eitaa logo
تمدن جهانی
204 دنبال‌کننده
113 عکس
4 ویدیو
19 فایل
🔷️دکترسیدضیاءالدین میرمحمدی. 🔹️فارغ التحصیل مقطع دکتری،گرایش تاریخ و تمدن اسلامی؛دانشگاه معارف اسلامی/عضو هیات علمی گروه تاریخ و تمدن اسلامی؛دانشگاه معارف اسلامی ادمین کانال👈 🔹 @SZMM50 🔹eitaa.com/mir_mohammadi5050 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">🔹ziya.mirmohammadi@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
📚: 📒یکی از فلسفه ها و کارکردهای معرفتی فلسفه علوم انسانی-اجتماعی، مقوله و مساله انسان شناسی است. 📒انسان شناسی انواع و گونه های متفاوتی دلرد، از جمله انسان شناسی تجربی،انسان شناسی عرفانی، انسان شناسی فلسفی، انسان شناسی فرهنگی و سایر انسان شناسی ها که محصول نظریه های تجربی، نظریه های فلسفی، نظریه های عرفانی، نظریه های فرهنگی و سایر نظریه هاست. 📒انسان شناسی تاریخی-تمدنی نوع و گونه ای از انسان شناسی هاست که از اصالت و اعتبار هستی شناختی و معرفت شناختی برخوردار هست و در عرض سایر انسان شناسی ها قرار دارد. 📒اصالت و اعتبار انسان شناسی تاریخی-تمدنی،حاصل حضور هستی شناسانه و معرفت شناسانه نظریه های تاریخی-تمدنی در مطالعات تاریخی و تمدنی است. 📒انسان شناسی تاریخی-تمدنی، یک نوع انسان شناسی عینی هست که شدت تجریدی و انتزاعی آن به مراتب کمتر از سایر گونه های انسان شناسی است. 📒انسان شناسی تاریخی-تمدنی،تابع پارادایم حاکم بر نظریه های تاریخی-تمدنی هست. 📒نظریه های تاریخی-تمدنی ذیل پارادایم اثبات گرایی، نسبت به پارادایم تفسیر گرایی و پارادایم انتقاد گرایی، انسان شناسی تاریخی-تمدنی متمایزی تولید می کنند. 📒نظریه های تاریخی-تمدنی ذیل پارادایم های علم دینی و پارادایم های علوم انسانی-اجتماعی اسلامی، گونه و مدلی از انسان شناسی تاریخی-تمدنی دینی متمایز تولید می کنند. 🟡http://eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠http://sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📗 📚: ‌‌ وجود دارد که باعث مطالعات هستی شناختی،معرفت شناختی و روش شناختی در سیره می شود. 🔻۱ ؛ 🔻۲ ؛ 🔻۳ ؛ 🔻۴ ؛ 🔶: سیره حوزه مطالعاتی نیست، بلکه ناظر به ماده و هستی سیره هست که در جهان منطقی و جهان تاریخی وجود عینی دارد و ماده مطالعات سیره پژوهی با رویکردهای گوناگون هست. 🔶: سیره شناسی از نوع معرفت درجه اول هست و چگونگی و چرایی ظهور و تطور پدیده های ناظر به سیره را توصیف و تحلیل زمانی و مکانی می کند 🔶: سیره شناسی از نوع معرفت درجه اول که با رویکرد فلسفی پدیده های ناظربه سیره رابه صورت فرازمانی و فرامکانی تحلیل فلسفی می کند.قانون شناسی در سیره پژوهی، خروجی اساسی مطالعات فلسفه سیره هست. 🔶: سیره شناسی از نوع معرفت درجه دوم که علم سیره را با رویکرد فلسفی مورد معرفت و مطالعه قرار می دهد.در واقع فلسفه علم سیره، علم شناسی فلسفی علم سیره هست، که در چهار حوزه هستی شناسی،معرفت شناسی،روش شناسی و روش ،علم سیره را تحلیل می کند. 📚 : 🔻: یک نوع معرفت درجه اول در ارتباط با پدیده های سیره؛ 🔻: یک نوع علم پیشینی در ارتباط با پدیده های سیره؛ 🔻: یک نوع فلسفه مضاف به امور در ارتباط با پدیده های سیره؛ 🔻: اکتشاف و تحلیل قانون شناسی از سیره، مساله اساسی فلسفه سیره یا فلسفه نظری سیره؛ 🔻: قانون های حقیقی یا قانون های فلسفی حاکم برانسان شناسی از مساله های اساسی فلسفه سیره یا فلسفه نظری سیره؛ 🔻: قانون های حقیقی یا قانون های فلسفی حاکم بر جهان شناسی از مساله های اساسی فلسفه سیره یا فلسفه نظری سیره؛ 🔻: قانون های حقیقی یا قانون های فلسفی حاکم بر عقل شناسی از مساله های اساسی فلسفه سیره یا فلسفه نظری سیره؛ 🔻: قانون های حقیقی یا قانون های فلسفی حاکم بر علم شناسی از مساله های اساسی فلسفه سیره یا فلسفه نظری سیره؛ 📙 بسیار مهم: 🔻: برای شناخت تمدن اسلامی در جهان منطقی و درجهان تاریخی، اکتشاف و تحلیل قوانین انسان شناسی، جهان شناسی، عقل شناسی و علم شناسی در سیره معصومان علیه السلام بسیار ضروری هست؛ 🔻: اکتشاف و تحلیل این قوانین از سیره معصومان علیه السلام ضرورت توجه به فلسفه سیره یا فلسفه نظری سیره را خیلی مضاعف می کند؛ 🟡http://eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠http://sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📗 📚 : در ارتباط با فسلفه سیره که به نوعی می توان آن را "علم شناسی فلسفی علم سیره" نامید،نکات ذیل را می توان ملاحظه کرد. 🔸: یک نوع معرفت درجه دوم در ارتباط با علم سیره و ابعاد هستی شناختی،معرفت شناختی و روش شناختی علم سیره؛ 🔸: یک نوع علم پسینی در ارتباط با علم سیره و ابعاد هستی شناختی،معرفت شناختی و روش شناختی علم سیره؛ 🔸: یک نوع فلسفه مضاف به علوم در ارتباط با علم سیره و ابعاد علم سیره؛ 🔸: ازمساله های اساسی فلسفه علم سیره،شناخت انواع تبیین های عقلانی، علی و روایی و تحلیل فرآیند به کارگیری این تبیین ها در مطالعات سیره پژوهی؛ 🔸: از مساله های اساسی فلسفه علم سیره،تحلیل عینیت تاریخی و موانع معرفت شناختی و روش شناختی آن در مطالعات سیره پژوهی؛ 🔸: از مساله های اساسی فلسفه علم سیره،تحلیل تعامل معرفت شناختی و روش شناختی علم سیره با علوم همگون؛ 🔸: ازمساله های اساسی فلسفه علم سیره،تحلیل چیستی، اعتبار و کاربست نظریه پردازی در مطالعات سیره پژوهی؛ 🔸: ازمساله های اساسی فلسفه علم سیره،تحلیل تعامل معرفت شناختی و روش شناختی مطالعات میان رشته ای با مطالعات سیره پژوهی؛ 🔸: ازمساله های اساسی فلسفه علم سیره،تحلیل معرفت شناختی و روش شناختی مطالعات فرارشته ای با مطالعات سیره پژوهی؛ 🔸: از مساله های اساسی فلسفه علم سیره، تحلیل دینی مطالعات سیره پژوهی براساس گزاره های دینی و علم دینی؛ 📙هم چنان که اشاره شد فلسفه نظری سیره مساله های متنوع گوناگون مرتبط با پدیده های سیره را مورد مطالعه فلسفی قرار می دهد. یکی از این مساله های بسیار مهم و اساسی شناخت "" می باشد. 