➖قصد ترور امامحسین علیه السلامدر مدینه
🛑فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع يَا عُتْبَةُ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّا أَهْلُ بَيْتِ الْكَرَامَةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ أَعْلَامُ الْحَقِّ الَّذِينَ أَوْدَعَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قُلُوبَنَا وَ أَنْطَقَ بِهِ أَلْسِنَتَنَا فَنَطَقَتْ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ إِنَّ الْخِلَافَةَ مُحَرَّمَةٌ عَلَى وُلْدِ أَبِي سُفْيَانَ وَ كَيْفَ أُبَايِعُ أَهْلَ بَيْتٍ قَدْ قَالَ فِيهِمْ رَسُولُ اللَّهِ ص هَذَا فَلَمَّا سَمِعَ عُتْبَةُ ذَلِكَ دَعَا الْكَاتِبَ وَ كَتَبَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ يَزِيدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ عُتْبَةَ بْنِ أَبِي سُفْيَانَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ لَيْسَ يَرَى لَكَ خِلَافَةً وَ لَا بَيْعَةً فَرَأْيُكَ فِي أَمْرِهِ وَ السَّلَامُ فَلَمَّا وَرَدَ الْكِتَابُ عَلَى يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ كَتَبَ الْجَوَابَ إِلَى عُتْبَةَ أَمَّا بَعْدُ فَإِذَا أَتَاكَ كِتَابِي هَذَا فَعَجِّلْ عَلَيَّ بِجَوَابِهِ وَ بَيِّنْ لِي فِي كِتَابِكَ كُلَّ مَنْ فِي طَاعَتِي أَوْ خَرَجَ عَنْهَا وَ لْيَكُنْ مَعَ الْجَوَابِ رَأْسُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَبَلَغَ ذَلِكَ الْحُسَيْنَ فَهَمَّ بِالْخُرُوجِ مِنْ أَرْضِ الْحِجَازِ إِلَى أَرْضِ الْعِرَاق
🔰 امام زين العابدين عليهم السلام:
وقتى [وليد بن ] عُتبه،( والی و حاکم مدینه) سخن حسين عليه السلام را در مخالفت با يزيد شنيد، كاتب خود را فرا خواند و چنين نوشت:
«به نام خداوند بخشنده مهربان. به بنده خدا يزيد، امير مؤمنان، از [وليد بن ] عُتبة بن ابى سفيان. امّا بعد، حسين بن على، براى تو [حقّ ] خلافت و بيعتى قائل نيست. نظر خودت را در اين باره ابراز كن. والسلام!».
وقتى نامه به يزيد رسيد، جواب [وليد بن ] عتبه را چنين نوشت:
«امّا بعد، چون نامه ام به دستت رسيد، به سرعت، جواب نامه را بفرست و در نامه ات روشن ساز كه چه كسانى بيعت را پذيرفتند و چه كسانى از آن، سر باز زدند و با نامه، سرِ حسين بن على را نيز بفرست».
اين خبر به حسين عليه السلام رسيد و تصميم گرفت از سرزمين حجاز به سمت عراق حركت كند
📚أمالي الصدوق ص: 152
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖چرا امام حسین علیه السلام و لو با تقیه با یزید لعین بیعت نکردند؟
🛑جابر بن عبد الله الأنصاري ، وروي عن أبي جعفر عليهالسلام أن الحجاج طلبه وقال : تلعن أبا تراب وأمر بقطع يديه ورجليه وقتله.
و أقول: كان هؤلاء الأجلاء من خواص أصحاب الأئمة عليهم السلام كانوا مأذونين من قبل الأئمة عليهم السلام بترك التقية لمصلحة خاصة خفية، أو أنهم كانوا يعلمون أنه لا ينفعهم التقية و أنهم يقتلون على كل حال بأخبار المعصوم أو غيره، و التقية إنما تجب إذا نفعت مع أنه يظهر من بعض الأخبار أن التقية إنما تجب إبقاء للدين و أهله، فإذا بلغت الضلالة حدا توجب اضمحلال الدين بالكلية فلا تقية حينئذ و إن أوجب القتل كما أن الحسين عليه السلام لما رأى انطماس آثار الحق رأسا ترك التقية و المسالمة.
