياي شرافت و سخاوت 76 ـ وليّة الله : دوست خدا و کسي که خدا او را ولي قرار داده 77 ـ سرّ الله : راز نهاني خدا 78 ـ امينة الوحي : امين وحي الهي 79 ـ عين الله : ديده ي خدايي 80ـ مکينة في عالم السّماء : دارنده ي جايگاه در عالم آسمان 81 ـ جمال الآباء : موجب زيبايي پدران 82 ـ شرف الأبناء : افتخار براي فرزندان 83 ـ درّة البحر العلم و الکمال : درّ درياي دانش و کمال 84 ـ جوهرة العزّ و الجلال : گوهر تابناک عزّت و بزرگوار 85 ـ مجموعة الماصر العلّيّة : گرد آورنده ي يادگارهاي برين 86 ـ مشکوة نور الله : چراغدان نور الهي 87 ـ زجاجة : شيشه وچرغدان نور الهي 88 ـ کعبة الآمال لأهل الحاجة : کعبه آرزوهاي نيازمندان 89 ـ ليلة القدر : شب قدر:مقصود از ليلةالقدر” در قرآن فاطمه(س)است 90 ـ ليلة مبارکة : شب با برکت 91 ـ ابنة من صلّت به الملائکة : دختر آن کس که فرشتگان به او اقتدا کرده و نماز خواندند 92 ـ قرار قلب امّها المعظّمة : آسايش بخش دل مادر بزگوارش 93 ـ عالية المحلّ : بلند جايگاه 94 ـ سرّ العظمة : راز بزگي وبزگواري 95ـ مسکورة الظلع : پهلو شکسته 96 ـ رضيض الصّدر : سينه شکسته 97 ـ مغضوبة الحق : کسي که حقش غصب شده است 98 ـ خفي القبر : کسي که قبرش پنهان است 99ـ مجهولة القدر : قدر ناشناخته 100ـ ممتحنة : آزمايش شده 101 ـ المظلوم زوجها : کسي که هسرش ستم ديده است 102 ـ المقتول ولدها : فرزند کشته شده 103 ـ کوثر : صاحب خير فراوان ، صاحب فرزندان بسيار @mgaroose
🔶 🌷 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : 🔵 نضَّرَ اللّه ُ عَبدا سَمِعَ مَقالَتي فَوَعاها و حَفِظَها ، و بَلَّغَها مَن لَم يَسمَعْها . 🔴 خداوند ، شاد گردانَد آن كس را كه سخنم را بشنود، بفهمد و حفظ كند و به كسى كه آن را نشنيده ، برساند. 📚 ( الكافي : 1/ 403) @mgaroose
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸کلی نکات 👫 در 9 دقیقه 👦پدرها و 🧕مادرها گوش کنند ❓چگونه فرزندانمان را با محبت اهل بیت علیهم السلام تربیت کنیم؟ @mgaroose https://www.aparat.com/v/zL64m
♦️آنچه در غرب مطرح است بخشی از فلسفه است نه خود فلسفه 🔶 هم دیر به دست می‌آید و هم دیرپاست. فلسفه آن است که از یک سو با ازلیت، از سوی دیگر با ابدیت و از سوی سوم با سرمدیت که جامع ازل و ابد است بحث می‌کند. 🔶 آمدند که عقل فلاسفه و متفکران را شکوفا کنند، به انسان بگویند شما یک موجود ابدی هستی، و اگر از اموری می‌ترسید برای اینکه می‌ترسید بمیرید، ولی بدانید که شما را می‌میرانید نه بمیرید. 🔸یک موجود ابدی فکر ابدی لازم دارد، آن فکر ابدی به نام است، این زود پدید نمی‌آید، بلکه قرن‌ها می‌گذرد تا یک فکر پدید بیاید. 🔶ما درباره آن سؤال سوم شما در مورد «پانتئیسم» یا همه‌خدایی است؛ این یک وجود کاذبی است که از برخی‌ها خام‌ها پیدا شده؛ حالا چه در شرق چه در غرب. 🔸خدا آن حقیقت بسیط نامتناهی است؛ یعنی حقیقت است، یک؛ 🔸از سنخ مفهوم نیست و ماهیت ندارد، دو؛ 🔸چون از سنخ مفهوم و انتزاعی نیست، به ذهن نمی‌آید، سه؛ 🔸و چون نامتناهی است مشهود هیچ عارفی قرار نمی‌گیرد، چهار؛ 🔸اگر بسیط است نمی‌شود جزء او را شناخت، چون جزء ندارد و اگر نامتناهی است که نامتناهی است، هیچ کس نمی‌تواند او را مشاهده کند. 