ج13: چهارشنبه 970205
اشتمال قاعده بر مخل جاهل (6)
مرحوم خویی برای اخراج جاهل مقصری که در تحصیل حجت کوتاهی کرده به اجماع و ادله وجوب تعلیم احکام و لزوم حمل نکردن ادله جزئیت و شرطیت به افراد نادر تمسک کرده اند.
در مورد اجماع، خود مرحوم خویی اقرار دارند که چنین اجماعی قابل تمسک نیست. چون محتمل المدرک است و اجماع تعبدی کاشف از رأی معصوم نیست. خصوصا این احتمال هم وجود دارد که این فقط در مورد قدر متیقنش یعنی جاهل مقصر ملتفت حین العمل شکل گرفته باشد و قابل تعدی نباشد.
در باب ادله وجوب تعلیم احکام هم مرحوم بجنوردی میفرماید: این ادله نمیتواند طرف معارضه با دلیل «لا تعاد» شود و آن را تخصیص بزند. زیرا اگر دلیل «لا تعاد» به اطلاقش باقی باشد، جزئیت اجزاء غیر رکنی را از جاهل مرکب برمیدارد و جاهل مرکب به نماز با سوره مکلف نیست. لذا ترک تعلیم حکم سوره در نماز، ترک تعلیم واجبات نیست. بعبارتی دیگر شمول ادله تعلیم بر اجزاء غیررکنی نماز دوری و به فرض این است که «لا تعاد» رافع وجوب آنها از جاهل نباشد. اگر چنین گفتیم ادله وجوب تعلیم واجبات، فقط شامل غیر نماز از واجبات میشود و اجزاء رکنی نماز.
در مورد اشکال ندور افراد برای ادله جزئیت (در غیر ارکان) هم جواب داده اند: حتی اگر بگوییم ادله جزئیت فقط اختصاص دارد به عامد یا جاهل مقصر ملتفت حین العمل، باز هم این افراد نادر نیستند و بسیارند افرادی که به علت عجله یا بی مبالاتی یا ... عامدا یا با جهل تقصیری و التفات به آن اخلال در اجزاء نماز میکنند. پس چه اشکالی است که بگوییم مفاد ادله جزئیت این است که نماز مخل عامد یا جاهل مقصری که اخلال به این اجزاء میکنند، باطل است. حتی اگر این حمل موجب ندور افراد ادله جزئیت باشد، باز اشکالی در این مسئله نیست؛ زیرا حمل به نادر اگر به گونه ای باشد که نحوه تقیید عقلایی باشد بلا اشکال است. خصوصا در احکام وضعیه ای مثل بیان جزئیت و شرطیت هیچ اشکالی ندارد که بیان حکم وضعی شود برای اخراج افراد نادر از شمول یک حکم. یعنی حکم وضعی «جزئیت» برای «سوره» وضع شود، فقط برای اینکه نماز کسی که عمدا ترک سوره کرده است را از حکم صحت نماز خارج کند.
ممکن است اشکال شود که ادله جزئیت و شرطیت مطلق جعل شده اند و اگر به صرف «لا تعاد» بخواهیم علاوه بر ساهی و ناسی، جاهل مقصر را هم از اطلاق آن خارج کنیم، موجب تخصیص بأکثر که امری مستهجن است میشود. اما روشن است که این نحوه تخصیص زدن و لو بأکثر باشد استهجان ندارد زیرا تخصیص افراد کثیر یا اکثر اگر با عنوان واحدی واقع شده باشد هیچ استهجانی ندارد.
اما خود مرحوم بجنوردی برای اخراج جاهل مقصر میفرماید: اجماع طائفه بر اشتراک تکلیف بین عالم و جاهل است. این اجماع حکم میکند که جاهل هم مکلف به اجزاء غیررکنی است و لذا مشمول ترخیص «لا تعاد» نمیشود. اما در خصوص جاهل قاصر ممکن است بگوییم التفات خطاب به او قبیح است یا حسن نیست. اگر چنین گفتیم «لا تعاد» میتواند شامل جاهل قاصر بشود، ولو اینکه ابتدائا اجماع شامل او هم میشود. ولی بخاطر اینکه جاهل قاصر عاجز از امتثال است اشتمال ادله جزئیت بر او عقلا قبیح است.