🔰علامه مجلسی علیه الرحمه:
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که حجاج بن یوسف ثقفی، جابر بن عبدالله انصاری را احضار کرد و به وی گفت: باید علی بن ابی طالب را لعن کنی(نعوذ بالله) ولی جابر قبول نکرد لذا حجاج امر به قطع دست و پا جابر کرد تا جابر از دنیا رفت.
علامه مجلسی علیه الرحمه:
این بزرگان از خواص یاران ائمه علیهم السلام هستند و از طرف ائمه علیهم السلام اجازه بر ترک تقیه دارند بخاطر مصالح خفیه(مصالحی که علنی نیستند)
یا اینکه آنان(امثال جابر) میدانستند که تقیه کردن برای آنان نفعی ندارد و چه تقیه بکند چه تقیه نکند کشته میشوند چون از ائمه علیهم السلام و مابقی اخبار متوجه شده بودند که کشته میشوند( مثل میثمتمار)
و تقیه زمانی واجب است که نفعی داشته باشد بخاطر اینکه از احادیث فهمیده شده تقیه برای زمانی است که دین یا اهل دین حفظ شوند.
👈لذا زمانی که ظلالت به حدی برسد که دین در معرض نابودی کلی باشد در این هنگام تقیه ای در کار نیست اگر چه نتیجه اش مرگ باشد مثل امام حسین علیه السلام زمانی که متوجه شد دین و آثار دین در حال نابودی هستند، تقیه و مدارا را ترک کرد
📚مرآة العقول ج11ص98
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖چرا امام حسین علیه السلام در زمان معاویه مخالفت با حکومت نکردند
🛑مِنْ أَصْحَابِ السِّيرَةِ قَالُوا لَمَّا مَاتَ الْحَسَنُ ع تَحَرَّكَتِ الشِّيعَةُ بِالْعِرَاقِ وَ كَتَبُوا إِلَى الْحُسَيْنِ ع فِي خَلْعِ مُعَاوِيَةَ وَ الْبَيْعَةِ لَهُ فَامْتَنَعَ عَلَيْهِمْ وَ ذَكَرَ أَنَّ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مُعَاوِيَةَ عَهْداً وَ عَقْداً لَا يَجُوزُ لَهُ نَقْضُهُ حَتَّى تَمْضِيَ الْمُدَّةُ فَإِذَا مَاتَ مُعَاوِيَةُ نَظَرَ فِي ذَلِكَ.
🔰شيخ مفيد در كتاب ارشاد مينگارد:
هنگامى كه حضرت امام حسن مجتبى عليه السّلام از دنيا رفت شيعيان در عراق به جنبش در آمدند
و نامهاى براى امام حسين عليه السّلام نوشتند كه مضمون آن، خلع معاويه و بيعت با آن حضرت بود.
امام حسين اين پيشنهاد را نپذيرفت و فرمود:
ما بين من و معاويه يك عهد و پيمانى است كه شكستن آن براى من جايز نيست تا مدت آن منقضى گردد.
هنگامى كه معاويه بميرد در اين باره فكرى خواهم كرد.
📚:الارشاد ج2 ص 53
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➖شب جمعه است یادت نکنم میمیرم
🛑..عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ ثُوَیْرٍ قَالَ: کُنْتُ أَنَا وَ یُونُسُ بْنُ ظَبْیَانَ وَ الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَرَ وَ أَبُو سَلَمَهَ السَّرَّاجُ جُلُوساً عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ، وَ کَانَ الْمُتَکَلِّمُ مِنَّا یُونُسَ وَ کَانَ أَکْبَرَنَا سِنّاً. فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، إِنِّی کَثِیراً مَا أَذْکُرُ الْحُسَیْنَ عَلَیهِ السَّلامُ، فَأَیَّ شَیْءٍ أَقُولُ؟ فَقَالَ: «قُلْ: «صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ» تُعِیدُ ذَلِکَ ثَلَاثاً، فَإِنَّ السَّلَامَ یَصِلُ إِلَیْهِ مِنْ قَرِیبٍ وَ مِنْ بَعِید.»
🔰از «حسین بن ثُوَیر» نقل شده است:
من و «یونس بن ظَبیان» و «مفضّل بن عمر» و «ابو سلمه سرّاج» نزد امام صادق (علیهالسلام) نشسته بودیم. از بین ما، یونس که از همه ما بزرگتر بود، سخن میگفت.