🔶خدا را نه از سنخ حصولی انتزاعی مفهومی می‌شود شناخت، چون او مفهوم نیست و نه از سنخ می‌شود یافت، چون او نامتناهی است. ما تنها با برخی از اسمای حسنای او را می‌شناسیم. ♦️همه‌خدایی برای همیشه باطل است، همه آیت خدا و آیینه‌دار خدایند. همه خدا را نشان می‌دهند، نه همه خدا باشند. 🔶فلسفه مربوط به کل است و سرنوشت و شناسنامه را فلسفه تعیین می‌کند. 🔶فلسفه آن قدر آزاد است که آزادانه وارد معرفت جهان می‌شود، هیچ قیدی در آن نیست، هیچ بندی در آن نیست، به هیچ دینی هم تعهد نسپرده است، به هیچ قانونی هم تعهده نسپرده است، چون همه قوانین بعداً پیدا می‌شود. چون آزادانه وارد می‌شود در ابتدا نه دینی است نه دین. 🔶اگر به این نتیجه رسید که در جهان خدای نیست، وحی‌ایی نیست، پیغمبری نیست، این دو تا کار می‌کند: اول خودزنی می‌کند خودش می‌شود . بعد همه علومی که در قلمرو آن قرار دادند همه اینها را الحادی می‌کند. 🔶اما اگر موفق شد خدا را شناخت خدا را ثابت کرد و را ثابت کرد، رسالت را ثابت کرد، اولین کاری که می‌کند آن جامه توحید را بر خودش می‌پوشاند و می‌شود . بعد که زیر مجموعه آن هستند می‌شوند فلسفه الهی. چرا؟ چون دیگر آن دریاشناس دارد درباره فعل خدا سخن می‌گوید. آن ستاره‌شناس درباره فعل خدا سخن می‌گوید. بحث از خدا، بحث از اسم خدا، بحث از فعل خدا، بحث از قول خدا، بحث از اثر خدا، بحث دینی است. 🔶فلسفه که ریاست همه علوم را به عهده دارد، ثابت کرد که کل جهان فعل خداست و خدا هم همه جا حضور دارد و همه جا هم می‌شود او را مشاهده کرد اما هیچ کدام از اینها هم خدا نیستند. ♦️برای جامعه ایران اسلامی هر فکر علمی محترم است حضرت آیت الله العظمی @mgaroose
❓آیا مثنوی هفتاد من شنیده اید؟ فکر می‌کنید منظور چیست؟ ببینید👇👇👇 مثنوی هفتاد "من" مولوی: مَن(۱) اگر با مَن(٢) نباشم میشَوَم تنهاترین کیست با مَن(٣) گر شَوَم مَن(۴) باشد از مَن(۵) ماترین مَن(۶) نمیدانم کی‌اَم مَن(٧) لیک یک مَن(٨) در مَن(٩) است آن که تکلیف مَنَ(١۰) اَش با مَن(١١) مَنِ(١٢) مَن(١٣) روشن است مَن(١۴) اگر از مَن(١۵) بپرسم ای مَن(١۶) ای همزاد مَن(١٧) ای مَنِ(١٨) غمگین مَن(١٩) در لحظه‌های شاد مَن(٢۰) هرچه از مَن(٢١) یا مَنِ(٢٢) مَن(٢٣) در مَنِ(٢۴) مَن(٢۵) دیده‌ای مثل مَن(٢۶) وقتی که با مَن(٢٧) میشوی، خندیده‌ای هیچ کس با مَن(٢٨) چنان مَن(٢٩) مردم آزاری نکرد این مَنِ(٣۰) مَن(٣١) هم نشست و مثل مَن(٣٢) کاری نکرد ای مَنِ(٣٣) با مَن(٣۴) که بی مَن(٣۵) مَن(٣۶) تر از مَن(٣٧) میشوی هرچه هم مَن(٣٨) مَن(٣٩)کنی، حاشا شوی چون مَن(۴۰) قوی مَن(۴١) مَنِ(۴٢) مَن(۴٣) مَن(۴۴) مَنِ(۴۵) بی‌رنگ و بی‌تأثیر نیست هیچ کس با مَن(۴۶) مَنِ(۴۷) مَن(۴۸) مثل مَن(۴۹) درگیر نیست کیست این مَن(۵۰)؟ این مَنِ(۵۱) با مَن(۵۲) زِ مَن(۵۳) بیگانه‌تر این مَنِ(۵۴) مَن(۵۵) مَن(۵۶) کُنِ از مَن(۵۷) کمی دیوانه‌تر ؟ زیر بارانِ مَن(۵۸) از مَن(۵۹) پُر شدن دشوار نیست ورنه مَن(۶۰) مَن (۶۱) کردنِ مَن(۶۲) از مَنِ(۶۳) مَن(۶۴) عار نیست راستی . . . این قدر مَن(۶۵) را از کجا آورده‌ام !!؟ بعد هر مَن(۶۶) بار دیگر مَن(۶۷) چرا آورده‌ام !!؟ در دهانِ مَن(۶۸) نمیدانم چه شد، افتاد مَن(۶۹) مثنوی گفتم که آوردم در آن هفتاد من(۷۰) . . . !!!👏👏 @mgaroose
