eitaa logo
محمد حسین پویانفر
3.5هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
778 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
26.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زُهِیر... مرد بزرگی بود! خانه و باغ و فرزندانِ زیاد داشت... و فرمانده جنگی قوی‌ای بود... ولی با امام حسین... قهر بود! تا اینکه یک روز... امام حسین(علیه‌السّلام) از او خواست... به دیدنش برود... و با هم حرف زدند! آن‌وقت بود که زهیر... به‌خاطر آورد که... چقدر در دلش... عاشق امام و خانواده‌ی پیامبر است! آن هم درست... وقتی که... امام حسین(علیه‌السّلام)... راهیِ کربلا شده بود! 📚 قهرمانان کربلا ▪️قسمت چهارم 📌زُهِیر، مردی که تَهِ دلش... عاشق امام حسین بود! 🎙 محمدحسین پویانفر ✏️ منصوره مصطفی‌زاده @mhpooyanfar
30.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حبیب... پیرترین شهیدِ کربلا بود! او، از کودکی... همیشه در خدمت پیامبر... و خانواده‌اش بود... و حالا... نوبت به امام حسین رسیده بود... که اگر کاری از او خواست... سریع خودش را برساند! امام حسین هم می‌دانست... که حبیب... هرگز تقاضایِ کمک او را... رَد نمی‌کند! به‌خاطرِ همین بود که... وقتی در کربلا... در محاصره‌ی لشگر دشمن قرار گرفت... به حبیب نامه نوشت! چشم امید امام، به حبیب بود! @mhpooyanfar
37.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جنگیدنِ با دشمن... و شهید شدن... کار سختی است؛ اما... گاهی نجنگیدن و زنده‌ماندن... می‌تواند خیلی سخت‌تر باشد! حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها)... یک ماموریت خیلی سخت... به عهده داشت! ماموریتی که برادر و امامش... حسین(علیه‌السلام)... به عهده‌اش گذاشته بود: مراقب خانواده‌ام باش... و بدون آن‌که ضعف از خودت نشان بدهی‌.. حرف راست را به مردم بگو! اگر شجاعت... و قهرمانی حضرت زینب نبود... شاید هیچ‌وقت... هیچ‌کسی... نمی‌فهمید در کربلا... چه اتفاقی افتاده است! حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها)... قهرمانی بود که... در سختی‌ها نشکست... و راست ایستاد... و حرف حق را گفت! @mhpooyanfar
دوستت دارم! آن‌قدر که... همه‌ی دوست‌داشتنی‌ها... به آن حسادت می‌کنند! @mhpooyanfar
موضوع: «نامه‌ای به یک دوست» به‌نام‌خدا امام حسینِ عزیز من شما را خیلی دوست دارم. شما مثل بقیه نیستید. وقتی می‌آییم روضه حتی اگر کار بدی کرده باشیم ما را دعوا نمی‌کنید. احساس می‌کنم می‌گویید: «بنشین یک استکان چایی بخور باهم حرف می‌زنیم» بعد که روضه را می‌شنویم دل‌مان برای شما و بچه‌های‌تان می‌شکند گریه می‌کنیم. گریه‌‌ی روضه، حال‌مان را خوب می‌کند. بعدش هم نه تنها چیزی نمی‌گویید که فکر می‌کنم: فرصت دوباره به من داده‌اید. آخرش هم از ما پذیرایی می‌کنید. مُحَرَّم‌ها را خیلی دوست دارم. چون همه‌اش می‌توانم پیشِ شما باشم. حالا که این دو ماه تمام شد ناراحتم. ناراحت از این‌که کاشکی، بیشتر برای شما گریه می‌کردم. کاشکی توی هیئت، بیشتر کار می‌کردم. کاشکی حواسم بیشتر به شما بود. امام حسین‌جان آقای سخنران می‌گفت: «مادرتان خوشحال می‌شود برای شما کاری کنیم» یعنی حضرت زهرا از کارهای ما خوشحال شده‌اند؟! فقط خواهش می‌کنم اجازه بدهید یک‌بارِ دیگر، این روضه‌ها را ببینیم. دست شما درد نکند. دوست‌تون دارم. این بود نامه‌ی من. @mhpooyanfar
تو حسینِ همه‌ای! مهربونِ آدم خوبا... پناهِ خرده‌شیشه دارا... آرزوی عالِم و... عشقِ داش‌مشتیا! تو حسینِ همه‌ای! همه‌ی مایی که جایی... جز ... پیدا نکردیم! و همه پَسِ‌مون زدن؛ جز خودت! پرچمت بالا تا همیشه... @mhpooyanfar
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا