eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
28.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
287 ویدیو
123 فایل
🎙 نظام اندیشه: https://mirbaqeri.ir/جاری-حکمت.html 🌐 پایگاه اینترنتی: www.mirbaqeri.ir ☎️ دفتر استاد: 02532603861 09127593462 📚 خرید کتاب‌های استاد: 09104646212
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 «غدیر، پرده‌بردار‌ی از (خبر بزرگ) است. اگر انسان به آن خبر راه پيدا کرد، همه اخبار غيبی در عالم را می‌فهمد والا همه عالَم برای او حجاب خواهد شد». 🔸 «مهم‌ترين فرمانی که پيامبر اسلام(ص) بعد از يا در ادامه توحيد، در طول دوران نبوتشان صادر کرده‌اند، فرمان  است». ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️بني‌اميه جلوی معرفی را گرفتند تا بتوانند شرک را به اسم به مردم تحمیل کنند. ⚡️ اگر انسان، دستگاه را نشناسد، نمی‌تواند را به پا کند؛ چون ممکن است جور را با عدل اشتباه بگیرد. ⚡️ و _ اگر در ذیل اندیشه اسلامی انجام شود، نه ذیل ادبیات مارکسیستی و غربی _ به تحقق عدالت کمک می‌کند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «ما که مي‌خواهيم عدالت به پا کنيم، بايد بفهميم جور و ظلم چيست؟ اگر ظلم و جور را نشناسيم، نمي‌توانيم دنبال عدالت باشيم. امام صادق(ع) در روایتی فرمودند بني‌اميه مانع معرفي توحيد نشدند، بلکه جلوی معرفي شرک را گرفتند تا مردم شرک را نشاسند. نظامي که بنی‌امیه به پا مي‌کند، مشرکانه است و خودش محور شرک است؛ این نظام را به اسم توحيد، به مردم قالب می‌کنند. اگر انسان، جور را نشناسد، نمی‌تواند عدل را به پا کند. اگر کسي خيال کرد عدالت سوسياليستي، عدالت است، ديگر چه ظلمي بدتر از اين مي‌تواند انجام بدهد؟ یا اگر کسي خيال کند می‌تواند ذيل نظريۀ اجتماعي غرب و ذیل نظریۀ بازار، عدالت ایجاد کند و بعد بخواهد با ایجاد شفافيت ذیل این نظریات، عدالت درست کند، مبتلا به ظلم می‌شود. مقصود این نیست که شفافيت را دنبال نکنيم؛ شفافيت به عدالت کمک مي‌کند؛ اما شفافيتی که در دستگاه نبي‌اکرم (ص) واقع می‌شود، اقتضائات و مناسک و شريعت خودش را دارد. برخی خيال مي‌کنند صرف نقد به عدالت منتهی می‌شود؛ البته در ادبيات مارکسيستي این‌گونه است، کسی که نقد می‌کند، آنتي‌تزي است که جبراً به يک سنتز مي‌رسد، یعنی نقد، به تحقق سنتز کمک مي‌کند. ولي در دستگاه نبي‌اکرم (ص) که این‌چنین نیست؛ اگر جهت‌گيري انسان در نقد، جهت‌گيري حقی نباشد، يعني اگر انسان در جهت پرستش خدای متعال نقد نکند، خودش به عامل ضد عدالت تبدیل می‌شود. الگوهاي توسعۀ مدرن، محور جور در عالم هستند و عالم را از جور پر کرده‌اند ـ «كَمَا مُلِئَتْ‏ ظُلْماً وَ جَوْراً» ـ به‌خصوص که این الگوها در شکل اخير، توسعۀ پايدار را در مقياس جهاني دنبال می‌کنند و باز به‌خصوص که نظام سلطه در حال تبدیل توسعه به حکمراني مجازي است. لذا اين توسعه، ضد عدالت است. ساختارهايي که ذيل این توسعه برای تحقق عدالت شکل گرفته‌اند، اصل در جور هستند و جور را محقق می‌‌کنند، چون ساختارهای تکامل نفسانيت هستند؛ يعني ترازوها، جائرانه هستند. در این نظام، آن نفس‌هايي که غليظ‌ترند، بقيه را تحت سلطۀ خودشان درمي‌آورند؛ کمااينکه این اتفاق افتاده است و مردم را این‌گونه فریب داده‌اند که نظام سلطه، نظام طولي بود، اما نظام بازار، نظام عرضي است؛ در حالی که در نظام بازار، تسلط نفوس خبيثه از نظام سلطۀ قديم بیشتر است؛ يعني برده‌داري مدرن پيچيده‌تر از برده‌داري قديم است. امروزه تسلط نظام سلطه و نفوس خبیثه ـ از ثروتمندان و قدرتمندان بزرگ روي صحنه تا ثروتمندان و امپراطوري‌هاي بزرگ پشت صحنه ـ سلطه‌شان بر جهان بيشتر از برده‌دارهاي قديم است و بيش از گذشته مردم را مي‌دوشند! اينها دارايي‌هاي انسان را به فعلیت رسانده و آن را تبدیل به ثروت کرده و مصادره مي‌کنند؛ حتی عواطف انسان یا جاذبه‌هاي وجودی بانوان را به فعليت رسانده، و به اسم کرامت، عدالت و آزادي، مصادره می‌کنند. بنابراین ما برای برپایی عدالت، بايد جور را بشناسيم، به‌خصوص جورِ تاريخي و اجتماعي. جور، يک نظام تاريخي دارد که بر محور اولياء طاغوت و مستکبرين است. اين فراعنه، يک نظام تاريخيِ استکبار برپا کرده‌اند. ما باید این نظام جائرانۀ تاريخي را بشناسيم. همچنین باید نظام اجتماعي جور و اضلاع مختلفش را در مقياس جهاني بشناسيم. اين نظام جائرانۀ جهانی، هم بُعد فرهنگي دارد، هم بُعد اقتصادي و هم بُعد سياسي. همۀ این ابعاد، جائرانه است. محور این ظلم، استکبار بر خداي متعال است؛ هروقت استکبار بر خداي متعال شکل گرفت، ظلم به مخلوقات هم شکل مي‌گيرد. نمی‌توان بر خدا استکبار کرد و در عین حال به مخلوق او، محبت کرد؛ کسي که زير بار خدا نمي‌رود، زير بار مخلوقات هم نمي‌رود؛ کسي که حاضر نيست ذيل خدای متعال که واجد همۀ اسماء حسناست، قرار بگيرد، ذيل مخلوق هم قرار نمی‌گیرد؛ این یک توهم است که گمان کنیم انسانی که بر خدا استکبار می‌کند، به دیگران فکر می‌کند. ما باید اين جورِ گسترده را که يک دستگاه جهانی است و شکل جديد آن، شامل کل تمدن جديد غرب می‌شود، بشناسیم. جور يعني عدل و ظلمِ به هم آميخته؛ و همين آمیختگی، کار را سخت مي‌کند؛ «فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ‏ الْحَقِ‏ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ‏»؛ اگر باطل از آميختگي با حق جدا شود و شفاف عرضه شود، کساني که دنبال حق هستند ترديد نمي‌کنند. وقتي حق و باطل آمیخته مي‌شود، کار، دشوار مي‌شود. اين نظام جائرانۀ جهانی، اصلي‌ترين حجاب عدالت است؛ بنابراین بايد آن را کنار بزنيم.» 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ مقامات زیارت جامعه کبیره، در ذیل توحید قرار دارد. در فرازهای این زیارت، هیچ جمله غلو‌آمیزی وجود ندارد. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔹 همه مقاماتی که در برای امام(ع) ذکر می‌کنید، ذیل قرار دارد: «التَّامِّینَ فِی مَحَبَّةِ اللَّهِ وَ الْمُخْلِصِینَ فِی تَوْحِیدِ اللَّهِ وَ الْمُظْهِرِینَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْیهِ...». در این فرازها هیچ جمله غلو‌آمیزی وجود ندارد. 🔹 تکبيرهايي که در اول زيارت جامعه کبیره آمده، براي اين است که انسان تا کبرياي الهي را در عظمت اهل بيت(ع) نبيند درکي از آن پيدا نمي‌کند. همه آنچه در زيارت جامعه کبيره ذکر شده، مظاهر کبرياي الهي است؛ به اندازه‌اي که امام(ع) را مي‌شناسيد، عظمت الهي را درک مي‌کنيد. «وَ مَنْ عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللَّه»... . بعضي مي‌گويند بايد امام(ع) کوچک شود تا خدا بزرگ شود. گمان مي‌کنند بين اين دو کبريايي، رقابت وجود دارد! توجه ندارند که کبرياي امام(ع) شعاع کبرياي الهي است و چيزي جز کبرياي خدا نيست. ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 در دورۀ صدرالمتألهين و حتی در دورۀ شيخ اشراق، حدّ اوليۀ فلسفه _ که مفهوم مرکزی فلسفه است و همه مفاهيمِ ديگر، بر حول او چينش و تعريف و بازتوليد می‌شوند_ تحت‌تأثير معرفت‌های توحيدی قرار گرفته است. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: «فيلسوفان مسلمان، با فرهنگ اسلامي مي‌انديشيدند و به دنبال اثبات معارف اسلامي بودند. شما هيچ فيلسوف مسلماني نداريد که رسيده باشد به اينکه خدا نيست يا اصل نيست، به ثنويت رسيده باشد. هيچ فيلسوف مسلماني نداريد که در اثبات نبوت يا حتي در بحث سياست مُدُن، پاي نبي اکرم (صلي الله عليه و آله) را پيش نکشيده باشد. اين به‌معناي تأثير فرهنگ اسلام بر عرفان و فلسفه است. يعني عرفان و فلسفه ما، به‌لحاظ نظام موضوعات و به‌لحاظ غايات و حتي به‌لحاظ منابع، به‌شدت تحت تأثير فرهنگ اسلام بودند. حتي يک قدم جلوتر بروم. ما يک امري داريم در فلسفه، به نام که من گاهي از آن به عنوان «حدّ اوليه» تعبير مي‌کنم. در دورۀ صدرالمتألهين حتي در دوره شيخ اشراق، اين حد اوليۀ فلسفه که مفهوم مرکزي فلسفه است و همه مفاهيمِ ديگر، بر حول او چينش و تعريف و بازتوليد مي‌شوند، در دوره اسلامي، تحت‌تأثير معرفت‌هاي توحيدي قرار گرفته است. من به‌عنوان نمونه، نظريه شيخ اشراق را عرض مي‌کنم که مفهوم «نور» را محور تحليل نظام آفرينش قرار مي‌دهد و کثرات عالم را بر محور نور تحليل مي‌کند و اين را هم گرچه به يک معنا وام‌دار حکمت ايراني است، ولي بيشتر، از معارف قرآني و فرهنگ نبي‌اکرم (صلي الله عليه و آله) بهره جسته است، از جمله آيه نور. اين مفهوم مرکزي، روي همه دستگاه فلسفي او تأثير گذاشته. يعني همه چيز را بر پايه نور تحليل مي‌کند. گرچه گاهي تحلیل ایشان رسا نيست، ولي تلاش کرده که بر محور اين مفهوم مرکزي، تمام حکمت را سامان بدهد. اين تأثير فرهنگ مذهبْ بر حد اوليه فلسفه و بر مفهوم مرکزي فلسفه است. گرچه تلقي حقير اين است که آيه نور، بيان است، نه . و اينکه کثيراً اين را به عنوانِ بيان شبکه خلقت گرفتند و لذا نور را به وجود تفسير کردند، اين غفلت است. آن آياتي که شبکه خلقت را بيان مي‌کند، مثل آيت‌الکرسي است. و الا ، بيان شبکه هدايت است؛ در مقابل ، که شبکه ضلال است. هر دو هم در سوره نور، به فاصله چند آيه آمدند. لذا نقل شده است که «سَأَلْتُ الرِّضَا عليه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ‏ اللَّهُ‏ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‏ فَقَالَ هُدَى‏ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ هُدَى مَنْ فِي الْأَرْضِ». اين هدايت است که مُتمثِّل در نبي اکرم (ص) و مشکات نور ايشان، قلب ايشان و مصابيحي مي‌شود که در وجود ايشان تجلي کرده. بنابراين، آيه نور، بيان نظام آفرينش نيست، نظام هدايت است. و اين البته غفلتِ مثلِ سهروردي است که اين را مبناي تفسير هستي قرار دادند، لذا نمي‌دانم ظلماتش را ديگر چه‌کار مي‌کنند. در حالي که اگر مبناي هدايت و ضلال قرار بدهيد، دو تا دستگاه هدايت و ضلال مي‌شود. و جريان نور الهي، مال آن کساني است که وارد وادي ولايت حقه مي‌شوند «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ». حالا در هر صورت، غرضم اين است سهروردي توانسته حد اوليه فلسفه را متأثر از قرآن بيان و بنا کند. بالاتر از او، صدرالمتألهين است». ۱۳‌۹۰/۹/۲۹ 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 خدا و رسول خدا، درگیریِ حق و باطل را در عالَم، مُحکم و تثبیت کرده‌اند؛  نمی‌تواند این درگیری را حل‌وفصل کند. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: «به پيامبر گفتند هرچه ‌بخواهی به شما مي‌دهيم! فرمود: اگر خورشيد را کف دست راستم و ماه را کف دست چپم بگذاريد، من دست برنمي‌دارم، حرف من «لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ» است. «لَكُمْ دينُكُمْ وُلیَ دین»، نه من خداي شما را مي‌پرستم، نه شما خداي من را مي‌پرستيد؛ من موحدم و شما بت‌پرست. بر سر چه چيز معامله کنيم؟! اين درگيري، در عالَم محکم است. اين جنگ با ديپلماسي حل‌و‌فصل نمي‌شود. خدا و پيامبر اين جنگ را تثبيت کرده‌اند. قرآن مي‌فرمايد: «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»؛ شأن نزولش دهم هجري است، ولي اين آيه مالِِ سال دهم نيست، مالِ تاريخ است؛ لذا صف، محکم مي‌شود و آنها مي‌شوند: منافقين، کفار و مشرکين. بساط اين درگيري هست و هروقت فتنه‌ها جمع شد، جنگ هم تمام مي‌شود. ما در اين ميدان بايد به برسيم. البته در روز عافيت، همه کنار اميرالمؤمنين‌اند. در جنگ ، يک عده نمي‌آيند؛ در جنگ جمل، يک عده نمي‌آيند. حکميت که اتفاق افتاد، حضرت مي‌گويد معاويه به عهدش عمل نمي‌کند، بياييد برويم، اما کسي با اميرالمؤمنين(ع) نمي‌آيد و فرياد حضرت بلند مي‌شود که مثل پارچۀ کهنه‌اي هستيد که هر طرفش را مي‌دوزی، از يک طرف ديگر پاره مي‌شود. معيت با امام، در وسط جنگ است. مسير ، از مسير عبور مي‌کند و مسيرِ گُل‌و‌بلبل نيست که نماز‌ بخوانيم و روزه هم ‌بگيريم و شش‌دانگ بهشت هم مال ما باشد! اين‌طور نيست.» (۱۳۹۸) ☑️ @mirbaqeri_ir
💥 مهم‌ترين فرمانی که پيامبر اسلام(ص) بعد از يا در ادامه توحيد، در طول دوران نبوتشان صادر کرده‌اند، فرمان  است. 💥 غدیر، پرده‌بردار‌ی از (خبر بزرگ) است. اگر انسان به آن خبر راه پيدا کرد، همه اخبار غيبی در عالم را می‌فهمد والا همه عالَم برای او حجاب خواهد شد. 💥 این‌که غدیر عِيدُ اللَّهِ الْأَكْبَر می‌شود به این خاطر است که در آن نازل شده است. اگر نزول یک مائدهٔ آسمانی برای تمام امت حضرت عیسی مبدأِ عید می‌شود، باید نزول این مائده آسمانی، یعنی حقیقت ولایت، برای تمام انبیاء عید باشد. پس چنین مائده‌ای که حقیقتِ ولایت است، «تَكُونُ لَنَا عِيدًا لّأِوَّلِنَا وَ ءَاخِرِنَا» می‌شود.» 💥 در عید غدیر در هر سال، درهايی باز می‌شود که در غير غدير باز نمی‌شود؛ لذا روزه روز غدير فضيلت شصت سال روزه را دارد که اين شصت سال، مالِ سال اول نيست؛ بلکه هر سال اين روزه، اين فضيلت را دارد. اين فضيلت، قراردادی نيست. اين ظرف، ظرف خاصی است که عبادت در آن با فضيلت بيشتری واقع می‌شود. ☑️ @mirbaqeri_ir