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 از اخلاق کریمانه تا مدبرانه... 🌸 توضیح لقب 🌸 نحوه برخورد با ، و @mgaroose
☀️ حکمت شماره 8 ❓بیدار شدن هنگام مرگ به چه معناست؟ پیامبر خدا ص فرمودند: الناس نيامٌ إذا ماتوا انتبهوا (تنبیه الخواطر و نزهة النواظر،ج1ص150) انسان گاهی در خواب می بیند که باغ و ماشین و ...دارد و صبح که برمی خیزد متوجه می‌شود که خواب بوده و خبری از باغ و خانه و ... نیست، مردم هم در دنیا اینگونه اند، یعنی خیال می کند که عنوانی دارد، مقامی دارد، مال و فرزندانی دارد، لکن هنگام احتضار و جان دادن می‌فهمد که دستش خالیست و هیچ کدام از این ها همراه او نیستند، معلوم می‌شود که خواب بوده است، طبق حدیثی که از امام علی علیه السلام وارد شده، انسان به وقت جان دادن از فرزندان کمک می‌طلبد آنها گویند که ما فقط می توانیم تو را دفن کنیم، همین، و کاری از ما ساخته نیست و سپس مال خود را به کمک می طلبد و می‌گوید که من برای جمع آوری تو چه سختی ها که نکشیدم، اکنون برای من چه می کنی؟ که جواب می شنود که من فقط می توانم کفنی برای تو تهیه کنم، سپس رو به عمل خویش می‌کند و استمداد می طلبد که جواب می شنود من تا آخر با تو هستم... (وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج 16، ص 105). پس چه زیبا فرمود حضرت مولای متقیان که: موتوا قبل آن تموتوا، یعنی قبل از این که بمیرید، بمیرید(بیدار شوید و به هوش بیایید...). به کانال بپیوندید👇 🆔 @mgaroose
بارها و بارها این فراز دعای کمیل را خوانده ایم که {لا یمکن الفرار من حکومتک} (گریز و فرار از ملک و سلطنت و سیطرۀ تو (خداوند) ممکن نیست) و آیات متعدد قرآن کریم از «یفعل ما یشاء تا یرید ما یشاء تا یحکم ما یشاء» ( خداوند هرچه بخواهد اراده می کند و حکم می کند و انجام می دهد...) را از نظر گذرانده ایم، اما شاید امروز بیش از پیش بشر به ضعف خود پی برده است، به اینکه او محکوم قدرت و سلطنت خداوند است و اگر در سابق یا هم اکنون معتقد بود و هست که بشر نیازی به خدا ندارد، امروز خواه نا خواه پی برده که جهان را مالک و صاحبی باشد خدا نام... چراکه به اندرون پناه می برد، امانش نمی دهد، به بیرون می رود، در کمین است، به خرید می رود و های_سرسام آور خُلق او را تنگ می کند، حتی دیگر مثل زمان جنگ هم نیست که ثروتش بتواند او را از دست موشک های صدام به پناهنده کند، چرا که امروز همان اروپا رتبه دوم ضعف و استیصال را بعد از یدک می کشد... گویا درد هم باید به این آیۀ قرآن برسند که: ما اَغنی عنه مالُه و ما کَسَب (ثروت و امکاناتش او را بهره و نجات نداد...)، کاش از ابتدا قبول می کرد که او محکوم است و خداوند مالکِ ملک و ملکوت، و هر عملی که مالک حقیقی اراده کند و بخواهد در ملک خود به اجرا در می آورد و کسی را یارای مقابله واعتراض نیست... حال چاره چیست؟ گویا در این اوضاع عجیب، خداوند به عمد سفره مهمانیش را پهن کرد تا به بشر بیاموزد که چگونه باید با صاحب خانه ای که بر سر سفرۀ پر برکت او نشسته است، سخن بگوید و تشکر کند... همان است که بگوییم، خدایا از قدرت و سلطنت تو به خود خود تو پناه می آوریم: التجئ منک الیک...و غیر تو کسی توان یاری ما را ندارد، «و ما النصر الّا من عند الله العزیز الحکیم»(آل عمران126) گویا چاره در شب های ماه مبارک است که: اَشکو الیک...و شدة الفتن بنا... چاره در: «فَفِرُّوا الی الله» است... چاره در این است که بشر از عمق جان به درک و فهم و قبول این برسد که: «ایا ایّها الناس اَنتم الفُقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید».(فاطر15) چاره را در می داند که فرمود: «...و ما کان الله مُعذُّبَهُم و هُم یستغفرون». (انفال23) و: و اَنِ استَغفِروا رَبَّکم ثُمَّ توبوا الیه یُمَتُعکم متاعاً حَسَناً الی اجلٍ مُسَمیً...(هود3) چاره در فریضۀ فراموش شدۀ _به_معروف_و_ نهی_ از_منکر است، خصوصاً امر به معرف و نهی از منکر والیان و مسئولین که گرچه کمک یار مردم در این بحران ها بوده اند و بی انصافی است اگر شاکر نباشیم، لکن این نمک تلخ تر از زهر تورم و گرانی و عدم نظارت و بی ثباتی قیمت ارزاق و مایحتاج خلق الله، کم بر زخم های مردمان سوز نمی زند...و چنین هم نیست که تمام این نمک بر زخم ها مسبوق به عللی نباشد و یکدفعه همچون آوار شده باشد بر سر امت... البته امید است بدانیم و باور کنیم که همۀ زلزله و سیل و کرونا و ... را فقط و فقط دیگران به وجود نیاورده اند، و در قبال زدن جوالدوز به دیگران، سوزنی نیز به خود بزنیم که تا عیوب خود را نبینیم و عیب دیگران را ثبت و ارسال کنیم، داستان شاید همین باشد...و صد البته که این هم فرمودۀ قرآن است: «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس...» و یا: «بما کسبت ایدیکم»... انشاالله که بیدار و هوشیاریم، چرا که هنوز برای زلزله نخوانده ها و هایش را خوانده، کرده و برای سایرین هم کرده ایم... بدانیم که خداوند گرچه أَرْحم الرَّاحمِین است فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ َ لکن همو أشَدُّ الْمُعَاقِبِین است فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ وَ النَّقِمَةِ... البته فرصت رحمت الهی را در -_رحمت غنیمت بدانیم که خود کریم و مهربانش فرمود:«کَتَبَ عَلی نَفسِه الرحمة»(انعام12) @mgaroose
🌸میلاد با سعادت علیه السلام علیهم السلام مبارک باد.🌸🌸🌸 🖊از اخلاق تا استراتژی مدبرانۀ ☀️امام حسن ع کریم اهل بیت لقب گرفته بود، یعنی کسی که اولاً: بدون درخواست و سوال عطا می کرد بدون اینکه فقرا از ایشون درخواست کنند برخلاف سخی که در صورت درخواست عطا می کند، و ثانیاً: به همه می داد برای او فرقی نمی کرد که نیازمندان در کدام مسلک و قرار داردند. وثالثاً: طوری هم می بخشید که طرف بی نیاز می شد مثلا چندین مرتبه نصف اموالش رو بخشید یه طوری که گاهی طرف کاری برای خود راه می انداخت. در نهایت هم اینکه، بخشش کریمانه داشت یعنی نحوه بخشش او با حفظ کرامت فقرا و نیازمندان بود، بخشش بی منت و بدون اذیت روزی فردی از امام حسن علیه السلام پرسید چرا به هیچ نیازمندی جواب رد نمی دهی؟ امام هم در پاسخ فرمود: من گدای خداوند و چشم به او دوخته ام، شرم دارم که خود سائل باشم و سائلی را رد کنم اگر این عادت و برنامه را ترک کنم او نیز فضل و برنامه اش را وا گذارد... ❓چرا فقط به این امام کریم می گویند: با توجه به جود و کرم امام حسن ع در زمان خودش و در جامعه آن روز، امام ع به کریم شهره شدند وگرنه همه اهل بیت کریم اند و اصلا این خاندان خاندان کرامت اند و کلهم نور واحد هستند. 💥کرامت امام ع فقط در بخشش نیست، بلکه در اخلاق هم اخلاق کریمانه هم هست، برخی برای دیگران خوب اند ولی برای خانواده و همسر بد اخلاق اند 😔امام حسن علیه السلام و همچنین امام جواد علیه السلام را همسرانشان و کردند، آن دو امام هم که می دانستند این ها چگونه هستند( گرچه مأمور به ظاهر بودند) ولی آیا یک نفر موافق یا مخالف نوشته اند که این دو امام به همسرانشان بد و بیرا گفته باشند؟ 💐در داشتن اخلاق کریمانه برای دیگران هم همینگونه بودند: امام حسن ع را در اخلاق، در داستان معروف و پر عبرت برخورد با مرد شامی ببینید که امروز بیش از همیشه خانواده ها و جامعه ما به این رفتار نیاز دارد . روزى مردى از شام كه تحت تأثير تبليغات بنى اميه قرار گرفته بود، در كوچه هاى مدينه به حضرت رسيد و بدون تأمل، شروع به دشنام دادن و ناسزا گفتن به حضرت كرد، حضرت سكوت كرده، تا خوب عقده هايش خالى شد، سپس فرمودند: «من فكر مى كنم تو در اين شهر غريب باشى و امر بر تو مشتبه شده؛ اگر منزل ندارى، منزل ما متعلق به تو است، اگر بدهكارى من قبول مى كنم كه بدهى تو را بدهم، اگر گرسنه اى تو را سير مى كنم». چنان حضرت با او برخورد كردند كه اصلا در فكرش خطور نمى كرد. چنان مجذوب شد كه گفت: يابن رسول الله اگر قبل از اين ملاقات به من مى گفتند، بدترين افراد زير اين آسمان كيست؟ تو را و پدرت را معرفى مى كردم؛ ولى الان به عنوان نيك ترين افراد معرفى مى كنم، او چنان شیفته اخلاق آن حضرت شد كه تا در مدينه بود، در منزل حضرت و سر سفره آن حضرت بود. این برخورد امام ع با اهل بیت ع هست، ببینید با چگونه محبت می کند. این ها تجلی صفات الهی اند که به قول سعدی: دوستان را کجا کنی محروم @ تو که با دشمنان نظر داری؟ 🌹روزی کنیزی شاخه گلی برای امام حسن محتبی(علیه السلام) هدیه آورده است امام هم در مقابل او را آزاد کرد و فرمود: «وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗإِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا»(هر گاه کسی به شما یه تحیتی گفت یه لطفی کرد، شما را تحیت و سلامی گفتند شما نیز باید به تحیت و سلامی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید، که خدا به حساب هر چیزی کاملاً خواهد رسید)4نساء. حال، نکند در جامعه برخورد ما با همدیگر طوری باشد که با یک کوچک و یا با دعوای بچه ها با هم و یا سر ارث و میراث با نزدیکان خود درگیر بشیم و قهر کنیم و به دل بگیریم. که متأسفانه تا حدودی جامعه از اخلاق و کرامت حسنی ع فاصله دارد که حجم پرونده های در جریان در دادگاهها شاهدی است بر این راه خطا. گرچه خوبی ها رو هم باید دید مثل انواع اکرام ها و بخشش ها که در این ایام کرونایی در همه جای کشور جتی جاهایی که تا به حال سابقه نداشت. که واقعا نشان