📙فلسفه نظری سیره مجموعه قوانین ناظر به "" را دراختیار مطالعات سیره پژوهی فلسفی قرار می دهد. بنابراین "" یک نوع "" و "" را در اختیار ما قرار می دهد. 📙این منطق انسان شناسی و قانون انسان شناسی حاصل از مطالعات فلسفی سیره، در مساله ها و مصادیق ذیل می تواند ظهور و بروز پیدا کند: 1⃣منطق و قانون ناظر به انسان شناسی فرهنگی؛ 2⃣منطق و قانون ناظر به انسان شناسی سیاسی؛ 3⃣منطق و قانون ناظر به انسان شناسی اقتصادی؛ 4⃣منطق و قانون ناظر به انسان شناسی تاریخی؛ 5⃣منطق و قانون ناظر به انسان شناسی تمدنی؛ 6⃣منطق و قانون ناظر به علم شناسی تمدنی در جهان تمدنی؛ 7⃣منطق و قانون ناظر به عقل شناسی تمدنی در جهان تمدنی؛ 8⃣منطق و قانون ناظر به کنش های تمدنی در جهان تمدنی؛ 📙بنابراین در یک فرآیند مطالعاتی اکتشافی و تحلیلی با رویکرد فلسفی در سیره پژوهی، مجموعه ای از منطق ها و قوانین ناظربه انسان شناسی کشف و تحلیل فلسفی می شود. 🟠http://eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡http://sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 و : ⏪ تحول در مطالعات تمدنی وتمدن پژوهی و ضرورت تحول در این نوع مطالعات،ازمساله های دیگری هست که در فلسفه علم تمدن از آن بحث می شود. تحول و ضرورت تحول در مطالعات تمدنی و تمدن پژوهی را در "پنج محور کلان" ذیل می توان ایجاد کرد: 1⃣: رویکرد آموزشی در مطالعات تمدنی در نظام آموزشی موجود برای "دانستن مطالب تمدنی"، "انتقال مطالب تمدنی" و "وضعیت شناسی مطالعات تمدنی" هست. تحولی که باید صورت گیرد، خارج کردن رویکرد آموزشی مطالعات تمدنی از این وضعیت موجود هست. رویکرد آموزشی مطالعات تمدنی با "رویکرد نقدگرایانه" و"رویکرد نظریه گرایانه" تحولی هست که در مطالعات تمدنی ضروری به نظر می رسد. 2⃣ : در نظام آموزشی موجود در حوزه مطالعات تمدن پژوهی، ساختار این مطالعات مبتنی بر "تمدن پژوهی رشته ای" و یا "تمدن پژوهی دو رشته ای" بنیانگذاری شده است. ضرورت تحول در ساختار آموزشی مبتنی بر "تمدن پژوهی میان رشته ای" و "تمدن پژوهی فرارشته ای" از الزامات لازم درساختار آموزشی مطالعات تمدنی هست. 3⃣ و: رویکرد موجود دانش و پژوهش مطالعات تمدنی تمرکز بر "وضعیت شناسی مطالعات تمدنی" و "نقد شناسی مطالعات تمدنی" دارد. ضروری هست؛ رویکرد "نظریه شناسی تمدنی در حوزه مطالعات تمدنی"،"معرفت شناسی تمدنی در حوزه مطالعات تمدنی"، "انسان شناسی تمدنی در حوزه مطالعات تمدنی" به رویکرد رایج دانش و پژوهش تمدنی تبدیل شود. 4⃣: علاوه بر تحول در رویکرد آموزشی،ساختارآموزشی ورویکرد دانشی مطالعات تمدنی،ضروری هست رویکرد سازمانی مطالعات تمدنی هم تحول لازم را داشته باشد. رویکرد سازمانی مطالعات تمدنی بایستی از "سیاستگذاری مطالعات تمدنی" ، "برنامه ریزی مطالعات تمدنی" و" الگوی نظارتی و مدیریتی مطالعات تمدنی" بهره مند شود. 5⃣: در تحول ساختار سازمانی مطالعات تمدنی بایستی، این مطالعات تبدیل به "یک سیستم اجتماعی هوشمند" شود. حضور پررنگ "فضای مجازی در جهان تمدنی" در ساختار سازمانی مطالعات تمدنی نهادینه شود. "کارکرد بین المللی مطالعات تمدنی" در این ساختار سازمانی مطالعات تمدنی لحاظ شود. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📗جایگاه ثبوتی علم در اسلام، جایگاه اثباتی متمایزی نسبت به سایر مکاتب برای علم در تمدن اسلامی تعریف و نهادینه کرد. ❇️ پارادایم های علمی از حیث تعریف متفاوت از هستی شناسی علم و معرفت شناسی علم، مسئولیت اجتماعی متمایزی برای علم تعریف و تاسیس نموده اند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم، به معنی موضع گیری هر پارادایم علمی، نسبت به مساله هایی مانند چیستی علم و نقش ارزش ها در روند تولید و توسعه علمی هست. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم، ارتباط مستقیم با تعریف انسان و جایگاه انسان در جهان هستی، جهان تاریخی - تمدنی و جهان انسانی دارد. ❇️ اسلام و تمدن اسلامی با توجه به تعریف جدیدی از جهان هستی، جهان تاریخی - تمدنی و جهان انسانی، مسئولیت متمایزی از سایر پارادایم های علمی، برای مسئولیت اجتماعی علم تعریف می کند. ❇️ با توجه به اصالت دانش و علم در اسلام و تمدن اسلامی، نوعی مسئولیت اجتماعی بر دوش عالمان و دانشمندان تعریف و نهادینه شده است. ❇️ با توجه به اینکه انسان در اسلام، ماهیتی این جهانی و آن جهانی دارد، مسئولیت اجتماعی علم در اسلام، ناظر به هر دو جهان تعریف شده است. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در اسلام و تمدن اسلامی،با مفاهیم اساسی مانند عدالت و اخلاق پیوند خورده است.عالمان و دانشمندان در تمدن اسلامی بنا بر مسئولیت اجتماعی، وظیفه نهادینه شدن عدالت و اخلاق اسلامی را دارند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در تمدن اسلامی، بایستی انسان و جامعه انسانی را متوجه مسئولیت انسان در قبال خداوند کند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در تمدن انسانی، بایستی انسان را متوجه مسئولیتش در قبال نفس خودش کند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در تمدن اسلامی، بایستی انسان را متوجه مسئولیتش در قبال سایر انسان ها کند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در تمدن اسلامی، بایستی انسان را متوجه مسئولیتش در قبال جامعه خویش کند. 📚 به منبع ذیل مراجعه کنید: 📗؛ دکتر محمدتقی ایمان؛احمد کلاته ساداتی؛ نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪ یکی از مساله های اساسی و کاربردی فلسفه علم تمدن، "تحقیق تمدنی" می باشد. ⬅️مانند هرتحقیق علمی، تحقیق تمدنی هم از "چهار ساحت و بخش اصلی" تشکیل شده است. این چهارساحت و بخش عبارتند از: ♦️الف) : هستی شناسی تحقیق تمدنی بیشتر به حوزه "چیستی و ماهیت تحقیق تمدنی" می پردازد و مساله های ذیل در هستی شناسی تحقیق تمدنی بحث می شود: 1⃣ چیستی جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ 2⃣ چیستی انسان در جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ 3⃣ چیستی عناصر جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ 4⃣ چیستی کنش تمدنی در جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ ♦️ب) : معرفت شناسی تمدنی بیشتر به حوزه "اعتبار و کاربست معرفت تمدنی" در تحقیق تمدنی می پردازد و مساله های ذیل در معرفت شناسی تحقیق تمدنی بحث می شود: 1⃣ اعتبار معرفت شناسی تمدنی در تحقیق تمدنی؛ 2⃣ کاربست معرفت شناسی تمدنی در تحقیق تمدنی؛ 3⃣ الگوهای معرفتی و نظم های موجود در جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ 4⃣ اصول شناخت معرفت جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ 5⃣ کشف و تحلیل روابط علی در جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ ♦️ج) : روش شناسی تحقیق تمدنی به مقوله "انواع روش شناسی ها و اعتبار روش شناسی ها" در تحقیق تمدنی می پردازد و مساله های ذیل در روش شناسی تحقیق تمدنی بحث می شود: 1⃣اعتبار روش شناسی های کمی و کیفی در جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ 2⃣انواع و اعتبار استراتژی های تحقیق(استراتژی قیاسی ، استراتژی استقرایی،استراتژی پس کاوی و استراتژی استفهامی) در تحقیق تمدنی؛ 3⃣روش شناسی رفتار انسانی در جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ ♦️د) : روش تحقیق تمدنی به "فنون تکنیک ها و ابزارهای استخراج اطلاعات" تحقیق تمدنی می پردازد واز مساله های ذیل در روش تحقیق تمدنی بحث می شود: 1⃣مشاهده های مشارکتی و غیر مشارکتی در جهان تمدنی در تحقیق تمدنی؛ 2⃣مصاحبه های ساخت بندی شده،مصاحبه های غیرساختارمندومصاحبه های متمرکز شده در تحقیق تمدنی؛ 3⃣اطلاعات تجربی و اطلاعات غیرتجربی و پرسش نامه ها در تحقیق تمدنی؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : ⏪ "نظریه دینی" در مطالعات تاریخی-تمدنی مبتنی بر "پیش فرض ها و اصول معرفتی" می باشد، سه پیش فرض و اصل معرفتی ذیل برای "جریان نظریه دینی" در مطالعات تاریخی- تمدنی ضروری می باشد. 1⃣ ؛ "نظریه دینی" در مطالعات تاریخی و تمدنی تابع "امکان ،ضرورت واعتبار علم دینی" می باشد. به تعبیر دقیق تر و منطقی،"جریان نظریه دینی" در مطالعات تاریخی-تمدنی "نتیجه منطقی" امکان،ضرورت واعتبار علم دینی می باشد. 2⃣ ؛ "نظریه دینی" در مطالعات تاریخی_تمدنی تابع یک "پیش فرض و اصل معرفتی" دیگری بنام "امکان و اعتبار علم تاریخ دینی و علم تمدن دینی" هست. امکان و اعتبار علم تاریخ دینی و علم تمدن دینی "ضرورت نظریه دینی" در مطالعات تاریخی-تمدنی را تجویز می کند. 3⃣ ؛ پدیده های تاریخی وتمدنی را با "رویکردهای متنوعی" می توان تحلیل کرد. "تحلیل تاریخی و تحلیل فلسفی" تاریخ و تمدن از رویکردهای اساسی تحلیلی در مطالعات تاریخی و تمدنی هست. "تحلیل دینی تاریخ-تمدن" نتیجه منطقی و معرفتی "علم تاریخ دینی" و "علم تمدن دینی" می باشد. 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪ علم شناسی در تمدن اسلامی با رویکردهای گوناگونی مانند" علم شناسی تاریخی"،"علم شناسی فلسفی"، "علم شناسی سیاست شناختی"، " علم شناسی جامعه شناختی"، " علم شناسی روان شناختی"، " علم شناختی اقتصاد شناختی" و" علم شناختی دین شناختی" صورت می گیرد. ♦رویکرد های علم شناختی فوق در تمدن اسلامی را می توان با الگوهایی علم شناختی ذیل، مورد تحلیل و واکاوی قرار داد: 🔻الف: در تمدن اسلامی: ⏪رویکرد های گوناگون علم شناسی در تمدن اسلامی را با الگوی علم شناسی پارادایمی می توان تحلیل تمدنی کرد.