یونس به امام صادق (علیهالسلام) عرض کرد:
فدایتان شوم، من خیلی یاد امام حسین (علیهالسلام) میافتم. (در چنین حالتی) چه بگویم؟
حضرت فرمودند:
بگو:
«صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام» این را سه بار تکرار کن؛ چراکه سلام، به ایشان میرسد، چه از نزدیک و چه از دور.»
📚الكافي، ج۴، ص۵۷۵
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖وصیت معاویه به یزید لعین در مورد امام حسین علیه السلام و تَخَلُف یزید از وصیت پدر(لعین ابن لعین)
🛑ِ زَيْدٍ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ: سَأَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع فَقُلْتُ حَدِّثْنِي عَنْ مَقْتَلِ ابْنِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ قَالَ لَمَّا حَضَرَتْ مُعَاوِيَةَ الْوَفَاةُ دَعَا ابْنَهُ يَزِيدَ لَعَنَهُ اللَّهُ فَأَجْلَسَهُ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ إِنِّي قَدْ ذَلَّلْتُ لَكَ الرِّقَابَ الصِّعَابَ وَ وَطَّدْتُ لَكَ الْبِلَادَ وَ جَعَلْتُ الْمُلْكَ وَ مَا فِيهِ لَكَ طُعْمَةً وَ إِنِّي أَخْشَى عَلَيْكَ مِنْ ثَلَاثَةِ نَفَرٍ يُخَالِفُونَ عَلَيْكَ بِجَهْدِهِمْ وَ هُمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزُّبَيْرِ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ فَأَمَّا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ فَهُوَ مَعَكَ فَالْزَمْهُ وَ لَا تَدَعْهُ وَ أَمَّا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الزُّبَيْرِ فَقَطِّعْهُ إِنْ ظَفِرْتَ بِهِ إِرْباً إِرْباً فَإِنَّهُ يَجْثُو لَكَ كَمَا يَجْثُو الْأَسَدُ لِفَرِيسَتِهِ وَ يُوَارِبُكَ مُوَارَبَةَ الثَّعْلَبِ لِلْكَلْبِ وَ أَمَّا الْحُسَيْنُ ع فَقَدْ عَرَفْتَ حَظَّهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اللَّهِ وَ دَمِهِ وَ قَدْ عَلِمْتُ لَا مَحَالَةَ أَنَّ أَهْلَ الْعِرَاقِ سَيُخْرِجُونَهُ إِلَيْهِمْ ثُمَّ يَخْذُلُونَهُ وَ يُضَيِّعُونَهُ فَإِنْ ظَفِرْتَ بِهِ فَاعْرِفْ حَقَّهُ وَ مَنْزِلَتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ لَا تُؤَاخِذْهُ بِفِعْلِهِ وَ مَعَ ذَلِكَ فَإِنَّ لَنَا بِهِ خِلْطَةً وَ رَحِماً وَ إِيَّاكَ أَنْ تَنَالَهُ بِسُوءٍ وَ يَرَى مِنْكَ مَكْرُوه
🔰امام سجاد عليه السّلام فرمود:
آنگاه كه هنگام مرگ معاويه فرارسيد،پسر خود يزيد را خواست و مقابل خود نشاند و گفت:اى پسرم!من طغيانگران را براى تو رام ساختم و سرزمينها را براى تو مهيا كردم و حكومت را به كام تو افكندم.اما از جانب سه تن بر تو نگرانم.آنان با تمام توانمندى خود با تو در ستيز خواهند بود.
آنان عبد اللّه بن عمر خطاب،و عبد اللّه بن زبير و حسين بن على هستند.
اما عبد اللّه بن عمر در باطن با تو همراهى مىكند.
خودت را به او بچسبان و از او دست برندار.
اما عبد اللّه بن زبير را اگر به چنگ آوردى، تکه تکهاش كن مبادا كه مانند شير بر تو هجوم آورد و همانند روباه خود را از تو پنهان كند.
و اما حسين بن على مىدانى كه او چه خويشاوندى با پيامبر خدا دارد. حسين از گوشت و از خون اوست.مطمئنم كه عراقيان او را بر ضد تو خواهند شورانيد و آنگاه او را تنها و رها و ضايع مىسازند.