داد این مردم بیهوده سنگ امام حسن ع را به سینه نمی کوبند بلکه سعی می کنند از این خاندان خوبی ها را بیاموزند. البته محب باید همواره سعی نماید که هرچه بیشتر شبیه محبوب شود... ❗️بحث _حسن ع: تا نام شریف این امام به میان می آید بحث صلحآن معصوم نیز مطرح می شود که به نظر صلح امام حسن ع یک برگ برنده است در دست شیعه، چرا که معنی این رفتار یعنی شیعه اهل منطق هست و تفکر، و نه فقط مثل برخی تکفیری ها جنگ و خشونت و نه مثل برخی ها که باج بدهد به اسم صلح... ادامه👇👇
👆 ص نیز یک بُعدی نبوده است؛ بلکه ایشان جنگ های فراوانی با کفار داشتند و گاهی هم صلح را اختیار نموده اند. اگر صلح به عنوان یک استراتژی در شرایط خاصی واقع شود، اینطور نیست که معنایش باخت یا تسلیم باشد. حدیث شریف «الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا» یعنی فرقی نیست بین امام حسن و امام حسین و سائر ائمه. هر امامی در آن شرایط جای امام حسن بود همین کار را می کرد. در نظر اصالت نه با است و نه با صلح؛ بلکه اصل با تدبیر و عقله، امام هم کسی است که با تدبیر خود، مصلحت مسلمین و جامعه مسلمین و عزت و حکمت دین و دین داران جامعه را لحاظ می کند. امام، است که هر روز بارها در نمازهایمان از خداوند هدایت به آن صراط را خواستاریم و چگونه ممکن است بشود بر کار او خرده گرفت و انتقاد کرد؟! حدیثی که امام حسن ع وقتی که خرده میگرفتند جواب داد و فرمودند: «مَا أنَا بِمُذِلِّ المُؤمِنینَ ولکِنّی مُعِزُّ المُؤمِنینَ، إنّی لَمّا رَأَیتُکُم لَیسَ بِکُم عَلَیهِم قُوَّةٌ سَلَّمتُ الأمرَ لأِبقی أنا و أنتُم بَینَ أظهُرِهِم، کَما عابَ العالِمُ السَّفینَةَ لِتَبقی لأِصحابِها و کَذلِکَ نَفسِی و أنتُم لِنَبقی بَینَهُم» (من خوارکننده مؤمنان نیستم، بلکه عزت بخش آنانم. وقتی دیدم شما در برابر دشمن قدرتی ندارید، این کار رو کردم تا بتونید زندگی کنید در میان اونها . همچنان‌که آن فرزانه [خضر] کشتی را سوراخ کرد تا برای صاحبانش باقی بماند، و این چنین است حکایت من و شما تا در میان آنها باقی بمانیم)(ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول ص ۳۰۸) یعنی من نیز مثل حضرت خضر که با تدبیری کشتی را از دشمن حفظ کرد، صلح کردم تا شما و خودم را حفظ کنم، که یک بند نیز همین است که معاویه به شیعیان تعرض نکند. مگر می شود به امام و به عقل مجسم اشکال کرد و خرده گرفت، که پیامبر ص فرمود: اگر عقل به‌صورت انسانی مجسم شود به‌صورت حسن(ع) درمی‌آمد. امام حسن(ع) طبق این روایت عقل مجسم است. با سپاهی که چندین فکر مختلف دارد، با جاسوسان و نشر دروغ و در بین سپاه امام که امام صلح کرده و...که باعث شدسپاه خودش در مدائن امام را ترور کردند و زخمی کردند. با یاران دنیا طلب و سران سپاهی که توسط معاویه خریده شدند یا فریب خوردند چه می شود کرد جز آتس بس، و نه تسلیم که برخی کج اندیشان گویند... علاوه اینکه این عمل امام و مفاد صلح نامه امروز پیش روی ماست. قضاوت بدون تعصب و صحیح نشان میدهد که امام بهترین تصمیم را اتخاذ نموده کما هو حقه و غیر از این عمل صحیح و متقن را امام اصلا انجام نمیدهد تا کسی بخواهد اشکال کند. @mgaroose