ج14: یکشنبه 970209
اشتمال قاعده بر موانع
آیا صحیحه «لا تعاد» خلل از ناحیه موانع در غیر امور 5 گانه را هم تصحیح میکند؟
موانع اعم است از ایجاد آنچه عدمش شرط است (زیاده مخل) و اخلال در اجزاء و شرایط.
در این مسئله سه قول مهم قابل طرح است:
1.«لا تعاد» فقط ناظربه اجزاء و شرایط است و شامل موانع نمیشود.
2.شامل هرگونه اخلالی میشود، چه ایجاد زیاده باشد یا ایجاد مانع یا اخلال در اجزاء.
3.صحیحه میگوید زیاده یا ایجاد مانع اگر مخل به امور 5 گانه باشد موجب اعاده است.
دلیل قول اول این است که روایت میفرماید: در نماز بعضی امور فرض هستند و بعضی سنت، که خلل در فرض موجب اعاده است. در حالی که موانع نه فرض هستند و نه سننن. به عبارتی این تقسییم بندی نشان میدهد که این روایت ناظر به اجزاء و شرایط است نه موانع.
همچنین گفته شده است که مراد از عبارت «لا تعاد الصلاة الا لخمس ...» این است که «لا تعاد الصلاة من شیء الا من خمس». اگر این «شیء» اطلاق احوالی داشته باشد میتوانند شامل موانع هم بشود. در حالیکه احتمال قرینه بر عدم این اطلاق، مانع انعقاد اطلاق میشود.
اما این دو ادعا قابل مناقشه است.
در مورد ادعای دوم میتوان بعکس این استدلال را ادعا کرده، بگوییم : روشن است که صحیحه ناظر است به اخلال در نماز. یعنی میفرماید: هر اخلالی یا از جنس اخلال در سنن است یا اخلال در فرائض. خود «اخلال» که قابل تقسیم به سنت و فریضه نیست. بلکه یا اخلال در سنت است یا در فریضه. پس مفاد صحیحه این است که اخلال موجب اعاده است الا اخلال در فرائض. اما فرقی نمیکند که این اخلال به نحو ایجاد مانع باشد یا اخلال در اجزاء و شرایط.
اگر گفتیم متفاهم عرفی این است که روایت ناظر به خلل نماز (و تقسیم خلل) است، اشکال اول هم دفع میشود زیرا روایت در مقام تقسیم اجزاء و شرایط نیست تا گفته شود که خلل قابل تقسیم به اجزاء و شرایط نیست.
بعبارتی آنچه نزد عرف مورد اهتمام است این است که در نماز خللی نباشد و فرد مأتی به خود را خراب نکند، نه اینکه اهتمامش بر این باشد که اجزاء و شرایط اتیان شوند و مانعی ایجاد نشود. یعنی اینکه شکل فنی خلل یکی از امور سه گانه (اخلال در اجزاء و شرایط یا ایجاد مانع) است، مورد اهتمامم عرف نیست. لذا متفاهم عرفی صحیحه این است که خلل در نماز مطلقا موجب اعاده نیست الا خلل در این 5 چیز.
تقدیر گرفتن «شیء» هم مطلب را عوض نمیکند چون دقیق این است که تقدیر اینگونه گرفته شود: «لا تعاد الصلاة لخلل فی شیء الا ...» و این خلل اطلاق دارد. لذا عرف صحیحه را در مقام تدارک هر خللی میبیند.
ج15: دوشنبه 970210
اشتمال قاعده بر موانع (2) + دلالت قاعده بر عدم لزوم قضا
یکی از موانع صحت نماز ایجاد زیاده است. مسلما اگر گفتیم قاعده لا تعاد خلل از ناحیه موانع را هم جبران میکند، زیاده در غیر ارکان را هم جبران میکند. اما زیاده در امور 5گانه این حدیث را چطور؟
گفته شده است که «لا تعاد» بخودی خود زیاده در این امور را هم جبران میکند. اما صحت این کلام منوط است به این استظهار است که آیا فقیه با توجه به ادله جزئیت و شرطیت، زیاده در رکوع و سجود را «زیاده در نماز» میداند یا «زیاده در رکوع و سجود»؟
ابتدائا ادله ای که زیاده را مانع صحت نماز میدانند میگویند: هر فعلی که زیاده در نماز به حساب می آید موجب اعاده است.
10509- 2- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ زَادَ فِي صَلَاتِهِ فَعَلَيْهِ الْإِعَادَةُ.
اما باید ببینیم «زیاده»، صفتی است که به نماز اضافه میشود یا اجزاء نماز؟ اگر گفتیم نماز کلا یک فعل بسیط است نه مرکبی از افعال مختلف، هر فعل زائدی (در هر جزء که واقع شده باشد) زیاده در نماز به حساب می آید، نه زیاده در قرائت یا رکوع یا سجود یا تشهد و ... . بعبارتی «زیاده» انحلالی نیست و ما یک «زیاده» بیشتر نداریم. این «زیاده» هم یکی از موانع نماز به حساب می آید که با «لا تعاد» جبران میشود. در نتیجه اصلا زیاده در رکوع یا زیاده در سجود نداریم که بخواهیم بحث کنیم که آیا مشمول «لا تعاد» میشود یا نه؟!
اما اگر «زیاده» را انحلالی دانستیم (چون نماز را مرکبی از افعال مختلف میدانیم) زیاده در رکوع و سجود، داخل در استثناء شده و «اعاده» در این موارد برداشته نمیشود.
دلالت قاعده بر عدم لزوم قضا
اگر ساهی و ناسی داخل وقت متذکر سهو و نسیان خود شود، قطعا این قاعده لزوم اعاده را از او برمیدارد. اما بحث اینجاست که آیا ممکن است بگوییم همین مکلف بعد از وقت مکلف به قضا است؟ یا اگر ساهی و ناسی بعد از پایان وقت متذکر سهو و نسیان خود شد، آیا مکلف به قضای نماز است یا نه؟
مرحوم بجنوردی میفرماید: این قاعده هم لزوم اعاده در وقت را بر میدارد و هم لزوم قضا بعد وقت را، به سه دلیل:
1. مفهوم لغوی «اعاده» تکرار بعد از اتیان اول است. لذا اگر صحیحه را به این معنای لغوی حمل کنیم هرگونه اعاده (در وقت و بعد از وقت) برداشته میشود. دلیلی که ایجاب کند «اعاده» را به مصطلح شرعی (که اختصاص به تکرار داخل وقت دارد) حمل کنیم هم وجود ندارد.
2. وقتی قبول کردیم که این صحیحه اعاده در وقت را برمیدارد، به طریق اولی لزوم تکرار بعد از وقت را هم برمیدارد. فرقی هم نمیکند که صحیحه، خلل واقع شده را چگونه جبران کند؟ با تقیید ادله جزئیت یا با تعبد به امتثال و یا به امتنان؟ در هر صورت فحوی عدم نیاز به اعاده در وقت این است که بعد الوقت هم قضا لازم نیست. اگر «لا تعاد» مقید ادله جزئیت باشد که شامل بعد از وقت هم میشود، اگر موجب تعبد به امتثال باشد هم همینطور. اگر به امتنان اعاده را برداشته باشد هم، لازم دانستن قضا بعد از پایان وقت هم منافی امتنان است.
3. برداشتن اعاده در وقت موضوع قضا را منتفی میکند. لذا مفاد این قاعده در داخل وقت، حاکم است بر ادله لزوم قضا.