اگر به حسين دست يافتى، منزلت او را بشناس و مقام او را در ارتباط با خدا رعايت كن و هرگز او را مؤاخذه مكن.
مىدانى كه ما امويان با او همدم و خويشاوند هستيم.مبادا به او آزار رسانى يا او از تو آزار بيند.
📚: الأمالي للصدوق ص151
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖فرق اساسی بین معاویه و یزید
معاویه: ظاهر را حفظ میکرد و به ظاهر همکه شده به اعمال عبادی مشغول بود
یزید لعین: حتی به ظاهر حاضر نبود که به مسائل عبادی پایند باشد .
👇نتیجه این تفاوت👇
در بین اهل تسنن اکثریت حکم به عدالت معاویه دادهاند لذا لقب کاتب الوحی و خال المومنین را به وی داده اند.
انگشت شمار در مورد معاویه قلم به مخالفت سرایدهاند مثل حسن بن فرحان المالکی ( معاصر) نویسنده کتاب "معاویه فرعون هذه الامه"
یا ابن جوزی در کتاب "المنتظم" یا حاکم نسائی
{ پیام بعدی مفصلا در مورد داستان مرگ نسائی توضیح میدم انشاءالله}
👈ولی در مورد یزید تعداد کثیری به صراحت وی را مذمت کردهاند
مثل کتاب الرد علی المتعصب العنید که توسط ابن جوزی در اثبات جواز لعن یزید نوشته شده است متوفی قرن اواسط قرن 7.
(البته هستند کسانی مثل ابن تیمیه که در کتاب منهاج السنه از یزید لعین دفاع میکند )
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖قتل نسائی بخاطر حب امیرالمومنین علیه السلام
🛑هذا أبو عبد الرحمن احمد بن شعيب المعروف بالحافظ النسائي المتوفى عام ٣٠٣ أحد أصحاب الصحاح والسنن غادر مصر في اخريات عمره نازلاً مدينة دمشق فوجد الكثير من أهلها منحرفين عن الامام فأخذ ينشر مناقبه وفضائله فألقى محاضرات متواصلة في فضائل الوصي وبعد أن فرغ من تأليف كتابه ونشره ، سئل عن معاوية وما روى من فضائله فقال : أما يرضى معاوية أن يخرج رأساً برأس حتى يفضل؟ وفي رواية اخرى : « لا أعرف له فضيلة الا ، لا أشبع الله بطنه. فهجموا عليه. يضربون بأرجلهم في خصييه حتى أخرجوه من المسجد فقال : إحملوني إلى مكة فحمل إليها وتوفى بها حتى مات بسبب ذلك الدوس
🔰 «ابو عبد الرحمان احمد بن شعيب ، معروف به حافظ نسايى، (م ۳۰۳ ق)، يكى از نويسندگان صحاح و سنن، در اواخر عمرش مصر را ترك كرد و در شهر دمشق ، اقامت گزيد. وى ديد كه بسيارى از مردم آن ديار ، از امام ، منحرف گشته اند.
از اين رو ، به نشر مناقب و فضايل ايشان پرداخت و سخنرانى هاى پياپى ، در فضايل وصى ايراد كرد. زمانى كه از تأليف و نشر كتابش فراغت يافت، از او درباره معاويه و فضايلى كه از وى روايت مى شود ، سؤال كردند.
گفت : آيا معاويه از اين كه سر به سر باشد ، راضى نمى شود و حتما بايد برترى داده شود؟
به روايتى ديگر گفت : من براى او فضيلتى جز «خداوند ، شكمش را سير نكند!» نمى شناسم .
پس مردم بر او هجوم بردند و با لگد به جانش افتادند و به بيضه هايش لگد كوفتند و از مسجد ، بيرونش كردند.
او گفت : مرا به مكّه ببريد.
او را به مكّه بُردند و در آن جا بر اثر همان لگدهايى كه خورده بود، درگذشت .
📚: المناقب الخوارزمي ج1ص12
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖نسبت دادن به تشیع
✍در منابع عامه اگر جستجو شود موارد کثیری پیدا میشود که علماء اهل تسنن، عدهای از علماء خود را منتسب به تشیع کردهاند بخاطر اینکه در یکی از عقائد شبیه شیعه هستند.