در الگوی علم شناسی پارادایمی چهار ساحت اصلی علم در تمدن اسلامی را مورد شناخت و معرفت قرار می دهند که این چهار ساحت علم عبارتند از: 1⃣ هستی شناسی علم در تمدن اسلامی؛ 2⃣ معرفت شناسی علم در تمدن اسلامی؛ 3⃣ روش شناسی علم در تمدن اسلامی؛ 4⃣ روش علم در تمدن اسلامی؛ 🔻ب: در تمدن اسلامی: ⏪ رویکرد های گوناگون علم در تمدن اسلامی را می توان با الگوی علم شناسی مولفه ای مورد معرفت و شناخت قرار داد.علم شناسی در تمدن اسلامی بر اساس الگوی علم شناختی مولفه ای بر ارکان ذیل استوار هست: 1⃣ علم شناسی در تمدن اسلامی براساس مبانی علم؛ 2⃣ علم شناسی در تمدن اسلامی براساس مفاهیم علم؛ 3⃣ علم شناسی در تمدن اسلامی براساس گزاره های علم؛ 4⃣ علم شناسی درتمدن اسلامی براساس مساله های علم؛ 5⃣ علم شناسی در تمدن اسلامی براساس نظریه های علم؛ 🔻ج: در تمدن اسلامی: رویکرد های گوناگون علم در تمدن اسلامی را براساس الگوی علم شناسی عنصری می توان تحلیل تمدنی نمود.الگوی علم شناسی عنصری در تمدن اسلامی به در دوحالت ذیل ایجاد می شود: 1⃣ الگوی علم شناسی یک عنصری درتمدن اسلامی (یک عنصری بودن علم ودین درتحلیل علم در تمدن اسلامی)؛ 2⃣ الگوی علم شناسی دوعنصری در تمدن اسلامی(دوعنصری بودن علم ودین در تحلیل علم درتمدن اسلامی)؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : ⏪علم شناسی به صورت عام و علم شناسی به صورت خاص در تمدن ها و تمدن اسلامی، رویکردهای گوناگونی دارد. رویکرد تاریخی به علم شناسی که "" نام دارد و رویکرد فلسفی به علم شناسی که " "نام دارد، گونه های متفاوتی دارد. گونه های " تاریخ علم" و " فلسفه علم" در تمدن اسلامی چهار حالت ذیل را می تواند داشته باشد: 🔶حالت اول: () تاریخ علم با رویکرد تاریخی؛ که دراین حالت تحولات تاریخی علم در تمدن اسلامی را با رویکرد تاریخی و با روش و متد تاریخی مورد مطالعه قرار می دهند. 1⃣ کتاب "علم و تمدن دراسلام" اثر دکتر حسین نصر؛ 2⃣ کتاب "تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی" اثر دکتر ذبیح الله صفا؛ 3⃣ و کتاب "دانش پیروزمند" اثر فرانتس روزنتال؛ نمونه هایی از تاریخ علم با رویکرد تاریخی در ارتباط بامطالعه علم در تمدن اسلامی هستند. 🔶حالت دوم:() تاریخ علم با رویکرد فلسفی؛ که دراین حالت تحولات تاریخی علم درتمدن اسلامی را با رویکرد فلسفی و با روش و متد فلسفی مورد مطالعه قرار می دهند. 1⃣کتاب "تاریخ و فلسفه علوم اسلامی" اثر دکتر عثمان بکار 2⃣ و هم چنین کتاب دیگر دکتر عثمان بکار تحت عنوان "طبقه بندی علوم ازمنظر حکمای مسلمان" رویکرد فلسفی به تاریخ علم در بررسی ومطالعه علم در تمدن اسلامی را تا حدودی دارند. 🔶حالت سوم:() فلسفه علم با رویکرد تاریخی؛ که دراین حالت فلسفه علم و علم شناسی فلسفی را با رویکرد تاریخی و با روش و متد تاریخی مورد مطالعه قرار می دهند. 1⃣کتاب "در آمدی تاریخی به فلسفه علم" اثر جان لازی 2⃣ و کتاب "فلسفه علم": تکامل تاریخی مفاهیم علمی و پیامدهای فلسفی آن ها" اثر نیکلاس کاپالدی دو گونه از فلسفه علم با رویکرد تاریخی هستند. 🔶حالت چهارم:() فلسفه علم با رویکرد فلسفی؛که دراین حالت فلسفه علم و علم شناسی فلسفی را با رویکرد فلسفی و روش و متد فلسفی مورد مطالعه قرار می دهند. 1⃣کتاب "فلسفه علم" اثر الکس روزنبرگ 2⃣ و کتاب "چیستی علم" اثر آلن چالمرز گونه هایی از فلسفه علم با رویکرد فلسفی هستند. 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 و : ⏪ یکی از مساله هایی که در فلسفه علم تمدن مطرح هست،سطوح معرفت شناسی حاصل از مطالعات تمدنی است.به نظر می رسد پنج سطح معرفت شناسانه تمدنی حاصل از مطالعات تمدنی را به صورت ذیل می توان رصد کرد: 🔸سطح اول: سطح اول معرفت شناسی تمدنی حاصل از مطالعات تمدنی و تمدن پژوهی، "" مورد مطالعه در تمدن پژوهی هست.این سطح معرفتی تمدنی، نیازمند مطالعه تمدنی با هست؛ 🔸سطح دوم: سطح دوم معرفت شناسی تمدنی حاصل از مطالعات تمدنی و تمدن پژوهی؛ "" مورد مطالعه در تمدن پژوهی هست.این سطح معرفتی تمدنی،نیازمند مطالعه تمدنی با هست؛ 🔸سطح سوم: سطح سوم معرفت شناسی تمدنی حاصل از مطالعات تمدنی وتمدن پژوهی،"" مورد مطالعه در تمدن پژوهی هست.این سطح معرفتی تمدنی،نیازمند مطالعات تمدنی با هست؛ 🔸سطح چهارم: سطح چهارم معرفت شناسی تمدنی حاصل از مطالعات تمدنی و تمدن پژوهی،"" مورد مطالعه در تمدن پژوهی هست.این سطح معرفتی تمدنی، نیازمند مطالعات تمدنی با ای هست؛ 🔸سطح پنجم: سطح پنجم معرفت شناسی تمدنی حاصل از مطالعات تمدنی و تمدن پژوهی، "" مورد مطالعه در تمدن پژوهی هست.این سطح معرفتی تمدنی، نیازمند مطالعات تمدنی با هست؛ 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪رویکردهای گوناگون علم شناسی در تمدن ها و تمدن اسلامی را با گونه های چهارگانه می توان تحلیل کرد. یکی از این گونه ها، "تحلیل تاریخی تاریخ علم" در تمدن ها و تمدن اسلامی هست. در "تحلیل تاریخی تاریخ علم" یا "علم شناسی تاریخی تاریخ علم" در تمدن اسلامی، سه سطح معرفتی علم در تمدن اسلامی تحلیل تاریخی می شود. 🔻الف) در تمدن اسلامی: پاسخ به "چرایی ظهور علم در تمدن اسلامی" ؛ در این پاسخ به چرایی ظهور علم بر اساس یک "مفهوم تمدنی"، یک "گزاره تمدنی" و یا یک "نظریه تمدنی"، ظهور علم در تمدن اسلامی تحلیل تاریخی می شود. 🔻ب) در تمدن اسلامی: پاسخ به "چرایی تطور علم در تمدن اسلامی"؛دراین پاسخ چرایی تطور علم بر اساس یک "مفهوم تمدنی"، یک "گزاره تمدنی" و یا یک "نظریه تمدنی" تطور علم در تمدن اسلامی تحلیل تاریخی می شود. 🔻ج در تمدن اسلامی: پاسخ به "‌وضعیت نهایی علم در تمدن اسلامی"؛ در این پاسخ چرایی وضعیت نهایی علم براساس یک "مفهوم تمدنی" ، یک "گزاره تمدنی" و یا یک "نظریه تمدنی" وضعیت نهایی علم در تمدن اسلامی را می توان تحلیل تاریخی کرد. ♦️یادآوری یک نکته اساسی: ⏪بنابراین در تحلیل تاریخی علم در تمدن اسلامی با تمرکز بر یک "" ، یک "" و یا در نهایت با یک "" علم در تمدن اسلامی را می توان تحلیل تاریخی کرد. اما عالی ترین سطح تحلیل تاریخی علم در تمدن اسلامی براساس : یک نوع "نظریه تمدنی" ایجاد می شود. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪ تمدن اسلامی حیث وجودی "جهان علمی" را در چهار ساحت "هستی شناسی علم" ، "معرفت شناسی علم"، "روش شناسی علم" و "روش علم" تحول جهانی داد. ♦️در حوزه "" تمدن اسلامی تجربه های جدیدی در حوزه ""پدیدار ساخت. به نمونه هایی از تجربه های "" در تمدن اسلامی در ذیل اشاره می شود: 🔻: تعریف جدیدی از "مبانی علم شناختی" برای علوم طبیعی، تجربی و انسانی- اجتماعی در تمدن اسلامی ناظر به "جهان طبیعی"، "جهان انسانی" و "جهان تمدنی"؛ 🔻: تعریف و ایجاد "جایگاه جدید" در ارتباط با "تعامل علوم" و "روابط علوم" با جهان طبیعی، جهان انسانی و جهان تمدنی در تمدن اسلامی؛ 🔻: عدم جدایی و "تفکیک ناپذیری علوم" از "معرفت دینی" ،"معنایی" و"متافیزیکی" در تمدن اسلامی به عنوان "تجربه ای عینی"؛ 🔻: ایجاد جریان تاریخی "وحدت علم و معرفت" در تمدن اسلامی به علت تاکید بر "جهت داری علم" در سنت اسلامی؛ 🔻: ایجاد نظام جدیدی در "طبقه بندی علوم" مبتنی بر "دین محوری" در تمدن اسلامی به لحاظ جایگاه "وجوب عینی علم" در "مقام ثبوت و اثبات" تمدن اسلامی؛ 🔻: تعریف "رابطه جدیدی" میان "خداوند" و "جهان طبیعی" و "جهان انسانی" و "جهان تمدنی" در تمدن اسلامی مبتنی بر "وحدت علم و دین"؛ 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪ تمدن اسلامی در "" تحول جهانی و کلانی ایجاد کرد. این تحول جهانی در حوزه "علوم طبیعی"، "علوم تجربی" و "علوم انسانی _اجتماعی" ایجاد شد و حیث متمایزی برای تمدن اسلامی در "جهان تمدنی" به وجود آورد. 🔶 در حوزه "روش شناسی علم" هم تمدن اسلامی تجربه های جدیدی در حوزه "علم شناسی تمدنی" ایجاد نمود، که به نمونه هایی از این تجربه های روش شناسی علم در تمدن اسلامی در ذیل اشاره می شود: 🔸: تمایز دریافت از "روش شناسی علم" در تمدن اسلامی با دریافت روش شناسی علم تمدن های همجوار و غیر همجوار جهانی؛ 🔸: پذیرش اصل "کاربرد گسترده روش شناسی علم" در تمدن اسلامی با تاکید بر "جهان شناسی علم" جدیدی در تمدن اسلامی؛ 🔸: ایجاد "تنوع روش شناسی علم" و "کثرت گرایی روش شناختی علم" در علوم اسلامی و غیر اسلامی در تمدن اسلامی؛ 🔸: ایجاد یک "نوع روش شناسی علم" مبتنی بر یک "نوع هستی شناسی و معرفت شناسی بنیادین" در تمدن اسلامی؛ 🔸: ایجاد یک "نوع فرآیند خلاقیت" در "روش شناسی علم" در تاریخ علم جهان تمدنی و تمدن اسلامی؛ 🔸: "نقش جهت دار وحی الهی" در "روش شناسی علوم طبیعی، انسانی و اسلامی" در تمدن اسلامی؛ 🔸: تمرکز "روش شناسی علم" در تمدن اسلامی بر ارتباط اساسی بین "جهان طبیعی"، "جهان انسانی" و "جهان تمدنی"؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪قرآن رکن اصلی "اکتشاف و تحلیل" تمدن اسلامی در "مقام ثبوت" هست. ⬅️قرآن در جریان تاریخی تمدن اسلامی و به تعبیری "مقام اثبات" تمدن اسلامی عنصر و مولفه ای از نوع "متغیر مستقل" هست. ⬅️قرآن در جریان تاریخی تمدن اسلامی به عنوان یک متغیر مستقل، علاوه بر "تاثیر منطقی" در تمدن اسلامی، "تاثیری تاریخی" بر تمدن اسلامی داشته است. 🔶مصادیق بر تمدن اسلامی را می توان به صورت ذیل برشمرد: 🔸: قرآن سرچشمه "معرفت دینی"، "دانش دینی"، "عقلانیت دینی"و منبع اصلی "وحدت علم و معرفت" در جریان تاریخی تمدن اسلامی؛ 🔸: گزاره های قرآنی بیانگر "اصول علم"، "مبانی مابعدالطبیعی علم" وارتباط "علم با عقلانیت" در جریان تاریخی تمدن اسلامی؛ 🔸: اثر قرآن و گزاره های قرآنی در "حضور دین و معنویت" در "دانش ها و علوم" در تمدن اسلامی به عنوان "الگویی هوشمند در تاریخ علم" تمدن اسلامی؛ 🔸: ورود انواع "علوم و دانش ها" در تمدن اسلامی به مطالعه جنبه ای از "هستی ها و معرفت های نظام طبیعت" تحت تاثیر گزاره های قرآنی؛ 🔸: ورود "علوم" در تمدن اسلامی جهت نشان دادن "وحدت در طبیعت" به عنوان "صورتی از وحدت مبدا الهی" تحت تاثیر گزاره های قرآنی؛ 🔸: توجه "علوم طبیعی"، "علوم انسانی" و "علوم اسلامی" در تمدن اسلامی به مطالعه همه جانبه "جهان طبیعی"،"جهان انسانی" و "جهان تمدنی" تحت تاثیر گزاره های قرآنی؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪در فلسفه علم تمدن و ازجهتی در فلسفه نظری تمدن، "کارکرد شناسی علم" در تمدن ها و تمدن اسلامی، مساله ای اساسی و مساله ای کارکرد گرایانه می باشد. ♦️در "سنت علمی" تمدن اسلامی "کارکرد شناسی علم" تجربه های بی بدیلی را نشان می دهد که در ذیل به مصادیقی از این کارکرد شناسی ها اشاره می شود: 🔻: تبدیل "علم ریاضی" به عنوان دانشی" کمی و کیفی" در تمدن اسلامی جهت اکتشاف و تحلیل مساله های "جهان طبیعی"، "جهان انسانی" و "جهان تمدنی"؛ 🔻: تحلیل "نفوس انسانی" در "جهان انسانی" و "جهان تمدنی" در تمدن اسلامی از کارکردهای "علوم طبیعی" و "علوم انسانی"؛ 🔻: "طبیعت شناسی" به عنوان تجلی ونمادی از "عالم معنا" از کارکردهای "علوم طبیعی" در تمدن اسلامی به عنوان "تجربه ای بی بدیل"؛ 🔻: کارکرد "دانش جهان شناسی" در تمدن اسلامی، مرجعی درچارچوب نظری برای "وحدت علم ومعرفت"؛ 🔻: عدم شکاف میان "قوانین طبیعت" ، "قوانین انسانی"، "قوانین تاریخی" و "قوانین تمدنی" به عنوان مصادیقی از "قوانین الهی" از کارکرد های "علوم طبیعی" و "علوم انسانی" در تمدن اسلامی؛ 🔻: تبدیل "جهان کثرت ها" به "جهان وحدت" در تمدن اسلامی از کارکردهای "علوم طبیعی" و "علوم انسانی" از تجربه های بی بدیل علم شناختی تمدن اسلامی؛ 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪ "نظریه شناسی" در مطالعات تاریخی و تمدنی از مساله های اساسی و بسیار کاربردی "فلسفه علم تاریخ" و "فلسفه علم تمدن" هست. ⏪ "نظریه شناسی" در مطالعات تاریخی از مساله های "فلسفه علم تاریخ" و "نظریه شناسی" در مطالعات تمدنی از مساله های "فلسفه علم تمدن" می باشد. 🔶"نظریه شناسی" مطالعات تاریخی و تمدنی به عنوان یک مساله کلان، سه بحث بسیارمهم ذیل را پاسخ می دهد: 🔸"": "چیستی نظریه های تاریخی و تمدنی" در مطالعات تاریخی و تمدنی؛ 🔸"": "اعتبار نظریه های تاریخی و تمدنی" در مطالعات تاریخی و تمدنی؛ 🔸"": "کاربست نظریه های تاریخی و تمدنی" در مطالعات تاریخی و تمدنی؛ 🔶 در مطالعات تاریخی و تمدنی: دونوع نظریه در مطالعات تاریخی و تمدنی داریم: 1⃣"" در علم تاریخ و علم تمدن؛ 2⃣""در علم تاریخ و علم تمدن؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 🔶"نظریه شناسی" در حوزه مطالعات تاریخی و تمدنی از مساله های کاربردی "فلسفه علم تاریخ" و "فلسفه علم تمدن" هست. 🔶 در مطالعات تاریخی و تمدنی داریم: 1⃣"؛ این نوع نظریه ها در مطالعات تاریخی و تمدنی ، نظریه هایی هستند که در "علوم انسانی _ اجتماعی" تولید شده اند ولی به لحاظ تناسب "هستی شناختی"،"معرفت شناختی" و "روش شناختی" با مطالعات تاریخی و تمدنی، در علم تاریخ و علم تمدن هم مورد استفاده قرار می گیرند. مانند ""و "" که به لحاظ تناسب معرفتی و روشی این دو نظریه با مطالعات تاریخی و تمدنی، امکان استفاده از این دو نظربه در علم تاریخ و علم تمدن هست. 2⃣"؛ این نظریه ها در مطالعات تاریخی و تمدنی، نظریه هایی هستند که حاصل "مطالعه تاریخی -تمدنی"، "استقرا تاریخی- تمدنی" و "قیاس تاریخی- تمدنی" هستند. بنابراین نظریه های "درون تاریخی و تمدنی" نظریه هایی هستند که در مطالعات "فلسفه علم تاریخ" و "فلسفه علم تمدن" تولید شده اند و درمطالعات تاریخی و تمدنی به کار می روند. مانند نظریه درون تاریخی- تمدنی "" یا "" "آرنولد جوزف توین بی" که در مطالعات تاریخی و تمدنی کاربرد دارد. 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : ⏪ "عموم نظریه ها" و به خصوص "نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی"، به لحاظ "هستی شناختی" مبتنی بر مختصات ذیل هستند: 🔸الف) ؛ مفاهیم نظری از اجزا سازنده نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی هستند. "هویت وجودی" و "واقعیت عینی" این نظریه ها بدون "مفاهیم نظری" امکان تحقق خارجی ندارد. 🔸ب) ؛ "مقوله مشاهده ای" ویا "فرامشاهده ای" بودن نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی تابع "نگرش پارادایمی" هست.تجربه "جهان انسانی"، "جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" بیش از آنکه یک "مقوله مشاهده ای" باشد یک "مقوله فرامشاهده ای" هست. تعلق این نظریه ها به یک "پارادایم علمی" نسبت آنها را با مقوله "مشاهده ای" و "فرامشاهده ای" روشن می کند. 🔸ج) ؛ نظریه های تاریخی- تمدنی، تابعی از "نوع پارادایم های حاکم" براین نظریه هاست. نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی ذیل هریک از پارادایم های "اثبات گرایی"، "تفسیرگرایی"،"انتقادگرایی" و "اجتهادی دینی" هویت متمایزی دارد. 🔸د) ؛ عینی و ذهنی بودن نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی، مقوله ای هست که ارتباط هستی شناختی بانوع پارادایم های حاکم براین نظریه ها دارد. بنابراین عینی بودن چیستی این نظریه های تاریخی - تمدنی، تابعی از چیستی نظریه های ذیل هر پارادایمی هست. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪در "" این نوع نظریه های تاریخی-تمدنی، "" و "" آنها مورد واکاوی و تحلیل قرار می گیرد.ابعاد و لایه های معرفتی این نظریه ها را در محورهای کلان ذیل می توان مورد شناسایی قرارداد: 1⃣ ؛ هویت معرفتی این نظریه های تاریخی-تمدنی به مثابه یک "الگو و نظام منطقی" هست. این الگو و نظام منطقی علاوه براینکه یک "هویت هستی شناختی" دارد، یک "هویت معرفت شناختی" است.این نظریه ها در مطالعات تاریخی- تمدنی مبتنی بر یک نوع نظام منطقی "اسقرایی-قیاسی" و "قیاسی - اسقرایی" هست. 2⃣ ؛ این نظریه ها در مطالعات تاریخی-تمدنی به مثابه یک "فرآیند علی" و یا یک "نظام علی _ معلولی" رفتار می کنند. هویت معرفتی این نظریه ها در مطالعات تاریخی -تمدنی، مبتنی بر "مفاهیم و گزاره هایی" موقعیت هایی را برای "تبیین و تحلیل تاریخی و تمدنی" فراهم می سازند. 