ج16: سه شنبه 970211
دلالت قاعده بر عدم لزوم قضا (2)
بعضی گفته اند ادله سه گانه مرحوم بجنوردی فقط بر کسی قابل استدلال است که داخل وقت متوجه شده است و در مورد او ایجاب میکند که بعد الوقت هم قضا بر عهده او نباشد.
اما کسی که بعد از پایان وقت متذکر خلل در نماز شده است را شامل نمیشود.
استدلال به فحوی (دلیل دوم) منوط است به این که قضا حامل ملاک مستقلی برای وجوب نباشد و فقط به ملاک امر اول ایجاب فعل کند. اما در کل فحوی گیری در ملاکات برای ما که عالم به ملاکات نیستیم دشوار است.
اما دلیل سوم میگفت: وقتی اعاده در داخل وقت برداشته شود موضوع تکرار در خارج وقت هم منتفی میشود. این استدلال برای کسی که خارج وقت متذکر خلل شده است منوط به این است که حتما «لا تعاد» در طول زمان انجام فعل هم برای او لسان داشته باشد. در اینصورت او میگوید بعد از اینکه در زمان فعل «لا تعاد» لزوم تکرار را برداشته بود، الآن هم قضا موضوعی ندارد. اما اگر بر طبق بعضی مبانی «لا تعاد» برای این فرد لسان نداشته باشد، طبق این مبنا دلیل سوم تکرار را از متذکر بعد الوقت برنمیدارد.
مثلا نزد مرحوم نایینی «لا تعاد» برای کسی که تا پایان وقت فعل، متذکر خلل نشده است لسان ندارد. زیرا گفتیم نزد ایشان «لا تعاد» امر تأسیسی به اعاده را برمیدارد. اما ناسی و ساهی، اگر تا پایان وقت عمل متذکر خلل نشوند اصلا امر به اعاده متوجهشان نیست (کما اینکه امر ابتدائی به نماز با جزء منسیّه هم متوجه او نیست) و در نتیجه دلیل «لا تعاد» در موردشان لسان ندارد.
دلیل اول هم منوط به این است که قبول کنیم هرگونه تکراری با عبارت «لا تعاد» برداشته شده است.
لذا برای تکمیل ادله سه گانه مرحوم بجنورردی گفته شده است که «لا تعاد» مفهومی کنایی دارد که مطلقا لزوم اعاده را در غیر امور 5گانه برمیدارد. چه داخل وقت متوجه خلل شود و چه بعد از پایان وقت.
این دلیل ادعا میکند که مفهوم کنایی صحیحه این است که «به نماز ناقص اکتفا کن و شارع این نماز را کافی میداند». با توجه به اینکه این مفهوم کنایی که اعم از مفهوم مطابقی صحیحه است، مراد متکلم است، دیگر نباید مفهوم مطابقی را لحاظ کرد و عرف با توجه به این مفهوم کنایی، فرقی بین داخل و خارج وقت نمیبیند و در هر دو صورت تکرار را غیر لازم میداند.
این کافی دانستن نماز ناقص به معنی تصرف در معنای ادله جزئیت و شرطیت در اجزاء غیر رکنی است، برای ساهی و ناسی. اما اگر کسی گفت که ظهور «لا تعاد» در این است که در جزئیت و شرطیت فرقی بین سنن و فرائض (اجزاء رکنیه و غیر رکنیه) نیست (کما علیه السید الخمینی رحمه الله) و صحیحه تغییری در معنای جزئیت و شرطیت اجزاء غیررکنی ایجاد نمیکند، به این دلیل هم نمیتواند تمسک کند.