1⃣: نسائی
بخاطر نوشتن کتاب خصائص علیبن ابیطالب و طعنه زدن به معاویه
🔺فِيْهِ قَلِيْلَ تَشَيُّعٍ(1)
🔸ابن حجر عسقلانی: در عقائد نسائی کمی از عقائد تشیع است
2⃣: طبری صاحب تاریخ طبری:
🔺وإنما نبرابالتشيع لأنه صحح حديث غدير(2)
🔸در محمد بن جریر طبری مقداری تشیع است چون قائل به صحت حدیث غدیر خم است
3⃣: دار القطنی:
بخاطر حفظ کردن دیوان شعر سید حمیری
🔺كان أبو الحسن الدارقطني يحفظ ديوان السيد الحميري في جملة ما يحفظ من الشعر فنسب إلى التشيع لذلك(3)
📚منابع:
1:اعلام النبلاء ج11ص 83
2:لسان الميزان ج5 ص100
3:تاريخ بغداد ج 12ص 35
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖توجیحات مضحک در مورد نسائی
✍داشتم سایتهای وهابیت عربستان را در مورد نسائی و جمله معروف وی در مورد معاویه بالا و پایین میکردم که به یک وبلاگ از وهابیت مدینه برخورد کردم که در صدد توجیه این بود که منظور از جمله کان النسائی متشیع
آیا نسائی شیعه بوده است یا خیر؟
و البته کلا در جمله بندیش در صدد این بود که از شخصیت معاویه را نجات بدهد.
👈چندتا از توجیهات ایشون:
1: أن التَّشيُّعَ الَّذي أطلقهُ العُلَماء هُو عَلَى مَنْ فضَّل عليًّا علَى عُثمانَ لا مَنْ فَضَّل عليًّا علَى مُعَاويةَ رضي الله عن الجميع،
🔰تشیع ای که علماء برای نسائی اطلاق کردند منظور تفضیل دادن علی بر عثمان است نه تفضیل دادن علی بر معاویه.
جواب: در جمله نسائی اصلا حرفی از عثمان نبود که، بلکه سوال و جواب در مورد معاویه بود فقط.🤫
توجیح دوم:
أنَّ قول النسائي لَمَّا طُلِبَ منه أن يُخرجَ فَضائل معاوية رضي الله عنه قال: "أيَّ شيءٍ أُخرج؟! (اللهم لا تُشْبِعْ بَطنَه)!".
ُيُريدُ به أنه - رحمه الله- لا يَحْفَظُ عن النبي صلى الله عليه وسلم في فضل معاوية إلا أحاديثَ قليلةً
🔰قول نسائی که گفت من در مورد معاویه فقط یک حدیث میشناسم و آن حدیث: نفرین پیامبر صلی الله علیه و اله در حق معاویه بود: خدا شکم وی را سیر نکند.
منظور نسائی این بود که من از پیامبر صلی الله علیه و اله در مورد معاویه حدیثی حفظ نیستم مگر احادیثی کمی.
جواب: پس اهالی شام فقط بخاطر این که نسائی در مورد معاویه حدیث حفظ نبود او را کشتند؟🤔
نکته جالب:
نسائی یک کتاب دارد به نام فضائل الصحابه👈 ترتیب ابواب نسائی اینگونه است:
"باب فضل أبي بكر الصديق رضي الله عنه".
"باب فضل أبي بكر وعمر رضي الله عنهما".
"باب فضل أبي بكر وعمر وعثمان رضي الله عنهم".
" باب فضل علي رضي الله عنه".
👈 اصلا هیچ بابی در مورد معاویه در این کتاب نیست.