3⃣ ؛ این نظریه ها در مطالعات تاریخی - تمدنی به "مثابه نوعی از قانون علمی" در تحلیل های تاریخی و تمدنی حضور دارند. این نظریه ها در مطالعات تاریخی- تمدنی یک "نوع نظمی پایدار" در تحلیل های تاریخی و تمدنی ارائه می کنند. 4⃣ ؛ هویت معرفتی این نظریه های تاریخی- تمدنی تابعی از "نوع پارادایم های حاکم براین نظریه هاست"."جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" حاصل از نظریه های برون ودرون تاریخی- تمدنی،ذیل پارادایم های "اثبات گرایی" ، "تفسیرگرایی"، "انتقاد گرایی" و"اجتهادی دینی" تمایز معرفتی باهمدیگر دارند. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : ⏪تحلیل "نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی" از حیث "" در چند محور کلان ذیل قابل شناسایی و واکاوی هست: 1⃣ "؛ ⬅️ این نظریه ها در مطالعات تاریخی و تمدنی از استراتژی قیاسی می توانند استفاده کنند. نظریه های برون ودرون تاریخی- تمدنی هم در "مقام ساخت" و هم در "مقام کاربرد" از این استراتژی تحقیق استفاده می کنند.طبق "استراتژی قیاسی" نظریه های تاریخی و تمدنی فراتر از "گزاره های مشاهدتی" بایستی به "گزاره های نظری" استناد کنند. براساس استراتژی قیاسی "همزمانی نظریه" با "تحقیق تاریخی و تمدنی" ضروری هست. 2⃣ ""؛ ⬅️ براساس تفکر و منطق "استراتژی استقرایی"، نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی، بایستی از "گزاره های مشاهدتی تاریخی وتمدنی" مبتنی بر "اندازه گیری های دقیق و عینی" بهره مند شوند. در نظریه های تاریخی و تمدنی مبتنی بر استراتژی استقرایی، "تولید تحلیل های تاریخی-تمدنی" مستند بر "داده های تاریخی-تمدنی قابل مشاهده"، اصالت دارد. 3⃣ ""؛ ⬅️ براساس استراتژی پس کاوی نظریه های تاریخی و تمدنی مبتنی بر جریان "اصل عینیت" شکل می گیرند. در نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی ذیل "استراتژی پس کاوی"، بر ارجاع "پدیده های قابل مشاهده" به "ساختارهاومکانیسم های زیربنایی اجتماعی-تاریخی" تاکید می شود. نظریه های تاریخی- تمدنی مبتنی بر "استراتژی پس کاوی"،بایستی "قواعد وتوالی های منظمی" در "تحقیق های تاریخی و تمدنی" تولید کنند. 4⃣ ""؛ ⬅️ براساس استراتژی استفهامی نظریه های تاریخی و تمدنی برای "تولید مفاهیم و تعابیر تاریخی و تمدنی" باید از "مفاهیم و تعابیر کنش گران تاریخی و تمدنی" استفاده کنند. نظریه های تاریخی -تمدنی ذیل "استراتژی استفهامی"، معناها، تفسیرها، انگیزه ها و مقاصد "جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" را بایستی تحلیل کنند. 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 ؛ ⏪ "اعتبار هستی شناختی" این نظریه ها، ناظر به "ابعاد و احکام وجودی" آنهاست. 🔶 در چهار محور کلان ذیل، اعتبار هستی شناختی نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی، مورد تحلیل قرار می گیرد. 1⃣ ؛ یکی از ارکان اصلی ساختار نظریه های تاریخی-تمدنی، "مفاهیم نظری" هست که در ساختار این نظریه ها قرار گرفته اند. "مفاهیم نظری" واژه های انتزاعی هستند که از رویدادهای قابل "مشاهده و فرا مشاهده" تاریخی و تمدنی منتزع می شوند و "تجربه های انسانی" در "جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" را تفسیر وتحلیل می کنند. "اعتبار مفاهیم نظری" در ساختار نظریه های برون و درون تاریخی، "بخشی از اعتبار هستی شناختی" این نظریه هاست. 2⃣ ؛ "سازه ها" مانند مفاهیم، از ارکان اصلی ساختار نظریه های برون ودرون تاریخی-تمدنی هستند."سازه ها" مفاهیم پیچیده ای هستند که از سطح "انتزاع و قدرت تجریدی" بالایی برخوردارند. حضور "سازه ها" در ساختار نظریه های تاریخی-تمدنی "قدرت تبیین و تحلیل" این نظریه ها را از "جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" افزایش می دهد. "اعتبارسازه ها" بخشی از "اعتبار هستی شناختی" این نظریه هاست. 3⃣ ؛ "متغیرها" در "ساختار وکارکرد" این نظریه ها، نقشی "هستی شناختی و معرفت شناختی" ایفا می کنند. در نظریه های تاریخی-تمدنی "متغیرهای کیفی" کارآمدی بیشتری دارند و بایستی "شاخص پذیری متغیرهای کیفی" را افزایش داد تا نظریه های تاریخی-تمدنی "اعتبار هستی شناختی" لازم پیدا کنند. "مفاهیم و سازه هایی" که در ساختار نظریه های تاریخی-تمدنی قرار می گیرند، بایستی "قدرت تبدیل شدن به متغیرهای کیفی" را داشته باشند. 4⃣ ؛ "مقیاس ها" مفاهیم مرتبط ترکیبی هستند که به واسطه آنها، "متغیرهای نظریه های تاریخی-تمدنی" را می توان "تعریف مفهومی و تعریف عملیاتی" کرد. در"اعتبار هستی شناختی" نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی "اصل وجود مقیاس ها" در ساختار این نظریه ها ضروری هست. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 ؛ ⏪نظریه های تاریخی و تمدنی را از حیث اعتبار معرفت شناختی در چهار محور کلان ذیل می توان واکاوی و تحلیل کرد: 1⃣ ؛ جایگاه "پیوندهای نظری" و "نوع کارکرد پیوندهای نظری" در ساختار این نظریه های تاریخی و تمدنی ارتباط مستقیمی با "اعتبار معرفت شناختی" این نظریه ها دارد. پایه و اساس پیوندهای نظری به "گزاره های نظری" برمی گردد. گزاره های نظری شامل "فرض ها"، "قضیه ها" و "فرضیه ها" است. استفاده از گزاره های نظری در ساختار نظریه های برون و درون تاریخی و تمدنی "اعتبارمعرفت شناختی" آنها را افزایش می دهد. 2⃣ ؛ جایگاه "پیوندهای عملیاتی" و"نوع کارکرد این پیوندها" مانند پیوندهای نظری در ساختار نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی ارتباط مستقیمی با "اعتبار معرفت شناختی" این نظریه ها دارد. "پیوندهای عملیاتی" ارتباط "مفاهیم متغیرها" و "فرضیه های نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی" را بیان می کنند و از این حیث "اعتبار معرفت شناختی" این نظریه ها را افزایش می دهند. 3⃣ ؛ آزمون پذیری این نظریه ها "اعتبار معرفت شناختی" آنها را افزایش می دهد. "آزمون پذیری" ضریب اعتبار نظریه های تاریخی-تمدنی را تضمین می کند. هر نظریه انسانی-اجتماعی و هر نظریه تاریخی-تمدنی اگر "ظرفیت آزمون پذیری" نداشته باشد، اعتبار معرفت شناختی ندارد. آزمون پذیری نظریه های برون ودرون تاریخی-تمدنی تابع "نوع پارادایم علمی" حاکم براین نظریه هاست. 4⃣ ؛ اعتبار این نظریه ها را ازحیث "کارآمدی وناکارآمدی" هم می توان تجزیه وتحلیل کرد. کارکرد هایی همچون "قدرت پیش بینی کنندگی" و "قدرت تبیین کنندگی" نظریه های تاریخی و تمدنی کارآمدی این نظریه ها را به لحاظ معرفت شناختی ارتقا می دهد. 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : ⏪ "نظریه دینی" در مطالعات تاریخی-تمدنی مبتنی بر "پیش فرض ها و اصول معرفتی" می باشد، سه پیش فرض و اصل معرفتی ذیل برای "جریان نظریه دینی" در مطالعات تاریخی- تمدنی ضروری می باشد. 1⃣ ؛ "نظریه دینی" در مطالعات تاریخی و تمدنی تابع "امکان ،ضرورت واعتبار علم دینی" می باشد. به تعبیر دقیق تر و منطقی،"جریان نظریه دینی" در مطالعات تاریخی-تمدنی "نتیجه منطقی" امکان،ضرورت واعتبار علم دینی می باشد. 2⃣ ؛ "نظریه دینی" در مطالعات تاریخی_تمدنی تابع یک "پیش فرض و اصل معرفتی" دیگری بنام "امکان و اعتبار علم تاریخ دینی و علم تمدن دینی" هست. امکان و اعتبار علم تاریخ دینی و علم تمدن دینی "ضرورت نظریه دینی" در مطالعات تاریخی-تمدنی را تجویز می کند. 3⃣ ؛ پدیده های تاریخی وتمدنی را با "رویکردهای متنوعی" می توان تحلیل کرد. "تحلیل تاریخی و تحلیل فلسفی" تاریخ و تمدن از رویکردهای اساسی تحلیلی در مطالعات تاریخی و تمدنی هست. "تحلیل دینی تاریخ-تمدن" نتیجه منطقی و معرفتی "علم تاریخ دینی" و "علم تمدن دینی" می باشد. 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : ⏪ "نظریه دینی" به لحاظ "چیستی و ماهیت"‌ در مطالعات تاریخی و تمدنی، به دو صورت و حالت می تواند تحقق پیدا کند که به شرح ذیل بیان می شود: 1⃣ ؛ از "گزاره های دینی" می توان یک نوع "نظریه دینی" طراحی و ساخت و در مطالعات تاریخی و تمدنی به کاربرد. نظریه دینی حاصل از استناد به گزاره های دینی یک "نوع نظریه از جنس نظریه های فلسفه علم" نیست. گزاره های دینی سه نوع هستند که شامل؛ 🔸"فرض یا انگارش دینی"، 🔸قضیه دینی 🔸و "فرضیه دینی" می باشد. "طراحی یا ساخت" فرض یا انگارش دینی، قضیه دینی و فرضیه دینی از گزاره های دینی در "حکم یک نوع نظریه دینی" هست که در مطالعات تاریخی و تمدنی کاربرد دارد. 2⃣ ؛ از "تاسیس علم دینی" می توان یک "نوع نظریه دینی طراحی و ساخت" و در مطالعات تاریخی و تمدنی به کاربرد. البته این "نظریه دینی" مستند به "تاسیس علم دینی" براساس یک نوع "فلسفه علم دینی" طراحی و ساخته می شود. استفاده از "مبانی دینی"، "مفاهیم دینی"،"گزاره های دینی" و "مقیاس های دینی" در ساختار این "نوع نظریه دینی"، چیستی و ماهیت این نظریه را نشان می دهد. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : 📕از حیث و ،نظریه پردازی دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی،ضرورت هایی دارد، به صورت ذیل به آنها اشاره می شود: 📌: حرکت به سمت ایجاد نوعی تحلیل دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی، در عرض تحلیل های علوم انسانی-اجتماعی مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: تحلیل تعامل هستی شناختی،معرفت شناختی و روش شناختی مطالعات تاریخی-تمدنی با علوم همگون با رویکرد دینی به واسطه نظریه پردازی دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: حضور مبانی دینی، مفاهیم دینی و گزاره های دینی در تحلیل های تاریخی-تمدنی به واسطه نظریه پردازی دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: تبدیل مطالعات تاریخی-تمدنی به مطالعات چند رشته ای،میان رشته ای و فرا رشته ای با رویکرد دینی به واسطه نظریه پردازی دینی در حوزه مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: تحلیل انسان شناسی تمدنی دینی،عقل شناسی تمدنی دینی و علم شناسی تمدنی دینی به واسطه نظریه پردازی دینی در حوزه مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: تحلیل جهان شناسی تاریخی و جهان شناسی تمدنی با رویکرد دینی به واسطه نظریه پردازی دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 🟠http://eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡http://sapp.ir/d.mir.mohammadi50