💢لینک #صوت جلسات #شرح_کافی از #سایت
سال ۱۳۹۹_۱۴۰۰
صفحه اول
♦️مباحث مقدماتی
1. ضرورت تفقه در معارف اهل بیت و اجمالی از روش کار
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/1.mp3
♦️باب1: الِاضْطِرَارِ إِلَى الْحُجَّة
2. پیرامون عنوان باب
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/2.mp3
🔹حدیث اول
3. ظهور اولیه روایت
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/3.mp3
4. بررسی کلام علامه مجلسی
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/4.mp3
5. بررسی کلام صدرالمتالهین 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/5.mp3
6. بررسی کلام صدرالمتالهین 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/6.mp3
7. تبیین مقام اعراف و راه معرفت الهی
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/7.mp3
8. تبیین حکمت
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/8.mp3
9. مصلحت و مفسده 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/9.mp3
10. مصلحت و مفسده 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/10.mp3
11. مصلحت و مفسده 3
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/11.mp3
12. مصلحت و مفسده 4
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/12.mp3
13. مصلحت و مفسده 5
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/13.mp3
14. مصلحت و مفسده 6
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/14.mp3
15. مصلحت و مفسده 7
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/15.mp3
16. مصلحت و مفسده 8
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/16.mp3
17. بقاء و فناء 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/17.mp3
18. بقاء و فناء 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/18.mp3
19. بقاء و فناء 3
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/19.mp3
20. امر و نهی 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/20.mp3
21. امر و نهی 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/21.mp3
22. امر و نهی 3
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/22.mp3
23. امر و نهی 4
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/23.mp3
24. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/24.mp3
25. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/25.mp3
26. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 3
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/26.mp3
27. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 4
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/27.mp3
28. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 5
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/28.mp3
29. ساحت بشری و قدسی انبیاء و مسئله احتجاج 6
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/29.mp3
🔹حدیث دوم
30. تقریب و ترجمه روایت
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/30.mp3
31. معنای معرفت الله بالله 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/31.mp3
32. معنای معرفت الله بالله 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/32.mp3
33. رضا و سخط الهی 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/33.mp3
34. رضا و سخط الهی 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/34.mp3
35. نسبت بین قرآن و امام 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/35.mp3
36. نسبت بین قرآن و امام 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/36.mp3
🔹حدیث چهارم
37. نسبت بین وحی و معرفت بشری
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/37.mp3
🔹حدیث سوم
38. تقریب و ترجمه روایت
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/38.mp3
39. اساس یقین و ائتلاف
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/39.mp3
40. حقیقت نور و هدایت
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/40.mp3
41. حقیقت شک و اختلاف 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/41.mp3
42. حقیقت شک و اختلاف 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/42.mp3
🔹حدیث پنجم
43. تقریب و ترجمه روایت
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/43.mp3
44. ضرورت وجود حجت در مقام بندگی
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/44.mp3
💢لینک #صوت جلسات #شرح_کافی از #سایت
سال ۱۳۹۹_۱۴۰۰
صفحه دوم
♦️باب4: أَنَّ الْحُجَّةَ لَا تَقُومُ لِلَّهِ عَلَى خَلْقِهِ إِلَّا بِإِمَام
45.اتمام حجت و قیود آن 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/45.mp3
46. اتمام حجت و قیود آن 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/46.mp3
47. اتمام حجت و قیود آن 3
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/47.mp3
♦️باب5: أَنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو مِنْ حُجَّة
48. تقریب و ترجمه روایات باب
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/48.mp3
49. تکمیل روایات باب با روایات دیگر
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/49.mp3
♦️باب6: أَنَّهُ لَوْ لَمْ یبْقَ فِی الْأَرْضِ إِلَّا رَجُلَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجَّة
50. تقریب و ترجمه روایات باب
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/50.mp3
51. برهان متکلمین و حکما در اضطرار به امام 1
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/51.mp3
52. برهان متکلمین و حکما در اضطرار به امام 2
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/52.mp3
53. تحلیل رابطه تکوینی عالم با امام
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/53.mp3
54. تحلیل وحدت امام (امام واحد) در عالم
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/54.mp3
55. جمع بندی مباحث اضطرار به حجت
http://www.mirbaqeri.ir/images/attach/dars/hadis_hojat/55.mp3