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖ آنان به عمل پدرانشان راضی بودند
🛑 عَنْ عَبْدِ السَّلَامِبْنِصَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِلْإِمَامُ اَلرِّضَا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : یَا ابْنَرَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَا تَقُولُ فِی حَدِیثٍ رُوِیَ عَنِ الإمامُ الصَّادِقِ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ أَنَّهُ قَالَ إِذَا خَرَجَ القائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قَتَلَ ذَرَارِیَّ قَتَلَهًِْ الإمامُ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ بِفِعَالِ آبَائِهَا فَقَالَ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : هُوَ کَذَلِکَ فَقُلْتُ وَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری مَا مَعْنَاهُ قَالَ صدَقَ اللَّهُ فِی جَمِیعِ أَقْوَالِهِ وَ لَکِنْ ذَرَارِیُّ قَتَلَهًِْ الإمامُ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ یَرْضَوْنَ بِفِعَالِ آبَائِهِمْ وَ یَفْتَخِرُونَ بِهَا وَ مَنْ رَضِیَ شَیْئاً کَانَ کَمَنْ أَتَاهُ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِیَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ بِالْمَغْرِبِ لَکَانَ الرَّاضِی عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ شَرِیکَ الْقَاتِلِ وَ إِنَّمَا یَقْتُلُهُمُ القائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) إِذَا خَرَجَ لِرِضَاهُمْ بِفِعْلِ آبَائِهِمْ قَالَ قُلْتُ لَهُ بِأَیِّ شَیْءٍ یَبْدَأُ القائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مِنْکُمْ إِذَا قَامَ قَالَ یَبْدَأُ بِبَنِی شَیْبَهًَْ فَیَقْطَعُ أَیْدِیَهُمْ لِأَنَّهُمْ سُرَّاقُ بَیْتِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ.
🔰 عبدالسّلام هروی گوید: به امام رضا صلوات الله علیه عرض کردم : در مورد این حدیث :
«هنگامیکه حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خروج کند، نسل و ذرّیّهی قاتلان امام حسین صلوات اللَّه علیه را بهواسطهی آنچه پدرانشان انجام دادند به قتل میرساند، که از امام صادق صلوات اللَّه علیه روایت شده چه می گویید»؟
فرمودند : «بله، همینطور است». عرض کردم: «پس معنای این کلام خداوند عزّوجلّ: وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی چیست»؟
آن حضرت فرمودند : «خدای بلند مرتبه در تمامی سخنان خویش راست می گوید ولکن طوایفی که پدرانشان امام حسین صلوات اللَّه علیه را به قتل رساندند، از اعمال پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار میکنند و کسی که به کاری راضی باشد، مثل کسی است که آن کار را انجام داده باشد. اگر شخصی در مشرق کشته شده باشد و شخصی دیگر در مغرب زمین از آن قتل راضی باشد، نزد خدای عزّوجلّ شریک قتل محسوب میشود و اگر هنگامیکه حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خروج کند، آنان را به قتل برساند، به این دلیل است که آنان به عمل پدرانشان راضی بودند».
به آن حضرت عرض کردم: «امام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که از خاندان شماست، خروج خویش را با چه کسانی آغاز میکند»؟
فرمودند : «با بنیشیبه آغاز میکند و دستان ایشان را قطع میکند، زیرا آنان سارقان خانه خدای عزّوجلّ هستند».
📚:علل الشرایع، ج۱، ص۲۲۹
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
➖خطاب زهیر بن القین به امام حسین علیه السلام
🛑ثم تكلم «زهير بن القين البجلي» ، فقال: و اللّه، يا ابن رسول اللّه لوددت أني قتلت فيك ثم نشرت، حتى اقتل فيك ألف مرّة، و أن اللّه قد دفع القتل عنك، و عن هؤلاء الفتية من إخوتك؛ و ولدك؛ و أهل بيتك
🔰بعد از اینکه امام حسین علیه السلام خطاب به اصحاب فرمودند که این قوم هدفشان من. هستم و شما می توانید برگردید‼️
زهیر در جواب گفتند:
من دوست دارم در راه شما کشته شوم سپس همچون خاکستر منتشر شوم.
تا اینکه هزار بار این کار تکرار بشود
تا خداوند مرگ را از شما و اهل بیت شما دور کند
📚: مقتل خوارزمی ج1 ص 350
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi
29.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➖مناظره
موضوع
👈اگر در کربلاء بودیم در چه سمتی بودیم؟ یزیدی یا حسینی؟
👈چه مبناء و تفکری باعث وقوع فاجعه کربلاء شد؟
طرف شیعه: آقای حسینوند
طرف اهل سنت: آقای سیدزاده
✍: انشاءالله تحلیل مناظره به زودی توسط کانال علم الحدیث صورت می گیرد
👈قسمت اول
♻️کانال: علم الحدیث
@mirasehadisi